روش های قیمت گذاری کالا و خدمات
قیمت گذاری کالا و خدمات همیشه یکی از مهمترین مباحث در دنیای فروش و بازاریابی بوده و هست. نحوه قیمت گذاری محصول و خدمت، از عواملی است که حتی می تواند میزان موفقیت یک کسب و کار را تحت تاثیر قرار دهد. روش های قیمت گذاری کالا در حسابداری در واقع فرآیندی است که طی آن ارزش کالا یا خدمات به طور دستی یا اتوماتیک مشخص می شود. تاثیر نحوه قیمت گذاری به حدی برای یک کسب و کار اهمیت دارد که می تواند میزان فروش و میزان سود یک واحد اقتصادی را کاملا دستخوش تغییر کند.
در این مقاله قصد داریم به طور دقیق در مورد قانون قیمت گذاری کالا و خدمات، استراتژی و روش های قیمت گذاری توضیح دهیم. تا پایان این مقاله با آموزش قیمت گذاری محصول و خدمات آشنا شده و با توجه به توضیحات ارائه شده از آن ها در قیمت گذاری محصولات و خدمات خود بهره ببرید. اما قبل از هر چیز بد نیست به این موضوع بپردازیم که چرا قیمت گذاری کالا و خدمات اینقدر اهمیت دارد؟
چرا قانون قیمت گذاری کالا و خدمات موضوع مهمی است؟
در میان مفاهیمی که در دنیای بازاریابی از آن ها یاد می شود، قیمت گذاری محصولات و خدمات مهمترین مبحث است. چرا که قیمت گذاری خدمات و کالا تنها عاملی است که به صورت مستقیم درآمد ایجاد می کند. با آموزش حسابداری، درک بهتری از نقش تعیین قیمت بر درآمد خواهید داشت.
فرض کنید قصد دارید 2 محصول مشابه را با هم مقایسه کنید. اولین عاملی که در این مقایسه به آن توجه می کنید چه عاملی است؟ قیمت!
قیمت اولین عاملی است که به آن توجه می شود و هر نگاهی استراتژی اقدام قیمت که قرار است به یک محصول شکل بگیرد از همین اول کار شروع می شود. در واقع حساسیت فرایند قیمت گذاری به این شکل است که اگر در آن اشتباهی رخ دهد می تواند به طور کلی یک محصول، خدمت یا حتی سود و اعتبار کسب و کاری را نابود کند.
علاوه بر این، روشهای قیمت گذاری خدمات در مباحث حسابداری خدماتی نیز تاثیر مهمی دارد و نباید از آن غافل استراتژی اقدام قیمت شد. در همین حال نحوه قیمت گذاری محصول نیز در فرآیندهای حسابداری تغییرات مهمی ایجاد می کند.
چگونه قیمت گذاری کنیم؟ مهمترین نکته در فرایند قیمت گذاری
قبل از تعیین قیمت نهایی محصولات و خدمات، باید بعضی از سوالاتی که اهمیت خیلی زیادی دارند را از خودتان پرسیده باشید. این سوالات در پروسه نحوه قیمت دادن به مشتری شامل موارد زیر هستند:
- آیا قیمت محصول و خدماتی که در نظر گرفته اید، مزایا و ویژگی های محصول با قیمت همخوانی دارند؟
- چه زمانی باید در استراتژی قیمت گذاری برای افزایش یا کاهش قیمت محصولات اقدام کرد؟
- چه زمانی بهترین فرصت برای فروش محصولات و خدمات با قیمت ارزان است؟
- تغییر قیمت در محصول یا خدمات چه بازخوردی در بازار خواهد داشت؟
معرفی انواع روش های قیمت گذاری کالا و خدمات
قبل از بیان روش های قیمت گذاری باید استراتژی قیمت گذاری را مشخص کنیم. استراتژی قیمت گذاری بر اساس یک چهارچوب مشخص انواع روش های قیمت گذاری را دسته بندی می کنند. به طور کلی برای قیمت گذاری سه استراتژی وجود دارد:
- قیمت گذاری کالا و خدمات بر اساس قیمت تمام شده (بر حسب هزینه)
- قیمت گذاری بر پایه ی میزان تقاضا (بر اساس بازار)
- قیمت گذاری بر مبنای رقابت (بر اساس ارزش کالا در ذهن مشتری)
هر کدام از این 3 استراتژی کلی، روش های قیمت گذاری مختلفی را در زیر مجموعه خود دارد که در ادامه به طور خلاصه به آن ها اشاره می کنیم.
1 – قیمت گذاری بر اساس قیمت تمام شده (بر اساس هزینه)
در استراتژی قیمت گذاری براساس قیمت تمام شده، روشی ساده را در پیش می گیریم. هزینه های تولید را جمع می کنیم و سودی برای محصول در نظر می گیریم. قیمتی که برای کالا یا خدمت مشخص می شود ترکیبی خواهد بود از هزینه های آن به همراه سودی که برای آن مشخص شده است. این استراتژی از پرکاربردترین استراتژی قیمت گذاری بوده و مورد استفاده بسیاری از کسب و کارها نیز هست. البته محاسبه هزینه ها و قیمت تمام شده محصولات ممکن است در برخی موارد دشوار باشد، به همین دلیل استفاده از یک نرم افزار مالی می تواند کمک زیادی به حل این مسئله کند.
در این استراتژی، میزان سودی که برای یک محصول در نظر گرفته می شود نیز بر اساس نرخ بازگشت سرمایه آن صنعت محاسبه می گردد. برای مثال اگر در صنعت پوشاک نرخ بازگشت سرمایه 30 درصد باشد، مجموع هزینه و 30 درصد بابت نرخ بازگشت سرمایه قیمت کالا را مشخص خواهند کرد.
معمولا بسیاری از خرده فروشی و عمده فروشی از این فرایند قیمت گذاری استفاده می کنند. راستی اگر خرده فروش و عمده فروش محصولات هستید و مباحث مدیریت انبار برایتان اهمیت دارد پیشنهاد می کنیم با نرم افزار انبار سپیدار آشنا شوید.
2 – قیمت گذاری بر اساس میزان تقاضا و وضعیت بازار
وضعیت بازار و میزان تقاضا همیشه مهمترین عامل در نحوه قیمت گذاری کالا و خدمات بوده و هستند. میزان تقاضا برای یک محصول می تواند تحت شرایطی مختلفی متغیر باشد. برای مثال ممکن است تقاضا برای یک محصول به خاطر ارزش خاصی که مشتریان برای محصول قائل هستند یا عدم آشنایی مشتریان با محصولات دیگر متفاوت باشد.
در اقتصاد کشور ما نیز چنین روشی برای قیمت گذاری حاکمیت اصلی را دارد. میزان تقاضا و وضعیت بازار در بسیاری از موارد عامل اصلی برای قیمت گذاری کالا و خدمات هستند. این استراتژی قیمت گذاری معمولا زمانی استفاده می شود که مشتریان نسبت به قیمت حساسیت کمی داشته باشند و استراتژی اقدام قیمت یا چاره ای نداشته باشند جز اینکه با قیمت محصول کنار بیایند.
3 – قیمت گذاری بر اساس رقابت و ارزش کالا در ذهن مشتری
در این استراتژی قیمت گذاری رقبا مهمترین عامل در قیمت گذاری خدمات یا محصول به شمار می روند. در این قیمتگذاری به جای توجه به میزان تقاضای یک محصول یا هزینه های انجام شده برای آن، به عامل رقابت تمرکز می شود. رقابت یک محصول از نظر قیمت با رقبای دیگر تاثیر زیادی در ارزش و قیمت گذاری کالا از نگاه مشتری دارد.
برای مثال اگر از استراتژی قیمت گذاری بر اساس رقابت استفاده کنید و روش قیمت گذاری رهبر را برای محصول خود انتخاب کنید و این کار را به درستی انجام دهید می توانید ارزش کالا را در ذهن مشتری بالاتر ببرید.
آشنایی با مدل های قیمت گذاری کالا و خدمات؛ عوامل تعیین کننده نحوه قیمت گذاری
اما علاوه بر استراتژی ها و روشهای قیمت گذاری کالا، بد نیست با مدل های قیمت گذاری نیز آشنا شوید. مدل های قیمت گذاری، رویکردهایی در تعریف قیمت گذاری هستند که پس از توجه به 3 عنصر اصلی میزان تقاضا، قیمت تمام شده و رقابت، می توانید یکی از آن ها یا ترکیبی از آن ها را برای قیمتگذاری به کار بگیرید.
در این میان پیشنهاد می کنیم که اگر به دنبال یک نرم افزار مالی حسابداری مناسب برای فروشگاه می گردید در مورد امکانات نرم افزار فروشگاهی سپیدار بیشتر بخوانید.
در ادامه به این مدل های قیمت گذاری اشاره می کنیم.
- قیمت گذاری نفوذی
- قیمت گذاری اقتصادی
- قیمت گذاری فریمیوم
- قیمت گذاری روانی
- قیمت گذاری سرشیرگیری
- قیمت گذاری گرفتار کننده
- قیمت گذاری پویا – بر مبنای زمان
- قیمت گذاری بر مبنای بازار
- قیمت گذاری مجموعه ای
- قیمت گذاری جغرافیایی
- قیمت گذاری بالا
- قیمت گذاری رهبری محصول / کیفیت
روش کره گیری (سرشیرگیری) در قیمت گذاری چیست؟
در پایان بد نیست به یکی از مهمترین مدل های قیمت گذاری بپردازیم. روش سرشیرگیری یکی از پرکاربردترین مدل های قیمت گذاری محسوب می شود. روش کره گیری که یکی از استراتژی های قیمت گذاری محسوب می شود ارتباط مستقیمی با انحصار در ارائه محصول یا خدمت مورد نظر دارد. زمانی که محصول شما رقیبی ندارد، آن را با قیمت بالا به بازار ارائه می کنید، سپس زمانی که محصول یا خدمت شما رقیبی پیدا کرد قیمت را کاهش می دهید.
آنچه باعث می شود این استراتژی قیمت گذاری یک راهبرد منطقی به نظر برسد این است که معمولا برای چنین محصولی تقاضای زیادی وجود ندارد که بخواهیم با قیمت پایین بخش زیادی از این تقاضا را جذب کنیم. طبق تجربیات، این روش در نحوه قیمت گذاری کالا و خدمات جدید کارآمدی لازم را دارد.
سوالی در مورد روش های قیمت گذاری کالا و خدمات دارید؟ از ما بپرسید!
در این مقاله در مورد روش های قیمت گذاری کالا و خدمات صحبت کردیم. اگر هنوز سوالی درباره این مبحث یا مفاهیمی چون حسابرسی بیمه، مالیات شرکتها و اظهارنامه دارید، خوشحال میشویم نظر خود را با ما در میان بگذارید. همکاران ما به سرعت به تمامی سوالات و نظرات پاسخ استراتژی اقدام قیمت داده و شما را راهنمایی خواهند کرد.
سیو سود در بورس چگونه انجام می شود؟
به سادگی میتوان حدس زد که هدف همه افراد برای ورود به عرصه بورس و فرابورس کسب سود بیشتر است سهامداران با انجام معاملات گوناگون و متحمل شدن ریسک های زیاد قصد کسب سود بیشتر را دارند. کسب سود در هر زمینه ای برای افراد و به خصوص در بازار بورس برای سرمایه گذاران و سهامداران عملی شیرین و دلچسب است که شاید اصلا عمده ترین دلیلی که افراد عادی اقدام به گرفتن کد بورسی و ثبت نام در سامانه سجام میکنند همین کسب سود بیشتر در زمان کوتاه تر در بازار بورس و فرابورس است. سیو سود یکی از اقداماتی است که سرمایه گذاران و سهامداران بزرگ به منظور کسب سود بیشتر یاد می گیرند و انجام می دهند. اگر به صورت خیلی خلاصه و ملموس بخواهیم سیو سود را توضیح دهیم باید بگوییم همان طور که از نام سیو سود مشخص است سیو سود به معنی نگه داشتن یا حفظ کردن سود است و زمانی اتفاق می افند که یک سرمایه گذار یا سهامدار با خرید یک سهام و بدست آوردن سود مورد قبول اقدام به فروش سهام می کند تا از ضرر بیشتر و از دست دادن سود جلوگیری کند. اما سیو سود چگونه است و سیو سود در بورس چگونه انجام می شود؟ و فرمول سیو سود چیست؟
مواردی که در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرند:
سود به چه معناست؟
سیو سود در بورس چگونه انجام می شود؟
استراتژی های مختلف سیو سود
سود در بورس به چه معناست؟
سود به چه معناست؟
به منظور پاسخ دادن به سوال ” سیو سود در بورس چگونه انجام می شود؟” باید یک معنی واضح و روشنی از سود در بورس و بازار سرمایه را بیان کنیم. سود در واقع به معنی یک نوع فایده مالی برای افراد می باشد و زمانی اتفاق می افتد که مجموع درآمد های شرکت مورد نظر از مجموع هزینه های آن بیشتر باشد و در این صورت است که سود به مالکان سهام آن شرکت تعلق می گیرد. اما سوال اساسی این است که ” سیو سود در بورس چگونه انجام می شود؟”
سیو سود در بورس چیست و چگونه انجام می شود؟
سیو سود در بورس به چه معناست؟ سیو سود یکی از راهکارهای محدود کردن ریسک محسوب میشود که از فرمول خاصی برخوردار است. سرمایه گذاران و سهامداران هدفمند، به منظور کسب سود بیشتر آموزش های زیادی مانند تحلیل تکنیکال و فاندامنتال را فرا می گیرند و سعی در به روز نگه داشتن دانش خود برای کسب سود بیشتر می کنند اما گاهی یک سری از تغییرات مثل: تغییر سیاستهای آنی اقتصادی و یا ایجاد شرایط محیطی متفاوت و از این قبیل مسائل باعث میشود که هر سهامدار یا سرمایه گذار حرفه ای با مشکل مواجه شود. یکی از عواملی که به هیچ عنوان نمیشود در کار و مخصوصا در بازار بورس کنترل کرد و به صفر رساند ریسک است. در سیو سود در بورس باید دانست که چه زمانی بهترین موقع برای فروش سهام مدنظر است. به عبارتی سیو سود بدین معناست که مقدار سود مورد نظر برای سهامدار حاصل شده باشد. هنگامی که ریسک از دست دادن سود حاصل شده به کمترین میزان خود برسد بهترین زمان برای سیو سود می باشد.
سیو سود یعنی اینکه وقتی یک سهم را میخریم و سود مناسبی از آن سهم بدست می آوریم اقدام به فروش مقداری از سهم کنیم تا در صورت منفی شدن سود ما از بین نرود. به عنوان مثال شما اقدام به خریدن سهمی میکنید و به ارزشمندی آن سهم اعتقاد دارید بعد از اینکه سهم به سود قابل توجهی رسید این امکان وجود دارد که با یک مقاومت رو به رو شود اما شما مطمئن نیستید که این سهم بتواند مقاومت را رد کند. در این حالت استراتژی سیو سود به شما کمک می کند ریسک معامله خود را کاهش دهید. شما می توانید استراتژی اقدام قیمت به اندازه مبلغ خرید از سهم خود نگه دارید و مابقی را به فروش برسانید.
در واقع زمانی که شما اقدام به سیو سود می کنید اگر سهم منفی بخورد میزان ضرر شما کمتر می شود. همچنین شما می توانید در صورت پایین آمدن قیمت سهم اقدام به خرید پله ای کنید و سهم را در قیمت پایینتر خریداری کنید.
سیو سود که به آن سر رسز سود نیز می گویند یکی از روش های فروش سهام است که در این روش سهامی را میفروشیم که قیمت آن بالاتر از قیمت خرید ما می باشد یا به عبارتی در سهم مورد نظر در سود هستیم. سیو سود به معنی رسیدن به سود ذهنی و یا رسیدن به مقداری از سود می باشد که از نظر تحلیل تکنیکال و بنیادی بعید است رشد بیشتری در انتظار سهم باشد. در این حالت بهتر است طمع نکنیم و به اندازه اصل سرمایه به فروش برسانیم.
افراد برای سیو سود در بورس میتوانند دیدگاه های مختلفی داشته باشند و به واسطه هر کدام از این دیدگاه ها عملی متفاوت را انجام دهند و استراتنژی های سیو سود متفاوتی را در پیش بگیرند.
استراتژی های مختلف سیو سود
استراتژی های مختلف سیو سود
اینکه سیو سود در بورس چگونه انجام می شود؟ تا اندازه زیادی به استراتژی فرد معامله گر و یا به عبارتی فرمول سیو سودی که هر شخص استفاده می کند بستگی دارد. در ادامه به روش های مختلف سیو سود اشاره می کنیم تا بتوانید تشخیص دهید که بهترین زمان سیو سود چه زمانی است؟
1. دیدگاه کوتاهمدت سیو سود:
افرادی که دیدگاه کوتاه مدت در سیو سود دارند سهمی را که خریداری کرده اند بین 3 هفته تا 3 ماه انتخاب می کنند و اقدام به فروش می کنند و با استفاده از دو مفهوم حمایت و مقاوت میتوانند زمان مناسب برای خرید یا فروش سهام را متوجه بشوند البته میتوانند با استفاده از دانش های تکنیکال متوجه بهترین زمان سیو سود شوند.
2. دیدگاه میان مدت سیو سود :
برای افرادی که به سیو سود یک دیدگاه میان مدت دارند بین بازه زمانی 2 الی 6 ماه باید برنامه ریزی کنند.
اینگونه از سرمایه گذاران و سهامداران باید سود سهام را فروخته و اصل سرمایه را نگهداری کنند دیدگاه میان مدت سیو سود برای افرادی که میخواهند ریسک متوسطی را بپذیرند مناسب است.
3. دیدگاه بلند مدت در سیو سود:
همانطور که از اسمش مشخص است برای سرمایه گذاران و سهامدارانی مناسب است که برنامه ریزی 6 ماه تا یک سال دارند. با خرید چنین سهمی بایستی تریدرها بدانند که نوسانات قیمتی کوتاهمدت در سیو سود تاثیری ندارد و میتوانند با اندکی صبر در طولانی مدت به هدف قیمتی خود برسند. در این حالت فروش سهم اصلا اتفاق نمیافتد و افراد در بلند مدت سیو سود قابل توجهی خواهند داشت در کنار اینکه اصل سرمایه آنها نیز ارزش ذاتی بالایی پیدا میکند.
اما زمانی پیش می آید که افراد تمایلی به انجام هیچ یک از این 3 روش در سیو سود ندارند که در این صورت روش های زیر توصیه میشود:
- هنگامی که سرمایه گذار یا سهامدار دارای یک سهام خاص است و در شرایطی است که سهام در صف خرید قفل شده است و روند آن رو به رشد و افزایش است بهتر است که سهام را نگه داشته و به فروش نرسانید تا صف خرید بریزد.
- اصطلاحاتی مانند مقاومت و حمایت وجود دارد که اگر سهم مورد نظر یک سهامدار یا سرمایه گذار به مقاومت رسید اما از روند آن اطمینان حاصل نکرده بود بهتر است که نصف آن سهم را فروخته و اگر در ادامه سهم نزولی شد و ریزش کرد باید سهم را در نقاط حد ضرری ک برای خود تعیین کرده بودید بفروشید.
وقتی یک سهم در موقعیتی قرار می گیرد که شما اطمینان به رشد بیشتر آن در کوتاه مدت ندارید یا به اصطلاح تکنیکالی سهم به محدوده مقاومتی خود رسیده باشد ولی آینده خوبی را برای آن سهم متصور هستید دو حالت پیش می آید:
1) سهم از این محدوده عبور می کند و شما می توانید در یک فرصت مناسب مجددا سوار سهم شوید.
2) سهم نمی تواند از این محدوده عبور کند و شروع به اصلاح می کند و معمولا اگر سهمی با یک مواقت روبرو شود یک سوم مسیر را برمی گردد و اصلاح می کند و شما این فرصت را دارید که با مبلغی که از سیو سود بدست آورده اید سهم را دوباره خریداری کنید.
ربات تحلیلگر ارزهای دیجیتال
ربات تحلیلگر ارزهای دیجیتال سهام بین، یه داشبورد معاملاتی برای شناسایی تحرک های ارزهای دیجیتال می باشد که در 24 ساعت هر روز، به جای شما تمام ارزهای بایننس را تحلیل کرده، و با بررسی استراتژی های خرید و فروش به بیشتر سود کردن شما در بازار ارز دیجیتال کمک می کند.
این ربات به صورت اتوماتیک هر دقیقه، ارزهای دیجیتال را بررسی و استراتژی های بوجود آمده را در هر ارز در معرض دید شما قرار می دهد و شما میتوانید تصمیم بهتری در انتخاب ارز دیجیتال داشته باشید.
ربات تحلیلگر ارز دیجیتال با استفاده از هوش مصنوعی و استراتژی های معاملاتی
بررسی بیش از 900 ارز دیجیتال بایننس در کسری از ثانیه، فقط با یک کلیک ارز مورد نظرتون رو بررسی و سپس تصمیم گیری خرید کنید.
شما میتوانید 2 روز به صورت کاملا رایگان استراتژی های این ربات تحلیلگر را بررسی کنید، و سپس اقدام به تهیه پنل یکساله این ربات نمایید.
مزایای ربات تحلیلگر ارز دیجیتال:
💢 تحلیل 900 ارز دیجیتال در کمتر از 3 ثانیه (سرعت فوق العاده)
💢 داشتن استراتژی های معاملات زیاد
💢 چهارچوب های زمانی مختلف در تحلیلگر
💢 بروزرسانی دقیقه ای برای معامله گران حرفه ای و نوسانگیر
💢 فیلترهای مختلف برای بررسی ارزهای دیجیتال
💢 بیش از 900 ارز دیجیتال بایننس و بروزرسانی ارزهای دیجیتال جدید
💢 داشتن جفت ارزهای مختلف هر ارز
لیست استراتژی های معاملاتی ربات تحلیلگر:
💢 ایچیموکو Ichimoku
💢 الگوها
💢 الگوهای کندل استیک
💢 اندیکاتورها
💢 میانگین متحرک ساده Simple Moving Average
💢 میانگین متحرک نمایی Exponential Moving Average
داشتن این همه استراتژی و امکانات فیلتری با هزینه های سنگین فقط میسر می باشد، که سهام بین این امکانات را برای کلیه کسانی که علاقمند به سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال هستند فراهم کرده است تا از سردرگمی در محاسبات جلوگیری شود، و بتوانند انتخاب بهتری داشته باشند.
دیگه تصمیمش با خودتون هست که یک ربات هوشمند، ارزهای دیجیتال را برای شما تحلیل کند، و نتیجه را در اختیار شما قرار دهد، یا اینکه با استفاده از سیگنال های بدون کاربرد اقدام به سرمایه گذاری در ارزهای دیجیتال کنید، و سرمایه خودتان را دستخوش نابودی کنید.
شما میتوانید 2 روز به صورت کاملا رایگان استراتژی های این ربات تحلیلگر را بررسی کنید، و سپس اقدام به تهیه پنل یکساله این ربات نمایید.
سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی
در این مقاله به سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی می پردازیم . به نواحی سقف قیمتی که فروشندگان از رشد بیشتر قیمت ممانعت می کنند و باعث نزول قیمت و ریزش آن ناحیه مقاومتی گفته می شود و از طرفی به نواحی کف قیمتی که خریداران با توجه به ارزندگی از افت بیشتر یک نماد جلوگیری می کنند و از آن نقطه ، نماد یا ارز یا هر کالایی به سمت مقادیر مثبت صعود می پیدا می کند ناحیه حمایتی می گویند
به طور کلی در تمامی نواحی که از افت قیمت ممانعت میشود ناحیه حمایتی گفته می شود و به تمام نواحی که از رشد و صعود بیشتر قیمت ممانعت میشود مقاومت گفته میشود
در تعریف فنی و تکنیکالی، پایین ترین قیمت در یک موج نزولی را حمایت می گوییم ، محدوده حمایتی محدوده ای است که در آن خریداران به اندازه کافی تمایل به خرید دارند و از فشار فروش جلوگیری می کند. نتیجه این اتفاق این است که قیمت به سمت بالا بر می گردد و از قدرت نزولی آن کاسته می شود.
مقاومت اما برعکس حمایت است یعنی محدوده یا ناحیهای از قیمت که در آن جمیع معاملهگران متفق القول عقیده بر عرضه یا فروش آن دارند و قیمت در آن نقطه به سختی صعود می کند یا اصلاً صعود نمی کند
سطح حمایتی را معمولاً از موج نزولی قبلی شناسایی میکنند و سطح مقاومتی را از موج صعودی قبلی.
بر روی شکل به صورت کامل برایتان نمایش داده ام
حمایت و مقاومت چیست و 2 استراتژی معاملاتی
اما در این بین ناحیه دیگری هم داریم به نام ناحیه فیلیپ یا تغییر ماهیت داده شده
ناحیه فیلیپ یا سطح فیلیپ
ناحیهای است که قبلا مقاومت بوده اما در روی آن معامله گران به این نتیجه رسیدند که این سطح مقاومتی را با خریدهای بیشتر به سمت بالا بشکنند و به سطح بالاتر از آن برسند مانند همان پرنده که تصمیم گرفت سقفش را بشکند و به آسمان برود
حال آن ناحیه مقاومتی که شکسته شده است هم اکنون به سطح حمایتی تبدیل می شود.
به این ناحیه تغییر ماهیت داده شده می گویم یک سطح فیلیپ ! سطح فیلیپ مقاومتی است که به حمایت تبدیل شده یا حمایتی است که به مقامت تبدیل شده و در هر دو صورت اسمش فیلیپ است
نکته خیلی مهم بر روی سطوح معاملاتی چه حمایتی و چه مقاومتی این است که ما معمولاً
سه دسته معامله گر داریم :
معامله گرانی که از قبل خرید کردند و با قیمت به سطح شما رسیدند
معامله گرانی که هیچ نظری ندارند تا قیمت از این سطح عبور کند و سپس تصمیم بگیرند
معامله گران که قصد فروش نماد خود را دارند استراتژی اقدام قیمت
حال چه اتفاقی می افتد ؟
ماهیت و رفتار شناسی در حمایت و مقاومت
دسته اول کسانی هستند که خریدهای خود را انجام دادهاند و قیمت به سطح بالاتری رسیده است مثلاً سطح مقاومتی بالاتر ، حال خریداران قبلی افسوس خوردند که چرا ما بیشتر از این نماد نخریدیم پس مایلند همچنان تعداد بیشتری از این نمادها خریداری کنند. سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی
دسته دوم کسانی بودند که در همان سطح حمایتی خرید خود را انجام دادهاند و در این سطح مقاومتی که تازه قیمت بهش رسیده و سطح بالاتری است اما اینکه ریسک شان را کاهش دهند و قسمتی را بفروشند
تقابل بین این دو گروه خریداران اصطلاحاً طمعکار و فروشندگان ریس گریز باعث شکستن آن سطح مقاومتی میشود یا نشکستن آن سطح مقاومتی .
اگر خریداران قدرت بیشتری را در خرید داشته باشند نمادهای آن فروشندگان ریسک گریز را میخرند و سطح مقاومتی پیش رو میشکند و قیمت بالای آن تثبیت میشود سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی
اگر فروشندگان ریسک گریز تعداد زیادی از سهام خود را بفروشند که سهامداران نتواند همه آن را جمع کنند قیمت توانایی بالا رفتن از آن سطح مقاومتی را نخواهد داشت و به لول های پایین تری بر خواهد گشت
این ماهیت رفتار بر روی حمایت ها هم به این شکل است اگر افرادی که احساس میکنند بازار ارزندگی خیلی خوبی داره نتوانند جلوی افرادی که معتقدند بازار از ارزش خوبی برخوردار نیست و مایل به فروش سهامشون هستند غلبه کنند ناحیه حمایتی از بین نخواهد رفت ،
ولی اگر افرادی که احساس میکنند ارزندگی بازار در این نقطه حمایتی بسیار خوب است بتوانند تمام سهام افراد فروشنده را خریداری کنند و در همانجا حس ارزندگی را به بازار القا کنند بازار از همان نقطه حمایت شده و به سمت بالا برمی گردد
بر روی سطوح حمایتی و مقاومتی با بررسی سه پارامتر می توان فهمید که الان اوضاع در چه وضعی است سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی
سه پارامتر مهم بر روی سطوح حمایت و مقاومت
پارامتر زمان ، حجم معاملات و چگونگی انجام معاملات
پارامتر زمان که چه مدت طول کشید تا قیمت از آن سطح به سمت بالا یا پایین حرکت کند
پارامتر حجم به آن معنا که چه مقدار از سرمایه و پول در آن صد جا به جا شد
و چگونگی انجام معاملات به ما می گوید که آیا این حجم از معاملات به سمت خریداران بود یا به سمت فروشندگان
هرچه قیمت بر روی یک سطح حمایتی و مقاومتی بیشتر درجا بزند نشان از اهمیت آن سطح دارد و به ما میگوید که اگر به هر دلیل قیمت از روی این سطح حرکت کرد مدت زمان زیادی خریداران و فروشندگان با هم جنگیده اند تا به یک نقطه مشترکی رسیدند که آیا این نماد صعودی است یا نزولی!!
رسیدن به این نقطه مشترک فکری که باعث حرکت قیمت به یک سمت می شود شاید ماه ها طول بکشد هرچه این زمان بیشتر طول استراتژی اقدام قیمت بکشد آن سطح معتبرتر است
اما تثبیت و نفوذ قیمت در سطوح چطور بررسی می شود ؟
در بازار ایران تثبیت به معنای نفوذ قیمت بیش از 7 درصد پایین تر یا بالاتر از سطوح است
یعنی وقتی می گوییم قیمت بالای سطح مقاومتی تثبیت شده است حداقل باید به اندازه 7 درصد قیمت پایانی نفوذ کرده باشد
مثلا اگر قیمت نماد خودرو ۴۰۰ تومان است و به سطح ۴۰۰ تومانی رسیده است باید حداقل به اندازه 28 تومن از سطح مقاومتی فاصله بگیرد تا بگوییم سطح مقاومتی شکسته است ! این عدد به صورت تقریبی و حداقل است
یکی دیگر از شرایط نفوذ میتوان پارامتر زمانی دانست یعنی آنکه مثلاً دو روز قیمت پایانی فلان سهم بالاتر از سطح موردنظر بسته یا پایین تر از سطح مورد نظر بسته شود
از تعاریف حمایت و مقاومت که بگذریم به انواع حمایت و مقاومت می رسیم
انواع حمایت و مقاومت
حمایت ها و مقاومت ها به سه دسته تقسیم می شوند حمایت ها و مقاومت های مقطعی
حمایت ها و مقاومت های اندیکاتور ای
حمایت ها و مقاومت های اعداد رند
حمایت و مقاومت های مقطعی که توضیحاتش را در بالا دادیم به دو دسته داینامیک و استاتیک تقسیم می شوند داینامیکا مانند حمایت ها و مقاومت هایی هستند که بر روی خط روند ها رسمی شوند این حمایت و مقاومت ها شناور بوده و همراه قیمت حرکت می کند
سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی
از طرفی حمایت ها و مقاومت های استاتیک سطوحی هستند که در گذشته در آن نقاط داد و ستد شدت گرفته و یا خریدار و فروشنده جنگ و جدال داشتند به این نواحی استاتیکی گفته میشود
سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی
حمایت و مقاومت های اندیکاتور ای سطوحی هستند که توسط اندیکاتور ها تشکیل می شوند مثلاً اگر مووینگ اوریج ۲۰ را بر روی چارت فعال کنیم می بینیم که هرگاه کندل ها به خط اندیکاتور میرسند رفتاری به شکل حمایت و مقاومت از خود نشان می دهد و وقتی که آن را به سمت بالا یا پایین می شکنند رفتاری فیلیپ گونه به خود میگیرد
حمایت و مقاومت اندیکاتوری
حمایت و مقاومت اندیکاتوری
حمایت و مقاومت اندیکاتوری
نوع سوم نیز اعداد روند بر روی چارت هستند مثلاً دلار ۲۰ هزار تومانی عدد روندی است که هرگاه چارت به آن رسید رفتاری حمایت گونه یا مقاومت گونه به خود گرفت یا مثلاً سکه ۱۰ میلیون تومانی اینگونه بود و یا مثلاً شاخص یک میلیونی رفتاری مانند آنها داشتد . سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی
بر روی تمامی این سطوح حمایتی و مقاومتی ما دو رفتار از بازار شاهدیم :
رفتار اول به این صورت است که کلیت بازار به یک نظر اجمالی قبل از رسیدن به آن است رسیده و آن سد را پر قدرت به یک سو میشکند و رفتار دوم جدال بر سر خریداران یا همان گاو و خرس هاست که باعث ایجاد نوساناتی در آن محدوده می شود. سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی
استراتژی اول معاملات بر روی حمایت و مقاومت
اما رفتار سوم طولانی شدن جدال بین گاوها و خرس های بازار است که باعث ایجاد یک روند خنثی و یا ساید در آن ناحیه می شود و بهترین و امن ترین پوزیشن معاملاتی را در اختیار شما قرار میدهد
زیرا شما صبر می کنید و هر طرف که بزرگان بازار اقدام به حرکت کردند وارد معامله می شوید، بدون اینکه احتیاج به پیش گویی و تحلیل داشته باشید زیرا مطمئنید که بزرگان بازار در آن ناحیه خنثی و ساید تصمیمشان قطعی است
استراتژی دوم معاملات بر روی حمایت و مقاومت
همانطور که گفته شد وقتی قیمت به این سطوح می رسد یا آن را می شکند و یا از آن سطوح بر می گردد،یکی بهترین استراتژی هایی که میتوان در این نقاط بهره برد این است که صبر کنید از یک طرف سطح بشکند و تغییر ماهیت دهد که قبلاً فیلیپ نامیدیم . سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی
پولبک چیست ؟
در ۷۰ درصد مواقع قیمت بعد از اینکه این سطوح را می شکند به آن برمی گردد و دوباره ادامه مسیر می دهد این برگشت به سطح را پولبک می گویند
از امن ترین معاملات و موفق موفقیت آمیز ترین پوزیشن ها معاملات بر روی پولبک است
فرض کنید قیمت روندی را به سمت سطح استراتژی اقدام قیمت مقاومتی طی کرده است شما صبر میکنید سطح مقاومتی به طور قطعی شکسته و قیمت تثبیت شود بعد از اینکه سطح شکسته شد این سطح تبدیل به یک سطح حمایتی شده و دوباره قیمت به آن برمی گردد شما می توانید بر روی این حمایت وارد پوزیشن خرید شوید
استراتژی سوم معاملات بر روی سطوح
استراتژی سوم معاملات بر روی سطوح استبه صورت است که شما معتقدید که این سطح نمی شکند و دارای پتانسیل مقاومتی یا حمایتی بالایی است لذا اردر و سفارش خود را در جهت عکس روند بر روی آن سطح قرار میدهید
مثلاً اگر قیمت سکه در حال رسیدن از هشت میلیون به ده میلیون می باشد و شما احتمال بیشتری می دهید تا سکه بعد از رسیدن به قیمت 10 تومن سریعا به سطح ۸ میلیون برمیگردد اردر های خود را بر روی عدد ده میلیون قبل از رسیدن قیمت قرار می دهید
به این نوع معاملات و سفارش گذاری پندینگ اردر گفته می شود که در مقاله ای کامل به آن می پردازم
این حالت از حالت قبلی پر ریسک تر است زیرا در حالت اول شما صبر می کنید تا بازار تصمیمش را نسبت به سطح بگیرد و سپس وارد معامله می شوید اما در این حالت شما کمی چاشنی پیشگویی را همراه با معاملات خود کرده اید البته گاهاً میتواند سود ده نیز باشد سطوح حمایت و مقاومت و 3 استراتژی معاملاتی
خلاصهای از نقاط و نواحی حمایتی و مقاومتی
*به نواحی سقف قیمتی که فروشندگان از رشد بیشتر قیمت ممانعت می کنند و باعث نزول قیمت میشوند ناحیه مقاومتی گفته می شود
*به نواحی کف قیمتی به خریداران با توجه به ارزش زندگی از افت بیشتر یک نماد جلوگیری می کنند و از آن نقطه نماد یا ارز یا هر کالایی به سمت صعود می پیدا می کند ناحیه حمایتی می گویند
*هر کدام از این سطوح شکسته شود ماهیتش به دیگری تغییر پیدا میکند یعنی سطح مقاومتی که شکسته می شود بعد از عبور قیمت از آن و تثبیت شدن بالای آن سطح به یک سطح حمایتی تبدیل می شود
*همینطور برعکس ناحیه حمایتی که شکسته میشود و قیمت با افت بیشتر از آن عبور می کند وزیر آن تثبیت می شود از آن به بعد به یک سطح مقاومتی تبدیل می شود که به همین راحتی قیمت نمیتواند به بالای آن برگردد
*به این نوع سطوح می گوییم سطوح فیلیپ یا تغییر ماهیت داده شده
استراتژی معاملاتی چیست؟ نحوه انتخاب یک استراتژی موفق
تبدیل شدن به یک معاملهگر موفق هدف همه سرمایهگذاران در بازار سرمایه است. این که پول شما از طریق سرمایهگذاریهایی که انجام میدهید موجب کسب درآمد شود، بسیار جذاب است اما بازار بورس مانند هر نوع سرمایهگذاری دیگر همانطور که از ظرفیت رشد و کسب سود برخوردار است؛ احتمال شکست نیز در آن وجود دارد و میتواند ضررهای سنگینی را در پی داشته باشد. راهکارهای مختلفی برای کنترل ریسک و ضرر و همچنین افزایش سودآوری در بازار بورس وجود دارد که از مهمترین آنها میتوان به داشتن استراتژی معاملاتی اشاره کرد. در این مقاله سعی استراتژی اقدام قیمت بر آن است که بگوییم چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق ایجاد کنیم؟
استراتژی معاملاتی چیست؟
استراتژی در لغت به معنای تعیین هدف و راهبری است. در بازار بورس و بازارهای مالی دیگر، سرمایهگذاران نیاز به استراتژی مالی دارند. اما منظور از استراتژی معاملاتی چیست؟ منظور از این اصطلاح این است که سرمایهگذاران باید بدانند سرمایه خود را در کجا، چه وقت و به چه میزانی هزینه کنند تا بازدهی مثبتی نصیبشان شود. تعیین استراتژی به آسانی تعریف معنای آن نیست. سرمایهگذار باید بازار را بشناسد، از اوضاع اقتصادی کشور با خبر باشد، بتواند آینده را پیشبینی کند و در نهایت بهترین تصمیم را بگیرد. برای تعیین استراتژی معاملاتی، معمولا از روشهای تکنیکال یا بنیادی یا ترکیبی از هر دو استفاده میشود. با استفاده از این روشها سرمایهگذار میتواند روند بازار را تشخیص دهد و در مورد زمان مناسب ورود و خروج، حجم سرمایه، افق زمانی، انتخاب صنایع و شرکتها و … تصمیم بگیرد.
بهترین استراتژی معاملاتی برای کسب سود بیشتر
همانطور که توضیح داده شد، به ازای هر معاملهگر، یک استراتژی معاملاتی وجود دارد. به عبارت دیگر تعیین استراتژی معاملاتی، به میزان سرمایه، ریسکپذیری معاملهگر، اتفاقات بازار و … بستگی دارد. بهترین استراتژی معاملاتی، شخصیترین استراتژی معاملاتی است. یعنی برنامهای که برای شخص معاملهگر تبیین شده باشد. از طرف دیگر داشتن افق زمانی، شناخت ریسکهای بازار، انتخاب زمان ورود و خروج به سهام، متنوعسازی سبد سرمایهگذاری، خرید صندوقهای سرمایهگذاری و … از جمله مواردی است که در تبیین استراتژی معاملاتی برای کسب سود بیشتر میتواند مورد بررسی قرار گیرد.
چگونه یک استراتژی معاملاتی موفق طراحی کنیم؟
یک معاملهگر حرفهای برای تغییرات و رفتارهای بازار، برنامه مشخص و از پیش تعیینشدهای دارد و هر رفتار غیر قابل پیشبینی آن را مدیریت میکند. به زبان ساده میتوان گفت استراتژیهای معاملاتی مجموعه قوانینی هستند که بر روش کلی معاملهگر در هنگام معامله در بازارهای مالی نظارت دارد و معاملهگر از طریق آن به خرید و فروش سهام میپردازد.
یک معاملهگر تنها با داشتن استراتژی معاملاتی قادر به حفظ سرمایه خود خواهد بود. در غیر این صورت ممکن است به دلیل هیجانی بودن جو بازار، کل سرمایه خود را از دست دهد. بنابراین داشتن یک استراتژی مدون و مکتوب به تمام فعالیتهای معاملهگر نظم میدهد. این مهم از تأثیر هر عامل منفی بر روحیه سرمایهگذار جلوگیری کرده و به او کمک میکند تا با اتکا به استراتژی شخصی خود به معامله بپردازد و دچار احساساتی چون ترس، طمع، خشم و… نشود.
نقش استراتژی معاملاتی در موفقیت معامله گران
بارها گفته شده که بازار بورس بازار پرریسکی است. به این معنی که ممکن است نه تنها سرمایه شما آورده مثبتی نداشته باشد، بلکه اصل ان هم مورد تهدید واقع شود. معاملهگرانی میتوانند در بازار پرنوسان امروز از سرمایه خود محافظت کرده و در قدم بعدی سود کسب کننده که استراتژی معاملاتی داشته باشند. نقش استراتژی معاملاتی در موفقیت معامله گران این است که باعث میشود با شناخت همه جوانب، بهترین تصمیم را بگیرند و در مسیری قدم بردارند که مناسب آنها است. بدون استراتژی معاملاتی مناسب، نمیتوان در بازار بورس به موفقیت دست یافت و این موفقیت را حفظ کرد. حتی در مواردی، امکان از بین رفتن اصل سرمایه نیز وجود دارد. بنابراین سرمایهگذاران باید دانش و مهارت لازم برای تعیین استراتژی را به دست آورند یا از روشهای سرمایهگذاری غیر مستقیم استفاده کنند.
انواع استراتژیهای معاملاتی
استراتژیهای معاملاتی بسیار زیاد هستند و تنوع بالایی دارد به طوری که میتوان ادعا کرد که به ازای هر شخص فعال در بازار سرمایه، یک استراتژی معاملاتی وجود دارد. چرا که اساسا استراتژی معاملاتی سلیقهای است و بر مبنای تشخیص هر سرمایهگذار طراحی میشود.
اما به صورت کلی برای استراتژی معاملاتی میتوان دو روش تحلیلی در نظر گرفت که این دو روش شامل تحلیل تکنیکال یا نموداری و تحلیل فاندمنتال یا بنیادی میشوند. البته هیچ کدام از استراتژیهای معاملاتی در بازار سرمایه بر دیگری ارجحیت ندارند و در اصل ترکیب این دو استراتژی است که میتواند به کسب سود و موفقیت در معامله منتهی شود. در زیر چهار مورد از رایجترین استراتژیهای معاملاتی که بر اساس نمودارهای تکنیکال صورت میگیرد را شرح دادهایم.
- معاملات روزانه: در معاملات روزانه، موقعیتهای خرید در همان روز بسته میشوند. معمولا این نوع استراتژی معاملاتی توسط تریدرهای حرفهای یا بازارسازان انجام میشود.
- معاملات موقعیت: در معاملات موقعیت از نمودارهای بلندمدت (روزانه تا ماهانه) و ترکیب آنها با روشهای دیگر برای تعیین روند فعلی بازار استفاده میشود.
- معاملات نوسانات: معمولا با شکسته شدن روند، معاملهگران نوسانگیر وارد بازی میشوند و با شروع نوسان قیمت، خرید یا فروش میکنند.
- معاملات اسکالپینگ: اسکالپ تریدینگ یا اسکالپینگ یکی از استراتژیهایی معاملاتی زود بازده است و تریدرهای فعال از این روش استفاده میکنند. در این استراتژی اختلاف کارمزدهای خرید و فروش شناسایی و بررسی میشوند.
در چیدن استراتژی بر اساس تحلیل فندامنتال نیز چند اصل اساسی باید در نظر گرفته شود که عبارتند از: صورت مالی، ترازنامه، صورت درآمد، گزارش گردش پول نقد. گفتنی است که این اطلاعات را در رابطه با شرکت مورد نظر خود میتوانید در سایت کدال مشاهده کنید.
مراحل تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق
مراحل تدوین یک استراتژی معاملاتی موفق به صورت زیر است:
۱/ ایجاد یک چارچوب ذهنی حرفهای
تفاوت میان سرمایهگذاران موفق با سایرین علاوه بر آموزش سرمایه گذاری در بورس و استفاده از تحلیل و … استراتژی اقدام قیمت خارج از فضای بازار دقیقاً در ذهن سرمایهگذار است. برای موفقیت در معاملهگری در هر بازاری باید بتوان عواطف و احساسات (ترس، طمع، غرور، خشم و…) خود را شناخت. عقایدی که بر نحوه معاملات ما تأثیر میگذارند را شناسایی کرد و با اصلاح آن، یک چارچوب ذهنی حرفهای ساخت. به کارگیری عوامل روان شناختی میتواند کمک مؤثری در اتخاذ نوع استراتژی معاملاتی داشته باشد.
۲/ انتخاب سبک معاملاتی بر اساس چارچوب زمانی
یکی از مراحل تدوین استراتژی معاملاتی، انتخاب بازه زمانی مناسب است. بازه زمانی مورد نظر سرمایهگذار برای سرمایهگذاری منجر به ایجاد انواع مختلفی از سبکهای معاملاتی میشود. برخی از سرمایهگذاران ترجیح میدهند در بازههای زمانی کوتاه مدت، برخی بازه زمانی میان مدت و برخی در بازه زمانی بلند مدت فعالیت کنند. بنابراین میبایست سرمایهگذاران با تسلط بر عواطف و احساسات خود، به اتخاذ سبک معاملاتی خاص بپردازند. به عنوان مثال اگر معامله در بازار بورس به عنوان شغل دوم یک فرد است، قطعاً نمیتواند چارت را دائم بررسی کند. در این صورت بهتر است استراتژی خود را در بازه های زمانی بزرگتر تعیین کند. از آنجایی که یک استراتژی در دو بازه زمانی نتایج متفاوتی خواهد داشت، اهمیت بازه زمانی و انتخاب سبک معاملاتی برای سرمایهگذاران مشخصتر میشود.
۳/ توانایی یافتن شاخصهای مناسب جهت شناسایی یک روند
توانایی تشخیص معیارهای شروع یک روند نزولی یا صعودی معمولاً دشوار است و سرمایهگذاران تنها با به کارگیری ابزاری نظیر تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال قادر به انجام آن هستند. لذا با کسب مهارت در این زمینه میتوان تشکیل و شروع روند در بازار را تشخیص داد. به عنوان مثال در تحلیل تکنیکال برای شروع روند صعودی، سقفها بالاتر و کفها بالاتر و در روند نزولی سقفها پایینتر و کفها پایینتر میشود.
به طور کلی دیدگاه سرمایهگذاران مبنی بر این که یک روند غالب در بازار وجود دارد، موجب ایجاد نظم در معاملات شده و همین امر منجر به شکلگیری معاملات موفقتری در بازار میشود. مشخص بودن حداقل دو نکته روند کلی بازار و صعودی و نزولی بودن آن.
۴/ بررسی نقاط ورود و خروج یک سهم
تعیین نقطه ورود و خروج مناسب از سهم (زمان مناسب خرید و فروش سهم) در سودآوری معاملات بسیار مؤثر است. برای تعیین قیمت خرید و فروش یک سهم، داشتن برنامه یا استراتژی معاملاتی ضروری است. هر چقدر هم که یک سهم ارزنده باشد، ورود و خروج از سهم باید بر اساس استراتژی معاملاتی تعیین شود، قیمت مناسب آن بررسی شده و سپس برای ورود یا خروج آن تصمیم گرفت. به عنوان مثال یک تحلیلگر تکنیکالی را در نظر بگیرید که بر اساس حرکت قیمت سهم در یک کانال صعودی اقدام به خرید و فروش میکند. این تحلیلگر زمانی که قیمت سهم به کف کانال یا همان سطح حمایتی سهم برخورد کند، سهم را میخرد.
به نظر میرسد تعیین یک نقطه مناسب برای خرید سهم نباید صرفاً با تحلیل تکنیکال صورت بگیرد و در کنار آن باید روند حرکتی سهم و رفتار خریداران و فروشندگان نیز در نظر گرفته شود تا تأییدی برای خرید صحیح سهم باشد. همچنین برای تعیین قیمت فروش هم میتوان از مقاومتهای استاتیک و داینامیک در بازار استفاده کرد. یعنی هنگام رویارویی با یک مقاومت، شرایط عرضه سهم توسط فروشندگان بررسی شود تا بتوان تصمیم درست اتخاذ کرد. عدهای از سرمایهگذاران هم برای کسب حداکثر سود و از طرفی کاهش میزان ریسک، از فروش پلهای و عدهای هم از تکنیک تریل کردن استفاده میکنند.
۵/ تعیین از پیش تعیین شده حد سود و ضرر
این مرحله وابسته به مرحله نقطه ورود و خروج از سهم است. حد سود به محدودهای از قیمت گفته میشود که سرمایهگذار بر اساس تحلیلی که بر روی سهم انجام میدهد آن محدوده را برای ذخیره سود و خروج از سهم مناسب پیشبینی میکند. چنانچه قیمت سهم بر خلاف تحلیل و پیشبینیهای معاملهگر محقق شده و قیمت کاهش پیدا کند. محدوده قیمتی را که معاملهگر برای خروج از سهم پیشبینی کرده را حد ضرر میگویند. با تعیین میزان ریسک سرمایهگذاری، سرمایهگذار باید با رسیدن به حد ضرر یا حد سود تصمیم درستی گرفته و این موضوع را از قبل به صورت مکتوب تعیین کرده باشد.
۶/ آزمودن استراتژی معاملاتی و تحلیل بازخورد آن
در این مرحله باید قبل از ورود به بازار، استراتژی معاملاتی تست شود. در میان اغلب پلتفرمهای تحلیلی، نرمافزارهایی به نام آزمونگر (tester) وجود دارد که به واسطه آن میتوان عملکرد استراتژی معاملاتی را در گذشته آزمایش کرد. به این صورت که میتوان به عقب برگشته و یکبار شمع را در یکزمان حرکت داد. هنگامیکه نمودار به سمت یک شمع در یک زمان حرکت میکند، میتوان قوانین سیستم معاملاتی خود را دنبال کرده و معاملات را طبق آن انجام داد تا نتیجه حاصلشده از آن را مشاهده کرد.
۷/ تعهد به استراتژی معاملاتی
پس از طراحی یا انتخاب استراتژی معاملاتی، اعتماد و اعتقاد به آن نکته حائز اهمیتی است. اجتناب از اخبار و شایعات از اهمیت به سزایی برخوردار بوده و همواره باید به یاد داشت که سرمایهگذاری که سیستم معاملاتی پیچیدهتری دارد موفق نمیشود بلکه کسی موفق خواهد بود که به استراتژی معاملاتی خود پایبندتر باشد. توجه کنید که استراتژی شما دارای چارچوب، قوانین و منطق مشخصی بوده و احساسات هیچ جایگاهی در استراتژی ندارد. بنابراین کاملاً گوش به فرمان استراتژی خود باشید.
سخن آخر
تدوین یک استراتژی معاملاتی مطلوب در بازار سرمایه باید برای هر سرمایهگذار به عنوان اولویتی مهم و اساسی باشد. بدون داشتن یک استراتژی معاملاتی شخصی، سرمایهگذار تحت تأثیر جو منفی بازار و تقلید از استراتژی معاملاتی سرمایهگذاران دیگر قرار گرفته و دچار سردرگمی و شکست در بازار سرمایه میشود. با توجه به روحیات افراد متفاوت پیروی از هر استراتژی معاملاتی روش صحیحی نیست چرا که ممکن است یک استراتژی معاملاتی برای یک فرد مناسب و برای فرد دیگر نامناسب باشد.
دیدگاه شما