- نوشتن دقیق موضوع قرارداد: برای مثال در قرارداد فروش ملک باید تمام مشخصات ملک اعم از پلاک ثبتی، حدود اربعه، متراژ عرصه و اعیان و منضمات اعم از پارکینگ و انباری و غیره نوشته شود. (در مبایعه نامه حتما شماره پارکینگ و انباری نوشته شود و توجه شود شماره پارکینگ با شماره ای که توسط بنگاه یا معامله گر شکست ناپذیر مالک نشان داده شده یکی باشد.)
- تعیین مدت یا برنامه زمان بندی انجام تعهدات به صورت روشن و بدون ابهام مانند برنامه زمانبندی در قرارداد مشارکت در ساخت یا تاریخ تحویل ملک در قرارداد خرید و فروش آپارتمان.
- زمان و شیوه پرداخت مبلغ قرارداد از جمله مهمترین قسمت های قرارداد میزان مبلغ قرارداد و روش پرداخت آن است که باید به صورت حروفی و عددی و همینطور به ریال و تومان نوشته شود تا پس از امضای قرارداد هیچگونه اختلافی بر سر مبلغ قرارداد به وجود نیاید.
- پیش بینی وجه التزام: اگر طرفین نخواهند به تعهدات خود عمل کنند باید در قرارداد شرط وجه التزام یا خسارت قراردادی پیش بینی شده باشد تا طرفی را که عهد شکنی کرده را ملزم به انجام تعهد و پرداخت خسارت نمود و اگر نه اهرم حقوقی برای اجبار و الزام او که کارساز باشد وجود نخواهد داشت.
- شرط فسخ قرارداد: در هر قراردادی باید این امکان یعنی استفاده از شرط یا خیار فسخ وجود داشته باشد تا اگر هیچ راهی برای اجرای مفاد قرارداد نتوان پیدا کرد، برای جلوگیری از ورود زیان بیشتر، معامله گر شکست ناپذیر از حق یا خیار فسخ برای برهم زدن و انحلال قرارداد استفاده کرد. مثلاً اگر سازنده نخواهد یا نتواند به تعهداتش عمل کند و از طرفی هم سازنده قدرت مالی کافی برای تکمیل ساختمان نداشته باشد، مالک می تواند قرارداد را فسخ کند و الّا اگر شرط فسخ ساقط شده باشد امکان برهم زدن آن وجود نخواهد داشت.
ارسال سيگنال فاركس معامله گر شکست ناپذیر بوسیله SMS
بسیاری از معامله گران بازار با وجود تسلط بر مباحث تکنیکی و بنیادی و با داشتن استراتژی کارآمد, همچنان قادر به کسب سود و حتی حفظ سرمایه در بلند مدت نمی باشند. اصلی ترین علت شکست این معامله گران در صحبت های آنان نهفته است . در شرایطی که متوسط سود سالانه حرفه ای ترین معامله گران دنیا معمولآ کمتر از 100% می باشد, معامله گران آماتور از دو یا چند برابر کردن سرمایه در یک ماه صحبت می کنند!! در صحبت بسیاری از این معامله گران تجربه چند ماهه از موفقیت های رویایی مرتبآ شنیده می شود با این حال در نهایت سرنوشتی جز از دست دادن تمام سرمایه نداشته اند.
این تجربه هر روز و هر روز برای معامله گران تازه کار معامله گر شکست ناپذیر و حتی بسیاری از کهنه کاران بازار اتفاق می افتد و در این بین وحشتناک ترین اتفاق این است که بازندگان بازار علت شکست خود را تنها یک اشتباه می دانند و با خود عهد می کنند که در سرمایه گزاری بعدی آن اشتباه را مرتکب نخواهند شد غافل از اینکه بازار هر روز درس تازه ای به بازیگران خود می دهد. یک اشتباه در تعیین حد زیان, انتشار یک خبر غیر منتظره, اشکال فنی کامپیوتر یا اینترنت, عدم اجرای دستورات توسط بروکر و . . . دلایلی هستند که معامله گران غیر حرفه ای در توجیه شکست خود دارند. این مشکلات و اشتباهات برای معامله گران حرفه ای و موفق نیز پیش آمده است. نه فقط یک بار, بلکه به دفعات. در عین حال آنها هرگز متحمل زیان سنگین و جبران ناپذیر نمی شوند زیرا همواره با در نظر گرفتن بدترین اتفاقات اقدام به سرمایه گزاری و معامله می کنند. تفاوت اصلی معامله گران حرفه ای و آماتور در دیدگاه آنان نسبت به بازار و تنظیم ریسک و بازده مورد انتظار می باشد. معامله گران تازه کار که معمولآ تجربیات موفقی در حساب های مجازی داشته اند, با سرمایه ای اندک وارد بازار حقیقی می شوند و برای دسترسی به بازده زیادی که انتظار دارند, به انجام معاملاتی با حجم سنگین می پردازند و متاسفانه با کوچکترین نوسان نامطلوب بازار, همه سرمایه خود را از دست می دهند. این در حالیست که معامله گر حرفه ای با مدیریت سرمایه و ریسک, در یک برنامه بلند مدت اهداف خود را دنبال می کند. به عبارتی می توان گفت که مرز موفقیت و شکست در هر نوع سرمایه گزاری تسلط بر دانش مدیریت سرمایه و ریسک است. مدیریت سرمایه بزرگترین هنر معامله گران حرفه ای برای کسب حداکثر سود با کمترین ریسک ممکن است. در ساده ترین بیان مدیریت سرمایه مشخص کننده سایز معاملات با توجه به حجم سرمایه, درصد ریسک قابل قبول و حد زیان می باشد.
Lots = Equity * Risk / (Stop Loss * PV)
PV = Pip Value ( در هر لات ارزش هر پیپ )
یکی از اشتباهات رایج در مبحث مدیریت ریسک تعیین حد زیان با توجه به سایز پوزیشن می باشد. به عنوان مثال معامله گر A اقدام به خرید EURUSD با سایز 1 لات می کند و حد اکثر زیان احتمالی را 200$ در نظر می گیرد. این شخص بناچار می بایست Stop Loss را با فاصله 20 پیپ تنظیم کند. به عبارتی حد زیان با توجه به سایز پوزیشن تعیین شده است که اشتباه است.
در مقابل معامله گر B ابتدا به بررسی دقیق شرایط بازار می پردازد و حد زیان مناسب را 50 پیپ تشخیص می دهد. سپس سایز مناسب را بگونه ای تنظیم می کند که حد اکثر زیان با Stop Loss 50 پیپی بیش از 200$ نباشد.
بنابراین Stop Loss بر اساس شرایط بازار تعیین می شود سپس حجم معاملات بر اساس Stop Loss و میزان ریسک محاسبه می شود.
مثال: بعد از بررسی شرایط بازار, موقعیت مناسبی برای خرید USDCHF با حد زیان 70 پیپ بدست می آوریم. اگر میزان سرمایه 3000 دلار باشد برای اینکه در صورت زیان بیش از 2% سرمایه از بین نرود, سایز پوزیشن حد اکثر باید چند لات در نظر گرفته شود؟
Lots = Equity * Risk / (Stop Loss * PV)
PV = ( در هر لات ارزش هر پیپ ) = 8.8
Lots = ( 3000 * 2%) / (70 * 8.8) = 0.0 9
بنابراین اگر سایز پوزیشن 0.09 لات در نظر گرفته شود در صورت زیان 70 پیپی تنها 55.44 دلار (کمتر از 2 درصد) از سرمایه را از دست داده ایم.
اساسی ترین بحث مدیریت سرمایه تعیین میزان ریسک در هر معامله است. قبل از انجام معاملات باید بدانیم در صورت زیان حد اکثر چند در صد سرمایه خود را از دست می دهیم. برای بدست آوردن حداکثر ریسک در هر معامله به توصیه بزرگان بازار و محاسبات ساده ریاضی رجوع می کنیم. معامله گری را در نظر بگیرید که با سرمایه اولیه 1000$ وارد بازار شده و موجودی وی با از دست دادن 20% سرمایه به 800 دلار رسیده است. این معامله گر برای جبران زیان می بایست به میزان 25% از موجودی 800 دلاری کسب سود کند تا به نقطه اول برسد.
با همین استدلال می توان گفت معامله گری که 50% از سرمایه خود را از دست می دهد برای جبران باید 100% سود بگیرد که کار ساده ای نیست. در جدول زیر مشخص شده است که برای جبران هر درصدی از زیان چند درصد سود لازم است.
با توجه به جدول مقابل نتیجه می گیریم که هرچه ریسک سرمایه گزاری بالاتر باشد در صورت زیان احتمال جبران آن کمتر خواهد بود. از این رو بنظر می رسد جبران زیانی در حد 30% حساب بسیار دشوار باشد.
بنابراین ریسک هر معامله باید بگونه ای تنظیم شود که با چندین زیان پشت سرهم حداکثر کاهش سرمایه بیش از 25 یا 30 درصد نباشد. در زندگی شغلی یک معامله گر حتی 15 زیان پی در پی (با سود های اندک در بین آنها) اتفاقی دور از انتظار نیست. بنابراین سایز هر پوزیشن باید بگونه ای تعیین شود که حد اکثر زیان آن بیش از 2% از موجودی نباشد.
بررسی پرفورمنس کاری از دید مدیریت سرمایه
در ابتدا لازم است با ذکر یک مثال مفهوم Draw Down را تشریح می کنیم. Draw Down یا به اختصار DD بزرگترین فاصله بین ماکزیموم نسبی موجودی حساب ( Equity ) تا کمترین کف بعد از آن می باشد. به زبان ساده تر DD بزرگترین حرکت برگشتی نمودار Equity می باشد.
فرض کنید یک حساب 10000 دلاری بعد از مدتی به 11433 دلار رسیده باشد. سپس با چندین زیان متوالی موجودی به 10546 دلار کاهش پیدا کند
فاصله بین 11433 تا 10546 همان DD است که برحسب درصد 7.7% می باشد. میزان واقعی ریسک یک استراتژی و مدیریت سرمایه مربوط به آن می بایست توسط DD سنجیده شود نه سود یا زیان انتهای دوره.
یک راه مناسب برای بررسی پرفورمنس یک حساب محاسبه Reward to Risk است.
Reward to Risk نسبت بازده به DD می باشد. همانطور که در شکل بالا ملاحظه می کنید موجودی حساب در انتهای دوره به 11800 دلار رسیده است (18% سود). این درصد مشخص کننده Reward یا بازده است. بنابراین Reward to Risk این پرفورمنس معادل :
Reward to Risk = Reward / DD = 18% / 7.7 % = 2.3
است. بزرگتر بودن این عدد نشان دهنده قوی تر و کم ریسک تر بودن پرفورمنس است. Reward to Risk کمتر از 1.5 بد و Reward to Risk بالاتر از 2 قابل قبول می باشد.
یکی از برتری های معامله گران موفق نسبت به معامله گران ناموفق در نحوه برخورد آنها با شرایط نامطلوب بازار است. هنگامی که قیمت برخلاف جهت پوزیشن ما حرکت می کند اگر به موقع از بازار خارج شویم, نه تنها از گسترش زیان جلوگیری کرده ایم بلکه در صورت مناسب بودن شرایط جدید می توان در جهت مناسب اقدام به معامله کرده و احتمالآ زیان پوزیشن قبل را جبران کنیم. بسیاری از معامله گران تازه کار و کم تجربه معمولآ بصورت احساسی و بدون در نظر گرفتن قواعد انجام یک معامله موفق تصمیم گیری می کنند. بنابراین هرگز تمایلی به بستن یک پوزیشن با زیان ندارند. در شرایطی که متوسط سود این معامله گران معمولآ کمتر از 20 پیپ می باشد, در پرفورمنس کاری آنها زیان های بزرگتر از 200 پیپ نیز دیده می شود. می توان نتیجه گرفت که یک پوزیشن زیان ده سود 10 پوزیشن سود ده را از بین می برد. برای جلوگیری از گسترش زیان احتمالی می بایست بعد از فراهم بودن شرایط مناسب برای انجام معامله و قبل از اقدام به آن, حد زیان( Stop Loss ) مناسب را پیدا کنیم. Stop Loss نقطه ای است که در صورت رسیدن قیمت به آن نقطه, پوزیشن بدون هیچ گونه شک و تردید و چون و چرا بسته می شود. گاهی ممکن است بعد از رسیدن قیمت به Stop Loss و بسته شدن پوزیشن بلافاصله روند حرکت به نفع معامله گر تغییر کند. معامله گر آماتور از اینکه برای پوزیشن خود حد زیان تعیین کرده ابراز پشیمانی می کند و احتمالآ در آینده چنین کاری نخواهد کرد. اما معامله گر منطقی و با تجربه به بررسی علت و ضعف استراتژی معاملاتی خود در تعیین نقطه ورود و خروج مناسب می پردازد.
خروج از بازار هنگام رسیدن قیمت به حد زیان در واقع یک حرکت مصلحتی برای جلوگیری از گسترش زیان و
کسب آمادگی برای ورود مجدد در شرایط مناسب می باشد. تعیین حد زیان به معامله گر این اعتماد به نفس را می دهد که امکان مقابله با هر اتفاق نا مطلوبی در محیط بازار وجود دارد. لذا بدون هیچگونه ترس و تردیدی از تمام شرایط مناسب بازار بهره مند می شود.این در حالیست که معامله گر بی تجربه و نا آگاه همواره با اضطراب و ناراحتی در انتظار برگشت قیمت به نفع خود است.
یکی از بزرگترین اشتباهات تغییر حد زیان بدون دلیل فنی و منطقی است بدین ترتیب که با نزدیک شدن قیمت به حد زیان معامله گر اقدام به گسترش یا حذف حد زیان می کند و منتظر کمتر شدن یا از بین رفتن زیان می ماند. با وجود اینکه ممکن است در مواردی این حرکت موجب جبران یا کمتر شدن زیان شود اما در بلند مدت نتیجه ای جز ازبین رفتن برنامه و استراتژی کاری نخواهد داشت.
حال این سوال مطرح می شود که چگونه حد زیان مناسب را تعیین کنیم؟
حد زیان مناسب نقطه است که در صورت رسیدن قیمت به آن نقطه احتمال ادامه حرکت بیشتر از بازگشت آن باشد. به عنوان مثال در شکل زیر قصد داریم در جهت روند اقدام به معامله کنیم.
کف کانال صعودی می تواند نقطه ورود مناسبی برای خرید باشد. همانطور که در شکل 1 مشاهده می کنید حد زیان پائین تر از کانال قرار گرفته است بطوریکه اگر قیمت به حد زیان برسد, کانال صعودی Break Out شده و احتمال ادامه حرکت نزولی از برگشت قیمت, بیشتر خواهد بود . لذا در مثال فوق حد زیان مناسبی برای پوزیشن خرید در نظر گرفته شده است. شکل زیر که ادامه نوسانات شکل 1 می باشد, بخوبی نشان می دهد که با برخورد قیمت به حد زیان روند نزولی ادامه پیدا کرده است.
پوزیشن مثال فوق با حدود 50 پیپ زیان بسته شده است اما در صورت عدم تعیین حد زیاد, متحمل زیان حدود 200 پیپ می شدیم.
روش های مختلفی برای تعین حد زیان وجود دارد. یکی از کاربردی ترین روش ها در نظر گرفتن ساپورت یا رزیستنس می باشد. مثلآ در پوزیشن فروش ابتدا می بایست رزیستنس کلیدی را در معامله گر شکست ناپذیر نظر بگیریم و حد زیان را اندکی بالاتر از آن قرار دهیم. زیرا شکسته شدن رزیستنس کلیدی اخطار بسیار مهمی برای ادامه حرکت صعودی می باشد. اینکه حد زیان پوزیشن ها چند پیپ باید باشد کاملآ به شرایط پوزیشن وابسته است. طبیعتآ معاملات بلند مدت تر به حد زیان بزرگتری نیاز دارند تا با نوسانات کوتاه مدت بازار بسته نشوند.
باید بدانیم که هرگز قادر به کنترل نوسانات بازار نخواهیم بود بنابراین برای موفقیت می بایست کنترل رفتار و تفکرات خود را بدست بگیریم و پیروی از اصول و قواعد بازی را به ضمیر ناخودآگاهمان القا کنیم. یکی از این اصول پیدا کردن نقطه مناسب برای قرار دارن حد زیان و سپس محاسبه سایزمعاملات( متناسب با حد زیان و میزان ریسک) می باشد.
ارتباط بین میزان حد زیان و حد سود مسئله مهمی است که می بایست بدقت مورد توجه قرار گیرد. معمولآ به اشتباه پيشنهاد می شود در معاملاتی وارد شویم که حد سود از حد زیان بزرگتر باشد تا نسبت Reward to Risk پوزیشن بزرگتر از یک باشد اما باید احتمال وقوع هر کدام را نیز درنظر بگیریم. مثلآ اگر حد زیان هر پوزیشن 2% از سرمایه و حد سود 1% باشد, در شرایطی که احتمال وقوع سود نسبت به احتمال وقوع زیان, 3 به 1 باشد با محاسبات آماری بعد از 100 معامله رشدی معادل 27% سرمایه خواهیم داشت.
با بزرگتر کردن Stop Loss احتمال برخورد به آن کمتر می شود اما در صورت وقوع می تواند زیان زیادی ایجاد کند. بنابراین باید تعادلی بین حد زیان بالا و حد زیان پائین پیدا کنیم. برای مثبت بودن روند معاملات باید
احتمال برخورد حد سود * مقدار حد سود > احتمال برخورد حد زیان * مقدار حد زیان
برقرار باشد.
کوچکتر بودن حد زیان با ثابت نگهداشتن احتمال وقوع آن تاثیر فوق العاده ای در پرفورمنس بلند مدت خواهد داشت. دقت در پیدا کردن نقطه ورود مناسب معامله گر شکست ناپذیر به کمتر شدن زیان احتمالی کمک می کند.
مثال : در شکل روند حرکت را صعودی میدانیم لذا اقدام به خرید خواهیم کرد. همانطور که مشاهده می کنید حد زیان شکل سمت چپ دو برابر حد زیان شکل سمت راست می باشد. این در حالیست که حد زیان در نقطه ثابتی قرار دارد. به عبارتی کم شدن حد زیان نه بواسطه تغییر نقطه خروج بلکه بواسطه تغییر نقطه ورود اتفاق افتاده است. کاملآ واضح است که قرار دادن نقطه ورود در اطراف ساپورت یا رزیستنس کلیدی موجب کمتر شدن زیان بدون افزایش احتمال وقوع آن می شود.
پنج نشانه قراردادهای ملکی شکست ناپذیر
محکم کاری قرارداد
هر قرارداد ملکی که تنظیم می شود باید علاوه بر مواد عمومی دارای برخی ویژگی های اختصاصی هم باشد تا به صلابت و استحکام آن کمک کند.
محکم کاری در قرارداد
ا گر قراردادی که مثلا برای خرید و فروش آپارتمان تنظیم کرده اید به راحتی از سوی فروشنده قابل فسخ باشد یا شرط پشیمانی در قرارداد در آن گنجانده شده باشد، همگی به ضرر خریدار است چون هیچ قطعیتی در اینگونه معاملات وجود ندارد و هرلحظه ممکن است فسخ شود. تجربه حاصل از بررسی ده ها پرونده حقوقی در رابطه با قراردادها و همچنین مطالعه ده ها مقاله و منابع حقوقی باعث شده تا به ۵ نشانه ای برسیم که وجود آنها در هر قرارداد ملکی دلیل استحکام و شکست ناپذیری تقریبی آن می باشد که در ادامه به آنها به طور مختصر اشاره می کنیم.
محکم کاری در قرارداد – قرار داد شکست ناپذیر – استحکام قرارداد
این پنج نشانه کدامند؟
- نوشتن دقیق موضوع قرارداد: برای مثال در قرارداد فروش ملک باید تمام مشخصات ملک اعم از پلاک ثبتی، حدود اربعه، متراژ عرصه و اعیان و منضمات اعم از پارکینگ و انباری و غیره نوشته شود. (در مبایعه نامه حتما شماره پارکینگ و انباری نوشته شود و توجه شود شماره پارکینگ با شماره ای که توسط بنگاه یا مالک نشان داده شده یکی باشد.)
- تعیین مدت یا برنامه زمان بندی انجام تعهدات به صورت روشن و بدون ابهام مانند برنامه زمانبندی در قرارداد مشارکت در ساخت یا تاریخ تحویل ملک در قرارداد خرید و فروش آپارتمان.
- زمان و شیوه پرداخت مبلغ قرارداد از جمله مهمترین قسمت های قرارداد میزان مبلغ قرارداد و روش پرداخت آن است که باید به صورت حروفی و عددی و همینطور به ریال و تومان نوشته شود تا پس از امضای قرارداد هیچگونه اختلافی بر سر مبلغ قرارداد به وجود نیاید.
- پیش بینی وجه التزام: اگر طرفین نخواهند به تعهدات خود عمل کنند باید در قرارداد شرط وجه التزام یا خسارت قراردادی پیش بینی شده باشد تا طرفی را که عهد شکنی کرده را ملزم به انجام تعهد و پرداخت خسارت نمود و اگر نه اهرم حقوقی برای اجبار و الزام او که کارساز باشد وجود نخواهد داشت.
- شرط فسخ قرارداد: در هر قراردادی باید این امکان یعنی استفاده از شرط یا خیار فسخ وجود داشته باشد تا اگر هیچ راهی برای اجرای مفاد قرارداد نتوان پیدا کرد، برای جلوگیری از ورود زیان بیشتر، از حق یا خیار فسخ برای برهم زدن و انحلال قرارداد استفاده کرد. مثلاً اگر سازنده نخواهد یا نتواند به تعهداتش عمل کند و از طرفی هم سازنده قدرت مالی کافی برای تکمیل ساختمان نداشته باشد، مالک می تواند قرارداد را فسخ کند و الّا اگر شرط فسخ ساقط شده باشد امکان برهم زدن آن وجود نخواهد داشت.
اگر سوال یا مشکل حقوقی درباره موضوع این مقاله دارید پایین همین صفحه کامنت بزارید
۴ اشتباه که میتواند باعث شکست معامله گران سهام شود
بسیاری از معامله گران سهام معاملات را شروع می کنند، برخی سود ناخوشایند را به دست می آورند، و سپس متوجه شدند که چیزی که به نظر می رسد یک رشته بی پایان از زیان است. این زیان ها در سرمایه های بازرگانی خود خراب می شوند، زیرا آنها برای کشف آنچه انجام می دهند، اشتباه می کنند. برای تجارت موفق در بازار سهام شما باید بدانید که مشکلات مشترک چیست و چگونه از آنها اجتناب کنید.
اشتباهات مشترک معاملات سهام
شما می توانید شانس موفقیت خود را با اجتناب از اشتباهات رایج بسیاری از معامله گران سهام را بهبود بخشید. این شامل:
۱٫ با سیستم تطبیق نداشته باشید
همه معامله گران سهام سیستم معامله ای دارند که به آنها کمک می کند معاملات را انتخاب کنند و حداقل به ضرر و زیان دست یابند. با این حال، فقط زمانی که یک استراتژی تجاری شروع به نشان دادن وعده می دهد، بسیاری از معامله گران سیستمی را که استفاده می کنند، رد می کنند یا رها می کنند. انجام این کار باعث می شود که احساسات به تجارت خود ختم شود و در نهایت منجر به زیان شود. (در مورد سیستم ها در سیستم های معاملاتی ما بیشتر بدانید.
۲. از خودت محافظت نکن
معاملات سهام (مانند همه معاملات) شامل درجه خاصی از خطر است، بنابراین مهم است که از خودتان محافظت کنید. چند راه برای انجام این کار وجود دارد، مانند استفاده از فروش یا خرید متوقف می شود تا میزان تلفات خود را به سطح راحتی محدود کند یا با استفاده از استراتژی های محافظت مانند خرید. اقدامات لازم برای محافظت از خود، به حداقل رساندن ضرر و زیان به حداکثر رساندن سود کمک خواهد کرد.
معاملات سهام با موفقیت مستلزم توجه جدی به بازار است تا به طور موثر به بازار و ارزشیابی آن بپردازد. گاهی اوقات حواسپرتی ها اجتناب ناپذیر هستند، اما شما همیشه می خواهید تا زمانی که تجارت می کنید، به حداقل ممکن برسید.
۴٫ به ایده های جدید بسنده نکنید
بازار همیشه در حال تغییر است مهم نیست که چه قدر شما فکر می کنید که شما یک معامله گر هستید، همیشه یک ایده جدید وجود دارد که می تواند به بهبود نتایج شما کمک کند. اغلب، معامله گران می فهمند که در حال حاضر به اندازه کافی می دانند و مایل نیست چیزی جدید را یاد بگیرند. با این حال، اگر به ایده های جدید بازخواهید گشت، شما قادر خواهید بود بازار را تغییر دهید – و به طور پیوسته سود خود را بدون توجه به آنچه که انجام می دهید افزایش دهید.
• ویژگی های خوب معامله گران سهام
یک معامله گر سهام خوب کسی است که می تواند در هر نوع شرایط بازار سود کند. معامله گران از زمینه های مختلف و شیوه زندگی مختلف می آیند، اما بیشترین معامله گران سهام :
۱٫ متفکران مستقل
معامله گران آینده نگر معامله گر شکست ناپذیر برای خود فکر می کنند، نه به دنبال جمعیت. آنها به آنچه که در بازارها و جهان اتفاق می افتد توجه می کنند تا به تصحیح تصمیمات تجاری خود کمک کنند. هنگامی که بازار در حال سقوط است، آنها از بدبختی جلوگیری می کنند و به استراتژی های نزولی برای کسب درآمد تبدیل می شوند. آنها همچنین ریسک میکنند مثل اینکه بازار همیشه برای همیشه ادامه خواهد یافت.
۲٫ تحلیلگران قوی
شما باید یک معامله گر سهام خوب باشید، باید تجزیه و تحلیل فنی و اساسی را درک کنید و بتوانید آنها را به فرصت های معاملاتی معین ببرید. اگر شما یک مبتدی هستید، بدست آوردن دانش و تجربیات لازم ممکن است به نظر یک کار بزرگ تبدیل شود. اما اطلاعات زیادی در کتابها، مجلات و وب سایتهای وابسته به آینده وجود دارد. همانطور که یاد می گیرید، می توانید مهارت های خود را با تجارت کاغذی تمرین کنید. (همچنین نگاه کنید به: تجزیه و تحلیل فنی و بنیادی مخلوط کردن.
۳٫ یادگیرندگان فعال
معامله گران معاملات سهام هرگز متوقف نمی شوند. در نظر بگیرید رفتن به سمینارها و یا رویدادهای دیگر که در آن شما می توانید معامله گر شکست ناپذیر با معامله گران تعامل و آموزش خود را ادامه دهید.
۴٫ آشنایی با ابزار تجارت آنها
اطلاعات کلیدی در هنگام معاملات سهام است. اطمینان حاصل کنید که شما توانایی قرار دادن معاملات ۲۴ ساعته در روز، دسترسی به نقل قولهای زمان واقعی و نرم افزار برای کمک به تجزیه و تحلیل بازارها و توانایی اعدام سریع را دارید. با استفاده از این ابزار، می توانید به سرعت به شرایط بازار تغییر دهید.
نکته آخر
داشتن یک معامله گر خو سهام به این معنی است که آگاه باشید، با سیستم خود چسبیده، مهارت های خود را بالا ببرید و از اشتباه های خود و دیگران یاد بگیرید – با پیروی از این قواعد ساده، شما می توانید شانس خود را با افتخار برای دیدن سود معامله گر شکست ناپذیر بیشتر و زیان های کمتری در بازار سهام ،افزایش دهید.
شرکت میداف تجارت جنوب ارایه دهنده به روز ترین مقالات گمرکی و مقالات بازرگانی و مقالات اقتصادی می باشد.امید است این مقالات به روز مورد پسند شما دوستان قرار گیرد
از این 7 اشتباه در ترید کردن در سال 2022 اجتناب کنید
چرا برخی از افراد در معامله کردن در بازارهای مالی موفق هستند، ولی برخی دیگر نیستند؟ جواب سئوال اشتباهات هستند. در اینجا به 7 اشتباه در ترید کردن که باید برای موفقیت از آنها اجتناب کنید اشاره میکنیم.
سرمایه گذار افسانهای آقای وارن بافت میگه که : من کاملا معتقدم که باید تا حد امکان از اشتباهات دیگران درس بگیریم. اما برای تبدیل شدن به یک معامله گر موفق، شما حتما نیاز ندارید که وارن بافت یا جورج سوروس باشید. استفاده از ایک ستراتژی خوب برای ترید کردن کار چندان دشواری نیست.
کافیست که ویدئوی آموزشی تجارت آفرین به نام بهترین استراتژی تحلیل تکنیکال رو مشاهده کنید تا با یکی از کارآمدترین استراتژی های معاملاتی آشنا بشید.
در لیست 7 اشتباه در ترید کردن به شما گفته میشه که برای تبدیل شدن به یک معامله گر موفق در سال 2022 باید از چه اشتباهاتی اجتناب کنید.
1 – برنامه نداشتن
ترید کردن می تواند بسیار استرس زا باشد، بخصوص اگر تازه این کار را شروع کرده باشید. اینکه در لحظه و تنها با یک کلیک میتوانید شاهد افزایش و کاهش دارایی خود باشید بسیار جذاب است. اما جذابیت و استرس نباید برای مدت طولانی شما را سرگرم کند، زیرا ترید کردن فعالیتی جدی و حرفه ای است و برای موفقیت در آن نیاز به یک برنامه دارید.
یکی از 7 اشتباه در ترید کردن که باید از آن اجتناب کنید، نداشتن برنامه ای برای یادگیری ترید کردن است. آشنایی با تحلیل تکنیکال، اندیکاتورها، الگوها، مدیریت ریسک و روانشاسی بازار می تواند به شما زیربنایی برای برنامه معاملاتی بدهد.
یک برنامه معاملاتی خوب حتما لازم نیست که پیچیده باشد. برعکس ما باید برنامه ای بسیار ساده و قابل اجرا داشته باشید. موارد زیر باید در برنامه معاملاتی وجود داشته باشد :
- کدام بازارها میخواهید ترید کنید
- چه زمانی از روز را به ترید کردن میپردازید
- چه میزان ریسکی را در هر معامله میپذیرید
- لیستی از کارهایی که قبل از شروع تریدینگ در هر روز باید انجام دهید ( مثل آماده سازی میز کاریا مدیتیشن و غیره)
2 – دنبال نکردن برنامه
اشتباه شماره 2 در لیست اشتباهات در ترید کردن نیز درباره برنامه است. اگر برنامه ای داشته باشید ولی آن را دنبال نکنید نمیتوانید به موفقیتی برسید. معامله در بازارهای مالی مانند بازار فارکس یا بازار بورس نیازمند نظم و برنامه است. اگر شما در هر معامله کار متفاوتی انجام دهید، قطعا نتایجی هم که میگیرید متفاوت خواهند بود و هرگر نمیتوانید در بلند مدت استراتژی خود را بدرستی ارزیابی کنید.
بهترین راه برای انجام صحیح برنامه معاملاتی، قرار دادن آن روبروی خود در هنگام ترید کردن است. برنامه خود را پرینت کنید و برروی میزتان بگذارید و طبق آن عمل کنید.
3 – زیاد ترید کردن
یکی 7 اشتباه در ترید کردن، زیاد معامله کردن است. اما زیادمعامله کردن به چه معناست؟ جواب این سئوال کاملا بستگی به مدل و برنامه معاملاتی شما دارد. نکته مهم این است که: تنها زمانی باید معامله کنید که موقعیتی وجود داشته باشد و مدیریت سرمایهتان به شما اجازه ترید کردن میدهد.
زیاد ترید کردن اغلب به دلیل کسل بودن و بی حوصلگی معامله گر شکست ناپذیر اتفاق میافتد. برای اجتناب از این اشتباه در ترید کردن باید ابتدا بر احساسات خودتان غلبه کنید و با یک برنامه منظم خودتان را از لحاظ روحی برای معامله کردن آماده کنید.
4 – استفاده نکردن از دستور توقف ضرر یا Stop Loss
برای به حداکثر رساندن سودهایتان در ترید کردن ابتدا باید بتوانید ضررهایتان را به حداقل برسانید. زمانیکه یک معامله را باز میکنید حتما باید بدانید که تا چه حد ضرر احتمالی را برای آن معامله در نظر گرفته اید. اگر نمیدانید که چگونه و کجا دستور توقف ضرر را بگذارید، فیلم آموزش اندیکاتور ATR تجارت آفرین را مشاهده کنید تا با اصول این کار آشنا شوید.
یکی از 7 اشتباه در ترید کردن داشتن این باور است که تمام معاملات باید با سود بسته شود. من به جرات میتوانم بگویم که شما هیچ تریدری را پیدا نخواهید کرد که تمام معاملات خود را با سود بسته باشد. اگر شما بتوانید ضررهای خود را کوچک و سودهای خودتان را بزرگتر کنید، حتی در صورت داشتن معاملات اشتباه نیز در بلند مدت سود خواهید کرد.
داشتن دستور توقف ضرر در تمام معاملات شما را از ضررهای بزرگ و از دست دادن سرمایه تان محافظت میکند. با Stop Loss شما خود را در مقابل رخدادهایی که انتظارشان را ندارید بیمه میکنید.
5 – استفاده از لوریج بالا
یکی از مزایای معامله در بازارهای CFD مانند بازار فارکس استفاده از لوریج یا اهرم است. اما استفاده غلط از این ابزار یکی از 7 اشتباه در ترید کردن است که باید برای موفقیت در معاملات از آن اجتناب کنید.
اغلب بروکرهای فارکس به شما این اجازه را میدهند تا از لوریج های متفاوت برای انجام معاملات استفاده کنید. برخی از تریدرهای تازه کار زمانیکه قصد ثبت نام در فارکس دارند، به میزان لوریجی که یک بروکر به معامله گران میدهد توجه ویژه ای می کنند.
برای مثال بروکری را انتخاب میکنند که بیشترین لوریج مانند 1:500 برای معاملات میدهد. اما این شروع اشتباهات است. اگر شما استراتژی مناسبی برای معاملات داشته باشید و از مدیریت ریسک برای انجام معاملات استفاده کنید دیگر تفاوتی نمیکند که یک بروکر حداکثر لوریج 1:50 بدهد یا 1:500 زیرا قرار نیست که شما از این حد لوریج استفاده نمایید.
6 – معاملات انتقامی
معاملات انتقامی اغلب پس از یک سری شکست بوجود میآیند. ما همه انسان هستیم و همه احساسات مشابهی را تجربه میکنیم. پس از انجام چند معامله ناموفق ما سعی میکنیم که از بازار انتقام خود را بگیریم و با یک ترید بزرگ سعی می کنیم هرآنچه که بازار از ما گرفته است را پس بگیریم. البته میدانیم که بازار کاری به ما و احساسات ما ندارید و معامله گر شکست ناپذیر نوسانات کاملا بر اساس روند بازار شکل میگیرد.
اینکه فکر کنید میتوانید به جنگ با بازار بروید یک اشتباه در تریدینگ است. شما باید بازار را درک کنید و با آن همراه شوید. همچنین در زمان هایی که احساس میکنید از لحاظ روحی آشفته شده اید باید به سرعت معاملات را قطع کنید و تا زمانیکه کاملا آرام نشده اید به بازار برنگردید.
یکی دیگر از راه های کنار آمدن با لحظات آشفتگی، کوچک کردن اندازه معاملات است. در چنین شرایطی ریسک خود را به شدت پایین بیاورید و با کمترین حجم ممکن معامله کنید.
7 – از خود راضی شدن
هفتمین اشتباه در ترید کردن نقطه مقابل معاملات انتقامی است. یعنی زمانیکه پس از یک سری ترید موفق خود را موفقترین معاملهگر دنیا می بینید. فراموش نکنید که هیچ کسی با انجام چند ترید موفق نمی تواند به خود یک نابغه بگوید. پس از چند موفقیت ذهن ما به این واقعه بعنوان یک حقیقت همیشگی نگاه خواهد کرد و نتیجه گیری میکند که ما شکست ناپذیر هستیم.
در این زمانها ممکن است که از برنامه خارج شویم و مدیریت ریسک را فراموش کنیم. از خود راضی شدن میتواند به اندازه بقیه اشتباهات در ترید کردن مضر و مخرب باشد. بنابراین زمانیکه به این حس رسیدید همانند روش بالا عمل کنید. یعنی یا دست از معاملات بکشید و یا اینکه حجم معاملاتتان را بسیار کوچک کنید.
برای تماشای فیلم های اختصاصی تجارت آفرین عضو شوید: کانال آپارات
در اینجا با 7 اشتباه در ترید کردن که باید از آنها اجتناب کنید اشاره کردیم. تفاوت یک تریدر موفق و یک تریدر شکست خورده در همین اشتباهات است. با داشتن دانش کافی از کاری که انجام میدهید، کسب تجربه و اجتناب از این اشتباهات خود را در مسیر موفقیت قرار دهید.
مدیریت ریسک در معاملات رمز ارز
مدیریت ریسک و خطر در معاملات رمزامرزی (Risk Management in crypto trading) یکی از مهم ترین مؤلفهها است که باید آن را در سرمایه گذاری در نظر بگیریم.
حتما شنیده اید که میگویند: « بی گدار به آب نزنید » معنی این جمله در حقیقت داشتن استراتژی مدیریت خطر است. معامله و ترید کردن بدون مدیریت موقعیت یک نه بزرگ است. در حقیقت دشمن شماره یک معامله گران، معامله بدون استراتژی (راهبرد) مدیریت خطر است؟
بررسی خطرات و فرموله کردن یک طرح معامله
هیچ کسی همیشه 100 درصد برنده نیست و 1% معامله گران برتر این را خوب میدانند. به همین خاطر است که معامله گران خود را مدیریت کننده خطرات و در درجه دوم معامله گر میدانند.
«بزرگترین خطر این است که هیچ خطری نکنید. در دنیایی که واقعا به سرعت در حال تغییر است، تنها استراتژی محکوم به شکست، خطر نکردن است.» مارک زاکربرگ
به عبارت دیگر، اگر می خواهید در هر چیزی موفق باشید، مانند معاملات رمزارزها، باید بدانید که پذیرفتن خطر اجتناب ناپذیر است و باید با این موضوع کنار بیایید.
کالبد شکافی طرح یک معامله
این یک حقیقت است که معامله گران جدید پولهایشان را در بازار در همان ماه های ابتدایی شروع معامله گری از دست میدهند. این موضوع عاقبت نداشتن یک طرح معامله که اساس موفقیت در این حرفه است میباشد.
برخی از عناصر یک برنامه معامله ای برای پایه گذاری یک برنامه جامع و محکم:
- یک نقشه راه و راهبرد مختصر: که یک مرجع اصلی در خصوص اینکه طرح معامله بر چه اساسی پایه ریزی شده است. این اساس می تواند تحلیل تکنیکال Technical Analysis یا تحلیل اساسی Fundamental Analysis باشد.
- راه و روش معامله: به استراتژی هایی که برای پیدا کردن فرصتهای بازار و زمانبندی استفاده می شود، اشاره دارد. برخی از راه و روش های محبوب عبارتند از فعالیت قیمت Price Action، میانگین های متحرک Moving Averages، شاخص ها Indicators، ساختار قیمت price structure و… هستند.
- مدیریت ریسک (Risk Management): فرآیندی که درآن اصول و اساس در خصوص اینکه چگونه خطرات در یک معامله مدیریت شوند را تعیین و تبیین میکند. این بخش یکی از مهمترین بخش های طرح معاملاتی است که باعث میشود که یک لبه ایمن واقعی در بازار در اختیار باشد. (گدار)
- بازار: جایی که معامله گر سفارشها و همه فعالیتهایش را در آن جا انجام میدهد. این بازار باید بازاری با نوسان کافی و نقدینگی مناسب باشد. همچنین اجرای سفارشات به سادگی انجام گیرد. بازار رمز ارزها از این نظر بازار های مناسبی هستند. حرکات خوبی در آن دیده میشود. نقدینگی معمولا زیاد است و معاملات بلند مدت و کوتاه مدت امکانپذیر است.
آشنایی با فرآیند مدیریت خطر
فرآیند مدیریت خطر به طور کلی عبارت است از چگونگی برخورد و تقابل با معاملات در حال ضرر (بازنده) است.
هدف اصلی کاهش ضرر است.این موضوع یک راز نیست که برخی از پردرآمدترین معامله گران در جهان، ابزارهای مدیریت ریسک عالی در اختیار دارند که آن ها را به رده های بالای این حرفه رسانده است.
یک نمونه بسیار خوب پاول تودور جونز Paul Tudor Jones یک معامله گر میلیارد دلاری است. او در چندین مصاحبه خود اشاره کرده که بخش اعظم مدیریت ریسک وی گشتن به دنبال معاملاتی با سود-خطر غیرمتقارن بوده است. این نسبت برای وی 4:1 است، به این معنی که او 1 دلار را برای سود بالقوه 4 دلاری حاضر است به خطر بیاندازد.
مدیریت خطر معامله چیست؟
به زبان عامیانه مدیریت خطر معامله ، سیستمی است که نحوه برخورد و مقابله با خطرات هر معامله را به نحو بهینه ای بیان می کند. برخی از المان هایی که یک استراتژی مدیریت ریسک خوب را تعیین می کنند عبارتند از:
خطر به ازای هر معامله (Risk per Trade) ذائقه خطر شما به ازای هر معامله چیست؟ به عبارت دیگر، مقداری است که به مشخصات خطرپذیری هر کاربر مربوط می شود. این مقدار درصدی بین 0.1 درصد تا 4 درصد موجودی حساب هر معامله گر به ازای هر معامله است.
اندازه معامله (Position Sizing) مقدار و تعداد دارایی که قرار است خریداری شود یا به فروش برسد. این مقدار مستقیما به مقدار خطر به ازای هر معامله بستگی دارد. در حقیقت بر اساس آن پارامتر است که مقدار اندازه معامله تعیین می شود. در بازارهایی که ابزار اهرم را در دسترس قرار می دهند امکان ایجاد معامله ای بزرگتر با سرمایه کوچکتر فراهم است ولی با این وجود اگر معامله خوب مدیریت نشود ضررها می تواند سنگین باشند.
سطح خطر اولی (Initial Risk Level) محل اولیه سطح توقف ضرر بعد از ورود به بازار است. این سطح بر اساس راه و روشی که کاربر برای معامله به کار بسته تعیین می شود. به طور مثال اگر یک معامله بر اساس سطح حمایت ایجاد می شود، باید یک سطح توقف ضرربرای معاملات خرید، زیر آن محدوده در نظر گرفته شود.
توقف دنباله رو (Trailing Stop)توقف دنباله رو به این موضوع اشاره دارد که خط توقف ضرر زمانی که معامله در جهتی حرکت می کند که انتظار آن را داریم، حرکت می کند. این ایده معامله گر شکست ناپذیر برای تثبیت مقداری از سود به دست آمده است تا اگر بازار در جهت مخالف حرکت کرد بتوان آن مقدار سود را حفظ کرد. استراتژی های زیادی برای دنباله روی خطر وجود دارد، اما معمولا میانگین های متحرک Moving Average، سطوح محدوده حقیقی میانگین Average True Range (ATR) ، خطوط گرایش Trend Lines از جمله بهترین شاخص های کاهش خطر و محافظت سود هستند.
سود هدف (Profit Target) به محدوده هایی اطلاق می شود که معامله گر سود مد نظرش را از معامله به دست می آورد. ایده آل این است که سود هدف باید نرخ خطر-سود غیر متقارنی داشته باشد. به طوریکه درآمد بالقوه چندین برابر مقدار ریسک باشد.
تعریف: نرخ خط سود (risk-reward ratio) نسبت خطر هر معامله ای به پاداش بالقوه به دست آمده از آن معامله گفته می شود. معمولا توصیه می شود که معامله ها با نرخ های غیرمتقارن تعریف شود. به این ترتیب می توان درصد برد کوچکی به دست آورد و همچنان در سود بود.
به هر حال هدف باید بر اساس ساختار بازار تعیین شود و نه بر اساس یک سطح اتفاقی. برای مثال اگر یک معامله خرید به یک محدوده مقاومت نزدیک می شود ، بهتر است که معامله را بست و سود را دریافت کرد. چرا که تغییر جهت بازار ممکن خواهد بود. با این وجود، مهم است که این موضوع را در ذهن داشته باشید که استراتژی معامله است که نحوه مدیریت سود هدف را تعیین می کند. برخی از روش های مدیریت سود معمول عبارتند از:
دیدگاه شما