وظایف مدیر مالی چیست؟ هر آنچه باید یک مدیر مالی بداند
مدیر مالی یا سرپرست امور اداری میتواند در رسیدن به موفقیتهای مالی یک کسب و کار بسیار تاثیرگذار باشد. وظایف مدیر مالی یکی از اصلیترین وظایف برای پیشرفت یک کسب و کار است. شرح وظایف مدیر مالی بر اساس مقامی که در شرکت دارد متفاوت است. اما به طور کلی وظایف شامل گزارش دهی روزانه، تجزیه و تحلیل اهداف و برنامهریزی بودجه میباشد. داشتن استعداد ذاتی (توانایی محاسبات اعداد و ارقام به صورت پیشرفته) و هچنین توانایی برقراری ارتباط با دیگر همکاران امری ضروری و مهم برای استخدام شدن در این شغل است. از آنجا که استخدام در این شغل نیازمند تخصص حرفهای است، حقوق خوبی نیز در انتظار افراد واجد شرایط این شغل میباشد و همچنین فرصتهای پیشرفت شغلی بسیاری برای این افراد پوشش ریسک مالی اختیارات وجود دارد. در این مقاله به بررسی شرح وظایف مدیر اداری و مالی و همچنین مهارتهایی که برای استخدام در این شغل لازم است میپردازیم.
مدیر مالی کیست؟
مدیران مالی مسئولیت بهبود امور مالی یک سازمان را بر عهده دارند. این افراد گزارشهای مالی و فعالیتهای سرمایهگذاری مستقیم را تولید میکنند. همچنین برای اهداف مالی بلند مدت سازمان استراتژیها و برنامههایی را طراحی میکنند. مدیران مالی در بسیاری از سازمانها مانند بانکها و ادارات بیمه کار میکنند. مدیران مالی با توجه به تواناییهای تحلیلی و مهارتهای ارتباطاتی عالی که دارند، میتوانند به طور قابل توجهی در تصمیمگیریهایی که بر سازمان تاثیر میگذارد به مدیران کمک کنند.
شرح شغل مدیر مالی
در گذشته وظایف مدیران مالی و اداری تنها نظارت بر امور مالی شرکت بود. اما امروزه این افراد تجزیه و تحلیل دادههای بیشتری انجام میدهند و برای به حداکثر رساندن سود شرکت به مدیران ارشد مشاورههای بسیاری را ارائه میدهند. این افراد معمولا به صورت گروهی کار میکنند. مدیران مالی اگر برای کارفرمای خود به طور موثر کار کنند، نقش شغلی آنها احتمالا بر تحلیل استراتژیک متمرکز خواهد بود. در کسب و کارهای کوچکتر، وظایف شغلی یک مدیر مالی ممکن است بر تهیه گزارشهای حسابداری متمرکز باشد. در هر صورت، نقش یک مدیر مالی شامل تهیه گزارش و تحقیق در مورد وضعیت مالی شرکت و همچنین اهداف کوتاه مدت و بلند مدت برای رسیدن به بیشترین میزان سوددهی در آن شرکت است.
برخی از مدیران مالی، به ویژه مدیران ارشد در تصمیمگیریهای مهم مانند ادغام و تملک، گسترش و معاملات بزرگ نقش دارند. Phillipa Southern مدیر ارشد مالی میگوید: "میزان وظایف کاری برای مدیران مالی میتواند بسیار متفاوت و متنوع باشد. وظایف شغلی این افراد میتواند شامل روالهای استاندارد حسابداری، مشارکت در پروژههای تجاری، نقد سیستم و پیاده سازی و همچنین مدیریت مالی باشد. "
برای مدیران مالی تازه کار فرصتهای شغلی بسیاری وجود دارد.
وظایف مدیر مالی و اداری
اگرچه نقشها و مسئولیتهای یک مدیر امور مالی از یک سازمان به سازمان دیگر متفاوت است، اما وظایف خاصی وجود دارد که در همه مشاغل مشترک است. از وظایف اصلی مدیران مالی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- گزارش روزانه
- تجزیه و تحلیل اهداف
- جلسه با روسای بخشها
- مدیریت و هماهنگی گزارشهای ماهانه و بودجه بندی
- ارائه خدمات دفتری مانند حسابهای پرداختی، جمع آوری و بررسی حقوق و دستمزد.
- نظارت بر گردش پول
- ارتباط با تیمهای حسابداری
شرح وظایف مدیر مالی و اداری شامل موارد زیر است:
- تهیه صورتهای مالی، گزارش فعالیتها و پیش بینیهای تجاری
- کنترل جزئیات مالی برای اطمینان از برآورد شدن الزامات قانونی
- نظارت بر کارمندانی که گزارشگری مالی و بودجه را انجام میدهند.
- نقد گزارشهای مالی شرکت و جستجوی راههایی برای کاهش هزینهها
- کمک به مدیریت برای انجام تصمیمگیریهای مالی
- تجزیه و تحلیل روند بازار برای داشتن فرصتهایی برای جذب شرکتهای دیگر
مدیران مالی همچنین وظایفی را انجام میدهند که مختص سازمان یا صنعت آنها باشد. به عنوان مثال، مدیران مالی دولت باید در زمینه اعتبارات دولتی و فرآیندهای بودجه بندی تخصص داشته باشند و مدیران مالی در نظام سلامت باید در مورد مسائل مالی بهداشت و درمان آگاهی داشته باشند. علاوه بر این، مدیران مالی باید از قوانین و مقررات ویژه مالیاتی که صنعت آنها را تحت تأثیر قرار میدهد، آگاه باشند.
موارد زیر نمونههایی از انواع مدیران مالی است:
کنترل کنندهها (controllers)
عبارت «کنترلکننده» به مجموعهای مشخص از وظایف مالی و مدیریتی اشاره دارد. این افراد وظیفه تهیه گزارشات مالی مانند صورتهای مالی حساب مشتریان، بودجه بندی، تحلیل مالی، ترازنامه، پیش بینی هزینههای آینده و دیگر فعالیتهای مالی را بر عهده دارد. کنترل کنندهها همچنین گزارشهای ویژه مورد نظر آژانسهای دولتی را تنظیم میکنند. غالبا کنترل کنندهها بر بخشهای حسابداری، حسابرسی و بودجهها نظارت میکنند.
خزانه داران و افسران دارایی
خزانه داران و افسران دارایی بودجه سازمان خود را جهت دستیابی به اهداف مالی مدیریت میکنند. آنها بر سرمایه گذاری وجوه نظارت میکنند. آنها استراتژیهایی را برای جذب سرمایه (سهام یا اوراق قرضه) برای افزایش سوددهی شرکت انجام میدهند. این افراد همچنین برنامههای مالی برای ادغام (پیوستن دو شرکت به یکدیگر) و تملک (خرید یک شرکت توسط شرکتی دیگر) انجام میدهند.
مدیران اعتبار (credit managers)
این افراد بر اعتبار تجاری شرکت نظارت میکنند و معیارهای رتبه بندی اعتبار را تنظیم میکنند، سقفهای اعتباری را تعیین میکنند و حسابهای معوق گذشته را کنترل میکنند.
مدیران نقدینگی (cash managers)
این افراد مقدار گردش نقدی را که برای تأمین نیازهای تجاری و سرمایه گذاری شرکت وارد و خرج میشود، کنترل میکنند. به عنوان مثال این افراد باید گردش مالی شرکت (پوشش ریسک مالی اختیارات میزان دخل و خرج شرکت) را بررسی کنند تا بفهمند میزان نقدینگی که دارند کافی است ( که در این صورت میتوانند بخشی از پول خود را سرمایهگذاری کنند.) یا میزان نقدینگی کافی نیست (که در این صورت به وام احتیاج خواهند داشت.)
مدیران ریسک (Risk managers)
این مدیران، ریسک مالی را با داشتن استراتژیهایی برای محدود کردن و یا جبران خسارت و ضرر مالی یا قرار گرفتن در معرض عدم اطمینان مالی کنترل میکنند. از جمله خطراتی که آنها سعی میکنند آن را محدود کنند، خطرات ناشی از تغییرات قیمت ارز یا کالا میباشد.
مدیران بیمه
این افراد تصمیم میگیرند که چگونه بهترین راه را برای کاهش خسارات شرکت با دریافت بیمه در برابر خطرات از جمله نیاز به پرداخت بیمه از کار افتادگی کارمندان که در کار آسیب دیدهاند و هر گونه هزینه تحمیل شده توسط دادخواست علیه شرکت را بررسی کنند.
چرا شغل مدیر مالی شغل خوبی است؟
یکی از دلایل اهمیت شغل مدیر مالی این است که همراه با خود فرصتها و مزایای شغلی بسیاری را فراهم میآورد. شغل مدیر مالی میتواند موفقیتهای بسیاری را برای سازمان ایجاد کند. بسیاری از صنایع و سازمانهای مختلف خواستار داشتن مدیر مالی هستند و تقاضا برای این شغل بسیار زیاد است. به همین جهت این مقام از امنیت شغلی بالایی برخوردار است.
کوپلند مدیر امور مالی و بازرگانی یک شرکت معتبر میگوید: "امور مالی چیزی است که هر شرکتی به آن نیاز خواهد داشت. اگر یک کسب و کار کوچک با مشکلات مالی مواجه شود ممکن است مدیر بازاریابی خود را کنار بگذارد، اما مدیر مالی را هرگز. مشاغل و کسب و کارهای مختلف باید گزارشهای مالی و حسابداری را به طور مرتب به دولت اطلاع بدهند و میزان دخل و خرجشان کنترل شود."
مدیر مالی بودن همچنین با فرصتهای شغلی بسیاری همراه است. مدیر مالی میتواند به فرصتهای شغلی مانند مدیر ارشد امور مالی، رئیس امور مالی و یا مدیر امور مالی دست یابد.
چرا باید مدیر مالی بشویم؟
مدیر مالی بودن یک شغل متنوع و مهیج است. بسیاری از افراد فکر میکنند که امور مالی شغل کسل کنندهای است. اما اینگونه نیست. بسیاری از افرادی که مدیر مالی هستند میتوانند در افتتاح پروژههای بزرگ تجاری نقش داشته باشند. این امر امکان سفر و دیدن مکانهای مختلف برای این افراد را فراهم میکند.
برای یک مدیر مالی هر روز با چالشهای مختلفی همراه است. شرکت در تصمیمات بزرگ برای یک شرکت و دیدن پیشرفت و شکوفا شدن آن بسیار خوشایند است. یک مدیر مالی از داخل به نقد و بازنگری تجارت میپردازد و آنچه را که برای پیشرفت و سوددهی شرکت لازم است انجام میدهد.
فرصتهای شغلی برای مدیران مالی
همانطور که گفته شد، فرصتهای شغلی بسیاری برای مدیران مالی وجود دارد. برخی از این شغلها بر کنترل امور مالی متمرکز است. از جمله گزارشهای مالی سالانه و حسابهای مالی.
برخی دیگر ماهیت عملیاتی دارند. که در این صورت مدیر مالی بررسی میکند که آیا شرکت میتواند عملکردهای روزمره کاری خود را بهبود بخشد یا خیر. مدیران مالی در این بخش به طور مداوم با کارمندان در ارتباط هستند تا مطمئن شوند که آیا آنها تاثیرات تصمیمات مالی که به طور روزمره میگیرند را درک میکنند یا خیر.
مدیر مالی بازرگانی از طرف دیگر به تعیین تأثیر مالی تصمیمات کلان، مانند پذیرش یک معامله بزرگ تولید یا خرید میپردازد.
نکات کلیدی
نقش مدیر مالی ارائه راهنمایی و پشتیبانی از شرکت است.
مدیران مالی مسئولیت بهبود امور مالی یک سازمان را بر عهده دارند.
سوالات پرتکرار
مدیر مالی کیست؟
مدیران مالی مسئولیت بهبود امور مالی یک سازمان را بر عهده دارند. این افراد گزارشهای مالی و فعالیتهای سرمایهگذاری مستقیم را تولید میکنند. همچنین برای اهداف مالی بلند مدت سازمان استراتژیها پوشش ریسک مالی اختیارات و برنامههایی را طراحی میکنند. مدیران مالی در بسیاری از سازمانها مانند بانکها و ادارات بیمه کار میکنند.
وظایف مدیر مالی و اداری
وظایف اصلی مدیران مالی گزارش روزانه، تجزیه و تحلیل اهداف،جلسه با روسای بخشها، مدیریت و هماهنگی گزارشهای ماهانه و بودجه بندی، ارائه خدمات دفتری مانند حسابهای پرداختنی، جمع آوری و حقوق و دستمزد، نظارت بر گردش پول و ارتباط با تیمهای حسابداری میباشد.
چرا باید مدیر مالی بشویم؟
مدیر مالی بودن یک شغل متنوع و مهیج است. بسیاری از افراد فکر میکنند که امور مالی شغل کسل کنندهای است. اما اینگونه نیست. بسیاری از افرادی که مدیر مالی هستند میتوانند در افتتاح پروژههای بزرگ تجاری نقش داشته باشند.
فرصتهای شغلی برای مدیران مالی چیست؟
همانطور که گفته شد، فرصتهای شغلی بسیاری برای مدیران مالی وجود دارد. برخی از این شغلها بر کنترل امور مالی متمرکز است. از جمله گزارشهای مالی سالانه و حسابهای مالی. برخی دیگر ماهیت عملیاتی دارند. که در این صورت مدیر مالی بررسی میکند که آیا شرکت میتواند عملکردهای روزمره کاری خود را بهبود بخشد یا خیر.
چرا شغل مدیر مالی شغل خوبی است؟
یکی از دلایل اهمیت شغل مدیر مالی این است که همراه با خود فرصتها و مزایای شغلی بسیاری را فراهم میکند. شغل مدیر مالی میتواند موفقیتهای بسیاری را برای سازمان ایجاد کند. بسیاری از صنایع و سازمانهای مختلف خواستار داشتن مدیر مالی هستند و تقاضا برای این شغل بسیار زیاد است.
مدیر مالی و وظایف و صلاحیت ها
در نمودار سازمانی تمام موسسات و شرکتهاي توسعه یافته، مدیر مالی پست اصلی و استراتژیک آن سازمان را بر عده دارد. تاثیر تصمیمات مدیر مالی بر امور سرنوشت ساز سازمان کتمان ناپذیر است. مدیران مالی در واقع مدیریت بر منابع و مصارف شرکت را بر عهده دارند. با اعمال کنترل های درون سازمانی به افزایش بازده سازمان کمک میکنند و به دنبال افزایش سود آوری در بلند مدت هستند.
فهرست مطالب
مدیر مالی کیست و چه وظایفی دارد؟
مدیران مالی مسئول سلامت مالی یک سازمان هستند. آنها گزارشهای مالی، فعالیتهای سرمایه گذاری مستقیم، و استراتژیها و برنامههایی را برای اهداف بلندمدت مالی سازمان خود تهیه میکنند. وظیفه مهم مدیران مالی آن است که با تحلیل درست داده ها و ارائه مشاوره بر مبنای دادههای درست و دقیق، مدیریت سازمان را از خطراتی که ناشی از تولید و خدمات ضعیف پیشرو است مطلع کنند.
مدیران مالی بر امور مالی شرکت نظارت میکنند و همچنین تجزیه و تحلیل دادهها را انجام میدهند و به مدیران ارشد درباره ایدههایی برای به حداکثر رساندن سود مشاوره میدهند. آنها اغلب به عنوان بخشی از یک تیم کار میکنند و در تصمیم گیریهای موثر بر سازمان کمک میکنند، وظیفهای که برای آن به توانایی تحلیلی و مهارتهای ارتباطی عالی نیاز دارند.
صلاحیت ها و مهارت های یک مدیر مالی خوب
تحصیلات اولیه این دسته از مدیران، میتواند در یکی از رشتههای حسابدارِی، اقتصاد و یا مدیریت با گرایش مالی باشد. در کشور ما به طور معمول برای تصدی این شغل برای رده کارشناسی با سابقه 7 سال کار مفید، کارشناسی ارشد 5 سال و مقطع دکترا 3 سال سابقه کارمفید در نظر گرفته شده است. رسالت مدیر مالی ایجاب میکند که علاوه بر اعمال مدیریت صحیح در پروسه های مالی، دارای صلاحیت ها و ویژگی های شخصی زیر باشد:
1- قدرت مذاکره
به منظور برقراری ارتباط موٍثر و اعمال نفوذ بر نیروهای خود در سازمان و تعامل موفق با سایر مدیران در شرکتهای دولتی و خصوصی به منظور پیشبرد اهداف شرکت خود، مدیر مالی باید مسلط به مهارت های ارتباطی در سطح بالایی باشد.
2- مطالعه و بهروز بودن
مدیر مالی باید اطلاعات به روز شدهاي از قوانین و مقررات داشته باشد و در کتابخانه خود کتابهاي قانون تجارت، حقوق تجارت، قانون کار و تأمین اجتماعی، قانون مالیاتی، راهنما و بانک حسابداري مالیاتی، حسابداري شرکتها و… از این قبیل را جهت مراجعه فوري و یادداشت برداري داشته باشد. او میبایست از وضعیت بازار و تغییرات و نوسانات آن مطلع باشد. داشتن اطلاعات در این زمینه میتواند در زمان بحرانهاي اقتصادي سازمان را از انجام ریسکهاي پر خطر نجات داده و باعث رشد اقتصادي سازمان گردد.
3- مسلط به رایانه
با توجه به رشد روز افزون تکنولوژي از یک سو و بالا رفتن حجم اطلاعات و عملیات، بکارگیري از ابزارهایی که در مصرف بهینه زمان کمک میکنند امري ضروری است و تأثیر قابل توجهی دارد. در این راستا مدیر مالی میبایست نگرش سیستمی داشته باشد و کلیه عملیات را با تحلیل سیستمی و زنجیره اي در سازمان اجرایی کند. تبحر در تدوین سیستم هاي مالی و طراحی کدینگ یک نرم افزار حسابداري مالی و تسلط کامل بر MS Office وWord و Excel از مهارت های ضروری است که هر مدیر مالی برای اجرای موفقیت آمیز در پست سازمانی خود باید داشته باشد.
4- مهارت های سازماندهی و مدیریتی
به منظور مدیریت، کنترل و سازماندهی مناسب کارکنان بخش مالی شرکت و همچنین توان ارائه گزارش های ساختاریافته و هدفمند به مدیریت ارشد، مدیر مالی باید در سطح یک مدیر ارشد سازمانی کارکنان مجموعه خود را به درستی هدایت کند و مورد اعمال نظر قرار دهد، چرا که امروزه مدیر مالی اغلب به صورت تیمی کار کرده و برای موفقیت پست خود نیازمند سطح بالایی از کیفت کاری در امور حسابداری، مالی و مدیریت است.
مدیران مالی بایست توانمندي مدیریتی لازم را در تبدیل به احسن نمودن منابع وامکانات موجود در جهت کاهش هزینه واستفاده مطلوب از امکانات و اموال شرکت داشته باشند و نسبت به افزایش نقدینگی سازمان حساسیت داشته باشند، طوري که میزان درآمدهاي وصول نشده و یا مشکوك الوصول سازمان در حداقل ممکن کنترل شود.
5- قدرت تجزیه و تحلیل بالا
مدیر موفق مالی، علاوه بر اینکه باید بر پایه دانش ریاضی به تجزیه و تحلیل سریع گزارشات بخشهای مختلف حسابداری و مالی برای مدیران ارشد و هیئت مدیره بپردازد، باید توانایی تبدیل این گزارشات ارقامی به استراتژیهای مالی سازمان را داشته باشد. بررسی ارقام و صورتهای مالی و نقش کنترلی و نظارتی او در شرکت و دقت به جزئیات از مهمترین مهارتهای مورد نیاز برای مدیر مالی می باشند.
شرح وظایف مدیر مالی
همانطور که همه ما آگاه هستیم وظایف کلی مدیران مالی بودجه بندي، تأمین منابع مالی، ارزیابی پروژه هاي سرمایه اي، طرح ریزي و اجراي سیاست هاي مالی، ثبت و نگهداري و پردازش تمام اطلاعات مالی با پوشش ریسک مالی اختیارات توجه به رعایت اصول و قوانین و آیین نامه ها با اعمال کنترل هاي لازم در جهت سلامتی کار سازمان و اخذ تصمیمات مؤثر و بهینه براي مدیران ارشد سازمان می باشد. در زیر به جزییات بیشتری از شرح وظایف شغلی مدیر مالی اشاره می کنیم.
- تهیه و تدوین صورتهای مالی موسسه از طریق نظارت مستمر بر عملیات امور مالی و محاسباتی و تنظیم حسابها بر اساس آئین نامه و مقررات حاکم بر تحریر دفاتر و ضوابط مربوطه و صحت و سلامت آنها و تهیه گزارشات موردی مدیریت
- نظارت بر عملکرد مالی رئیس حسابداری واحدهای اجرائی تابعه و واحدهای وابسته
- نظارت و هماهنگی در اجرای قوانین و مقررات حاکم بر عملیات مالی موسسه و حفظ و حراست از اسناد و دفاتر مالی
- تبادل اطلاعات مالی موسسه حسب مورد با دستگاههای نظارتی قانونی با هماهنگی مقام مسئول موسسه مکاتبه با واحدهای تابعه دانشگاه حسب ضرورت
- نگهداری و تحویل و تحول وجوه نقدینهها و سپردهها و اوراق بهادار و پیگیری و نظارت مستمر بر وصول به موقع درآمدهای موسسه
- اجرای کدینگ (طبقه بندی) حسابها بر اساس شکل متحد به منظور ایجاد وحدت رویه و قابلیت مقایسه گزارشات مالی بین موسسات پس از تصویب رئیس موسسه و هیئت امناء
- شناسایی ون گهداری حساب مقداری و ریالی اموال، ماشین آلات و تجهیزات ودارائیهای موسسه
- اطلاع و کنترل کلیه تفویض اختیارات جهت امضاهای مجاز در مصرف منابع و فراهم نمودن شرایط هماهنگی بین آنان
- اجــــرای آن بخش از عملیـــات مالی موسسه که در چارچوب بودجه تفضیلی مصوب هیئت امناء بر عهده مدیر امورمالی میباشد
- پیگیری و به روزرسانی مانده حساب های سنواتی
- نظارت بر اجرایی نمودن روشهای متداول حسابداری در موسسه و اجرای دستورالعملهای پیش پرداخت و علی الحساب، تقسیط بدهی و تضمینات و انبارگردانی، رسیدگی، دارائیهای ثابت و تنخواه گردان و مسئول اجرای این فرآیند
چارت سازمانی مدیریت مالی
مدیریت مالی بنا بر ماهیت سازمان و شرکتی و همچنین استراتژی های سازمانی هیئت مدیره و مدیر عامل دارای چارت سازمانی کمی متفاوت هستند، اما در همه چارت ها تحت نظر مستقیم مدیر عامل یا هیئت مدیره کار می کنند.
تحت نظر مدیر مالی ادارات بودجه، خزانه داری و امور حسابداری و مالیاتی قرار میگیرند. تخصصهای عملیات جاري و کنترل هزینه هاي جاري، اداره بودجه سرمایه، تأمین مالی و کنترل هزینه پروژه ها، نرخ یابی و قیمت گذاري محصولات و خدمات، تدوین برنامه استراتژیک مالی، بررسی هاي اقتصادي، طرح ریزي سود، امور قراردادهاي مالی و… و نهایتاً آمار و اطلاعات گزارشات مالی نیز زیر نظر آنها فعالیت میکنند.
در ادامه نمونههایی از انواع مدیران مالی آورده شده است:
ناظرین
ناظرین تهیه گزارش های مالی را هدایت میکنند که وضعیت مالی سازمان را خلاصه و پیش بینی میکند، مانند صورت های درآمد، ترازنامه، و تجزیه و تحلیل درآمدها یا هزینه های آتی. همچنین مسئول تهیه گزارشهای ویژه مورد نیاز سازمانهای دولتی هستند که مشاغل را تنظیم میکنند. اغلب، ناظرین بر بخشهای حسابداری، حسابرسی و بودجه نظارت میکنند.
خزانه داران
خزانه داران بودجه سازمان خود را برای دستیابی به اهداف مالی آن هدایت میکنند. آنها بر سرمایه گذاری صندوقها نظارت میکنند. خزانه دارها استراتژیهایی را برای افزایش سرمایه (مانند انتشار سهام یا اوراق قرضه) برای حمایت از توسعه شرکت اجرا میکنند. همچنین، برنامه های مالی برای ادغام (دو شرکت با یکدیگر) و تملک (خرید یک شرکت دیگر) را توسعه میدهند.
مدیر اعتبارات
مدیر اعتبارات بر تجارت اعتباری شرکت نظارت میکند. او معیارهای رتبه پوشش ریسک مالی اختیارات بندی اعتباری را تعیین میکند، سقف اعتبار را مشخص مینماید و بر جمع آوری حساب های سررسید گذشته نظارت میکند.
مدیر نقدینگی
مدیران نقدینگی وظیفه نظارت و کنترل جریان نقدی که به شرکت وارد و از شرکت خارج میشود به عهده دارند تا نیازهای تجاری و سرمایه گذاری شرکت را برآورده کنند. به عنوان مثال، آنها باید جریان نقدینگی (مبلغ ورودی و خروجی) را پیش بینی کنند تا مشخص کنند که آیا شرکت پول نقد کافی خواهد داشت (و به وام نیاز نخواهد داشت)، یا پول نقد بیشتری نسبت به نیاز خود دارد (و میتواند مقداری از پول خود را سرمایه گذاری کند).
کارشناسان مدیریت ریسک
کارشناسان مدیریت ریسک خطرات مالی را با استفاده از پوشش ریسک و سایر استراتژیها برای محدود کردن یا جبران زیان مالی احتمالی یا قرار گرفتن شرکت در معرض عدم اطمینان مالی کنترل میکنند. از جمله خطراتی که آنها سعی در محدود کردن آن دارند، خطرات ناشی از تغییرات قیمت ارز یا کالا است.
مدیران بیمه
مدیران بیمه تصمیم میگیرند که چگونه میتوانند ضررهای شرکت را با دریافت بیمه در برابر خطراتی مانند نیاز به پرداخت از کارافتادگی برای کارمندی که در حین کار صدمه میبیند، و هرگونه هزینهای که توسط شکایت علیه شرکت تحمیل میشود، محدود کنند.
انواع قراردادهای مالی – بررسی تفاوت آنها با یکدیگر
قرارداد مالی واژه ای آشنا و پرکاربرد است که این روزها بارها آن را از منابع مختلف شنیده و یا خوانده ایم. گستردگی این واژه به قدری است که حتی خودمان بارها در سخنان متداول روزانه آن را به کار میبریم اما شاید درک درستی نسبت به آن نداشته باشیم.
به راستی آیا تاکنون از خود پرسیده اید قرارداد مالی چیست؟ یک پوشش ریسک مالی اختیارات قرارداد مالی شامل چه مواردی میشود؟ و یا اصلا چند نوع قرارداد مالی وجود دارد و شرایط هرکدام به چه صورت است؟
همین موضوع باعث شد تا در این مقاله به بررسی کامل انواع قراردادهای مالی بپردازیم تا از این پس بتوانیم دید کاملتر و درک صحیح تری نسبت به این واژهی نام آشنا داشته باشیم، پس با ما همراه باشید.
مشاهده بیشتر: دوره فارکس ، تخصصی ترین آموزش فارکس و بورس جهانی
قرارداد مالی چیست؟
قرارداد مالی در تعریف به معنای نوعی توافقنامه یا قراردادی است که در آن طرفین قبول میکنند اختیار خرید، فروش، قرض دادن و یا بازخرید نوعی دارایی مالی را داشته باشند.
در این راستا همانطور که می دانید هر قرارداد متشکل از شروط (مفادی) است که اگر توسط هر یک از طرفین نقض شوند، طرف دیگر میتواند طبق قوانین کشور مربوطه یا مفاد همان قرارداد تقاضای جبران خسارت نماید.
حال که دانستیم قرارداد مالی چیست، وقت آن رسیده تا در ادامه به توضیحات کاملتری در مورد انواع قرارداد مالی بپردازیم.
مشاهده بیشتر: آموزش پیشرفته فارکس
آشنایی با انواع قراردادهای مالی
قراردادهای مالی همانطور که از نامشان پیداست معمولا شامل اوراق بهادار، ارز، کالا، نرخ بهره و یا دیگر انواع منافع اقتصادی و مالی میباشند. به بیانی ساده تر میتوان به نمونه قرارداد مالی بین دونفر تحت عنوان کارفرما و پیمانکار اشاره کرد که معمولا شخص پیمانکار، در ازای دریافت مبلغی، خدمت خاصی را ارائه میدهد.
انواع قراردادهای مالی، به طور کلی به پنج نوع تقسیم بندی میشوند:
- قراردادهای آتی
- قراردادهای کاهش ریسک یا هجینگ
- قرارداد خدمات مالی
- قرارداد اختیارات (اختیار معامله)
- قرارداد تبادل یا سواپ
در ادامه به توضیح هرکدام از این نوع قراردادها خواهیم پرداخت.
بررسی قراردادهای آتی (Future contracts)
همانطور که می دانید کلمه آتی یا معادل انگلیسی آن Future، به معنای آینده می باشد. لذا قراردادهای آتی (قرارداد آینده)، اشاره به آن دسته از انواع قراردادهای مالی دارد که طرفین توافق میکنند دارایی مشخصی را در زمانی مشخص (درآینده) با قیمتی مشخص معامله کنند.
حال در این میان، مورد معامله میتواند نوعی ابزار مالی و یا کالا باشد. همچنین لازم به ذکر است اغلب قراردادهای آتی در ازای پرداخت معادل پولی یا کالای قید شده در قرارداد کامل می شوند.
حال که به معرفی قراردادهای آتی پرداختیم، خوب است بدانید که یکی از مزایای مهم این نوع قرارداد برای معامله گران، استفاده از قابلیت اهرم بالایی است که برای آنان فراهم می نماید. این موضوع خود میتواند به معامله گر کمک کند که معاملات خود را به صورت دوسویه (خرید یا فروش) داشته باشد.
لذا در این صورت معامله گران میتوانند با دیدگاه افزایش قیمت آینده کالا (نسبت به حال حاضر) اقدام به خرید کنند و یا بالعکس، با تصور کاهش قیمت کالای مذکور در آینده، اقدام به فروش آن نمایند.
در نهایت نیز، پس از انعقاد قرارداد آتی، طرفین ملزم هستند که طبق تاریخ و قیمت قید شده، دست به معامله (خرید یا فروش) بزنند.
حال که به شرح این نوع قرارداد مالی پرداختیم، اجازه دهید به منظور شفاف تر شدن موضوع، مطالب گفته شده را در قالب مثالی بیان کنیم.
مثال: کالایی را در نظر بگیرید که امروز، هر واحد آن ۱۰۰۰ تومان معامله میشود. حال طبق تحلیلی که از بازار انجام داده ایم، میدانیم که این کالا در آینده به قیمت هر واحد ۲۰۰۰ تومان خواهد رسید. لذا در این صورت می توانیم با فروشنده قرارداد مالی از نوع آتی ببندیم به گونه ای که در تاریخی مشخص، کالا را به همان قیمت هر واحد ۱۰۰۰ تومان از او خریداری نماییم.
حال فرض کنید در تاریخ مذکور، قیمت کالا به ۱۸۰۰ تومان رسیده باشد. از جایی که ما مطابق قرارداد با همان قیمت قبلی ۱۰۰۰ تومان خرید میکنیم، لذا موفق به کسب ۸۰۰ تومان سود در هر واحد کالا شده ایم.
اما توجه داشته باشید که عکس این قضیه هم میتواند رخ دهد و چنانچه در تاریخ قید شده، قیمت کالا کمتر از ۱۰۰۰ تومان در بازار شده باشد (به طور مثال ۷۵۰ تومان)، ما همچنان موظف به خرید کالا با همان نرخ ۱۰۰۰ تومان خواهیم بود؛ که در اینصورت 250 تومان متضرر خواهیم شد.
همچنین مثال فوق برای حالت فروش نیز اتفاق می افتد و چنانچه دیدگاه کاهش قیمت کالا نسبت به بازار داشته باشیم، میتوانیم با یک قرارداد آتی، اقدام به فروش محصول در آینده، با قیمت امروز نماییم. سپس در تاریخ سررسید قرارداد، چنانچه طبق تحلیل، قیمت کاهش یافته باشد موفق به کسب سود شده ایم و بالعکس در صورت افزایش قیمت محصول، دچار ضرر خواهیم شد. برای درک بهتر این مورد میتوانید مثالی را در کامنت همین مقاله درج کنید، حتما به آن پاسخ خواهیم داد.
بررسی قراردادهای کاهش ریسک (Hedging)
به طور کلی واژه Hedge به معنای پوشش ریسک میباشد و لذا وقتی در یک قراردادمالی از این واژه استفاده میگردد، اشاره به روش هایی دارد که بتوانند به نوعی ریسک را پوشش و یا کاهش دهند.
از آنجا که هر سرمایه داری ممکن است نسبت به ضرر دیدن در یک سرمایه گذاری نگران باشد، در این شرایط یکی از راه های مدیریت ریسک، بستن قرارداد کاهش ریسک یا هجینگ می باشد.
این روش بدین صورت است که به طور مثال سرمایه گذار بخشی از سرمایه خود را در پروژه (الف) سرمایه گذاری میکند. اما از آنجا که امکان ضرر به سبب کاهش قیمت وجود دارد لذا سرمایه گذار همزمان بخش دیگری از سرمایه را در پروژه (ب) سرمایه گذاری میکند. توجه داشته باشید که معمولا باید نوعی تناسب بین دو سبد سرمایه گذاری وجود داشته باشد به نحوی که رشد یکی، موجب ریزش دیگری شود و بالعکس (در واقع نوعی رابطه معکوس بین دو سبد برقرار باشد).
حال چنانچه سرمایه گذار در پروژه ای متحمل ضرر گردد، سود حاصل از سبد دیگر، این ضرر را پوشش خواهد داد.
بررسی قراردادهای خدمات مالی
این نوع قرارداد مالی معمولا بین یک نفر و یک مشاور مالی بسته می شود. همچنین اصولا قراردادهای خدمات مالی، به یکی از دو صورت زیر خواهند بود:
- خدمات مشاوره مالی، که در آن مشاور، راهکارهای موجود را در اختیار شما قرار می دهد (دقت کنید در حکم مشاور، خدمات ارائه می گردد).
- خدمات مدیریت مالی، که در آن فرد مشاور، مستقیما مدیریت سرمایه را به دست میگیرد.
همانطور که در نوع دوم اشاره شد، این نوع قرارداد به عنوان قرارداد مدیریت سرمایه گذاری منعقد می شود؛ که در این حالت، مشاور مالی، سرمایه گذاری های شما را در بورس، املاک، صنایع و . مطابق با نوع قرارداد مدیریت می کند.
بررسی قراردادهای اختیار معامله (Options)
قراردادهای اختیار معامله یا آپشن، همانند قراردادهای آتی بوده با این تفاوت که در قراردادهای آتی همانطور که قبلا اشاره شد، طرفین ملزم به انجام معامله در تاریخ سررسید هستند در حالی که در این نوع قرارداد، الزامی در کار نیست. به عبارت دیگر، این اختیار به افراد داده می شود تا در موقع سررسید، نسبت به انجام معامله و یا انصراف از آن تصمیم گیری نمایند.
این نوع قرارداد مالی از منظر نحوه اجرا معمولا به دو نوع کلی زیر تقسیم میشود:
- اختیار معامله آمریکایی
- اختیار معامله اروپایی
قراردادهای اختیار معامله آمریکایی در هر زمانی از قرارداد تا فرارسیدن زمان سررسید، قابل اجرا میباشند در حالی که قراردادهای اختیار معامله اروپایی فقط در تاریخ سررسید قابلیت اجرا دارند.
همچنین معمولا نوع دیگری از دسته بندی برای قراردادهای اختیار معامله وجود دارد که بر اساس نوع قرارداد، تقسیم بندی انجام شده و به دو نوع زیر میباشند:
- اختیار خرید (Call option)
- اختیار فروش (Put option)
حال چنانچه تصور کنید که یک دارایی در آینده افزایش قیمت خواهد داشت، می توانید یک قرارداد اختیار خرید با قیمت کنونی ببندید. طبیعتا چنانچه در آینده قیمت کالا بیش از قیمت کنونی (به علاوه مبلغی که برای قرارداد پرداخت کرده اید) باشد، شما سود کرده اید.
و برعکس قضیه بالا چنانچه تصور کنیم دارایی مربوطه در آینده کاهش قیمت خواهد داشت، می توانید قرارداد اختیار فروش یا Put option به قیمت کنونی ببندید و در نهایت از کاهش قیمت کالا در آینده سود ببرید.
بررسی قراردادهای تبادل یا سواپ (Swap)
سواپ در لغت به معنای عوض کردن و در اصطلاح معاملاتی به توافقی میان طرفین جهت معاوضه جریان نقدی در آینده اطلاق می گردد. به بیانی ساده تر، سواپ توافقی بین دو طرف میباشد که در آن مجموعه ای از جریان های نقدی آتی را با یکدیگر معاوضه می کنند.
معمولا در یک قرارداد Swap یک طرف معامله مبلغی را بر حسب یک متغیر تصادفی (نرخ ارز، بهره و . ) پرداخت می نماید که بدان پرداخت متغیر یا شناور(floating) میگوییم. در حالی که طرف دیگر قرارداد مبلغی را به صورت ثابت (و یا در برخی موارد شناور بر اساس متغیر دیگری) پرداخت می نماید.
توجه داشته باشید که در این گونه معاملات باتوجه به ماهیتی که دارند، اصطلاح رایج خریدار و فروشنده برای طرفین معامله به کار نمی رود و به جای آن از پرداخت کننده بر مبنای نرخ متغییر و یا ثابت یاد می شود.
حال که کمی با این دسته از قراردادهای مالی آشنا شدید وقت آن رسیده تا به بررسی انواع قراردادهای سواپ بپردازیم.
انواع قراردادهای سواپ
ساده ترین نوع قراردادهای سواپ را میتوان مبادله ابزارهای مالی و یا دارایی ها دانست. اما انواع دیگری از قراردادهای سواپ نیز وجود دارند که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت.
- سواپ نرخ بهره (interest rate swap): در این نوع قرارداد سواپ، طرفین معامله، وامهای خود را با یکدیگر مبادله میکنند. به طور مثال تصور کنید یکی از آنها وام با بهره ثابت دارد، ولی بدهیهایش بهره متغیر است؛ در حالی که دیگری وام با بهره متغیر دارد. پس طرفی که وام با بهره ثابت دارد ولی بدهیهایش دارای بهره متغیر است، میتواند وام خود را با وام طرف دیگری که بهره متغیر دارد سواپ کند.
- سواپ ارزی (currency swap): در این نوع قرارداد، دو طرف معامله هر یک وامی دارند که بازپرداختش با ارزی متفاوت است، به طور مثال طرف اول وامی دارد که باید به دلار بازپرداخت شود، در حالی که طرف دوم وامی پوشش ریسک مالی اختیارات با بازپرداخت ریالی دارد. در این صورت طرفین میتوانند وامهای خود را با یکدیگر سواپ کنند.
- سواپ کالا (commodity swap): این نوع قرارداد بسیار رایج بوده و در آن طرفین معامله، جریان نقدی که بر اساس قیمت کالای مبنا (مثلا برنج با سیبزمینی) است را با هم مبادله میکنند.
سخن پایانی
از اینکه تا پایان این مقاله ما را همراهی نمودید سپاسگزاریم. از آنجا که ما برای وقت مخاطبان خود احترام خاصی قائل هستیم همواره میکوشیم تا بتوانیم در مدت زمانی کوتاه، مهمترین و کلیدی ترین مطالب را در اختیار شما عزیزان قرار دهیم.
امیدواریم مطالب گفته شده در زمینه انواع قراردادهای مالی و بررسی تفاوت آنها با یکدیگر، پاسخگوی نیازتان بوده باشد. منتظر شنیدن نظرات و تجربیات شما در این زمینه هستیم.
ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک در بازار مالی به چه معناست؟
ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک المانهای مهمی در بازارهای مالی هستند که دانستن آنها برای دارندگان سرمایه بسیار مهم است. مفاهیم بازارهای مالی یکی از مهمترین فاکتورهای تصمیمگیری درست هستند که برای موفقیت در این بازارها توسط سرمایهگذاران در نظر گرفته میشوند. ریسک سیستماتیک به کل بازار مربوط میشود ولی ریسک غیرسیستماتیک که ریسک مشخص نیز نامیده میشود، فقط منحصر به ریسک سرمایهگذاری در یک بازار مالی خاص است. در ادامه این مطلب به معرفی اجمالی این ریسکها و اهمیت محاسبه دقیق آنها میپردازیم.
انواع ریسک در بازار بورس
بازار بورس بازاری گسترده است که اتفاقات مختلفی میتواند بر روی آن تاثیر بگذارد. به طور کلی تنها دو ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک بر بازار بورس تاثیرگذار است. این ریسکها در دو حالت کلی و جزئی صورت میپذیرد. یعنی ممکن است بر اساس تغییرات کلی بازار رخ دهند و یا عوامل خارجی و حتی عوامل انسانی بر میزان آنها تاثیر بگذارد.
ریسک سیستماتیک
ریسک سیستماتیک در حقیقت ریسکی است که باعث میشود تا کل بازار تحت تاثیر قرار بگیرد و مربوط به سهام یک شرکت یا صنعت خاص نمیشود. همچنین این ریسک را ریسک غیرقابل حذف یا ریسک بازار نیز مینامند. این ریسک جامعه آماری بیشتری را دربر میگیرد و تمام افراد فعال در بازار سرمایه باید آن را مورد بررسی قرار بدهند. سرمایهگذاران آنچنان در این ریسک دخیل نیستند و از دامنه اختیارات آنها خارج است.
چگونگی کاهش دادن میزان ریسک بازار
جلوگیری از این ریسک و یا کاهش آن تقریبا غیرممکن است و نمیتوان به طور کامل از آن اجتناب کرد. بعلاوه این ریسک غیر قابل پیشبینی است هرچند که با بررسی دادهها و کسب تجربه میتوان تا حدودی آن را حدس زد. ریسک سیستماتیک در بازار سهام با استفاده از متنوع سازی برطرف نمیشود و پخش سرمایه در بخشهای مختلف بازار باعث نمیشود تا ایمنی در برابر این ریسک به وجود بیاید چرا که این ریسک بر تمام بازار تاثیر میگذارد و تمامی سرمایه فعال صاحبان سرمایه را شامل میشود.
تنها راه کاهش این ریسک استفاده از استراتژیهای پوشش ریسک و یا استراتژی تخصیص دارایی است. به عنوان مثال شما با قرار دادن مقداری از داراییهای خود در اوراق مشارکت یا سرمایهگذاری در املاک میتوانید از ریسک سیستماتیک تا حدودی فرار کنید اما از سوی دیگر عملکرد بازده پرتفوی شما نیز تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. این ریسک حاکم بر اقتصاد کلان بازار است بنابراین همراه همیشگی بازار سهام خواهد بود.
بررسی بتای ریسک غیر قابل حذف
آگاهی از میزان ریسک سیستماتیک یک اوراق بهادار، یک صندوق سرمایهگذاری و یا یک پرتفوی از طریق بررسی بتای آن صورت میپذیرد. بتا نشاندهنده این است که یک سرمایهگذاری در مقایسه با کل بازار چه میزان بیثبات و نوسانپذیر است. این یعنی بتای بزرگتر از یک، ریسک سرمایهگذاری در سهام مورد نظر از ریسک بازار بیشتر است. بتای کوچکتر از یک نیز به این معنی است که ریسک دارایی نسبت به بازار کمتر است. همچنین بتای برابر با یک نشاندهنده برابری ریسک دارایی و ریسک بازار است.
ریسک غیرسیستماتیک
ریسک غیرسیستماتیک یا همان ریسک مشخص، از ریسک منحصر به فرد سرمایهگذاری در شرکت و یا تخصیص سرمایه برای صنعتی مشخص در بازار نشأت میگیرد. این ریسک مرتبط با اخبار مختص یک سهم و یا یک صنعت خاص است. به عنوان مثال اگر کارکنان شرکتی که در آن سرمایهگذاری کردهاید اعتصاب کنند، ارزش آن شرکت در بازار سهام کاهش پیدا میکند و باعث تاثیر ریسک غیرسیستماتیک بر قیمت آنها میشود.
همچنین تمامی تغییراتی که بر صنایع مختلف تاثیرگذار هستند مانند نوسانات بازار ارز، تغییرات تعرفههای مختلف، تغییرات نرخ مواد اولیه صنایع و فاکتورهایی از این دست را میتوان از مصادیق ریسک غیرسیستماتیک دانست.
راههای مختلف کاستن از میزان ریسک غیرسیستماتیک در بازار بورس
ریسک غیرسیستماتیک را ریسک حذف شدنی نیز مینامند. این ریسک را میتوان با بررسی شرکتها و صنایع در بازههای زمانی مختلف کاهش داد و یا حتی آن را به صفر رساند. انجام این کار اما به تخصص و تجربه در بازار سهام نیاز دارد که پیشنهاد میشود تا برای این کار از مشاوران حرفهای بازارهای مالی استفاده کنید. کاهش این ریسک از طریق متنوعسازی و تشکیل سبد سرمایهگذاری صورت میپذیرد.
برای پرتفویی که تنوع مناسبی از سهامهای مختلف داشته باشد، ریسک غیرسیستماتیک ناچیز است و میتوان از آن صرف نظر کرد. هر چه این ریسک به حداقل برسد، موفقیت و افزایش شما را نتیجه خواهد داد. بنابراین بررسی دادههای بورسی و تحلیل نمودارهای آن امری کلیدی جهت محاسبه میزان ریسک غیرسیستماتیک برای سرمایهگذاران بازار بورس و اوراق بهادار است.
تفاوتهای ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک
اصلیترین تفاوت ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک به نحوه کنترل آن و کاهش خسارتهای وارد شده است. ریسک غیرسیستماتیک را میتوان با بهرهگیری از روشهایی که بیان شد کاهش داد در صورتی که فرار از دست ریسک سیستماتیک عملا امکانپذیر نیست و ریسک کلی بازار است که تمامی فعالان این حوزه را دربر میگیرد.
اهمیت توجه به میزان ریسک در بازارهای مالی
محافظت از سرمایه و تلاش برای افزایش آن برای سرمایهگذاران بسیار مهم است. برای ایجاد امنیت مالی لازم است تا بازار هدف را به خوبی شناسایی و بررسی کرد. ورود به عرصه بازار بورس بدون در نظر گرفتن خطرات آن میتوان مانند خودکشی باشد و سرمایه شما را به طور کامل از بین ببرد. بنابراین مهم است تا میزان ریسک بازار و فعالیتهای بورسی مورد توجه قرار بگیرد. با این کار میتوان از سرمایه خود مراقبت کرد و برای استفاده بهینه از آن، در فعالیتهای مختلف شرکت کرد. افزایش سرمایه به مرور زمان صورت میگیرد و بازار بورس برای افرادی که حوصله یا زمان کافی را جهت فعالیت در این زمینه ندارند، توصیه نمیشود.
«مشتقات و مدیریت ریسک در بازارهای نفت»
موسسه مطالعات بین المللی انرژی، به تازگی کتابی با عنوان «مشتقات و مدیریت ریسک در بازارهای نفت» به قلم دکتر مسعود درخشان، منتشر کرده است. کلیات و مفاهیم اساسی در بازارهای نفت، بازار اختیارات، حساسیت ها و استراتژی ها در اختیارات، قیمت گذاری اختیارات، روابط بین قیمت های اسپات وسلف و آتی ها، بورس ها، مسائل حقوقی و ریسک از سرفصل های این کتاب است. هدف از نگارش این کتاب، توسعه مطالعات مدیریت ریسک در اقتصاد و مدیریت مالی است.
عنوان کتاب: مشتقات و مدیریت ریسک در بازارهای نفت سال چاپ : آبان 1383 ناشر:موسسه بین المللی انرژی نویسنده :دکتر مسعود درخشان تعداد صفحات: 744 از دیدگاه ریاضی،اصول مدیریت ریسک در بازار نفت تفاوت چندانی با مدیریت ریسک در بازار سایر کالاها و یا در بازارهای مالی ندارد. از این رو، علاوه برمثال هایی از معاملات نفت، به مدیریت ریسک در معاملات طلا، نقره، گندم، سهام ارز و نظایر آن نیز اشاره شده است . مباحث این کتاب به معاملات در بورس ها محدود است. در پیشگفتار این کتاب آمده است: «فعالیت بورس ها در کشورمان رو به گسترش پوشش ریسک مالی اختیارات است اما متاسفانه تاکنون از روش های نوین در پوشش ریسک استفاده نشده است،به این سبب راه اندازی بورس های آتی ها و بورس اختیارات کاملا ضروری است . امید است این کتاب زمینه های لازم را برای توسعه دانش مدیریت ریسک فراهم آورد و راه را برای تاسیس بورس های تخصصی چون آتی ها و اختیارات هموار سازد». فصل نخست این کتاب با ذکر مقدمه ای به مفهوم مدیریت ریسک و حذف، قبول، پوشش ریسک، استقبال از ریسک برای سفته بازی و گوناگون سازی ریسک می پردازد. در این فصل از کتاب نویسنده به بررسی بازار، ویژگی های بازار نفت خام مروری بر تحولات بازار جهانی نفت، عرضه، امنیت عرضه و بحران قیمت، انواع بازارهای معاملات نفت، روش های تحویل مانند روش فوبFOB) )، روش سیف (CIF)، روش فاس (FAS )، روش های ای.دی.پی زADPs))، روش های ای.اف.پی ز(EFPs ) و روش EXW پرداخته شده است. در این فصل همچنین با فرآورده های نفتی وحمل ونقل آن و کرایه حمل و اجاره انواع کشتی ها آشنا می شویم. معرفی مشتقات و مقدمه ای بر بازارهای سلف این عنوان دومین فصل از کتاب است که در آن به تعریف مفاهیم، مقایسه میان انواع بازارها، چگونگی بازارهای سلف بازده و نواقص قراردادهای سلف و بازارهای سلف فرآورده در اروپا،بازارهای سلف نفت خام و فرآورده درآمریکا،بازار سلف در خاورمیانه و خاور دور پرداخته شده است. فصل سوم از این کتاب با عنوان «بازار آتی ها» ابتدا به تعریف اصطلاحات و مفاهیم پایه ساختار و نحوه انجام معامله در بورس می پردازد، سپس استراتژی های خرید وفروش و انواع استراتژی های ممکن در بازار آتی ها و چگونگی سفته بازی در این نوع بازارها را بررسی می کند. بازار اختیارات انواع اختیارات، اختیار آتی ها بازده اختیارات، قیمت اختیار، پوشش ریسک و سفته بازی در بازار اختیارات فروش اختیار آتی ها و در پایان چند مثال غیر نفتی از استراتژی های خرید و فروش اختیار آتی ها را بررسی می کند. در فصل پنج کتاب با عنوان «روابط آربیتراژ و ساختار قیمت اختیارات» ساختار قیمت اختیارهای خرید و فروش اروپایی و آمریکایی به اختصار بررسی شده است فرصت های آربیتراژ در معاملات اختیار،تعیین کرانه های بالا و کرانه های پایین قیمت برای اختیارهای خرید و فروش، اجرای اختیارهای خرید و فروش آمریکایی قبل از سررسید را بررسی می کند. در فصل ششم این کتاب آمده است: «متغیرهایی چون مدت زمان باقیمانده تا انقضای اختیار،قیمت توافقی،درجه تغییر پذیری قیمت دارایی پایه و نرخ بهره به طور مستقیم بر قیمت اختیارات تاثیر می گذارند. اگر تغییر قیمت دارایی پایه را نیز بر این مجموعه اضافه کنیم می توان نتیجه گرفت که طراحی استراتژی های مناسب در بازاراختیارات مستلزم آن است که میزان تغییر قیمت اختیارات نسبت به تغییر در متغیرهای فوق الذکر به دقت محاسبه شود. تغییر در قیمت اختیارات به ازای یک واحد تغییر در هریک از متغیرهای این مجموعه را به اصطلاح حساسیت می گویند. «در این فصل با ترکیب اختیارات، معاملاتی در بازار دارایی پایه،گستره های تقویمی، جمع بندی استراتژی های معامله اختیارات،استراتژی های مبتنی بر معاملات همزمان در بازار. آشنا می شویم. در فصل هفتم به قیمت گذاری اختیارات بررسی مدل ها، فرآیندها و فرمول های قیمت گذاری می پردازد. در فصل هشتم روابط میان قیمت های اسپات و سلف وآتی ها، مقایسه بین آنها و ویژگی هریک به تفصیل بررسی شده و در اختیار خواننندگان قرار گرفته است. فصل نهم که آخرین فصل این کتاب نیز هست، مروری دارد بر تاریخ تحول بورس ها،همکاری آنها با یکدیگر، چگونگی معاملات در آنها، پذیرش سفارش، نقش اتاق پایاپای، ساختار و ترکیب اعضا،برخی از مسائل حقوقی بورس ها، چگونگی نظارت بر بورس ها، جایگاه پوشش دهندگان ریسک و سفته بازان ریسک اعتباری و سازمان های تخصصی سنجش اعتبارات.
دیدگاه شما