پیوت پوینت چیست؟ بررسی کاربردها و نحوه استفاده
فارکس بزرگترین بازار مالی جهان با ارزش تجارت روزانه بالای 7 میلیارد دلار است. این بازار یکی از جذاب ترین بازارهای مالی برای کسب درآمد و ثروت می باشد. همانطور که می دانید، در بازار فارکس ابزارهای بسیار قدرتمندی وجود دارد که هر تریدری باید نسبت به آنها آگاه باشد.
به این ابزارها اصطلاحا تحلیل های تکنیکال فارکس، تحلیل فاندامنتال فارکس و احساسات یا روانشناسی بازار در فارکس گفته می شود. اگر با تحلیل تکنیکال که پیش شرط و لازمه ورود به دنیای فارکس است آشنا باشید، خوب می دانید که یکی از ابزارهای پایه ای این تحلیل، خطوط مقاوت و حمایت است. خطوط مقاومت و حمایت، نقاط احتمالی بازگشت قیمت را به شما نشان می دهند.
شاید برای شما این سوال پیش بیاید که چه ربطی بین پیوت پوینت و این خطوط وجود دارد. وقت آن رسیده که بدانید حرفه ای های بازار، از پیوت پوینت نیز برای نقاط احتمالی بازگشتی در بازار به عنوان سطوح مقاومت و حمایت استفاده می کنند.
در این مقاله آموزشی از سری مقالات جذاب وبسایت دنیای ترید در خدمت شما هستیم تا موضوعات مهم زیر را برای شما شرح دهیم.
پیوت پوینت چیست؟ تاریخچه پیوت پوینت، اصطلاح شناسی نقاط پیوت، توضیح سطوح پیوت پوینت ها، نحوه استفاده از پیوت پوینت ها، انواع پیوت پوینت ها، استراتژی های معاملاتی پیوت پوینت در بازه های زمانی مختلف، تشخیص سطوح حمایت و مقاومت با استفاده از پیوت پوینت ها، محدودیتهای پیوت پوینت و نتیجه گیری.
پیوت پوینت چیست؟
پیوت پوینت یکی دیگر از ابزارهای مهم تحلیل تکنیکال است که قیمتهای بالا، پایین و بسته شدن دوره قبل (بسته به تایم فریم شما مثلا روزانه، ساعتی و . ) را به منظور تشخیص سطوح حمایت و مقاومت، نشان می دهد. در حقیقت با استفاده از پیوت پوینت، شما نقاط حد سود و حد ضررتان را پیدا خواهید کرد. به زبانی ساده تر، پیوت پوینت مرزهای حرکات احتمالی قیمت دارایی مورد نظر شما را مشخص می کند. زمانی که شما پیوت پوینت را به درستی روی چارت خود رسم می کنید، قیمت با نزدیک شدن به آنها یا باز می گردد و یا آنها را شکسته و احتمالا تا سطح حمایت و مقاومت بعدی، حرکت می کند. شاید بگویید اینکه شبیه فیبوناچی است! بله برخی تریدرها باور دارند که پیوت پوینت، شبیه به سطوح فیبوناچی می باشد. تمام کاری که شما بعد از رسم پیوت پوینت باید بکنید این است که چشمتان مدام به سطوح مهم آن باشد.
تاریخچه پیوت پوینت
تاریخچه پیوت پوینت در حقیقت به اتاق های فیزیکی بازار سهام که به آنها Floor گفته می شود، بر می گردد. آنها بالاترین قیمت، پایین ترین و بسته شدن قیمت سهام های روز قبلشان را برای محاسبه قیمت روز جاری، حساب می کردند.
این مسئله به آنها کمک کرد تا بتوانند سطوح مهم معاملاتشان را به دست بیاورند. به باور معامله گران بازار سهام، پیوت پوینت ها در حقیقت اندیکاتور آینده نگر هستند زیرا می توانند نقاط احتمالی بازگشت یا شکست قیمت را به شما نشان دهند.
اصطلاح شناسی نقاط پیوت پوینت
منظور ما از اصطلاح شناسی، تفسیر کلمه پیوت پوینت است. همانطور که جلوتر توضیح دادیم، پیوت پوینت از هفت سطح تشکیل شده است. سطح میانی، PP یا همان Pivot Point است. سه خط یا سطح در بالا و سه سطح در پایین قرار دارند. سه سطح بالایی با R به معنی Resistance یا همان مقاومت و سه سطح پایینی با S به معنی Support یا همان حمایت می باشد.
توضیح سطوح پیوت پوینت ها
زمانی که پیوت پونت را رسم می کنید، در واقع 7 سطح پایه ای روی چارت مشاهده می کنید. خطی که درست در وسط این هفت سطوح می بینید خود پیوت پوینت است که با PP مشخص شده است. سه خط بالای پیوت پوینت، سطوح مقاومت شما است که با R2، R1 و R3 مشخص شده است. سه خط پایین پیوت پوینت سطوح حمایت شما می باشد که با S2، S1 و S3 نشان داده شده است (به خاطر داشته باشید که این S ها و R ها می توانند بجای 2 یا 3 عدد، تا 5 یا 6 سطح، ادامه داشته باشند).
نحوه استفاده از پیوت پوینت ها
فراموش نکنید که تعدادی از پلتفرم های معاملاتی هستند که پیوت پوینت را ارائه نمی دهند. پس اگر مثلا در نرم افزار متاتریدر 4 یا 5 گشتید و این ابزار را پیدا نکردید، نگران نباشید. شما باید پیوت پوینت را از بروکرتان درخواست کنید و آنها به شما کمک می کنند. راه دیگر، گشتن در موتور قدرتمند گوگل است و بعد از پیدا کردن از یک منبع معتبر، لطفا آن را دانلود کرده و روی پلتفرم معاملاتی تان، نصب کنید. در این راستا برای کمک می توانید از ویدئوهای یوتیوپ استفاده کنید. حال، به جعبه ابزار معاملاتی خود در پلتفرم تان رفته و پیوت پوینت را رسم کنید. درست مثل نقاط حمایت و مقاومت، قیمت به احتمال زیاد پس از برخورد با این سطوح، دچار تغییر می شود. هرچه تعداد برخورد قیمت با این سطوح بیشتر باشد و این خطوط باعث بازگشت آنها شود، این سطوح قوی تر و قابل اعتماد تر هستند.
لطفا به نمودار 15 دقیقه پوند به دلار زیر نگاهی بیاندازید.
در این تصویر، قیمت چند بار به سطح حمایت S1 برخورد کرده است. اگر فکر می کنید که این بار هم قیمت پس از برخورد با آن بر می گردد، می توانید آن را بخرید و حد ضرر خود را در S2 بگذارید. تارگت احتمالی شما، می تواند جایی بین خود پیوت پوینت PP و R1 باشد.
انواع پیوت پوینت ها
پیوت پوینت ها انواع مختلفی دارند که بهتر است شما نیز با آنها آشنا شوید. اولین نوعی که ما قصد داریم به شما معرفی کنیم، پیوت پوینت استاندارد است.
پیوت پوینت استاندارد
پیوت پوینت استاندارد، ابتدایی ترین و ساده ترین نوع پیوت پوینت است که تریدرهای روزانه، از آن استفاده می کنند. این نوع پیوت پوینت، در حقیقت میانگین قیمت بالا، پایین و بسته شدن دوره قبل است.
پیوت پوینت فیبوناچی
پیوت پوینت فیبوناچی احتمالا مشهورترین نوع پیوت پوینت بین تریدرها می باشد. همانطور که می دانید استفاده از فیبوناچی اکستنشن یا گسترشی، اصلاحی و پروجکشن در فارکس بسیار متداول است. نکته مهمی که شما باید در این قسمت بدانید، سطوح مهم و کلیدی فیبوناچی در پیوت پوینت است.
کلیدی ترین سطوحی که تریدرها نسبت به آنها خیلی حساس هستند، سطوح 38.2% و 61.8% فیبوناچی اصلاحی است.
پیوت پوینت Woodie’s
یکی دیگر از انواع پیوت پوینت، Woodie’s است. این نوع پیوت پوینت، وزن سنگین تر یا تاثیر بیشتری روی قیمت بسته شدن دارایی می گذارد. ولی یادتان باشد که نحوه محاسبه آن، درست مثل پیوت پوینت استاندارد است. پیوت پوینت Woodie’s فقط دو سطح مقاومت و حمایت دارد.
پیوت پوینت کمریلا Camarilla
نوع دیگر پیوت پوینت، کمریلا است. مخترع آن نیک اسکات در سال 1980 میلادی بود. کمریلا شباهت زیادی به پیوت پوینت Woodie’s دارد. تنها تفاوت آن این است که در کمریلا، چهار نوع حمایت و مقاومت وجود دارد.
پیوت پوینت دمارک Demark
آخرین پیوت پوینتی که قصد داریم برای شما شرح دهیم، پیوت پوینت دمارک است. این پیوت پوینت، ارتباط متفاوتی بین نقطه باز و بسته شدن قیمتش وجود دارد. این پیوت پوینت توسط تام دمارک اختراع شد. دمارک در این نوع پیوت پوینت، عدد X را برای محاسبه سطح پایینی و سطح مقاومت بالایی استفاده می کند. او همچنین روی رفتار قیمت اخیر نیز تاکید می کند.
استراتژی های معاملاتی پیوت پوینت در بازه های زمانی مختلف
همانطور که تا اینجای این مقاله متوجه شدید، شما می توانید از پیوت پوینت ها به عنوان سطوح مقاومت و حمایت، استفاده کنید. استفاده از این سطوح، در هر بازه ای استراتژی مخصوص خودش را دارد. همانگونه که مطلع هستید، بازارها یا دارای روند هستند و یا اصطلاحا رنج و بدون روند می باشند. ما در زیر، با دو مثال استراتژی هر دوی این مارکت ها را برای شما توضیح می دهیم.
استراتژی پیوت پوینت برای مارکت رنج
اگر شما با مارکتی مواجه هستید که بدون روند و رنج می باشد، کافی است با رسم پیوت پوینت، سطوحی که قیمت بین آنها بالا و پایین می شود را، روی پیوت پوینت پیدا کنید. در حقیقت این سطوح درست نقش مقاومت و حمایت را برای شما بازی می کنند. شاید شما کلمه Pivoting را شنیده باشد، معنی این کلمه یعنی برخورد قیمت با مقاومت و حمایت و سپس برگشتن.
استراتژی که شما می توانید در اینگونه مواقع از آن استفاده کنید، دو نوع است:
اگر قیمت نزدیک سطح مقاومت بالایی شما بود، شما می توانید دارایی مورد نظرتان را بفروشید و حد ضررتان را بالای سطح مقاومت مربوطه بگذارید.
اگر قیمت به سطح حمایت شما نزدیک شد، شما می توانید دارایی مورد نظرتان را خریده و حد ضررتان را پایین سطح حمایت مربوطه بگذارید.
استراتژی پیوت پوینت برای مارکت روند
حال اگر شما با مارکتی مواجه هستید که دارای روند است، کافی است ابزار پیوت پوینت را رسم کرده و قیمت را رصد کنید. به عنوان مثال اگر بازار صعودی است، کافی است که قیمت را تا خط مقاومت بعدی دنبال کنید. اگر قیمت بتواند آن خط را بشکند و شما تاییدیه شکست را هم مشاهده کردید، در پوزیشن خرید بمانید و بازار را تا خط مقاومت بعدی دنبال کنید.
تشخیص سطوح حمایت و مقاومت با استفاده از پیوت پوینت ها
همانطور که در توضیحات مزایای پیوت پوینت و کارایی اصلی آن برای شما توضیح دادیم، هدف اصلی استفاده از پیوت پوینت، تشخیص نقاط مقاومت و حمایت برای گذاشتن حد سود و ضرر است. بسیاری از تریدرها از این ابزار در تحلیل هایشان بهره مند می شوند. تنها کاری که شما باید انجام دهید، رسم کردن این ابزار از جعبه ابزار معاملاتی تان است.
لطفا به تصویر زیر نگاهی بیاندازید و سعی کنید هربار که پیوت پوینت را رسم می کنید، دنبال بازگشت ها و یا شکست های آن باشید. پیوت پوینت ها در واقع کار معامله گران را برای کشیدن خطوط حمایت و مقاومت، ساده کرده اند.
محدودیت یا معایب پیوت پوینت ها
درست مثل هر ابزار دیگری، پیوت پوینت ها معایبی نیز دارند. فراموش نکنید که مارکت تحت تاثیر فاکتورهای زیادی است. در حقیقت تریدرها ایرادی بر خود پیوت پوینت ها نمی گیرند بلکه بیشترین مشکل، در تفکر خود معامله گران است.
نکته مهمی که باید درباره پیوت پوینت ها بدانید، این است که هیچ ضمانتی وجود ندارد که به محض رسیدن قیمت به پیوت پوینت، حتما باید قیمت برگردد، آن سطح مهم حمایتی یا مقاومتی را بشکند و حتما تا سطح بعدی حرکت کند. قیمت می تواند تا مدتی بین دو سطح پیوت پوینت، رنج بزند و هیچ حرکت خاصی انجام ندهد. پس مواظب تله های ذهنی خودتان نسبت به ابزارهای تحلیل تکنیکال باشید.
از پیوت پوینت ها چگونه استفاده کنیم؟
پیوت پوینت توسط تریدرها به عنوان یک اندیکاتور پیش بینی کننده استفاده میشود و نشان دهنده سطوح مهم تکنیکال است.هنگامی که همراه با اندیکاتورهای تکنیکال دیگر مثل خطوط حمایت و مقاومت و یا فیبوناچی ترکیب میشود، پیوت پونت ها می توانند یک ابزار بسیار موثر برای ترید کردن باشند.
نحوه محاسبه پیوت پوینت ها اینگونه است که : از بالا، پایین و بسته شدن روز، هفته و ماه قبل، استفاده میکنند.
سه سطح متفاوت حمایت و مقاومت در بالا و پایین پیوت پوینت قرار دارند.سطوح مقاوت R2 ،R1 و R3 و سطوح حمایت S2 ،S1 و S3 نام دارند.زمانیکه قیمت حال حاضر بازار بالای پیوت پوینت روزانه معامله می شود، سیگنالی برای خرید آن دارایی میباشد و بالعکس زمانیکه قیمت حال حاضر بازار زیر پیوت پوینت روزانه معامله شود، سیگنالی برای فروش آن دارایی محسوب میشود.
از سطوح حمایت و مقاومت به عنوان خروج از معامله استفاده میکنیم.برای مثال اگر قیمت بازار بالای پیوت پوینت باشد، از R1 و R2 میتوان بعنوان تارگت های ترید استفاده کرد.در صورت حرکت بازار به سمت R3 اگر سایر اندیکاتورهای تکنیکال روند معکوس بزرگی را نشان بدهند، ممکن است معامله گران از معامله خرید خارج شده، و حتی وضعیت معامله را معکوس کنند.
نتیجه گیری
فراموش نکنید که پیوت پوینت ها نیز مثل خیلی از ابزار دیگر تحلیل تکنیکال، اگر به تنهایی استفاده شوند کارایی مفیدی نخواهند داشت. معامله گران از پیوت پوینت ها به عنوان سطوح حمایت و مقاومت و نقاط حد ضرر و حد سود استفاده می کنند.
یادتان باشد که این ابزار هم مثل بقیه ابزار تکنیکال، می تواند آینده قیمت را اشتباه محاسبه کند. بازارهای مالی هر لحظه تحت تاثیر موضوعات مختلف فاندامنتالی و غیره، می توانند تغییر کنند. هیچ ضمانتی وجود ندارد که وقتی قیمت به فلان سطح پیوت پوینت رسید حتما باید برگردد یا از آن عبور کند.
درست مثل بقیه اندیکاتورها، استفاده از پیوت پوینت ها باید قسمت کوچکی از استراتژی و طرح معاملاتی شما باشد.
نقطه پیوت در تحلیل تکنیکال؛ محل تغییر جهت قیمت و روند
در هنگام تحلیل سهام مختلف، یکی از مواردی که به شدت مورد توجه قرار میگیرد، آگاهی از نقاطی است که بازگشت قیمت در آنها اتفاق میافتد. زمانی که افراد بتوانند این نقاط را به درستی شناسایی کنند، میتوانند در فرصتهای مناسبی سرمایهگذاری کنند. اما تعیین نقاط کف و سقف قیمت یا نواحی بازگشت قیمت و به طور کلی آگاهی از زمانبندی بازار، امری نیست که به راحتی بتوان از پس آن برآمد ولی با استفاده از ابزار مختلف تحلیل تکنیکال میتوان این نقاط قیمتی را پیدا کرد. به این نقاط که نمایانگر تغییر جهت روند و قیمت است، نقاط پیوت میگوییم؛ محلی که چرخش و تغییر قیمت در آن اتفاق میافتد.
به کمک پیوتها میتوان وضعیت پیشین تشخیص نقاط پیوت و کنونی قیمت سهام را بررسی کرد. پیوت در تحلیل تکنیکال به انواع مختلفی تقسیم میشود. در ادامه روشهای تشخیص این نقاط را بررسی میکنید اما پیش از آن لازم است کمی بیشتر با نقاط پیوت و اهمیت و انواع آنها آشنا شویم.
پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟
اگر با ابزارهای مختلف تحلیل تکنیکال نظیر خط روند و چنگال اندروز آشنا باشید، میدانید که برای استفاده از آنها به شناسایی نقاط پیوت نیاز است. عدم شناسایی صحیح این نقاط، میتواند تحلیل را به کلی با اشکال مواجه کرده و موجب زیانهای فراوانی شود.
گفتیم که پیوتها نقاطی روی نمودار قیمت هستند که در آنها شاهد تغییر جهت روند و قیمت هستیم. یعنی اگر روند نزولی بوده است، تغییر قیمت به شکل صعودی در نقاط پیوت اتفاق میافتد. به همین ترتیب در نقاط پیوت روند صعودی نمودار به روند نزولی تغییر پیدا میکند. در هر نمودار قیمت میتوان پیوتهای مختلفی را شناسایی کرد.
نقاط پیوت، نقاطی کلیدی روی نمودار هستند که از اهمیت فراوانی برخوردارند. تحلیلگران تکنیکال این نقاط را شناسایی میکنند تا بتوانند روند یک سهم را بهتر درک کنند.
از این نقاط برای ترسیم الگوهای مختلف هم کمک میگیرند. اگر بخواهیم از دید علمی توضیح دهیم که پیوت چیست، باید گفت مجموعه سه کندل در یک راستا که در جهتی مخالف جهت روند قبلی تشکیل میشوند، موجب ایجاد پیوت خواهند شد.
بیشتر بخوانید
انواع پیوت در تحلیل تکنیکال
با همان چند خطی که در بالا به آن اشاره کردیم دریافتیم که منظور از پیوت چیست. این نقاط در شرایطی ایجاد میشوند که از میان عرضه و تقاضا یکی بر دیگری غلبه پیدا میکند. در ادامه انواع پیوت در تحلیل تکنیکال را بررسی میکنیم تا بهتر با این مفهوم آشنا شویم.
پیوت قیمتی
پیوتهای قیمتی در یافتن نقاط بازگشت قیمت نقش ویژهای ایفا میکنند. در برخی از مواقع بازار به اندازهای معین در یک جهت به صورت نزولی یا صعودی حرکت میکند. پس از آنکه سقف یا کفی تشکیل شد، سهم با قدرت در روندی مخالف حرکت میکند. به این ترتیب شاهد ایجاد یک پیوت در نمودار خواهیم بود. البته این تعریف کلاسیک است و اکنون در پرایس اکشن، اساس کار بر این است که اگر قیمت به اندازه حداقل سه کندل حرکت کند و با تشکیل یک کندل بازگشتی، سهام با همان شرایط ولی در جهت معکوس به حرکت خود ادامه دهد، این نقطه یک پیوت معتبر است.
بیشتر بخوانید
اما راه تشخیص پیوت قیمتی چیست؟ این نقاط را به صورت بصری و بر اساس روشهای مختلف تحلیلی شناسایی میکنند که نیاز به ابزار خاصی ندارد. در این میان میتوان بر اساس سطوح حمایت و مقاومت پیشین و یا زمان تشکیل پیوت، معاملات را انجام داد.
پیوت محاسباتی
پیوتها را بر اساس دادههای قیمتی و به کمک فرمولهای ریاضی میتوان محسابه کرد و جزئيات مربوط به تحرکات بازار در تعیین این پیوت دخیل نیست. خروجیای که از محاسبات به دست میآید به صورت عدد است. این اعداد را برای تعیین سطوح حمایت و مقاومت در آینده مورد استفاده قرار میدهند.
پیوت محاسباتی در تحلیل تکنیکال با توجه به دوره زمانی و دادههایی که از آنها استفاده میشود تا زمان مشخصی اعتبار دارند. اگر کندلهای جدیدی روی نمودار ایجاد شوند، بدیهی است که سطوح مذکور نیز بهروزرسانی میشوند.
انواع پیوت محاسباتی
پیوتهای محاسباتی خود به چند دسته دیگر تقسیم میشوند که در این میان Pivot Point و خطوط کاماریلا از اهمیت زیادی برخوردارند.
Pivot Point
- Pivot Point (PP) = High + Low + Close /3
- (R2= PP + (High – Low
- S1 = (2*PP) – High
- (S2 = PP – (High – Low
با توجه به قواعد موجود، قیمت بالاتر از نقطه PP به منزله روند صعودی است. به این ترتیب بر اساس واکنشهای قیمت به سطوح مقاومتی میتوان موقعیتهای خرید مناسب را پیدا کرد. چنانچه قیمت کمتر از PP باشد، میتوان فروش سهام را در دستور کار قرار داد. در این فرمولها نقاط R سطوح مقاومت و نقاط S سطوح حمایت نمودار به شمار میروند.
Camarilla Lines
- H4 = ((High – Low)*(1.1/2)) + Close
- H3 = ((High – Low)*(1.1/4)) + Close
- H2 = ((High-Low)*(1.1/6)) + Close
- H1 = ((High-Low)*(1.1/12)) + Close
- ((L1 = Close – ((High – Low)*(1.1/12
- ((L2 = Close – ((High – Low)*(1.1/6
- ((L3 = Close – ((High – Low)*(1.1/4
- ((L4 = Close – ((High – Low)*(1.1/2
در این محاسبات خبری از PP نیست. اما از آنجا که تعداد نواحی مقاومت و حمایت در این روش زیاد است، میتوان با دقت بیشتری قدرت روند را تشخیص داد. هنگامی که قیمت در سطوح سه یا چهار قرار گیرد، این مسئله نشان از قدرت روند و تحرکات بالای قیمتی دارد.
در بیشتر پلتفرمهای تحلیلی میتوان نقاط پیوت را با کمک اندیکاتورها مشاهده کرد.
پیوت ماژور
یکی از مهمترین انواع پیوتها، پیوتهای ماژور هستند. اما منظور از پیوت ماژور چیست؟ زمانی که نمودار قیمت را مشاهده میکنید، میتوانید سقف و کفهایی را که باعث حرکات قوی در جهتهای مخالف شدهاند، به وضوح ببینید. به این نقاط اصطلاحاً پیوت ماژور میگویند. اعتبار این نقاط زیاد است و تحلیلهای بسیاری بر پایه این نقاط شکل میگیرد.
پیوت مینور
اما نوع دیگر پیوت در تحلیل تکنیکال، پیوت مینور است. این نقاط باعث ایجاد حرکات اصلاحی کوچکی میشوند که به شکلگیری روندهای خنثی میانجامد. در نمودارهایی با تایمفریم کوچک میتوان این نقاط را به کرات مشاهده کرد. چرا که در این نمودارها نوسانهای کاذب فراواناند. از آنجا که این نقاط در تغییر روند نقش چندانی ندارند، خطوط روندی که بر اساس آنها تعیین میشوند هم از اعتبار بالایی برخوردار نیستند.
بیشتر بخوانید
آموزش تشخیص پیوت ماژور و مینور در تحلیل تکنیکال
مسئله مهم در این میان آن است که بتوانیم پیوت ماژور را از پیوت مینور تشخیص دهیم. از آنجا که این نقاط با قیمت ارتباط دارند، میتوان آنها را به صورت چشمی و مقایسههای ذهنی سطوح مختلف و با توجه به قدرت حرکات بعدی سهام تشخیص داد. بدیهی است که برای انجام این امر به تجربه و دانش کافی نیاز است.
اما به منظور تشخیص نقاط پیوت ماژور از مینور روشی ابداع شده است که در آن از دو ابزار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی استفاده میشود. به این ترتیب حتی افرادی که سطح مبتدی یا متوسط هم دارند، میتوانند به درستی این سطوح را تشخیص دهند.
بیشتر بخوانید
چنانچه کف یا سقف نمودار دو ویژگی را زیر را دارا باشند، احتمال وجود یک پیوت ماژور فراوان است. این دو ویژگی عبارتاند از:
- تغییر فاز مکدی در هنگام تشکیل نقاط پیوت
- اصلاح قیمت دستکم به میزان ۳۸ درصد موج پیشین
به نمودار زیر نگاهی بیندازید تا بهتر متوجه این موضوع شوید.
در این نمودار به وضوح میتوان دید که در زمان تشکیل پیوت، فاز اندیکاتور مکدی و تقاطع نزولی خطوط سیگنال و مکدی تغییر پیدا کرده است. بهعلاوه، ترسیم فیبوناچی بازگشتی از شرایطی خبر میدهد که اصلاح حداقل ۳۸ درصدی قیمت اتفاق افتاده است. این دو شرط نشانگر آن هستند که پیوت ماژور در این نقطه تشکیل شده است.
افزون بر روشی که ذکر آن رفت، از نقاط حمایت و مقاومت در گذشته هم میتوان استفاده کرد. زمانی که این نقاط با نقاط پیوت همپوشانی داشته باشند، میتوان معاملات موفقتری را انجام داد. همچنین به کمک اسیلاتورها نیز میتوان این نقاط پیوت در تحلیل تکنیکال را پیدا کرد. برای آشنایی بیشتر با اندیکاتور و اسیلاتورها، مقاله «اندیکاتور چیست؟» را بخوانید.
نکته: در تحلیل تکنیکال نمیتوان از ابزارهای مختلف بر روی پیوت مینور استفاده کرد. بلکه تمام الگوها، واگراییها، چنگالها و فیبوناچی باید با توجه به نقاط پیوت ماژور تعیین شوند. پیوتهای مینور در روندهای خنثی و در کانالهای کوچک کاربرد دارند. البته لازم به ذکر است که پولبکها معمولا روی نقاط مینور اتفاق میافتند.
بیشتر بخوانید
جمعبندی
پیوت در تحلیل تکنیکال به نقاطی گفته میشود که در آنها شاهد تغییرات قیمت هستیم. یعنی روندهای نزولی در این نقاط به روندهای صعودی تبدیل میشوند و برعکس. به کمک پیوت میتوان سقفها و کفهای آینده را پیشبینی کرد تا پیش از شروع روند نزولی یک سهم، فروش را در دستور کار قرار داد.
درست است که پیوت ابزاری مهم در تحلیل تکنیکال به شمار میرود اما نوسانهای قیمتی متعدد موجب میشود که شناسایی این نقاط با خطاهایی همراه باشد. از همین رو میتوان از ابزارهایی نظیر اندیکاتور مکدی کمک گرفت. پیوتها تشخیص نقاط پیوت انواع مختلفی دارند که در میان آنها پیوتهای ماژور از اهمیت زیادی برخوردارند. چرا که به منظور استفاده از ابزاری نظیر چنگال اندروز به این نقاط نیاز داریم.
اندیکاتور فوق العاده کاربردی برای تشخیص نقاط برگشت قیمت توسط انواع پیوت PZ Pivot Points برای متاتریدر 4
اندیکاتور PZ Pivot Points که برای متاتریدر 4 طراحی شده ، یک ابزار فوق العاده کاربردی برای تشخیص نقاط برگشت قیمت توسط انواع پیوت است که میتواند در سیستم معاملاتی شما بسیار مفید واقع شود و همچنین میتواند به تنهایی سیگنال های کم خطایی را برای شما صادر کند.
پیوت های قابل رسم توسط PZ Pivot Points :
مشخصات PZ Pivot Points
- وبسایت رسمی : pointzero-trading.com
- پلتفرم : متاتریدر4
- جفت ارز : تمامی جفت ارزها
- زمان معامله : سشن های لندن و نیویورک
- تایم فریم : M1-H1
- بازار : فارکس
برخی از مزایای PZ Pivot Points
- مناسب برای معامله گران روزانه و سویینگ تریدر ها
- قابل ترکیب با تمامی سیستم های معاملاتی
- رسم خودکار انواع مختلف پیوت در چارت تمامی جفت ارزها
- محاسبات دقیق برای رسم پیوت ها
فرمول رسم انواع پیوت
Classic:
R4 = R3 + (High – Low)
R3 = R2 + (High – Low)
R2 = PP + (High – Low)
S1 = (2 * PP) – High
S2 = PP – (High – Low)
S3 = S2 – (High – Low)
S4 = S3 – (High – Low)
Woodie:
R4 = R3 + (High – Low)
R3 = High + 2 * (PP – Low)
R2 = PP + (High – Low)
S1 = (2 * PP) – High
S2 = PP – (High – Low)
S3 = Low – 2 * (High – PP)
S4 = S3 – (High – Low)
Camarilla:
R4 = PP + (High – Low) * 1.1/2
R3 = PP + (High – Low) * 1.1/4
R2 = PP + (High – Low) * 1.1/6
R1 = PP + (High – Low) * 1.1/12
S1 = PP – (High – Low) * 1.1/12
S2 = PP – (High – Low) * 1.1/6
S3 = PP – (High – Low) * 1.1/4
S4 = PP – (High – Low) * 1.1/2
قانون معامله
معامله خرید:
1- برخورد قیمت به سطح پیوتی که پایین تر از قیمت وجود دارد ( خطوطی که در کنار آن ها S نوشته شده است) و صعود قیمت
2- برخورد قیمت به سطح پیوتی که بالاتر از قیمت وجود دارد( خطوطی که در کنار آن ها R نوشته شده است) و شکست آن به سمت بالا
معامله فروش:
1- برخورد قیمت به سطح پیوتی که بالاتر از قیمت وجود دارد( خطوطی که در کنار آن ها R نوشته شده است) و نزول قیمت
2- برخورد قیمت به سطح پیوتی که پایین تر از قیمت وجود دارد( خطوطی که در کنار آن ها S نوشته شده است) و شکست آن به سمت پایین
حد ضرر در معامله خرید:
در استراتژی شماره 1 : زیر سطحی که قیمت پس از برخورد به آن به سمت بالا حمایت شده است
در استراتژی شماره 2 : زیر سطحی که قیمت آن را به سمت بالا شکسته است
حد ضرر در معامله فروش:
در استراتژی شماره 1 : بالای سطحی که قیمت پس از برخورد به آن ریزش کرده است
در استراتژی شماره 2 : بالای سطحی که قیمت آن را به سمت پایین شکسته است
حد سود:
در معامله خرید : قله یا حمایت پیش رو
در معامله فروش : دره یا حمایت پیش رو
تنطیمات اندیکاتور PZ Pivot Points
- بخش INDICATOR SETTINGS : این بخش برای مشخص کردن نوع پیوت ها و نحوه رسم آن ها است
- بخش DRAWING SETTINGS : این بخش مربوط به نام خطوط و رنگ خطوط است
برای آشنایی بیشتر با این اندیکاتور ویدیو زیر را تماشا کنید:
جهت آشنایی با روش نصب اندیکاتور PZ Pivot Points به مقاله اموزشی راهنمای نصب انواع اندیکاتور در متاتریدر 4 و 5 مراجعه کنید
چگونه از نقاط پیوت برای بررسی تمایلات بازار استفاده کنیم؟
یک روش دیگر برای گنجاندن نقاط پیوت در استراتژی معاملاتی وجود دارد ، و آن استفاده از سطوح پیوت برای ارزیابی تمایلات بازار است.
معنی چنین چیزی این است که شما می توانید تشخیص دهید که معامله گران در حال حاضر تمایل بیشتری به خرید جفت ارز دارند یا فروش آن.
برای این کار تنها کافیست که نقطه پیوت را رصد کنید. می توانید با آن همچون خط وسط یک زمین فوتبال رفتار کنید.
بسته به اینکه توپ (در این مورد قیمت) کدام طرف خط باشد می توانید بفهمید که خریداران صاحب توپ و میدان هستند و برتری دارند یا فروشندگان.
اگر قیمت از نقطه پیوت به بالا شکسته شود ، نشانه آن است که خریداران در این جفت ارز دست بالا را دارند و شما باید مثل خریدن کیک به خرید گرفتن روی این جفت ارز فکر کنید.
در زیر مثالی از تشخیص نقاط پیوت آنچه اتفاق افتاده است ، وقتی که قیمت بالاتر از نقطه پیوت می ماند ، ارائه می شود.
مثال استفاده از نقطه پیوت برای تشخیص تمایلات بازار
در این مثال ، می بینیم که EUR / USD با یک گپ در بالای نقطه پیووت باز شده است.
سپس قیمت ، بالا و بالاتر رفت و تمامی سطوح مقاومتی را شکسته است.
حال ، اگر قیمت از نقطه پیوت به پایین شکسته شود ، در اینصورت باید به فکر فروش جفت ارز بود.
قیمت پایین تر از نقطه پیوت نشان دهنده تمایلات بازار نزولی بوده و بمعنای این است که فروشندگان می توانند در این سشن معاملاتی برتری داشته باشند.
بیایید نگاهی به نمودار GBP / USD بیندازیم.
در نمودار بالا ، می بینیم که قیمت نقطه پیوت را (که به عنوان یک سطح مقاومت عمل می کند) لمس کرده است. نکته بعدی که می دانیم ، اینست که این جفت ارز پایین و پایین تر رفته است.
اگر شما بر اساس نشانه ابتدایی عمل می کردید که قیمت در زیر نقطه پیوت باقی مانده و روی جفت ارز فروش می گرفتید ، پول خوبی به جیب میزدید چراکه GBP / USD تقریبا 300 پیپ تشخیص نقاط پیوت ریخته است!
البته ، همیشه تا این حد خوب و شسته رفته در نمی آید.
همیشه با احتیاط عمل کنید
مواقعی وجود دارد که شما فکر می کنید فروشندگان در یک جفت ارز دست بالا را دارند و روند نزولی است و بعد می بینید که اوضاع جفت ارز معکوس شده و سقف را هم شکسته است و بالا رفته است!
در این مثال ، اگر می دیدید که قیمت از نقطه پیووت شکسته است و پایین می آید و بعد روی آن فروش می گرفتید ، یک روز بسیار غم انگیز را پشت سر می گذاشتید.
در ادامه ، در طول سشن اروپا ، EUR / USD بالا پریده و در نهایت نقطه پیوت را شکسته است. علاوه بر این ، این جفت ارز در بالای نقطه پیوت مانده تشخیص نقاط پیوت است و نشان داده که چگونه جشن و پایکوبی خریداران ادامه داشته است.
درس در اینجا چیست؟
معامله گران دمدمی هستند!
حسی که معامله گران فارکس نسبت به یک جفت ارز دارند می تواند اساسا از روزی به روز دیگر ، حتی سشنی به سشن دیگر تغییر کند.
به همین دلیل است که براحتی نمی توانید وقتی قیمت بالاتر از نقطه پیوت است خرید بگیرید یا وقتی زیر آن است فروش بگیرید.
بلکه ، اگر تصمیم دارید از تحلیل نقطه پیوت به این روش استفاده کنید ، باید آن را با سایر اندیکاتور ها ترکیب کنید تا بتوانید تمایلات کلی بازار را تشخیص دهید.
مفهوم پیوت در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
تشخیص دقیق نقاط کف و سقف یا همان نواحی بازگشت قیمت، یکی از مهمترین اهداف تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی میباشد. استفاده از برخی ابزارهای تحلیل نموداری در این زمینه بسیار موثر میباشد. یکی از پرکاربردترین این ابزارها که برای بررسی وضعیت قیمت در گذشته و حال مورد استفاده قرار میگیرد، پیوت (pivot) است. در تحلیل تکنیکال، مبحث پیوت آنقدر حائز اهمیت میباشد که اگر با آن آشنا نباشید، تقریباً هیچ الگویی را نمیتوانید به درستی ترسیم کنید. همین موضوع باعث میشود که نتایج تحلیل اکثر معاملات شما اشتباه از آب در بیایند و در نهایت ضرر کنید. لذا به شما پیشنهاد میکنیم که برای آشنایی با مفهوم پیوت در تحلیل تکنیکال و کاربردهای آن این مقاله از سری مقالههای آموزش بورس از سایت استخدام و آموزش چراغ را تا انتها مطالعه نمایید.
منظور از پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟
پیوت در تحلیل تکنیکال
منظور از پیوت ( pivot ) در تحلیل تکنیکال نقاط محوری و مهمی هستند که معاملهگران با تشخیص آنها میتوانند الگوهای تحلیلی را ترسیم کنند. ابزارهای تحلیل تکنیکال همچون چنگال اندروز، خط روند، الگوها و غیره با استفاده از این نقاط، تغییر روند نمودارها را تا حد زیادی مشخص مینمایند. این نقاط تغییرات موجود در روند از حالت صعودی کامل به نزولی کامل یا برعکس را نشان میدهند. در یک تعریف ساده از پیوت باید بگوییم که پیوتها، نقاط چرخش قیمت در نمودارها هستند که در آنها نمودار قیمت تغییر جهت میدهد. برای آنکه در تحلیلهای خود دچار اشتباه نشویم، باید نقاط پیوت را به درستی شناسایی نماییم. پیوتها بر اساس ماهیت به دو نوع قیمتی و محاسباتی و بر مبنای قدرت بازگشتی نمودار، به دو دستهی مینور و ماژور تقسیم میشوند. در ادامه تشخیص نقاط پیوت هر یک از این موارد را به صورت جداگانه مورد بررسی قرار میدهیم.
انواع پیوت در تحلیل تکنیکال
انواع پیوت
زمانیکه در بازار سرمایه یکی از نیروهای عرضه یا تقاضا بر دیگری غالب شود، پیوتها یا نواحی بازگشت قیمت شکل میگیرند. اهمیت کارکرد این نقاط در پیشبینی آتی قیمتها احساس میشود. اگر شما یک نمودار قیمت را مورد تحلیل و بررسی قرار دهید، انواع مختلفی از تشخیص نقاط پیوت پیوت را مشاهده خواهید کرد. در این بخش راجع به انواع مختلف پیوت در تحلیل تکنیکال صحبت خواهیم کرد.
پیوت قیمتی
منظور از این نوع پیوت، نقاط برگشت قیمت میباشد که موجب تغییر روند قیمت سهام میشود. در تعریف کلاسیک پیوتهای قیمتی آمده است یک پیوت در نمودار در صورتی تشکیل میشود که بازار به میزان مشخص در یک جهت حرکت کند و پس از تشکیل سقف یا کف، با یک روند نسبتاً قوی در جهت مخالف پیش برود. تریدرها در روش پرایس اکشن بر این باورند که زمانی یک پیوت یا نقطهی بازگشت قابل اطمینان خواهیم داشت که قیمتها حداقل به اندازه سه کندل (شمع ژاپنی) حرکت نمایند و پس از تشکیل کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف پیشروی کنند. تشخیص این پیوتها اصولاً ابزار خاصی نمیطلبد و بر مبنای قوانین روشهای تحلیلی مختلف و به صورت بصری میباشد. با استفاده از دو روش معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت قبلی یا زمان تشکیل پیوت، میتوان از پیوتهای قیمتی کمک گرفت.
پیوت محاسباتی
بر اساس ماهیت نوع دیگری از پیوت در تحلیل تکنیکال وجود دارد که به آن پیوت محاسباتی میگویند. جزئیات تحرکات قیمتی بازار، در تشخیص این نوع از پیوتها دخیل نیست و نحوهی محاسبهی آنها بر اساس دادههای قیمتی (OHLC) و فرمولهای ریاضی میباشد. خروجی حاصل از انجام این محاسبات اعدادی میباشند که به عنوان سطوح حمایت و مقاومت آتی نمودار به کار برده خواهند شد. با تشکیل کندلهای جدید، این سطوح از پیوتها بهروزرسانی خواهند شد و بر اساس دورهی زمانی نمودار و دادههای قیمتی مورد استفاده، تا مدت زمان مشخصی تشخیص نقاط پیوت دارای اعتبار هستند. به عنوان مثال برای معاملهگران میانمدت، نواحی پیوتی نمودار یکساعته کاربردی نخواهند داشت. پیوتهای محاسباتی خود به انواع مختلفی تقسیمبندی میشوند. از مهمترین آنها میتوان به پیوت پوینت (Pivot Point) و خطوط کاماریلا (Camarilla Lines) اشاره کرد. در ادامه هرکدام از این موارد را به صورت جداگانه و مختصر بررسی خواهیم کرد.
۱. پیوت پوینت (Pivot Point)
برای بررسی این نوع پیوت چنانچه قیمتها بالاتر از نقطهی «PP» قرار داشته باشند، روند صعودی میباشد. در این حالت باید بر اساس واکنشهای قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت خرید باشیم. در غیر این صورت هرگاه قیمت کمتر از PP باشد باید اقدام به فروش نماییم. دقت داشته باشید، که نقاط «S» مخفف Support یا همان نواحی حمایتی نمودار میباشند. نقاط «R» هم مخفف Resistance یا همان سطوح مقاومتی در نمودار هستند.
- Pivot Point (PP) = High+Low+Close/3
- R1 = (2*PP)-Low
- R2= PP+(High-Low)
- S1 = (2*PP)-High
- S2 = PP-(High-Low)
۲. خطوط کاماریلا (Camarilla Lines)
ناحیهی کلیدی مثل «PP» در محاسبات خطوط کاماریلا وجود ندارد. اما تشخیص قدرت روند و معاملات دقیقتر، به دلیل تعدد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده در این روش امکانپذیر خواهد بود. در نگاه اول و زمانیکه قیمت به سطوح ۳ یا ۴ (از نوع R یا S) برسد، به معنای قدرت روند و تحرک قیمتی بالا میباشد. البته این نکته را هم بگوییم که محاسبهگر نقاط پیوت در تحلیل تکنیکال و اکثر پلتفرمهای تحلیلی به صورت اندیکاتورهای پیشفرض هستند. حتی در صورت عدم وجود میتوانید، آن را به صورت رایگان از منابع مختلف دانلود کرده و نصب نمایید. در حال حاضر و در بسیاری از استراتژیهای معاملاتی، پیوتها در کنار مواردی همچون میانگینهای متحرک، خطوط روند و غیره به عنوان ابزار اصلی به کار برده میشوند.
- H4 = ((High-Low)*(1.1/2))+Close
- H3 = ((High-Low)*(1.1/4))+Close
- H2 = ((High-Low)*(1.1/6))+Close
- H1 = ((High-Low)*(1.1/12))+Close
- ((L1 = Close-((High-Low)*(1.1/12
- ((L2 = Close-((High-Low)*(1.1/6
- ((L3 = Close-((High-Low)*(1.1/4
- (L4 = Close-((High-Low)*(1.1/2
پیوت مینور
این نوع از پیوت در تحلیل تکنیکال برای روندهای کوچک، نوسانگیری و همچنین در ابزارهای اصلی تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد. پیوتهای مینور در انتهای اصلاحات قرار دارند و به نوعی تغییر جهتهای فرعی و کوچک هستند. این پیوتها علاوه بر آنکه منجر به حرکات اصلاحی کوچک میشوند، موجب برقراری روندهای خنثی نیز خواهند شد. از آنجایی که نوسانات کاذب و مقطعی در نمودارهای میانروزی بیشتر ایجاد میشوند، پیوت مینورها را در نمودارهای با دورهی زمانی پایین (تایمفریم کوچک) به وفور میتوان مشاهده کرد. این پیوتها عملا از اعتبار بسیار کمی برخوردار هستند. چرا که نقاط بازگشتی مینور، قدرت چندانی در تغییر روند و ایجاد حرکات قیمتی چشمگیر ندارند. به همین دلیل نمیتوان در تحلیل تکنیکال به آنها اعتماد کرد و یا آنها را مرجعی برای ترسیم خطوط روند و یا ترسیم الگوها دانست. بنابراین معاملهگران جهت کاهش درصد خطای تحلیل، ملزم به مراجعه به دورههای زمانی مناسب هستند.
پیوت ماژور
این نوع از پیوت در تحلیل تکنیکال در انتهای روندها قرار دارد. پیوت ماژور بر خلاف مینور پیوت، تغییر جهتهای اصلی نمودار را نشان میدهد. در واقع این پیوتها نقاطی هستند که تحلیلگران برای تحلیلهای اصلی خود از آنها استفاده میکنند. به طوریکه ابزارهای تکنیکالی بر اساس پیوتهای ماژور ترسیم میشوند. البته اگر فردی با تحلیل تکنیکال آشنایی نداشته باشد هم با مشاهدهی نمودار قیمت، کف و سقفهایی که موجب وقوع حرکات قیمتی قوی در جهت مخالف شدهاند را تشخیص میدهد. پیوتهای ماژور، در اصل همین نقاط بازگشتی هستند. درست برعکس پیوت مینور، ماژور پیوتها از اعتبار بالایی برخوردارند. به همین دلیل است که تحلیلگران و معاملهگران برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمتی، از این پیوتها استفاده میکنند.
شناسایی پیوت ماژور از مینور در تحلیل تکنیکال
شناسایی پیوت ماژور از مینور در تحلیل تکنیکال
اکنون که با مفاهیم اولیهی پیوتهای مینور و ماژور آشنا شدید، ممکن است این سوال برایتان به وجود آید که چگونه این دو نوع پیوت در تحلیل تکنیکال را از یکدیگر تشخیص دهیم؟ خوشبختانه، تشخیص این پیوتها به صورت چشمی و بر اساس مقایسههای ذهنی سطوح بر اساس قدرت حرکات بعدی امکانپذیر میباشد. چرا که سطوح پیوتی کاملاً مبتنی بر قیمت هستند. با این همه این نکته را به خاطر داشته باشید که تشخیص این پیوتها قبل از هر چیزی مستلزم داشتن تجربهی کافی در زمینه تحلیل تکنیکال است. بنابراین برای آنکه معاملهگران متوسط و مبتدی هم بتوانند این سطوح را تشخیص دهند، یک روش ترکیبی تدوین شده است. این روش شامل دو ابزار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی است. در صورتی یک پیوت ماژور خواهیم داشت که سطوح کف یا سقف نمودار از دو ویژگی زیر برخوردار باشند:
۱. روند جدید باید تا ۳۸% موج قبلی را اصلاح کند. اگر کمتر از این مقدار باشد یک مینور پیوت در تحلیل تکنیکال خواهیم داشت. (شما میتوانید از ابزارهای اصلاحی فیبوناچی برای تشخیص اصلاح ۳۸% کمک بگیرید.)
۲. در زمان تشکیل پیوت ماژور، تغییر فازهای اندیکاتور مکدی (macd) اتفاق میافتد. بهمنظور شناسایی ماژور پیوت در تحلیل تکنیکال با استفاده از این روش ابتدا یک فاز مثبت یا منفی مکدی را در نظر میگیریم. سپس بالاترین یا پایینترین قیمت در آن قسمت را به عنوان پیوت شناسایی میکنیم.
با استفاده از روشهای بالا میتوانیم یک پیوت ماژور را شناسایی کنیم. برای جلوگیری از تشخیص اشتباه پیوت و بروز خطا در تحلیل نمودارها، حتما باید به صورت همزمان از این دو روش استفاده کرد. در تمام استراتژیهای معاملاتی اول از همه پیوتها را مشخص کنید و خطوط روند را ترسیم کنید. در کنار اینها باید از تحلیلهای تکنیکال کمک گرفت در غیر اینصورت نباید توقع موفقیت از خودتان داشته باشید.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ به بررسی انواع پیوت در تحلیل تکنیکال و کاربردهای هر کدام از آنها پرداختیم. با توجه به موارد گفته شده در این مطلب مشخص میشود که مهمترین کاربرد پیوت (Pivot) در تحلیل تکنیکال شناسایی تغییر روندها میباشد. همین کارکرد پیوت در محاسبات آتی و پیشبینی تغییرات قیمت در فواصل زمانی قیمت بسیار ارزشمند است. با شناسایی پیوتها میتوان به پیشبینی قله و درهی بعدی پرداخت و تا قبل از رسیدن به نزول، سهام خود را فروخت و یا اندیشهای درازمدت پیادهسازی کرد. در آخر باید بگوییم درست است که پیوتها یکی از بهترین ابزارهای تحلیل و معاملهگری در بازارهای مالی هستند، اما با توجه به نوسانات قیمتی متعدد و شدید، دارای خطاهایی نیز میباشند. در این موضوع میتوانید از دوره آموزش آنلاین تحلیل تکنیکال مقدماتی استفاده نمایید. چراغ بهعنوان نسل جدیدی از پلتفرمهای آموزش و استخدام به شما پیشنهاد میکند که با استفاده از استراتژیهای معاملاتی دقیق و روشهای تحلیلی نوین، این خطاها را پوشش دهید.
دیدگاه شما