بررسی شکست‌های صعودی


یکی از انواع الگوهای کنج ، الگوی کنج صعودی است

بررسی انواع خط روند (Trend line) در تحلیل تکنیکال

پیش بینی قیمت یک سهم در بازار بورس از اهمیت خاصی برخوردار است، اما این کار به سادگی امکان پذیر نیست. قیمت‌ها با علائم و نشانه‌هایی که از خود به جا می‌گذارند، می‌تواند ما را در پیش بینی قیمت آینده سهم یاری کند. یکی از ابزارهایی که در پیش‌بینی قیمت آینده یک سهم کمک می‌کند خط روند است. خط روند یکی از اساسی‌ترین اصول تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه است و جهت حرکت قیمت و سرعت آن را نشان می‌دهد. شناسایی صحیح خط روند اولین قدم موفقیت در معاملات است.

خط روند Trend line

تغییرات قیمتی یک سهم به این معنا است که سهمی چه تغییرات قیمتی را پشت سر گذاشته است. این تغییرات برای یک سرمایه‌گذار اهمیت خاصی دارد تا با توجه به تغییرات قیمتی یک سهم اقدام به خرید و فروش آن کند. برای دنبال کردن این تغییرات قیمت نیاز به خط روند داریم. در تحلیل تکنیکال، روند به معنای رفتار قیمت است که شامل تمامی افزایش و کاهش قیمت‌ها می‌شود. یعنی یک سهم در بازه زمانی خاص از چه قیمتی به چه قیمتی افزایش یا کاهش داشته است. استفاده خط روند یکی از پرکاربردترین ابزارهای تحلیل تکنیکال برای شناسایی نقاط حمایت و مقاومت است. خطوط روند در صورتی که به شکل افقی و عمودی باشد ناپایدار است. هر چقدر شیب خط به 45 درجه نزدیک باشد مسیر خود را به سختی تغییر می‌دهد.

خط روند نشانگر جهت حرکت قیمت سهم است و برای شناسایی و تایید روند فعلی مورد استفاده قرار می‌گیرد. برای موفقیت و کسب سود در بازار سرمایه حتما در جهت روند فعلی به معامله بپردازید در واقع در رونده صعودی وارد بازار شده و در روند نزولی از آن خارج شوید.

خط روند هم می‌تواند صعودی و هم نزولی باشد. هرگاه قیمت افزایش پیدا کرده و تحلیلگر کف قیمت‌ها را به هم وصل کند خط روند صعودی و رو به بالا خواهد بود. اما اگر بر عکس این حالت باشد، تحلیلگر نقاط مختلف در سقف قیمت را به هم متصل کرده و شیب رو به پایین ایجاد می‌شود که نشان دهنده روند نزولی قیمت سهم است.

انواع خط روند در تحلیل تکنیکال

همانطور که گفته شد خط روند در تحلیل تکنیکال می‌تواند خاصیت حمایتی یا مقاومتی داشته باشد. خط روند از وصل کردن پایین‌ترین و بالاترین قیمت‌ها در نمودار تشکیل می‌شود. در نمودارهای قیمتی در بورس 3 نوع خط روند وجود دارد: خط روند صعودی، خط روند نزولی و خط روند خنثی که در ادامه به بررسی آن‌ها می‌پردازیم.

خط روند صعودی

یکی از انواع خط روند که به بررسی آن می‌پردازیم خط روند صعودی است. با اتصال حداقل 2 نقطه کف قیمتی، خطی به وجود می‌آید که به صورت شیب مثبت بوده و روند صعودی را نشان می‌دهد. شیب مثبت بیانگر بالاتر بودن هر کف قیمتی جدید از کف قیمتی قبلی می‌باشد. بنابراین در این حالت قیمت‌ها رو به افزایش هستند. در این حالت با اینکه روند صعودی است اما در یک بازه زمانی به یک نقطه حداکثر رسیده و اصلاح خورده و به سمت پایین نزول کرده، سپس در یک قیمت خاص دوباره حمایت می‌شود و به روند صعود ادامه می‌دهد این صعود و نزول ممکن است چندین بار تکرار شود. هر گاه در روند صعودی، کاهش قیمت رخ داد، فرصت مناسب برای خرید و ورود به بازار است. زمانی می‌توان از روند صعودی یک سهم مطمئن شد که نقاط حداکثری آن بالاتر از نقاط حداکثری قبلی باشد.

خط روند نزولی

دومین خط روند در تحلیل تکنیکال که به بررسی آن می‌پردازیم خط روند نزولی است. خط روند نزولی توسط یک مقاومت تشکیل می‌شود. با اتصال حداقل 2 نقطه سقف قیمتی، خطی به صورت شیب منفی ایجاد می‌شود که روند نزولی را نشان می‌دهد. در این روند، نقاط حداکثری نسبت به نقاط حداکثری قبلی پایین تر است. این بدین معناست که هر سقف قیمتی باید پایین‌تر از سقف قیمتی قبلی باشد. در روند نزولی قیمت‌ها رو به کاهش هستند. هر افزایش قیمت در روند نزولی فرصت مناسبی برای فروش و خروج از بازار می‌باشد.

خط روند خنثی

علاوه بر خط روند نزولی و خط روند صعودی خط روند دیگری در تحلیل تکنیکال وجود دارد که به خط روند خنثی معروف است. در این روند صعود و نزولی اتفاق نمی‌افتد. در روند خنثی کف‌ها و سقف‌ها به صورت نامنظم شکل می‌گیرند برای همین صعود و نزول قیمتی خاصی در آن دیده نمی‌شود. یعنی قیمت‌ها تمایلی به صعود یا نزول ندارند و در یک کانال افقی و بین دو سطح حمایت و مقاومت افقی حرکت می‌کنند. شیب در روند نزولی تقریبا صفر است.

استحکام و اعتبار خط روند

خط روند یکی از بهترین روش‌های تحلیل روند نوسان قیمت در بازار بورس است. خط روند در اثر متصل شدن بالاترین قیمت‌ها و پایین‌ترین قیمت‌ها در یک بازه زمانی به وجود می‌آید. تحلیلگران یک بازه زمانی را مشخص کرده و در آن بازه زمانی بالاترین و پایین‌ترین قیمت‌ها را روی نمودار علامت‌گذاری کرده و بعد از متصل کردن نقاط به یکدیگر، تغییر قیمت سهم را بدست خواهد آورد. تحلیلگران بعد از متصل کردن دو نقطه به یکدیگر می‌توانند برداشت اولیه خود را از صعودی یا نزولی بودن روند سهم داشته باشند. اما این دو نقطه به تنهایی دلیل کافی برای تحلیل روند نخواهد بود. پس بهتر است حداقل سه نقطه روی نمودار داشته باشند تا از جهت روند قیمت سهم مطمئن شوند. عواملی در اعتبار خط روند موثر هستند که در ادامه به توضیح آن‌ها می‌پردازیم.

  • تعداد برخورد نمودار با خط روند: زمانی خط روند اعتبار بیشتری دارد که تعداد برخورد نقاط قیمتی با خط روند بیشتر باشد.
  • شیب خط: هر چقدر شیب خط بیشتر باشد، از پایداری کمتری برخوردار است و احتمال شکست وجود دارد. بنابراین زمانی که شیب خط به 45 درجه نزدیک‌تر باشد اعتبار خط، بیشتر است و از پایداری بیشتری دارد.
  • بازه زمانی مورد بررسی: اعتبار خط روند به بازه زمانی بررسی سهم بستگی دارد. مثلا اگر سهمی در سه ماه اخیر نزولی باشد، در حالی که در بازه زمانی یک ساله صعودی بوده و نزولی که در سه ماه اخیر اتفاق افتاده فقط به دلیل اصلاح سهم بوده باشد، پس خط روند بلند مدت از اعتبار بیشتری برخوردار است.
  • شدت کاهش یا افزایش قیمت سهم: هر چه کندل‌های بلندتری در نزول یا صعود ثبت شود احتمال شکست در آن خطوط روند زیاد است.

نکته: مطلب مهمی که وجود دارد و کمتر به آن توجه می‌شود این است که، یک روند هیچ وقت تا ابد ادامه دار نخواهد بود، هر چه از عمر خطوط می‌گذرد اعتبار بیشتری دارد، اما احتمال شکست بالا می‌رود.

اصول ترسیم خط روند

سوال دیگری که در رابطه با خط روند وجود دارد این است که چگونه می‌توانیم خط روند ترسیم کنیم؟ معامله‌گران بازار بورس در ابتدا باید به روش ترسیم خط روند آشنایی کامل داشته باشد. تا با توجه به خط ایجاد شده در نمودار بهترین تحلیل را ارائه دهد. از این رو رسم خط روند مهم‌ترین قدم در دنیای سرمایه‌گذاری محسوب می‌شود. در هنگام رسم خط روند باید دو نقطه را در کف یا دو نقطه در سقف را به هم وصل کنید و به سادگی خط روند را ترسیم کنید. در ادامه به طور کامل به توضیح مراحل رسم خط روند در خطوط نزولی یا صعودی می‌پردازیم:

مرحله اول، تعیین بازه‌های زمانی: این مرحله با توجه به شرایط بازار متفاوت است. هر سهامدار با در نظر گرفتن شرایط خود بازه زمانی متفاوتی را برای رسم خط روند انتخاب می‌کند. یک تحلیلگر ممکن است بازه 5 دقیقه را برای تحلیل در نظر بگیرد، ولی تحلیلگر دیگر بازه ساعتی، روزانه و… را مد نظر قرار دهد.

مرحله دوم، درج نقاط قیمت روی نمودار: تحلیلگر برای اینکه داده‌های اولیه تحلیل فراهم شود نقاط قیمتی را روی نمودار علامت گذاری می‌کند.داده‌های درج شده، صعودی یا نزولی بودن روند تغییر قیمت‌ها را ارائه می‌دهد. رسم بررسی شکست‌های صعودی خط روند در دو شرایط صعودی و نزولی متفاوت است: اگر روند صعودی باشد، در هر نقطه انتخابی کمترین قیمت را معیار قرار داده و پس از تعیین نقاط، آن‌ها را به هم وصل می‌کنیم. خطی که ایجاد می‌شود را خط روند صعودی می‌گویند. خط روند صعودی نشانگر مناسب بودن شرایط بازار برای خرید سهم است.

اگر روند نزولی باشد، در هر نقطه انتخابی بیشترین قیمت را معیار قرار داده و پس از تعیین نقاط، آن‌ها را به هم وصل می کنیم. خطی که ایجاد می‌شود را خط روند نزولی می گویند. این خط نشان می‌دهد که بیشترین قیمت در هر بازه زمانی تمایل به نزول دارد، پس نشانگر بهترین زمان برای خروج از بازار است.

مزایا و کاربرد خط روند

یک تحلیلگر با استفاده از تحلیل خط روند می‌تواند اطلاعات زیاد درباره خرید و فروش سهم در بازار بدست آورد. در این بخش به تعدادی از اطلاعاتی که توسط خط روند به دست می‌آید اشاره می‌کنیم:

  1. اطلاع از نوسان قیمت
  2. مدت روند صعودی یا نزولی قیمت
  3. تشخیص نقاط حمایت و مقاومت
  4. تشخیص نوسان بازار نسبت به روند کلی قیمت
  5. شدت افزایش یا کاهش قیمت

بنابراین استفاده درست از خط روند می‌تواند تحلیلگر را در ارائه بهترین تحلیل کمک کند.

معامله با استفاده از خط روند

به طور کلی برای معامله با استفاده از تحلیل خط روند دو حالت وجود دارد:

  1. حالت اول: قیمت در مسیر حرکت با خطوط روند برخورد می‌کند؛ اما توانایی شکست آن را ندارد. در این صورت معامله‌گران با در نظر گرفتن روند جاری بازار، هنگام لمس روند حمایتی توسط قیمت، وارد بازار شده و اقدام به خرید می‌نمایند. در حالت معکوس هم معامله‌گران از آن به عنوان فرصتی برای خروج از بازار استفاده می‌کنند.
  2. حالت دوم: خطوط روند توسط قیمت شکسته می‌شود. قیمت پایین‌تر یا بالاتر از آن بسته می‌شود. در این حالت خط روند خاصیت معکوس پیدا می‌کند. به عنوان مثال اگر خط نزولی، نقش مقاومت داشته باشد بعد از شکست به یک خط حمایتی تبدیل می‌شود و معامله‌گران تا زمانی منتظر می‌مانند که قیمت به خط روند برگردد، تا در همان نقطه وارد یک معامله کم ریسک شوند.

شکست خط روند در بورس

خط روندی که توسط تحلیلگران بازار بورس ترسیم می‌شود، ممکن است تحت شرایط و عوامل مختلفی شکسته شود؛ اما این شکست زمانی مهم است و شکست معتبر محسوب می‌شود که دارای ویژگی‌های زیر باشد:

  1. حجم معاملات در زمان شکست: در زمان شکست حجم معاملات باید بالاتر از میانگین روزهای دیگر باشد. اگر حجم معاملات در زمان شکست پایین باشد، شکست از نوع فیک خواهد بود و احتمال برگشت قیمت به روند قبلی وجود دارد.
  2. شکاف قیمتی یا کندل بزرگ: یکی دیگر از موارد مهم در زمان شکست خط روند، میزان تغییر قیمت در زمان شکست خط روند است. هر چقدر درصد تغییر قیمت بیشتر باشد، شکست معتبر خواهد بود. اگر این شکست با شکاف قیمتی همراه باشد اعتبار بسیار بالایی خواهد داشت.
    نکته: شکاف قیمتی، شکاف یا گپ ناحیه‌ایی از نمودار قیمت است که در آن قسمت هیچ معامله‌ایی توسط معامله‌گران انجام نگرفته و باعث ایجاد یک ناحیه توخالی در نمودار شده است.
  3. همراه بودن شکست با یک الگو: زمانی که یک شکست با الگو همراه باشد، باید مورد توجه قرار گیرد. چون شکست معتبر خواهد بود.
  4. بالا بودن یا پایین بودن اعتبار خط روند شکسته شده: هر چقدر اعتبار خط روند بالا باشد، شکست آن از اعتبار زیادی برخوردار است. یعنی زمانی یک خط روند که اعتبار بالایی دارد، شکسته شود، شکست آن از نوع فیک نبوده و یک شکست معتبر محسوب می‌شود و نشان دهنده تغییر در روند قبلی سهم می‌شود.

کلام آخر

در این مقاله به بررسی خط روند، انواع آن و تمام موارد مرتبط با آن پرداختیم. گفتیم که خط روند نشانگر جهت حرکت قیمت سهم است. با توجه به گفته‌های بالا متوجه شدیم که خط روند برای تحلیلگران اهمیت بالایی دارد زیرا به کمک آن می‌توانند زمان مناسب ورود به بازار و خروج از آن را تشخیص دهند. پس خط روند به عنوان یکی از ابزارهای تحلیل تکنیکال برای به دست آوردن سود و همچنین جلوگیری از ضرر مالی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

1-حجم معاملات در زمان شکست 2-شکاف قیمتی یا کندل بزرگ 3-همراه بودن شکست با یک الگو 4-بالا بودن یا پایین بودن اعتبار خط روند شکسته شده

الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال چیست؟

الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال چیست؟

الگوی مثلث یک الگوی نموداری می‌باشد که از طریق رسم دو خط روند هم‌گرا – که یک محدودهٔ قیمتی را نشان می‌دهد – مشخص می‌شود.

این الگو نشان‌دهندهٔ یک وقفه در روند قیمتی غالب می‌باشد. تحلیل‌گران تکنیکال الگوهای مثلث را در دستهٔ الگوهای ادامه‌دهنده (Continuation Patterns) قرار می‌دهند.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد الگوی ادامه دهنده روند می‌توانید از مطلب آموزشی «الگوی ادامه دهنده روند در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.

نکات کلیدی:

  • در تحلیل تکنیکال، الگوی مثلث یک الگوی ادامه‌دهنده است که در نمودار به‌شکل یک مثلث به‌نمایش درمی‌آید.
  • الگوهای مثلث شبیه به الگوی گُوِه (Wedge) و الگوی پرچم سه گوش (Pennant) می‌باشد و می‌تواند در صورت تأیید شدن، یک الگوی ادامه‌دهنده و یا یک الگوی برگشتی قدرتمند به‌شمار بروند.
  • سه نوع از الگوهای مثلث، بسته به‌نحوهٔ حرکات قیمتی شکل می‌گیرند که عبارتند از الگوی مثلث صعودی (Ascending Triangle)، الگوی مثلث نزولی (Descending Triangle) و الگوی مثلث متقارن (Symmetrical Triangle).

درک مفهوم الگوی مثلث

الگوی مثلث نام خود را از خطوط روندی گرفته است که در سمت راست این الگو، در یک رأس (Apex) به یکدیگر رسیده و یک گوشه (Corner) را تشکیل می‌دهند.

با اتصال ابتدای خط روند فوقانی به نقطهٔ شروع خط روند زیرین، شاهد شکل‌گیری یک مثلث کامل خواهیم بود. خط روند فوقانی با اتصال قله‌های قیمتی و خط روند زیرین با اتصال کف‌های قیمتی شکل می‌گیرند.

الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال چیست؟

الگوهای مثلثی شبیه به الگوهای گوه (Wedges) و الگوی پرچم سه گوش (Pennant) می‌باشند که آن‌ها نیز جزء الگوهای ادامه‌دهندهٔ محسوب می‌شوند – البته اگر تأیید شوند.

در صورت عدم تأیید، این الگوها می‌توانند به‌عنوان الگوهای قدرتمند بازگشتی عمل کنند. سه نوع معمول از الگوی مثلث – بسته به حرکات قیمتی در نمودار دیده می‌شود – که از آن‌ها می‌توان به الگوی مثلث صعودی، الگوی مثلث نزولی و الگوی مثلث متقارن اشاره کرد.

تحلیل‌گران تکنیکال با استفاده از الگوهای مثلث به بررسی شکست‌های قیمتی (Breakouts) یا شکست‌های کاذب (Fail Breakouts) می‌پردازند.

اگر این شکست‌ها با حجم معاملاتی بالا رخ دهند، می‌توانند نشانه‌هایی از ادامهٔ حرکت روند صعودی و یا نزولی داشته باشند.

البته شکست در خلاف جهت روند قبلی، با حجم معاملاتی بالا، می‌تواند نشان‌دهندهٔ یک بازگشت قیمتی باشد.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد شکست قیمتی می‌توانید از مطلب آموزشی «شکست قیمتی در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.

انواع الگوی مثلث

الگوی مثلث صعودی

الگوی مثلث صعودی، یک الگوی شکستی است که زمانی تشکیل می‌شود که قیمت به سطح فوقانی خط روند بالایی، با حجم معاملاتی بالا شکست کند.

این الگو یک الگوی صعودی است. خط روند فوقانی در این الگو باید افقی باشد، که نشان‌دهندهٔ سقف‌های قیمتی در سطحی مشابه می‌باشد.

سطحی که به‌عنوان یک سطح مقاومتی عمل می‌کند. خط روند زیرین باید شیب صعودی داشته باشد، و کف‌های بالارونده (Higher Lows) را به یکدیگر متصل کند.

سرانجام خریداران بازار صبر خود را ازدست‌داده و به سهم در منطقهٔ مقاومتی هجوم می‌آورند که افزایش میزان خرید ناشی از آن باعث ادامهٔ روند صعودی می‌شود.

خط روند فوقانی که پیش‌تر به‌عنوان یک محدودهٔ مقاومتی عمل می‌کرد هم‌اکنون به حمایت جدید تبدیل شده است.

الگوی مثلث نزولی

یک مثلث نزولی، نسخهٔ معکوسی از الگوی مثلث صعودی به‌شمار می‌آید و به‌عنوان یک الگوی شکست به پایین (Breakdown) شناخته می‌شود.

در این الگو خط روند زیرین افقی می‌باشد و نشان‌دهندهٔ کف‌های قیمتی در سطحی مشابه می‌باشد. خط روند فوقانی باید شیب نزولی داشته باشد و سقف‌های قیمتی پایین‌رونده (Lower Highs) را به یکدیگر متصل کند.

شکست به پایین زمانی رخ می‌دهد که قیمت‌ها به سطحی پایین‌تر از سطح خط روند افقی زیرین، که به‌عنوان یک حمایت عمل ‌کرده، حرکت کنند.

در این حالت روند نزولی ادامه پیدا می‌کند. خط روند زیرین، که پیش‌تر به‌عنوان یک محدودهٔ حمایتی عمل می‌کرد هم‌اکنون به یک مقاومت جدید تبدیل‌شده است.

الگوی مثلث متقارن

الگوی مثلث متقارن از دو خط روند صعودی و نزولی تشکیل شده است. همچنان که قیمت به سمت رأس این الگو حرکت می‌کند می‌تواند شکست به سمت بالا – و ادامهٔ روند صعودی – یا شکست به سمت پایین – ایجاد یک روند نزولی – انجام دهد.

معامله‌گران باید در هنگام شکست قیمتی به افزایش حجم معاملاتی و حداقل بسته شدن دو کندل در خارج از محدودهٔ الگو توجه کرده تا درگیر شکست کاذب در بازار نشوند.

الگوهای مثلث متقارن معمولاً به‌عنوان الگوهای ادامه‌دهنده عمل می‌کنند، یعنی قیمت تمایل دارد تا این الگو را در جهت روند غالب بشکند.

برای مثال، اگر الگوی مثلث متقارن پس از یک روند صعودی شکل بگیرد، معامله‌گران انتظار خواهند داشت تا قیمت این الگو را به سمت بالا بشکند.

اگر علاقه مند به یادگیری بیشتر در این حوزه هستید بررسی شکست‌های صعودی می‌توانید از نقشه راهنمای دیجی کوینر به نام «درخت یادگیری» دیدن نمایید که از نقطه ابتدایی تا انتهای مسیر را ریل گذاری کرده است.

شما با مطالعه درخت یادگیری تا حد مطلوبی دانش خود را افزایش داده‌اید اما برای حرفه ای شدن و انجام معاملات در این بازار نیاز به یک راهنمای مجرب و با تجربه دارید.

مجموعه دیجی کوینر بر آن است که با برگزاری کلاس‌های آموزشی تجریبات چند ساله خود را در اختیار هم وطنان عزیز قرار دهد تا در این بحران اقتصادی بتوانند در آمد دلاری کسب نمایند. (تاریخ برگزاری کلاس‌ها متعاقبا از طریق وب‌سایت اعلام خواهد شد.)

تیم تحریریه دیجی کوینر

این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.

بررسی 5 رمز ارز با الگوی صعودی که در آستانه بریک اوت هستند

بیت‌کوین، BNB، EOS، QNT و CHZ دارای تحلیل‌های تکنیکال صعودی هستند که در صورت ایجاد یک رالی در بازار در این هفته، می‌توانند خریداران را جذب کنند.

شاخص S&P500 هفته گذشته پس از دقایقی بعد از نشست جولای فدرال رزرو به بهبود چهار هفته‌ای خود پایان داد که نشان داد افزایش نرخ بهره بانک مرکزی تا زمانی که تورم کنترل شود ادامه خواهد داشت. اعضای فدرال رزرو گفتند هیچ مدرکی مبنی بر کاهش فشارهای تورمی وجود ندارد.

یکی دیگر از عوامل کاهش دهنده بیانیه جیمز بولارد نماینده فدرال رزرو سنت لوئیس بود که گفت از افزایش 75 واحدی نرخ بهره در نشست سیاست گذاری فدرال رزرو در سپتامبر حمایت می کند. این امید را کاهش داد که دوران افزایش شدید نرخ ممکن است به پایان برسد.

عملکرد روزانه بازار کریپتو. منبع: Coin360

تضعیف احساسات، S&P 500 را در هفته 1.29 درصد کاهش داد. در ادامه همبستگی نزدیک خود با S&P 500، بیت کوین (BTC) نیز در 19 آگوست شاهد کاهش شدید بود و احتمالاً هفته را با زیان های شدید به پایان خواهد رساند.

آیا گاوها از کاهش برای خرید در سطوح پایین تر استفاده خواهند کرد؟ اگر این کار را انجام دادند، بیایید نمودارهای 5 ارز دیجیتال برتر را که ممکن است خریداران را به دلیل الگوی صعودی خود جذب کنند، بررسی کنیم.

BTC/USDT

بیت کوین در 17 آگوست به زیر میانگین متحرک نمایی 20 روزه (EMA) 22,864 دلاری رسید و سپس به زیر میانگین متحرک ساده 50 روزه (SMA) 22,318 دلاری در 19 آگوست رسید. گاوها در حال تلاش برای جلوگیری از کاهش به زیر خط حمایت کانال صعودی هستند.

نمودار روزانه BTC/USDT. منبع: TradingView

میانگین متحرک نمایی 20 روزه شروع به کاهش کرده است و شاخص قدرت نسبی (RSI) در محدوده منفی قرار دارد که نشان دهنده برتری خرس ها است. اگر قیمت نسبت به میانگین‌های متحرک تغییر جهت دهد، نشان می‌دهد که خرس‌ها در رالی می‌فروشند.

این می تواند احتمال شکست زیر خط حمایت کانال را افزایش دهد. اگر این اتفاق بیفتد، منطقه حمایتی حیاتی 18626 تا 17622 دلار ممکن است مورد حمله قرار گیرد.

برای جلوگیری از این وضعیت، گاوها باید قیمت را بالاتر از میانگین متحرک برسانند و حفظ کنند. اگر این کار را انجام دهند، جفت BTC/Tether (USDT) می تواند به سمت خط مقاومت کانال افزایش یابد.

نمودار 4 ساعته BTC/USDT. منبع: TradingView

خریداران به شدت از خط حمایت کانال دفاع می کنند، اما میانگین های متحرک نزولی و RSI در قلمرو منفی نشان می دهد که سطوح بالاتر احتمالاً فروش توسط خرس ها را جذب می بررسی شکست‌های صعودی کند.

اگر قیمت از سطح فعلی یا 20-EMA کاهش یابد، احتمال شکست در زیر کانال افزایش می‌یابد. اگر این اتفاق بیفتد، حرکت نزولی ممکن است افزایش یابد و قیمت به سمت 18626 دلار کاهش یابد.

اولین نشانه قدرت شکستن بالای 20-EMA خواهد بود. چنین حرکتی نشان می دهد که فشار فروش ممکن است کاهش یابد. این می تواند چشم انداز رالی را به 50-SMA بهبود بخشد.

BNB/USDT

بایننس کوین (BNB) از مقاومت 338 دلار برگشت خورد، اما گاوها با موفقیت از حمایت قوی در 275 دلار دفاع کردند. این نشان دهنده احساسات مثبت است زیرا گاوها به کاهش قیمت ها به عنوان یک فرصت خرید نگاه می کنند.

نمودار روزانه BNB/USDT. منبع: TradingView

بهبود ممکن است در میانگین متحرک نمایی 20 روزه 301 دلار با مقاومت مواجه شود. اگر قیمت از این سطح کاهش یابد، خرس‌ها دوباره سعی خواهند کرد جفت BNB/USDT را به زیر 275 دلار کاهش دهند. اگر این اتفاق بیفتد، نشان می دهد که این ارز ممکن است برای مدتی در محدوده بزرگی بین 183 تا 338 دلار نوسان داشته باشد.

برعکس، اگر گاوها قیمت را به بالاتر از میانگین متحرک نمایی 20 روزه برسانند، این ارز ممکن است تا 338 دلار افزایش یابد. شکستن و بسته شدن بالاتر از این سطح می تواند الگوی سر و شانه های صعودی را تکمیل کند. این می تواند یک رالی را تا 413 دلار و سپس به هدف الگوی 493 دلار آغاز کند.

نمودار 4 ساعته BNB/USDT. منبع: TradingView

20-EMA در نمودار 4 ساعته شروع به افزایش کرده است و RSI نزدیک به نقطه میانی است، که نشان می دهد فشار فروش ممکن است کاهش یابد. اگر قیمت بالاتر از 20-EMA حفظ شود، این ارز می تواند تا 50-SMA افزایش یابد. شکستن و بسته شدن بالاتر از این مقاومت می‌تواند احتمال رالی را تا 338 دلار افزایش دهد.

برعکس، اگر قیمت کاهش یابد و به زیر 20-EMA برسد، قیمت می‌تواند دوباره تا سطح حمایت بحرانی 275 دلار سقوط کند. اگر این سطح شکسته شود، این جفت الگوی سر و شانه نزولی را تکمیل می کند و تا 240 دلار کاهش می یابد.

EOS/USDT

EOS الگوی سر و شانه معکوس صعودی را شکل داده است. خریداران در 17 آگوست قیمت را به بالای مقاومت 1.46 دلار رساندند، اما شدو بلند روی کندل روزانه فروش قوی در سطوح بالاتر را نشان می دهد.

نمودار روزانه EOS/USDT. منبع: TradingView

خرس‌ها قیمت را به زیر سطح شکست 1.46 دلار در 19 اوت بازگرداندند، اما علامت مثبت این است که خریداران اجازه ندادند جفت EOS/USDT زیر میانگین متحرک نمایی 20 روزه (1.32 دلار) باقی بماند. این نشان می دهد که سطوح پایین تر، خریداران را جذب می کند.

اگر گاوها قیمت را بالای 1.46 دلار حفظ کنند، حرکت مثبت می تواند افزایش یابد و قیمت ممکن است تا 1.83 دلار افزایش یابد. اگر این مقاومت نیز شکسته شود، رالی می تواند به هدف الگوی 2.11 دلار برسد.

اگر قیمت کاهش یابد و به زیر 1.24 دلار برسد، این دیدگاه مثبت می تواند باطل شود. سپس این ارز می تواند به SMA 50 روزه (1.17 دلار) کاهش یابد.

نمودار 4 ساعته EOS/USDT. منبع: TradingView

صعود به بالای 1.46 دلار در 17 آگوست، RSI را در نمودار 4 ساعته به سطوح اشبااع خرید سوق داد. این ممکن است خریداران کوتاه مدت را وسوسه کند که سود خود را سیو کنند، که قیمت را به حمایت قوی در 1.24 دلار رساند. گاوها کاهش تا این سطح را خریداری کردند و دوباره قیمت را به بالای مقاومت بالای سر به قیمت 1.46 دلار رساندند.

این ارز اکنون می تواند تا 1.56 دلار و سپس به مقاومت مهم 1.83 دلار صعود کند. از طرف دیگر، اگر قیمت از سطح فعلی پایین بیاید یا از میانگین های متحرک پایین بیاید، نشان می دهد که این ارز می تواند برای چند روز در محدوده رنج باقی بماند.

QNT/USDT

مجموعه ای از اوج های بالاتر و کف های بالاتر نشان می دهد که Quant (QNT) در یک روند صعودی کوتاه مدت است. گاوها این کاهش را به SMA 50 روزه 100 دلاری خریداری کردند و در تلاش هستند تا حرکت صعودی را از سر بگیرند.

نمودار روزانه QNT/USDT. منبع: TradingView

اگر قیمت بالاتر از میانگین متحرک نمایی 20 روزه 111 دلار باقی بماند، نشان می دهد که اصلاح ممکن است به پایان رسیده باشد. جفت QNT/USDT می تواند ابتدا تا 124 دلار افزایش یابد و سپس مقاومت مهم را در 133 دلار دوباره آزمایش کند. اگر گاوها این مقاومت را برطرف کنند، قیمت می تواند به منطقه مقاومت بالای سر بین 154 تا 162 دلار صعود کند.

بر خلاف این فرض، اگر قیمت نتواند بالاتر از میانگین متحرک نمایی 20 روزه باقی بماند، نشان می دهد که معامله گران ممکن است معاملات خود را در رالی ها ببندند. خرس ها باید قیمت را به زیر 98 دلار کاهش دهند تا دست بالا را به دست آورند و شروع یک اصلاح عمیق تر به 79 دلار را نشان دهند.

نمودار 4 ساعته QNT/USDT. منبع: TradingView

این جفت در داخل یک الگوی گوه کاهشی، اصلاح شده است. خریداران قیمت را به بالای خط مقاومت الگو رساندند اما نتوانستند شکست را حفظ کنند. این نشان می دهد که خرس ها در سطوح بالاتر فعال هستند.

اگر قیمت زیر 50-SMA حفظ شود، این ارز می تواند به سمت 20-EMA حرکت کند. این سطح مهمی است که باید مراقب آن بود. اگر قیمت از این سطح بازگردد، نشان می دهد که روند کوتاه مدت به نفع خریداران تغییر کرده است.

شکستن و بسته شدن بالای 118 دلار می تواند نشان دهد که فاز اصلاحی ممکن است به پایان رسیده باشد. برعکس، اگر قیمت به زیر 20-EMA سقوط کند، ممکن است قیمت به 100 دلار کاهش یابد.

CHZ/USDT

Chiliz (CHZ) در 18 آگوست به 0.23 دلار افزایش یافت که RSI را به منطقه اشباع خرید سوق داد. این ممکن است معامله گران کوتاه مدت را وسوسه کند تا سود خود را سیو کنند و قیمت را به زیر سطح شکست 0.20 دلار بازگرداند.

نمودار روزانه CHZ/USDT. منبع: TradingView

یک نکته مثبت جزئی این است که گاوها تلاش می کنند از میانگین متحرک نمایی 20 روزه 0.17 دلار دفاع کنند و قیمت را به بالای 0.20 دلار برگردانند. اگر آنها موفق شوند، نشان می دهد که احساسات مثبت باقی می ماند و معامله گران در حال خرید با کاهش هستند. که احتمال تست مجدد 0.23 دلار را افزایش می دهد. اگر گاوها این مقاومت را برطرف کنند، جفت CHZ/USDT می تواند شتاب بیشتری بگیرد و تا 0.26 دلار افزایش یابد.

برخلاف این فرض، اگر قیمت نتواند به بالای 0.20 دلار برسد، نشان می‌دهد که خرس‌ها در رالی می‌فروشند. اگر خرس‌ها قیمت را زیر میانگین متحرک نمایی 20 روزه قرار دهند، به قدرت بازخواهند گشت. سپس این ارز می تواند به SMA 50 روزه 0.13 دلار کاهش یابد.

نمودار 4 ساعته CHZ/USDT. منبع: TradingView

گاوها در تلاش برای دفاع از خط روند صعودی هستند، اما بهبود با مقاومت قوی در میانگین متحرک مواجه است. میانگین های متحرک یک تقاطع نزولی را در نمودار 4 ساعته تکمیل کردند و RSI در محدوده منفی قرار دارد که نشان دهنده یک برتری جزئی برای فروشندگان است.

اگر قیمت کاهش یابد و به زیر خط روند صعودی برسد، فروش ممکن است تشدید شود و ممکن است قیمت به 0.16 دلار و سپس به 0.14 دلار کاهش یابد. چنین حرکتی نشان می دهد که خرس ها همچنان در قدرت هستند.

در عوض، اگر قیمت بالاتر از میانگین‌های متحرک شکسته شود، گاوها سعی خواهند کرد قیمت را به 0.21 دلار برسانند و بعداً مقاومت را در 0.23 دلار به چالش بکشند.

شکست قیمت (بریک اوت) در تحلیل تکنیکال چیست؟

شکست قیمت

شکست قیمت یکی از پدیده‌های رایج در بازارهای مالی است و بسیاری از معامله‌گران به‌منظور شکار یک روند در مراحل ابتدایی، بر اساس شکست‌های قیمتی وارد بازار می‌شوند. با استفاده از این استراتژی، می‌توانید حرکات قیمتی بزرگ بازار را شکار کنید و در صورت مدیریت صحیح معاملات، بازدهی نسبتا بالایی نیز کسب می‌کنید. در این مطلب آموزشی شما را با ساختار شکست‌های قیمتی در تحلیل تکنیکال آشنا می‌کنیم. با استفاده از نکات مطرح شده در این مقاله، می‌توانید همانند حرفه‌ای‌های بازار بر اساس شکست‌ها قیمتی معامله کنید و به سود برسید!

  • 1) شکست قیمت چیست؟
  • 2) شکست قیمت چه پیامی برای معامله گران دارد؟
  • 3) ساختار شکست‌های قیمتی در نمودار
  • 4) انواع شکست قیمت
  • 5) استفاده از شکست‌ قیمت در تحلیل تکنیکال، چه محدودیت‌هایی دارد؟
  • 6) 3 روش ورود به معامله بر اساس شکست قیمت

شکست قیمت چیست؟

شکست سطح مقاومتی

مواقعی که قیمت از سطح مقاومت عبور کرده و به نواحی بالاتر می‌رسد یا در حالت معکوس، زمانی که حین ریزش قیمت‌ها با عبور از سطح حمایتی مواجه هستیم؛ اصطلاحا پدیده «شکست قیمت یا Breakout» رخ داده است. شکست‌ها از لحاظ ماهیت به 2 دسته صعودی و نزولی تقسیم می‌شوند. شکست قیمتی نشان‌دهنده پتانسیل بازار برای شروع یک روند جدید (صعودی به نزولی یا بالعکس) یا ادامه روند قبلی است. به‌عنوان مثال، یک شکست قدرتمند صعودی در یک الگوی نموداری معتبر، می‌تواند نشان‌دهنده این باشد که احتمالا در آستانه شروع یک روند صعودی قوی هستیم! اگر در زمان شکست قیمت، حجم معاملات بالاتری نسبت به حالت معمول ثبت شود، شکست قدرت بالاتری دارد؛ یعنی با اطمینان بیشتری می‌توانیم انتظار داشته باشیم که قیمت در جهت شکست حرکت کند.

نکات کلیدی

  • شکست‌ها می‌توانند صرفا ساخته ذهن شما باشند؛ زیرا همه معامله گران لزوما سطوح یکسانی را به‌عنوان حمایت یا مقاومت در نظر نمی‌گیرند!
  • شکست‌های قیمتی فرصت‌های معاملاتی احتمالی هستند. شکست صعودی به معامله گران این سیگنال را می‌دهد که احتمالا فعالان بازار وارد موقعیت خرید شده‌اند و معاملات فروش خود را بسته‌اند. در طرف مقابل، یک شکست نزولی می‌تواند نشان از بسته شدن اغلب موقعیت‌های خریداران و غالب شدن فروشندگان در بازار باشد.
  • هر چقدر حجم معاملاتی بالاتری (نسبت به حالت عادی) حین شکست قیمت داشته باشیم، قدرت آن شکست بیشتر است و احتمال ادامه حرکت در جهت شکست بالاتر است!
  • در شکست‌های قیمتی با حجم معاملات کم یا معمولی، احتمال وقوع حرکات کاذب یا کوتاه‌مدت بسیار زیاد است؛ بنابراین باید فاکتورهای تحلیلی دیگری را هم بررسی کنید تا به اطمینان نسبی برسید.

شکست قیمت چه پیامی برای معامله گران دارد؟

شکست سطح حمایتی

زمانی که نمودارهای قیمت در بازارهای مالی را بررسی می‌کنیم؛ می‌بینیم که شکست‌ قیمت یکی از پدیده‌های کلیدی و غالب در نمودار است. در واقع شکست‌ها آینده بازار را مشخص می‌کنند. شکست قیمت به ما می‌گوید که تمایلات عموم بازار (معمولا به‌دلیل تغییرات پارامترهای بنیادی بازار) در حال تغییر است و باید منتظر روندها یا تحرکات قیمتی جدید باشیم. معامله گران تکنیکالی از سطوح حمایت و مقاومـت به‌عنوان نواحی ورود، حد زیان و سود استفاده می‌کنند. هنگامی که قیمت از این سطوح عبور می‌کند، افرادی که موقعیت‌های معاملاتی باز دارند، با رسیدن به حد ضرر از معاملات خود خارج می‌شوند؛ اما آن‌هایی که منتظر وقوع شکست برای شکار روند جدید بوده‌ند، در این نواحی وارد بازار می‌شوند…

برای آشنایی بیشتر و درک مفهوم سطـوح حمایـت و مقاومت، پیشنهاد می‌کنیم که مقاله «حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال» از داموندمگ را مطالعه کنید.

فعل و انفعالاتی که در زمان شکست قیمت رخ می‌دهد، اغلب باعث افزایش حجم معاملات می‌شود و نشان‌دهنده این است که تعداد زیادی از معامله گران در جهت شکست وارد بازار شده‌اند و اصطلاحا «موافق شکست» بوده‌اند؛ در واقع افزایش حجم هنوز احساس اطمینان نمی‌کنند تا در این نواحی وارد معامله شوند. شکست‌های قیمتی معمولا در محدوده‌های خنثی (رنج) یا الگوهای قیمتی نظیر سر و شانه، پرچم و کنج ایجاد می‌شوند. این الگوها زمانی شکل می‌گیرند که قیمت یک ساختار مشخص در نمودار ایجاد می‌کند و به واسطه آن، سطوح حمایت یا مقاومت مشخص می‌شوند. پس از تشکیل الگو، معامله گران انتظار دارند که با رسیدن قیمت به نواحی مذکور، شکست یا یک حرکت بازگشتی ایجاد شود.

ساختار شکست‌های قیمتی در نمودار

هر شکست قیمتی واقعی (غیر کاذب!) دارای 3 عنصر اساسی است. اگر شکست قیمت موفقیت‌آمیز نباشد، صرفا یک حرکت کاذب در نمودار ایجاد شده است و قیمت دوباره به بالاتر یا پایین‌تر (بسته به نوع شکست، نزولی یا صعودی) از ناحیه قبلی باز می‌گردد. البته فراموش نکنید که همین شکست کاذب ممکن است مقدمه‌ای برای وقوع یک شکست با قدرت بالا باشد؛ در واقع این شکست ناموفق ثابت می‌کند که بازار برای شکست سطح مذکور، قدرت بیشتری نیاز دارد.

ساختار

برای شکل‌گیری یک شکست قیمتی، باید یک سطح مقاومت یا حمایت مشخص در نمودار وجود داشته باشد. در واقع تا زمانی که سطح یا ناحیه نموداری معینی نداشته باشیم، شکستی وجود نخواهد داشت! اگر در نمودار قیمت هیچ سطح حمایت یا مقاومتی مشاهده نمی‌کنید و قیمت همچنان با قدرت به روند صعودی یا نزولی خود ادامه می‌دهد، شرایط ورود بر اساس شکست مهیا نیست. پیشنهاد می‌کنیم که در این شرایط، سراغ نمودار ارز دیگری بروید یا با استفاده از ابزار مختلف نظیر میانگین‌های متحرک، خطوط روند و…، دوباره نمودار را با هدف یافتن سطوح حمایت و مقاومت بررسی کنید.

شکست

شکست واقعی زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت با حجم معاملاتی سنگین (2 برابر و یا بیشتر نسبت به حالت معمول) از سطح حمایت یا مقاومت معتبر عبور کند. برای بررسی حجم معاملات حین وقوع شکست، می‌توانید از اندیکاتور حجم (Volume) موجود در پلتفرم‌های تحلیلی یا وبسایت‌های ارائه اطلاعات بازار ارز دیجیتال نظیر coinmarketcap.com استفاده کنید. برخی معامله گران به‌منظور تشخیص ساده‌تر تغییرات سنگین در حجم معاملات، ترجیح می‌دهند یک میانگین متحرک به اندیکاتور حجم خود اضافه کنند یا از اسیلاتورهای حجمی استفاده کنند.

تایید

تفاوت اصلی شکست واقعی و کاذب این است که در جریان یک شکست واقعی، قیمت می‌تواند خود را بالاتر یا پایین‌تر از سطح شکسته شده حفظ کند. البته این بدان معنی نیست که قیمت اصلا به سطح شکسته شده باز نمی‌گردد؛ در بسیاری اوقات قیمت تا سطح قبلی عقب‌نشینی می‌کند که اصطلاحا پولبک نام دارد. پس از وقوع این حرکت بازگشتی و بر اساس قاعده تبدیل سطوح (تبدیل حمایت به مقاومت و بالعکس)، قیمت سعی می‌کند خود را در این ناحیه تثبیت کند تا انرژی لازم برای ادامه حرکت در جریان شکست را کسب کند. زمانی که معامله گران ثبات وضعیت قیمت را در جایگاه جدید (پس از پولبک) مشاهده می‌کنند، این اعتماد به‌نفس در آن‌ها ایجاد می‌شود که در ناحیه فعلی وارد بازار شوند و همین فرآیند، قدرت لازم برای ادامه مسیر قیمت را فراهم می‌کند.

انواع شکست قیمت

شکست‌های قیمتی در تحلیل تکنیکال به 3 دسته کلی تقسیم می‌شوند. برای تشخیص نوع شکست می‌توانیم از ابزار تحلیلی مختلف نظیر خطوط روند و میانگین‌های متحرک استفاده کنیم.

شکست‌های بازگشتی

شکست خط روند صعودی

یک شکست بازگشتی زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت با آرامش نسبی در یک روند مشخص حرکت می‌کند اما به یکباره و با یک حرکت معکوس شدید (اصطلاحا شارپ)، روند جاری قیمت شکسته می‌‌شود! این حرکات معمولا با حجم معاملاتی بالا و در نتیجه اخبار فوری یا شایعات ایجاد می‌شوند. به‌طور کلی، قدرت شکست‌های بازگشتی ناشی از حجم معاملات سنگین است.

شکست‌های تثبیت

شکست محدوده خنثی

شکست‌ می‌تواند پس از دوره تثبیت قیمت رخ دهد. فاز تثبیت به بازه زمانی گفته می‌شود که قیمت در یک مسیر افقی (خنثی) و محدوده‌ای نسبتا باریک نوسان می‌کند؛ توجه داشته باشید که در طول این دوره معمولا حجم معاملاتی بالایی ثبت نمی‌شود! همانطور که در مقاله حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال توضیح دادیم، در یک محدوده خنثی روند مشخصی نداریم و قیمت بین یک محدوده مقاومتی و حمایتی مشخص، نوسان می‌کند. شما با بررسی اجمالی نمودار هم می‌توانید به‌سادگی محدوده‌های رِنج (خنثی) بازار را تشخیص دهید. بر اساس قواعد تحلیل تکنیکال کلاسیک، فاز تثبیت به‌معنی بی‌علاقگی فعالان بازار نسبت به مشارکت در بازار است؛ اما این دوره می‌تواند آرامش قبل از طوفان ناشی از ورود سنگین خریداران یا فروشندگان باشد!

حجم معاملات کم، در نگاه اول نشان‌دهنده عدم جذابیت قیمت‌های بازار برای معامله گران است؛ اما این ذهنیت دقیقا آن چیزی است که یکی از طرفین (خریداران یا فروشندگان) می‌خواهد به طرف مقابل القا کند! در مورد تشخیص شکست‌ها توجه داشته باشید که یک شکست قیمتی، لزوما در نقطه اوج حجم معاملات اتفاق نمی‌افتد؛ ممکن است در همان ابتدای افزایش حجم معاملات نسبت به روزهای گذشته، شکست قیمت انجام شود. بنابراین باید کاملا هوشیار باشید…

شکست‌های مثلثی

شکست صعودی مثلث افزایشی

این نوع از شکست‌های قیمتی با یک ساختار منحصربه‌فرد ایجاد می‌شوند. فرض کنید در جریان روند صعودی بازار، قیمت به یک سطح مقاومتی مهم رسیده است. قیمت تاکنون 3 برخورد با این سطح مقاومتی داشته و هر بار به‌سمت پایین رانده شده است. در نتیجه این برخوردها، تعدادی کف حمایتی در نمودار ایجاد شده است. نکته هم در فرآیند نوسانات قیمت، این است که نقاط کف هر بار در سطوح بالاتری تشکیل شده‌اند و اصطلاحا «Higher low» یا کف بالاتر داشته‌ایم. بنابراین یک ساختار مثلثی در نمودار ایجاد شده است.

این ساختار به ما نشان‌ می‌دهد که خریداران قدرتمند و صبور، به‌تدریج قیمت‌ها را افزایش می‌دهند و کف‌های قیمت با عمق کمتری تشکیل می‌شوند. در نهایت، این فرآیند رفت و برگشتی تا جایی ادامه می‌یابد که دیگر پولبک به سطوح پایینی انجام نمی‌شود و خریداران طی یک حرکت معمولا انفجاری، مقاومت را می‌شکنند. در روندهای نزولی، شرایط عکس مفروضات فوق است. این ساختارها در میان معامله گران، به‌عنوان مثلث‌های صعودی و نزولی شناخته می‌شوند.

استفاده از شکست‌ قیمت در تحلیل تکنیکال، چه محدودیت‌هایی دارد؟

شکست کاذب یا فیک بریک اوت

2 مشکل اساسی حین انجام معاملات مبتنی بر شکست وجود دارد:

  • مشکل اصلی، شکست‌های کاذب است. همانطور که در بخش‌های قبلی اشاره کردیم، قیمت در ابتدا از سطح حمایت یا مقاومت عبور می‌کند و معامله گران مبتنی بر شکست وارد بازار می‌شوند؛ اما در ادامه با وقوع یک حرکت معکوس، به نواحی قبلی باز می‌گردد و معامله گران را از ادامه حرکت ایجاد شده، نا امید می‌کند. اگر شکست‌های قیمتی را در نمودارهای مختلف بررسی کنید، متوجه می‌شوید که ممکن است قبل از وقوع شکست اصلی، چندین بار شکست کاذب داشته باشیم!
  • افراد مختلف برای تشخیص سطوح حمایت و مقاومت از معیارهای یکسانی استفاده نمی‌کنند. به‌عبارت دیگر، معامله گران با ابزار تحلیلی و ذهنیت‌های مختلف، سطوح متفاوتی را به‌عنوان حمایت و مقاومت در نظر می‌گیرند. بنابراین ما باید از یک معیار جامع نظیر حجم معاملات، به‌عنوان ابزار کمکی استفاده کنیم تا سطوح مهم را تشخیص دهیم. شکست قیمتی ضعیف به‌همراه حجم معاملاتی پایین، نشان می‌دهد که سطح مذکور برای معامله گران بزرگ بازار چندان اهمیتی ندارد و آن‌ها هنوز آماده ورود به بازار نیستند.

نکاتی در مورد شکست‌های کاذب

  • بسیاری از شکست‌های کاذب به‌منظور به‌دام انداختن معامله گران ایجاد می‌شوند. اگر پس از وقوع شکست کاذب، بازار با حجم و مومنتوم بالایی در خلاف جهت شکست حرکت کرد، با یک تله مواجه بوده‌‌ایم! بنابراین حین تشخیص شکست‌ها سعی کنید که با استفاده از ابزار کمکی و تجربیات قبلی خود، نسبت به قدرت و صحت شکست اطمینان نسبی پیدا کنید و سپس وارد معامله شوید. در غیر این صورت ممکن است، بهای بسیار سنگینی بپردازید…
  • در برخی از روش‌های تحلیل پرایس اکشن، مفهوم شکست کاذب مورد بازبینی و حتی انتقاد قرار گرفته است. در واقع این تحلیلگران معتقدند که قیمت پس از شکست، به یک سطح قیمتی مهم رسیده و از همان نقطه برگشته است؛ بنابراین مفهومی به‌عنوان شکست کاذب وجود خارجی ندارد!

لازم به‌ذکر است که هیچکدام از دیدگاه‌های مذکور، به‌صورت قطعی قابل تایید و یا رد نیست؛ زیرا معامله گران بر اساس رویکردهای تحلیلی مختلفی در بازار فعالیت می‌کنند.

3 روش ورود به معامله بر اساس شکست قیمت

به‌عنوان یک معامله گر تکنیکالی، بر اساس 3 استراتژی ورود می‌توانیم با شکست‌ها ترید کنیم. هر کدام از این روش‌ها، از لحاظ مدیریت ریسک مزایا و معایبی دارند و نمی‌توان برتری خاصی در میان آن‌ها قائل بود.

ورود قبل از شکست

مزیت اصلی این روش، ورود در قیمت‌ مناسب است. به‌عنوان مثال، اگر پیش‌روی قیمت یک سطح مقاومتی مهم قرار دارد و شما انتظار شکست صعودی دارید، نسبت به افرادی که حین شکست یا پس از آن اقدام به خرید می‌کنند، در قیمت پایین‌تری وارد بازار می‌شوید. در بخش‌های قبلی در مورد شکست‌های قیمتی مربوط به فاز تثبیت صحبت کردیم. اگر در همین مثال، نسبت به احتمال وقوع شکست کامل و قدرت آن تا حد زیادی اطمینان داشته باشید، می‌توانید در ناحیه کف محدوده خنثی وارد بازار شوید تا نسبت ریسک به ریوارد (پاداش) شما تا حد زیادی بهینه‌ شود.

ورود حین شکست

همانطور که از نام این استراتژی مشخص است، شما سفارش معاملاتی خود را دقیقا در خارج از سطح مشخص شده (در نزدیکی آن) قرار می‌دهید و منتظر می‌مانید تا پس از شکست سطح مذکور، وارد معامله شوید. مزیت اصلی ورود حین شکست این است که می‌توانید بازخورد سریعی از قدرت و کیفیت شکست بگیرید؛ این موضوع سبب می‌شود که اگر شرایط مناسب نبود، بتوانید به‌سرعت و قبل از تحمل زیان سنگین از موقعیت خود خارج شوید.

ورود بعد از شکست

استراتژی سوم، همان پولبک معروف است که اغلب توسط معامله گران با سطح ریسک‌پذیری پایین استفاده می‌شود. ورود پس از شکست یا پولبک شامل ورود به معامله خرید یا فروش در اولین بازگشت به سطح شکسته شده (بر اساس قاعده تبدیل سطوح) است.

با توجه به اهمیت بالای مفهوم پولبک در تحلیل تکنیکال، در مقاله بعدی در مورد این مفهوم نموداری و جزئیات مرتبط با آن توضیحات کاملی ارائه می‌کنیم…

کلام پایانی

برخی از معامله گرانی که به‌صورت حرفه‌ای از شکست‌های قیمتی استفاده می‌کنند، معتقدند که بلافاصله پس از وقوع شکست مشخص می‌شود که آیا این یک موقعیت سودده است یا خیر. بر این اساس، اگر پس از شکست سطح قیمت درون یک محدوده باریک خنثی نوسان کند، احتمالا با یک شکست کاذب روبه‌رو هستیم. به‌طور کلی، بسیاری از مربیان معامله گری در ابتدای مسیر یادگیری سعی می‌کنند معامله گران تازه‌کار را از معاملات مبتنی بر شکست دور نگهدارند. اما فراموش نکنیم که یک معامله گر جدید منظم هم می‌تواند با یادگیری از اشتباهاتش (بر اساس بازخوردهای سریعی که دریافت می‌کند)، در این روش معاملاتی حرفه‌ای شود.

مطالعه و بررسی نظرات شما در بخش کامنت‌ها، باعث خوشحالی ما است و مطمئنا با استفاده از پیشنهادات مطرح شده، می‌توانیم محتوای آموزشی موثر و کاربردی‌تری در اختیار شما قرار دهیم…

آشنایی با الگوی کنج در تحلیل تکنیکال

در ادامه‌ی مباحث مربوط به الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال به «الگوی کنج» می‌رسیم. این الگو را می‌توان هم در دسته‌ی الگوهای بازگشتی جای داد و هم در دسته‌ی الگوهای ادامه‌دهنده. بنابراین قاعده‌ی کلی درباره‌ی آن وجود ندارد و برای تشخیص این مورد نیاز است که با مبحث امواج الیوت در تحلیل تکنیکال آشنا باشید. اما اکثر اوقات تشکیل این الگو به ما هشدار ادامه‌ی روند را صادر می‌کند. الگوی کنج همانند سایر الگوهای قیمتی که قبلا راجع به آن‌ها صحبت کردیم، دارای روند صعودی و نزولی می‌باشد. این الگو از لحاظ ظاهری شباهت زیادی به الگوی مثلث دارد، اما تفاوت‌های اساسی نیز میان آن دو وجود دارد که علاقه‌مندان به تحلیل تکنیکال باید آن‌ها را بدانند. در این مقاله از سری مقالات آموزش بورس در چراغ به بررسی الگوی کنج در تحلیل تکنیکال و تفاوت آن با الگوی مثلث خواهیم پرداخت.

الگوی کنج در تحلیل تکنیکال چیست؟

الگوی کنج در تحلیل تکنیکال چیست

الگوی کنج در تحلیل تکنیکال به چه شکل می باشد

الگوی کنج از جمله الگوهای قیمتی پرکاربرد در بحث تحلیل تکنیکال می‌باشد و معمولاً در میانه‌ی روندها اتفاق می‌افتد. یعنی تشکیل این الگو به ما هشدار ادامه‌ی روند را صادر می‌کند و معمولاً نقش یک الگوی ادامه‌دهنده را ایفا می‌کند. الگوی کنج در تحلیل تکنیکال از جمله الگوهای کوتاه‌مدت و کوچک بوده و تشکیل آن بین ۱ تا ۲ هفته به طول می‌انجامد. الگوهای کنج، هنگام نوسان قیمت سهم بین دو خط همگرا (حمایت و مقاومت) که مرزی هستند، شکل می‌گیرند. جهت حرکت این خطوط، خلاف جهت خط روند اولیه می‌باشد. در این دسته از الگوها، معمولاً مکانی که در آن گریز یا شکست قیمت رخ می‌دهد، در ۳/۲ طول کنج تا محل تقاطع دو خط همگرا می‌باشد. برای رسم الگوی کنج حداقل به دو سقف و کف نیاز داریم که هر چقدر تعداد آن‌ها بیش‌تر باشد، اعتبار الگو بیش‌تر خواهد بود.

نکته: الگوی کنج در تحلیل تکنیکال معمولاً زمانی شکل می‌گیرد که پس از یک حرکت شدید، ورود سریع قیمتی رخ دهد. بنابراین در مورد حجم معاملات نیز می‌توان گفت که کاهش آن هنگام نزدیک شدن به محل تقاطع خطوط همگرا رخ داده و هنگام نزدیک شدن به شکست قیمت نیز، شاهد افزایش حجم معاملات هستیم.

انواع الگوی کنج در تحلیل تکنیکال

همان‌طور که گفتیم الگوهای کنج از دو خط همگرا تشکیل شده است که یا صعودی هستند و یا نزولی. در ادامه هر یک از این موارد را به صورت جداگانه مورد بررسی قرار خواهیم داد.

الگوی کنج صعودی (Rising Wedge)

الگوی کنج صعودی (Rising Wedge)

یکی از انواع الگوهای کنج ، الگوی کنج صعودی است

این نوع از الگوی کنج در تحلیل تکنیکال همان‌طور که از اسمش پیداست از دو خط روند صعودی همگرا تشکیل شده است. چنانچه روند اولیه در نمودار قیمتی نزولی باشد، بعد از آن یک الگوی کنج صعودی ظاهر خواهد شد و پس از شکست خط حمایت، روند نزولی ادامه خواهد یافت. بنابراین زمانی‌که شیب کنج رو به بالا باشد، انتظار کاهش قیمت را باید داشت. از مزایای این الگو در فاز اصلاحی می‌توان به بحث جمع‌آوری سفارشات سد راه قیمت اشاره کرد که توضیح آن در این مطلب نمی‌گنجد. اندازه‌ی حرکت قیمت در الگوی کنج صعودی به اندازه‌ی قاعده‌ی الگو می‌باشد. (البته در برخی مواقع دیده می‌شود که می‌گویند اندازه‌ی حرکت قیمت در این الگو به اندازه‌ی حرکت نزولی قبلی می‌باشد).

حد سود و زیان در الگوی صعودی چگونه تعیین می‌شود؟

برای حد زیان این نوع از الگوی کنج صعودی باید از آخرین سقفی که منجر به شکست ضلع پایینی الگو شده است استفاده کنیم و حد زیان را کمی بالاتر از آن قرار دهیم. برای تعیین حد سود هم از دو حالت می‌توان استفاده کرد.

۱- حالتی که الگوی کنج صعودی در فاز اصلاحی تشکیل شده باشد؛ در این حالت می‌توان حرکت نزولی قبل از آن را اندازه‌گیری کرده و پس از شکست ضلع پایینی، از نقطه‌ی شکست بررسی شکست‌های صعودی به سمت پایین به همان اندازه هدف‌گذاری نماییم.

۲- در حالت دوم می توان از قاعده‌ی این نوع از الگوی کنج در تحلیل تکنیکال برای هدف‌گذاری استفاده کرد.

الگوی کنج نزولی (Falling Wedge)

الگوی کنج نزولی (Falling Wedge)

یکی از انواع الگوهای کنج ، الگوی کنج نزولی است

این نوع از الگوی کنج در تحلیل تکنیکال درست برعکس الگوی صعودی است؛ یعنی در آن شیب کنج رو به پایین است. چنامچه روند اولیه در نمودار قیمتی دارای شیب مثبت (صعودی) باشد، بعد از آن یک الگوی کنج نزولی ظاهر خواهد شد پس از شکست خط مقاومت، روند صعودی ادامه خواهد یافت. البته ممکن است برعکس این موضوع هم اتفاق بیافتد. اما نباید عجله کرد و صبر می‌کنیم تا بازار شکست خود را به صورت درست و معتبر انجام دهد. اندازه‌ی حرکت قیمت در الگوی کنج نزولی همانند الگوی قبلی به اندازه‌ی قاعده‌ی الگو و یا حرکت صعودی قبل از تشکیل الگو خواهد بود.

حد سود و زیان در الگوی کنج نزولی چگونه تعیین می‌شود؟

برای تعیین حد زیان در این نوع از الگوی کنج نزولی می‌توان از آخرین کفی که منجر به شکست ضلع بالایی شده است، استفاده کرد و حد ضرر را کمی پایین‌تر از آن قرار داد. برای تعیین حد سود در الگوی کنج نزولی باز هم دو روش وجود دارد.

۱- چنانچه الگو در فاز اصلاحی شکل بگیرد، باید حرکت صعودی قبلی را اندازه‌گیری کرده و از نقطه‌ی شکست ضلع بالایی الگو، به سمت بالا هدف‌گذاری کرد.

۲- در حالت دوم می‌بایست ابتدا قاعده‌ی الگو را اندازه گرفت و سپس به همان میزان از نقطه‌ی شکست ضلع بالایی به سمت بالا اعمال کرد.

نکته‌ی مهم: در رابطه با انواع الگوهای کنج در تحلیل تکنیکال همواره این نکته را به یاد داشته باشید که در الگوی کنج نزولی شاهد افزایش قیمت و در کنج صعودی شاهد نزول قیمت خواهیم بود.

تفاوت الگوی کنج در تحلیل تکنیکال و الگوی مثلث

تفاوت الگوی کنج در تحلیل تکنیکال و الگوی مثلث

بین الگوی کنج و الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال چه تفاوت هایی هست

همان‌طور که در ابتدای مقاله گفتیم، دو الگوی کنج و الگوی مثلث از لحاظ ظاهری شباهت‌های بسیاری با هم دارند. هر دوی این الگوها جزء الگوهای اصلاحی هستند و دارای ۵ موج می‌باشند که پس از اتمام موج پنجم و پایان اصلاح، روند سهم در آن‌ها ادامه می‌یابد. اما میان این دو الگو یک سری تفاوت‌های اساسی وجود دارد که در این بخش آورده‌ایم:

  • طول ظلع‌های الگوی کنج معمولاً بیشتر از الگوی مثلث است.
  • در الگوی کنج وجود دو نقطه برای رسم هر ضلع الزامی است. اما در تشکیل الگوی مثلت نیازی به سقف و کف های واضح نیست.
  • شیب خطوط در الگوی کنج همگرا می باشد؛ یعنی جهت شکل‌گیری مثلث دقیقا هم جهت با روند قبلی می‌باشد. اما در الگوی مثلث شیب خطوط بر عکس روند قبلی آن‌ها می‌باشد.

سخن آخر

در این مقاله از سایت آموزش چراغ به بررسی الگوی کنج در تحلیل تکنیکال و انواع آن پرداختیم. این الگو نیز مانند دیگر الگوهای قیمتی برای تحلیل و پیش‌بینی قیمت سهم در آینده بسیار کاربردی است. اما الگوها به تنهایی برای تحلیل قیمت کافی نیستند و در کنار آن‌ها باید از ابزارهای تکنیکی دیگری هم استفاده کرد تا بتوان مطمئن‌تر در رابطه با خرید و فروش سهم تصمیم‌گیری کرد. برای آشنایی با تحلیل تکنیکال دوره آموزش آنلاین تحلیل تکنیکال مقدماتی را مشاهده نمایید. چراغ ، به عنوان پلتفرم آموزش و کاریابی در تلاش است تا با ارائه‌ی نکات و دوره‌های مفید در زمینه‌ی آموزش بورس به شما برای سرمایه‌گذاری در این بازار پرتلاطم کمک نماید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.