فوت و فن میلیاردر شدن


سخنرانی خوب در جلسه

«بالان» پسرک آدامس فروشی که مرد میلیاردی شد / وقتی تحریم و نوسانات دلار بی اثر می شود + تصاویر

بالان می گوید نمی دانستم همدان کجاست. من فکر می کردم همدان یکی از حاشیه های شهر یاسوج است. ساعتها در راه بودیم تا به همدان رسیدیم.

تابناک کهگیلویه و بویراحمد / اقتصادی ، بارها داستان هایی از زندگی افرادی را خوانده ایم و یا فیلم هایی از این دست دیده ایم که افرادی فقیر و بی چیز از نظر مادی که هیچ آینده روشنی را برای خود متصور نبوده اند اما با پشتکار و تلاش زندگی خود و اطرافیان را متحول کرده اند . تا قبل از گفتگویی که در ادامه می خوانید، این‌گونه موفقیت ها را یک رویا و در حد و اندازه قصه ، داستان و یا فیلم می اندیشیدم ! اما ماجرای زندگی «بالان» همه این تصورات ذهنی را واقعی کرد !

اهل گلایه و شکایت نیست. کسب و کارش را به گونه ای تنظیم کرده که بالا و پایین رفتن دلار و احتکار بازار تعطیلش نمی کند.داستان او وقتی روی زبان افتاد که رسانه ها تیتر زدند پسر آدامس فروشی که میلیاردر شد.اما قصه او زوایایی فراتر از اینها دارد.
مهران بالان میلیاردر این روزها همه چیز را با جهان بینی شخصی دنبال می کند اتفاقا خوب هم نتیجه گرفته است. کار آفرینی که از گفتن فقر کودکی اش ابایی ندارد همانگونه که دولا راست شدن جلوی میهمان را عار و ننگ نمی داند. کارآفرینی که معتقد است براي بزرگ شدن بايد كوچكي کرد. تا كوچكي نكنيم تا صفر نشويم، به يك نمي‌رسيم و اگر مسيري غير از اين را برويم، موفق نخواهيم شد.

«بالان» پسرک آدامس فروشی که مرد میلیاردی شد / وقتی تحریم و نوسانات دلار بی اثر می شود + تصاویر


مهران بالان کارآفرینی که ، هم چیزش از جنس صداقت است. نه وامی از دولت ها گرفته و نه کسب و کارش معطل تصمیمات دولتهاست. اهل بذل و بخشش های متداول این روزها هم نیست و در عین حال جز بخشنده ترین خیرین است . از آن خیرینی که راه و رسم نان درآوردن را به آنکه دست جلویش دراز می کند،می آموزد و می بخشد.
نشستن پای صحبتهایش لذت بخش است چون هیچ تکلفی ندارد و نگران این نیست که گوشه ای از حرفهایش به کسی بربخورد.
قصه بالان از یک نمایشگاه سفال در سال 68شروع شد. وقتی ده سالش بود. استادی همدانی در آن نمایششگاه به او می گوید در ازای سه روز مراقبت از سفالهایم همه آدامسهایت را می خرم. و این اولین معامله در زندگی بالان بود.معامله ای که همه زندگی پسرک ده ساله با آن گره می خورد. او گام اول را خوب بر می دارد. بعد همان مرد می گوید دوست داری با من به همدان بیایی؟
بالان می گوید نمی دانستم همدان کجاست. من فکر می کردم همدان یکی از حاشیه های شهر یاسوج است. ساعتها در راه بودیم تا به همدان رسیدیم. وقتی اوستا برای نماز رفت به خانمی که آنجا بود گفتم اگر بلایی سر من آمد به خانواده ام داستان مرا بگویید و آدرسم را بدهید. اما آنها زبان مرا متوجه نمی شدند و فکر می کردند من گرسنه هستم.زندگی در همدان شروع شد و مهران نوجوان به عنوان وردست استاد هم در نمایشگاه های خارج از استان همدان حضور یافت هم کار یاد گرفت.

«بالان» پسرک آدامس فروشی که مرد میلیاردی شد / وقتی تحریم و نوسانات دلار بی اثر می شود + تصاویر


موضوع استاد شاگردی از آن شاه کلیدهای موفقیت بالان است که خودش بسیار روی آن تاکید دارد. معتقد است هر کاری شدنی و هر فنی آموختی است به شرط آنکه در مکتب استاد و اهل فن چند سالی با صبوری شاگردی کنیم.
بالان سه سال پیش استاد ماند. در طرف دیگر خانواده او فکر می کردند فرزند ریز جثه شان در رودخانه غرق شده است و دیگر از بازگشتش نا امید شده بودند.همه باور کردند که این بچه بعد از آن نمایشگاه دچار حادثه ای شده است.
سال 71 استاد که دلتنگی مهران برای خانواده اش را می بیند او را در ترمینال می گذارد و 5 هزار و پانصد تومان هم در جیبش می گذارد و او را راهی خانه می کند.به شاگرد اتوبوس هم سفارش می کند و هم انعام می دهد که او را در دوراهی شهرضا پیاده کنند.
بالان می گوید هیچ وقت این همه پول نداشتم برای همین خوابم نمی برد. در طول مسیر دستم را روی جیبی که پولها در آن بود گذاشته بودم تاجایی که پیرمرد کنار دستی ام با دلسوزی می پرسید مگر بیماری قلبی یا مشکل خاصی دارم؟!آنها نمی دانستند من ثمره سه سال زحمتم را دارم.وقتی به یاسوج رسیدم یک گونی قند برای خانواده، چند جفت دمپایی هم برای خواهرانم خریدم و با لندرور به روستا رفتم. خانواده که تا آن زمان فکر می کردند من مرده ام شادمانی می کردند.

«بالان» پسرک آدامس فروشی که مرد میلیاردی شد / وقتی تحریم و نوسانات دلار بی اثر می شود + تصاویر


چند روز بعد به پدرم گفتم رسم پول درآوردن را پیدا کرده ام و باید بروم . پدر اما نظر دیگری داشت. می گفت دختری برایت پیدا کرده ام . کمیته برای ازدواج حمایتت می کند و جهاز می دهند.بعد هم چند تا بز داریم برو دنبالشان عصرها هم بیا خانه ات و از من دور نشو. بیشتر از این چه می خواهی؟ ما در روستای اشکفت سیاه لوداب بودیم.نه برق نه آب و هیچی نداشتیم. پس مجاب نشدم .
مغازه مرد سفالگر همدانی زنگ زدم و گفتم می خواهم به من سفال خام بدهی ، رنگشان کنم و کار کنم. اما دیگر قصد شاگردیت را ندارم.و استاد مهدی، گفت همدان را هم بخواهی به تو می دهم.یک کامیون سفال به صورت قرضی آوردم و در نمایشگاهی در بهبهان شرکت کردم .
در آن سال 620هزار تومان کار کردم.430 هزار تومان از پول را برداشتم و برای آوردن سفال به سمت همدان راه افتادم و مابقی را پیش عمویم امانت گذاشتم.
وقتی به اهواز رسیدم اتوبوس همدان رفته بود گفتند باید با پیکان به دزفول و از آنجا به بروجرد و بعد همدان بروی. سوار پیکانی شدم که نیم ساعت بعد از طی مسیر متوجه شدم دزد هستند. همه درآمد سالم 435 هزارتومان بود که 2 ایران چک 200 هزارتومانی و 35 هزار تومان آن هم 10 تومانی و 20 تومانی و 50 تومانی های قدیم بودند.مرا به بیابان بردند و جیبم را خالی کردند و بند کفشهایم را باز کردند و دستهایم را با آن بستند. تهدیدم کردند اگر تا 10 دقیقه سرم را برگردانم سرم را با تبر قطع می کنند.
گریه کردم و یکی از آنها که دلش سوخت گفت کمی پول برایش می گذاریم. و به من گفت هرچه خودم دلم خواست می گذارم. بعد هم رفتند و من در آن بیابان تنها راه افتادم تا به یک کیوسک رسیدم. آنقدر حالم بد بود که ساعتها گریه کردم. تشنگی امانم را بریده بود پس هر چه نوشابه می خوردم عطشم برطرف نمی شد.بعد هم پول را به سمتش گرفتم . دکه دار گفت پول خرد ندارم. گفتم اشال ندارد بقیه اش را نوشابه بده. گفت صد تا هم بخواهی بقیه پولت را ندارم بدهم. به پول نگاه کردم دیدم ایران چک 200 هزار تومانی است آن یکی جیبم را نگاه کردم دیدم و باز هم همان بود. ایران چک ها کهنه بودند یا دزدها بی سواد بودند یا خداوند اینگونه خواست. هرچه بود مال هلال به صاحبش برگشت.
در سه سالی که در بهبهان بودم جوانانی که از جلوی غرفه رد می شدند می پرسیدند شاگرد نمی خواهی ؟ به ذهنم رسید شاگرد بگیرم.مسئولان نمایشگاه گفتند اگر از شهر خودت نامه بیاوری که استاد این رشته هستی غرفه را با تخفیف ارایه می دهیم.آمدم یاسوج گفتند ما خودمان دنبال یک استاد برای رشته سفال در استان می گردیم همینجا بمان و غرفه و امکانات مورد نیازت را هم در اختیارت می گذاریم.
رفتم فنی و حرفه ای و مرا به سر کلاس فرستادند. اصلا نمی دانستم استادی چیست. من پسر روستایی بودم که اگر مطابق رویاهای پدرم پیش می رفتم نهایتش باید چوپان می شدم. اما استاد شدم وفوت و فن استادی را آموختم.یک روز با موتور به سمت کلات رفتم دیدم تعدادی از دختران روی دار قالی قوزه کرده در حال کار هستند. از اینجا رفتم توی نخ قالی و دست بافته های عشایری. با خودم گفتم اینها که قالی می بافند باید برایشان داری طراحی کنم که حداقل کمرشان اینگونه خمیده نشود.
به مدیر کل میراث وقت گفتم می خواهم داری بسازم که ایستاده باشد. این بافنده ها که کارشان را انجام می دهند حداقل کارشان استاندارد و زیبا می شود و ارزش بیشتری پیدا می کند.او گفت این کار قدیمی است و سودی ندارد .اما من تصمیم را گرفته بودم و گفتم توکل با خدا من کارم را شروع می کنم. پس نخستین دار ایستاده را در استان ساختم.
بعد هم طرح توجیهی نوشتم و در تهران تایید شد و برای نخستین بار آموزشگاه صنایع دستی در استان دایر کردم. بعد از خدمتم همه هنرها را با هم جمع کردم. خانمی را به شیراز فرستادم تا تابلو فرش بافی، گلیم برجسته و فرش را آموزش ببیند و بعد هم به یاسوج آمد.25 شاگرد برای این خانم گرفتیم و اینها دوباره کار را آموزش دیدند. به عنوان مربی راهی روستاها شدند. دختران را رایگان آموزش می دادند. و از هر کلاس 30 نفره بعدها 10 تا 15 نفرشان به صورت جدی وارد این کار می شدند.
32 کارگاه تولیدی در روستاها راه اندازی کردم. حالا بیش از 120 بافنده تابلو فرش در روستاها دارم. در مجموع 620 بافنده تابلو فرش، گلیم و گچمه دارم. محصولاتشان هم مشکل بازار ندارد. من کار را از بافنده ها می خرم و با استانهای دیگر مبادله پایاپای یا کالا به کالا انجام می دهم.
کالاهای تولیدی استان را به استان های دیگر می فرستم و صنایع دستی آنها را می خرم .یا مثلا همه گلیم هایم را به یک فروشگاه یا نمایشگاه در تهران می فرستم و می گویم هر وقت فروخته شد پول مرا بدهید.
او معتقد است هر انسانی یک هنری برای ارایه و فروش به دیگران و کسب درآمد دارد. برای این موضوع از خواهرش یاد می کند که ظاهرا هیچ مهارتی نداشته اما حالا با پختن نان محلی و فروش به گردشگران ماهانه بین 9 تا 12 میلیون تومان درآمد دارد. یا از زنانی که دنبال کار بوده اند و او گفته مرغ و کبک و بلدرچین پرورش دهید و تضمین فروشش با من.
بالان می گوید این اشتباه است که مردم را از روستا به شهر بکشیم . شهر جایی برای کسب درآمد نیست درعوض روستاها فرصت کار هستند برای آنهایی که بخواهند.به روستاها که می رفتم می دیدم شیر و ماست روزانه دامداران روی دستشان مانده است و من صحبت کردم برایشان ماشین می فرستم و آن را به کارخانه می برم و و بعد هم مزدشان را دریافت می کنند.
او بر این باور است برای هر کاری اول باید شاگردی کرد . بعد هم نباید برای به درآمد رسیدن عجله داشت.و در نهایت باید در هر شرایطی انصاف را مبنای کار قرار داد.
بالان می گوید روزی که ازدواج کردم النگوهای بدل به دست همسرم کردم. اما حضورش زندگی ام را نظم بخشید و متحول کرد.و معتقدم این زن بال پرواز من است.

۲۰۰ میلیون از نظر وزرای میلیاردر ناچیز است

200 میلیون از نظر وزرای میلیاردر ناچیز است

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم،کاظم انبارلویی معتقد است در مناظره دور دوم جهانگیری و روحانی بیانه‌خوانی می‌کردند و سوالات برنامه را بی‌پاسخ گذاشتند. این در حالی است که دفاع آقای جهانگیری از عملکرد دختر وزیر آموزش و پرورش در امر واردات پوشاک علامت سوال بزرگی در ذهن افکار عمومی ایجاد کرد و دولت یازدهم باید پاسخگو باشد که چرا در سال اقتصاد مقاومتی و تولید و اشتغال از واردات کالای خارجی حمایت می‌شود.


کاظم انبارلویی، کارشناس مسائل سیاسی در گفت‌وگو با «جوان‌آنلاین» با اشاره به مناظرات کاندیداهای ریاست جمهوری گفت: مناظره اول و دوم دولت را فوت و فن میلیاردر شدن برابر یک دوگانه‌ی کارآمد و عدم کارآمدی قرار داده است. اکنون آقای روحانی در دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، می‌خواهد که مردم به او رای دهند اما این در حالی است که باید ببینند او در دور اول چه کاری انجام داده است و تا چه اندازه دستش پر است؟

انبارلویی افزود: آقای روحانی برای اولین بار در یک برنامه چهره به چهره با منتقدین و رقبای خود مواجه شده است. رئیس دولت یازدهم قبلا در صحنه‌هایی که ظاهر می‌شد به صورت مونولوگ بود و حرف‌هایش را مطرح می‌کرد بدون اینکه کسی پاسخ او را دهد، اما اکنون در این مناظرات در برابر منتقدین قرار گرفته و منتقدین او را در برابر پرسش‌هایی جدی در حوزه‌های اختصاصی مانند مسائل اجتماعی و فرهنگی قرار دادند. اما در این دو مناظره ما شاهد بودیم که رئیس‌جمهور پاسخی برای اشکالات و نقد منتقدین ندارد. لذا یک صحنه دیگری را برای داوری مردم می‌خواهند ترسیم کنند و آن صحنه دو گانه‌های واهی است.

وی ادامه داد: در مناظره دوم آقای جهانگیری و روحانی شروع به بیانه‌خوانی کردند بدون اینکه پاسخی به سوالات بدهند. افکار عمومی دوگانه کارآمدی و عدم کارآمدی و دوگانه‌های غیر واقعی و وهم‌آلود را نمی‌پذیرد، با این وجود در مناظره سوم تقریبا مشخص خواهد شد که داوری مردم برای ادامه کار یا توقف خدمت این دولت چیست؟‌

این کارشناس مسائل سیاسی در خصوص واردات فرزند وزیر آموزش و پرورش دولت یازدهم و واکنش جهانگیری نسبت به این موضوع گفت: از نظر وزرایی که دارایی‌هایشان به میلیاردها تومان می‌رسد، 200 میلیون مبلغ ناچیزی است و آقای جهانگیری در مناظره روز جمعه به دفاع از وزیر آموزش و پرورش پرداخت و این در حالی است که افکار عمومی نسبت به این مسائل حساس است. اکنون رکود، بیکاری و تعطیل شدن کارخانجات یکی از دغدغه‌های اصلی مردم است، واردات پوشاک آن هم به صورت بی‌رویه موجب تعطیلی کارگاه‌های تولیدی می‌شود و بیش از 370 هزار نفر را در این معرکه شغل خود را از دست داده‌اند. در خصوص اینکه واردات پوشاک دختر آقای قاچاق بوده یا نه باید فرایند قضایی طی شود اما اگر هم قاچاق نبوده به هر حال این ضربه به تولید داخلی است.

انبارلویی تاکید کرد: سالی که اقتصاد مقاومتی نام‌گذاری شده و تولید و اشتغال در آن یک شعار کلیدی است، زیبنده نیست که یک وزیر خود و دخترش شرکتی تشکیل دهند که در خدمت کار واردات باشد. البته اگر بر حسب روشنگری‌هایی که در فضای مجازی صورت گرفته، این موضوع مورد بررسی قرار گیرد، آقای وزیر چنین شرکتی ندارد و این شرکت فقط مربوط به دخترش است. بر همین اساس باید اسناد مثبت را انکار و تکذیب کنند و کسانی هم که این نسبت را به او داده‌اند از نظر حقوقی و قانونی مسئولیت دارند و باید پاسخگو باشد.


وی همچنین در خصوص مناظره سوم که قرار است جمعه آینده با موضوع اقتصادی برگزار شود، گفت: دولت یازدهم باید به حساسیت‌های مردم توجه خاص داشته باشد و روشن است که با انکار و عدم پاسخگویی به این حساسیت‌ها، مشکلی حل نمی‌شود. در حال حاضر مردم خودشان را آماده می‌کنند برای یک انتخاب و باید به مردم کمک کرد تا انتخاب درستی داشته باشند و دولت در این باره نقش مهمی دارد. باید با صداقت و شفافیت با دارایی‌های وزرا برخورد کنند و اگر آنها دارایی‌هایشان را اعلام کنند مردم می‌توانند برای سپردن قوه مجریه به یک نامزد اصلح تصمیم درستی بگیرند.

علت فوت مادرجوانی که پس از سزارین جان باخت

اول مرداد امسال زن 23 ساله‌ای به نام خدیجه بدون هیچ مشکل و بیماری برای زایمان به یکی از بیمارستان‌های تهران انتقال یافت.

تعطیلی مدارس در هفته اول مهر | کدام مدارس در هفته اول مهر ماه تعطیل هستند؟

شنبه 2 مهر 1401 تعطیل است؟ | جزئیات تعطیلی روز شنبه

هفته اول مهر تعطیل است؟ | جزئیات تعطیلی هفته اول مهر

دگرگونی کتایون ریاحی بعد از ماجرای مهسا امینی | توبه کتایون ریاحی در مشهد

دگرگونی کتایون ریاحی بعد از ماجرای مهسا امینی | توبه کتایون ریاحی در مشهد

ساعاتی بعد نیز نوزاد پسر در سلامت کامل به دنیا آمد و مادر جوان هم به بخش انتقال یافت، اما ساعاتی پس از عمل این زن دچار درد شدید در ناحیه کمر شد و به دنبال وخامت حالش به بخش مراقبت‌های ویژه انتقال یافت. سرانجام این زن پس از انتقال به دو بیمارستان دیگر در ساعات پایانی شب جان باخت. با شکایت همسر زن جوان، جسد به پزشکی قانونی انتقال یافت و همزمان بررسی این پرونده در دادسرای نظام فوت و فن میلیاردر شدن پزشکی و شعبه بازرسی وزارت بهداشت انجام شد. با گذشت حدود 2 ماه و نیم از این اتفاق تلخ، پزشکی قانونی استان تهران علت مرگ را عارضه قلبی پس از جراحی اعلام کرد. حالا با این نتیجه باید منتظر ماند تا مقصر این قصور پزشکی مشخص شود.

۱۰ کلید طلایی پولدار شدن در جوانی

جیسون فلوری، مدیر یک گروه مشاوره ای ارث و میراث، می گوید: «بخشی از فرهنگ ما می گوید برای رسیدن به چیزی اول باید ادای آن را درآورد؛ مثلا برای ثروتمندشدن اول باید ادای ثروتمندان را درآورید.

صراط: جیسون فلوری، مدیر یک گروه مشاوره ای ارث و میراث، می گوید: «بخشی از فرهنگ ما می گوید برای رسیدن به چیزی اول باید ادای آن را درآورد؛ مثلا برای ثروتمندشدن اول باید ادای ثروتمندان را درآورید.

به گزارش ماهنامه آینده روشن، در گذشته میلیونربودن به مردان و زنان میانسال محدود بود، اما آن دوران به سر آمده است و امروزه با مطالعه داستان موفقیت بسیاری از ثروتمندان جهان می توان دریافت که آن ها در دوران جوانی خود به ثروت های میلیونی و میلیاردی رسیده اند. نسل جوان از داستان موفقیت های معجزه آسای خود اخباری دارند و این را می توان به عصر انفجار اطلاعات و تحولات فناوری امروزی نسبت داد.

به لطف اینترنت، فناوی های مدرن و راه های جدید انتشار دانش و اطلاعات بسیاری از مردم جهان به منابع عظیمی از اطلاعات دستری دارند. شاید هم علت اصلی موفقیت های چشمگیر نسل جدید در مقایسه با نسل های پیشین در این است که نسل جدید آغوش خود را برای استفاده از اینترنت و فناوری های مدرن باز کرده است، اما نسل های پیشین همچنان از روزنامه ها و صنعت چاپ استقبال و حمایت می کنند.

امروزه اینترنت در قالب گوشی های هوشمند و تبلت در جیب های ماست و مردم هزاره جدید این واقعیت را پذیرفته اند که تمامی زندگی خود را برای یادگیری چیزهای جدید صرف خواهندکرد و از انجام دادن این کار نیز خرسند هستند. نسل های امروزی بیشتر می آموزند و خودشان بخت موفقیت شان را رقم می زنند.

این ریشه برتری آن ها در مقایسه با نسل های قبل است؛ ولی آن ها چگونه این کار را می کنند؟ شاید رویای ثروتمندشدن به شیوه افرادی مانند بیل گیتس برای همه دست یافتنی نباشد، اما همه این امکان را دارند که ظرف مدت مشخصی میلیاردر شوند؛ ولی این امر مستلزم نهادینه کردن برخی عادت های پولی، نظیر کم خرج کردن و بیشتر پس انداز کردن، است. راه ثروتمندشدن از طریق برنامه های تبلیغاتی تلویزیونی طی نمی شود؛ زیرا این تبلیغات تلویزیونی قصد دارند به شما القا کنند که تنها از طریق «خرید کردن» ثروتمند می شوید، نه «پس انداز کردن».

متاسفانه تنها حاصل برنامه های تبلیغاتی گودی زیر چشم به دلیل کم خوابی است! بنابراین اگر وقت و پول خود را برای رفتن به این سینماروهای ثروت یا خرید نوارهای ویدئویی در این باره صرف کنید، تنها چیزی که عایدتان می شود «بدهی بیشتر» است. حقیقت این است که اگر آن قدر خوش وقت باشید که ثروت هنگفتی به ارث ببرید، می توانید مسیر خود را به سمت رفاه پیش ببرید. گرچه ممکن است شیوه فوت و فن میلیاردر شدن بیل گیتس برای تبدیل شدن به فردی ثروتمند دست نیافتنی به نظر برسد، میلیاردر شدن، قطعا برای کسانی که از سنین جوانی شروع به تقویت عادات صحیح می کنند دست نیافتنی نیست؛ البته هر فرد، در هر سنی، می تواند عادات کاهش بدهی و افزایش ثروت را در خود تقویت کند.

جیسون فلوری، مدیر یک گروه مشاوره ای ارث و میراث، می گوید: «بخشی از فرهنگ ما می گوید برای رسیدن به چیزی اول باید ادای آن را درآورد؛ مثلا برای ثروتمندشدن اول باید ادای ثروتمندان را درآورید؛ اما بدهی همیشه مردم را از رسیدن به این موفقیت باز می دارد. آن ها اغلب دهی می خرند و برای همیشه زیر بار قرض می روند، در حالی که خرج کردن کمتر از درآمدی که کسب می کنیم، داشتن شیوه زندگی متعادل و بسنده نکردن به یک موفقیت و پیشرفت بهترین راه برای رسیدن به ثروت است».

عوامل و رویکردهای فراوانی وجود دارند که می توانند به شما در رسیدن به موفقیت و کسب ثروت کمک کنند. افراد ثروتمند معمولا از شیوه های مختلفی برای رسیدن به اهداف شان استفاده می کنند که البته همه این شیوه ها به یک جا ختم می شود. ما اینجا هستیم که درباره برخی از این رویکردها و رفتارهای زندگی خوب که می توانند در رسیدن به این هدف در زندگی کمکتان کنند راهکارهایی به شما ارائه کنیم.

1- اهداف شما را در مسیر پیشروی ثابت قدم می کنند

داشتن یک تصویر ذهنی خوب و کامل از آنچه می خواهید به دست آورید به شما کمک می کند به سوی آن هدف گام بردارید؛ البته ممکن است در طول راه به راحتی حواس تان پرت شود و از اهداف تان چشم بردارید؛ به علاوه، فکر کردن به این آرزو که «چگونه می توانم میلیونر شوم؟» و تکرار این آرزو در ذهن تان چیزی نیست که بتوان نام آن را هدف گذاشت؛ حتی فرد بی خانمانی نیز که در زیر پلی زندگی می کند این آرزو را دارد.

این ها بیشتر آرزواندیشی است، اما آنچه شما لازم دارید تعیین اهداف است. شما باید تعیین کنید در زندگی چه می خواهید و تنها آن وقت است که برای رسیدن به آن اهداف برنامه ریزی می کنید؛ با این حال هیچ گاه خود را به اهداف بلندمدت محدود نکنید.

به خاطر داشته باشید اهداف کوتاه مدت در این میان تاثیر بسزایی می گذارند و می توانند به شما در دست یابی سریع تر و زودتر به اهداف بلندمدت کمک شایانی کنند؛ اما همیشه مقصد نهایی تان را در ذهن داشته باشید و از تمامی قدرت و توان خود برای تحقق آن استفاده کنید.

2- حرفه خود را با تعقل انتخاب کنید

بیایید روراست باشیم؛ انتخاب شغل مناسب تنها در حرف آسان است. وقتی دنبال شغلی خوب هستیم اغلب مخلوطی از آرزوهای درونی را در نظر می گیریم، تحقیق می کنیم و از توصیه های افراد استفاده می کنیم که تصمیم خود را بگیریم. در این میان خانواده و دوستان و دیگر افراد مورد اطمینان شما تصور می کنند می دانند چه چیزی برای شما خوب است، همین طور قلب شما یک چیز می گوید و عقل تان نیز چیزی کاملا متفاوت، هم همین اوضاع را پیچیده تر می کند؛ ولی نسل امروزی آگاه است که می توان مسیر شغلی که عقل به آن ها پیشنهاد می شود و خواسته های قلبی را با هم داشت، به شرطی که به درستی تحقیق کرد.

امروزه می توانید از بسیاری از منابع رایگان برای داشتن تصویری روشن تراز وضعیت اقتصادی کنونی و چشم اندازهای شغلی کمک بگیرید. اطمینان پیدا کنید تصمیمات خود را براساس حقایق واقعی همچون وضعیت اقتصادی اتخاذ می کنید که می دانید واقعتی دارند؛ مطمئن باشید با پیروی از این شیوه هیچ گاه اشتباه نخواهید کرد.

3- ارتباطات خود را حفظ کنید و گسترش دهید

از این توصیه برداشت اشتباه نکنید؛ حرف من این نیست که فقط با افراد پولدار معاشرت کنید، بلکه باید ارتباطاتی را با فرادی که مانند خودتان به دنبال همین هدف هستند ایجاد کنید. داشتن یک شبکه ارتباطی همان طور که اهداف خود را پیگیری می کنید از اهمیت بسیاری برخوردار است. احتمال تحقق اهداف به دست جمعی از افراد که هدف مشترک دارند بسیار بیشتر از انجام دادن آن به دست یک فرد تنهاست. گاهی در زندگی ممکن است با افرادی آشنا شوید که می توانند زندگی شما را از این رو به آن رو کرده، در دست یابی به اهداف تان نقش بزرگی ایفا کنند.

راه های زیادی برای انجام دادن این کار وجود دارند. یکی از بارزترین آن ها استفاده از شبکه های اجتماعی است؛ ولی شما باید این کار را در دنیای واقعی هم انجام دهید. هیچ پل ارتباطی را قطع نکنید و تلاش کنید شبکه ای از ارتباطات را برای خود ایجاد کنید؛ برای مثال، اگر در دانشگاه تحصیل می کنید، می توانید شبکه بسیار عظیمی از ارتباطات را با همکلاسی هایتان و دوستان آن ها و دیگر دانشجویان دانشگاه خود ایجاد کنید.

امروزه دانشجویان بیش از دیگر افراد از شبکه های اجتماعی استفاده می کنند و همین امر به شما در یافتن ارتباطات جدید به کمک شایانی خواهدکرد؛ همچنین می توانید با همکاران قدیمی و کنونی، شرکای تجاری و دیگران ارتباط تخصصی و تقویت شده ای را برقرار کنید. حتی اگر یک ارتباط در حال حاضر به نظر بی ربط برسد، ممکن است در آینده فرصت های مغتنمی را برای شما به همراه داشته باشد؛ چه کسی می داند که در طول مسیر چه اتفاقی خواهدافتاد؟

4- اینترنت بهترین دوست شماست

قطعا بسیاری از جوانان امروزی به خوبی آگاه اند که اینترنت چه عظمت و قدرتی دارد و هنوز زمینه های رشد آن به پایان نرسیده است. اینترنت جایی است که بسیاری از جوانان نیمی از عمر خود را در آن می گذرانند.

در حقیقت هر چیزی که بخواهید، از ایده های کسب و کار گرفته تا راه هایی برای گسترش تجارت خود، همه، را می توانید در اینترنت بیابید. جایگاه خاص شما هرجا که باشد، اهداف کسب و کاری شما هر چه باشند، اینترنت می تواند از طرق مختلفی به شما کمک کند. می توانید بدون آنکه سر کلاس های حقیقی بنشینید، از طریق اینترنت دوره های خاص را بگذرانید و مدارک معتبری نیز دریافت کنید؛ البته این به معنای آن نیست که در اینترنت غرق شوید و ارتباطات خود با دنیای واقعی را به طور کامل قطع کنید.

برای ایجاد ارتباط، بازاریابی، موقعیت های تجاری، سرمایه گذاری، تحقیقات بازار،تحقیقات رقابتی و هر چیزی که فکرش را بکنید می توان راهی یافت که به صورت آنلاین انجام شود. شما می توانید در اتاق گرم و نرم خود بنشینید، قهوه خود را میل کنید و تنها با استفاده از یک لپ تاپ و اینترنت لوگویی را برای یک شرکت تجاری در ازبکستان طراحی کنید یا داده های یک شرکت چینی را در سیستم وارد کنید و از همه این راه ها درآمدهای زیادی کسب کنید. در یک کلام می توان گفت فرصت های طلایی در اینترنت بی پایان هستند.

5- افراد موفق را الگوی خود قرار دهید و از آن ها درس بگیرید

داستان و شیوه های موفقیت افرادی را که در سنین جوانی موفق به انجام این کار شده اند الگوی خود قرار دهید. شاید داستان خالق شبکه هایی چون فیسبوک یا واتس اپ را خیلی ها بدانند؛ چون از شبکه اجتماعی آن ها استقبال بسیار زیادی شد. درباره این آدم ها تحقیق کنید و ببینید آن ها از چه روند فکری استفاده کردند که به جایی که اکنون قرار دارند برسند؛ چه چیزی الهامبخش آنان برای رسیدن به اهدافی بود که داشتند و چگونه به این موفقیت بزرگ دست یافته اند؟ خلاقیت و الهام بهترین متحدانی هستند که می توانید در محیط کسب و کار داشته باشید و وقتی با سختی ای مواجه می شوید، در حفظ انگیزه به شما کمک می کنند.

6- از دوران جوانی خود بهره کامل را ببرید

به طور حتم افراد جوان با انتقادات و تاییدنداشتن بیشترین از سوی قدیمی ترها رو به رو می شوند، اما نباید اجازه دهید که این مر شما را مایوس کند. آن ها بیشتر از شما تجربه دارند، اما شما نظم دنیای جدید را بسیار بهتر از آنان درک می کنید و علاوه بر آن می توانید 15 ساعت در روز کار کنید.

پنج تا 6 ساعت بخوابید و سپس بازگردید و باز هم 15 ساعت کار کنید. بسیاری از کارها هستند که جوانان می توانند بهتر از افراد مسن تر انجام دهند؛ یکی از آن ها داشتن ابتکار بیشتر در سازگاری با چیزهای جدید است. از طرفی جوان ترها در مقایسه با افراد میانسال و پیر چیزهای جدید را بهتر و با سرعت بیشتری یاد می گیرند؛ بنابراین به جوانی خود تکیه کنید که از تجربیات نسل های پیشین بیاموزید، نظرات تجاری جدید به دست آورید و درک بهتری از شغل خود داشته باشید. اجازه ندهید انتقادات آن ها ترس و نگرانی در شما را ایجاد کند.

7- ترس در موفقیت هیچ جایی ندارد

بعضی چیزها هستند که بخت شما برای پولدار شدن را ویران می کنند و در این میان می توان به ترس اشاره کرد. ترس می تواند شما را به شکست بکشاند یا کاری کند که از بسیاری از فرصت های پیش آمده در زندگی به راحتی عبور نکرده، از آن ها بهره برداری نکنید. رایج ترین آن ها این است که «من خیلی جوانم» و این مورد بدترین آن هاست.

تنها به این دلیل که جوان هستید به این معنی نیست که نمی توانید کسب و کاری عالی داشته باشید و خیلی ها هستند که با کسب و کار موفق شان این را اثبات کرده اند. اگر شما خود را جدی نگیرید، هیچ کس دیگری نیز شما را جدی نخواهدگرفت. بدون ترس از انتقاد دیگران یا ترس از شکست پیش بروید و ایده های خود را عملی کنید، بعدها برای این کار از خود تشکر خواهید کرد. جوانی پر از ظرفیت است و بهترین سازمان دهنده تغییرات محسوب می شود. شما نباید هرگز به خود اجازه دهید که باور کنید ظرفیت رسیدن به چیزی را ندارید.

8- سرمایه و پول خود را به گردش درآورید

خیلی وقت است که از دوران انباشتن پول، نگهداری آن ها در حساب پس انداز و انتظار برای دریافت بهره آن گذشته است. حال این کار وقت بسیار زیادی طلب می کند و ممکن است از رشد کاری شما ممانعت کند. ممکن است یافتن شغل برای جوانان ترسناک باشد، اما کارهای بسیاری وجود دارند که شما می توانید در منزل انجام دهید که بتواند دستاویزی برای شروع کارتان باشد.

پس انداز برای سرمایه گذاری یکی از شیوه های کار با پول است. شما باید با سرمایه گذاری در امور جدید، پول خود را برای پول سازی بیشتر به کار اندازید؛ البته سرمایه گذاری نیز خطرهایی دارد؛ بنابراین اگر می خواهید در کاری سرمایه گذاری کنید، بهتر است طرحی برای خود داشته باشید و پیش از هرگونه اقدامی در مورد حوزه سرمایه گذاری مورد نظر خود تحقیق و احتمال موفقیت و همچنین خطرات احتمالی را به طور کامل ارزیابی کنید.

9- با غریزه مصرف گرای خود بجنگید

والدین ما در سیستم «مصرف گرایی» رشد کردند و به تدریج آن را پذیرفتند. نسل ما کمی متفاوت است. ما در جامعه ای که غرق در مصرف گرایی بود متولد شدیم و بخش بزرگی از نسل ما نیاموختند چگونه با آن دست و پنجه نرم کنند.

آن ها با تبلیغات رنگارنگ به هر سو کشیده می شوند و اگر با آخرین مدها هماهنگ نباشند، افسرده می شوند. پولدارها چیزهایی می خرند که آن ها را پولدارتر می کند، اما افراد فقیر چیزهایی را می خرند که افراد پولدار را پولدارتر می کنند. درک همین موضوع برای درگیری با غریزه مصرف گرایی تان کافی است. تلاش کنید در دام تبلیغات رنگارنگ نیفتید. اگر به این تبلیغات توجه کنید، پس از مدت کوتاهی هر آنچه ببینید می خواهید و پول خود را از این طریق به هدر خواهید داد.

یاد بگیرید هزینه های خود را به آن چیزهایی محدود کنید که واقعا نیاز دارید، نه آن چیزهایی که فکر می کنید باید داشته باشید. اگر می خواهید ثروتمند شوید و همچنان ثروتمند باقی بمانید، باید کمتر از آنچه به دست می آورید خرج کنید. به خاطر داشته باشید صرفه جوبودن به معنای خسیس بودن نیست، بلکه به معنای آن است که شما تلاش می کنید پولی را که با مشقت بسیار به دست آورده اید در راه های مناسب خرج کنید.

10- از شکست نهراسید

از شکست و اشتباه نترسید. به جوانی خود به چشم دوره ای نگاه کنید که می توانید در صورت شکست در انجام دادن کاری آن را بارها تکرار کنید. در حقیقت، شکست در انجام دادن کاری به این معناست که شما در حال تلاش هستید. اگر در راحتی و آسایش به سر می برید و به هیچ مشکلی بر نمی خورید، شاید به این معناست که گام بلندی برنداشته اید. اگر اوضاع آن گونه طبق برنامه پیش نرود، اسمش تجربه است. این تجربیات در طول زندگی همواره با شما خواهندبود و بینش و از دنیای اطراف به شما درک عمیق تری خواهندداد.

چگونه یک سخنران خوب باشیم 🗣 ۹ تکنیک جدید برای بالا بردن فن بیان

چطور فن بیان خوبی داشته باشیم تا بتوانیم یک سخنران خوب باشیم

چگونه یک سخنران خوب باشیم

بررسی خصوصیت هایی که یک سخنران ماهر دارد

شاید شما نیز تا به حال عبارت “چگونه یک سخنران خوب باشیم” را در گوگل جستجو کرده باشید و مقالات زیادی خوانده باشید. سخنرانی یکی از مهارت های اصلی در قرن 21 میلادی می باشد که هر شخصی متناسب با سنش باید آن را یاد بگیرد. اگر می خواهید به موفقیت های بزرگ برسید، باید مهارت سخنرانی را به خوبی فرا بگیرید!

در هر شرایط و جایگاهی که باشید، ممکن است گاهی مجبور به سخنرانی در مقابل گروهی از افراد شوید. مهم نیست تعداد اعضای این گروه چند نفر باشند، مهم این است که شما بتوانید یک سخنرانی عالی انجام دهید!

✅ در این مقاله از بخش مهارت ماگرتا به موضوع مهم سخنرانی و تکنیک های تبدیل شدن به یک سخنران خوب می پردازیم. با ما همراه باشید!

اهمیت سخنرانی

در قرن 21، داشتن مدرک تحصیلی به تنهایی نشان دهنده سواد و دانش یک فرد نیست. بلکه مهارت هایی همچون سخنرانی هستند که می توانند برای یک فرد در جامعه ارزش آفرینی کنند.

در واقع توانایی سخنرانی در مقابل جمع، یکی از ملاک ها برای ارزشمندی افراد می باشد. اگر نتوانید پیام خود را به درستی به دیگران انتقال دهید، شکست می خورید!

اگر نتوانید دیگران را با صحبت هایتان متقاعد کنید، نباید انتظار موفقیت ( در هر زمینه ای ) را بکشید. امروز، کلام شما می تواند برایتان معجزه کند. پس یادگیری مهارت سخنرانی و ارائه مطلب را در دستور کار خود قرار دهید.

سخنرانی تنها برای این نیست که شما را تبدیل به یک فرد محبوب و مشهور در بین اعضای یک گروه یا جامعه کند. هنگامی که بتوانید به خوبی سخنرانی کنید، به طور شگفت انگیزی اعتماد به نفس شما نیز افزایش می یابد. ممکن است در ابتدا سخنرانی در مقابل یک جمع بزرگ برایتان سخت باشد، اما فوت و فن میلیاردر شدن به مرور زمان از این ترس کاسته خواهد شد.

برایان تریسی کتابی در حوزه سخنرانی و فن بیان دارد که عنوان کتاب، در یک جمله اهمیت سخنرانی را به خوبی نشان داده است: حرف بزن تا برنده شوی!

چگونه یک سخنران خوب باشیم

برای تبدیل شدن به یک سخنران خوب، باید تلاش زیادی انجام دهید. سخنرانی چیزی نیست که از همان بدو تولد به صورت حرفه ای بتوانید آن را انجام دهید. بلکه مهارتی است که باید برای یادگیری آن، ماه ها و حتی سال ها وقت بگذارید!

اما، مسیر یادگیری و تبدیل شدن به یک سخنران خوب، در کنار سختی هایی که دارد، بسیار لذت بخش است. و شما با یادگیری حتی یک تکنیک آن قدر ذوق زده می شوید که احساس می کنید از همان لحظه می توانید در مقابل 10000 نفر به صورت حرفه ای سخنرانی کنید!

برای پاسخ به سوال چگونه یک سخنران خوب باشیم ، باید بسیار تمرین کنید و نکات مهمی را رعایت کنید که در زیر به چند مورد اساسی اشاره می کنیم:

1. برای شروع، بارها و بارها صدای خودتان را ضبط کنید!

اگر در ابتدای یادگیری مهارت سخنرانی هستید، باید یک تمرین فوق العاده ساده اما قدرتمند را انجام دهید. برای انجام این تمرین، روزانه 10 بار صدای خودتان را ضبط کنید.

سخنرانی خوب در جلسه

سخنرانی خوب در جلسه

صبر کنید! همینطور الکی 10 بار را ضبط نکنید. سعی کنید هر بار که ضبط می‌کنید، از بار قبل بهتر باشید. به عنوان مثال، بار سومی که دارید ضبط می کنید، باید خیلی بهتر از دفعه اول تان باشد.

همین طور ادامه دهید تا به دهمین ضبط تان برسید. پس از پایان، صدای اول و آخرتان را با هم مقایسه کنید. احتمالا، شگفت زده می شوید. زیرا تمرین اول و آخرتان، حتی یک ذره نیز به هم شباهت ندارند! حالا فرض کنید که اگر این تمرین را 3 ماه انجام دهید، چه اتفاقی می افتد؟

2. نترسید!

تقریبا می توان گفت که همه افراد هنگامی که می خواهند در مقابل جمع صحبت کنند، ترس تمام وجودشان را می گیرد. این یک مسئله طبیعی است! شاید باورتان نشود، حتی سخنران های حرفه ای که سال هاست مشغول به این کارند نیز در ابتدای سخنرانی شان کمی می ترسند.

یک سخنرانی خوب باید چگونه باشد

یک سخنرانی خوب باید چگونه باشد

البته این ترس با استفاده از تکنیک هایی، خیلی سریع از بین می رود. معمولا 5 دقیقه اول سخنرانی بسیار ترسناک است! برای حل این مشکل، می توانید از راهکارهای زیر استفاده کنید:

  • نفس عمیق بکشید و به اعصاب تان مسلط باشید!
  • به خودتان ایمان داشته باشید و عبارت ” من می توانم ” را بارها با خود تکرار کنید!
  • به ترس فکر نکنید!
  • فکر کنید تمامی حضار، از اعضای خانواده تان هستند!

قبل از شروع سخنرانی، و در ابتدای سخنرانی این تکنیک های قدرتمند را اجرا کنید و از نتایج آن شگفت زده شوید!

3. قبل از شروع سخنرانی، حداقل 3 بار متن خود را مرور کنید!

چگونه یک سخنران خوب باشیم ؟ اگر عادت دارید که برای سخنرانی تان یک متن حرفه ای تهیه کنید و سخنرانی خود را طبق آن انجام دهید، باید قبل از شروع سخنرانی حداقل 2 بار آن را بخوانید.

اگر بر روی متن خود مسلط نباشید، به احتمال زیاد با استقبال مخاطبان رو به رو نمی شوید! تسلط شما بر روی متن تان باید به قدری باشد که شنونده به وجد بیاید و از مهارت شما لذت ببرد!

نکات سخنرانی خوب

نکات سخنرانی خوب

سعی کنید هیچوقت از روی کاغذ سخنرانی خودتان را انجام ندهید!

بسیاری از افراد، برای جلوگیری از فراموشی متن، از روی یک کاغذ سخنرانی خود را انجام می دهند. اگر استفاده از کاغذ صرفا برای 2 یا 3 ثانیه باشد که یادتان بیاید موضوع بعدی چیست، مشکلی ندارد!

اما اگر بخواهید ساعت ها از روی یک متن، سخنرانی خود را انجام دهید، احتمالا پس از اتمام، تنها خودتان و عوامل برگزاری در محل سخنرانی حضور داشته باشید!

بنابراین پیشنهاد می کنیم قبل از سخنرانی، به خوبی بر روی چیزهایی که می خواهید بگویید، تسلط کافی پیدا کنید تا حضار از سخنان شما لذت ببرند.

سعی کنید متن سخنرانی هم خودتان بنویسید. با این کار باعث می شوید که حتی یک جمله از متن را هم یادتان نرود. اما اگر شخص دیگری این کار را برای شما انجام دهد، حتی ممکن است پس از بارها مرور نیز بخشی از مطلب را فراموش کنید!

نمی گوییم در صورت نوشتن متن توسط خودتان، احتمال فراموشی به صفر می رسد. اما حداقل درصد فراموشی اش نسبت به حالتی که شخص دیگری برایتان می نویسد، کمتر خواهد بود!

4. حواستان باشد چگونه از زبان بدن خود استفاده می کنید!

ممکن است مخاطبان شما حتی ذره ای از مباحث زبان بدن را ندانند. اما به صورت ناخودآگاه متوجه آن می شوند!

نحوه سخنرانی بدون مشکل

نحوه سخنرانی بدون مشکل

بنابراین اینکه چگونه از زبان بدن تان استفاده می کنید، نقش مهمی در رضایت حضار از سخنرانی شما دارد! سعی کنید حالت های غیرطبیعی به خود نگیرید و همیشه صاف بایستید!

یادتان باشد که تنها 6 ثانیه فوت و فن میلیاردر شدن وقت دارید تا توجه مخاطبان را به خودتان جلب کنید. این زمان آن قدر کوتاه است که حتی نمی توانید به حضار سلام کنید. بنابراین تنها راه جلب توجه، لبخند زدن است. سر خودتان را بالا بگیرید، نگاه خود را بین همه حضار تقسیم کنید و به آنها لبخند بزنید. مطمئن باشید که عاشقتان می شوند!

سعی کنید هنگام سخنرانی، پشت تریبون نایستید و یا یک جای ثابت برای سخنرانی انتخاب نکنید. مدام در حال حرکت باشید و به آرامی قدم بردارید. آرامش شما، به مخاطبان تان نیز منتقل می شود!

هرگز پشت به حضار نایستید! سعی کنید دست به سینه نباشید. با حضار، یک ارتباط چشمی قدرتمند برقرار کنید، مدام به یک نفر خیره نشوید. شما در حال سخنرانی برای زمین و یا آسمان نیستید، پس مدام به آنها نگاه نکنید!

این تکنیک ها شاید به ظاهر ساده باشند. اما به کارگیری همین موارد، می فوت و فن میلیاردر شدن تواند باعث تجربه یک سخنرانی خوب برای شما و مخاطبان تان شود. در ابتدا ممکن است رعایت همزمان نکات گفته شده برایتان سخت باشد! نگران نباشید، به مرور زمان این مشکل حل خواهد شد!

5. مخاطبان را خیلی درگیر پاورپوینت نکنید!

یکی از روش های سخنرانی موثر، استفاده از پاورپوینت می باشد. امروزه کمتر شخصی را می بینیم که در سخنرانی خود از پاورپوینت استفاده نکند. اما گاهی اوقات، استفاده از پاورپوینت می تواند توجه حضار به سخنران کم کند! زیرا می خواهند تلاش کنند تمامی مطالب موجود در پاورپوینت را بخوانند و این اصلا خوب نیست!

آموزش سخنرانی حرفه ای

آموزش سخنرانی حرفه ای

متاسفانه برخی سخنرانان اصول ساخت پاورپوینت برای سخنرانی را نمی دانند و هر چه می خواهند بگویند را درون پاورپوینت می گذارند. اما این کار اشتباه محض است! مخاطب آمده تا صحبت های شما را بشنود، نه این که پاورپوینت تان را ببیند!

✅ بهتر است برای ساخت پاورپوینت مخصوص سخنرانی، نکات زیر را رعایت کنید:

  • متن زیاد، تعطیل! تنها از عکس و نهایتا دو خط متن استفاده کنید!
  • یک قالب ثابت برای اسلایدهایتان داشته باشید!
  • کلمات را فونت بزرگ بنویسید!
  • یک افکت ساده برای اسلایدها انتخاب کنید

رعایت همین نکات نیز می تواند به شما در امر اسلایدسازی برای سخنرانی کمک شایانی کند. اما برای حرفه ای تر شدن در این مسئله، می توانید از وب سایت های آموزشی مانند فرادرس و فرانش استفاده کنید!

6. ظاهر مناسبی داشته باشید!

همیشه هنگام سخنرانی از ظاهر مناسبی داشته باشید. منظور از ظاهر مناسب صرفا پوشیدن لباس های شیک و گران قیمت نیست! حتما به چهره تان برسید. هرگز با موهای ژولیده سخنرانی تان را آغاز نکنید. اول ظاهر صورت تان را بررسی کنید و بعد از آن به سراغ لباس هایتان بروید.

چگونه سخنرانی کنیم

چگونه سخنرانی کنیم

از مدل موهای عجیب و غریب و ظاهر نامتعارف استفاده نکنید. قرار نیست در یک عروسی سخنرانی کنید! سعی کنید همیشه از کت و شلوار استفاده کنید و تیپ رسمی داشته باشید.

نداشتن ظاهر مناسب، به معنای توهین به مخاطب است! شما که نمی خواهید به مخاطبان و طرفداران تان بی احترامی کنید؟!

7. اطلاعات صحیح به حضار بدهید!

هرگز از منابع غیررسمی برای ارائه اطلاعات به مخاطبان خود استفاده نکنید. قبل از شروع سخنرانی، صحت تک تک جملاتی که می خواهید بگویید را حتما بررسی کنید.

فکر نکنید که مخاطبان متوجه اطلاعات اشتباه شما نمی شوند. آنها از آنچه که فکر می کنید، باهوش تر هستند! باید برای هر مطلبی که عنوان می کنید و هر نظریه ای که ارائه می دهید، استدلال قوی و منطقی داشته باشید!

اگر آماری به مخاطبان می دهید، منبع آن را نیز بگویید! اینطور مخاطبان با شور و علاقه بیشتری به سخنان شما گوش فرا می دهند.

8. شمرده صحبت کنید و کلمات را واضح بگویید!

هرگز تند تند صحبت نکنید! کسی شما را تعقیب نمی کند که بخواهید با هیجان و سرعت بسیار بالا سخن بگویید. اگر مخاطب متوجه حرف های شما نشود، گوش دادن به سخنانتان جذابیتی برایش نخواهد داشت. کلمات را به طور واضح و کامل ادا کنید.

فوت و فن های یک سخنرانی عالی

فوت و فن های یک سخنرانی عالی

برخی سخنرانان عادت دارند انتهای کلمه را بخورند و به طور کامل آن را بیان نکنند! این موضوع به شدت سبب آزردگی حضار می شود. هرگز این کار را تکرار نکنید!

تک تک کلمات و جملاتی که از دهانتان خارج می شوند، باید واضح باشند تا مخاطب بتواند مفهوم آنها را درک کند. شک نکنید که اگر آرام و شمرده صحبت نکنید، در کمتر از 20 دقیقه، همه حضار سالن سخنرانی را ترک می‌کنند!

9. بیش از حد شوخی نکنید!

خیلی خوب است که اگر بتوانید در هنگام سخنرانی، مخاطبان را وادار به خندیدن کنید. اما تکرار بیش از حد این کار، می تواند باعث ناراحتی برخی حضار شود. متاسفانه همه افراد خندیدن را دوست ندارند و ممکن است شما با شوخی های بیش از حد خود، باعث شوید که سالن سخنرانی را ترک کنند.

چگونه یک سخنران خوب باشیم

چگونه یک سخنران خوب باشیم

حواستان باشد شوخی هایی که می کنید، متناسب با شرایط و رده سنی مخاطبان تان باشد. کسی به شوخی های کودکانه نمی خندد! اگر هم برای کودکان سخنرانی می کنید، انتظار نداشته باشید که با شوخی های مخصوص بزرگترها، بخندند!

البته گاهی اوقات نیاز است که کلا شوخی کردن را از برنامه خود حذف کنید. به عنوان مثال اگر در جمع مسئولان و افراد عالی رتبه کشور سخنرانی می کنید، شوخی کردن ممکن است به قیمت جانتان تمام شود! خیلی حواستان را جمع کنید!

اگر می خواهید به یک سخنران خوب تبدیل شوید، باید صبر و تلاش را در دستور کارتان قرار دهید. هیچکس نمی تواند یک شبه به یک سخنران حرفه ای تبدیل شود. سعی کنید دوره های آموزشی زیادی را در این زمینه بگذرانید و کتاب های زیادی بخوانید. برایان تریسی و دیل کارنگی می توانند در این راه شما را کمک کنند!

شما چه پیشنهادهای دیگری برای جواب سوال چگونه یک سخنران خوب باشیم در ذهنتان دارید؟ از طریق بخش نظرات با ما در ارتباط باشید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.