الگوهای کندل استیک برای معامله گران مبتدی فارکس
در این مقاله با استفاده از راهکارها و راهنمایی های ارائه شده، می توانید دستورات معروف و سیگنال بازارهای صعودی و نزولی را شناسایی کنید و احتمال سود در معاملات خود را افزایش دهید. اگر براساس روند حرکت قیمت در بازار، معاملات خود را انجام می دهید، استفاده از الگوی کندل استیک می تواند به شما کمک شایانی کند.
این الگو، می تواند، به موقع، معامله گر فارکس را از روند نزولی یا صعودی بازار آگاه سازد و فرصتی برای تصمیمات آگاهانه را برای فرد فراهم آورد.
زمانی که معامله گر فارکس برای انجام معاملات خود از ترند و سطوح ساده حمایت و مقاومت استفاده می کند، الگوهای کندل استیک فارکس به عنوان یکی از قدرتمند ترین و ساده ترین ابزارهای تحلیلی در دسترس، می توانند بسیار راهگشا باشند.
در این مقاله، به بررسی کندل استیک های ژاپنی می پردازیم، درباره مهم ترین سیگنال های آنها صحبت می کنیم م و به شما نحوه انجام معاملات با آنها را توضیح می دهیم.
کندل استیک های ژاپنی
یک کندل استیک ژاپنی، تمام اطلاعات مربوط به حرکت بازار را در یک بازه زمانی مشخص، در اختیار معامله گران فارکس قرار می دهد. این کندل استیک ها، معروف ترین روش برای نشان دادن قیمت ها در نمودار هستند و به معامله گران در انجام تحلیل های تکنیکال کمک می کنند و تمام اطلاعات لازم را برای تحلیل سریع چگونگی حرکت قیمت ها، در اختیار معامله گران قرار می دهند.
شرح کندل استیک های ژاپنی
بیایید باهم نگاهی به آناتومی این کندل استیک ها بیندازیم. به یاد داشته باشید که هر کندل، شامل تغییرات قیمت در بازه زمانی مشخص شده توسط معامله گر فارکس است. برای مثال، یک نمودار M15، به بررسی تغییرات قیمت در بازه زمانی 15 دقیقه ای پرداخته است در حالی که کندل های نمودار D1 ، نشان دهنده تغییرات قیمت در یک روز هستند.
بدنه : میزان معاملات انجام شده در مدت زمان بین باز و بسته شدن قیمت ها
فیتیله : قیمت های بالا و پایین کندل
رنگ : جهت حرکت قیمت بین زمان باز و بسته شدن آن
الگوهای معروف کندل استیک
حال که با اجزای کندل استیک ژاپنی آشنا شده اید، بهتر است به معروفترین الگوی های آن در فارکس نگاهی بیندازیم.
هر الگو، می تواند دستخوش تغییرات بازار نزولی و صعودی شود و حرکت قیمت ها را در جهت معکوس نشان دهد.
ما این نمودارها را به الگوهای تک کندل، دو کندل و سه کندل تقسیم کرده ایم و به شما نشان می دهیم که چه زمانی این کندل ها نشان دهنده قیمت معکوس، روندی ادامه دار در قیمت و یا قیمت های با جهت نامشخص هستند.
الگوهای تک کندل
دوجی، یک الگوی کندل خنثی است که نشان دهنده موقعیتی بین بازار صعودی و نزولی است. در این الگو، قیمت ها کمی به سمت بالا و پایین حرکت می کنند و در نهایت به سمت مقداری که بازار با آن قیمت باز شده است، باز می گردند. چنین وضعیتی، نشان دهنده جنگ روند صعودی و نزولی برای کنترل بازار بدون داشتن برنده پایانی است.
بسیاری از معامله گران فارکس ، نسبت به این شرایط دچار سوء برداشت می شوند و تصور می کنند که کندل دوجی، یک کندل معکوس است اما حقیقت این است که این کندل مسیر مشخصی را طی نمی کند و باید به دید خنثی و بی اثر به آن نگاه کرد.
ماروبوزو، کندلی است که نشان می دهد، یک طرف در یک زمان خاص، بازار را کنترل می کند. این کندل، هیچ فیتیله ای در هیچ اندازه ای ندارد که این موضوع به این معنا است که قیمتی که بازار با آن باز شده است، تنها در یک جهت معامله می شود و سپس در حالت افراطی دیگری بسته می شود. می توانید با نگاه کردن به رنگ کندل، از قیمت بسته شده نسبت به شرایط پایدار و حاکم، آگاهی پیدا کنید.
کندل چکش
کندل چکش یا همر(hammer)، نشان دهنده یک روند صعودی برگشتی در بازار است که معمولاً در انتهای یک ترند نزولی ، شکل می گیرد.
کندل شبیه به چکش یا همر است، فیتیله آن به عنوان سر چکش و بدنه آن را می توان به عنوان دسته چکش در نظر گرفت. وقتی که قیمت روندی نزولی را دنبال کند، ممکن است نشان دهنده کف سازی بازار و تلاش آن برای رسیدن به قیمت کف باشد .
از طرفی، فیتیله ی بلند ظاهر شده، نشان دهنده مغلوب شدن بازار نزولی در رقابت با نوع صعودی است. در چنین شرایطی، کندل در یک بازار کنترل شده توسط روندی صعودی بسته می شود.
کندل شوتینگ استار، الگوی برگشتی نزولی است که در ابتدای یک ترند صعودی تشکیل می شود. شکل آن را می توان مانند ستاره دنباله داری در نظر گرفت که وقتی وارد جو زمین می شود، به همین شکل شروع به سوختن می کند.
زمانی که قیمت، روندی صعودی داشته باشد، ممکن است سیگنالی از این مدل دریافت کنید که نشان دهنده پتانسیل بازار برای صعودی شدن خواهد بود. این فیتیله بلند، نشان دهنده فشار قیمت های صعودی به بازار است اما در پایان، این کندل در وضعیت نزولی، بسته می شود.
مدل چکش برگشتی
مدل چکش برگشتی( inverted hammer ) یک الگوی برگشتی صعودی است که در انتهای یک ترند نزولی تشکیل می شود. در واقع، این مدل همان الگوی چکش است که در بالا تشریح کرده ایم اما حالتی برگشتی را دنبال می کند. فتیله بلند رو به بالای این الگو، نشان دهنده بسته شدن کندل در یک بازار صعودی است. چنین وضعیتی، ممکن است نشان دهنده تجمع سفارشات فروش باشد.
الگوی مرد حلق آویز
الگوی مرد حلق آویز (HANGING MAN)، الگویی برگشتی در وضعیت نزولی است که در انتها ،روندی صعودی به خود می گیرد. زمانی که قیمت در یک ترند صعودی باشد، الگوی مرد حلق آویز نشان دهنده این است که قیمت ممکن است وضعیتی صعودی در انتهای نوسان بازار به خود بگیرد. این الگو دارای فیتیله بلند رو به پایین است اما بدنه کندل دارای پتانسیل صعودی است. اگرچه که این الگو، شبیه به مدل چکش است اما در ترندی متفاوت شکل می گیرد و به همین دلیل بازار را به صورتی متفاوت نشان می دهد.
الگوی dragonfly doji
الگوی dragonfly doji، یک الگوی معکوس صعودی است که اغلب در انتهای یک روند نزولی تشکیل می شود. آیا این الگو، شما را یاد اژدهایی نمی اندازد که در هوا پرواز می کند؟ این الگو، ممکن است نشانگر افزایش قیمت در آینده باشد. زمانی که کندل های کلاسیک دوجی هیچ برتری مشخصی بین بازار نزولی یا صعودی را نشان نمی دهند، فیتیله بلند و رو به پایین کندل dragonfly doji اهمیت زیادی پیدا میکند چرا که نشان دهنده برتری بازار صعودی نسبت به نزولی است.
الگوی gravestone doji
الگوی gravestone doji، الگوی معکوس نزولی است که معمولاً در بالای یک روند صعودی شکل می گیرد. این الگو پتانسیل بازار را برای صعودی شدن مشخص می کند. فیتیله رو به بالای آن نشان دهنده پیروزی بازار صعودی در انتهای ترند است که اکنون کنترل خود را بر اوضاع از دست داده است. بسته شدن کندل در نزدیکی قیمت باز شده آن و به میزان پایین، نشان دهنده وجود سفارشات در بازار خرسی یا نزولی است.
الگوهای دو کندل
الگوی پوشای صعودی (bullish engulfing) ، دارای دو کندل است و اغلب در انتهای یک روند نزولی شکل می گیرد. این الگوی دو کندلی، از کندل های کوچکتر نزولی تشکیل می شود که توسط کندل دوم صعودی بزرگتری پوشانده می شود. زمانی که قیمت در یک ترند نزولی قرار بگیرد، ظهور یک کندل پوشای صعودی، می تواند نشان دهنده صعودی شدن روند باشد. در چنین حالتی، روند صعودی توانسته است بر اوضاع مسلط شود و بر وضعیت نزولی برتری پیدا کند، توجه داشته باشید که این حالت معمولاً بعد از ظهور یک کندل کوچک نزولی پیش می آید.
الگوی پوشای نزولی
الگوی پوشای نزولی (bearish engulfing)، دارای دو کندل است و معمولاً در بالای یک روند صعودی شکل می گیرد. این یک الگوی دو کندلی دیگر است که از یک کندل کوچک نزولی و یک کندل نزولی بزرگتر تشکیل شده است. در جایی که قیمت روندی صعودی را دنبال می کند، ظهور یک الگوی پوشای نزولی می تواند نشان دهنده پایان روند صعودی باشد. در چنین وضعیتی، قدرت بازار صعودی کاهش می یابد و روند نزولی بر بازار حاکم می شود.
الگوی هارامی صعودی
الگوی هارامی صعودی (bullish harami)، الگویی برگشتی صعودی است که در انتهای یک ترند نزولی تشکیل می شود. این الگوی ویژه، دارای 2 کندل است که کندل اول نزولی و بزرگتر از کندل دوم است که قبل از تشکیل شدن نسبت به شمع اول دچار گپ یا فاصله می شود. از آنجایی که بازار فارکس نسبت به سهام، کمتر دچار گپ یا فاصله می شود (شکاف قیمت به بیان ساده محدوده ای از نمودار است که در آن معامله ای انجام نشده است) این الگو اهمیت کمتری در تحلیل معاملات خواهد داشت.
الگوی هارامی نزولی
الگوی هارامی نزولی (bearish harami)، یک الگوی برگشتی نزولی است که بیشتر در انتهای یک ترند صعودی تشکیل می شود. این الگوی دو کندلی با ظاهر شدن کندل دوم کوچکتر نزولی و با فاصله از کندل اول بسته ( گپ) می شود. گپی که برای ساخت این الگو مورد نیاز است، معمولاً در بازارهای با نقدینگی بالا اتفاق نمی افتد. بنابراین سعی کنید روی الگوهای دیگر برای انجام معاملات فارکس تمرکز کنید.
الگوی انبرک کف
الگوی انبرک کف tweezer bottom، یک الگوی برگشتی نزولی است که برای تشریح انتهای یک روند نزولی استفاده می شود. این الگو دو شمعی و به همراه فتیله های کوتاهی است که هر دو آنها، در انتها به قیمت یکسانی می رسند. مهم ترین قسمت این الگو، همان فیتیله های با طول یکسان هستند که یک قیمت را نشان می دهند. برای استفاده از این الگو باید توجه داشته باشید که کندل اول در وضعیت صعودی و کندل دوم در وضعیت نزولی بسته شده باشد.
الگوی انبرک سقف
الگوی انبرک سقف tweezer top، یک الگوی برگشتی نزولی است که در انتهای یک ترند صعودی استفاده می شود. این دو کندل دارای فیتیله های رو به بالایی هستند که هر دو یک قیمت را نشان می دهند . مهم ترین قسمت این الگو، فیتیله های با طول یکسان و رو به بالاست که یک قیمت را نشان می دهند. توجه داشته باشید که کندل اول باید نزولی باشد در حالی که کندل دوم باید در وضعیت صعودی بسته شود. سعی کنید در الگوهای انتخابی خود روی فیتیله های کندل ها و سطوح مهم قیمت آنها توجه کنید.
الگوهای سه کندلی
الگوی ستاره صبح، یک الگوی سه کندلی است که با دادن سیگنال های صعودی برگشتی، در انتهای یک روند نزولی تشکیل می شود. این الگو نام خود را از افزایش در قیمت پایین مانند طلوع صبحگاهی ستاره از افق می گیرد. کندل اول، نزولی است و اغلب در انتهای یک روند نزولی طولانی شکل می گیرد. این روند با الگوی دوجی دنبال می شود و در نهایت یک کندل صعودی در میانه بالایی کندل اول بسته می شود. این الگو نشان دهنده تغییر شرایط از روند نزولی به صعودی است.
ستاره شب، یک الگوی 3 کندلی است و زمانی که در انتهای یک ترند صعودی تشکیل می شود، سیگنال نزولی برگشتی را منتشر می کند. این الگو شبیه به ستاره ای است که با گذشت شب، به سمت مکان بالاتری در آسمان حرکت می کند. این الگو، در واقع معکوس الگوی ستاره صبح است و شامل یک کندل صعودی، دوجی و کندلی نزولی که در میانه پایین کندل اول بسته می شود است که نشان دهنده تغییر شرایط از صعودی به نزولی ست.
الگوی کندل استیک 3 سرباز سفید، شامل 3 کندل صعودی بلند است که عکس سایر الگوهای برگشتی، هیچ نشانه ای از بازگشت قیمت ها به روند قبل در آن دیده نمی شود بلکه نشان دهنده ی به وقوع پیوستن روند برگشتی قبل از تشکیل این 3 کندل هستند. از مشخصه های این الگو، می توان به بزرگتر بودن هر کندل نسبت به کندل قبل خود همراه با فیتیله های رو به بالای کوچک اشاره کرد. همان طور که می بینید، این کندل ها، الگویی برای نشان دادن وضعیت صعودی بازار هستند.
الگوی 3 کلاغ سیاه، عکس الگوی بالا، نشان دهنده وضعیت نزولی در بازار است. این الگو نام خود را از بدیمنی کلاغ های سیاه گرفته است. این الگو همچنین نشان دهنده حاکمیت وضعیت نزولی در بازار است. الگوی 3 کلاغ سیاه، دارای 3 کندل نزولی است که هر یک از دیگری بزرگتر و دارای فیتیله های کوتاه رو به پایین هستند و الگویی برای نشان دادن وضعیت صعودی بازار اند.
الگوی سه تایی داخلی رو به بالا three inside up، الگوی سه کندلی است و زمانی که در انتهای یک روند نزولی تشکیل شود، نشان دهنده یک روند صعودی برگشتی خواهد بود. در این مدل، کندل دوم و سوم از داخل اولین کندل نزولی بیرون می آیند. تشکیل شدن این الگو در انتهای یک روند نزولی، نشان دهنده این است که روند نزولی کنترل خود را بر بازار از دست داده است و روند احتمالاً با جریان معکوسی ادامه خواهد یافت. در این الگو، اولین کندل باید بدنه بلند نزولی داشته باشد، کندل دوم باید حداقل تا نیمه های کندل اول باشد و کندل سوم در بالای کندل اول بسته شود.
الگوی سه تایی داخلی رو به پایین three inside down، مانند الگوی بالا است اما نشان دهنده جریان نزولی برگشتی در انتهای یک ترند صعودی خواهد بود. همان طور که در الگوی بالا متوجه شده اید، کندل آخر صعودی است اما در این الگو، آخرین کندل، کندلی نزولی است. زمانی که این مدل، در انتهای یک ترند صعودی شکل بگیرد، نشان دهنده از دست رفتن کنترل وضعیت صعودی بر اوضاع و به وقوع پیوستن جریانی برگشتی است.
الگوهای معاملاتی کندل استیک
اکنون که نسبت به الگوهای معاملاتی فارکس آگاهی پیدا کرده اید، نمی توانید بدون آگاهی و بی مقدمه وارد دنیای معاملات فارکس شوید. این الگوها در واقع دستوراتی مطمئن برای دریافت مارجین کال هستند. قبل از ورود به معاملات فارکس باید به دو نکته مهم توجه داشته باشید:
1- روند پیشین ترند
باید بدانید که ترند، دوست شما تا پایان معاملات است. بیشتر الگوهای کندل استیک، بهترین گزینه ها برای نشان دادن جهت حرکت بازار هستند. در مدل های کندل استیک، یک الگوی برگشتی نزولی، نشان دهنده پایان یک دوره صعودی است و یک الگوی برگشتی صعودی، نشان دهنده پایان یک ترند نزولی است. اگر در جهتی اشتباه وارد دنیای معاملات شوید، الگوهای کندل استیک نمی توانند به شما کمک کنند به همین دلیل برای بدست آوردن بهترین نتایج، بهتر است که به ترند پیشین توجه خاصی داشته باشید.
2- سطوح حمایت/ مقاومت
به عنوان یک معامله گر فارکس، باید در هر تحلیل تکنیکالی، سطوح مقاومت و حمایت را به عنوان اساس کار خود در نظر بگیرید. اگر این سطوح را با کندل استیک ها، ترکیب و در پایان ترندها سیگنال های برگشتی را دریافت کنید، می توانید به انجام معاملات موفق و پرسود امیدوار شوید.
انجام معاملات در فارکس به معنای استفاده از موقعیت های پیش آمده برای نتایج بهتر پرسودتر است، این معاملات می توانند فرصت های مناسبی را برای موفقیت فرد فراهم کنند.
نکات پایانی
این مقاله سعی کرده است مبتدیان و معامله گران تازه کار دنیای فارکس را به صورت اجمالی با دنیای معاملات و الگوهای کندل استیک آشنا کند. زمانی که از این الگوها در کنار سطوح مقاومت و حمایت استفاده شود، می توانند به عنوان روشی قدرتمند و کاربردی برای آنالیز بازار استفاده شوند. بهترین معامله گران فارکس، کسانی هستند که می توانند مناسب ترین کندل استیک ها را با توجه به شرایط بازار انتخاب کنند و نتایج مفیدی بدست آورند.
الگوی سقف دوقلو
الگوی سقف دوقلو در مقابل الگوی کف دوقلو قرار دارد الگوی تغییر روندی سه تایی الگوی تغییر روندی سه تایی که یک الگوی نزولی است و زمان برگشت روند صعودی را نشان میدهد.
همانطور که از نام آن مشخص است، این الگو از دو اوج و یک کف در وسط آنها تشکیل شده است. پدید آمدن الگوی سقف دوقلو بر روی چارت نشاندهنده تغییر میانمدت یا بلندمدت در روند صعودی است.
الگوی سر دوقلو، یک الگوی بسیار قوی میباشد.
برای شناسایی این الگو حتما باید منتظر بمانیم تا خط حمایت شکسته شود. بنابراین قبل از شکست خط حمایت، هنوز شکل گیری این الگو مورد تایید نیست.
این الگو در چارت زیر نمایش داده شده است:
برای اطمینان از شکل گیری الگوی سقف دوقلو باید به نکات زیر توجه کرد:
۱-در هر الگوی بازگشتی، باید روندی وجود داشته باشد که برگشتی شود. درالگوی سقف دوقلو، باید یک روند صعودی چند ماهه داشته باشیم تا این الگو برقرار شود.
۲-اولین اوج باید بالاترین اوج در روند جاری باشد. در این حالت، اوج اول کاملا نرمال است و تا این لحظه، روند صعودی هنوز در خطر نیست.
۳-بعد از اوج اول، یک کف شکل میگیرد که معمولا ۱۰ تا ۲۰ درصد میباشد. حجم معاملات در کف اول اهمیتی ندارد.
۴- بعد از شکل گیری کف، قیمتها افزایش یافته و تا اوج اول افزایش میابند. حتی بعد از دستیابی به اوج اول، الگوی سقف دوقلو هنوز احتیاج به تایید دارد. فاصله زمانی بین اوج ها از چند هفته الگوی تغییر روندی سه تایی تا چند ماه است؛ معمولا یک تا سه ماه. هر چند بهتر است که اوج ها دقیقا با هم برابر باشند، اما کمی تفاوت بین دو نقطه اوج مجاز است.
۵-بعد از سقف دوم، قیمت ها شروع به ریزش میکنند و در چنین حالتی باید حجم معاملات افزایش یابد. کاهش قیمت ها نشاندهنده این است که نیروی عرضه از نیروی تقاضا قوی تر است و انتظار میرود که سطح حمایت حفظ نشود.
۶-زمانی که خط حمایت شکسته شود، الگوی سقف دوقلو کامل میشود. در چنین حالتی حجم معاملات افزایش میابد.
۷-سطح حمایت شکسته شده تبدیل به مقاومت میشود و معمولا بعد از شکسته شدن این سطح، قیمت ها مجدد این سطح را تست میکنند. برگشت مجدد قیمت ها به این سطح، شانس دیگری برای خروج است.
چگونه در الگوی سر دوقلو معامله کنیم؟
میتوان این الگو را به سه روش مورد معامله قرار داد:
روش ۱: در نقطه شکست خط گردن الگوی تغییر روندی سه تایی معامله کنیم.
روش ۲: در این روش که محبوبیت بیشتری دارد میتوان با مشاهده شمع نزولی در سقف دوم از بازار خارج شد.
سپس اگر قیمت ها کاهش یابند و خط گردن را بشکنند و مجدد کاهش یابند، آنگاه سود ما افزایش میابد.
روش ۳: در این روش میتوانیم بعد از شکست خط گردن منتظر بمانیم تا قیمتها مجدد به این سطح (که حال به عنوان مقاومت عمل میکند) برگردند و آن را تست کنند. در این زمان میتوان با مشاهده الگوی شمعی برگشتی از بازار خارج شد. این روش در مثال زیر نشان داده شده است:
این الگو در چارت واقعی به صورت زیر است:
تعیین هدف سود:
میتوان از سطوح قبلی حمایت به عنوان هدف سود استفاده کرد. روش دیگر این است که فاصله بین خط گردن و بلندترین اوج را به عنوان اندازه هدف سود در نظر بگیریم.
شرح 3 الگوی مثلث در بورس (همراه استراتژی معاملات)
الگوی مثلث به طور کلی سه نوع دارد و یک الگوی نموداری متداول در تحلیل تکنیکال است که معاملهگران باید به آن آگاه باشند.
در بین الگوهای قیمتی، الگوهای مثلث به چند دلیل حائز اهمیت هستند.
مثلثها کاهش نوسانات را در طول زمان نشان میدهند که در نهایت ممکن است دوباره افزایش یابد.
این مسئله، بینشی تحلیلی در مورد شرایط فعلی قیمت ارائه میکند و همچنین اینکه چه نوع شرایطی ممکن است در آینده پیش آید.
الگوی مثلث (هم به هنگام شکلگیری و هم هنگامی که کامل میشود) میتواند نمایانگر فرصتهای معاملاتی باشد.
1. مثلث متقارن
یک مثلث متقارن هنگامی اتفاق میافتد که حرکات صعودی و نزولی قیمت دارایی، در طول زمان به ناحیهای کوچکتر و کوچکتر محدود میشود.
در این الگو، حرکت به سمت بالا و پایین محدودتر از سابق است و این حرکت نسبت به آخرین حرکت رو به بالا و پایین زیاد نیست.
به عبارت دیگر، در این الگو، نوسانات رو به بالا در نقطهای پایینتر و نوسانات رو به پایین در نقطهای بالاتر شکل میگیرد.
وصل کردن سقف نوسانهای بالا با خط روند و کف نوسانهای پایین با خط روند باعث ایجاد یک مثلث متقارن میشود جایی که دو خط روند به سمت یکدیگر حرکت میکنند.
هنگامی که بتوان سقف دو نوسان بالا و کف دو نوسان پایین را به وسیله یک خط روند به یکدیگر متصل کرد میتوان مثلث را رسم کرد.
از آنجا که قیمت در یک الگوی مثلث ممکن است چندین بار به سمت بالا و پایین حرکت کند، معاملهگران معمولا پیش از ترسیم خطوط روند صبر میکنند تا قیمت، سه نوسان بالا و پایین را شکل دهد.
در کاربرد واقعی، اغلب مثلثها را میتوان با روشهای اندک متفاوتی رسم کرد. به عنوان مثال، عکس فوق، روشهای مختلفی را نشان میدهد که ممکن است معاملهگران مختلف یک الگوی مثلث را در این نمودار خاص یک دقیقهای ترسیم کرده باشند.
2. مثلث افزایشی (Ascending triangle)
یک مثلث افزایشی با نوساناتی که در سقف، به یک سطح قیمت مشابه میرسند تشکیل میشود.
هنگامی که یک خط روند با اتصال سقف نوسانات بالا ترسیم میشود، یک خط افقی ایجاد میکند. خط روندی که کف نوسانهای رو به پایین را به هم متصل میکند، زاویهای صعودی دارد که باعث ایجاد یک مثلث افزایشی میشود.
نوسانات قیمت در حین شکلگیری و تکمیل این الگو، به یک ناحیه کوچکتر و کوچکتر محدود میشود اما در هر حرکت رو به بالا به یک سطح تقریبا یکسان میرسد.
یک مثلث افزایشی را هنگامی میتوان ترسیم کرد که دو نوسان بالا و دو نوسان پایین با یک خط روند به یکدیگر متصل شوند.
3. مثلث کاهشی (Descending triangle)
یک مثلث کاهشی از نوسانات رو به بالای پایینتر و نوسانات رو پایینی که به یک سطح قیمت مشابه میرسند تشکیل میشود.
هنگامی که یک خط روند در امتداد نوسانات رو به پایین (کفها) مشابه ترسیم شود، یک خط افقی ایجاد میکند. خط روندی که نوسانات نزولی بالای مثلث را متصل میکند زاویهای به سمت پایین دارد، و باعث ایجاد یک مثلث کاهشی میشود.
در این الگو، نوسانات قیمت به یک ناحیه کوچکتر و کوچکتر محدود میشود اما در هر حرکت رو به پایین به یک سطح تقریبا یکسان میرسد.
یک مثلث کاهشی را میتوان هنگامی ترسیم کرد که دو نوسان رو به بالا و دو نوسان رو به پایین توسط یک خط روند به یکدیگر متصل شوند.
در واقع، هنگامی که شما بیش از دو نقطه برای اتصال داشته باشید، خط روند ممکن است به طور کامل و بینقص کفها و سقفها را به یکدیگر متصل نکند. نباید انتظار داشت این خطها به شکلی ایدهآل به هم وصل شوند.
صرفا باید خطوط روندی را ترسیم کنید که به بهترین شکل، مطابق با عملکرد قیمت باشند.
استراتژی شکست (Breakout Strategy)
استراتژی شکستهشدن قیمت را میتوان در انواع مثلث استفاده کرد.
صرف نظر از اینکه مثلث افزایشی، کاهشی یا متقارن باشد، شیوه عمل براساس این استراتژی یکسان است.
به هنگام حرکت قیمت یک دارایی به بالاتر از خط روند بالایی یک مثلث، میتوان وارد معامله خرید شد است.
هنگامی که قیمت یک دارایی، به زیر خط روند پایینی مثلث نزول کرد باید دست به فروش زد.
از آنجا که هر معاملهگر ممکن است خطوط روند خود را اندکی متفاوت رسم کند، ممکن است نقاط ورود و خروج به معامله در بین معاملهگران اندکی متفاوت باشد.
برای تشخیص شکستهای واقعی و خروج قیمت از مثلث، هنگامی که قیمت در حال خروج از مثلث است، افزایش در حجم معاملات میتواند سیگنالی از معتبر بودن شکست باشد.
هدف این استراتژی، به دست آوردن سود به هنگام خروج و دور شدن قیمت از مثلث است.
اگر قیمت به پایینتر از حمایت مثلث (خط روند پایینتر) بشکند، آنگاه معاملهگر یک معامله فروش (Short کردن) با حد ضرری که بالای نوسان بالای اخیر، یا بالای مقاومت مثلث (خط روند بالاتر) قرار داده شده، آغاز میکند (در بورس تهران هنوز امکان Short کردن وجودن ندارد).
اگر قیمت بالاتر از مقاومت مثلث (خط روند بالاتر) شکسته شود، آنگاه معاملهگر وارد معامله خرید میشود و حدضرر را کمی پایینتر از کف قیمت اخیر قرار میدهد.
برای خروج موفقیتآمیز از معاملات سودآور، برای معاملات خود حدسود تعیین کنید.
میتوان حدسود را روی قیمتی است که معادل کل ارتفاع الگوی مثلث باشد. به عنوان مثال، اگر مثلث در قسمت قطور خود (ضلع چپ) 50 تومان ارتفاع داشت، آنگاه هدف سود را باید 50 تومان بالاتر از نقطه شکست قرار دهید.
حدسود، سادهترین رویکرد برای خروج از یک معامله سودآور است. درنهایت، قیمت یا به حدضرر یا به حدسود خواهد رسید.
مشکل اینجاست که گاهی معامله ممکن است سود خوبی نشان بدهد اما به حدسود نرسد. برای این شرایط و برای جلوگیری از سوخت شدن سودها، معامله گران باید معیارهای بیشتری به استراتژی خروج از معاملات اضافه کنند. مثلا تعیین کنند که اگر قیمت، روندی خلاف پوزیشن اتخاذ شده آغاز کرد از معامله خارج شوند.
استراتژی پیشبینی
شکل پیشرفتهتر این استراتژی، پیشبینی تشکیل مثلث و مسیر نهایی شکست قیمت است.
با فرض پیشبینی تشکیل الگوی مثلث و پیشبینی مسیر آینده شکست، معاملهگران اغلب میتوانند معاملاتی با سود احتمالی بسیار خوب در مقایسه با میزان ریسک بدست آورند.
فرض کنید یک مثلث شکل میگیرد و یک معاملهگر معتقد است که قیمت درنهایت آن را شکسته و خارج شده به سمت بالا حرکت خواهد کرد.
در این مورد، معاملهگر میتواند به جای صبر کردن برای شکست، نزدیک به حمایت مثلث خرید کند.
با خرید نزدیک به کف مثلث، معاملهگر با قیمت بسیار بهتری وارد معامله میشود و با تعیین حد ضرر در زیر مثلث، میزان ریسک معامله کم خواهد بود.
اگر قیمت به سمت بالا شکسته شود، همان روش یکسانی که برای هدفگذاری شرح داده بودیم را میتوان به عنوان هدف قیمت تعیین کرد. معاملهگری که پیشدستی میکند و قبل از شکست مثلث وارد معامله میشود، به خاطر اینکه قیمت ورود به معامله پایینتر است، از معاملهگری که منتظر شکست مثلث است سود بیشتری از بازار میگیرد.
برای استفاده از “استراتژی پیشبینی” یک مثلث باید حداقل سه بار با حمایت و یا مقاومت برخورد کند، به این علت که در سومین (یا آخرین) برخورد با حمایت یا مقاومت است که معاملهگر میتواند معاملهای انجام دهد.
دو نوسان اول تنها برای ترسیم مثلث استفاده میشوند. بنابراین، برای ایجاد سطوح بالقوه حمایت و مقاومت، و انجام معامله در یکی از آنها، قیمت باید حداقل سه مرتبه به آن سطح برخورد کند.
اندازه پوزیشن و مدیریت ریسک
همیشه از یک حد ضرر استفاده کنید.
حتی اگر قیمت شروع به حرکت به نفع شما کند، میتواند در هر زمانی بازگشت داشته باشد (در ادامه بخش شکست کاذب را ببینید).
داشتن حد ضرر به معنای کنترل ریسک است. اگر دارایی در جهت پیشبینی شده پیشرفت نکند، معاملهگر با کمترین ضرر از معامله خارج میشود.
داشتن حد ضرر به معاملهگر اجازه میدهد تا اندازه ایدهآل پوزیشن (مبلغی که وارد معامله میکند) را انتخاب کند. اندازه پوزیشن تعداد سهام (بازار سهام)، لاتها (بازار فارکس)، یا قراردادهایی (بازار معاملات آتی) است که در یک معامله به کار گرفته میشود.
برای محاسبه اندازه ایدهآل پوزیشن، ببینید که تا چه اندازه حاضرید برای یک معامله ریسک کنید.
معاملهگران حرفهای به طور معمول یک درصد (یا کمتر) از کل موجودی حساب خود را در هر معامله ریسک میکنند. یک درصد از حساب خود را محاسبه کنید. به عنوان مثال، اگر کل سرمایه بورسی شما 120 میلیون تومان است، میتوانید تا 1.2 میلیون در هر معامله ریسک کنید.
پس از آگاهی به این موضوع، تفاوت بین قیمتهای ورود و حد ضرر خود را در نظر بگیرید.
به عنوان مثال، اگر نقطه ورود شما به یک سهم 1500 تومان و حد ضرر شما 1350 تومان باشد، پس ریسک شما 150 تومان در هر سهم خواهد بود. برای محاسبه تعداد سهامی که میتوانید در هر معامله داشته باشید، 1.2 میلیون تومان (حداکثر ریسک) را تقسیم بر 150 تومان (ریسک به ازای هر سهم) کنید. به این ترتیب شما میتوانید اندازه پوزیشن خود را تا 8,000 سهم انتخاب کنید.
این حداکثر مقداری است که شما میتوانید وارد معامله کنید تا ریسکتان در معامله تقریبا معادل یک درصد از موجودی کل حسابتان باشد.
اگر سرمایهتان رقم بالاییست، مطمئن شوید در سهمی وارد میشوید که معاملات آن حجم کافی دارد. اگر اندازه پوزیشن خود را نسبت به بازاری که در آن معامله میکنید بیش از اندازه بزرگ بگیرید، در معرض ریسک عدمنقدشوندگی قرار میگیرید.
شکستهای کاذب (False breakouts)
شکستهای کاذب مشکل اصلی هستند که معاملهگران به هنگام معامله براساس الگوهای مثلث یا هر الگوی قیمتی دیگری با آن مواجه میشوند.
یک شکست کاذب هنگامی اتفاق میافتد که قیمت بالاتر از مثلث رفته و سیگنال یک شکست را میدهد اما سپس در مسیر عکس بازگشت میکند و حتی ممکن است از طرف دیگر مثلث بشکند و خارج شود.
شکستهای کاذب بخشی از معاملات هستند و ممکن است منجر به ضرر در معاملات شوند.
در مواجهه با شکستهای کاذب نباید دلسرد شوید.
تمام شکستها کاذب نیستند و شکستهای کاذب در حقیقت میتوانند به معاملهگران کمک کنند تا معامله را بر اساس استراتژی پیشبینی (که شرح دادیم) انجام دهند.
اگر در یک معامله نیستید و قیمت در مسیری مخالف آنچه انتظار داشتید دچار شکستی کاذب شد، فورا وارد معامله شوید!
به عنوان مثال، فرض کنید مثلثی شکل میگیرد و ما بر اساس تحلیل خود از عملکرد قیمت آن محدوده انتظار داریم که قیمت در نهایت به سمت بالای مثلث شکسته شود.
اما این اتفاق نمیافتد و قیمت اندکی پایینتر از مثلث رفته و سپس به شکلی تهاجمی به سمت مثلث برگردد. در این صورت، میتوانید یک معامله خرید شوید و حدضرر را دقیقا در زیر کیف اخیر قرار دهید از آنجا که حرکت قیمت به سمت پایین شکست میخورد، بسیار محتمل است که قیمت سعی کند از مثلث خارج شده و به بالاتر از آن رشد کند.
سخن آخر در خصوص الگوهای مثلث
الگوی مثلث از الگوهای متداول قیمتی است که در نمودارها به وفور میتوان یافت.
دانستن نحوه تفسیر و معامله کردن با الگوهای مثلث مهارت خوبی است زیرا آنها رایج هستند اما ممکن است هرروز و در تمام داراییها اتفاق نیفتند.
معاملهگران کوتاهمدت، اغلب احتیاج به طیف گستردهتری از استراتژیها دارند و نه فقط الگوهای مثلث.
مفاهیمی که در این مقاله مورد بحث قرار گرفت را میتوان برای معامله با سایر الگوهای نموداری نیز به کار گرفت، مانند محدودههای رنج، گوهها (wedges) و کانالها.
پیش از اقدام به معامله این الگوها با پول واقعی، تشخیص، ترسیم و معامله با الگوهای مثلث را با معاملات مجازی تمرین کنید. به این ترتیب میتوانید قبل از اینکه سرمایه خودتان را به ریسک بیندازید، مطمئن شوند که با تحلیل و تشخیص الگوهای مثلث، توانایی کسب سود را دارا هستید.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
قصد خرید یا فروش ارز دیجیتال در ایران را دارید؟ در این سایت میتوانید با اطمینان و با چند کلیک خرید کنید:
الگوی کندل چکش در تحلیل تکنیکال
الگوی کندل چکش در تحلیل تکنیکال، از جمله ابزارها یا علامتهایی که میتوان برای خرید یا فروش سهام روی آن حساب کرد. اگر چه الگوی کندل چکش به تنهایی نمیتواند راهنمای کاملی برای خرید و فروش به موقع سهام باشد اما به نوبه خود میتواند کمک بزرگی برای خرید و فروش مناسب سهام باشد. اما اگر به تازگی وارد دنیای بورس و سرمایهگذاری شده باشید قطعاً با الگوی کندل چکش آشنا نیستید. اگر دوست دارید که در مورد الگوهای تک کندلی بیشتر بدانید با کارشناسان ما در این زمینه همراه باشید .
کندل چیست؟
عبارت کندل استیک به انگلیسی به معنای شمعدان است که برای شناسایی قیمت بازار و همچنین شتاب قیمتی در بازارهای مالی مورد استفاده قرار میگیرد. شاید برایتان جالب باشد که بدانید برنج فروشهای ژاپنی اولین کسانی بودند که از این کندلها برای شناسایی بازارهای مالی استفاده کردند. در تعریف کندل میتوان گفت که نموداری قیمتی است که به وسیله آن میتوان قیمتهای پایین، بالا، باز و بسته شدن اوراق بهادار را در یک دوره زمانی مشخص بیان کرد . به عبارت دیگر، زمانی میتوان از این نوع نمودار استفاده کرد که تغییرات قیمت سهم، روند مشخصی داشته باشد. الگوهای کندل استیک معمولاً در نقاط مقاومت و حمایت مورد توجه قرار میگیرند. در واقع با در نظر گرفتن الگوهای کندل استیک به راحتی میتوان زمان و قیمتهای مناسب برای خرید سهام را تشخیص داد .
البته این در حالی است که الگوهای کندل استیک برای قیمتهای خروج از سهم اصلاً عملکرد خوبی ندارند. در واقع این نمودارها بیانگر تصویر هیجانات و احساسات سرمایهگذاران در بازار هستند که تحلیلگران تکنیکی بازار سهام از طریق بررسی و تحلیل آنها میتوانند زمان مناسب خرید و فروش سهام را مشخص کنند. به همین دلیل است که الگوهای کندل استیکها، تکنیکی بسیار مناسب و کاربردی برای ارزیابی داراییهایی مانند معاملات فارکس، سهام، و معاملات آتی شمرده میشوند .
اجزای نمودار کندل استیک چگونه است؟
کندل استیکها از دو قسمت اصلی بدنه و سایه تشکیل میشوند:
- بدنه اصلی کندل که نشانگر قیمت آغازی و پایان معامله است.
- بخش سایه که شامل دو خط است و خط بالایی به سایه بالایی و خط پایینی به سایه پایینی معروف است .
دامنه نوسانات سهم در دورههای زمانی معاملات توسط سایهها مشخص میشود. در واقع اگر قیمت باز شدن کندل کمتر از قیمت بسته شدن آن باشد یا به عبارت دیگر با افزایش قیمت همراه شده باشد، کندل تو خالی و به رنگ سفید و یا سبز است .
اگر قیمت باز شدن کندل بیشتر از قیمت بسته شدن باشد، کندل آن تو پر و با رنگهای مشکی یا قرمز دیده میشود. به قسمتی از کندل که خارج از محدوده قیمتهای باز و بسته شدن قرار میگیرد، سایه ( shadow ( گفته میشود .
الگوی کندل چکش (کندل همر) چیست؟
یکی از الگوهای بسیار کاربردی کندلی، کندل چکش hammer) ) است. این الگو، الگویی تک کندلی است که بیانگر وجود ضعف در فروشندگان و ایجاد قدرت در خریداران است. هنگامی که الگوهای کندلی در نمودارها شکل میگیرد، نشاندهنده بازگشت روند قبلی بازار است. الگوی کندل چکش در نمودارها، الگوی صعودی برگشتی است که در طول روند نزولی نمودار شکل میگیرد. این الگو از این جهت با نام الگوی چکش نامگذاری شده است که نشان میدهد بازار در حال چکش کاری است. در واقع هنگامی که قیمتها روند نزولی دارد الگوهای چکشی نشان میدهند که قیمتها نزدیک به کف هستند .
در واقع کندلها یک نوع نمودار قیمتی هستند که با کمک آنها میتوان قیمتهای بالا، پایین، بازشدن و بسته شدن یک اوراق بهادار در یک دوره زمانی مشخص را نشان داد .
توصیف ظاهری کندل چکش ( hammer)
شکل ظاهری این کندل همانطور که از نامش پیداست دقیقاً مانند چکش است. در واقع این الگو، بدنهای کوچک در بالا و سایهای بلند در زیر بدنه دارد. سایه پایینی معمولاً بایستی حداقل 2 برابر بدنه باشد. اگر شکل ظاهری چکش را در نظر بگیریم دقیقاً میتوان تصور کرد که الگوی کندل چکش، دسته (بدنهای) بلند با سری کوچک دارد. کندل چکش در رنگهای سفید (سبز) یا سیاه نمودار میشود که رنگ این کندل در این الگو مهم نبوده و فقط اندازه بدنه نسبت به سایه و محل تشکیل آن مهم است .
در واقع این الگو، 3 ویژگی اصلی دارد که عبارتند از :
- بدنه: قسمت بالایی الگو که بدنه کندل را تشکیل میدهد.
- سایه پایینی: این سایه دو سه برابر اندازه بدنه است.
- سایه بالایی: این سایه خیلی کوتاه است و ممکن است الگو، سایه بالایی نداشته باشد.
مفهوم کندل چکش در نمودارها چیست؟
به طور کلی هنگامی که الگوی چکش در نمودارها شکل میگیرد به معنای این است که قدرت فروشندگان در بازار کاهش پیدا کرده است. در واقع آنها تلاش کردهاند که قیمتها را پایین بیاورند اما در آخر نتوانستهاند قدرت خریداران را کاهش دهند و بر آنها غلبه کنند. هرچه سایه کندل چکش بلندتر باشد، نشاندهنده این است که حجم معاملات در این قسمت بسیار بالا بوده اما نهایتاً قدرت خریداران بر قدرت فروشندگان در بازار غلبه کرده است .
در روندهای نزولی، تشکیل کندل چکش به معنای پایان روند نزولی و یا ضعف این روند است. البته در صورتی که سایر ابزارها تأیید کنند این کندل میتواند نشانه آغاز روند صعودی در بازار باشد. البته این وضعیت نموداری زمانی دقت و قدرت بیشتری پیدا میکند که کندل چکش در نواحی نقاط حمایتی تشکیل شود .
الگوی کندل چکش معکوس
الگوی چکش معکوس مانند چکش، الگویی بازگشتی است. در واقع قبل از الگوی چکش معکوس، روند نمودار نزولی است. زمانی که الگوی چکش معکوس شکل میگیرد، قیمت در محلی پایینتر از کندل قبل باز شده ولی روندی صعودی در پیش خواهد گرفت و از کندل اول بالاتر میرود. در نهایت قیمت سهم در نقطهای پایینتر از صعودش بسته میشود.
انواع کندل چکش
کندل چکش به 2 دسته نزولی و صعودی تقسیم میشود که در ادامه با این دو حالت آشنا میشوید:
کندل چکش نزولی
این کندل زمانی شکل میگیرد که فروشندگان میخواهند قیمت را پایین بیاورند اما خریداران با قدرت کامل وارد میدان شدهاند و اجازه کاهش یا پایین آوردن قیمت را نمیدهند، اما نهایتاً قیمت بسته شدن کمتر از قیمت باز شدن خواهد شد. در نتیجه این الگو کندل چکشی نزولی میشود .
کندل چکش صعودی
این کندل زمانی شکل میگیرد که فروشندگان میخواهند قیمت را پایین بیاورند اما خریداران با قدرت در میدان وارد شدهاند و نه تنها قیمتهای فروشندگان را کنترل کردهاند بلکه حتی نتوانستند قیمت بسته شدن را بالاتر از قیمت بازشدن نگه دارند .
تشکیل کندل چکش نزولی در یک روند صعودی به چه معناست؟ هنگامی که در نقطهای مشخص فروشندگان تلاش میکنند تا قیمتها به اندازه مورد نظر خود پایین بکشند اما خریداران به یکباره وارد میدان شده و قیمتها و طرح فروشندگان را خنثی کردهاند و قیمتها را مجدداً افزایش دادهاند، کندل چکش نزولی در روند صعودی شکل میگیرد .
در واقع تشکیل کندل چکش نزولی در روندی صعودی به این معناست که فروشندگان وارد بازی شدهاند و قصد دارند معادله بازی را تغییر دهند .
کاربرد فیلتر چکش سفید و چکش معکوس سفید در بورس چیست؟
اکثر بورسیها و افرادی که در این بازار فعالیت میکنند از فیلتر چکش معکوس سفید زیاد استفاده میکنند. مطمئناً میدانید که در سایت tsetmc.com بخشی به نام دیدهبان وجود دارد که فعالان بازار میتوانند با اضافه کردن انواع فیلترهای بورسی شرایط مورد نظر خود را پیدا کنند .
البته برای انجام این کار میبایست با تمامی الگوهای کندل آشنایی داشته باید تا بتوانید شرایط دلخواه خود الگوی تغییر روندی سه تایی را پیدا کنید. یکی از این الگوها، الگوی چکش معکوس سفید است که با اعمال فیلتر کندل چکش میتوانید سهمهایی که احتمال رشد آنها در آینده زیاد است را پیدا کنید .
:این فیلتر نوسانگیری، نشاندهنده سهمهاییست که در طول روز الگوی چکش سفید را تشکیل میدهند
:این فیلتر نوسانگیری، نشاندهنده سهمهاییست که در طول روز الگوی چکش معکوس سفید را تشکیل میدهند
تفاوت الگوی چکش و مرد آویزان
این 2 الگو اگرچه کاملاً شبیه به هم هستند اما با توجه به روند حرکات قیمتی در گذشته، معانی کاملاً متفاوتی دارند .
هر 2 الگو، اندامی باریک سیاه یا سفید، سایههای کوتاه در بالا و سایههای بلند در پایین دارند. البته در بعضی مواقع هم اصلاً سایه ندارند .
در کندل چکش و مرد دارآویز ( مرد آویخته یا مرد آویزان) شباهت ساختاری بسیار زیادی وجود دارد. به شکلی که گاهاً اکثر افراد را به شک میاندازد که 2 الگوی تقریباً شبیه به هم، چگونه دو ترید متفاوت را مشخص میکنند. برای جواب این سوال بایستی گفت که رفتار روند قبل از تشکیل کندلها و همچنین روند حاکم بر شرایط بازار، در تحلیل الگوها بسیار تاثیرگذار است. در واقع، الگوی مرد آویزان روند صعودی را تبدیل به روند نزولی و الگوی چکش روند نزولی را تبدیل به روند صعودی می کند.
هر دو نوع این الگوها بازگشتی بوده و از نوع اخطار اتمام روند هستند، اما روند قبل از الگوی کندل چکش بایستی نزولی باشد. قیمت در روند نزولی پیش میرود و در کندل چکش هم این روند نزولی به صورت کاملا واضح ادامه دارد. به این صورت که قیمت ابتدا از بالاترین حد آن در روز شروع شده و به پایینترین قیمت نهایی میرسد. معمولاً در این نمودارها، قیمت در روند نزولی قبلی خود به تارگت یا محدوده حمایتی خود نزدیک شده و زمان اتمام روند نزولی است. در ادامه این روند، معمولا خریداران وارد بازار شده و با فشار حداکثری که وارد میآورند قیمت را به بالاترین قیمت روز و یا قیمتی نزدیک به آغاز روز میرسانند. به همین دلیل بهتر است که الگوی چکش یا بسیار ناچیز باشد یا سایه بالایی نداشته باشد. ضمناً علت رنگ بدنه کندل چکش به علت رفتار خریداران ایجاد میشود. اگر سبز رنگ یا روشن باشد، معمولاً نشان از قدرت بیشتر خریداران خواهد داشت.
نکات معاملاتی الگوی کندل چکش
شناخت دقیق الگوی چکش و سایر الگوها میتواند کمک زیادی در تحلیلهای بورسی کند. این که اسم این الگوها چکش است یا مرد آویزان، اصلاً اهمیتی ندارد. مهم است که بدانید این الگوها، الگوهای بازگشتی هستند و به عنوان زنگ هشداری برای بازگشت احتمالی عمل میکنند .
اگر چه الگوی چکش، الگویی امیدوارکننده و مثبت است که معمولاً در انتهای روند نزولی ظاهر میشود و معاملهگران (سهامداران) را نسبت به آینده خوشبین میکند اما مراقب باشید که به محض رویت کندل چکش نباید اقدام به خرید کنید، بلکه باید منتظر بمانید که چکش به طور کاملاً واضح تثبیت و تشکیل شود و یا اصطلاحاً کندل بسته شود .
در سایر کندلها در صورتی که قیمت از سقف الگو به سمت بالا عبور کند، زمان مناسبی برای ورود به بازار است .
در الگوی چکش، حد ضرر کمی پایینتر از انتهای دسته چکش تعریف میشود. الگوی چکش نمیتواند حد سود را مشخص کند و البته توان پیشنهاد تارگت مشخصی را هم ندارد اما معمولاً بعد از بسته شدن کندل انتظار داریم که حداقل دو، سه کندل به سمت بالا صعود پیدا کند.
جمعبندی
الگوی کندل استیک چکش، یک الگوی تک کندلی است که بیانگر قدرت خریداران میباشد. این الگو دو حالت نزولی و صعودی دارد و همچنین الگوی چکش معکوس که الگویی بازگشتی است و قبل از آن، روند نمودار نزولی میباشد. به منظور آشنایی با الگوهای مختلف کندل استیک در تحلیل تکنیکال، مقالات آموزشی سایت کارگزاری اقتصاد بیدار را مطالعه فرمایید.
فیلم آموزش الگوهای شمعی ژاپنی از داوود استقامت در تحلیل تکنیکال
یکی از روش های پرکاربرد در تحلیل تکنیکال ، الگوهای شمعی هستند. به منظور پیش بینی آینده هر سهم از تحلیل نمودارهای قیمتی استفاده می شود. این تحلیل با استفاده از نمودارهای شمعی انجام می شود. در این مقاله به بررسی الگوها یا نمودارهای شمعی (کندل استیک ) می پردازیم.
معرفی الگوهای شمعی
الگوهای شمعی یا کندل استیک، یکی از روش های رایج است که می توان به کمک این روش، قیمت ها در بازارهای مالی را نمایش داد. سیستم نمایش شمعی به شکل زیر است و اولین بار توسط ژاپنی ها استفاده و معرفی شد.
این نمودار شبیه شمع است و به آن کندل استیک نیز گفته می شود. این سیستم شبیه نمایش میله ای است اما با میله های نابرابر و مشخصه دیگری به نام بدنه دارد. بدنه یا body فاصله میان قیمت آغازین و قیمت پایانی است.
انواع الگوهای شمعی
در بازارهای مالی، قیمت ها تحت تاثیر رفتارها، اقدامات خریداران، فروشندگان و همچنین عرضه و تقاضا است. این تغییرات سبب ایجاد حرکات قیمت، حالات و انواع الگوها در نمودارهای شمعی می شود. در ادامه، انواع الگوی شمعی در سه نوع یک شمعی، دو شمعی، سه شمعی بررسی می گردد.
الگوهای شمعی با یک شمع
این نمودار، قدرت زیادی دارد و در یک واحد زمانی قادر به تغییر روند الگو است. دو الگوی «مرد آویزان» و «چکش» دو نوع منفی و مثبت این نمونه محسوب می شود.در هنگام سبز بودن بدنه چکش، صعود تاحدی قطعی تر است. درهنگام قرمز بودن بدنه دارآویز، نزول تاحدی قطعی تر می گردد. این الگو دارای یک بدنه اصلی کوچک و درعین حال، دارای سایه های پایینی بلند است. سایه پایینی تقریبا طول دو برابر بدنه را دارد.
با ظهور الگوی مرد آویزان پس از یک روند صعودی، خطر شروع یک روند نزولی اعلام می شود. با ظهور الگوی چکش پس از یک روند نزولی، احتمال آغاز یک روند صعودی قوی تر می گردد.
الگوهای دو شمع
این دسته شامل الگوهای شمعی مختلفی است. الگوی «پوشای صعودی» در این دسته قرار گرفته و در روند کاهشی شکل گرفته است. الگوی «پوشای نزولی» نیز در این دسته قرار دارد و در روندی افزایشی شکل گرفته است. این الگوها حاصل از دو شمع متوالی با رنگ های متضاد هستند. درصورت قرار گرفتن دو کندل پشت سر هم با رنگ های متفاوت و پوشیده شدن کندل دوم توسط کندل اول، چرخشی در روند جاری ایجاد می گردد. در این حالت، اصلاح در روند موجود و شروع روند جدید آغاز می گردد.
الگوهای سه شمعی
از رایج ترین الگوهای این دسته می توان الگوهای «ستاره صبحگاهی» و «ستاره شامگاهی» را نام برد. الگوی اول، نشانگر صعود قیمت و به معنای برتری یافتن فشار خرید بر بازار است. کندل با بدنه سایه، نشانگر بازار نزولی است. کندل کوچک بعدی نشانگر عدم توانایی فروشندگان برای پایین آوردن قیمت است. کندل سفید سوم، نشانگر پیروزی خریداران و چیرگی آنها بر بازار را نشان می دهد.
ستاره شامگاه بالعکس ستاره صبحگاهی است. این الگو در انتهای یک روند صعودی رخ داده و اعلام کننده یک روند مثبت یا آغاز اصلاح در یک روند مثبت است.
بطورکلی، انواع الگوهای شمعی در محدودده های حساس روندها، الگوهای کلاسیک، کانال ها و غیره قادرند به تحلیلگر کمک کرده و سبب تسهیل فرایند تحلیل شوند.
در ادامه مجموعه ویدیویی شامل 11 فایل ویدیویی با کیفیت خوب و با تدریس رسا و عالی آقای داوود استقامت مدرس بازارهای مالی درباره آموزش الگوهای شمعی تهیه شده است.
از جلسه سوم به بعد فیلمهایی که در اختیار شما قرار میگیرد از قالب آشنایی اولیه خارج شده و وارد فاز عملیاتی و الگوی تغییر روندی سه تایی معاملاتی میگردد و از انجایی که بازارهای مالی پر ریسک میباشند, خواهشمندم اگر در گذشته تجربه فعالیت واقعی در بورس یا بازارهای مالی را نداشته اید در ابتدا این آموزشها را در پلتفرم های دمو تمرین کنید و بعد از تسلط کامل در این آموزشها به فعالیت در بازارهای حقیقی بپردازید ارادتمند داود استقامت
با عرض پوزش به دلیل اعتراض و نارضایتی تعداد زیادی از شرکت کنندگان ازکلاس های آقای استقامت ویدیوها از سایت حذف شد.
دیدگاه شما