وجه تضمین اولیه (Initial Margin) چیست و چگونه محاسبه می شود؟
فهرست این مقاله
وجه تضمین اولیه چیست؟ (Initial Margin)
وجه تضمین اولیه (Initial Margin) درصدی از قیمت خرید اوراق بهادار است که هنگام استفاده از حساب مارجین باید بهصورت نقد یا وثیقه پوشش داده شود. این وجه برای جلوگیری از امتناع از انجام قرارداد و در قالب شرط ضمن عقد دریافت میشود که میزان آن نیز در مشخصات هر قرارداد آتی متفاوت است و هنگام عقد قرارداد تعیین میشود.
در تمام مدت طول دوره قرارداد حتی درصورت تغییر در قیمت سهم پایه، وجه تعیینشده ثابت باقی میماند؛ برای مثال در بورس تهران Initial Margin براساس ۲۰ درصد ارزش قرارداد با قیمت پایه اولین روز معاملاتی که اهرمی ۵ برابر ایجاد میکند، تعیین میشود.
همچنین این نسبت ممکن است در طول قرارداد بهدلیل ثابتبودن وجه و متغیربودن قیمت تغییر کند و درجه اهرم را کاهش یا افزایش دهد. بهطورکلی این مقررات گفتهشده تنها یک شرط حداقلی است و برخی شرکتهای کارگزاری سهام ممکن است میزان حاشیه اولیه موردنیاز خود را بالاتر قرار دهند.
مارجین اولیه چگونه محاسبه می شود؟
برای افتتاح حساب مارجین در یک شرکت کارگزاری، دارنده حساب ابتدا باید مقدار معینی وجه نقد، اوراق بهادار یا سایر وثیقهها را که بهعنوان مارجین موردنیاز اولیه شناخته میشود، پست کند. یک حساب وجه تضمین، سرمایهگذاران، معاملهگران و سایر فعالان بازار را تشویق میکند تا از اهرم برای خرید اوراق بهادار با ارزش کل بیشتر از موجودی نقدی موجود در حساب استفاده کنند. حساب مارجین اساساً یک خط اعتباری است که در آن سود از مانده مارجین باقیمانده محاسبه میشود.
اوراق بهادار موجود در حساب وجه تضمین با وجه نقدی که توسط شرکت کارگزاری به صاحب حساب قرض داده پرداخت و بهعنوان وثیقه تعیین میشود. این فرایند امکان بزرگنمایی سود بالقوه را فراهم کرده، اما زیانهای احتمالی را نیز بزرگتر میکند. اگر اوراق بهادار خریداریشده در حساب حاشیه به ارزش صفر کاهش یابد، دارنده حساب باید ارزش اولیه کامل اوراق را بهصورت نقدی یا سایر وثیقههای نقدی برای پوشش زیان سپردهگذاری کند.
نمونهای از مارجین اولیه
برای مثال فرض کنید یک دارنده حساب میخواهد ۱۰۰۰ سهم Meta, Inc. (FB) که قبلاً فیسبوک بود، خریداری کند که قیمت آن ۲۰۰ دلار برای هر سهم است. کل هزینه این تراکنش در حساب موجودی نقدی ۲۰۰۰۰۰ دلار خواهد بود؛ با این حال اگر صاحب حساب یک حساب مارجین باز کند و ۵۰ درصد مارجین موردنیاز اولیه یا ۱۰۰۰۰۰ دلار را واریز کند، کل قدرت خرید به ۲۰۰۰۰۰ دلار افزایش خواهد یافت. در این حالت، حساب مارجین به اهرم دو به یک دسترسی دارد.
قراردادهای آتی و مارجین اولیه
برای قراردادهای آتی، صرافیها الزامات وجه تضمین اولیه را تا ۵ یا ۱۰ درصد از قرارداد مورد معامله تعیین میکنند؛ برای مثال اگر قرارداد آتی نفت خام ۱۰۰۰۰۰ دلار باشد، دارنده حساب آتی میتواند با ارسال تنها ۵۰۰۰ دلار مارجین اولیه یا ۵ درصد از ارزش قرارداد، موقعیت خرید را وارد کند؛ به عبارت دیگر، این نیاز به وجه تضمین اولیه به صاحب حساب یک ضریب اهرمی ۲۰ برابری میدهد.
در طول دورههای نوسانات بالای بازار، مبادلات آتی ممکن است الزامات مارجین اولیه را تا هر سطحی که مناسب بدانند افزایش دهند که با قدرت شرکتهای کارگزاری سهام برای افزایش سطوح حاشیه اولیه بالاتر از آنچه در مقررات سازمان بورس و بانک مرکزی لازم است، مطابقت دارد.
وجه تضمین اولیه در مقابل حداقل وجه تضمین
وجه تضمین اولیه با حداقل وجه تضمین متفاوت است. هر دو این موارد به مقدار پول نقد در مقابل مقداری که میتوانید هنگام سرمایه گذاری وام بگیرید مربوط میشود. با این حال، مارجین موردنیاز اولیه، مقدار وجه نقد یا وثیقه موردنیاز برای خرید واقعی اوراق بهادار است.
در مقابل حداقل وجه تضمین یا همان حداقل مارجین، مقدار حقوق صاحبان سهامی است که در آینده باید در حساب حداقل وجه تضمین شود. حداقل وجه تضمین درصدی از Initial Margin است که اگر موجودی حساب عملیاتی به کمتر از این نسبت برسد، به صدور اخطاریه افزایش وجه تضمین منجر میشود.
میزان حداقل وجه تضمین یا Maintenance margin توسط سازمان بورس هر کشور مشخص میشود؛ برای مثال سازمان بورس یک کشور میتواند تعیین کند که تا همیشه ۲۵ درصد از ارزش کل قرارداد بهعنوان حداقل وجه تضمین در حساب کاربری معاملهگر قرار گیرد. همچنین این درصد تعیینشده توسط سازمان بورس حداقل میزان وجه موردنیاز است و این مقدار با توجه به صلاحدید کارگزار میتواند بالاتر از درصد اعلامشده توسط سازمان باشد.
حداقل وجه تضمین کمک میکند تا اطمینان حاصل شود دارندگان حساب درصورت کاهش ارزش اوراق بهادار، وثیقه را در حساب حفظ میکنند. برخی اوراق بهادار، بهویژه اوراق نوسان دارای الزامات وجه تضمین بالاتری هستند که توسط کارگزاریها تعیین میشود.
سخن پایانی
در این مقاله به معرفی وجه تضمین اولیه یا همان مارجین اولیه پرداختیم. مارجین اولیه درصدی از قیمت خرید است که هنگام استفاده از حساب مارجین باید بهصورت نقدی پرداخت شود. این مارجین با حداقل مارجین اولیه متفاوت است که درصدی از حقوق صاحبان سهام بوده که باید مداوم در حساب نگهداری شود. میزان حداقلی این وجه توسط سازمان بورس اعلام میشود و با توجه به نوع معامله ممکن است میزان آن توسط کارگزار افزایش یابد.
پرسشهای متداول
مارجین اولیه چیست؟
مارجین اولیه (Initial Margin) درصدی از قیمت خرید اوراق بهادار است که هنگام استفاده از حساب مارجین باید بهصورت نقد یا وثیقه پوشش داده شود.
آیا حداقل وجه تضمین همان وجه تضمین اولیه است؟
خیر، با وجود اینکه هر دو این موارد به مقدار پول نقد در مقابل مقداری که میتوانید هنگام سرمایهگذاری وام بگیرید مربوط میشود، اما دو مفهوم مجزا هستند. مارجین موردنیاز اولیه، مقدار وجه نقد یا وثیقه موردنیاز برای خرید واقعی اوراق بهادار است. در مقابل، حداقل وجه تضمین یا همان حداقل مارجین، مقدار حقوق صاحبان سهامی است که در آینده باید در حساب حداقل وجه تضمین شود.
میزان حداقل وجه تضمین را چه کسی تعیین میکند؟
میزان حداقل وجه تضمین یا Maintenance margin توسط سازمان بورس هر کشور مشخص میشود؛ برای مثال سازمان بورس یک کشور میتواند تعیین کند که تا همیشه ۲۵ درصد از ارزش کل قرارداد بهعنوان حداقل وجه تضمین در حساب کاربری معاملهگر قرار بگیرد.
توجه: با وجود اینکه دو صرافی کوینکس و کوکوین هر دو فعلا بدون نیاز به تغییر IP فعالیت میکنند اما بهتر است برای امنیت بیشتر از IP ثابت خارج از ایران استفاده کنید.
برای ورود به صرافی کوینکس حتما باید با IP خارج از ایران وارد شوید.
کوینکس | با تعیین مارجین و نرخ مناسب آن از لیکوئید شدن در امان باشید
همانطور که صنعت کریپتو در حال گسترش است، مشتقات کریپتو نیز به طور فزاینده ای متنوع شده اند. به طوریکه، معاملات پرپشوال یکی از اصلی ترین مشتقات در بازار کریپتو هستند. برای بسیاری از مبتدیان، اولین واکنش به قراردادها این است: آیا موقعیت من لیکوئيد می شود؟ برای جلوگیری از آن، ابتدا باید نحوه محاسبه دو پارامتر کلیدی - Margin و Margin Rate را یاد بگیریم.
هنگام انجام معاملات پرپشوال، مارکت مقدار کمی پول (با توجه به ارزش باز و اهرم شما) با توجه به نسبت معینی به عنوان سپرده تضمینی برای اجرای قرارداد دریافت می کند. شما فقط می توانید پس از پرداخت سپرده، که معمولا مارجین می نامیم، معامله قراردادها را شروع کنید. با توجه به اینکه قراردادهای فیوچرز خطی و قراردادهای فیوچرز معکوس به طور متفاوتی محاسبه می شوند، ما روی اولی تمرکز می کنیم و نحوه محاسبه مارجین و نرخ مارجین را نشان می دهیم.
عمل باز کردن سفارش قرارداد را شروع یک موقعیت می نامند که نیاز به مارجین اولیه دارد.
مارجین اولیه = ارزش معامله باز * نرخ مارجین اولیه; نرخ مارجین اولیه = 1 / اهرم * 100٪
به عنوان مثال، فرض کنید شما می خواهید موقعیت لانگ(خرید) را شروع کنید، زمانی که قیمت BTC در 30،000 USDT قرار دارد، مقدار موقعیت 1 BTC خواهد بود.
در مثال بالا، ارزش باز = مقدار پوزیشن * قیمت معامله = 1*30000=30000 USDT;
نرخ مارجین اولیه = 1 / Leverage * 100%=1/10*100%=10%
به این ترتیب، قبل از باز کردن سفارش، باید مارجین اولیه 3000 USDT را پرداخت کنید.
پس از شروع یک موقعیت، ارزش موقعیت و مارجین آن نیز به دلیل نوسانات قیمت تغییر می کند. در طول این فرآیند، نرخ مارجین و نگهداری آن باید مهمترین نگرانی شما باشد. زمانی که نرخ مارجین بالاتر از نرخ مارجین نگهداری مورد نیاز برای موقعیت فعلی و هزینه انحلال(لیکوئید) نباشد، لیکوئید اجباری آغاز می شود.
دو نوع مارجین در کویکس وجود دارد: مارجین ایزوله و کراس مارجبین؛ در حالت کراس مارجین، کل مبلغ موجود در موجودی موجود به عنوان مارجین موقعیت شما استفاده می شود. وقتی مارجین موقعیت کمتر از مارجین نگهداری باشد، از هر موجودی موجود برای اضافه کردن مارجین به موقعیت شما استفاده می شود. در حالت مارجین ایزوله، مارجین اولیه فقط برای موقعیت فعلی استفاده می شود و مارجین بیشتری از حساب شما برداشت نمی کند.
بنابراین، هنگامی که مارجین ایزوله انتخاب می شود؛
(خرید) Unrealized PNL = Position Amount * (Mark Price - Avg. Open Price)
(فروش) Unrealized PNL = Position Amount * (Avg. Open Price – Mark Price)
در مثال بالا، شما موقعیت خرید 1 بیت کوین را با قیمت واحد 30000 USDT آغاز کردید. سپس مارجین اولیه 3000 USDT را با مارجین موجود 2000 USDT در حساب واریز کردید. در این مرحله، قیمت BTC 5 درصد کاهش یافت و مارک قیمت اکنون در 28500 USDT است. در این بین هیچ مارجینی ای به صورت دستی اضافه نشد. برای سهولت در محاسبه، کارمزد تراکنش در محاسبات زیر لحاظ نخواهد شد.
At this point, the Unrealized PNL = Position Amount * (Mark Price - Avg. Open Price) = 1*(28,500-30,000) = -1,500 USDT;
در روش مارجین ایزوله ؛ Margin Rate = (Position Margin)/Open Value = 1,500/30,000 = 5%
در روش کراس مارجین؛ Margin Rate = (Available Margin + Position Margin)/Open Value (1,500+2,000)/30,000=11.67%.
طبق وب سایت رسمی کوینکس، زمانی که سطح موقعیت بین 0-10 BTC کاهش می یابد، نرخ مارجین نگهداری 0.50٪ است که نشان دهنده نرخ مارجین 0.50٪ است. بنابراین، سیستم پوزیشن را لیکوئید خواهد کرد. سپس می توانیم قیمت انحلال را در حالت فوق محاسبه کنیم.
Maintenance Margin = Open Value * Maintenance Margin Rate = 30,000*0.50% = 150 USDT
در روش مارجین ایزوله ؛
the Unrealized PNL = Maintenance Margin - Initial Margin = 150-3,000 = -2,850; the Liquidation Price = Unrealized PNL/Position Amount + Avg. Open Price = 27,150;
در روش کراس مارجین؛
the Unrealized PNL = Maintenance Margin - Initial Margin - Available Margin = -4,850; the Liquidation Price = Unrealized PNL/Position Amount + Avg. Open Price = 25,150
از طریق مثال بالا، می توانیم بگوییم که مقدار مارجین با قیمتی که دارایی لیکوئید می شود ارتباط نزدیکی دارد. برای کاهش ریسک انحلال در شرایط پر نوسان بازار، باید نرخ مارجین را محاسبه کرده و استراتژی سرمایه گذاری خود خرید در قالب مارجین را به موقع تنظیم کنید. البته، ما همچنین میتوانیم از ماشین حسابی که در کوینکس وجود دارد برای تعیین بازده و قیمت انحلال در هر لحظه برای راحتی بیشتر استفاده کنیم.
مارجین یا مارژین چیست؟
در این مطلب سعی بر این است که موضوع مارژین و یا مارجین از زوایای سوالات ذیل مورد بحث قرار گیرد.
1-مارژین یا مارجین چیست؟
2-مارجین و مارک آپ چگونه محاسبه می گردد؟
3- رابطه مارجین و زنده مانده محصول، چگونه است؟
4- مارجین در طول عمر محصول چگونه تعریف می شود؟
5-رابطه بین مارجین و پروموشن چیست؟
6- رابطه بین مارژین و سودآور بودن محصول چگونه تعریف می شود ؟
7- دامنه قیمت گذاری و مارجین تا کجاست؟
8-چه اجزایی در تعیین مارژین یک محصول می توانند اثر گذار باشد؟
9- یک مثال از پیچیدگی تعیین مارجین محصول
1-تعریف مارژین یا مارجین چیست
اصطلاح رایج در بازار که امروز به عنوان سود و یا حاشیه سود مطرح می شود .(+) از تفاوت بین قیمت خرید و فروش حاصل می شود و برای هر مشتری میتواند متفاوت تعریف شود. هدف از تعیین مارژین تعیین جذابیت خرید برای مشتری است، که منافع حاصل از خرید و عرضه این محصول را بیان میکند.
2-تفاوت مارژین و مارک آپ
مارک آپ نسبت حاشیه سود محصول به قیمت خرید تعریف می شود.
مارجین نسبت حاشیه سود محصول به قمیت مصرف کننده تعریف می شود.
مارجین در واقع حاشیه سود برای مشتری است.
نحوه محاسبه آن، “تفاوت بین قیمت خرید و فروش محصول است.” یکی از راههای سود آوری محصول چگونگی تعریف و تعیین میزان مارجین محصول است.
بین مارجین، میزان فروش محصول، میزان سود آوری، ضریب همبستگی وجود دارد.(+)
حاشیه سود گاهی به عنوان یک مکمل و کاتالیزوری جهت فروش محصول عمل می نماید.
در صنعت پخش مارژین یا مارجین با در نظر گرفتن” نوع محصول، سبد ارائه محصول، کشش بازار، قدرت برند، میزان جذابیت محصولی تعیین می شود.”
راههای تعیین مارجین یا مارژین میتواند از روش های ذیل صورت گیرد.
1-بنچ مارک از رقبا
2-قیمت تمام شده محصول بعلاوه سود مد نظر
3-ترکیبی از دو روش فوق
4-کانال مشتری و نماینده فروش
محاسبه مارژین و مارک آپ با نرم افزار (+)
3- رابطه مارژین و زنده مانده محصول چگونه است؟
یکی از دلایل اصلی زنده مانده محصول در بازار میزان مارژینی است، که برای آن تعیین می شود، شرکتها از مارژین برای اهداف و مقاصد مختلف استفاده میکنند که در طول عمر محصول میتواند متفاوت باشد.
مثلا گاهی برای معرفی محصول، گاهی برای رقابت با سایر رقبا، گاهی برای افزایش تنوع سبد عرضه مارژین یک محصول متفاوت تعریف میشود و هدف اصلی هم ایجاد جذابیت برای خریدار است.
هر چقدر محصول، جز محصولات بادوام و کند فروش باشد، رابطه مارژین و خرید معنا دارتر میشود.( رابطه جذابیت سود حاصل از خرید کبریت و سود حاصل از خرید یخچال).
برخی از شرکت ها به دلیل اشتباه در محاسبه قیمت تمام شده محصول و در نظر نگرفتن برخی از جنبه هایی که مستقیم به میزان مارجین محصول ربط دارند، باعث ضرر و زیان به شرکت شده است.
در نهایت به دلیل عدم تحمل میزان زیان وارده به شرکت، تولید محصول متوقف و از چرخه عرضه خارج و به حذف محصول از بازار منجر می گردد و به اصطلاح بازار ” جوان مرگ” می گردد.
4- مارژین در طول عمر محصول چگونه تعریف می شود؟
مارژین کالا در تمام فرایند طول عمر کالا شامل، مرحله معرفی، رشد، بلوغ و مرگ می تواند متفاوت تعریف گردد. قاعدتا در مراحل اولیه محصول دارای مارژین بهتر و بیشتری برای خریدار خواهد بود و در مراحل بعدی (بلوغ و مرگ) مارژین به نسبت عرف صنعت متعادل تر می گردد.
هنر تعیین مارژین کالا بسیار مهم می باشد و بسیار ساده انگارانه است که تصور کنیم با یک محاسبه سرانگشتی و قیمت رقبا میتوان به یک قیمت رقابتی از محصول رسید.
مثلا در همین فروشگاههای زنجیره ای رفاه، اتکا، هاپیراستار، جامبو، کوروش اگر به قیمتها نگاهی بیندازیم، متوجه میشویم که چرا برخی از محصولات در بعضی از فروشگاه ها به راحتی فروش می رود و همان محصول در فروشگاه رقیب به سختی به فروش میرود .
تعیین مارژین محصول برای هر کانال در بازار معمولا جداگانه تعریف می شود و این بستگی نوع کانال عرضه و اهمیت حضور در آن کانال و میزیان و نوع خرید کالا برای شرکت عرضه کننده دارد.
مثلا محصولات تک نفره در کترینگ ها بخصوص هواپیمایی کشور در اکثر مواقع نه تنها سودی برای شرکت عرضه کننده ندارد،، بلکه در بهترین حالت سود در نقطه سر به سر محاسبه می گردد، زیرا حضور در این نوع کانال های فروش، نوعی از دیده شدن در بین معرض بزرگان جامعه است.
5-رابطه بین مارژین و پروموشن چیست؟
مارژین یا مارجین یا حاشیه سود به عنوان نمادی از ارزش افزوده برای مشتری تلقی میگردد.
پروموشن معمولا در قالب یک تخفیف محصولی، خرید در قالب مارجین که به صورت ریالی،تعدادی، تناژی تعریف می گرد.
با توجه به سیاست های شرکت عرضه کننده می تواند به صورت مقطعی، و یا در پروسه های زمانی خاصی، به عنوان کاتالیزو فروش مورد استفاده قرارگیرد. برای هر کانال فروش می تواند متفاوت باشد، اما هزینه پرموشن را به عنوان اضافه مارژین می توان در نظر گرفت.
6- رابطه بین مارژین و سودآور بودن محصول چیست؟
به دلیل تنوع سیاست شرکت ها در خصوص نوع نگاه به مارژین نمی توان به قطعیت گفت، که هر محصولی که سود آورتر باشد، قاعدتا باید مارژین بالاتری هم داشته باشد.
زیرا سود آوری محصول تابعی از میزان فروش می باشد ، یعنی هر چه محصول بیشتری فروخته شود، برای سازمان سود آورتر است، اما در زمانی که محصول از مقبولیت بالای در فروش برخوردار است. مارژین را به عرف صنعت بسیار نزدیک می کنند.
شرکت ها میتوانند، زمانی که محصول در شرایط رکود و یا معرفی و طفولیت خود است به جهت شدت بخشیدن به فروش محصول و عرضه بیشتر آن با افزایش مارژین مقبولیت کالایی ایجاد نمایند.
7- دامنه قیمت گذاری و مارجین چیست؟
قمیت گذاری و مارجین رابطه تنگاتنگی با هم دارند، در صورت افزایش مارجین محصول قاعدتا قیمت نهایی محصول نیز افزایش پیدا می کند، اما این افزایش تا سطحی قابل تعریف است، که کشش بازار و تقاضای مشتری تعیین کند.
هر چه مارجین بالاتری برای محصول خود در نظر بگیرم ریسک کم شدن خرید به دلیل افزایش قیمت نهایی محصول وجود دارد، و بر عکس هر چه مارجین را کمتر از عرف صنعت بگیرم باز هم به دلیل ارزش افزوده کم برای کانال های واسط و توزیع خرید محصول کمتر می گردد و به تبع عرضه خرید در قالب مارجین آن هم کم می شود.
مثال عرضه آب معدنی به دلیل داشتن وزن زیاد و سود کم در میان شرکت های پخش خیلی جذاب نیست و بیشتر برای تکمیل نمودن سبد عرضه استفاده می گردد.
8-چه اجزای در تعیین مارژین یک محصول می توانند اثر گذار باشد؟
اجزای زیادی در تعیین نوع مارژین دخیل هستند، که به برخی از مهمترین موارد و اجزا ء اشاره نمود :
2- تنوع سبد عرضه.
3-نوع و تعداد کانال های عرضه.
4-بسته بندی محصول (کوچک – بزرگ -متوسط).
5- طبقه محصول(کند فروش- تند فروش).
6- قدرت برند(رهبر- پبرو – حاشیه).
7-تعداد رقبا(زیاد- متوسط- کم).
8- نوع بازار (جدید،فعلی،اشباع،خالی)
مهمترین مقوله اثر گذار مارژین محصول را می توان قدرت برند ذکر کرد، به طور مثال شرکت های که دارای برند قوی تری نسبت به سایر رقبا در بازار هستند، مشتریان و خریداران از حاشیه چانه زنی کمتری در خصوص تعیین میزان مارجین کالا برخوردار هستند، به تبع آن محصولات می تواند داری مارجین پایین تری نسبت به رقبای سوم خرید در قالب مارجین و چهارم خود در بازار باشد.
عناصر پیچیده و تاثیر گذار بر میزان مارژین محصول به عنوان یک ابزار مشوق کننده و ترغیب کننده خرید محصول:
با یک مثال این موضوع را میتوان بیشتر توضیح داد، یک شرکت تولید فراورده های لبنی آلفا تصمیم می گیرد، دوغ جدید خود را به بازار ارائه کند، متغیر های وابسته در جذابیت و مقبولیت این محصول، شامل بسته بندی، خواص ارگانولپتیگی (طعم و مزه)قدرت برند، ساختار توزیع، سبد محصولات و مارژین و…می باشد.
شرکت الفا تصمیم می گیرد با استفاده از روش بنچ مارک، از رقیب اصلی خود به تعیین حاشیه سود محصول بپردازد. در نهایت این شرکت تصمیم می گیرد که مارژین محصول را 20 درصد بیشتر، نسبت به محصول رقیب روانه بازار مصرف نماید.
در نگاه اول به نظر می آید جذابیت محصول ارائه شده مورد قبول بازار واقع گردیده، میزان فروش محصول افزایش پیدا میکند و شرکت احساس می کند با این روش توانسته محصول را مورد مقبول بازار نماید.
بعد از مدتی که شرکت رقیب اصلی متوجه کاهش سهم بازار این محصول می شود، با استفاده از قدرت برند، یا سبد محصولات و یا قدرت شبکه توزیع ، دست به مقابله به مثل می زند به شبکه عرضه خود فشار می آورد و خرید سبد محصول را منوط به خرید این محصول اصلی می نماید.
این تکنیک باعث می شود برخی از مشتریان که محصول شرکت آلفا را خریده اند با وجود مارژین بالا از خرید بعدی انصراف داده و ترجیح خود را به همکاری با شرکت بعدی تغییر دهند، زیرا شرکت رهبر بازار توانسته با افزایش جذابیت خرید اعتباری میزان مقبولیت کالای مشابه رقیب را به شدت کم نماید.
مشتریان بعد از مدتی از خرید محصول جدید شرکت آلفا خوداری می نمایند، شرکت آلفا مجبور است، این بار با حربه ارائه پروموشن به ازای خرید محصول وارد بازی رقابت وسهم گیری شود .
همین چرخه طور دیگری شکل می گیرد و باعث ارائه امتیازات بیشتر از طرف هر دو رقیب در بازار می شود، تا جایی که گام بعدی به منظور ایجاد رضایت بیشتر مشتریان، گارانتی نمودن صدردصد محصول بدون چانه زنی است، با این حال فروش محصول جدید همچنان از فروش پایین و ضایعات بالا برخوردار است.
شاید به نظر اگر در همان ابتدا شرکت برای کسب سهم بیشتر در کوتاه مدت وارد جنگ رقابتی نمی شد، این محصول میتوانست با استفاده از ویژگی های خود محصول در نیش مارکت ها بازار خوبی را به دست آورد.
به نظر میرسد به علت مقبولیت نداشتن محصول در بازار ، شرکت در هر مرحله مجبور شده است مارجین محصول را با پروموشن افزایش دهد و در نهایت نه تنها سودی حاصل شرکت نشده، بلکه زیانی نیز محتمل شرکت می نماید.
لذا توصیه مشود که در بحث تعیین مارجین حتما شرایط حاکم بر صنعت و بازار و شرایط رقابتی شرکت و شناخت اجزاء تاثیر گذار بر مارجین محصول به دقت بررسی شود تا در برآورد کشش و تقاضای مشتری دچار خطا نشویم.
درست تر این است که هزینه پروموشن و هزینه ضایعات که مستقیم به محصول ربط دارد، را جز هزینه های حاشیه سود محصول در نظر بگیرم و بعد ببینیم آیا این محصول آنقدر ارزشمند است که با این ترکیب حاشیه سود وارد بازار شود؟
نام محصول دوغ بطری
میزان حاشیه سود : از قیمت خرید تا مصرف کننده 20 درصد
میزان هزینه پرموشن:(به ازای هر ۵ عدد یک عدد ) معادل 20 درصد ) بسته ۶ تایی(۵+۱)
میزان هزینه: برگشت محصول 6 درصد
هزینه های توزیع : مارجین برای کانال های واسط و نمایندگان توزیع کننده 20 درصد
هزینه کل و تعیین مارژین : شامل 66 درصد از قیمت تمام شده محصول می باشد.(۲۰+۲۰+۲۰+۶)
لازم به توضیح است که مشتری در یک بسته که شامل ۶ عدد دوغ است، یک عدد را به عنوان اشانتیون خرید دریافت می کند و اگر عدد یک را تقسیم بر عدد ۵ نمایم به عدد ۲۰ درصد میرسیم. یعنی از قیمت خرید مغازه دار ۲۰ درصد جایزه خرید دریافت کرده است.
سوال مهم در پایان بحث مارژین یا مارجین و یا حاشیه سود محصول این است که کدام روش تعیین مارجین می تواند در این مقطع باعث رشد محصول در بازار شود؟
آیا ترکیب مارژین محصول برای همه کانال های عرضه یکسان تعریف شود؟
آیا میزان برآورد فروش اولیه محصول می تواند، هزینه های ناشی از قیمت تمام شده را پوشش دهد؟
و سوالاتی بیشتری که به تعیین درست تر از مارژین محصول و کالا در ذهن ما شکل بگیرد؟
راهکارهای طلایی برای حفظ سرمایه و کال مارجین نشدن در فارکس
فعالیت در بازار های مالی خصوصا بازار فارکس ریسک های زیادی را در بر دارد که این ریسک ها اکثرا متوجه افراد مبتدی و تازه کار در این بازار است که یکی از مهمترین آنها از دست دادن کل سرمایه یا به عبارتی کال مارجین شدن است. اکثر افرادی که وارد بازار فارکس می شوند و بدون آموزش اصولی فارکس شروع به معامله میکنند ، اکثرا با کال مارجین مواجه می شوند به این دلیل که با چند نکته کاربردی در رابطه با این موضوع آشنا نبودند. در ادامه با مفهوم کلی کال مارجین و راهکارهای طلایی برای فرار از آن آشنا می شویم.
مارجین و اهرم دربازار فارکس
مارجین در فارکس همان سرمایه واقعی کاربر است که برای تضمین معاملات استفاده میشود. زمانی که از اهرم در معاملات استفاده میشود، تریدرها با مبلغ بیشتری از سرمایه اصلی خود وارد معاملات میشوند و به نوعی اعتبار بیشتری نسبت به سرمایه خود دریافت می کنند اما این به خرید در قالب مارجین این معنی نیست که میزان ضرر آنها میتواند بیشتر از پول اصلی آنها باشد.
ارتباط بین مارجین و اهرم ارتباط معکوس است به این معنی که هر چه اهرم استفاده شده توسط یک معاملهگر بزرگتر باشد، مارجین درگیر در معامله برای آن کمتر است اما در مقابل ریسک معامله بیشتر و احتمال کال مارجین شدن معامله بالا است. زمانی که بازار در جهت خلاف روند معامله یک تریدر حرکت میکند، مارجین کاربر کاهش مییابد. زمانی که مقدار مارجین به درصد تعیین شده برای مارجین کال برسد، پیام مارجین کال از طرف بروکر یا کارگزاری به تریدر ارسال خواهد شد. بنابراین، کال مارجین یک هشدار برای معاملهگر است تا متوجه در ضرر بودن موقعیتهای معاملاتی خود باشد.
کال مارجین در فارکس
حالا که با مفهوم مارجین و اهرم در بازار فارکس آشنا شدیم نوبت به درک بهتر مفهوم کال مارجین است . کال مارجین که اصطلاح درستتر آن مارجین کال است به پیامی گفته میشود که از تریدرها میخواهد پول بیشتری به حساب معاملاتی خود اضافه کنند یا برخی از موقعیتهای معاملاتی خود را ببندند تا مارجین بیشتری برای معامله داشته باشند. زمانی که سرمایه شما به میزانی در خطر باشد که که بروکر متوجه شود حدودا در حال از دست دادن کل سرمایه هستید پیغام مارجین کال را به شما شان می دهد و تمام معاملات شما خوکار بسته می شود. زمان بسته خرید در قالب مارجین شدن معاملات به میزان اهرم و توانایی سرمایه شما برای ماندن در معامله دارد.
راهکارهای طلایی برای فرار ازکال مارجین در فارکس
مدیریت ریسک و سرمایه برای معاملات
مدیریت ریسک نامناسب، یکی از عواملی هست که باعث میشود افراد در بازار فارکس متحمل ضرر یا به عبارتی کال مارجین شوند. رعایت نسبت حد سود و حد ضرر یکی از اصلی ترین موارد در رابطه با مدیریت ریسک و سرمایه برای معاملات است . اگر هنگام ورود به معاملات نسبت حد سود و ضرر یک نسبت منطقی باشد و ضررهای بزرگ را برای معاملات در نظر نگرف به راحتی این اصل رعایت شده است.
نسبت ریسک/ ریوارد یا Risk Reward Ratio، یه معیار سنجشی هست که به معامله گرها کمک میکند تشخیص بدهند اگر معامله آنها به درستی پیش برود ، تا چه حد سود میکنند و در غیر این صورت چقد ضرر میکنند. پس رعایت این نکته اولین گام در جهت انجام معاملات منطقی و حفظ سرمایه در بازار است.
داشتن استراتژی معاملاتی مناسب
یکی از اصلی ترین عوامل موفقیت در معاملات بازارهای مالی، داشتن استراتژی در معاملات است. داشتن استراتژی معاملاتی مناسب و پایبند بودن به آن تریدر را در مسیر موفقیت و کسب سود قرار می دهد . باید این نکته را هم مد نظر داشت که رسیدن به یک استراتژی خب نیازمند صرف زمان زیاد و آزمون و خطا در بازار هست که این امر شاید موجب از دست دادن بخشی از سرمایه هم بشود اما با رسیدن به یک استراتژی کاربردی نه تنها موارد ضرر جبران می شود بلکه تریدر به راحتی به کسب سود می رسد.
زمانی که شما به عنوان یک تریدر از یک استراتژی مطمئن در معاملاتتان استفاده کنید احتمال ریسک روی سرمایهتان در معاملات و به اصطلاح مارجین شدن را کمتر میکنید.
داشتن نظم در معاملات
انضباط از ویژگی های اصلی است که هر تریدر یا معامله گری به آن نیاز دارد تا استراتژی های روزانه خود را در معاملات پیاده کند واز فرصتهای معاملاتی بهره ببرد. منظم بودن به این معنا نیست که تریدر 24ساعته پای چارت و خرید در قالب مارجین تحلیل باشد، بلکه به معنی رعایت اصول و قوانین کلی در معاملات است؛ یعنی زمانی که چارت نیاز به زمان دارد به او زمان دهید و زمانی که وقت تحلیل و انجام معاملات در بازار است با بهترین استراتژی های معاملاتی سود بگیرید.
به عبارت دیگر نظم داشتن در معاملهگری به معنی متعهد بودن به بهبود عملکرد مستمر در معاملات است ؛ زمانی که به ترید به عنوان منبعی برای کسب سود و درآمد نگاه کنیم خود به خود تاثیر نظم را در افزایش و درآمد و بهبود روش معاملاتی میبینم. پس رعایت این مورد هم کمک زیادی به حفظ سرمایه می کند.
تعیین استاپ لاس یا حد ضرر برای معاملات
حفظ سرمایه و معامله اصولی یکی از مهم ترین نکات در بازارهای مالی هست . هنگام ورود به یک معامله این اصل باید در نظر گرفته شود و تنها بخش کوچکی از سرمایه درگیر شود یا به عبارت دیگر باید روی قسمتی از کل سرمایه ریسک کنیم. با تعیین درست و اصولی حد ضرر برای معامله همه این نکات رعایت می شود و حتی با رسیدن قیمت به حدضرر و فعال شدن آن، مدیریت سرمایه حساب به درستی رعایت شده و از ضررهای بزرگ درصورت نقض تحلیل جلوگیری می شود. استاپ لاس این امکان را به ما میدهد با تعیین حد ضرر نسبت به از دست دادن سرمایه مان یک فیلتر داشته خرید در قالب مارجین باشیم.
یک راه میانبر برای حفظ سرمایه و کسب سود در فارکس
در صورتی که زمان کافی برای صرف کردن برای رعایت موارد فوق برای حفظ سرمایه و انجام معاملات را ندارید ولی مشتاق به فعالیت و کسب سود از بازار فارکس هستید، سیگنال فارکس زدبورس پیشنهاد ما به شماست. تیم زدبورس گلچینی از بهترین سیگنال های بازار فارکس را ارائه میدهد و با مدیریت معاملاتی که هنگام معاملات به کاربران خود ارائه میدهد، باعث می شود تا افراد به بهترین شکل از بازار کسب سود کنند .
مارجین تریدینگ (Margin Trading) چیست؟
تاکنون حتما به این نکته رسیدهاید که معاملات ارزهای دیجیتال علاوه بر سودآوری بالا، دارای ریسک زیادی است. به همین دلیل، اشخاص قبل از اختصاص سرمایه به اینکار، باید ابتدا اطلاعات جامعی درباره معاملهگری در ارزهای دیجیتال بدست آورند.
همانطور که سرمایه شخص در ارزهای دیجیتال در مدت کوتاهی میتواند دوبرابر شود، ریسک زیادی نیز وجود دارد که درصد بالایی ضرر (مثلا ۸۰ درصد ضرر) محتمل شود و حتی کل سرمایه خود را از دست بدهد.خرید در قالب مارجین
بطور نمونه در زیر تغییرات قیمت چند ارز در ۲۴ ساعت را میتوانید.
بیشترین افزایش قیمت:
بیشترین کاهش قیمت:
نکته: منبع اطلاعات فوق سایت coinmarketcap.com است، رشد زیاد یک ارز نمیتواند دلیلی بر معتبر بودن یا مناسب بودن آن برای سرمایهگذاری باشد!
بنابراین بازار ارزهای دیجیتال نوسانات بالایی دارد و شاید همین موضوع باعث شده نوعی از معاملات که با نام مارجین تریدینگ (Margin Trading) یا معاملات اهرمی شناخته میشود در این بازار مرسوم شود.
مارجین تریدینگ (Margin Trading) چیست؟
مارجین تریدینگ فعالیتی است که در آن، با اهرم ساختن موجودی فعلی ارز دیجیتال، مبلغی سرمایه اضافهتر قرض گرفته میشود تا امکان انجام معاملات با سرمایه بالاتر برای شخص فراهم شود.
به همین دلیل به مارجین تریدینگ، معاملات اهرمی نیز میگویند. این روش یک روش قدیمی است که در بازارهای مالی سنتی نیز استفاده شده و میشود.
این مفهوم در ابتدا در بازارهای مالی ایالات متحده آمریکا ایجاد شد و اکنون در چندین بورس در سطح دنیا پیادهسازی شده است.
قوانین زیادی برای مارجین تریدینگ در بورسهای دنیا وجود دارد ولی در بازار ارزهای دیجیتال، قوانین به نسبت سادهتری برای اینگونه معاملات تعریف شده است. با این حال، اصل و اساس مارجین تریدینگ، چه در بازارهای سنتی سهام و اوراق بهادار و چه در بازار ارزهای دیجیتال، یکسان است.
مثال مارجین تریدینگ:
فرض کنید قصد دارید مبلغ ۲۰۰۰ دلار بیتکوین خریداری کنید ولی سرمایهای که در اختیار دارید فقط ۱۰۰۰ دلار است. با مارجین تریدینگ میتوانید ۱۰۰۰ دلار بیشتر برای خرید بیتکوین را داشته باشید (در اینجا گفته میشود که شخص از اهرم ۲:۱ استفاده کرده است).
حال اگر قیمت بیتکوین خریداری شده ۵۰ درصد رشد کند، ۲۰۰۰ دلار ذکر شده به ۳۰۰۰ دلار میرسد. شخص میتواند معامله خود را ببندد (بیتکوین را بفروشد)، ۱۰۰۰ دلار قرض گرفته شده را به قرضدهنده بپردازد و ۱۰۰۰ دلار سود را نیز برای خود نگهدارد.
اما از سمت دیگر، اگر قیمت بیتکوین ۵۰ درصد کاهش یابد، ۲۰۰۰ دلار سرمایهگذاری شده به ۱۰۰۰ دلار خواهد رسید. در این شرایط، به دلیل اینکه قرضدهنده پول برای دریافت پول اولویت دارد، باید ۱۰۰۰ دلار باقیمانده به قرضدهنده پرداخت شود و معاملهگر کل سرمایه خود را از دست میدهد.
بنابراین همانطور که ملاحظه میکنید، مارجین تریدینگ هم میتوانند باعث افزایش سودآوری شود و هم سرمایه شخص را بطور کلی نابود کند.
به همین دلیل است که همواره تاکید میشود فقط خرید در قالب مارجین خرید در قالب مارجین افراد حرفهای دست به معاملات اهرمی بزنند.
چه کسی به معاملهگر پول قرض میدهد؟
احتمالا فکر میکنید چه کسی حاضر میشود به معاملهگر، مبلغی اضافی برای معاملهگری قرض دهد؟ اغلب اوقات، این افراد قرضدهنده، کارگزاران یا پلتفرمهای معاملاتی هستند که پول و سرمایه خود را در ازای دریافت مقداری کارمزد و بهره، در اختیار معاملهگران قرار میدهند.
در بورس تهران نیز کارگزاران مبالغی در قالب بستههای اعتباری به سرمایهگذاران و معاملهگران قرض میدهند.
در بازار ارزهای دیجیتال و فارکس، زمانی که دارایی خریداری شده توسط معاملهگر، به شدت افت قیمت میکند و ضرر به حدی میرسد که سرمایه قرضداده شده به معاملهگر در خطر نابودشدن قرار میگیرد، موقعیت معاملاتی معاملهگر بصورت خودکار توسط کارگزار یا پلتفرم معاملاتی بسته میشود.
به این ترتیب، کارگزار یا پلتفرم معاملاتی، جلوی از دست رفتن پول و کارمزد خود را میگیرد.
از طرف دیگر، وقتی معاملهگر معاملات سودآوری انجام میدهد، کارمزد به موقع به حساب کارگزار یا پلتفرم معاملاتی واریز میشود. به همین دلیل، در هر حال، پلتفرم معاملاتی یا کارگزار به پول خود میرسد.
پلتفرمهای معاملاتی ارائهدهنده مارجین تریدینگ
در بازار ارزهای دیجیتال، چندین پلتفرم معاملاتی وجود دارد که امکان معاملات اهرمی یا همان مارجین تریدینگ را فراهم کردهاند:
- سایت BitMex
- سایت Huobi
- سایت Whaleclub
- سایت Kraken
- سایت بایننس
البته این سایتها، ساکنین داخل ایران را تحریم شدهاند و اجازه فعالیت به این افراد داده نمیشود. با این حال افرادی با تغییر آی پی و سایر روشها به استفاده از برخی از این پلتفرمها برای معاملات مارجین تریدینگ میپردازند.
سخن آخر
مارحین تریدینگ به زبان ساده یعنی اینکه معاملهگر، مقداری پول به تناسب سرمایه اصلی از کارگزار یا پلتفرم معاملاتی قرض گرفته میگیرد تا با آن، معاملات خود را با حجم بیشتری انجام خرید در قالب مارجین دهد.
همواره به خاطر بسپارید که مارجین تریدینگ ریسک زیادی دارد و برای تازهکاران نیست، زیرا در صورت ندانستن اصول حرفهای معاملهگری، نوسانات بازار به راحتی میتواند سرمایه را از بین ببرد.
حتی افراد حرفهای نیز باید فقط سرمایهای را وارد بازار کنند که حتی اگر کاملا از بین رفت، زندگی آنها تحت تاثیر قرار نگیرد.
دیدگاه شما