اهرم و مارجین در فارکس چیست
یکی از دلایل علاقه مندی های معامله گران، به معامله در فارکس، امکان معامله با حجم پولی بیشتر از سرمایه واقعی می باشد. با وجود اینکه اکثر معامله گران کلمه اهرم (leverage) را شنیده و از آن استفاده می کنند، ولی تعداد کمی از آنها با معنای واقعی، عملکرد مفهموم مارجین (Margin) و تاثیرات آن بر باقیمانده سرمایه خود آشنایی دارند. برای درک اهرم (leverage) می توانیم از عباراتی مانند معامله با پول دیگران یا معامله با سرمایه قرض گرفته شده نیز استفاده کنیم. در این بخش معنی واقعی اهرم (leverage) و همچنین اینکه چرا به آن شمشیر دو لبه می گویند را مرور می کنیم.
اهرم به معنای قرض گرفتن پول جهت معامله می باشد. در خصوص فارکس، این پول معمولا” از کارگزار حساب کابری قرض گرفته می شود. در تجارت فارکس اهرم های بسیار بالایی موجود می باشد و معامله گر می تواند با سرمایه اندک، حجم عظیمی از پول را در معاملات خود استفاده و مدیریت کند.
برای مثال اگر بخواهید در یک معامله به حجم یک lot (US$100,000) بر روی USD/CHF وارد گردید، و میزان موجودی حساب شما معادل US$1,000 باشد، نیاز به استفاده از اهرم ۱:۱۰۰ خواهید داشت.البته همواره میزان اهرم قابل استفاده در حساب شما، توسط شرایط کارگزار مربوطه مشخص می گردد. به اهرم در اصطلاحات رایج، شمشیر دو لبه یا خیابان دو طرفه نیز می گویند زیرا در استفاده از آن در صورتی که باقیمانده حساب و نسبت ریسک به سود در نظر گرفته نشود، ممکن است در یک معامله ساده کلیه سرمایه شما را نابود نماید. از سوی دیگر اگر شما با استفاده از اهرم سود کنید، توانسته اید با سرمایه ای کم در معامله ای بزرگ موفق گردید. آنچه مشخص است اگر معامله گر درک درستی از میزان ضرر احتمالی نداشته باشد، در این خیابان به مسیر نابودی خواهد رفت و در مقابل ممکن است راه موفقیت سریع را در پیش بگیرد.
اگر در یک معامله با سپرده (deposit) معادل ۱،۰۰۰ دلار از اهرم ۱:۱۰۰ استفاده کنید. کارگزار شما در فارکس، جهت کنترل معامله ۱۰۰،۰۰۰ دلاری ، مبلغی معادل ۱۰۰۰ دلار از حسابتان، که در اینجا کل آن است را به عنوان مارجین بلوکه می کند.
مارجین (margin) مقدار سپرده ای است که کارگزار شما قبل از ورود به معامله به عنوان ضمانت معامله برای باخت احتمالی، بلوکه خواهد کرد. کارگزار شما در ازای باز نگاه داشتن معامله این مبلغ را بلوکه می کند. معمولا” محاسبه مارجین (margin) بر اساس درصدی از حجم معامله صورت می پذیرد. برای مثال، کارگزاران فارکس این درصد را معادل ۱%، ۵% یا ۲% در نظر می گیرند.
بر اساس مارجین مورد نیاز کارگزار، می توانید حداکثر اهرم ممکن در حساب معاملاتی خود را محاسبه کنید. برای مثال اگر کارگزار شما نیاز به مارجین ۲ درصد داشته باشد، شمامی توانید اهرم ۱:۵۰ داشته باشید . در جدول زیر می توانید نمونه های رایجی از مارجین مورد نیاز و اهرم ممکن را ببینید:
Margin Requirement | Maximum Leverage |
---|---|
5% | 1:20 |
3% | 1:33 |
2% | 1:50 |
1% | 1:100 |
0.50% | 1:200 |
0.25% | 1:400 |
مثال: برای درک بهتر موضوع فرض کنیم در حساب کاربری شما ۱۰۰۰ دلار موجود است و مارجین کارگزار نیز ۵ درصد می باشد اگر شما بخواهید با اهرم ۱:۱۰۰ به انجام معامله بپردازید و قرار باشد وارد یک پوزیشن ۱۰۰،۰۰۰ دلاری شوید، کارگزار مطابق مارجین گفته شده می بایست ۵ درصد ۱۰۰،۰۰۰ دلار را از حساب شما بلوکه نماید که برابر است با ۵،۰۰۰ دلار ولی حساب شما کلا” ۱،۰۰۰ دلار موجودی دارد و بنابراین شما امکان داشتن اهرم ۱:۱۰۰ را نداشته و تنها می توانید از اهرم ۱:۲۰ استفاده نمائید.
احتمالا” در پلتفرم معاملاتی خود به غیر از “margin requirement”، کلماتی مرتبط با مارجین دیگری را نیز خواهد دید، لذا برای جلوگیری از سردرگمی شما از این اصطلاحات در این قسمت سعی می کنیم توضیحات لازم را بیان کنیم.
به مقدار سپرده ای که کارگزار شما جهت بازگشایی پوزیشن بلوکه خواهد نمود، اطلاق می گردد و به شکل درصدی از حجم پوزیشن بیان می گردد.
این اصطلاح بیان متفاوتی از باقیمانده موجودی حساب شما می باشد.
مقدار پولی که کارگزار شما جهت باز نگاه داشتن پوزیشن معاملاتی جاری، از حساب شما بلوکه کرده است. با این که این پول هنوز متعلق به شما است، اجازه استفاده از آن را تا زمانی که پوزیشن خود را ببندید یا در شرایط call margin قرا بگیرید، نخواهید داشت.
این پول، بخشی از سرمایه شماست که در دسترس بوده و می توانید از آن جهت بازگشایی پوزیشن های جدید استفاده کنید.
این پیام را زمانی دریافت خواهید کرد که سپرده حساب شما، جواب گوی میزان ضرر معامله جاری تان نباشد. به بیان دیگر وقتی میزان سپرده equity از حد used margin کمتر شود. در این شرایط، کارگزار کلیه معاملات جاری شما را در قیمت جاری بازار می بندد.
مارجین (Margin) چیست و چه کاربردی در صرافی ها دارد؟
اگر در بازارهای مالی فعالیت داشته باشید، احتمالاً اصطلاح مارجین را شنیدهاید و با آن آشنایی دارید. این پلتفرم یکی از مهمترین مفاهیم در بازار فارکس، رمز ارزها و قراردادهای CFD است؛ بنابراین هر کس که قصد دارد در این بازارها حرفهای شود، باید حتماً همهچیز را درباره مارجین یاد بگیرد. هرکدام از کارگزاریهای، دستورالعملهای مشخصی برای مشخصکردن این پلتفرم دارند و آنها تعیین میکنند که به کدام داراییها و حسابها Margin تعلق میگیرد. در این مقاله هر آنچه باید درباره این نوع وامدهی، نحوه محاسبه و سطح آن و ارتباط این پلتفرم با اهرم بدانید، بیان شده است.
فهرست این مقاله
مارجین و کاربرد آن در صرافی ها
به پولی که تریدر بهعنوان وثیقه نزد بروکر یا صرافی سپردهگذاری میکند، مارجین میگویند. دلیل این سپردهگذاری، جبران ریسکی است که تریدر با معاملات خود برای کارگزاری یا صرافی به وجود میآورد. این پلتفرم وامدهی معمولاً کسری از پوزیشنهای ترید شده است و آن را با درصد نشان میدهند. این نوع وامدهی را باید سپردهای برای همه معاملات باز خود در نظر گرفت. مقدار مارجینی که هر بروکر تعیین میکند، حداکثر میزان اهرمی (Leverage) را مشخص میکند که میتوانید در حساب معاملاتی خود از آن استفاده کنید؛ درنتیجه گاهی معاملات اهرمدار را معاملات مارجیندار نیز میگویند. تریدرهایی که با این پلتفرم ترید میکنند، میتوانند حجم معاملات خود را افزایش دهند. همچنین Margin به تریدرها اجازه میدهد، پوزیشنهای اهرمدار (Leverage) باز کنند. با استفاده از اهرم یا لوریج میتوان با سرمایه اولیه کم، سرمایه بیشتری را وارد بازار کرد. هر بروکری قوانین خاص و متفاوتی برای این پلتفرم دارد؛ به همین دلیل بهتر است پیش از انتخاب بروکر و شروع معاملات مارجیندار، ابتدا از مقررات Margin آن بروکر یا صرافی مطلع شوید. معامله با این پلتفرم مانند شمشیری دولبه است و پیامدهای کاملاً متفاوتی دارد. این قابلیت ممکن است در تریدهای شما تأثیر مثبت یا منفی داشته باشد. همانطور که پیش از این نیز بیان شد، با استفاده از این نوع وامدهی میتوانید سودهای خود را چند برابر کنید، اما ممکن است متحمل ضررهای سنگینی نیز بشوید.
چگونگی محاسبه مارجین
برای درک بهتر نحوه محاسبه این پلتفرم بهتر است به این مثال توجه کنید. فرض کنید بروکری برای معاملات فارکس به تریدرها اهرم ۱:۲۰ میدهد؛ یعنی به ازای هر ۲۰ واحد از ارز در معاملات باز، ۱ واحد از آن ارز برای Margin لازم است. بهعبارت دیگر اگر پوزیشنی ۲۰ دلاری باز کنید، مارجین این پوزیشن ۱ دلار است و آن را ۲۰/۱ یا ۵ درصد نمایش میدهند.
به بیان دیگر، اگر بدانیم Margin بروکری ۱۰ درصد است، باید این ۱۰ درصد را برای هر ۱۰ دلاری که ترید میکنید، محاسبه کنید. درواقع باید ۱ دلار آن را برای مارجین در نظر بگیرید؛ بهعبارت دیگر در این مثال اهرم معامله را باید روی ۱:۱۰ قرار دهید.
مارجین آزاد (Free Margin)
به مقدار پول آزاد در حسابهای معاملاتی گفته میشود که برای معاملههای جدید کاربرد دارد. مارجین آزاد با کمکردن مقدار Margin استفادهشده از اکوییتی (Equity) به دست میآید. اکوییتی نیز به موجودی کل حساب شما همراه با سودها یا ضررهای شناور حاصل از معاملات باز گفته میشود. تفاوت اکوییتی با بالانس یا موجودی حساب این است که بالانس به کل پولی میگویند که در حساب خود سپردهگذاری کردهاید (که شامل Margin استفادهشده برای پوزیشنهای باز نیز میشود)، اما اکوییتی سود یا ضرر حاصل از پوزیشنهای باز را نیز حساب میکند. اگر در حساب خود پوزیشن بازی نداشته باشید، مقدار اکوییتی با بالانس برابر خواهد بود.
مثال مارجین آزاد
فرض کنید حسابی با موجودی ۱۰۰۰ دلار و مارجین CFD 5 درصد داریم. در ادامه میخواهیم یک پوزیشن ۸۰۰۰ دلاری باز کنیم؛ پس در ابتدای معامله موارد زیر را خواهیم داشت:
موجودی حساب: ۱۰۰۰ دلار
مارجین: ۴۰۰ دلار (۵ درصد از ۸۰۰۰ دلار)
مارجین آزاد: ۶۰۰ دلار (اکوییتی منهای Margin استفادهشده)
اکوییتی: ۱۰۰۰ دلار
اگر ارزش پوزیشن ما افزایش پیدا کند و برای مثال به اندازه ۵۰ دلار سود کنیم، موارد بالا بهصورت زیر تغییر میکند:
موجودی حساب: ۱۰۰۰ دلار
Margin: 400 دلار
Free Margin: 650 دلار
اکوییتی: ۱۰۵۰ دلار
Margin استفادهشده و موجودی حساب تغییری نمیکنند، اما مارجین آزاد و اکوییتی افزایش مییابند؛ زیرا باید سود حاصل از پوزیشنهای باز را نشان دهند.
به یاد داشته باشید که اگر ارزش پوزیشن باز ما بهجای افزایش، بهاندازه ۵۰ دلار کاهش پیدا کند، Margin آزاد و اکوییتی نیز به همان نسبت کاهش مییابند.
سطح مارجین
یکی از مهمترین مفاهیم در معاملات، سطح این پلتفرم است. Margin level نسبت اکوییتی به Margin استفادهشده را نشان میدهد. این مفهوم را بهصورت درصدی نمایش میدهند و به شکل زیر محاسبه میشود:
Margin level: (اکوییتی / Margin استفاده شده) * ۱۰۰
کارگزاریها ازاین سطح l استفاده میکنند تا ببینند آیا تریدرها میتوانند پوزیشن جدیدی باز کنند یا نه. زمانی که سطح مارجین صفر درصد باشد، به این معناست که تریدر هیچ پوزیشن بازی در حساب خود ندارد. از سوی دیگر، Margin level 100 درصد یعنی اکوییتی حساب برابر با مارجین استفاده شده است. زمانی که این سطح به ۱۰۰ درصد میرسد، بروکر تا زمانی که تریدر پول بیشتری را به حساب خود واریز کند یا سود شناور ناشی از پوزیشنهای باز او افزایش یابد، اجازه بازکردن پوزیشن جدید به او نمیدهد. تصور کنید حسابی با موجودی ۱۰ هزار دلار و پوزیشن بازی داریم که به Margin 1000 دلاری نیاز دارد. اگر بازار در جهت مخالف پوزیشن حرکت کند و ۹ هزار دلار به ما ضرر بزند، اکوییتی برابر با ۱۰۰۰ دلار خواهد بود (۱۰۰۰۰ منهای ۹۰۰۰). در چنین موقعیتی، اکوییتی با مارجین برابر میشود؛ یعنی سطح مارجین ۱۰۰ درصد است؛ درنتیجه نمیتوان هیچ پوزیشن جدیدی باز کرد؛ مگر اینکه بازار به نفع ما حرکت کند و به سوددهی منجر شود یا اینکه پول بیشتری به حساب خود واریز کنیم.
برای فهم بهتر مارجین باید سطح آن را بیاموزید.
فرض کنید قیمت همانطور به حرکت در جهت مخالف پوزیشن ما ادامه دهد؛ در این صورت بروکر بهصورت خودکار پوزیشن ضرر را میبندد. آن محدودهای که مفهموم مارجین (Margin) بروکر با توجه به آن پوزیشن ما را میبندد، به سطح مارجین بستگی دارد. به این حد سطح استاپ اوت (Stop out) میگویند که در هر بروکری متفاوت است. بروکر پوزیشنها را بهترتیب نزولی میبندد؛ بنابراین ابتدا از بستن پوزیشنهای بزرگتر شروع میکند. با بستن هر پوزیشن، Margin استفادهشده آزاد میشود؛ به این ترتیب سطح آن نیز افزایش مییابد؛ بنابراین ممکن است این سطح بالاتر از سطح استاپ اوت قرار بگیرد. اگر چنین اتفاقی رخ ندهد یا اینکه قیمت همچنان در جهت مخالف پوزیشن ما حرکت کند، بروکر به بستن پوزیشنهای باز ادامه میدهد.
کال مارجین
یکی از بزرگترین کابوسهای هر تریدر حرفهای، کال مارجینشدن است. زمانی که سطح Margin از حد مشخصی که سطح کال مارجین نام دارد، پایینتر برود، بروکر به شما اخطار Margin call میدهد. سطح کال مارجین در هر بروکری بهطور متفاوتی محاسبه میشود، اما معمولاً Margin call شدن قبل از استاپ اوتشدن اتفاق میافتد. درواقع این اخطار به تریدرها میگوید که بازار در حال حرکت در جهت مخالف شماست؛ پس باید براساس حرکت آن اقدامات لازم را انجام مفهموم مارجین (Margin) دهید. بروکرها به این دلیل اخطار کال مارجین میدهند تا از موقعیتهایی که تریدر از پس هزینه ضرر خود برنمیآید، اجتناب کنند. باید توجه داشت، در موقعیتهایی که بازار بهسرعت در جهت مخالف پوزیشن شما حرکت میکند، ممکن است بروکر فرصت نداشته باشد که پیش از رسیدن به سطح استاپ اوت، این اخطار را بدهد. حتماً فکر میکنید که چطور باید از این موقعیت دوری کرد؟ پاسخ این است که اگر بهطور منظم موجودی حساب خود را چک کنید و در همه پوزیشنهای خود از حد ضرر (Stop loss) استفاده کنید، دیگر لازم نیست نگران Margin call باشید.
Call Margin یکی از خطرات احتمالی استفاده از Margin است.
یکی دیگر از روشهای مؤثر برای گرفتارنشدن در دام کال مارجین، برنامهریزی مناسب برای مدیریت ریسک است. با مدیریت مؤثر ریسکهای احتمالی، درک بهتری از آنها پیدا کرده و پوزیشنهای خود را در جایی باز میکنید که ریسک کمتر و حسابشدهتری به همراه داشته باشد.
مزایا و معایب استفاده از Margin
این پلتفرم نیز مانند همه امکانات معاملاتی، مزایا و معایبی دارد که میتوان آنها را بهصورت ریسکها و پاداشها در نظر گرفت. میزان ریسک یا پاداش این پلتفرم وامدهی تا حد زیادی به استراتژی معاملاتی نیز بستگی دارد.
مزایا
اگر در معاملات خود بهدرستی از Margin استفاده کنید، از مزایای زیر بهرهمند میشوید:
با استفاده از این پلتفرم میتوان سود بسیار بیشتری در مقایسه با استفاده از موجودی حساب استاندارد به دست آورد.
ارزش حساب خود را با سرعت بیشتری افزایش میدهید.
تریدرهای باتجربه راحتتر و سریعتر معاملات خود را ارزیابی میکنند و در آن واحد تصمیم میگیرند.
به سرمایه اولیه کمتری برای ترید نیاز دارید؛ بنابراین پول خود را روی موقعیت دیگری سرمایهگذاری میکنید.
معایب و ریسک ها
از آنجا که در معاملات مارجیندار، حجم معاملات بالاست، با استفاده از آن حساب خود را در معرض خطر ضررهای سنگین قرار میدهید.
معامله با Margin برای تریدرها استرس بسیاری دارد.
ممکن است کال مارجین شوید؛ در این صورت یا باید سرمایه بیشتری را به حساب خود وارد کنید یا اینکه بعضی از سرمایههای خود را بفروشید تا بتوانید پول وثیقه را آزاد کنید.
ملزومه مارجین (Margin requirement)
Margin بهعنوان درصدی از اندازه کل پوزیشن در نظر گرفته میشود؛ به عبارت دیگر این پلتفرم به ارزش نظری پوزیشنی گفته میشود که میخواهید باز کنید.
Margin Requirement چه مفهومی دارد؟
دو عامل در Margin مورد نیاز تأثیرگذارند: جفت ارزی که معامله میکنید و بروکر. ممکن است در بروکرها و حسابهای مختلف با Margin Requirement های مختلفی مانند ۲۵/۰ درصد، ۵/۰ درصد، ۱ درصد، ۲ درصد، ۵ درصد، ۱۰ درصد و بالاتر مواجه شوید. به این درصدها Margin requirement میگویند. تعریف دیگری که باید یاد بگیرید، Required Margin است؛ یعنی مقدار مارجینی که برای ارز هر کشور مشخص میشود. هر پوزیشنی که باز میکنید، Required Margin خاصی دارد که نزد بروکر بلوکه میشود. برای درک بهتر این مفهوم، به مثالی که در ادامه آمده است، توجه کنید.
فرض کنید میخواهیم روی جفت ارز EUR/USD ترید کنیم. برای اینکه بتوانیم بدون اهرم به اندازه ۱۰۰ هزار دلار یورو/ دلار بخریم یا بفروشیم، باید در حساب خود ۱۰۰ هزار دلار موجودی داشته باشیم؛ یعنی بهاندازه کل ارزش یک لات. در این مرحله Required Margin نقش خود را ایفا میکند که اگر ۲ درصد باشد، برای بازکردن و باز نگهداشتن معامله ۱۰۰ هزار دلاری روی جفت ارز یورو / دلار، تنها ۲ هزار دلار کفایت میکند و نیازی نیست از کل سرمایه خود استفاده کنید.
ارتباط Margin و اهرم (Leverage)
برای موفقیت در بازارهای مالی باید تفاوت بین Margin و اهرم یا لوریج را بدانید. این دو در معاملات با یکدیگر مرتبط هستند، اما از نظر معنایی با هم تفاوت دارند. تا اینجای کار، درک کاملی از این موضوع پیدا کردیم که مارجین چیست. Margin به پولی گفته میشود که تریدرها نزد بروکر یا صرافی سپردهگذاری میکنند تا پوزیشنهای خود را باز نگه دارند. از سوی دیگر، اهرم نیز به تریدرها کمک میکند تا با حجم بیشتری معامله کنند.
نقش اهرم در معاملات مارجین دار
برای مثال اگر نسبت اهرم در بروکری ۱:۳۰ باشد، یعنی تریدر میتواند به اندازه ۳۰ برابر موجودی حساب خود ترید کند. فرض کنید تریدری برای بازکردن پوزیشن جدید، ۵ هزار دلار در حساب خود دارد. اهرم ۱:۳۰ این امکان را به او میدهد تا به اندازه ۱۵۰ هزار دلار معامله کند. ارتباط اهرم و Margin به این شکل است که اهرم در معاملات مشخص میکند چه درصدی از ارزش کل معامله (Margin) برای بازکردن پوزیشن لازم است؛ بنابراین اگر Margin برابر با ۳/۳ درصد باشد، اهرم این بروکر ۱:۳۰ خواهد بود. در همین راستا، اگر ۵ درصد باشد، متوجه میشویم که نسبت اهرم ۱:۲۰ است و بقیه نسبتها و درصدها نیز به همین ترتیب محاسبه میشوند.
کاربرد Margin در صرافی ها
شاید با خود فکر کنید چرا صرافیها و بروکرها باید پول بیشتری را برای معامله در اختیار تریدرها بگذارند؟ در پاسخ باید گفت، با اینکه تریدرها با استفاده از اهرم میتوانند حجم معاملات خود را افزایش دهند، وجود قابلیتی به نام Margin سبب میشود معاملات قبل از اینکه بروکر یا صرافی را متضرر کنند، بسته شوند؛ درنتیجه از این نظر برای صرافیها ضرری به همراه ندارند. از سوی دیگر، زمانی که تریدر در معاملات اهرمدار خود سود میکند، صرافی یا بروکر نیز با دریافت کارمزد از آن معامله سود میبرد. به این ترتیب مارجین ابزاری کاربردی برای مفهموم مارجین (Margin) صرافیها به شمار میآید.
جمع بندی
همانطور که پیش از این بیان شد، یکی از مهمترین اصولی که در مسیر تبدیلشدن به تریدر حرفهای به شما کمک میکند، یادگیری مفهوم مارجین است. بسیاری از تریدرها بر این باورند که این پلتفرم ابزار خطرناکی است که البته با مواردی که عنوان کردیم، منطقی است آنها چنین عقیدهای داشته باشند. با این حال اگر راه استفاده مؤثر از این نوع وامدهی را یاد بگیرید و به اندازه کافی تجربه ترید داشته باشد، دیگر جای نگرانی نیست و با استفاده از آن به سودهای کلانی دست مییابید.
توجه: با وجود اینکه دو صرافی کوینکس و کوکوین هر دو فعلا بدون نیاز به تغییر IP فعالیت میکنند اما بهتر است برای امنیت بیشتر از IP ثابت خارج از ایران استفاده کنید.
برای ورود به صرافی کوینکس حتما باید با IP خارج از ایران وارد شوید.
مارجین کال در ترید چیست؟
مارجین کال زمانی اتفاق میافتد که ارزش حساب به زیر یک مقدار معین میرسد و سرمایهگذار را مجبور میکند تا پول بیشتری در حساب خود واریز کند تا شرایط وام گیری از صرافی را پیدا کند. یک حساب مارجین به سرمایه گذاران این امکان را می دهد که از صرافی خود وجوهی را قرض کنند تا با پول نقدی که در دسترس دارند، فرصت های بزرگتری برای معامله داشته و قدرت خرید آنها را افزایش دهند.
اگر مارجین کالی صادر شود و سرمایهگذار نتواند سرمایهگذاری خود را به حداقل نیاز برساند، صرافی حق دارد موقعیتها را بفروشد و همچنین هرگونه کارمزد و سود را از صاحب حساب دریافت کند.
حداقل میزان مارجین
حداقل میزان مارجین مقدار وجوهی است که باید توسط صاحب این نوع حساب نزد صرافی واریز شود. با یک حساب مارجین، می توانید از صرافی خود برای خرید سهام یا ارز دیجیتال وام بگیرید. هنگامی که یک حساب مارجین تایید و تامین مالی بشود، می توانید تا درصد معینی از قیمت خرید تراکنش را وام بگیرید. به دلیل اهرمی که توسط معاملات با وجوه قرضگرفته شده ارائه میشود، میتوانید در موقعیتهای معاملاتی (پوزیشن) بزرگتری نسبت به مقدار سرمایه اولیه خود وارد معامله شوید. بنابراین، معامله در مارجین میتواند هم برد و هم باخت را به شدت افزایش دهد. با این حال، مانند هر وام دیگری، باید پولی را که صرافی به شما قرض داده است، بازپرداخت کنید.
حداقل میزان مارجین مورد نیاز معمولاً توسط صرافی هایی تعیین می شود که ارز و قراردادهای مختلفی را ارائه می دهند. الزامات در پاسخ به عواملی مانند تغییر نوسانات، رویدادهای ژئوپلیتیکی مفهموم مارجین (Margin) و تغییر در عرضه و تقاضا تغییر می کند.
عدم پاسخگویی به Margin call
مارجین کال از شما میخواهد که وجوه جدیدی را به حساب مارجین خود اضافه کنید. اگر به مارجین کال توجهی نکنید، صرافی شما می تواند هر موقعیت باز را ببندد تا حساب را به حداقل مقدار بازگرداند که به عنوان فروش اجباری یا انحلال شناخته می شود. صرافی شما میتواند این کار را بدون تأیید شما انجام دهد و همچنین قادر است تا به دلخواه هرکدام از موقعیت های شمارا انتخاب و ببندد. حتما در نظر داشته باشید که صرافی میتواند از شما برای تراکنش ها و هر گونه پرداختی که در وهله اول به شما به عنوان وام داده شده است، از شما دریافت کند. شما مسئول هر گونه زیان متحمل شده در طول این فرآیند هستید.
انحلالهای اجباری معمولاً پس از اخطارهایی که صرافی در مورد وضعیت حداقل میزان مارجین یک حساب صادر کرده است، اتفاق میافتد.
خواص margin و حاشیه عناصر در کدنویسی زبان CSS
با شما همراه هستیم با آموزش متنوع و خوب دیگری از زبان CSS، در این آموزش با خواص margin و حاشیه عناصر و اشیاء یک صفحه ی وبسایت آشنا خواهیم شد.
در این مقاله از سری مطالب آموزش زبان CSS می خواهیم به خواص margin اشاره کنیم و با این تعاریف به سراغ تغییر در انواع حاشیه های عناصر وبسایت مان بدهیم.
پس با آموزشی دیگر از زبان CSS با مفهموم مارجین (Margin) کدنویسی به زبان ساده همراه باشید.
جلسه اول : آشنایی با CSS و کاربرد آن در طراحی وب
جلسه دوم : آشنایی با چگونگی استفاده از CSS در صفحات وب
جلسه سوم : فراگیری ساختار نحوی دستورات CSS در کدنویسی صفحات وب
جلسه چهارم : آشنایی کامل با انتخاب گرهای CSS به زبان ساده
جلسه پنجم : معرفی ترفندهای کد CSS مهم و کاربردی در طراحی سایت
جلسه ششم : شیوه نامه متن و نوشته ها در زبان CSS همراه با مثال
جلسه هفتم : نحوه کار با خاصیت background در زبان CSS همراه با مثال
جلسه هشتم : کار با خاصیت border در زبان CSS همراه با نمونه کدها
جلسه نهم : آشنایی با خواص font هنگام کار با متن در زبان CSS
جلسه دهم : معرفی چند ترفند CSS مفید و کاربردی که به کارتان می آید
جلسه یازدهم : ترفندهای CSS که احتمالا تابحال با آنها کار نکرده اید
آشنایی با خواص margin و کاربردهای آن
تمامی عناصر HTML را میتوان به صورت یک چهار ضلعی یا جعبه ( Box ) در نظر گرفت . برای ایجاد ساختار مناسب در طراحی یک وب سایت این Box ها در کنار یکدیگر قرار خواهند گرفت . مفهوم Box Model در CSS به بررسی خصوصیات و توانایی های این اجزاء ( Box ) می پردازد.
مفهوم یک Box در CSS نشان دهنده محیط اطراف یک عنصر HTML است که دارای خصوصیات Margin , Padding ,Border و محتوا یا Content است.
مفهوم Box Model این توانایی را به ما میدهد تا فاصله محتویات ( Content ) تا خط محیطی ( Border ) را تعیین کنیم ( Padding ) ، ضخامت خط مرز ( Border ) را تعیین کنیم و یا فاصله خارجی یک عنصر HTML را با دیگر عناصر تعیین کنیم ( Margin ) میتوانید در طرح زیر این مفهوم را دقیقتر درک کنید.
حال می خواهیم در این مطلب ابتدا به سراغ خواص margin در طراحی صفحات و استایل نویسی CSS استفاده کنیم.
تعریف : با استفاده از خواص margin در CSS ، می توان فضای خالی به دور عناصر ایجاد کرد. این امکان نیز وجود دارد که با تعیین مقدارهای منفی ، باعث هم پوشانی و تداخل عناصر در یکدیگر شد.
فضای خالی در خارج از محیط Box و مرز Border ، که میتوان اندازه آن را برای ضلع های مختلف ( Top , Right , Bottom ,Left ) به صورت کلی و یا جزء به جزء تعیین نمود.
این فضا دارای رنگ پس زمینه نیست وبه صورت یک فضا با پس زمینه شفاف یا Transparent در فضای اطراف Box قرار میگیرد.
نحوه محاسبه اندازه یک Box
برای طراحی و چینش دقیق اجزاء در طراحی یک صفحه وب ، تمامی اجزاء جزء به جزء با دقت ۱px محاسب میشوند و با توجه به این موضوع نحوه محاسبه اندازه ( Width , Height ) در یک Box بسیار مهم است.
با استفاده از خصوصیات width , height اندازه اجزاء ( Box ) تعیین میگردند ، اما به این نکته توجه کنید که ، در صورت وجود ( Border , Margin , Padding ) فضایی که Box اشغال خواهد کرد با اندازه ای که توسط خصوصیات Width و height تعیین مفهموم مارجین (Margin) شده است متفاوت خواهد بود.
در واقع با استفاده از width و height تنها اندازه محتوا ( Content ) تعیین شده است و برای محاسبه اندازه واقعی Box ، اندازه ( Padding , Margin , Border ) نیز باید به این اندازه اضافه شوند.
نکته : این نکته مهم را به یاد داشته باشید که ، Padding و Border در اندازه یک Box – Width or Height تاثیر گزار هستند ، این اندازه با استفاده از فرمول زیر محاسبه می شود.
مقادیر مربوط به اندازه حاشیه را می توان به چند صورت زیر تعیین کرد، اما مناسب ترین و متداول ترین شیوه در حالت معمول، تعیین مقادیر به پیکسل (px) است. در مورد مقادیر خواص margin هم می توان از روش های مقدار دهی زیر استفاده کرد.
۱- تعیین مقادیر به پیکسل (picture element) : به فرض ۴px، ۰px و… (پیکسل ها مقادیری ثابت هستند)، از واحد px بیشتر برای نمایش محتوا در صفحه نمایش (مانیتور) استفاده می شود.
۲- تعیین مقادیر به Points : به فرض ۲pt، ۶pt و… (هر pt برابر ۱/۷۲ اینچ است)، از واحد pt بیشتر برای کارهای چاپی استفاده می شود.
۳- تعیین مقادیر به Ems : به فرض ۱em، ۰٫۵em و… (هر em برابر با ۱۶ پیکسل و ۱۲ pt است)، به دلیل قابلیت غیر ثابت و مقیاس پذیر (scalable)، این واحد در طراحی صفحات وب برای گوشی های تلفن همراه و دستگاه های مانند آن مناسب است.
۴- تعیین مقادیر به سانتی متر (CentiMeter) : به فرض ۵cm ، ۱۰cm و…، استفاده از این شیوه در وب، چندان مرسوم نیست.
۵- تعیین مقادیر به درصد (Percent) : به فرض %۱۰ ، %۵۰ و…، در این حالت اندازه بلاک با توجه به اندازه صفحه نمایش، مقادیری متغیر خواهد بود؛ این واحد نیز در طراحی صفحات وب برای گوشی های تلفن همراه و دستگاه های مانند آن مناسب است.
۶- تعیین مقادیر به صورت خودکار (auto) و حالت وراثتی (inherit) از بلاک والد.
می توان حاشیه دور عناصر را به صورت کلی در خاصیت چند مقداری margin و یا به صورت تکی برای هر یک از جهات ۴ گانه عنصر تعیین کرد.
۱- تعیین به صورت خاصیت چند مقداری
در خاصیت چند مقداری ، ۴ مقدار برای میزان حاشیه در ۴ طرف عنصر به ترتیب زیر تعیین می کنیم :
margin: [ margin top ] [ margin right ] [ margin bottom ] [ margin left ]
مثال : در مثال زیر میزان حاشیه دور عنصر را برای جهت های بالا و پایین ۱۰px و برای جهت های راست و چپ ۲۰px تعیین کرده ایم :
margin : 10px 20px 10px 20px;
۲- تعیین به صورت خاصیت تک مقداری
در این حالت ، میزان حاشیه را در هر طرف به صورت تکی مقدار دهی می کنیم . مجموعه خواص زیر برای تعیین تکی حاشیه به کار می رود :
نام خاصیت
شرح
margin-top
auto
length
درصد %
میزان حاشیه را در طرف بالای عنصر تعیین می کند ، که به یکی از حالت های زیر می تواند مقدار دهی شود :
– auto : مرورگر به طور اتوماتیک یک حاشیه برای عنصر تعیین می کند.
– length : در این حالت میزان حاشیه را بر حسب واحدی مثل پیکسل ( px ) یا نقطه ( pt ) مفهموم مارجین (Margin) تعیین می کنیم .
– درصد % : توسط این حالت به میزان درصد تعیین شده ، از کل ارتفاع سند را به عنوان فضای حاشیه در نظر می گیریم .
margin-right
auto
length
درصد %
میزان حاشیه را در طرف راست عنصر تعیین می کند ، که به یکی از حالت های زیر می تواند مقدار دهی شود :
– auto : مرورگر به طور اتوماتیک یک حاشیه برای عنصر تعیین می کند .
– length : در این حالت میزان حاشیه را بر حسب واحدی مثل پیکسل ( px ) یا نقطه ( pt ) تعیین می کنیم .
– درصد % : توسط این حالت به میزان درصد تعیین شده ، از کل عرض سند را به عنوان فضای حاشیه در نظر می گیریم .
margin-bottom
auto
length
درصد %
میزان حاشیه را در پایین عنصر تعیین می کند ، که به یکی از حالت های زیر می تواند مقدار دهی شود :
– auto : مرورگر به طور اتوماتیک یک حاشیه برای عنصر تعیین می کند .
– length : در این حالت میزان حاشیه را بر حسب واحدی مثل پیکسل ( px ) یا نقطه ( pt ) تعیین می کنیم .
– درصد % : توسط این حالت به میزان درصد تعیین شده ، از کل ارتفاع سند را به عنوان فضای حاشیه در نظر می گیریم .
margin-left
auto
length
درصد %
میزان حاشیه را در طرف چپ عنصر تعیین می کند ، که به یکی از حالت های زیر می تواند مقدار دهی شود :
– auto : مرورگر به طور اتوماتیک یک حاشیه برای عنصر تعیین می کند .
– length : در این حالت میزان حاشیه را بر حسب واحدی مثل پیکسل ( px ) یا نقطه ( pt ) تعیین می کنیم .
– درصد % : توسط این حالت به میزان درصد تعیین شده ، از کل عرض سند را به عنوان فضای حاشیه در نظر می گیریم .
مثال : در مثال زیر هم به صورت خاصیت چند مقداری و هم به صورت خاصیت تک مقداری margin برای جدول ( Table 2 ) تعیین کرده ایم.
به فاصله آن با جدول دیگر و همچنین خطوط حاشیه جدول اصلی در بر گیرنده مثال دقت کنید :
به صورت خاصیت چند مقداری
به صورت خاصیت تک مقداری
تعیین به صورت مقدار منفی ( هم پوشانی و تداخل عناصر )
نحوه تعریف ویژگی margin
ویژگی margin را می توان به دو صورت عادی و مختصر تعریف کرد، در شیوه عادی برای کل جهت های بالا، پائین، چپ و راست به صورت یکجا یا جداگانه، margin تعریف می شود، به طور مثال :
مثال بالا به این معنی است که مرورگر مقادیر پیش فرض حاشیه را برای جهت های بالا، پائین، چپ و راست در نظر می گیرد.
اما در حالت مختصر نویسی، به جای نوشتن مقادیر و جهت های بالا، پائین، چپ و راست، با نوشتن مقادیر آنها در یک خط، به همان هدف اما با کدنویسی کمتر می رسیم، به فرض :
اعداد در کلاس فوق، به ترتیب نشانگر مفهموم مارجین (Margin) جهت بالا (top) راست (right) پائین (bottom) و چپ (left) هستند، در واقع مثال برابر است با کد css زیر :
و همین طور مختصر نویسی به صورت زیر :
برابر است با این کلاس css :
خب در انتهای این مطلب با خواص margin و حاشیه گذاری در زبان CSS آشنا شدیم. در ادامه سری آموزشی استایل دهی به صفحات وب به خواص متنوع و دیگر این زبان برنامه نویسی خواهیم پرداخت.
مارجین تریدینگ (Margin Trading) چیست؟
تاکنون حتما به این نکته رسیدهاید که معاملات ارزهای دیجیتال علاوه بر سودآوری بالا، دارای ریسک زیادی است. به همین دلیل، اشخاص قبل از اختصاص سرمایه به اینکار، باید ابتدا اطلاعات جامعی درباره معاملهگری در ارزهای دیجیتال بدست آورند.
همانطور که سرمایه شخص در ارزهای دیجیتال در مدت کوتاهی میتواند دوبرابر شود، ریسک زیادی نیز وجود دارد که درصد بالایی ضرر (مثلا ۸۰ درصد ضرر) محتمل شود و حتی کل سرمایه خود را از دست بدهد.
بطور نمونه در زیر تغییرات قیمت چند ارز در ۲۴ ساعت را میتوانید.
بیشترین افزایش قیمت:
بیشترین کاهش قیمت:
نکته: منبع اطلاعات مفهموم مارجین (Margin) فوق سایت coinmarketcap.com است، رشد زیاد یک ارز نمیتواند دلیلی بر معتبر بودن یا مناسب بودن آن برای سرمایهگذاری باشد!
بنابراین بازار ارزهای دیجیتال نوسانات بالایی دارد و شاید همین موضوع باعث شده نوعی از معاملات که با نام مارجین تریدینگ (Margin Trading) یا معاملات اهرمی شناخته میشود در این بازار مرسوم شود.
مارجین تریدینگ (Margin Trading) چیست؟
مارجین تریدینگ فعالیتی است که در آن، با اهرم ساختن موجودی فعلی ارز دیجیتال، مبلغی سرمایه اضافهتر قرض گرفته میشود تا امکان انجام معاملات با سرمایه بالاتر برای شخص فراهم شود.
به همین دلیل به مارجین تریدینگ، معاملات اهرمی نیز میگویند. این روش یک روش قدیمی است که در بازارهای مالی سنتی نیز استفاده شده و میشود.
این مفهوم در ابتدا در بازارهای مالی ایالات متحده آمریکا ایجاد شد و اکنون در چندین بورس در سطح دنیا پیادهسازی شده است.
قوانین زیادی برای مارجین تریدینگ در بورسهای دنیا وجود دارد ولی در بازار ارزهای دیجیتال، قوانین به نسبت سادهتری برای اینگونه معاملات تعریف شده است. با این حال، اصل و اساس مارجین تریدینگ، چه در بازارهای سنتی سهام و اوراق بهادار و چه در بازار ارزهای دیجیتال، یکسان است.
مثال مارجین تریدینگ:
فرض کنید قصد دارید مبلغ ۲۰۰۰ دلار بیتکوین خریداری کنید ولی سرمایهای که در اختیار دارید فقط ۱۰۰۰ دلار است. با مارجین تریدینگ میتوانید ۱۰۰۰ دلار بیشتر برای خرید بیتکوین را داشته باشید (در اینجا گفته میشود که شخص از اهرم ۲:۱ استفاده کرده است).
حال اگر قیمت بیتکوین خریداری شده ۵۰ درصد رشد کند، ۲۰۰۰ دلار ذکر شده به ۳۰۰۰ دلار میرسد. شخص میتواند معامله خود را ببندد (بیتکوین را بفروشد)، ۱۰۰۰ دلار قرض گرفته شده را به قرضدهنده بپردازد و ۱۰۰۰ دلار سود را نیز برای خود نگهدارد.
اما از سمت دیگر، اگر قیمت بیتکوین ۵۰ درصد کاهش یابد، ۲۰۰۰ دلار سرمایهگذاری شده به ۱۰۰۰ دلار خواهد رسید. در این شرایط، به دلیل اینکه قرضدهنده پول برای دریافت پول اولویت دارد، باید ۱۰۰۰ دلار باقیمانده به قرضدهنده پرداخت شود و معاملهگر کل سرمایه خود را از دست میدهد.
بنابراین همانطور که ملاحظه میکنید، مارجین تریدینگ هم میتوانند باعث افزایش سودآوری شود و هم سرمایه شخص را بطور کلی نابود کند.
به همین دلیل است که همواره تاکید میشود فقط افراد حرفهای دست به معاملات اهرمی بزنند.
چه کسی به معاملهگر پول قرض میدهد؟
احتمالا فکر میکنید چه کسی حاضر میشود به معاملهگر، مبلغی اضافی برای معاملهگری قرض دهد؟ اغلب اوقات، این افراد قرضدهنده، کارگزاران یا پلتفرمهای معاملاتی هستند که پول و سرمایه خود را در ازای دریافت مقداری کارمزد و بهره، در اختیار معاملهگران قرار میدهند.
در بورس تهران نیز کارگزاران مبالغی در قالب بستههای اعتباری به سرمایهگذاران و معاملهگران قرض میدهند.
در بازار ارزهای دیجیتال و فارکس، زمانی که دارایی خریداری شده توسط معاملهگر، به شدت افت قیمت میکند و ضرر به حدی میرسد که سرمایه قرضداده شده به معاملهگر در خطر نابودشدن قرار میگیرد، موقعیت معاملاتی معاملهگر بصورت خودکار توسط کارگزار یا پلتفرم معاملاتی بسته میشود.
به این ترتیب، کارگزار یا پلتفرم معاملاتی، جلوی از دست رفتن پول و کارمزد خود را میگیرد.
از طرف دیگر، وقتی معاملهگر معاملات سودآوری انجام میدهد، کارمزد به موقع به حساب کارگزار یا پلتفرم معاملاتی واریز میشود. به همین دلیل، در هر حال، پلتفرم معاملاتی یا کارگزار به پول خود میرسد.
پلتفرمهای معاملاتی ارائهدهنده مارجین تریدینگ
در بازار ارزهای دیجیتال، چندین پلتفرم معاملاتی وجود دارد که امکان معاملات اهرمی یا همان مارجین تریدینگ را فراهم کردهاند:
- سایت BitMex
- سایت Huobi
- سایت Whaleclub
- سایت Kraken
- سایت بایننس
البته این سایتها، ساکنین داخل ایران را تحریم شدهاند و اجازه فعالیت به این افراد داده نمیشود. با این حال افرادی با تغییر آی پی و سایر روشها به استفاده از برخی از این پلتفرمها برای معاملات مارجین تریدینگ میپردازند.
سخن آخر
مارحین تریدینگ به زبان ساده یعنی اینکه معاملهگر، مقداری پول به تناسب سرمایه اصلی از کارگزار یا پلتفرم معاملاتی قرض گرفته میگیرد تا با آن، معاملات خود را با حجم بیشتری انجام دهد.
همواره به خاطر بسپارید که مارجین تریدینگ ریسک زیادی دارد و برای تازهکاران نیست، زیرا در صورت ندانستن اصول حرفهای معاملهگری، نوسانات بازار به راحتی میتواند سرمایه را از بین ببرد.
حتی افراد حرفهای نیز باید فقط سرمایهای را وارد بازار کنند که حتی اگر کاملا از بین رفت، زندگی آنها تحت تاثیر قرار نگیرد.
دیدگاه شما