الگوی سر و شانه کف
الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال
الگوی سر و شانه یکی از الگوهای عمومی قیمت است. که سالهای متمادی در بخش تحلیل تکنیکال دوره های آموزشی مختلف. همچون آموزش بورس، آموزش ارز دیجیتال، آموزش فارکس، آموزش بورس بین الملل و آموزش آتی به معامله گران تدریس می شود.
و به دلیل جذابیت، واقعیت تحلیل از موقعیت با ثباتی در بین ابزارهای تحلیل تکنیکال برخوردار است.
الگوی سر و شانه (Head and shoulders) یکی از الگوهای بازگشتی در تحلیل تکنیکال است که به شناسایی روندهای جدید در چارت تحلیل تکنیکال کمک بسزایی میکند. در این مقاله که توسط تیم آموزش بورس کالج آموزشی تی بورس تهیه گردیده است، به شما آموزش خواهیم داد. پس با ما همراه باشید.
تحلیل و بررسی الگوی سر و شانه سقف در چارت
این الگو از دسته الگوهای بازگشتی روند محسوب میشود و به این معنی که جهت روند بازار بورس را متاثر کرده و به جهت کاملاً وارونه مبدل میسازد.
معمولاً روندها بعد از طی مدت زمانی برای تثبیت و یا اصلاح روند در قالب این الگوها ظاهر میشود . سر و شانه سقف در انتهای یک روند صعودی شکل میگیرد.
بررسی ویژگیهای الگوی در کف و سقف قیمت.
- در انتهای روند صعودی شکل میگیرد.
- پس از شکلگیری قله ای بالای قله قبلی شاهد این هستیم که قیمت تمایلی به رسیدن قیمت قله قبل ندارد بنابراین قله کوچکتر از قله قبل ایجاد میشود، در نهایت ما سه قله خواهیم داشت که قله وسط نسبت به قله چپ و راست از ارتفاع بیشتری برخوردار هست.
- قله چپ را به اصطلاح شانه چپ مینامیم و حجم معاملات به مراتب بالاتری را در بازار بورس شاهد هستیم.
- قله راست را هم اصطلاحا شانه راست نام گذاری میکنیم، حجم معاملات بورس نسبت به دو قله دیگر کاهش مییابد .
- قله ما بین شانه راست و چپ سر نام دارد که حجم معاملات متعادلی را در این قله شاهد هستیم.
- اگر دو کف تحلیل سر و شانه سقف را به هم متصل کنیم، خطی حاصل میشود که اصطلاحا به آن خط گردن گفته میشود .
- الگو با شکسته شدن خط گردن کامل میشود.
- تارگت یا هدف قیمتی چارت پترن در گام نخست به اندازه موج سر بعد از شکست خط گردن ریزش خواهد داشت .
- هدف ریزش قیمت در گام دوم تقریبا به اندازه موج وارد شده به الگوی سر و شانه سقف میباشد.
- معمولاً بعد از شکست خط گردن سر و شانه سقف شاهد حجمهای فروش بالا در سهام خواهیم بود.
اصولاً بعد از شکلگیری شانه راست از سهم خارج میشویم و تا سیگنال مجدد خرید با سهم نخواهیم شکل گیری الگوی سه قله بود.
آنچه باید در مورد این الگوی قدذتمند تحلیل تکنیکال بدانید.
الگوی سر و شانه کف (Head and shoulders) از دستهی الگوهای بازگشتی روند محسوب میشود. و به این معنی که جهت روند بازار بورس را متاثر کرده و به جهت کاملاً وارونه مبدل میسازد.
معمولاً روندها بعد از طی مدت زمانی برای تثبیت و یا اصلاح روند در قالب این الگوها ظاهر میشود. الگوی قیمتی سر و شانه کف در انتهای یک روند نزولی شکل میگیرد.
آیا از ویژگی های این الگوی تکنیکال با خبر هستید؟
- در انتهای روند نزولی شکل میگیرد.
- پس از شکلگیری درهای پایینتر از دره قبلی شاهد این هستیم که قیمت تمایلی به رسیدن قیمت کف قبل را ندارد. بنابراین درهای بالاتر از دره قبل ایجاد میشود. در نهایت ما سه پیوت خواهیم داشت که پیوت یا دره وسط نسبت به دو پیوت چپ و راست از عمق بیشتری برخوردار هست.
- دره چپ را به اصطلاح شانه چپ مینامیم و حجم معاملات اوراق بهادار به مراتب پایینتر را شاهد هستیم.
- دره راست را هم اصطلاحاً شانه راست نام گذاری میکنیم. حجم معاملات بورس نسبت به دو دره دیگر افزایش مییابد.
- دره ما بین شانه راست و چپ سر نام دارد که حجم معاملات، متعادلی را در این دره شاهد هستیم.
- اگر دو سقف الگوی سر و شانه کف را به هم متصل کنیم. خطی حاصل میشود که اصطلاحاً به آن خط گردن گفته میشود.
- الگو با شکسته شدن خط گردن کامل میشود.
- تارگت یا هدف قیمتی چارت پترن در گام نخست به اندازه موج سر بعد از شکست خط گردن صعود خواهد داشت.
- هدف صعود قیمت در گام دوم تقریبا به اندازه موج وارد شده به الگوی سر و شانه کف میباشد.
- معمولا بعد از شکست خط گردن تحلیل سر و شانه کف شاهد حجم خرید بالا در اوراق بهادار خواهیم بود.
اصولاً بعد از شکلگیری شانه راست تعدادی افراد ریسک پذیر وارد سهم میشوند. افراد محتاط از شکست خط گردن مطمئن میشوند و بعد وارد سهم خواهند شد.
نتیجهگیری نهایی در مورد الگوی سر و شانه:
تفاوتی که میان سر و شانه سقف و سر و شانه کف وجود دارد روند ما قبل تشکیل چارت پترن هست. که سر و شانه کف در انتهای روند نزولی شکل میگیرد و سر و شانه سقف در انتهای روند صعودی شکل میگیرد.
یک معامله گر بازارهای مالی در الگوی سر و شانه سقف انتظار ریزش را دارد. و در الگوی سر وشانه کف انتظار رشد قیمت را باید داشته باشد.
کل مطلب قابل ارائه در الگوی سر و شانه در همین مبحث خلاصه میشود. با ارسال دیدگاهها و سوالات خود ما را در بهتر شدن مسیر مقالات و فایلهای آموزشی آتی همراهی نمایید.
اما معامله گران بازارهای مالی باید توجه داشته باشند که تحلیل تکنیکال فقط بخشی کوچکی از مسیر موفقیت آنها در معامله گری است.
به همین دلیل حتما باید بر روس مهارت های دیگر خود همچون تحلیل بنیادی، رفتارشناسی بازار، مدیریت سرمایه، کنترل ریسک و مهارت خود کنترلی جهت کنترل هیجانات خود در هنگام معاملات بپردازند.
الگوی سر و شانه چیست و چگونه میتواند معامله را سودآور کند؟
الگوی سر و شانه یک الگوی نموداری برگشتی بوده و بیشتر اوقات در روند های صعودی مشاهده می شود. سر و شانه ها بواسطه سیگنال برگشت روند، نزد معامله گران شناخته شده هستند. در این درس از آموزش فارکس، ما به بحث در مورد الگوهای برگشت روند ادامه می دهیم. ابتدا سرفصلهای این مقاله را مشاهده کنید.
الگوی سر و شانه چیست؟
الگوی سر و شانه نیز یک آرایش برگشت روند است. این الگو از طریق یک قله (شانه) و سپس شکل گیری الگوی سه قله یک قله بالاتر (سر) و سپس یک قله پایین تر دیگر (شانه) تشکیل می شود. “خط گردن” با اتصال پایین ترین نقاط دو تغار یا فرورفتگی ترسیم می شود. شیب این خط می تواند افزایشی یا کاهشی باشد. در حالت معمول ، وقتی شیب رو به پایین است، سیگنال صادره قابل اطمینان تر است.
در این مثال، می توان الگوی سر و شانه را به راحتی مشاهده کرد. سر، قله دوم بوده و بالاترین نقطه در این الگو است. دو شانه نیز تشکیل قله می دهند اما ارتفاع آنها از سر فراتر نمی روند. با مشاهده این آرایش، می توان یک سفارش ورود در زیر خط گردن قرار داد. همچنین می توانیم با اندازه گیری نقطه بالای سر تا خط گردن، یک هدف را محاسبه کنیم. این فاصله تقریباً حدی است که قیمت بعد از شکستن خط گردن تا آنجا حرکت می کند.
می بینید که وقتی قیمت به زیر خط گردن می رود حرکتی که انجام می دهد، حداقل به اندازه فاصله سر تا خط گردن است. می دانیم که الان با خود می گویید ، “البته قیمت حتی پس از رسیدن به هدف نیز همچنان به حرکت خود ادامه داده است.” و پاسخ ما این است: “طمع نکنید!“.
الگوی سر و شانه معکوس
اسمش گویای همه چیز است. اساساً یک آرایش سر و شانه است، با این تفاوت که این بار وارونه است. در این الگو یک دره (شانه) تشکیل می شود، و بعد از آن مجدد یک دره پایین تر (سر)، و سپس مجدد یک دره بالاتر (شانه) دیگر تشکیل می شود. این آرایش پس از حرکات ممتد نزولی رخ می دهد.
در اینجا می توانید ببینید که این الگو دقیقاً مانند الگوی سر و شانه است، با این تفاوت که وارونه می شود. در این آرایش، ما یک سفارش ورودی خرید را بالای خط گردن قرار می دهیم. نحوه محاسبه هدف، دقیقاً همانند الگوی سر و شانه است. فاصله بین سر تا خط گردن را اندازه بگیرید و این فاصله تقریباً همان مسافتی است که قیمت پس از شکستن خط گردن حرکت می کند.
می بینید که قیمت پس از شکستن خط گردن به زیبایی بالا رفته است. اگر هدف شما خورد، به سود خود قانع باشید. با این حال، تکنیک های مدیریت سرمایه وجود دارند که با استفاده از آنها می توانید مقداری از سود خود را قفل کرده و در صورت ادامه حرکت قیمت به نفع شما، همچنان معامله خود را باز نگه دارید. بعداً در ادامه مباحث به آنها خواهیم پرداخت.
تنظیم حد ضرر یا استاپ لاس بر مبنای head and shoulder
مانند آنچه در مورد الگوی سقف دوقلو و کف دوقلو گفتیم، در الگوی سر و شانه هم دو روش برای تعیین حد ضرر وجود دارد.
- قرار دادن حد ضرر بالای شانه راست بعد از شکست خط گردن
- قرار دادن حد ضرر بالای سطح سر الگو
مشکلی که قرار دادن حد ضرر بالای سر الگو دارد نداشتن نسبت ریسک به ریوارد مناسب است. با توجه به اینکه حد سود شما فاصله سر تا شانه است، اگر حد ضرر را بالای سر قرار دهید نسبت ریسک به ریوارد کمتر از 1:1 خواهد بود که از نظر مدیریت سرمایه مناسب نیست.
آشنایی با الگوهای ادامه دهنده در تحلیل تکنیکال | بیدارز
الگوهای نموداری در این مطلب نشان دهنده این است که روندهای خنثی در طی فعالیت قیمت چیزی جز یک توقف مقطعی قیمت نیستند و پس از آن روند دوباره در همان جهت قبلی خود به حرکت ادامه می دهد. این مسئله وجه تمایز این الگوها با الگوهای قبلی (بیان شده در مطالب قبلی دسته تحلیل تکنیکال) است.
تفاوت دیگر بین الگوهای برگشت و ادامه دهنده در مدت زمان آنها است. الگوهای برگشتی معمولا برای ساخت و نمایان کردن تغییرات عمده روند بسیار طولانی تر هستند. از طرف دیگر الگوهای ادامه دهنده معمولا کوتاه تر هستند و با دقت بیشتری به عنوان الگوهای کوتاه مدت یا میان مدت طبقه بندی می شوند. به استفاده ی مداوم از اصطلاح «معمولا» توجه کنید. گاهی تفاوت یک گروه از الگوها به اندازه ی یک تار مو است. استثنائات همیشه وجود دارند. حتی گروه بندی الگوهای قیمت به دسته های مختلف گاهی اوقات دچار مشکل می شود.
مثلث ها معمولا از دسته الگوهای ادامه دار هستند، اما بعضی اوقات به عنوان الگوهای برگشتی عمل می کنند. اگرچه مثلث ها معمولا از دسته الگوهای میان مدت در نظر گرفته می شوند، اما گاهی اوقات ممکن است در نمودارهای بلندمدت ظاهر شوند و اهمیت روند اصلی را به خود اختصاص دهند. حالت دیگری از الگوهای مثلث وجود دارد که با نام تبدیل کننده آنها را می شناسند و معمولا اخطار یک سقف مهم را می دهند. حتى الگوهای سر و شانه به عنوان شناخته شده ترین الگوی بازگشتی گاهی اوقات مانند یک الگوی تحکیمی عمل می کنند.
حتی با وجود این ابهامات مقطعی الگوها به دو دسته تقسیم می شوند و چنان چه خوب تفسیر شوند می توانند اغلب مواقع به تحلیل گر کمک کنند که رفتار آیندهی بازار را به درستی تشخیص دهد.
مثلث متقارن
مثلث متقارن (یا کویل) معمولا یک الگوی ادامه است. یک مکث در روند موجود است که پس از آن روند اصلی از سر گرفته می شود. در مثال زیر، روند قبلی صعود کرده است، به طوری که درصدها از تقسیم مثلث در روند صعودی حمایت می کنند. اگر روند رو به پایین باشد، آن گاه مثلث متقارن دارای پیامدهای نزولی خواهد بود. حداقل نیاز برای یک مثلث چهار نقطهی معکوس است.
به یاد داشته باشید که برای ترسیم یک خط روند همیشه دو نکته لازم است. بنابراین، برای ترسیم دو روند هم گرا، هر خط باید حداقل در دو نقطه لمس شود. در شکل فوق، مثلث درواقع از نقطه ی ۱ آغاز می شود، که در آنجاست که ادغام در روند صعودی آغاز می شود. با این حال، قیمت ها به نقطه ی ۲ برمی گردند و سپس به نقطه ی ۳. می روند. نقطهی ۳ پایین تر از نقطه ی ۱ است. روند بالایی فقط زمانی می تواند ترسیم شود که قیمت ها از نقطهی ۳ کاهش پیدا کنند.
توجه کنید که نقطه ی ۴ از نقطه ی ۲ بالاتر است. فقط وقتی قیمت ها از نقطه ی ۴ افزایش یافته اند، می توانید خط افزایشی پایین را بکشید. در این مرحله است که تحلیل گر مشکوک می شود که آیا وی با مثلث متقارن سر و کار دارد. اکنون چهار نقطه ی برگشتی (۱، ۲، ۳ و ۴) و در روند هم گرا وجود دارد. درحالی که حداقل نیاز چهار نقطه برگشتی است، بسیاری از مثلث ها شش نقطه ی برگشتی دارند، همان طور که در شکل نشان داده شده است.
آنالیز زمانی مثلث
محدودیت زمانی برای وضوح الگو وجود دارد، و آن نقطه ای است که دو خط در اوج به هم برخورد می کنند که به آن نقطه رأس می گویند. به عنوان یک قاعده ی کلی، قیمت ها باید در جهت روند قبلی در جایی بین دو سوم تا سه چهارم عرض افقی مثلث شکل بگیرند. یعنی اندازه ی افقی مثلث فاصله مابين خط قاعده در سمت چپ تا نقطه ی راس در سمت راست.
از آنجا که این دو خط باید در یک نقطه برخورد کنند، پس از کشیدن دو خط هم گرا، می توان فاصله ی زمانی را اندازه گرفت. با ورود خط روند بالا، شکست صعودی ایجاد می شود که این اخطار شروع روند است. اگر قیمتها در زیر مثلث فراتر از نقطه ی سه چهارم باقی بمانند، مثلث شروع به از دست دادن قدرت خود می کند و معمولا به این معنی است که قیمت ها همچنان به سمت اوج و فراتر از آن ادامه خواهند یافت.
بنابراین مثلث، ترکیبی جالب از قیمت و زمان را ارائه میدهد. روندهای همگرا مرزهای قیمت الگو را نشان می دهند و مشخص می کنند که در چه نقطه هایی الگو تکمیل شده است و با شکستن روند بالایی در مورد روند صعودی دوباره روند قبلی از سر گرفته می شود. اما این خطوط روند با اندازه گیری عرض الگو، زمان رخداد این حادثه را مشخص می کنند.
اگر مثلا عرض ۲۰ باشد، پس از آن زمان شکست باید بین هفته ی ۱۳ و ۱۵ اتفاق بیفتد. اخطار قطعی، زمانی صادر می شود که قیمت از یکی از خطوط روند عبور کند. گاهی اوقات یک حرکت برگشتی پس از شکست ایجاد می شود. در روند صعودی، این خط به یک خط حمایت تبدیل می شود. در روند نزولی، خط پایین پس از شکسته شدن به یک خط مقاومت تبدیل می شود. پس از شکسته شدن خط روند سطح قیمتی که در رأس قرار دارد نقش مهمی در مشخص کردن سطح حمایت و مقاومت ایجاد می کند. برای اینکه شکست مورد قبول واقع شود معیارهایی وجود دارد ک درمطالب قبلی به آنها اشاره کرده بودیم. حداقل شرط این است که قیمت پایانی خارج از خط روند باشد و به یک نفوذ در طول روز اکتفا نکند.
اهمیت حجم
با نوسان قیمت و نزدیک شدن به رأس، باید از حجم معاملات کاسته شود. این رفتار حجم در مورد همهی الگوهای هم بستگی صادق است. اما حجم همزمان با نفوذ قیمت، باید به طور چشمگیری خط روندی که الگویی را تکمیل می کند، انتخاب کند. با بازگشت مجدد روند، حرکت برگشتی باید با شدت بیشتری انجام شود.
دو نکته ی دیگر باید درباره ی حجم ذکر شود. همان طور که در مورد الگوهای برگشتی اتفاق می افتد، حجم در روند صعودی بیشتر از نزولی است. افزایش حجم برای از سرگیری روند صعودی در کلیهی الگوها امری ضروری است. نکته دوم در مورد حجم این است که، حتی اگر فعالیت تجاری در طول شکل گیری الگو کاهش می یابد، بازرسی نزدیک از حجم معمولا به این نکته می رسد که آیا حجم سنگین تر در طول مراحل افزایشی رخ می دهد یا کاهشی. به عنوان مثال، در روند صعودی، احتمالا در زمان صعود قیمت معاملات سنگین تری نسبت به نزولها انجام می شود.
روش اندازه گیری
مثلث ها روش های اندازه گیری مختلفی دارند. در مورد مثلث متقارن، چند تکنیک به طور کلی استفاده می شود. ساده ترین روش اندازه گیری ارتفاع خط عمودی در وسیع ترین قسمت مثلث (پایه) و اندازه گیری آن فاصله از نقطه شکست است. شکل، مسافت پیش بینی شده از نقطه ی شکست را نشان می دهد، این همان تکنیکی است که من ترجیح میدهم. روش دوم ترسیم خط روندی از بالای پایه (در نقطه ی A به موازات خط روند پایین است. خط کانال بالایی در روند صعودی قیمت را مشخص می کند. گاهی اوقات هم زمان با برخورد دو خط در مثلث و ایجاد نقطه ی رأس قیمت با خط روند بالا برخورد می کند.
در نمودار بالا دو روش برای اندازه گیری مثلث متقارن وجود دارد. یکی برای اطمینان از ارتفاع پایه (AB) است. پروژه ای که فاصله ی عمودی از نقطه ی شکست در C دارد روش دیگر ترسیم یک خط موازی به سمت بالا از بالای پایه (A) به موازات خط پایین در مثلث است.
مثلث صعودی
مثلث های افزایشی و کاهشی انواع مختلفی از متقارن هستند، اما پیش بینی متفاوتی دارند. شکل زیر نمونه هایی از مثلث افزایشی را نشان میدهد. توجه کنید که خط روند بالا صاف است، در حالی که خط پایین در حال افزایش است. این الگو نشان میدهد که خریداران نسبت به فروشندگان تهاجمی تر هستند.
این یک الگوی صعودی در نظر گرفته می شود و معمولا با یک شکست سیری صعودی به خود می گیرد. مثلث های افزایشی و کاهشی هردو از نظر متقارن به معنای بسیار مهمی متفاوت هستند. مهم نیست که در ساختار روند، مثلث های افزایشی یا کاهشی ظاهر می شوند، آنها پیش بینی دقیقی دارند. مثلث افزایشی منجر به صعود است و مثلث کاهشی منجر به نزول قیمت میشود. در مقابل، مثلث متقارن ذاتا الگویی خنثی است. این بدان معنا نیست که مثلث متقارن ارزش پیش بینی کنندگی ندارد.
شکل بالا مثلث افزایشی. الگو در بالای خط فوقانی تکمیل می شود. این شکست باید شاهد افزایش شدید حجم باشد. این خط مقاومت بالایی باید به عنوان حمایت در قسمت های بعدی بعد از شکست عمل کند. حداقل اندازه ی قیمت با اندازه گیری ارتفاع مثلث (AB) و پیش بینی آن فاصله به سمت بالا از نقطه ی شکست در C به دست می آید.
تکنیک های اندازه گیری
اندازه گیری هدف قیمتی مثلث افزایشی نسبتا ساده است. ارتفاع الگو را در پهن ترین قسمت آن محاسبه می کنیم و این فاصله را از نقطه ی شکست روند انجام می دهیم.
عملکرد مثلث افزایشی به عنوان یک کف
درحالی که مثلث افزایشی اغلب در روند صعودی ظاهر می شود و الگو ادامه دار در نظر گرفته می شود، اما گاهی اوقات به عنوان یک الگوی کف (تبدیل کننده) ظاهر می شود. در پایان روند نزولی امری غیرمعمول نیست که شاهد رشد مثلث افزایشی باشید. با این حال، حتی در این شرایط، تفسیر الگو افزایشی است. شکستن خط بالایی یک اخطار از کامل شدن ارتفاع است. مثلث های افزایشی و کاهشی گاهی به مثلث های راست گوشه نیز گفته می شوند.
مثلث کاهشی
مثلث کاهشی فقط یک تصویر آینه ای از مثلث افزایشی است ولی معمولا یک الگوی کاهشی در نظر گرفته می شود. به خط نزولی و خط پایین در شکل پایین توجه کنید. این الگو نشان میدهد که فروشندگان بیشتر از خریداران عجله دارند و معمولا قیمت ها را کاهش می دهد. اخطار فروش زمانی است که قیمت باعث شکست خط پایینی شود و این اتفاق عموما با افزایش حجم معاملات همراه است. تکنیک محاسبه نیز دقیقا مثل مثلث افزایشی است. باید ارتفاع الگو در سمت چپ محاسبه شود و معادل آن در نقطه ی شکست به قیمت شکست اضافه شود.
عملکرد مثلث کاهشی به عنوان یک سقف
درحالی که مثلث نزولی یک الگوی ادامه دهنده داشت و معمولا در روند نزولی یافت می شود، در مواردی غیر معمول نیست که مثلث نزولی در روند صعودی پیدا شود. هنگامی که این نوع الگو در صدر روند ظاهر می شود، تشخیص آن چندان دشوار نیست، در این حالت شکسته شدن خط پایینی الگو اخطار بازگشت روند به حالت کاهشی را صادر می کند.
الگوی حجم
الگوی حجم در هر دو مثلث افزایشی و کاهشی مشابه است به این دلیل که وقتی الگو شکل می گیرد حجم کم می شود و سپس در نقطه ی شکست افزایش می یابد. در مورد مثلث متقارن، در طول شکل گیری نمودار می تواند تغییرات ظریف را در الگوی حجم همزمان با نوسانات در قیمت خیلی زیرکانه تشخیص دهد. این بدان معناست که در الگوی افزایشی حجم در جهش های قیمت تا حد زیادی و در نقاط پایینی کم میشود. در نوع کاهشی در طی روند کاهشی حجم سنگین معاملات و زمانی که قیمت ها جهش می کنند ما با کاهش حجم مواجه خواهیم بود.
فاکتورهای زمانی در الگوی مثلث
یکی از فاکتورهای نهایی که باید در مورد مثلث ها مورد توجه قرار گیرد، ابعاد زمانی است. مثلث یک الگوی میان مدت محسوب می شود، به این معنی که معمولا تشکیل آن بیشتر از یک ماه طول می کشد، اما به طور کلی کمتر از سه ماه است. مثلثی که کمتر از یک ماه طول بکشد، احتمالا الگوی متفاوتی از قبیل پرچم چهارگوش است که به زودی درباره ی آن بحث می کنیم. همان طور که قبلا نیز اشاره شد، مثلث ها در نمودارهای قیمت بلندمدت ظاهر می شوند، اما معنی اصلی آنها همیشه یکسان است.
الگوی مثلث وسیع یا پهن شونده
این الگوی قیمت بعدی یک تغییر غیرمعمول مثلث است و نسبتا نادر است. درواقع یک مثلث واژگون یا مثلث معکوس است. همهی الگوهای مثلثی که تاکنون مورد بررسی قرار گرفته اند، روندهای همگرا را نشان می دهند. شکل گیری گسترده، همان طور که از نام آن پیداست، دقیقا برعکس آنها است. همان طور که الگوی زیر نشان میدهد، روندهای مختلف درواقع با شکل گیری گسترده از یکدیگر دور می شوند و تصویری را ایجاد می کنند که مثل مثلث در حال گسترش است. همچنین به آن یک بلندگوی دستی گفته می شود.
الگوی حجم نیز در این سازه متفاوت است. در سایر الگوهای مثلثی، با افزایش باریک شدن نوسانات قیمت، حجم کاهش می یابد. در الگوی پهن شونده درست برعکس اتفاق می افتد. حجم آن به همراه نوسانات گسترده تر قیمت افزایش می یابد. این وضعیت بازاری را نشان میدهد که از کنترل خارج شده و به طور غیرعادی احساساتی است.
از آنجا که این الگو نشان دهنده ی میزان غیرمعمول مشارکت عمومی است، اغلب در صدر بازارهای اصلی اتفاق می افتد. بنابراین، الگوی در حال گسترش معمولا یک شکل نزولی است. عموما در نزدیکی پایان بازار عمدهی افزایشی ظاهر می شود. این نوع مثلث در شکل گیری الگوی سه قله حال گسترش معمولا در قسمت های اصلی اتفاق می افتد. این شکل سه قله ی پیاپی بالا و دو فرورفتگی رو به کاهش را نشان میدهد. این یک الگوی غیر معمول دشوار برای تجارت است و خوشبختانه نسبتا نادر است.
LIMITLESS
همانطور که در ابتدای بحث چارت پترنها در مطالب قبلی آموزش تحلیل تکنیکال به یاد دارید، به دو نوع بازگشتی یا ریورسال و تمدیدی تقسیم بندی میشدند. اکنون پس از بررسی کامل و مفصل انواع الگوهای بازگشتی، در این قسمت به بررسی الگوهای ادامه دهنده رسیدهایم.
افراد تحلیل کنندهی تکنیکال، ضمن اشاره به الگوهای روندهای کف اصلی ، الگوهای ادامه دهنده یا تمدیدی را هم معرفی نمودهاند. این الگوها سبب تقویت شدن روندها و منعکس نمودن شکست بازار در طول یک روند شدید میشوند. طبق آموزش تحلیل تکنیکال، از طریق همین الگوها برخی از افراد معامله کننده، برخلاف دیگران که درک کاملی از جهت روند ندارند، میتوانند همه و یا بخشی از سود خود را برداشت نمایند. در کل چنین فعالیتهایی اثر تثبیت کنندگی بر روی قیمت دارند که برخی اوقات تحت عنوان حرکات خنثی رخ خواهند داد، اما معمولا عملکرد آنها در خلاف جهت روند اصلی است. دورهی تثبیت شده کاملا کوتاه مدت است. به طور کلی شکستها باید هم جهت با روند اصلی رخ دهند.
طبق آموزش تحلیل تکنیکال مهمترین انواع الگوهای ادامه دهنده عبارتند از:
1-پرچم 2- پرچم همگرا در روند صعودی 3- پرچک همگرا در روند نزولی 4- مثلث افزایشی و کاهشی 5- مثلث متقارن 6- مستطیل 7- کنج 8- گسترش کنج صعودی و نزولی 9- صعودی و نزولی زاویه دار (راست) 10- انبساط فوقانی و تحتانی 11- فنجان و دسته 12- اندازه گیری حرکت صعودی 13- اندازه گیری حرکت نزولی 14- نیم دایرهی پایین و نیم دایرهی بالا 15- سه قله در حال سقوط 16- سه درهی افزایشی
آموزش تحلیل تکنیکال و بررسی الگوی پرچم
در آموزش تحلیل تکنیکال، الگوی پرچم، نوعی از الگوی ادامه دهندهی معتبر، نشانههایی مانند جهت و نرخ مورد نظر را به ما میدهد. الگوی پرچم متشکل از دورهی ثبات کوتاه مدت در روندی صعودی یا نزولی ِ شیب دار میباشد. بر اساس آموزش تحلیل تکنیکال، شیب ثبات یا خلاف جهت شیب روند اصلی است و یا اینکه مسطح میباشد. این ثبات بین خط حامی و مقاومت قرار گرفته که دو خط گفته شده یا نسبت به هم موازیاند، مانند متوازی الاضلاع و یا اینکه مایل به سمت یکدیگر میباشند که نتیجهی کلی، تشکیل الگویی شبیه به پرچم میباشد. مطابق با آموزش تحلیل تکنیکال، در الگوی پرچم، روند اصلی میلهی آن است. وقتی قیمت از طریق شکست ثبات، در روند ورود پیدا کند، هدف آن طول میلهی پرچم خواهد بود که میتوان از سطح شکست نرخ آن را اندازه گیری نمود.
بخشهای الگوی پرچم طبق آموزش تحلیل تکنیکال
اگر به صورت دقیقتر بخواهیم نحوهی شکل گیری الگوی پرچم را طبق آموزش تحلیل تکنیکال شرح دهیم، حاصل امتداد یافتن نقطه اتصال محدودهای از تغییرات قیمت در وسط یک روند است که شیب آن کم و البته مخالف جهت روند قبلی میباشد. معمولا دوام این الگو زیاد نیست و خیلی زود میشکند. میزان پیش روی بازار در موقع شکسته شدن امتداد خطوط الگوی بازار، به میزان ابتدای روند قبل از خود تا نقطهی شروع اولین موج میباشد.
بررسی الگوی پرچم در آموزش تحلیل تکنیکال، سرمایه گذاری سپه
ارتباط پرچم 4 گوش با قیمت: همانطور که از نام الگوی پرچم در آموزش تحلیل تکنیکال مشخص هست، این الگو روی نمودار قیمت به شکل چهار گوش مشاهده میگردد. این الگو نشان دهندهی توقفی کوتاه مدت در حرکت رو به بالا یا پایینِ تقریبا عمودی میباشد. حرکت قیمت به نحوی است که الگوی پرچم تشکیل شده و در قسمتی که شکستن رخ میدهد (بالا یا پایین) تداوم مییابد.
ارتباط پرچم 4 گوش با حجم: طبق آموزش تحلیل تکنیکال، قبل از اینکه الگو تشکیل شود، حجم بسیار سنگین است. موقع تشکیل شدن الگو، شاهد کاهش حجم به شکلی چشم گیر هستیم. در نهایت پس از اتمام شکل گیری الگوی پرچم و در نقطهای که شکست پرچم رخ میدهد، شاهد افزایش مجدد حجم و بسیار سنگین شدن آن هستیم.
میزان رخداد پرچم چهارگوش: در آموزش تحلیل تکنیکال خاطر نشان میکنیم که الگوهای پرچم، معمولا بر روی نمودارهای روزانه مشاهده شده و به دلیل زمان کوتاه مورد نیاز برای شکل گیری آنها (عموما کمتر از 4 هفته)، بندرت روی نمودار هفتگی مشاهده خواهید کرد. ضمن اینکه در نمودارهای ماهانه شاهد شکل گیری الگوهای پرچم نخواهیم بود.
اهمیت تکنیکی: مطابق با آموزش تحلیل تکنیکال، الگوهای پرچم در وسط راه یک حرکت صعودی یا نزولی سام رخ میدهند. لذا انتظار بر این است که پس از اتمام این آرایش، قیمت از همان مکانی که قطع شده، مجدد ادامه پیدا کند. در واقع این امر به معنای تقریبا یکسان بودن قیمت قبل و بعد از آرایش میباشد.
زمانی پرچم صعودی قابل اعتماد خواهد بود که قیمت در حدود یک سوم بالایی در طول 52 هفته قبل از آن رخ داده باشد. در مقابل پرچم نزولی نیز زمانی قابل اعتماد خواهد بود که در یک سوم پایینی در طول 52 هفته قبل از آن رخ داده باشد. پرچم متراکم نسبت به نوع باز ارجحیت بیشتری دارد. پرچم باز گستردگی بیشتری داشته و فضای بین سطوح حمایت و مقاومت آن نیز بیشتر میباشد.
آشنایی با الگوی سر و شانه
این الگو در پایان یک حرکت صعودی رخ می دهد و باعث تغییر جهت بازار و حرکت به سمت نزول قیمت می شود. در الگوی سر و شانه سقف ما شاهد سه قله خواهیم بود. در بین این قله، قله وسط ارتفاع بیشتری نسبت به دو قله قبلی خود دارد که در واقع همان قسمت “سر” الگو می باشد و دوقلو مجاور آن که ارتفاع کمتری دارند، شانه های چپ و راست را تشکیل می دهند.
همانطور که مشاهده کردید، این الگو از یک سر و دو شانه تشکیل می شود که ارتفاع شانه ها تقریبا با هم برابر است. البته گاهی اوقات ممکن است کمی ارتفاع شانه ها همتراز نباشد که در صورت عادی بود این حالت می توان الگوی سر و شانه را قبول کرد. اما توجه داشته باشید که اگر ارتفاع شانه با هم تفاوت غیر عادی داشته باشد، دیگر نمی توان نام سر و شانه را بر آن الگو گذاشت.
اما خط چین قرمز رنگ نشانه چیست؟ این خط چین در واقع خط گردن یا Neck Line می باشد و تریگر اصلی ورود به معامله در این الگو، توسط این خط صادر می شود.
چگونه بوسیله این الگو ترید کنیم؟ بسیار ساده است. زمانی که حالت کلی الگو را در چارت پیدا کردید، باید منتظر شکسته شدن خط گردن بمانید. بهتر است شکست خط گردن پرقدرت انجام شود و سایر شرایط یک شکست مناسب را داشته باشد. در صورتی که قیمت با حرکت بسیار سریع و قوی خط گردن را شکست و شما از ورود به پوزیشن جا ماندید، بهتر است منتظر حرکت برگشتی (پولبک) به خط گردن الگو بمانید و سپس وارد پوزیشن شوید. در این حالت ریسک به ریوارد مناسب تری خواهید داشت.
حد زیان و حد سود الگو کجاست؟ حد زیان الگو بالای شانه راست قرار می گیرد. البته نکته ای را می تواند مد نظر داشته باشید. در بعضی مواقع الگوهای سر و شانه ای بوجود می آیند که ارتفاع شانه راست و سر نزدیک است. در این حالت می توانید حد شکل گیری الگوی سه قله زیان را بالای قسمت سر قرار دهید تا حد ضرر مطمئن تری داشته باشید. چرا که بعضا شاهد شیطنت بانک ها هستیم که با ایجاد یک حرکت نوسانی سریع، استاپ هایی که بالای شانه راست باشند را شکار کرده و مجددا در جهت اصلی و مورد انتظار ما به حرکت ادامه خواهند داد.
بدست آوردن حد سود الگو نیز بسیار ساده است. کافیست فاصله قسمت سر تا خط گردن را اندازه گیری کرده و از مکانی که خط گردن شکسته می شود به سمت پایین اعمال کنید.
فرض کنید در بازار سکه مشغول معامله هستیم و یک الگوی سر و شانه سقف را مشاهده میکنیم که خط گردن را در قیمت ۱٫۱۴۰٫۰۰۰ تومان شکسته است. به عنوان مثال ارتفاع سر تا خط گردن معادل ۳۴۰۰۰ تومان بوده است. بنابراین باید بدانیم که هدف این الگو قیمت ۱٫۱۰۶٫۰۰۰ تومان می باشد. یعنی ۳۴۰۰۰ تومان پایین تر از ۱٫۱۴۰٫۰۰۰ تومان.
الگوی سر و شانه کف
این الگو با نام سر و شانه معکوس نیز شناخته می شود و دقیقا تمام موارد این الگو معکوس حالت سر و شانه سقف می باشند. اما برای درک بهتر شما دوستان، مجددا به بررسی این الگو با تصاویر و مثال های متعدد می پردازیم.
این الگو بعد از یک حرکت نزولی شکل می گیرد و باعث تغییر جهت حرکت بازار به سمت بالا می شود. ساختار این الگو نیز از سه کف تشکیل شده است که کف میانی، عمق بیشتری نسبت به دو کف مجاور خود را دارد و تشکیل دهنده بخش “سر” الگو می باشد. در اینجا نیز خط گردن را با خط چین قرمز مشخص کرده ایم و برای ورود به پوزیشن از این خط و تریگری که صادر می کند استفاده خواهیم کرد.
چگونه بوسیله این الگو ترید کنیم؟ پس از تشخیص حالت کلی الگو، باید منتظر شکست خط گردن باشیم. هرچقدر که شکست قوی تر انجام شود بهتر است. همچنین در صورتی که بعد از شکست خط گردن از ورود به پوزیشن جا ماندید، باید منتظر پولبک به خط گردن بمانید تا در آنجا بتوانید با ریسک به ریوارد مناسب تری وارد پوزیشن خرید شوید.
حد زیان و حد سود الگو کجاست؟حد زیان الگو زیر شانه راست قرار می گیرد. اما برای افرادی که قصد انتخاب حد زیان مطمئن تری دارند، زیر قسمت سر نیز جای مناسبی برای قرار دادن حد زیان می باشد. البته به شرطی که فاصله شانه راست تا سر بیش از اندازه بزرگ نباشد. چون در این حالت ریسک به ریوارد پوزیشن چندان جالب نخواهد بود. حد سود این الگو نیز برابر با فاصله سر تا خط گردن می باشد که باید از نقطه ای که خط گردن شکسته می شود، به سمت بالا اعمال کنیم.
مثلا فرض کنیم که در چارت طلا جهانی یک الگوی سر و شانه کف پیدا می کنیم. فاصله سر تا خط گردن این الگو ۹ دلار باشد. بنابراین از نقطه که خط گردن به سمت بالا شکسته می شود، باید ۹ دلار به سمت بالا هدف گذاری کنیم.
دیدگاه شما