بخش بندی بازار، فرایندی است که بر اساس آن یک بازار به زیربخشهای متمایزی از مشتریانی که نیازها و مشخصاتشان یکسان است تقسیمبندی میشود. از آنجاکه مشتریان هر بخش نیازها و خواستههای یکسانی دارند، به یک طرح بازاریابی و یک محصول خاص به شیوهای مشابه پاسخ میدهند. بخشبندی بازار کمک میکند با تقسیم یک بازار بزرگ به بخشهای کوچکتر، منابع سازمان بهطور بهینه صرف مشتریان اصلی شود.
فیلیپ کاتلر
بخش بندی بازار (Market Segmentation): یافتن مشتری و سود
هر روز رقابت در حوزهی مارکتینگ و دیجیتال مارکتینگ شدیدتر میشود. چون هر روز کسبوکارهای بیشتری تصمیم میگیرند کالاهای خود را در سایت و اپلیکیشن عرضه کنند و درنتیجه از امکانات فضای وب برای تبلیغات بهره ببرند. علاوهبراین، استارتاپهای نوپا و جدیدی هم وارد بازار میشوند.
پس کار دیجیتال مارکتر بیشتر و سختتر میشود. او باید در این فضای بسیار شلوغ صدای کسبوکار را به گوش مخاطب/مشتری خاص خودش برساند. بسیاری از کسبوکارها برای همهی بازار زمان بندی بازار چیست؟ یک کالا یا خدمت تبلغ نمیکنند. چون همهی بازار بهدلایل مختلفی نمیتواند مشتری آنها باشد. بعضی کالاها و خدمات ویژگیهایی دارند که آنها را برای بخشی از بازار جذاب میکند.
برای مثال، اگر من استارتاپی هستم که اپلیکیشنی ساختم برای کمک به بهبود کیفیت زندگی و سلامت روان مادران شاغل، منطقی و عاقلانه نیست که این اپلیکیشن را برای آقایان یا سالمندان یا نوجوانان تبلیغ کنم. کاربران و مشتریان بالقوه این اپلیکیشن گروه بسیار مشخصی با ویژگیهای مشخص هستند. یا مثلا بعضی عطرهای بسیار خاص و گرانقیمت بازار کوچک و خاص خودشان را دارند. سازندگان این عطرها نمیآیند هزینه کنند و آنها را برای همه و در همهجا تبلیغ کنند.
بنابراین، بازاریابی و تبلیغ بیشازبیش باید هدفمند باشد. یعنی باید اول مارکتر مخاطبان را پیدا کند. بفهمد آنها کجا هستند و چه میکنند و بعد برای آنها تبلیغ مناسب و بهزبان خودشان را تهیه کند و بگذارد جلوی چشمشان. فقط در این صورت است که صدای آن مارکتر به گوش مخاطبش میرسد.
این دقیقا کاری است که بسیاری از مارکترها انجام میدهد و اسم مشخصی در بازاریابی دارد: Market Segmentation یا بخش بندی بازار یا تقسیم بندی بازار.
بخش بندی بازار چیست؟ چه مزایایی برای کسبوکارها دارد؟ چه انواعی دارد و با چه معیارهایی میشود بازار را تقسیمبندی کرد؟ اینها سؤالاتی است که درادامه به آنها جواب خواهم داد. نمونههایی را هم برای روشنترشدن این عبارت خواهم گفت.
آنچه در این نوشته خواهیم داشت
بخش بندی (تقسیم بندی) بازار یا Market Segmentation چیست؟
بخش بندی یا تقسیم بندی بازار مفهومی است و کاری است که در مجموعهی استراتژی بازاریابی یا دیجیتال مارکتینگ کسبوکارها قرار میگیرد. البته ممکن است بخش بندی بازار درقالب مدل بازاریابی STP و اولین مرحلهی آن (Segmentation) انجام شود. اما بههرحال، تقسیم بندی بازار برای موثرترکردن و هدفمندترکردن بازاریابی بهکار گرفته میشود.
Market segmentation is a marketing term that refers to aggregating prospective buyers into groups or segments with common needs and who respond similarly to a marketing action. Market segmentation seeks to identify targeted groups of consumers to tailor products and branding in a way that is attractive to the group.
تقسیم بندی بازار اصطلاحی در بازاریابی است که به جمعکردن مشتریان احتمالی در گروهها و بخشهایی با نیازهای مشابه و واکنشهای مشابه به فعالیتهای بازاریابی اشاره میکند. بخش بندی بازار بهدنبال این است که در میان مشتریان گروههای هدفی را مشخص کند تا برای جذب آنها برندینگ کند و محصولات را مناسب.
بخش بندی بازار انواعی دارد و براساس معیارهایی انجام میشود. مشخص است وقتی قرار است دستهبندی و تقسیمی انجام شود باید معیاری و اساسی وجود داشته باشد. قبل از پرداختن به انواع آن و معیارها باید به این سوال جواب دهیم که بخش تقسیم بندی بازار چه مزایایی برای کسبوکارها، علاوهبر چیزهایی که تا اینجا گفتیم، دارد.
مزایای بخش بندی بازار برای کسبوکارها و دیجیتال مارکترها
میشود مزایای تقسیم بندی بازار را به دو دسته تقسیم کرد: مزایایی که برای کسبوکارها درکل دارد و مزایایی که برای دیجیتال مارکتینگ و مارکترها دارد. اول میروم سراغ مزایای Segmentation برای کسبوکارها. یافتههای تحقیقی که در Harvard Business Review منتشر شده نشان داده است که
81% of executives found that segmentation was crucial for growing profits.
۸۱٪ از مدیران شرکتها بخش بندی را برای افزایش سود لازم میدانند.
علاوهبر اثری که بخش بندی در سودآوری کسبوکار و فروش بهتر دارد:
- مشتریان مناسب را جذب کسب وکار میکند، آنهایی که آمادهی خریدکردن هستند و به احتمال خیلی زیاد وفادار میمانند. همین امر در ساختن و تقویت Brand Equity مهم است.
- کسبوکار و برند خیلی راحتتر خود را از رقیبان متمایز میکند. و خیلی راحتتر میتواند نیچ مارکت خود را در بازار پیدا کند و بسازد.
- در طراحی و تولید محصولات براساس نیازها و خواستهای اصلی مشتریان به کسب وکار کمک میکند.
مزایای بخش بندی بازار برای مارکتینگ را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
- مشخصبودن مخاطب اصلی پیام و تبلیغات از همان اول؛
- مشخصبودن محل تبلیغات مناسب و لحن و نوع تبلیغات تاثیرگذار؛
- کاستن از هزینههای جذب مخاطب و تبلیغات ناموفق؛
- تدوین استراتژیهای بازاریابی قویتر و هدفمندتر.
انواع بخش بندی بازار
بخش بندی بازار در دو سطح انجام میشود. بخش بندی از یک تقسیمبندی کلی شروع میشود و به تقسیمبندی یا تقسیمبندیهای جزئیتر و مشخصتر میرسد. اول از همه کسبوکار باید مشخص کند که میخواهد چطور بازار را به دو گروه بزرگ تقسیم کند. برای مثال، آیا من میخواهم بازار را براساس نیازهای مشترک افراد تقسیم کنم؟ یعنی بازار من میشود گروهی با چند نیاز مشترک و بقیه. مثلا، سالمندانی که همسر از دست دادند و تنها هستند و بقیه.
یا باید بازار را براساس ویژگی مشخص و متمایزی به دو دسته تقسیم کرد؟ مثلا، زنان و بقیهی بازار یا مادران شاغل و بقیه. یا باید واکنش مشابه به محصول را ملاک قرار داد. برای مثال، گروهی که هر آیفون جدیدی که به بازار میآید باید بخرند و توانایی خریدش را دارند و بقیه.
برهمین اساس در سطح اول سه نوع تقسیم بندی کلان وجود دارد:
Homogene Segments که براساس Homogeneity (نیازهای مشترک) از بازار جدا میشوند و در یک گروه قرار میگیرند؛
Distinctive Segments که براساس Distinction (تمایز) از بازار جدا میشوند؛ و
Segments with Similar Reaction که براساس واکنش مشابه به محصول از بازار جدا میشوند.
معیارهای تقسیم بندی بازار
حال که کسبوکار گروه یا گروههای بزرگی از مشتریان را برای خودش از بازار جدا کرده، در داخل هر گروه نیز باید بازهم براساس معیارهایی مشتریان مشخصتری را برای خودش پیدا کند. تقسیم بندی در سطح دوم یا تقسم بندی جزئیتر همین است. مثلا، در گروه مادران شاغل، ممکن است کسبوکاری فقط میتواند به مادران شاغل در شهر یا منطقهای مشخص خدمات دهد. پس با استفاده از معیار محل زندگی، گروه مادران شاغل را به دو گروه تقسیم میکند: مادران شاغل که در منطقهای مشخص زندگی میکنند و بقیه.
کسبوکارها معمولا گروهها را با ۴ معیار (جمعیتشناختی، جغرافیایی، روانشناختی و رفتاری) به بخشهای کوچکتری تقسیم میکنند. این معیارهای خیلی عمومی برای بخش بندی بازار هستند. ممکن است کسبوکاری یا دیجیتال مارکتری تصمیم بگیرد از معیارهای دیگری که خاصتر هستند استفاد کنند. برای مثال، شاید کسبوکاری براساس نوع معاملات و خریدهای قبلی مشتریان آنها را بخش بندی کند ( Transactional segmentation).
هرکدام از این معیارها درواقع سؤالی را میپرسد و براساس جوابی که کسبوکار در مشتری بهدنبال آن است، مشتری را در بخش مربوط به خودش قرار میدهد. یعنی:
معیار جمعیتشناختی (Demographic segmentation): مشتریان احتمالی را برمبنای اینکه چهکسی هستند در بخش یا گروه مشخصی قرار میدهد. با این معیار از سن، جنسیت، درآمد، میزان تحصیلات، دین، شغل و… مشتریان پرسیده میشود.
معیار روانشناختی (Psychographic segmentation): مشتریان احتمالی را برمبنای اینکه چه شخصیت، علایق، انگیزهها، ارزشها، اهداف، شیوهی زندگی و … دارند در بخش یا گروه مشخصی قرار میدهد.
معیار رفتاری (Behavioral segmentation): مشتریان براساس عادتها و الگوهای خریدکردن و خرجکردن، تعاملاتی که با وبسایت یا کسبوکار داشتند در گروه مشخصی (مثلا مشتریان وفادار) قرار داده میشوند.
مراحل بخش بندی و نمونهای از بخش بندی بازار
با اینکه در طول بحث نمونهها و مثالهای مختلفی گفته شد، اما بهتر است برای روشنترشدن موضوع در با نمونهای تمام مراحل تقسیم بندی بازار را از اول مرور کنیم. تولیدکنندهی کفش ورزشی (مانند برند ریباک) را درنظر بگیرید. این کسبوکار چطور باید بازارش را بخش بندی کند؟
- مرحله اول با مطالعهی بازار و نوع کسبوکار و محصولاتی که میخواهد به بازار عرضه کند شروع میشود. در این مرحله کسبوکار باید به این سؤال جواب دهد که با چه هدفی میخواهد بازار را تقسیم بندی کند؟ آیا میخواهد محصول جدیدی به بازار عرضه کند و میخواهد دقیقا براساس نیاز بازار آن را طراحی و تولید کند، پس میخواهد مشتریان را دقیقا بشناسد؟ آیا محصولی جدید تولید کرده و حالا برای تدوین استراتژی مارکتینگ یا ریتارگتینگ به بخش بندی نیاز دارد؟
- مرحله دوم مشخصکردن بازار در وسیعترین معنای آن است. برای تولیدکنندهی کفش ورزشی میشود: تمام کسانیکه کفش ورزشی میخرند و میپوشند.
- مرحله سوم تقسیم بندی کلان بازار و انتخاب یک یا دو نوع از تقسیم بندی است. تولیدکننده کفش ورزشی شاید فقط نیازهای مشترک را درنظر بگیرد. پس بازار تقسیم میشود به ورزشکاران حرفهای و کسانیکه برای ورزش یا پیادهروی روزانه کفش ورزشی نیاز دارند.
- مرحله چهارم تحقیق برای شناختن هر گروه و پیداکردن بهترین معیار یا معیارها (از آن ۴ معیار یا هر معیار دیگری که درنتیجهی تحقیقات بهدست میآید) و بخش بندیکردن هر گروه. دراینجا هم ممکن است آن کسبوکار هر گروه را به چندین بخش تقسیم کند. مثلا، گروه ورزشکاران حرفهای براساس جنسیت و نوع ورزشی (کفش فوتبالیستها، والیبالیستها، دوندهها و … ) که انجام میدهند. و گروه مشتریان عادی براساس سن و جنسیت و ویژگیهای جسمانی ( کفشهای بچگانه، زنانه، مردانه، کفش برای کسانیکه کمردرد دارند یا کف پای صاف و …).
- مرحله آخر تستکردن و ارزیابی بخش بندی است. باتوجهبه هدف از بخش بندی، در این مرحله ممکن است از شیوههای مختلفی برای ارزیابی استفاده شود.
جمعبندی و نتیجهگیری
۱. بخش بندی بازار یا Market Segmentation با هدفهای مختلف (ازجمله شناخت مشتری هدف و تولید محصول براساس نیازهای او، ریتارگتینگ، تدوین کمپین تبلیغاتی محصولات جدید و …) ممکن است انجام شود. اما درهرحال و با هر هدفی به هدفمندشدن تبلیغات و بازاریابی و فروش بیشتر منتهی میشود.
۲. معیار مناسب برای بخش بندی بازار براساس نوع کسبوکار و محصولات آن و مطالعات بازار باید انتخاب شود. شاید کسبوکار بزرگی که محصولات مختلفی تولید میکند برای هر محصول از تقسیم بندیهای مختلفی استفاده کند.
۳. بخش بندی بازار باید انعطافپذیر باشد و براساس تغییرات بازار و یا در زمانی که کسبوکار نیاز به تغییر دارد بازبینی شود. اینطور نیست که کسبوکارها درطول حیات خودشان یکبار بازار را تقسیم بندی کنند و تمام!
۴. در Market Segmentation، حرکت از کل به جزء است. البته خیلی جزئی و خاص و محدودکردن بخشها ممکن است روی سودآوری تاثیر منفی بگذارد.
۵. بخش بندی بازار مستقیما بر بازاریابی و دیجیتال مارکتینگ اثر میگذارد و در تدوین استراتژیهای بازاریابی نقش دارد. دیجیتال مارکتر باید با مبانی و اصول مارکتینگ عمیقا آشنا باشد تا بتواند بازار و مشتری را تحلیل کند و از بخش بندی بهره ببرد. در آموزش بازاریابی و دیجیتال مارکتینگ هیچچیز جای مبانی و اصول را نمیگیرد.
بخش بندی بازار (Market Segmentation) چیست؟ | راهنمای جامع نحوه تقسیم بندی بازار
بخش بندی بازار چیست؟ چطور باید بازار هدف را بخش بندی کنیم؟ تقسیم بندی بازار دادهمحور چطور است؟ پاسخ تمام سوالهایتان را در این مقاله بخوانید.
توسط سارا رنجبران -
به روزرسانی شده در ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ -
زمان مطالعه 7.5 دقیقه
بخش بندی بازار (Market segmentation) چیست و چه کاربردی دارد. این موقعیت را تصور کنید:
میخواهید یک کمپین بازاریابی موفق راهاندازی کنید که حدود 10 هزار سرنخ برایتان فراهم کند. کدام یک از کمپینهای زیر به نظرتان نتایج بهتری دارد؟
- برای همه (از مرد و زن گرفته تا پیر و جوان) یک پیام واحد بفرستید.
- دادههای موجود در CRM را بررسی کنید و بر اساس گزارشهای آن، مشتریهایتان را شناسایی کنید. مثلا ببینید بیشترین کسانی که از شما خرید میکنند، خانمهای خانهدار هستند یا شاغل؟ چه رده سنی دارند؟ بیشتر خانم هستند یا آقا؟ در چه شهری زندگی میکنند؟ و غیره. بعد مثلا تبلیغات و کمپینهای ایمیلی را بر اساس این متغیرها طراحی کنید. از روانشناسی رنگ، چهرههای مناسب در تبلیغات و لحن و جملات مناسب برای هر گروه استفاده کنید.
همانطور که احتمالا تا اینجا متوجه شده باشید، یکی از مراحل تحقیق بازاریابی تقسیم یا بخش بندی بازار است که به کسب و کار شما کمک میکند تا به طور موثر منابع را هدف قرار دهند و پیغام خود را به گروههای خاص مصرفکنندگان بفرستند. این کار باعث صرفه جویی در وقت و هزینه میشود و نتایج بسیار خوبی به دنبال دارد.
بخش بندی بازار چیست؟
بخش بندی بازار (Market Segmentation) در هسته مرکزی خود، عمل تقسیم بازار هدف به گروههای قابل دستیابی است. بخش بندی بازار ایجاد زیر مجموعههای کوچکتری از بازار بر اساس اطلاعات دموگرافیک، نیازها، اولویتها، علایق مشترک و دیگر معیارهای رفتاری یا روانشناختی است که به درک بهتر مخاطبان هدف منجر میشود. بیایید ابتدا ببینیم بخش بندی بازار چیست؟ چرا باید بازار هدف خود را تقسیم کنیم و رایج ترین نوع تقسیم بازار چه روشی است؟
با درک بخشهای مختلف بازار خود، میتوانید از این هدفگیری در محصول، فروش و استراتژیهای بازاریابی استفاده کنید. بخش های بازار، با اطلاع از نحوه ایجاد پیشنهاد محصولات برای بخشهای مختلف زمان بندی بازار چیست؟ مانند بخش بندی بازار بر اساس جنسیت یا درآمد بالا در مقابل درآمد پایین، چرخه توسعه محصول را تقویت میکند.
مزایای بخش بندی بازار
شرکتهایی که بازار خود را به درستی تقسیم بندی کنند از مزایای قابل توجهی برخوردار خواهند شد. طبق مطالعهای که توسط Bain & Company انجام شد، 81٪ از مدیران معتقدند که تقسیم بندی برای رشد سود بسیار مهم است. همین طور طبق گفتهها و یافتههای باین، سازمانهایی که استراتژیهای تقسیم بازار فوق العادهای دارند 10٪ سود بیشتری نسبت به شرکتهایی دارند که تقسیمبندی بازار آنها در طی 5 سال چندان مؤثر نبوده است. از دیگر مزایای بخش بندی بازار میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- پیغام بازاریابی قویتر: شما دیگر به صورت عمومی و مبهم پیغام نمیفرستید، میتوانید بهصورت مستقیم برای گروههای خاصی با روشهای خاص با آنها صحبت کنید، چرا که ویژگی، خواسته و نیاز آنها را میشناسید.
- تبلیغات دیجیتال هدفمند: بخش بندی بازار به شما کمک میکند ویژگیهای مخاطبان هدف خود را بشناسید و پس از آن تبلیغات هدفمند برای ویژگیهایی مانند سن، موقعیت جغرافیایی، عادتهای خرید و علاقهمندیهای آنها ترتیب دهید.
- توسعه استراتژیهای بازاریابی مؤثر: شناخت مخاطبان هدف این نکته را برای شما روشن میکند که بیشتر به چه روشها، تاکتیکها و راهحلهایی پاسخ میدهند.
- نرخ پاسخ بهتر و هزینه اکتساب پایینتر: در نتیجه بخشبندی بازار، پیام رسانی تبلیغات و هدفگیری پیشرفته در پلتفرمهای دیجیتال مانند گوگل یا فیسبوک باعث ایجاد ارتباطات بازاریابی بهتر میشود. در نهایت نرخ پاسخ بهتر و هزینه اکتساب پایینتر خواهد شد.
- جذب درست مشتری: پیام رسانی مستقیم، واضح و هدفمند باعث میشود مشتریانی به سمت شما بیایند که در نهایت از شما خرید خواهند کرد.
- افزایش وفاداری به برند: زمانی که مشتری احساس کند به خوبی درک میشود و مورد احترام است و خدمات ویژهای دریافت میکند، بیشتر احتمال دارد که به برند شما بچسبد، ماندگار شود و وفاداری مشتری افزایش پیدا میکند.
- برند خود را در رقابت متمایز کنید: پیغام رسانی ویژه و شخصی سازی شده باعث میشود برند شما منحصر به فرد شود.
- گوشه بازار را مشخص میکند: بخش بندی بازار نه تنها بخشهایی از بازار که هنوز نشناخته اید را نمایان میکند، بلکه راههای خدمات رسانی به گوشههای ناشناخته و فرصتهای بالقوه آن را هم برای رشد برند شما به نمایش میگذارد.
- در مسیر خود میمانید: از آنجایی که بخش بندی بازار بسیار خطی است، دنبال کردن استراتژی بازاریابی شما آسانتر میشود و احتمال اینکه از مسیر اصلی خود منحرف شوید خیلی کم خواهد شد.
- افزایش رشد: میتوانید مشتریان خود را ترغیب کنید که دوباره از شما خرید کنند یا از خدمات یا محصولات ارزانتر شما هم استفاده کنند.
- افزایش سود: مشتریان متفاوت، درآمدهای در دسترس متفاوتی هم دارند. میتوان قیمتها را بر اساس آن میزانی که مشتریان هدف ما می توانند هزینه کنند، تعیین کرد. با دانستن این موضوع میتوانید اطمینان حاصل کنید که محصول یا خدمتتان را بیش از حد واقعی (یا کمتر از قیمت واقعی) نمیفروشید.
- توسعه محصول: شما قادر خواهید بود با توجه به انواع نیازهای مشتریان محصولات یا خدمات را طراحی کرده و محصولات مختلفی تهیه کنید که مشتری شما را تأمین کند.
شرکتهایی مانند آمریکن اکسپرس، مرسدس بنز و بست بای، همه از استراتژی بخش بندی بازار برای افزایش فروش، زمان بندی بازار چیست؟ ساخت محصولات بهتر و تعامل بهتر با مشتریان فعلی و بالقوه خود استفاده کردهاند.
حالا که متوجه شدید مزایای بخش بندی بازار برای ما چیست احتمالا میتوانید حدس بزنید که چرا ما نیاز به بخش بندی بازار هدفمان داریم. با این حساب بیایید اصول بخش بندی بازار را با هم مرور کنیم.
مبانی بخش بندی بازار
درک بخش بندی بازار، با یادگیری روشهای مختلف تقسیم بندی بازار شروع میشود. طبق مبانی بخش بندی بازار، چهار بخش اصلی بخش بندی وجود دارد که در جدول زیر نشان داده شده است.
بازارهای مالی چیست ؟ + (بازار های سرمایه جهانی ) 8 بازار مالی مهم
بازارهای مالی اصطلاحی گسترده برای توصیف مکان هایی هستند که خریداران و فروشندگان برای معامله دارایی هایی مانند سهام، اوراق بهادار، اوراق قرضه، کالاها، ارزهای دیجیتال و مشتقات، یکدیگر را ملاقات می کنند. بازارهای مالی سنگ بنای اقتصاد سرمایه داری هستند؛ زیرا به سهولت در تشکیل سرمایه و نقدینگی برای کارآفرینان و مشاغل کمک می کنند. با گذشت سال ها، بازارها بزرگتر و سریعتر رشد کردند. اکنون افراد بیشتر از هر زمان دیگری، به این بازارها دسترسی دارند.
Finance market
بازارهای مالی با تکیه بر صنعت الکترونیک، به خریداران و فروشندگان کمک می کنند تا دارایی های مالی خود را معامله کرده تا نقدینگی ایجاد شود. بدون زیرساخت های بازار، فروشندگان مجبور می شوند با استفاده از روش های کم بازده مانند: تبلیغات طبقه بندی شده، به دنبال خریداران فردی باشند.
علاوه بر این، مکانِ متمرکزِ شفافیت قیمت و در دسترس بودن را فراهم می کند و بهتر اوراق بهادار را تحت فشار بازار عرضه و تقاضا قرار می دهد. این امر به نوبه خود خریداران و فروشندگان را نسبت به آنچه در غیر این صورت ممکن است در یک معامله خصوصی دریافت کنند، مطمئن می کند. از آنجا که در معرض نیروهای عرضه و تقاضا هستند، بازارهای مالی گاهی اوقات به دلیل نرخ بیکاری، تولید ناخالص داخلی و قیمت مسکن، نوسانات گسترده ای را تجربه می کنند.
مهمترین مزایای باراز مالی چیست ؟
- بازارهای مالی به کسب و کارها امکان رشد می دهند و نقدینگی ایجاد می کنند و کارآفرینان برای سرمایه گذاری خود می توانند به درآمد برسند.
- آنها با در دسترس قرار دادن اطلاعات در برای عموم سرمایه گذاران و بازرگانان، خطرات را کاهش می دهند.
- این بازارها با ایجاد اعتماد به سرمایه گذاران اقتصاد را آرام می کنند.
- اعتماد به نفس سرمایه گذاران اقتصاد را تثبیت می کند.
بیشتر مردم وقتی صحبت از بازارهای مالی می شود، به بازار بورس فکر می کنند. آنها نمی دانند که انواع مختلفی بازار وجود دارد که اهداف متنوعی را تحقق می بخشند. هر بازار برای ایجاد اطمینان در سرمایه گذاران به یکدیگر متکی هستند. ارتباط متقابل این بازارها به این معنی است که وقتی یکی از آنها رنج می برد، سایر بازارها نیز بر این اساس واکنش نشان می دهند. بیایید با هم برخی از انواع بازارهای مالی جهانی را بررسی کنیم.
بازار فارکس چیست ؟
بازار ارز (که به آن بازار فارکس یا معاملات ارزی یا fx نیز گفته می شود) بازاری است که در آن شرکت کنندگان می توانند ارزهای خود را خریداری، فروش، مبادله و گمانه زنی کنند. این نقدینگی ترین بازار در جهان است، زیرا پول نقد بیشترین نقدینگی دارایی ها را در اختیار دارد.
فارکس بزرگترین بازار مالی با معاملات روزانه بالای 6.6 تریلیون دلار می باشد که 88٪ آن را دلار آمریکا تشکیل می دهد. تقریباً یک چهارم معاملات توسط بانک ها برای مشتریان شان انجام می شود تا نوسانات تجارت در خارج از کشور کاهش یابد.
صندوق های تامینی مسئول 11٪ دیگر هستند و برخی از آنها سوداگرانه است. هیچ مکان مرکزی برای فارکس وجود ندارد، در عوض پول از طریق شبکه ای از فروشندگان و کارگزاران بین المللی داد و ستد می شود. مشاغل در هنگام خرید محصولات از کشورهای دیگر از بازار فارکس استفاده می کنند. بر خلاف سهام، ارزیابی ارز نسبت به ارزهای دیگر صورت می گیرد و این بازار بر نرخ ارز و ارزش دلار و سایر ارزها تأثیر می گذارد. نرخ ارز براساس تقاضا و عرضه ارز یک کشور و همچنین ثبات اقتصادی و مالی آن کشور کار می کند. عوامل زیادی در تغییر نرخ ارز نقش دارند مانند: سیاست پولی، ثبات سیاسی، نرخ بهره و واردات و صادرات.
بازار سرمایه چیست ؟
بازار سرمایه یکی دیگر از انواع بازارهای مالی جهانی است که به صورت سازمان یافته در آن افراد و نهادهای تجاری هم اوراق قرضه و هم اوراق بهادار خود را می خرند و می فروشند. این نوع بازار طراحی شده تا روشی کارآمد برای انجام معاملات خرید و فروش باشد.
بازار سرمایه منبع اصلی وجوه نقد بوده و توسط یک نهاد نظارتی، اجازه خرید و فروش اوراق بهادار را دارد، زیرا می تواند به راحتی تعهدات بدهی و حقوق صاحبان سهام خود را به سرمایه گذاران بفروشد.
دولت ها همچنین از این نوع بازار (معمولاً از طریق انتشار اوراق قرضه بلند مدت) برای جمع آوری سرمایه استفاده می کنند. چون دولت ها سهام منتشر نمی کنند در نتیجه از سوی آنها اوراق بهادار نیز انتشار نمی یابد؛ از این رو بازار سرمایه برای انتشار و معاملات اوراق بهادار بلند مدت در نظر گرفته شده است.
هنگامی که یک شرکت سهامی عام اوراق بهادار خود را در بازارهای سرمایه می فروشد، این فعالیت اصلی بازار شناخته می شود. تجارت بعدی اوراق بهادار شرکت بین سرمایه گذاران به عنوان فعالیت بازار ثانویه معرفی می گردد.
اوراق بهادار کوتاه مدت در جای دیگری مانند بازار پول معامله می شود. بورس اوراق بهادار نیویورک، بورس اوراق بهادار آمریکا، بورس اوراق بهادار لندن و NASDAQ نمونه هایی از بازارهای کاملاً سازمان یافته سرمایه هستند. اوراق بهادار همچنین می تواند از طریق بورس معامله شود، نه از طریق یک بورس زمان بندی بازار چیست؟ سازمان یافته. بازارهای سرمایه بسیار به هم پیوسته اند، بنابراین آشفتگی در بازار سرمایه در آن سوی کره زمین احتمالاً بر تجارت در بازارهای واقع در کشورهای دیگر تأثیر خواهد گذاشت.
بازارهای مالی جهانی
بازار سهام چیست ؟
بازار سهام جایی است که سهام شرکت های بزرگ صادر و معامله می شوند. این نوع از بازارها یکی از مولفه های اصلی در اقتصاد بازار آزاد هستند. بازارهای سهام دارای دو عملکرد اصلی می باشند:
بورس سهام امکان دسترسی به سرمایه را معمولاً به صورت پول نقد فراهم می کند. اگر شرکتی نیاز به تأمین مالی یک پروژه بزرگ داشته باشد، می تواند به جای وام گرفتن پول از بانک، سهام خود را در بازار سهام بفروشد تا سرمایه لازم را جمع کند.
- از دید سهامداران
بورس سهام راهی برای مشارکت در رشد یک شرکت و همچنین تبدیل سریع سهام به پول نقد را فراهم می کند.
بازار سرمایه
این از دو طریق اصلی اتفاق می افتد:
بازار اولیه
در یک شرکت خصوصی، دارندگان سهام معمولاً از بنیانگذاران و سرمایه گذاران اولیه تشکیل شده اند که می توانند سهام خود را در بورس اوراق بهادار بفروشند و پاداش ریسکی را که در ایجاد و رشد سرمایه گذاری خود متحمل شده اند، بگیرند.
بازار ثانویه
برای سرمایه گذارانی که سهام آنها در شرکت های تجاری عمومی است، بورس به آنها اجازه می دهد بدون رشد خطر شرکت خودشان در رشد آن سهیم باشند.
بازارهای سهام به عنوان درگاهی برای تأمین بودجه مشاغل خصوصی نقش مهمی دارد. این بازارها به شرکت ها امکان دسترسی به مجموعه سرمایه خصوصی را می دهند که می تواند برای تأمین بودجه، رشد و توسعه تجارت یا خرید دارایی های جدید مورد استفاده قرار گیرد.
به زبان دیگر بازار ثانویه :
بازار ثانویه مکانی است که در آن ابزارهای مالی که قبلا منتشر شدهاند، مانند اوراق قرضه و سهام، مورد خرید و فروش قرار میگیرند. مثلا اگر فردی سهام یک شرکت را در مرحله پذیره نویسی خریداری کرده است و اکنون قصد فروش آن سهم به سایر سرمایه گذاران بازار را دارد باید برای فروش سهم خود به بازار ثانویه مراجعه کند. در واقع این بازار، محلی است که سرمایه گذاران، اوراق بهادار را به جای شرکت صادر کننده از دیگر سرمایه گذاران خریداری میکنند. حجم معاملات در بازار ثانویه، نسبت به بازارهای اولیه بسیار بیشتر است. منبع
بدون دسترسی به بودجه خصوصی، مشاغل در پروژه هایی که به تأمین مالی نیاز دارند، با محدودیت بیشتری روبه رو می شوند و نمی توانند سرمایه واقعی سهام شرکت خود را سرمایه گذاری کنند. به همین ترتیب، بازارهای سهام این امکان را برای صاحبان مشاغل فراهم می آورند كه در نهایت با فروش سهام خود به بازار آزاد، موقعیت شان را برای سود به دست آورند.
از نظر افراد و معامله گران، بازارهای سهام نیز از این نظر نقش مهمی دارند که به بازرگانان اجازه می دهد بازده سرمایه خود را بدست آورند، به گونه ای که ارزش سرمایه گذاری در بازارهای مالی را دارد. این عملکرد دوگانه، این امر را برای معامله گران و شرکت ها به عنوان وسیله ای برای تسهیل گردش سرمایه ضروری می کند.
بازارهای مالی جهانی
بازار اوراق قرضه
بازار اوراق قرضه که اغلب اوقات بازار بدهی یا بازار اعتبار نیز نامیده می شود، یکی دیگر از انواع بازارهای مالی جهانی است که در آن سرمایه گذاران می توانند در اوراق بدهی منتشر شده توسط دولت و شرکت های بزرگ تجارت کنند.
دولت ها معمولاً به منظور جمع آوری سرمایه برای پرداخت بدهی ها یا تأمین اعتبارات زیرساختی، اوراق قرضه انتشار می دهند. شرکت های بازرگانی عمومی نیز در صورت نیاز به تأمین مالی پروژه های توسعه مشاغل یا حفظ فعالیت های در حال انجام، اوراق قرضه منتشر می کنند. بازار اوراق قرضه به دو طریق اصلی اتفاق می افتد:
بازار اولیه: معاملات مستقیماً بین ناشر اوراق قرضه و خریداران اوراق انجام می شود. در اصل، بازار اولیه ایجاد اوراق بهادار بدهی کاملاً جدید است که قبلاً به مردم ارائه نشده بود.
بازار ثانویه: اوراق بهاداری که قبلاً در بازار اصلی فروخته شده اند، در تاریخ های بعدی خریداری و فروخته می شوند. سرمایه گذاران می توانند این اوراق را از کارگزاری خریداری کنند که به عنوان واسطه بین طرف های خرید و فروش عمل می کند.
این مسائل بازار ثانویه ممکن است در قالب صندوق های بازنشستگی، صندوق های سرمایه گذاری مشترک و سیاست های بیمه عمر بسته بندی شود. با این حال، برخلاف سهام، بیشتر اوراق در بازار ثانویه از طریق صرافی معامله نمی شوند.
در عوض، اوراق قرضه از طریق بورس (OTC) معامله می گردد. دلایل مختلفی وجود دارد که اکثر اوراق قرضه به صورت فرابورس معامله می شوند، اما مهمترین آنها تنوع آنها است.
بورس سهام نیویورک (NYSE)
دو بازار سهام اصلی در ایالات متحده، NYSE و NASDAQ هستند. NYSE بزرگترین صرافی مبتنی بر سهام در جهان است که قبلاً به عنوان یک سازمان خصوصی اداره می شد، در 8 مارس 2006 پس از کسب مبادله تجارت الکترونیکی Archipelago به یک نهاد عمومی تبدیل گردید.
در سال 2007 ادغام با یورونکست، بزرگترین بورس اوراق بهادار اروپا، منجر به ایجاد NYSE Euronext شد، که بعداً توسط Intercontinental Exchange مادر اصلی بورس اوراق بهادار نیویورک خریداری شد.
بورس سهام خارجی شامل بورس اوراق بهادار لندن، بورس هنگ کنگ، یورونکست و دویچه بورس است. NYSEو NASDAQ عمده تجارت بورس در آمریکای شمالی و سراسر جهان را تشکیل می دهند. این دو صرافی از نظر نحوه عملکرد و انواع سهام خود با یکدیگر متفاوت هستند. دانستن این تفاوت ها به شما کمک می کند عملکرد بورس سهام و مکانیک خرید و فروش سهام را بهتر درک کنید.
بازارهای مالی جهانی
بازارهای پول
بازارهای پولی امن بوده و برای سرمایه گذاری کوچک مناسب هستند. در سطح عمده، معاملات گسترده بین موسسات و بازرگانان زمان بندی بازار چیست؟ صورت می گیرد و در سطح خرد، این شامل صندوق های سرمایه گذاری متقابل بازار پول است.
وجوه بازار پول کوتاه مدت می باشد، بنابراین وجوه برای مدت زمان محدودی سرمایه گذاری می شوند. صندوق های خزانه داری به ترتیب یک سال یا کمتر و 270 روز دوام می آورند. بسیاری از صندوق های بازار پول گزینه فروش صندوق را معمولاً برای سود کمتری ارائه می دهند، نسبت به این که پول تا پایان دوره در حساب باقی مانده باشد.
در سطح خرده فروشی، افتتاح حساب بازار پول به سادگی افتتاح حساب پس انداز با چند تفاوت ساده است. حساب معمولاً برای افتتاح و نگهداری از آن به حداقل مانده نیاز دارد و شما باید پول را برای مدت زمان مشخصی در آن بگذارید.
در حالی که وجوه بازار پول بازده زیادی ندارند، آنها نرخ بهره بالاتری نسبت به اکثر حساب های پس انداز داشته و برای سرمایه گذاران کوتاه مدت راحت تر است. بیشتر معاملات بازارهای پول، معاملات عمده فروشی بوده که بین موسسات مالی و شرکت ها انجام می شود.
موسساتی که در بازار پول شرکت می کنند شامل بانک هایی هستند که به یکدیگر و به شرکت های بزرگ در بازارهای پول یورو و سپرده های مدت دار وام می دهند.
بازارهای مالی جهانی
بازار وام بین بانکی
منظور از بازار وام بین بانکی، زیر مجموعه معاملات بانک به بانک است که در بازار پول انجام می شود. بانک ها در چندین بخش از بازار پول، بازیگران اصلی هستند. بانک ها برای تأمین نیازهای ذخیره و مدیریت نیازهای روزانه به نقدینگی، وام های کوتاه مدت بدون وثیقه را در بازار وجوه فدرال خریداری و می فروشند.
وجوه فدرال وام های یک شبه بین بانک ها و نهادهای دیگر برای حفظ ذخایر بانکی خود در فدرال رزرو است. بانک ها برای تأمین نیازهای ذخیره خود و پاکسازی معاملات مالی، ذخایر خود را در بانک های رزرو فدرال نگهداری می کنند.
بازار مشتقات
بازار مشتقات یکی دیگر از انواع بازارهای مالی جهانی است که اوراق بهاداری را معامله می کند که ارزش آن را از دارایی اصلی می گیرند. ارزش قرارداد مشتقه با قیمت بازار کالای اساسی تعیین می شود.
این بازار مالی مشتمل بر قراردادهای آتی، معاملات آتی، اختیارات، مبادله و قرارداد است. سرمایه گذار پیشرفته و صندوق های تامینی از آنها برای بیشتر کردن سودهای بالقوه خود استفاده می کنند. در سال 2007 صندوق های تامینی به دلیل قرار دادن بازده بالاتر برای سرمایه گذاران سطح بالا، محبوبیت خود را افزایش دادند.
بخش بندی بازار (تقسیم بازار)
بخشبندی بازار Market Segmentation فرایند تقسیم یک بازار ناهمگن به بخشهای همگن برای انتخاب بخش هدف میباشد. در واقع تقسیم بازار به فرایندی گفته میشود که طی آن بازار هدف محصول یا خدمت، به گروههایی متجانس از مشتریان تقسیم میشود. در هر گروه مشتریانی قرار دارد که رفتارهای خرید مشابهی از خود بروز میدهند.
یکی از عوامل بسیار مهمی که منجر به افزایش توجه به تقسیم بازار در استراتژی بازاریابی سازمان، افزایش رقابت و تعداد رقبا است. در اکثر موارد، کل بازار بالقوه برای محصول بیشتر از حد متنوع یا ناهمگن است که به عنوان یک بازار هدف در نظر گرفته شود. تقسیم بازار فرآیندی است که از طریق آن کل بازار بالقوه برای یک محصول به بخشها یا اجزاء کوچکتری تقسیم میگردد.
تقسیم بازار هسته مرکزی استراتژی بازاریابی است. استراتژی بازاریابی شامل گزینش بازار هدف و توسعه و تدوین برنامه بازاریابی موثر برای موفقیت در بازار هدف میباشد. از این رو بخشبندی بازار روندی برای تشخیص و تفکیک ویژگیهای خریداران است جهت انتخاب بازارهایی که سازمان میخواهد یا میتواند محصولات و خدماتش را به آن عرضه کند. همچنین طراحی محصولات و برنامههای بازاریابی برای پاسخگویی به احتیجات خریداران مورد نظر از طریق فرایند بخشبندی بازار قابل حصول است. وقتی تعداد مصرفکنندگان محصول یا خدمتی زیاد باشد باید بازار را تقسیم کرد. این امر سبب میشود بازار نامتجانس به خردهبازارهایی با خصوصیات متجانس تقسیم شود. در این مقاله بخش بندی بازار مورد تشریح قرار گرفته است.
تعریف بخش بندی بازار
بخشها بر طبق گروهبندی مشتریان به لحاظ ویژگیها یا نیازهای یکسان ایجاد میشوند. بخشهای حاصله بدین ترتیب با توجه به ابعاد مذکور، همگن قلمداد میگردند. یعنی خریداران بالقوه هر بخش با توجه به ابعاد کلیدی بیش از خریداران سایر بخشها به یکدیگر شبیه هستند. هدف در اینجا شناسایی گروههایی است که به شیوهای مشابه نسبت به برنامههای بازاریابی واکنش نشان میدهند.
بخش بندی بازار، فرایندی است که بر اساس آن یک بازار به زیربخشهای متمایزی از مشتریانی که نیازها و مشخصاتشان یکسان است تقسیمبندی میشود. از آنجاکه مشتریان هر بخش نیازها و خواستههای یکسانی دارند، به یک طرح بازاریابی و یک محصول خاص به شیوهای مشابه پاسخ میدهند. بخشبندی بازار کمک میکند با تقسیم یک بازار بزرگ به بخشهای کوچکتر، منابع سازمان بهطور بهینه صرف مشتریان اصلی شود.
فیلیپ کاتلر
بهطور کلی یک مدل STP بازاریابی از سه مرحله تشکیل میشود که عبارتند از:
- تقسیم بازار : شناسایی نیازهای مشتریان و بخشهای بازار؛ تعیین دقیقتر خصوصیات هر کدام از بخشها : تعیین جذابیت هر کدام از بخشها؛ انتخاب بخشهای هدف : شناسایی مزیتهای متمایزکننده هر بخش؛ توسعه و انتخاب موقعیت مورد نظر
براساس این الگو شرکت در برنامهریزی استراتژیک خود نخست باید بازار را به درستی به بخشهای مختلف تقسیم کند. سپس بخشهای مختلف بازار براساس اهداف و توانمندیهای شرکت ارزیابی میشود تا بهترین بخش بازار انتخاب شود. سپس با شناخت دقیق بازار هدف باید نفوذ در بازار و تثبیت جایگاه شرکت در آن بازار صورت بپذیرد.
مراحل تقسیم بازار
مزیت اصلی تقسیم بازارها آن است که به بازاریابان اجازه میدهد تا محصولات را بهتر با نیازهای انواع مختلف مشتریان انطباق دهند. توسعه آمیخته بازاریابی مناسب برای بازار هدف، منجر به کسب مزیت رقابتی برای شرکت میگردد. این مزیت ماحصل متناسب سازی طراحی محصول، تلاشهای تبلیغاتی، قیمتگذاری و زمان بندی بازار چیست؟ توزیع با ارجحیتهای مشتریان میباشد.
فرآیند تقسیم بازارها در دو مرحله انجام میگیرد:
در مرحله اول، متغیرهای تقسیم انتخاب شده و بازار بر طبق این ابعاد تقسیم میگردد. بدین ترتیب، گروههایی از مشتریان شناسایی میشوند که به آمیختههای بازاریابی مجزایی نیاز دارند.
دومین مرحله به تقسیم بازار به خرده بازارها از بخشهای حاصله معطوف میشود. خرده بازارهای هر بخش منطبق با ویژگیهای متمایز جمعیت شناختی و رفتاری آن میباشد. پس از تکمیل فرآیند تقسیم، هر بخش حاصله بر طبق جذابیتش برای شرکت مورد ارزیابی قرار میگیرد. بازارهای هدف شرکت بر مبنای این ارزیابی انتخاب میشود از این مرحله به عنوان انتخاب بازار هدف یاد میشود.
برای شناسایی بخشهای بازار با پاسخ همگن نسبت به برنامههای بازاریابی، سه شرط باید برآورده شوند:
۱- ابعاد یا مبناهای به کار رفته برای تقسیم بازار باید قابل سنجش باشند.
۲- هر بخش بازار باید از طریق کانالهای موجود قابل دسترسی باشد. این کانالها عبارتند از: رسانههای تبلیغاتی، کانالهای توزیع و نیروی فروش شرکت.
۳- هر بخش باید بقدر کافی بزرگ باشد تا سودده قلمداد شود. سودده بودن یک بخش تحت تأثیر بسیاری از عوامل قرار میگیرد از جمله ماهیت صنعت اندازه شرکت و ساختار قیمتگذاری آن.
بخش بندی بازار (تقسیم بازار)
فواید بخش بندی بازار
در صورتی که بخشبندی بازار توسط یک شرکت به خوبی انجام شده و به خوبی به کار گرفته شود، فواید زیادی را متوجه شرکت خواهد کرد؛ از جمله:
تسهیل انتخاب بازار هدف: از آنجا که بخشبندی بازار نیازمند شناسایی دقیق مشخصات گروههای موجود در بازار است، لذا آشنایی با این خصوصیات انتخاب بین آنها را برای شرکت تسهیل میکند.
افزایش سودآوری: گاهی امکان افزایش قیمتها در ازای ارائه خدمات جدید برای کل بازار میسر نیست. در این حالت تعریف بخشهای خاصی که مشتاق استفاده از خدمات جدید هستند، میتواند راهگشا باشد.
شکلدهی به نیازها: بخشبندی به شرکت کمک میکند تا بتواند نیازهای جدیدی را در گروههای خاصی از مشتریانش برانگیزد و همچنین پیشبینی بهتری از آینده آن بخش داشته باشد.
ایجاد نوآوری: توجه به کل بازار بهصورت یکجا باعث میشود خصوصیات آن بهطور کلی و بدون جزییات در نظر گرفته شود.
افزایش کارایی بازاریابی: از آنجا که منابع هر شرکتی دارای محدودیت است، لذا تعریف دقیق نیازهای مشتریان و انجام فعالیتهای بازاریابی مطابق با آن الزامی است.
سودمندی مشتریان: ارائه محصولات کاملتری که مطابقت بیشتری با نیازهای مشتریان داشته باشد، نه تنها به نفع شرکت است، بلکه نفع مشتریان را نیز در پی خواهد داشت.
رابطه پایدار با مشتری: از آنجا که نیازهای مشتریان در طول زمان تغییر میکند، بخشبندی بازار به تولیدکننده کمک میکند که از نزدیک در جریان این تغییرات باشد و محصولات خود را متناسب با نیازهای جدید آنها ارائه کند.
افزایش در سهم بازار: بهدست آوردن سهم بالای بازار یکی از فواید مستقیم و مهم تقسیم بازار محسوب میشود. از آنجا که تقسیم بازار باعث میشود بخشهای خاصی از بازار برای تولیدکننده دارای زمان بندی بازار چیست؟ اولویت باشد، لذا تمرکز تولیدکننده در آن بخش موجب افزایش سهم وی از آن بخش و کل بازار میشود.
سطوح مختلف تقسیم بازار
تقسیم بازار میتواند در چند سطح مختلف صورت گیرد. در واقع هر شرکتی با توجه به نیازهای خود سطحی از تقسیم بازار را انجام میدهد.
در بازاریابی انبوه، در واقع هیچ گونه تقسیم بازاری صورت نگرفته و بازار هدف یک شرکت بهصورت یک کل در نظر گرفته میشود. این حالت معمولاً زمانی رخ میدهد که یک شرکت رقیبی نداشته و نیازی به تقسیم بازار و شناسایی نیازها و خصوصیات مشتریان خود نمیبیند. همچنین ممکن است یک شرکت دارای مشتریان خاصی باشد که تقسیم بازار در مورد آن مصداق نداشته باشد.
در بازاریابی بخشی، بازار بر اساس برخی نیازهای همگن اجزای آن، به چند قسمت تقسیم میشود. برخی گروههای خاص در بازار که دارای خصوصیات مشخصی هستند شناسایی شده و متناسب با آنها محصول و خدمت ارائه میگردد. مرحله اولیه تقسیم بازار از بازاریابی بخشی شروع میشود.
در بازاریابی موقعیتی، بخشهایی در نظر گرفته میشوند که پتانسیل فراوانی برای شرکت در آنها وجود دارد و بازار هدف سایر شرکتها قرار نگرفتهاند. این مرحله نیازمند آن است که بازار با دقت بیشتری تحلیل شود. علاوه بر خصوصیات بارز گروههای موجود در بازار، خصوصیات سایر اجزای بازار نیز که امکان تبدیل به مشخصه یک بخش را دارد، مد نظر قرار میگیرد.
آخرین و عمیقترین سطح تقسیم بازار عبارت است از بازاریابی خرد که در آن شرکت، خصوصیات منحصربهفرد همه مشتریان را در نظر میگیرد و علایق و ترجیحات آنها را در تعیین بخشهای بازار دخیل میکند. تفاوت این نوع بخشبندی با حالت ایدهآل بازاریابی که در آن محصول مطابق با نیازها و علایق تکتک مشتریان تولید میشود، در این است که در اینجا شناسایی علایق مشتریان برای ایجاد بخشهایی صورت میگیرد که محصول مطابق با خصوصیات مشترک اعضای آن تولید میشود.
مبانی تقسیم بازار
تقسیم بازار علاوه بر اینکه در سطوح مختلفی صورت میگیرد، میتواند مبانی مختلفی نیز داشته باشد. عموماً تقسیم بازار مبنای جغرافیایی، آماری، روانی و رفتاری دارد. مبنای جغرافیایی بخشهای بازار میتواند کشورها، استانها، شهرها و یا مناطق شهری باشد. مبانی آماری نیز شامل مواردی مثل سن، جنس، درآمد، اشتغال، دین، طبقه اجتماعی و اندازه خانواده است. این تقسیمبندی میتواند بر اساس یکی از این موارد باشد، برای مثال، افراد بین ۲۰ تا ۳۰ سال به عنوان یک بخش بازار شناخته شود؛ یا ترکیبی از این موارد مانند زمان بندی بازار چیست؟ زنان مسلمان بالای ۴۰ سال به عنوان یک بخش بازار تعریف شود.
مبنای روانی تقسیم بازار پیچیدهتر از دو مورد قبلی است و معمولاً در سطوح بالاتر تقسیم بازار مطرح میشود. در این حالت، مواردی مثل شیوه زندگی، شخصیت فردی و اجتماعی، ارزشها و اعتقادات مد نظر قرار میگیرد. برای مثال، افرادی که علاقه و اشتیاق به استفاده از تکنولوژیهای نو دارند، بخشی را تشکیل میدهند که عموماً رفتارهای مشابهی را در مقابل برخی محصولات و خدمات بروز میدهند. همچنین افرادی که دارای برخی اعتقادات خاص هستند، ممکن است فارغ از مشخصات آماری و جغرافیاییشان رفتارهای خرید معینی داشته باشند.
یکی دیگر از مواردی که میتواند مبنای تقسیم بازار باشد، خصوصیات رفتاری مشتریان است. این خصوصیات میتواند ناشی از موقعیت، منفعت، اخلاق و… باشد که همچنانکه مشخص است شناسایی و تشخیص آنها، بهدلیل خصوصی بودنشان کار آسانی نیست. لذا میزان مصرف، زمان مصرف و متغیرهایی مانند آن میتواند نشانگر خوبی برای این مورد باشد. آنچه تا اینجا گفته شد، خلاصهای در مورد استراتژی تقسیم بازار، فواید و مبانی آن بود. در بخش دوم این نوشته، به بررسی این استراتژی، امکان اجرا و روشهای مختلف اجرای آن در حوزه اپراتوری موبایل با تأکید بر بازار ایران خواهیم پرداخت.
جمع بندی بحث
به دلایل مختلف، نقش بخشبندی بازار افزایش یافته است. اولاً روند رشد جمعیت کند شده و بیشتر بازار –محصولها رو به بلوغ هستند که این امر موجب افزایش رقابت شده است چراکه شرکتها رشد خود را در کسب سهم بازار بیشتر و همچنین در افزایش انواع محصولات تحت یک نام تجاری جستجو میکنند. ثانیاً عوامل اجتماعی و اقتصادی مانند افزایش سطح درآمدهای خالص، ارتقای سطح تحصیلات و افزایش آگاهی مردم، موجب شده است نیازها، خواستهها، سلائق و سبکهای زندگی مشتریان نسبت به قبل متنوعتر و پیچیدهتر شود. این امر موجب افزایش تعداد و تنوع کالاها و خدماتی شده است که با یکدیگر بر سر جلب گروهی از مشتریان رقابت میکنند.
بخشبندی بازار علاوه بر این که شرکتها را به پذیرش واقعیتهای بازار وا میدارد، منافع زیر را نیز به آنها عرضه میکند: فرصتهای تولید محصولات جدید را شناسایی میکند. بخش بندی میتواند تجزیه و تحلیل دقیقی از گروههای مشتریان بالقوهای که نیازهای آنها توسط محصولات فعلی به خوبی تامین نشده است ارائه کند. این بخشهای پنهان و کشف نشده میتوانند فرصتهای جذابی برای طراحی و تولید محصولات جدید یا روشهای نوین بازاریابی فراهم آورند.
به طراحی طرحهای بازاریابی که برای دستیابی به گروههای همگن مصرفکنندگان، موثرتر است کمک میکند. فرایند تخصیص استراتژیک منابع بازاریابی را بهبود میبخشد. گاهی به منافع استراتژیک بخشبندی توجه کافی نمیشود. چنانچه انتخاب محصولات قابل عرضه در بخشهای مختلف به خوبی تعریف و مشخص شوند، آنگاه این بخشها میتوانند به مثابه مراکز سرمایهگذاری یک فعالیت عمل کنند. بیشتر استراتژیهای تجاری موفق بر مبنای بخشبندی بازار و تمرکز منابع در بخشهای جذابتر استوار هستند.
منبع: اصول سه گانه مدیریت بازاریابی؛ بخش بندی بازار کتاب اصول بازاریابی کاتلر
همه چیز درباره سشن های معاملاتی در فارکس | سشن سیدنی، توکیو، لندن و نیویورک
حال که می دانید فارکس چیست، اکنون باید بدانید زمانبندی معاملات فارکس به چه صورت است و شما چه زمانی میتوانید معامله کنید.
بله، درست شنیدهاید. بازار فارکس در ۲۴ ساعت شبانه روز باز است. به جز شنبهها و یکشنبهها که بازار فارکس تعطیل است در بقیه ایام هفته بازار به صورت ۲۴ ساعته فعال است. اما ادارات و بانکهای هیچ کشوری در دنیا به صورت ۲۴ ساعته کار نمیکنند. پس چطور چنین چیزی ممکن است؟ اینجاست که باید با مفهوم سشنهای معاملاتی آشنا شوید.
ساعت بازارهای مختلف در فارکس به چه صورت است؟
بازار جهانی از ساعت ۱۰ شب یکشنبه به وقت گرینویچ از سمت شرق یعنی استرالیا آغاز میشود و در طی ۲۴ ساعت به سمت غرب میرود. در مجموع ۴ سشن معاملاتی برای ۴ قاره مختلف وجود دارد. سشن استرالیا، سشن ژاپن، سشن اروپا و سشن امریکا. بازار در طول ۲۴ ساعت بین این قارهها دست به دست میشود. هر سشن معاملاتی ۹ ساعت است. در بعضی از ساعات روز هم دو سشن معاملاتی همپوشانی دارند. مثلا هم بازار در امریکا فعال است و هم در اروپا.
- سشن سیدنی،
- سشن توکیو،
- سشن لندن،
- سشن نیویورک یا همان زمان مورد علاقه ترامپ برای توییت زدن!
معامله گران اغلب به جای آنکه 24 ساعته برای معامله کردن در تمامی بازارها تلاش کنند، روی یکی از سه سشن معاملاتی تمرکز میکنند.
این جلسات شامل سشن آسیا، سشن اروپا و سشن آمریکای شمالی است که به ترتیب از آنها با نام سشن های توکیو، لندن و نیویورک نیز نام برده میشود.
ترجیح برخی از تریدرها استفاده از نام قارهها برای شناسایی سشن هاست، سایر معامله گران ترجیح میدهند از نام شهرها استفاده کنند.
(ما ترجیح میدهیم از نام شهرها استفاده کنیم).
سشنهای معاملاتی در فارکس
خوب تا اینجا یاد گرفتید که ۴ سشن یا ۴ جلسه در طول ۲۴ ساعت داریم.
معاملات ساعت ۱۰ شب به وقت گرینویچ از استرالیا (سیدنی) آغاز میشود.
بعد از ۲ ساعت سشن ژاپن (توکیو) شروع میشود و ژاپنیها معاملاتشان را آغاز میکنند.
هر روز صبح استرالیاییها و ژاپنیها معاملات را تحویل سشن لندن میدهند تا به زمانهای پرنوسانتر بازار نزدیک شویم. سشن لندن از ساعت ۸ صبح تا ۵ بعدازظهر به وقت گرینویچ است.
ساعت ۱۳ نیز سشن آمریکا آغاز میشود و نیویورکیها معاملات را به دست میگیرند.
از ساعت ۱ تا ۵ عصر به وقت گرینویچ سشن لندن با سشن نیویورک همپوشانی دارد. این زمان پرنوسانترین زمان بازار در طول شبانهروز است و بیشترین معاملات در آن انجام میشود.
سشن نیویورک نیویورک آخرین سشن در طول شبانه روز است که تا ساعت ۱۰ شب ادامه خواهد داشت و پس از آن بازار دوباره از شرق یعنی استرالیا (سیدنی) سر گرفته میشود.
تمام این زمانها بر اساس ساعت گرینویچ است. دقت کنید که برای محاسبه این زمانها بر اساس زمان تهران باید سه ساعت و نیم به هر کدام اضافه کنید!
یعنی معاملات در ساعت ۱ و نیم بامداد به وقت تهران از سیدنی شروع میشود و تا ساعت ۱۰ و نیم صبح ادامه دارد.
معاملات توکیو از ۳ و نیم صبح تا ۱۲ و نیم ظهر انجام میشود.
سشن لندن از ساعت ۱۱ و نیم تا ۸ و نیم شب انجام میشود
و سشن نیویورک از ساعت ۴ و نیم تا ساعت ۱ و نیم بامداد برقرار است.
توجه کنید که در ۶ ماههی دوم سال که ساعت تغییر میکند این ساعات را یک ساعت باید به عقب برگردانید.
غیر از تعطیلات آخر هفته، دو روز تعطیل رسمی وجود دارد که بازار فارکس در سراسر جهان بسته است، یعنی روز کریسمس و روز اول سال نو.
میتوانید ببینید که بین هر جلسه، زمانهایی وجود دارد که در آن دو سشن با هم همزمان میشوند. جایی که رنگ سبز پررنگتر میشود یعنی حجم معاملات افزایش یافته است.
در حدود ساعت 19:00 تا 22:00 (10 شب تا 1:30 بامداد به وقت ایران) به وقت گرینویچ رکود مختصری در بازار بوجود میآید.
در این زمان بیشتر معامله گران آمریکایی سیستمها را خاموش کردهاند و بیشتر معامله گران استرالیایی و نیوزلندی در حال آماده شدن برای رفتن به پشت سیستمها هستند.
اجازه دهید نگاهی به میانگین جابجایی پیپ جفت ارزهای اصلی در هر سشن معاملاتی بیندازیم. در این جدول سه سشن توکیو و لندن و نیویورک روی جفتارزهای مختلف مقایسه شدهاند. از این جدول میبینید که سشن لندن (اروپا) به طور معمول بیشترین نوسان را فراهم میکند.
همپوشانی سشن های معاملاتی و بهترین زمان برای معامله
باید توجه داشته باشید که بین هر سشن معاملاتی فارکس، یک بازه زمانی وجود دارد که در آن دو سشن همزمان باز هستند.
زمانی میتوانید ترید خوبی داشته باشید که بازار روند داشته باشد. اما تلاش برای کسب در آمد در زمانی که بازار راکد است، دشوار است.
البته باز هم بستگی به استراتژی دارد. بعضی از استراتژیها در بازار اصطلاح رنج بیشتر جواب میدهد. اما معمولاً افراد به دنبال نوسان بیشتر در بازار و روند گرفتن هستند.
این زمانها معمولا بیشترین نوسان در مارکت رخ میدهد و برای کسانی که به دنبال نوسان بیشتر هستند زمان مناسبی برای معامله است.
در جدول زیر میتوانید بهترین زمان برای معامله که دو سشن لندن و نیویورک همپوشانی دارند را مشاهده کنید. همینطور همپوشانی سشن توکیو و لندن را هم در نظر بگیرید.
توجه به شرایط خاص
همیشه به جزئیات هم توجه کنید. شرایط بروکرتان را چک کنید. مخصوصاً در معاملات سهام، شاخصهها و کامودیتی.
در شاخصها و نفت و طلا و … معمولاً بروکرها شرایط متفاوتی دارند و ساعت هر کدام بسته به بروکر فرق میکند.
آیا میدانستید؟ ترکیب چهار مرکز معاملاتی برتر، که شامل لندن، نیویورک، سنگاپور و هنگ کنگ است، 75٪ گردش مالی فارکس در جهان را تشکیل میدهد.
دیدگاه شما