نام سگ من از نژاد شیبا اینو فلوکی (Floki) خواهد بود.
نقل قولهایی از رودیارد کیپلینگ، خالق کتاب جنگل
نقل قولهایی از رودیارد کیپلینگ، خالق کتاب جنگل
رودیارد کیپلینگ، نویسنده و شاعر انگلیسی هندیتبار است که معروفترین اثر او کتاب جنگل نام دارد. وی همچنین توانست جایزه نوبل ادبیات سال ۱۹۰۷ را از آن خود کند. در این مطلب نقل قولها و بریدههایی از آثار رودیارد کیپلینگ را برایتان آماده کردهایم.
- همه کم و بیش از جهتی دیوانه هستند.
- اگر تاریخ به شکل داستان درس داده میشد، هیچ وقت فراموش نمیشد.
- حدس یک زن بسیار دقیق تر از یقین یک مرد است.
- خداوند نمی تواند همه جا باشد، به همین خاطر مادران را آفرید.
- من شش خدمتگزار راستگو دارم که هر چیزی که میدانم را به من یاد دادند. اسم آن ها چنین است: چه چیزی و چرا و چه زمانی و چگونه و چه جایی و چه کسی.
- کسی سریع تر از همه سفر می کند که به تنهایی سفر کند.
- کلمات قویترین دارویی هستند که توسط بشر استفاده شده است.
- انسان برای گریز از سلطه قبیلهی خویش همواره در ستیز بوده است. خود بودن همیشه کاری دشوار است.
- من تیر آرزویی هستم که به درستی به سمت نقطه هدف پرواز میکنم.
- از میان تمام دروغگویان جهان، بعضی وقتها بدتر از همه ترسهای خودمان هستند.
- هیچوقت رو به عقب نگاه نکن وگرنه از پلهها خواهی افتاد.
همهچیز درباره ارز شیبا؛ قبل از سرمایهگذاری بخوانید
اگر درباره دنیای رمزارزها کنجکاو باشید، حتما دوست دارید با جدیدترین کوینها یا همان ارزهای دنیای مجازی آشنا شوید. ارزهای دیجیتالی دیگر فقط محدود به بیتکوینِ معروف نیستند. حالا پای نامها و عناوین تازه هم به بازار پرنوسان این ارزها باز شده و کاربران فعال میتوانند حق انتخاب بیشتری برای سرمایهگذاری و فعالیتهای مختلف رمزارزی خود داشته باشند. ارز شیبا هم رمزارزی است که نوپا و جوان در جاده رمزارزها به مسیرش ادامه میدهد. این رمزارز تازهوارد همردیف ارزهای جوان دیگری مانند دوج کوین است. در این مقاله، شما را با ارز شیبا بیشتر آشنا میکنیم.
ارز شیبا چیست؟
ارز شیبا اینو (Shiba Inu) چیست و چه جایگاهی در دنیای رمزارزها دارد؟ ارز شیبا یا توکن شیبا رمزارز غیرمتمرکزی است که در اوت ۲۰۲۰ (حوالی ۱۰ مرداد تا ۱۰ شهریور) متولد شد. سازنده شیبا هم مانند بیتکوین ناشناس است و گفته میشود شخصی بهنام ریوشی (Ryoshi) آن را خلق کرده است.
شاید بدانید شیبا اینو نژادی از سگهای ژاپنی است و نمادونشانه ارز شیبا هم هست. این ارز با ادعای کنارزدن دوجکوین به میدان آمده و حتی به آن قاتل دوجکوین (doge-coin killer) نیز میگویند. شیبا با نماد بامزهاش که سگی پشمالوست، پلههای ترقیِ نردبان رمزارزها را طی میکند و باید دید سرنوشتش در روزها و ماههای آینده چه خواهد شد.
تاریخچه و شروع کار شیبا اینو
همانطور که گفته شد، ارز شیبا در حوالی اوت ۲۰۲۰ وارد دنیای رمزارزها شد. هدف آن از همان ابتدا رقابت با دوجکوینی بود که خودش هم ناباورانه به رشدوترقی رسیده است. شیبا مانند بسیاری از رمزارزهای دیگر در بستر شبکه غیرمتمرکز اتریوم فعالیت میکند. این ارز مانند بیتکوین نیست که بلاکچینی مخصوص خود داشته باشد و بستر فعالیتش شبکه اتریوم است.
یادتان باشد ارز شیبا اینو هم مانند دوجکوین یک میم-کوین (meme-coin) است. این نوع از کوینها یا توکنها بنا به شوخی در سطح فضای مجازی پا به دنیای واقعی رمزارزها میگذارند و بنای شروع فعالیتشان طرح شوخی است؛ یعنی با هدفی مشخص و چشماندازی پُر از راهبردهای رسمی و مهم وارد دنیای رمزارزها نمیشوند، بلکه جنجال و هیاهویی طنازانه در فضای مجازی پای آنها را به بازار ارزها باز میکند و بعد با یافتن طرفدارانی در اجتماعات تخصصی مختلف رشدورونق پیدا میکنند.
ارز شیبا چطور کار میکند؟
اتریوم شبکهای بدون نظارت هستهای و مرکزی است؛ یعنی ساختاری غیرمتمرکز دارد و به کاربران اجازه میدهد فعالیتهای مختلفشان را در آن آزادانه و بدون نظارت دولتها و سازمانهای مشخص پیش ببرند. شیبا اینو هم روی شبکه اتریوم قابلدسترسی است. شیبا اینو در بستر اتریوم فعالیت میکند و بلاکچین یا همان شبکهای غیرمتمرکز مخصوص به خود ندارد، برای همین هم هست که شیبا نوعی کوین (coin) بهشمار نمیرود و در واقع، توکن (token) است.
ارز شیبا کار خود را با حدود ۱کوادریلیون شروع کرد. البته شاید ندانید کوادریلیون چیست. این واحد چیزی شبیه میلیون و میلیارد است که معادل ۱۰ بهتوان ۱۵خوانده میشود؛ پس تعداد شیباهای اولیه در بازار رمزارزها ۱کوادریلیون بوده است. ریوشی، یعنی خالق ارز شیبا در ابتدای کار، نیمی از توکنها را در اتریوم قابلدسترسی کرد و نیمی دیگر را که ارزشی در حدود ۱میلیارد دلار داشت در اختیار ویتالیک بوترین (Vitalik Buterin) یعنی خالق اتریوم قرار داد. بعدها، بوترین هم این مقدار ارز شیبا را برای کمک به کنترل کووید ۱۹ به هندیها تقدیم کرد.
ارز شیبا و ایلان ماسک
یکی از مهمترین عوامل رشد رمزارزها توجه اجتماعات تخصصی و افراد مشهور و بانفوذ دنیای کارآفرینی و سرمایهگذاری به آنهاست. منظور از اجتماعات تخصصی چیست؟ منظور افرادی متخصص در حوزههای مختلف مانند برنامهنویسی یا کارآفرینی است که بهطور جمعی و یکدست از ارزهایی طرفداری میکنند و روی جلبنظر و اعتماد افکار عمومی و آدمهای مختلف به آنها اثرات مثبت میگذارند.
از آدمهای معروفی که اظهارنظرهایش روی دنیای رمزارزها بسیار اثرگذار است هم میتوان به ایلان ماسک (Elon Musk) اشاره کرد. حتما میدانید او صاحب شرکت بزرگ خودروسازی تسلاموتورز (Tesla) است و در دنیای کارآفرینی و تجارت پرنفوذ و مهم. نظرات ماسک درباره ارز شیبا به رشد سریع این توکن یا رمزارز دیجیتالی کمک شایانی کرده است. او چه گفته است؟ توییت ایلان ماسک درباره سگ خود از نژاد شیبا اینو بوده و او در صفحه توییترش نوشته است:
نام سگ من از نژاد شیبا اینو فلوکی (Floki) خواهد بود.
همین توییت بهظاهر ساده عاملی برای رشد ۲۵درصدی ارز شیبا در طی چند ساعت، پس از انتشار توییت ماسک بوده است. گویی که این توییتِ ماسک پیامی غیرمستقیم درباره جلب نظر و ارادتش به ارز شیبا بوده است. جالب نیست؟
ارزش فعلی ارز شیبا و پیشبینی آینده
در حال حاضر، یعنی در تاریخ حوالی ژوئیه ۲۰۲۱ (تیر ۱۴۰۰)، ارزش هر توکن شیبا اینو تقریبا ۰٫۰۰۰۰۰۶ دلار است. این رقم چیزی معادل ۰٫۱ تومان برآورد میشود. پیشبینیها میگویند که اگر رشد شیبا اینو در هر ماه، حوالی ۲۰درصد باشد، در سالهای آینده یعنی درحدود سال ۲۰۲۵ میتواند به ۱دلار برسد. یکی از راهبردهای ارزش و قیمتی که برای ارز شیبا در نظر گرفته شده این است: قیمت کمتر توجه بیشتری را به خود جلب میکند و در رشد محبوبیت و استقبال از ارز دیجیتالی نقش مهمی دارد.
مزایا و معایب ارز شیبا چیست؟
هر رمزارزی معایب و مزایایی دارد که برای شناخت بهتر باید به آنها توجه کنید. اجازه بدهید مزایا و معایب ارز شیبا را برایتان بگوییم:
مزایا
- نوسانات زیاد ارز شیبا به کسانی که بهدنبال سرمایهگذاریهای کوتاهمدتاند کمک میکند از این بازار سودهای خوبی به دست بیاورند. بهطور کلی هم بهتر است که روی ارزهایی مانند دوجکوین و شیبا برای سرمایهگذاریهای طولانیمدت حساب نکنید.
- قیمت این رمزارز اندک است و برای همین، به کسانی که توانایی خرید ارزهای معروفی مانند بیتکوین را ندارند هم امکان ورود به بازار رمزارزها را میدهد. ضمن اینکه پیشبینیها حاکی از آن است که ارزش شیبا در سالهای آینده بیشتر میشود.
- این توکن قابلیت همهگیرشدن در دنیا را دارد؛ یعنی کارکردن با آن ساده و آسان است و میتواند در بستر شبکه غیرمتمرکزی که فعالیت میکند ارتباطات مالی مختلفی را از نقاط گوناگون دنیا به هم پیوند بدهد. وجود ارزی جهانی که زیر نظر دولتها و ملتها و قواعد زمانبر و سختگیرانه فعالیت نمیکند، ارتباطات مالی و پولی در دنیا را بهشدت آسان و جذاب میکند. حجم ثابت و بینوسان معاملاتی که تاکنون با شیبا انجام شده، نشان میدهد گزینه خوبی برای جهانیشدن است.
معایب
- ارز شیبا در بستر شبکه غیرمتمرکزی مخصوص به خودش فعالیت نمیکند. همین باعث میشود در چشماندازهای محتمل رقابت در آینده در مقایسه با رمزارزهای دیگر کم بیاورد و نتواند باقدرت با آنها رقابت کند. نداشتن زیرساختهای فنی قوی از ضعفهای ارز شیباست.
- نام این رمزارز به آن توانایی تولید محتوای گسترده را در سطح فضای مجازی نمیدهد. چرا؟ چون همانطور که پیشتر هم گفته شد، شیبا اینو نژادی از سگهای ژاپنی است و با جستوجوی شیبا اینو محتوای بسیاری درباره این سگها در اختیار کاربران قرار میگیرد. این یعنی کمی میان کاربران و اطلاعات موردنیازشان درباره توکن شیبا اینو فاصله میافتد و چنین چیزی مطلوب نیست.
سرمایهگذاری؛ ارز شیبا بخریم یا نه؟
برای ورود به زمینههای سرمایهگذاری رمزارزی، باید چشمانی باز و اطلاعاتی کامل داشته باشید. اگر بی گدار به آب بزنید، بهطور قطع شکست خواهید خورد. قیمت رمزارزها تحتتأثیر عوامل مختلفی است و نوسان زیادی دارد؛ گاهی در اوجاند و گاهی در فرود.
باید سبد سرمایهگذاریتان تابوتوان نوسانات قیمت این ارزهای تازهوارد به دنیای اقتصاد و سرمایهگذاری را داشته باشد. پیشبینیها میگویند روند رشد ارز شیبا خوب و مطلوب خواهد بود؛ اما بازهم نباید ریسک کنید و تمام سبد سرمایهگذاریتان را معطوف به خرید یک کوین یا توکن خاص مانند شیبا اینو کنید. همیشه پورتفولیو یا سبدی متنوع بچینید که از هر زمینه مالی در آن ردپایی دیده میشود.
یادتان نرود باید بهاندازه مبلغی در دنیای رمزارزها سرمایهگذاری کنید که توانایی ازدستدادنش را دارید؛ یعنی بدانید نوسانات این بازار بسیار زیاد است و امکان دارد با اُفتی ناگهانی، هرآنچه خریدهاید از دست بدهید. قدرت ریسکتان را قبل از خرید و سرمایهگذاری بدانید.
از کجا ارز شیبا بخریم؟
برای خرید ارز شیبا ۲ راه دارید: یا به صرافیهای داخلی مراجعه کنید که این ارز را میفروشند یا از صرافیهای خارجی کمک بگیرید. صرافیهای داخلی به شما امکان میدهند خیلی ساده و آسان اقدام به خرید ارز دیجیتالی شیبا کنید. برای استفاده از صرافیهای خارجی هم باید در آنها حساب کاربری داشته باشید و گاهی نیاز به برنامههای فیلترشکن دارید، چون به کاربران ایرانی اجازه استفاده از خدمات داده نمیشود.
بعد از خرید ارز شیبا باید آن را در کیفپولهای دیجیتالی سختافزاری یا نرمافزاریتان نگهداری کنید. کیف پولهای الکترونیکی فضا و امکانی برای ذخیره رمزارزها هستند. اگر قصد خرید ارز شیبا از صرافیهایی مانند بایننس دارید، دقت کنید که ابتدا باید تتر (Tether)، که یک ارز دیجیتالی دیگر است، خریداری و بعد با تترهایتان اقدام به خرید این ارز کنید.
صرافیهای مهم دنیا مانند:
- هووبی گلوبال (Huobi Global)؛
- اف. تی. ایکس (FTX)؛
- بایننس (Binance)؛
- اُکاِکس (OKEx)؛
- و… .
از این رمزارز پشتیبانی میکنند؛ پس برای خرید میتوانید مراجعه به این صرافیها را در ذهن داشته باشید.
ارز شیبا در صرافی ایرانی
همانطور که پیشتر هم گفته شد، صرافیهایی ایرانی وجود دارند که امکان خرید رمزارزها در آنها هست. رمزارز شیبا هم در صرافیهایی از جمله اوکی-اکس (ok-ex) موجود است. با جستوجویی ساده در سطح اینترنت میتوانید صرافیهای ایرانی برای خرید ارز شیبا را شناسایی کنید. فقط در انتخاب آنها به امنیتشان، میزان کاربران فعال در آنها و مجوزهای لازم برای ارائه خدمات در این حوزه دقت داشته باشید.
در آخر
ارز شیبا و تمام رمزارزها و توکنهایی که به بازار و دنیای رمزارزها اضافه میشوند گامی در راستای توسعه فناوریهای تازه برمیدارند. شبکههای غیرمتمرکز و ارزهای مجازی فناوریهای نوینیاند که میتوانند آینده بسیاری از روابط مالی، سیاسی و اجتماعی را در سطح بینالمللی تغییر بدهند.
بنابراین، اگر کنجکاو به کشف سرزمینهای تازه سرمایهگذاری هستید یا دوست دارید که از دنیا عقب نمانید و همیشه فناوریهای تازه و مناسبات جدید روابط مختلف را درک کنید، بهدنبال اخبار رمزارزها باشید و درباره اعضای تازهواردش مانند ارز شیبا اطلاعات کسب کنید. میخواهید شیبا اینو بخرید؟
اگر میخواهید در زندگی، موفقیت مالی کسب کنید
از کارآفرینهای ثروتمند یاد بگیرید و مثل آنها عمل کنید.
ویتالیک بوترین کیست
در این مطلب از مجله ارز دیجیتال به معرفی ویتالیک بوترین برنامهنویس و نویسنده روسیکانادایی میپردازیم .
ویتالیک بوترین (Vitalik Buterin) کیست و چقدر ثروت دارد؟ در این مطلب با بیوگرافی کامل خالق روسی – کانادایی اتریوم (Ethereum) آشنا خواهیم شد.
ویتالیک بوترین از سال ۲۰۱۱، با همکاری در تأسیس و نگارش مقالات مجله بیت کوین، در جامعه خرید و فروش بیت کوین مشارکت داشته است. اما ویتالیک بیشتر به عنوان پسر نابغه طراح اتریوم (دومین پلتفرم ارز دیجیتال باارزش و مشهور دنیا پس از بیت کوین)، شناخته میشود. در زمان نگارش این متن، پروژه رویایی او، به دلیل رسیدن به سقف بالای بازار (بیش از ۶۵ میلیارد دلار)، به خود میبالد و به رشد خود ادامه میدهد. در ضمن، ویتالیک فقط ۲۵ سال سن دارد و طرحهای بسیار زیاد و دور و درازی برای ابداع خود، در سر میپروراند.
ثروت ویتالیک بوترین چقدر است؟
دارایی وی چیزی حدود ۱۰۰ میلیون دلار تخمین زده میشود. بخشی زیادی از دارایی او در قالب اتریوم است. گفته میشود خالق اتریوم، حدود ۳۵۰ هزار واحد از این ارز خالق تتر کیست؟ دیجیتال را در والت الکترونیکی خود نگهداری میکند.
دوران کودکی ویتالیک بوترین
ویتالیک بوترین خالق اتریوم در ۳۱ ژانویه ۱۹۹۴، در شهر کولومنا واقع در استان مسکو کشور روسیه به دنیا آمد. او تا ۶ سالگی در روسیه زندگی کرد و سپس والدین او تصمیم گرفتند برای جستجوی فرصتهای شغلی بهتر به کانادا مهاجرت کنند. زمانی که او کلاس سوم ابتدایی را در یک مدرسه کانادایی سپری میکرد، در برنامه ای که مخصوص افراد با استعداد بود، شرکت داده شد. با توجه به اینکه دستیابی به یک جایگاه در این برنامه، به معنای فرصتهای یادگیری بیشتر بود، به طور ناگهانی از دوستانش جدا شد. در طول این برنامه، ویتالیک متوجه شد که مجموعه خاصی از مهارتها و استعدادهای او، تا حدی مورد توجه اطرافیان و حتی معلمان قرار گرفته است.
او به صورت ذاتی، مستعد ریاضیات و برنامه نویسی بود و علاقه شدیدی به اقتصاد داشت و میتوانست اعداد سه رقمی را به صورت ذهنی با سرعتی دو برابر بیشتر از میانگین ذهن انسانهای هم سن خود، جمع کند.
در آن زمان، ویتالیک بوترین تعجب میکرد که چرا نمیتواند با میانگین ۷۵ درصدی، مانند دیگران، انسان معمولی باشد. برخی ممکن است بگویند که ویتالیک، با توجه به ذهن عجیب و استعدادهای باور نکردنیاش که او را از همسالان خود دورتر میکرد، برای اینکه بتواند به یک کشور جدید و فرهنگ آن عادت کند دوران سختی را پشت سر گذاشت. در نتیجه او به صورت عمیق، درگیر فرآیند یادگیری مانند اینترنت شد، جایی که بیشتر روابط حرفهای و شخصی خود را در آن ایجاد کرد.
او سپس چهار سال را در مدرسه Aberald، یک دبیرستان خصوصی در خالق تتر کیست؟ تورنتو، سپری کرد. ویتالیک از آن دوران، به عنوان جذابترین و سازندهترین سالهای زندگی خود یاد میکند. این مدرسه، نگاه او به تحصیل را تغییر داد، به طوری که با گذشت زمان کمی از شروع تحصیل در آن مدرسه، نگرش و نتایج آن به شدت تغییر کردند. در Aberald بود که اشتیاق نام تجاری خود را برای یادگیری، توسعه داد که اساساً به هدف اصلی او در زندگی تبدیل شد.
نمرات ویتالیک بوترین همیشه خوب بود، اما مدتی زمان خود را به جای انجام تکالیف مدرسه، برای رسیدن به سطوح بالاتر بازی World of Warcraft، اختصاص داد. او از زمانی که ۱۳ سال داشت World of Warcraft را با خوشحالی بازی میکرد تا اینکه یک روز در سال ۲۰۱۰، شخصیت ویتالیک به دلیل به روزرسانی Blizzard تغییر کرد. آن شب تا زمانی که خوابش برد، گریه کرد و بعدا متوجه شد که سرویسهای غیر متمرکز چقدر میتوانند ترسناک باشند و World of Warcraft را کلا ترک کرد!
زندگی دانشجویی خالق اتریوم
شاید جستجو برای یک اشتیاق جدید در زندگی بود که Vitalik Buterin را به سمت دنیای ارزهای دیجیتال کشاند. او نخستین بار، از پدرش در مورد بیت کوین شنید. پدر ویتالیک در سال ۲۰۱۳، یک استارتاپ پشتیبانی نرم افزار داشت. ویتالیک بلافاصله وارد این کار نشد. علاوه بر این، او ابتدا فکر می کرد که یک ارز دیجیتال حتما با شکست مواجه خواهد شد، چرا که هیچ ارزش ذاتی ندارد. اما بعدها که دفعات بیشتری در مورد آن شنید، علاقهاش افزایش یافت.
ویتالیک بوترین خالق اتریوم همیشه بر این باور بود که اگر در مورد چیزی دوبار شنیدید، ممکن است ایده خوبی برای سرمایه گذاری زمانی خالق تتر کیست؟ و تحقیق بیشتر باشد. در آن زمان، ویتالیک هر چیزی که با مقررات دولتی یا کنترل جمعی انجام میشد را به صورت یک چیز بد معمولی میدید. در این میان ماهیت غیرمتمرکز و غیرقابل کنترل بیت کوین علاقه او را به خود جلب کرد. با وجود اینکه بعد از آن زمان، سیاست او در مورد خوب و بد، به طور قابل توجهی بهروز شده است، اما ویتالیک هنوز با اعتقاد خود که راهی برای قدرت بیشتر در دستان خود دارد، پیش میرود.
Vitalik Buterin زمانی را که به جستجوی شبکهای در فرومهای مختلف مرتبط با بیت کوین اختصاص میداد خاتمه داد. در ابتدا تنها عامل، ارز دیجیتال این شبکه بود که توجه او را جلب کرد. اما سپس هرچه مشارکت او با این جامعه بیشتر شد، شروع به درک پتانسیل نامحدود تکنولوژی مجازی بیت کوین کرد.
او قصد داشت با در اختیار داشتن تعدادی توکن، به طور رسمی به این اقتصاد جدید و تجربی بپیوندد، اما نه قدرت محاسبه برای استخراج داشت نه پولی برای خرید بیت کوین. بنابر این در فرومهای مختلف به دنبال کارهایی بود که پرداختی آنها به صورت بیت کوین باشد. در نهایت، شروع به نوشتن مقاله برای یک بلاگ کرد که دستمزدش به ازای هر مقاله ۵ بیت کوین بود.
همکای خالق اتریوم با نشریات
ویتالیک تلاش میکرد از طریق فروم کاری و مقالههای خود، درک و تجربه بیشتری در مورد بیت کوین بدست آورد و همچنین کمی در معرض جامعه قرار بگیرد. در همان زمان، او جنبه های مختلف اقتصادی، فنی و سیاسی ارزهای دیجیتال را بررسی میکرد. مقاله های او، توجه Mihai Alisie، یک طرفدار اهل رومانی بیت کوین، را به خود جلب کرد که منجر به هماهنگی فعال دو نفره و همکاری در مجله بیت کوین (در اواخر سال ۲۰۱۱) شد.
ویتالیک بوترین نویسنده ارشد مجله بود و همچنین شغل پاره وقت دیگری نیز به عنوان دستیار تحقیق ایان گلدبرگ (Ian Goldberg) بر عهده داشت. علاوه بر این، ویتالیک، به صورت همزمان، پنج دوره پیشرفته را در دانشگاه واترلو (waterloo) سپری میکرد. او در می سال ۲۰۱۳، در سفری که به سن خوزه کالیفرنیا داشت، به عنوان نماینده مجله بیت کوین در کنفرانسی در همین زمینه شرکت کرد. این اولین باری بود که بوترین با چشم خود میدید که جامعهی اطراف ارز دیجیتال، زنده و سرحال است و همین امر او را متقاعد کرد که این پروژه، واقعاً ارزش مشارکت دارد.
سال بعد، ویتالیک بوترین از دانشگاه اخراج شد و تعدادی از بیت کوین هایی که برای سفر دور دنیا، جمع کرده بود را خرج کرد و افرادی که سعی داشتند قابلیت های شبکه بیت کوین را توسعه دهند و به نسخه بزرگتر و کارآمدتری تبدیل کنند را، ملاقات کرد.
فعالیت های ویتالیک بوترین خالق اتریوم
ویتالیک در سفرهایی که داشت، پروژه های مرتبط با بیت کوین زیادی را مشاهده کرد. از مغازه های کوچک در نیوهمپشایر و رستورانها در برلین گرفته که بیت کوین ها را می پذیرفتند، تا ATMهای بیت کوین و جوامع کوچک مختلف در سرتاسر جهان. با این وجود، همه آنها بیشتر بر این مورد تمرکز داشتند که چگونه میتوان عملکرد بیت کوین را مانند پول ارتقا و بهبود بخشید.
در اکتبر سال ۲۰۱۳، او به اسرائیل رفت و افرادی که طراح پروژههای CovertCoins و MasterCoin بودند را ملاقات کرد. این پروژه ها، استفاده از بلاک چین را برای کاربردهای متنوع دیگری بررسی میکردند.
به عنوان مثال، صدور توکنهای دیگری علاوه بر بیت کوین، امکان استفاده از قراردادهای مالی برای کاربران را فراهم میکند. اگرچه آنها هنوز از بلاکچین بنیادی بیت کوین استفاده میکردند، اما ویژگی های جدیدی را به تراکنشهای بیت کوین اختصاص میدادند. بعد از دیدن پروتکلهای مورد استفاده این پروژهها، ویتالیک متوجه شد که با جایگزینی کارکرد آنها توسط یک زبان برنامه نویسی Turing-complete، میتوان کاری که پروتکلها انجام میدهند را به مقدار زیادی توسعه داد.
در علوم کامپیوتر، یک زبان برنامه نویسی Turing-complete عاملی است که کامپیوتر را قادر به حل مسائل خاص می کند. در واقع یک الگوریتم مناسب و مقادیر لازم زمان و حافظه را ارائه میدهد. در ابتدا او ایده خود را با پروژههای موجود در میان گذاشت، اما همه به او گفتند که اگرچه که ایده جالبی است، هنوز زمان مناسبی برای انجام چنین اقدامهای بزرگی نیست. بنابراین Vitalik Buterin تصمیم گرفت که خودش این کار را انجام دهد.
اتریوم سرانجام متولد شد
در اواخر سال ۲۰۱۳، ویتالیک بوترین خالق اتریوم ایده خود را در یک برگه سفید (وایت پیپر) توضیح داد و برای تعداد کمی از دوستانش ارسال کرد و آنها نیز به نوبه خود برای دیگران فرستادند. در نهایت، ۳۰ نفر داوطلب شدند تا با ویتالیک خالق اتریوم در مورد این مفهوم، مذاکره کنند. ویتالیک منتظر نظرات انتقادی مردم و اشتباهاتی که از دید آنها در مورد این مفهوم وجود داشت، بود، اما هرگز این اتفاق نیفتاد.
حتی در آن زمان، مفهوم اتریوم هنوز در مورد پول رایج بود. این ایده، با گذر زمان و در طی جلسات و ملاقاتهایی که با افرادی که کاملاً در جریان آن بودند، تغییر کرد و شکل گرفت. زمانی که آنها زبان برنامه نویسی داشتند، هر هفته روش های جدیدی را برای استفاده از آن مطرح میکردند.
تا پایان ژانویه ۲۰۱۴، تیم متوجه شد که ایجاد یک مکان ذخیره سازی غیرمتمرکز، کار نسبتاً آسانی است و مفاهیمی مانند ثبت نام را میتوان تنها با چند خط برنامه خالق تتر کیست؟ نویسی، به وجود آورد.
همانطور که از این موارد استفاده میکردند، آنها به آرامی ایده ویتالیک را تغییر دادند و به تدریج آن را به سمت آنچه که امروز اتریوم نام دارد، سوق دادند. این پروژه در ژانویه ۲۰۱۴ به اعلام عمومی رسید و تیم مرکزی آن از جو لوبین، چارلز هاسکینسون (خالق کاردانو)، آنتونی دی یورو، میهای آلیسی، ویتایک بوترین و گوین وود تشکیل شد.
ویالیک بوترین خالق اتریوم در یکی از کنفرانسهای بیت کوین که در میامی برگزار میشد، اتریوم را معرفی کرد و بعد از چند ماه، تیم تصمیم به برگزاری فروش جمعی اتر، توکن اختصاصی این شبکه، گرفت تا سرمایه آن افزایش یابد. در همان زمان، ویتالیک کمک هزینه Thiel را نیز به مبلغ ۱۰۰،۰۰۰ دلار دریافت کرد.
از طریق فروش جمعی که در آن اتر به ازای بیت کوینها فروخته میشد، تیم موفق به افزایش بیش از ۳۱،۰۰۰ بیت کوین از جامعه ارز دیجیتال شد، که در آن زمان به ارزش ۱۸ میلیون دلار بود. هرچند در زمان فروش جمعی، بیت کوین حدوداً ۶۵۰ دلار معامله میشد اما بلافاصله پس از اینکه قیمت آن کاهش یافت، تیم مجبور شد با از دست دادن قابل اجتناب دلار رو به رو شود. با این وجود، تیم اتریوم با پولهای جمع آوری شده، بنیاد اتریوم را که یک سازمان غیر انتفاعی مستقر در سوئیس است و بر توسعه نرم افزارهای متن باز اتریوم نظارت دارد، را تأسیس کرد.
ماریو بارگاس یوسا، نویسنده ای که نوشتن، زندگی اش بود
نویسندگی برای بارگاس یوسا همیشه سلاحی در برابر ناامیدی و استبداد بوده است و آثار او همواره تلاشی برای مقابله با امواج جریانات سیاسی و فکری آسیب زا بوده اند.
ماریو بارگاس یوسا، نویسنده ی بزرگ و برجسته ی پرویی و برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات در سال 2010 میلادی است. بارگاس یوسا اکنون مردی سالخورده با موهایی سفید است اما هنوز هم جذبه و متانت خاص خود را حفظ کرده است. او تقریباً در تمام زندگی خود، صبح ها را به نوشتن اختصاص داده و در طول 55 سال، 59 کتاب منتشر کرده است که در میان آن ها، تعدادی از برترین رمان های نیم قرن اخیر به چشم می خورند: «گفتگو در کاتدرال»، «سور بز» و «سال های سگی». این نویسنده در مصاحبه ای با مجله ی «پاریس ریویو» در سال 1990 گفت:
نویسندگی برای بارگاس یوسا همیشه سلاحی در برابر ناامیدی و استبداد بوده است و آثار او همواره تلاشی برای مقابله با امواج جریانات سیاسی و فکری آسیب زا بوده اند. او مدافع آزادی های فردی و دموکراسی در آمریکای لاتین است و انتقادهای تندش از مقام های سیاسی، دشمنانی را چه در میان سوسیالیست ها و چه میان محافظه کاران برای او به وجود آورده است. به عقیده ی یوسا، مورد احترام ترین خصیصه در انسان ها، تمامیت و ثبات قدم است و در حالی که پافشاری او خالق تتر کیست؟ بر گفتن یا انجامِ دقیق و بدون کم و کسرِ باورهای خود باعث به وجود آمدن مشکلاتی در زندگی شخصی اش شده، اما مهمترین عنصر سازنده ی دوران حرفه ای نویسندگی او نیز بوده است.
بارگاس یوسا تا ده سالگی، در کنار اعضای خانواده ی مادرش که افرادی خوش مَشرب از طبقه ی متوسط اجتماع بودند، از دوران کودکی لذت می برد. پدربزرگ و مادربزرگ، و دایی ها و خاله های ماریو با کارهای عجیب او بسیار مهربانانه برخورد می کردند؛ کارهایی مثل جاسوسی از آدم ها روی درخت یا آوردن تمام هم کلاسی هایش به خانه برای خوردن چای! به ماریو گفته بودند که پدرش در آسمان زندگی می کند و او هر شب قبل از خواب، عکسی از پدر را می بوسید. اما حقیقت این بود که پدرش، ارنستو بارگاس، خالق تتر کیست؟ زنده بود؛ ارنستو چند ماه قبل از به دنیا آمدن فرزندش، مادرِ ماریو یعنی دورا یوسا را ترک کرده بود. اما در سال 1946، ارنستو و دورا دوباره به هم بازگشتند و ماریو را به شهر لیما، پایتخت پرو، بردند.
بارگاس یوسا درباره ی این زمان می گوید:
در زمانی که قرار شد با پدرم زندگی کنم، خیلی تنها بودم و احساس بیگانگی می کردم؛ از افرادی دور افتاده بودم که خانواده ام بودند. در آن زمان، کتاب خواندن نجاتم داد.
او خود را در رمان های نویسندگانی چون الکساندر دوما، ویکتور هوگو، چارلز دیکنر و اونوره دو بالزاک غرق کرده بود و رویای یک زندگی سرشار از ماجراجویی را در سر می پروراند. یوسا در این باره می گوید:
بارگاس یوسا در کتاب «ماهی در آب» که شرح حال زندگی اوست، در مورد این شرایط وحشتناک می نویسد:
وقتی پدرم کتکم می زد، از نظر روحی از هم می پاشیدم و ترس بارها مرا وادار می کرد که با دستانی گرده کرده با التماس از او تقاضای بخشش کنم. اما این کار من، او را آرام نمی کرد. او به کتک زدن من و فریاد کشیدن ادامه می داد و تهدید می کرد که به محض رسیدن به سن قانونی، من را به ارتش خواهد فرستاد تا در مسیر درست قرار بگیرم. وقتی که نمایش تمام می شد و وقت آن رسیده بود که مرا در اتاق حبس کند، نه درد مشت و لگدها بلکه خشم و انزجار از خودم باعث می شد شب را نخوابم و در سکوت گریه کنم؛ خشم و انزجار از این که چرا آنقدر ترسو بوده ام و خود را به آن شکل جلوی او حقیر کرده ام.
معرفی کتاب ماهی در آب اثر ماریو بارگاس یوسا
داستان و شعر، پناه و راه فرارِ ماریو از استبداد خانگی پدرش ارنستو بود؛ اما علاوه بر این، به نوعی مخالفت و اعتراض او نیز به حساب می آمد. پدرش عقیده داشت ادبیات، بلیت ورود به یک زندگی ناموفق و کار آدم های مست و منحرف است. ارنستو برای تبدیل پسرش به مردی واقعی، او را در چهارده سالگی به آکادمی نظامی لئونکیو پرادو فرستاد. بارگاس یوسا در این باره می گوید:
من به لئونکیو پرادو رفتم چون پدرم فکر می کرد ارتش، بهترین درمان برای ادبیات است؛ اما او در عوض، موضوع اولین رمانم را به من داد!
کتاب «سال های سگی» هنوز هم مخاطبین را با ارائه ی تصاویری شوکه کننده از زندگی دانشجویان افسری حیرت زده می کند. این رمان، به عنوان یکی از اولین آثار برجسته و موفق در عصر طلایی ادبیات آمریکای لاتین، موسوم به «بوم»، در نظر گرفته می شود. دیگر نویسندگان برجسته ی این عصر، گابریل گارسیا مارکز، خولیو کورتاسار، کارلوس فوئنتس، خوان رولفو، میگل انخل استوریاس و گیلرمو کابررا اینفانته هستند.
می گن جناب سرهنگ با مشت اوئارینا را زد، شاید هم زده باشد: «اوئارینا تو کثافتی.» آبروشو جلو وزیر بردیم، جلو سفیرها، می گن درست و حسابی زیر گریه زد. اگه به خاطر جشن روز بعد نبود موضوع به همین جا خاتمه پیدا نمی کرد، دستت درد نکنه، جناب سرهنگ، ما رو مثل میمون به نمایش می ذاری. جلوی اسقف وادارمون می کنی مانور نظامی بدیم و ناهار دسته جمعی می دی، جلوی وزیر ها و ژنرال ها برامون مسابقه ژیمناستیک و دو میدانی ترتیب می دی و ناهار دسته جمعی می دی، دستت درد نکنه، دستت درد نکنه! از کتاب «سال های سگی»
معرفی کتاب سال های سگی اثر ماریو بارگاس یوسا
کتاب «گفتگو در کاتدرال»، شاهکار بارگاس یوسا است. سبک نگارش مدرنیستی این اثر که ترکیبی از سبک آثار ویلیام فاکنر و اونوره دو بالزاک است، چشم اندازی کامل و جامع از برهه ای از تاریخ را خلق می کند. متأسفانه این رمان هیچوقت به اندازه ای که لایق آن است در ایالات متحده مورد توجه قرار نگرفت؛ یکی از دلایل این عدم توجه، ترجمه ی انگلیسی این رمان در نظر گرفته می شود. گرگوری راباسا که ترجمه ی درخشانش از کتاب «صد سال تنهایی» اثر گابریل گارسیا مارکز این کتاب را به اثری بسیار پرفروش در آمریکا تبدیل کرد، در مواجهه با سبک نگارش پیچیده ترِ بارگاس یوسا به مشکل برخورده است.
کایو خنده کنان گفت: «وقتی تنهاییم، باید روراست تر باشیم. قدرت دولت، بسته به حمایت گروه هایی بود که اهمیت داشتند؛ و حالا همه چیز عوض شده. هیچ کدام از آن ها، باشگاه ناسیونال، ارتش، گرینگوها، دیگر از ما خوششان نمی آد. بین خودشان هم انشعاب افتاده، اما اگر علیه ما متحد می شدند، می بایست بساطمان را جمع می کردیم. اگر دایی ات زودتر دست به کار نشود، اوضاع از این که هست، بدتر می شود.» پاردس پرسید: «دیگر چه کار باید بکند؟ مگر کلک آپریست ها و کمونیست ها را نکنده؟ مگر به ارتش چیزهایی نداده که هیچ وقت نداشته؟ مگر کله گنده های باشگاه ناسیونال را در وزارتخانه ها نگذاشته، مگر اجازه نداده که در خزانه داری هر چه می خواهند تصمیم بگیرند؟ مگر دست گرینگوها را در هر چیز باز نگذاشته؟ پس این عوضی ها باز چه می خواهند؟» «نمی خواهند او سیاست هایش را عوض کند، خودشان هم اگر قدرت بگیرند، همین کارها را می کنند. می خواهند که او بزند به چاک. دعوتش کردند تا سوسک های خانه را قلع و قمع کند. حالا که این کار را کرده، می خالق تتر کیست؟ خواهند خانه را بهشان پس بدهد، خانه ای که در اصل مال آن هاست، نیست؟ از کتاب گفتگو در کاتدرال
معرفی کتاب گفتگو در کاتدرال اثر ماریو بارگاس یوسا
البته باید گفت که «گفتگو در کاتدرال» به ذات، زبان پیچیده ای دارد و انگار برای طرفداران نویسندگانی چون ویلیام فاکنر، مارسل پروست و روبرتو بولانیو نوشته شده است. اما چرا رئالیسم جادوییِ گابریل گارسیا مارکز توانسته جایگاه خود را در قفسه های کتاب و برنامه های آموزشی آمریکا به تثبیت برساند اما شاهکارهای پرمایه ی بارگاس یوسا در این کشور مورد کم لطفی قرار گرفته اند؟ برای پاسخ به این سؤال می توان به چند نکته اشاره کرد:
برترین آثار بارگاس یوسا، زبان سخت تر و پیچیده تری از بهترین کتاب های گارسیا مارکز دارند. او به نسبت مارکز، خشن تر، رک تر و عصبی تر است و احساسات کمتری را از خود نشان می دهد. تعداد رمان های بارگاس یوسا آنقدر زیاد بوده—در مجموع 18 رمان—که آثار برتر گاهی در میان آثار معمولی تر او گم می شوند. علاوه بر این ها، رفتار خاص این نویسنده در انظار عمومی نیز کمکی به این مسئله نکرده است.
با این وجود، بارگاس یوسا، نویسنده ای بی باک تر و چالش برانگیزتر است. در حالی که گابریل گارسیا مارکز تلاش می کرد تا روابط خود را با حکومت در وضعی مطلوب نگه دارد، یوسا بارها نظرات تند و گزنده ای را درباره ی مسائل سیاسی و اجتماعی مطرح کرده است. عقاید سیاسی او، حول محور احترام به تفاوت های نژادی و فرهنگی، آموزش های عمومی و فرصت های برابر برای تهیدستان می چرخد و رمان هایش نیز، چه تاریخی باشند و چه تریلرهایی سیاسی یا حتی کمدی، به دلیل در بر داشتن طیفی وسیع از تفکرات و دیدگاه های قابل تأمل، بسیار شایان توجه هستند.
ماریو بارگاس یوسا، علاوه بر درخشش در دنیای ادبیات، به عنوان چهره ای سیاسی در کشورش شناخته می شود. او حتی در سال 1990 تا آستانه ی رئیس جمهور شدن نیز پیش رفت و هنوز هم به عنوان یکی از تأثیرگذارترین افراد در حوزه های سیاسی و اجتمای، مورد عشق و نفرت اقشار مختلف ملت پرو است. زمانی که مرکز فرهنگی آمریکای لاتین، رویدادی را برای جشن گرفتن تولد 80 سالگی بارگاس یوسا در سال 2016 برگزار کرد، چهره هایی همچون رئیس جمهور شیلی، یکی از رئیس جمهوران سابق اروگوئه، دو تن از رئیسان جمهور سابق کلمبیا و دو تن از نخست وزیران سابق اسپانیا در این مراسم حضور داشتند.
سیاست مدار نباید برای تصمیماتش افسوس بخورد، هیچ وقت از هیچ کار پشیمان نشده بود. آن دو تا اسقف را زنده زنده جلوی کوسه ها می انداخت، بعد مرحله ای از مناسک صبحگاهی اش را شروع می کرد که همیشه با ذوق و شوق واقعی به آن می پرداخت و این به خاطر یادآوری رمانی بود که در جوانی آن را خوانده بود، تنها رمانی که به آن فکر کرده بود؛ کجا میروی. از کتاب «سور بز»
«کلمات، اَعمال هستند.» به گفته ی یوسا، این جمله از ژان پل سارتر، شکل دهنده ی درک او از نقش سیاسی رمان نویسان بوده است. این نویسنده در دهه ی 1950 عقاید مارکسیستی داشت و برخی صحنه های مقاومت کمونیست ها در کتاب «گفتگو در کاتدرال» از فعالیت های خود او در دانشگاه سن مارکو در سال 1953 الهام گرفته شده اند. بارگاس یوسا درباره ی آن دوره می گوید:
دهه ی پنجاه را تصور کنید، زمانی که من جوان بودم و نویسندگی را تازه آغاز کرده بودم. در آن دوره، جوانان پرویی، شیلیایی یا کلمبیایی در کشوری زندگی می کردند که ادبیات در آن، اهمیت چندانی نداشت و فقط قشری محدود به آن می پرداختند. بنابراین اگر نویسنده ی جوانی از مشکلات بسیار زیاد جامعه ی خود تا حدی آگاه می بود، بارها برایش پیش می آمد که از خود بپرسد هدف از نویسندگی چیست اگر من پرویی، شیلیایی و یا کلمبیایی هستم؟ خب، در این مورد، سارتر از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بود چرا که او نظراتی درباره ی ادبیات داشت که با زندگی جوانان ساکن در کشورهای توسعه نیافته، در سازگاری کامل بودند. سارتر عقیده داشت که ادبیات، کارکردهای اجتماعی، سیاسی و تاریخی دارد و البته بر همه ی آن ها تأثیرگذار نیز هست. به عقیده ی او، انسان می تواند با ادبیات بر واقعیت تأثیر بگذارد.
بارگاس یوسا علاقه ای به صحبت درباره ی جزئیات زندگی عاشقانه ی خود ندارد. زمانی که در مصاحبه ای از او پرسیده شد عامل به بن بست رسیدن رابطه ی او با همسر اولش چه بوده، یوسا جواب داد:
ببین، این موضوع به عشق مرتبط است. عشق، احتمالاً رضایت بخش ترین تجربه ای است که هر انسانی می تواند داشته باشد. هیچ چیز به اندازه ی عشق، زندگی آدم را دگرگون نمی سازد. با این وجود، عشق تجربه ای شخصی است و اگر عمومی شود، بی ارزش، تقلبی و معمولی می شود. برای همین هم نوشتن درباره ی عشق در آثار ادبی تا این اندازه مشکل است. برای این که عشق در اثرتان، اصالت خود را از دست ندهد، مجبورید هوشمندانه ترین روش ها را پیدا کنید. بنابراین معتقدم اگر عشق برای فردی مهم است، آن فرد نباید به طور دقیق و مشخص در عموم درباره اش حرف بزند.
مخترع Blockchain در مورد اینکه چرا Satoshi Nakamoto مخترع بلاکچین نیست بحث می کند و همچنین میگوید من Satoshi Nakamoto نیستم.
اغلب مردم شبکهی بلاک چین را با بیت کوین و قابلیتهای آن شناختند. این در حالی است که اولین شبکهی بلاک چین سالها قبل از تولد بیت کوین فعال بوده است.
به نقل از زومیت، آشنایی اکثر کاربران دنیای فناوری و مردم عادی با شبکهی بلاک چین، به خاطرهای از یک دوست و همکار که از مزایا و افزایش قیمت بیت کوین صحبت میکرده است، باز میگردد. در واقع اغلب ما ابتدا یکی از محصولات بلاک چین را شناختیم و سپس به کارایی زیربنای اصلی یعنی همان دفتر کل توزیع شده علاقهمند شدیم. اگرچه بیت کوین نقش مهمی در شهرت این نوع از شبکهها داشته است؛ اما نمیتوان آن را پیشگامی در استفاده از قابلیتهای بلاک چین نامید.
در واقع، اولین شبکهی بلاک چین جهان، ۱۳ سال پیش از پیدایش بیت کوین وجود داشته است. این شبکه، بهصورت مخفی و هفتگی، در بخش آگهیهای یکی از مشهورترین روزنامههای جهان یعنی نیویورک تایمز چاپ میشده است.
مخترع blockchain درمورد معنای نام “Satoshi Nakamoto” و اینکه چرا او مخترع بلاکچین نیست ، بحث می کند.
لیست سفید Whitepaper اصلی Bitcoin BTC به هشت اثر اشاره دارد. یکی از آنها یک کتاب کلی در مورد احتمال است ، بقیه مربوط به فضای رمزنگاری است. سه مورد از این آثار توسط استورنتا تألیف شدند. استورنتا و شریک دیرینه وی استوارت هابر در مقاله ای در سال 1991 با عنوان “چگونه به یک سند دیجیتال تمبر بزنیم” یک طرح غیر متمرکز را پیشنهاد کردند که اجازه می دهد هنگام ایجاد پرونده یا تغییر پرونده ، تأیید شود:
“ما روشهای محاسباتی خالق تتر کیست؟ عملی را برای تمیزكردن دیجیتالی چنین اسنادی پیشنهاد می كنیم تا برای یك کاربر غیرمجاز باشد كه تاریخ خود را به عقب بیاندازد یا تاریخ خود را به روز ببرد.”
برای نمایش تاریخچه blockchain – ارجاعات مقاله توسط دریافت کننده جوایز آینده تورینگ و بنیانگذار الگورند (ALGO) Silvio Micali کار می کند.
بسیاری از اصول ارائه شده در این و مقالات بعدی بعدا توسط ساتوشی ناکاموتو مورد استفاده قرار گرفت. با این حال ، مدتها قبل از بیت کوین ، هوبر و استورنتا شبکه blockchain خود را که از نظر نوع اول به حساب می آید ، راه اندازی کردند.
“ساتوشی ناکاموتو”
استورنتا زمانی که من به ژاپن رفتم به زبان ژاپنی مسلط شدم و بعداً به عنوان مترجم ثبت اختراع به من شغل دادند.
استورنتا گفت: درباره تعابیر احتمالی درباره نام “Satoshi Nakamoto” ، گفت:
“شما می توانید یک فرهنگ لغت کامل را بخرید که دقیقاً مربوط به یک نام ژاپنی باشد. و بنابراین Satoshi می تواند 20 کانجی مختلف داشته باشد که از آن نسخه پشتیبان تهیه کنند. اما من به طور طبیعی تمایل دارم که فکر کنم “satoru” یک کلمه ژاپنی است – و دانستن ان نیاز به هوش دارد.
از طرف دیگر ، نام خانوادگی “ناکاموتو” یک نام ژاپنی بسیار رایج است ، دقیقاً “مانند اسمیت یا جانسون”. با این حال ، اگر کسی آن را به درون کانژیس ها تجزیه کند ، یک تعبیر ممکن است:
“” ناکا “، بدیهی است که مرکز” موتو “منشاء آن است.”
تفسیرهای مشابه ، این ایده را توطئه می کند که بیت کوین توسط آژانس اطلاعات مرکزی ایجاد شده است.
در مورد خالق تتر کیست؟ اینکه چرا او ساتوشی ناکاموتو نیست
گر چه کار او و تسلط او به زبان ژاپنی ، استورنتا را به کاندیدای کامل ساتوشی تبدیل می کند ، اما همواره به طور واضح آن را انکار کرده است. علاوه بر این ، او استدلال عقیدتی را مطرح كرد كه چرا او ساتوشی نیست:
“و بنابراین بخش خوبی از تمرکز ما به توانایی تجدید دائماً یکپارچگی رکورد با گذشت زمان منجر شد تا سوابق در طول قرنها ادامه یابد ، اگر نه قرن ها ، و ما در محاسبات مقاوم به کوانتومی و تمام آن چیزها زنده خواهیم ماند. و این چیزی است که Satoshi به هیچ وجه توجه نکرد. “
اگرچه او می گوید هویت Satoshi Nakamoto را نمی داند ، اما ادعای کریگ رایت را رد کرد:
“من فکر نمی خالق تتر کیست؟ کنم کریگ رایت باشد ، بیایید اینگونه عمل کنیم.”
استورنتا معتقد است که باید تلاش کنیم و دید ساتوشی را برای بیت کوین درک کنیم تا ببینیم چگونه می توان به جلو حرکت کرد. همچنین ، او بر این عقیده است که بیت کوین بیشتر هنر است تا علم:
وی گفت: “من معتقد هستم كه آنچه با بیت کوین انجام شد مطمئناً نبوغ بود. اما بیشتر شبیه به یک اثر هنری است ، یک کار هنری مهندسی است که درهای بسیاری از فرصتها را می گشاید اما به هیچ وجه راه حل نهایی یا بهترین راه حل ساخته شده نیست. “
اگرچه ممکن است استورنتا ساتوشی ناکاموتو نباشد ، اما کار او برای بیت کوین و کل زمینه رمزنگاری اساسی بود.
چکیده خبر
ساتوشی ناکاموتو خالق واقعی بلاک چین نیست. ساتوشی ناکاموتو از Scott Stornetta در ساخت بلاکچین الهام گرفته است-ناکا به معنی مرکز و موتو به معنی منشاء میباشد- اولین شبکهی بلاک چین جهان۱۳ سال پیش از پیدایش بیت کوین وجود داشته است-هم اکنون این سوال وجود دارد ایا دولت امریکا سازنده اصلی بلاکچین و بیت کوین است؟-Scott Stornetta ادعای کریک رایت را مبنی بر اینکه من خالق بیت کوینم را رد کرد- Scott Stornetta گفت من خالق بیت کوین نیستم-
دیدگاه شما