تشخیص جهت روند


نمودار یک‌روزه اتر-تتر. منبع: TradingView

چطور با اندیکاتور RSI سیگنال خرید و فروش دریافت کنیم؟

RSI یکی از متداول‌ترین ابزارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال است. اندیکاتور RSI مخفف "Relative Strength Index" و به معنی شاخص قدرت نسبی است. فردی به نام J. Welles Wilder Jr برای اولین بار چنین شاخصی را ابداع کرد. این اندیکاتور درباره گرایش فروشندگان و خریداران به فروش یا خرید سهم، در بازه زمانی 14 (روز، هفته و ماه) اطلاعاتی می‌دهد و به معامله‌گران در شناسایی سهم های دارای خرید و فروش بیش از حد (به اصطلاح Overbought and oversold) کمک می‌کند.

شاید در نگاه اول، درک مفهوم و استفاده از اندیکاتور RSI به نظر مشکل باشد. اگر تا به حال مفهوم و کاربرد RSI برایتان زیاد جا نیفتاده و یا موفق به کسب سود با استفاده از این اندیکاتور نشده‌اید، این مطلب به شدت به شما پیشنهاد می‌شود. ما در این مطلب آن را معرفی کرده و آموزش استفاده از این اندیکاتور را به ساده‌ترین شکل شرح خواهیم داد. همچنین سعی می‌کنیم با ذکر الگوهای واقعی و تمرین‌ها، در استفاده از RSI ماهر شوید.

اندیکاتور RSI چیست؟

اندیکاتورها به طور کل به 2 دسته اندیکاتورهای معمولی و اُسیلاتورها تقسیم می‌شوند. اسیلاتورها اندیکاتورهایی هستند که دامنه نوسان دارند یعنی بین یک بازه خاصی نوسان می‌کنند. RSI هم از انواع اندیکاتورهای اسیلاتور است و بین 0 تا 100 نوسان می‌کند. در بازه 0 تا 100 دو ناحیه 30 و 70 نقاط کلیدی و حساس اندیکاتور شناخته می‌شوند. مقادیر بالای 70 اشباع خرید و مقادیر پایین 30 اشباع فروش را نشان می‌دهند.

هر زمان مقادیر اندیکاتور پایین‌تر از 30 باشد یعنی شاهد فروش در بازار هستیم، بنابراین امکان کاهش فروش و رشد قیمت وجود دارد. هنگامی که RSI مقادیر بالای 70 را نشان دهد، یعنی بازار در وضعیت خریدهای افراطی قرار گرفته و امکان کاهش جو خرید و افت قیمت وجود دارد.

RSI از معادلات پیچیده ریاضی بدست می‌آید. اینکه این روابط چی هستند مسئله اصلی ما نیست. ما فقط قصد داریم از آن در معاملات خود کمک بگیریم.

وزیر اندیکاتورها RSI

اندیکاتور RSI یکی از قدیمی‌ترین و معروف‌ترین اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال است. در واقع، این شاخص نسبی کندل‌های مثبت و منفی در بازه زمانی خود را مورد مقایسه قرار می‌دهد و پس از خروج از فرمول، عددی بین 0 تا 100 بدست می‌آید.

نکاتی در مورد اندیکاتور RSI

بهترین دوره برای اندیکاتور RSI دوره 14 روزه می‌باشد. اندیکاتور RSI چون بین محدوده 0 تا 100 نوسان می کند، یک اسیلاتور محسوب می‌شود. در واقع، اسیلاتور به اندیکاتورهایی گفته می‌شود که دامنه نوسان دارند. اندیکاتور RSI بسیار اندیکاتور قدرتمند و سودمندی است. دو نکته اصلی در مورد اندیکاتور RSI مطرح است، که در ادامه به آن می‌پردازیم.

  1. منطقه پیش فروش و پیش خرید
  2. خط روند، همانگونه که روی نمودار خط روند رسم می‌کنیم، می‌توانیم روی RSI هم خط روند رسم کنیم و نتیجه بگیریم.

وقتی اندیکاتور بالای عدد 70 قرار می‌گیرد، در اصطلاح در منطقه پیش خرید یا خریدهای افراطی قرار دارد و اینگونه تعبیر می‌شود که معامله‌گران به منطقه اشباع خرید رسیده‌اند و ممکن است روند تغییر کند و زمانیکه اندیکاتور زیر محدوده 30 قرار بگیرد وارد منطقه پیش فروش یا فروش احساسی می‌شویم که امکان تغییر روند وجود دارد.

اما نکته قابل توجه اینکه؛ وقتی اندیکاتور به عدد 70 رسید همیشه اینطور نیست که خیلی خطرناک باشد و ممکن است تا چندین روز در این محدوده باقی بماند و اگر همیشه به محض رسیدن به این محدوده آن را خطرناک تلقی کنیم، ممکن است از سودهای خوب بازار جا بمانیم؛ بهترین راهکار این است که، کنار سایر ابزار تحلیل تکنیکال از اندیکاتورها به عنوان تایید‌کننده استفاده کنیم که همواره بتوانیم در راستای بازار سودهای مناسبی کسب کنیم.

در نمودار فوق که مربوط به سهم تکشا است، همانگونه که می‌بینید با فلش‌های نارنجی مناطق اشباع فروش مشخص شده است. همانطور که انتظار داشتیم تغییر روند را روی چارت مشاهده می‌کنیم. اما؛ فلش‌های آبی بیانگر منطقه اشباع خرید می‌باشند و ما شاهد برگشت قیمت سهم و روند سهم می‌باشیم.

خطوط روند، برای نشان دادن مسیر حرکت قیمت کشیده می‌شوند. این خطوط می‌توانند حمایت یا مقاومت در بازار بورس و همینطور، مسیر و سرعت حرکت قیمت را نشان دهند و همچنین در دوره‌های کاهش قیمت الگوها رو توصیف می‌کنند. خطوط روند از ابزارهای کلیدی تحلیل تکنیکال هستند و اگر به درستی استفاده شوند می‌توانند بسیار مفید باشند؛ اما، استفاده نادرست از آنها ممکن است بی‌فایده یا حتی خطرناک باشد. یادگیری و آموزش اندیکاتور خط روند در بورس ساده است؛ اما، استفاده نادرست از خطوط روند ممکن است این باور اشتباه را ایجاد کند که قیمت تغییر روند داده است. در حالیکه، پرایس اکشن خلاف این را نشان می‌دهد.
در کل، ترسیم خط روند بر روی اندیکاتور می‌تواند به عنوان بخشی از استراتژی معامله در تحلیل تکنیکال به شمار رود. در نمودار زیر، به تحلیل سهم کساپا با ترسیم خط روند می‌پردازیم.

در نمودار فوق، خطوط روند ترسیم شده به رنگ سبز را مشاهده می‌کنید. همانطور که می‌بینید، قیمت سهم پس از شکست خط روند صعودی، حرکت رو به پایینی داشته است. اگر به خط روند ترسیم شده در اندیکاتور توجه کنید؛ پس از شکستن خط روند، دقیقا همانند قیمت روی نمودار، نوسانات اندیکاتور رو به پایین است.
نکته قابل توجه اینکه؛ زمان شکسته شدن خط روند صعودی اندیکاتور (که با شکل بیضی بنفش رنگی روی اندیکاتور نشان داده شده است) اگر با دقت بیشتری نگاه کنید خواهید دید که، زودتر از شکست خط روند، قیمت سیگنال خروج را داده است، که خود مزیتی بسیار مناسب است. چرا که احتمال گیر افتادن در صف فروش را کمتر می‌کند.

در نمودار RSI مانند خط روند قیمت، نیاز به 3 سطح تماس داریم و هر چه خط روند نزولی RSI در سطوح پایین‌تر یعنی مناطقی که اشباع فروش است بشکند، فضای بیشتری برای حرکت کردن و رشد قیمت دارد.

نواحی اشباع خرید و اشباع فروش / سیگنال گیری از RSI

همان طور که در بالا نیز اشاره کردیم ناحیه بین 70 تا 100 در نمودار اندیکاتور RSI معرف ناحیه اشباع خرید است و مفهومش این است که خریداران به صورت افراطی در حال خرید هستند. از نظر RSI خرید در این نقطه توصیه نمی‌شود.

به یک نمونه دریافت سیگنال از اندیکاتور RSI در نمودار EURUSD توجه کنید:

همان طور که در تصویر به طور واضح مشاهده می‌شود، حدوداً در مقدار 80 و اشباع خرید و سیگنال خروج داشتیم. بلافاصله بعد از این سیگنال خروج، روند نزولی شده است. مجدداً در مقدار زیر ناحیه 30، اشباع فروش داشتیم و اندیکاتور سیگنال خرید داده، بعد از آن نیز روند صعودی شده است.

ناحیه بین 0 تا 30 نیز معرف ناحیه اشباع فروش است و مفهومش این است که فروشندگان به صورت افراطی در حال فروش هستند. RSI در این ناحیه سیگنال خرید (Buy) صادر کرده و خرید را مناسب می‌داند. به بیانی هرگاه نمودار اندیکاتور سطح تراز 70 را رو به پایین قطع کند، سیگنال فروش صادر شده و باید منتظر افت نمودار قیمتی سهم باشیم. هرگاه نمودار این اندیکاتور سطح تراز 30 را رو به بالا قطع کند، سیگنال خرید صادر شده و باید منتظر رشد نمودار قیمتی سهم باشیم.

بهترین تنظیمات برای معاملات روزانه اندیکاتور RSI

برای سرمایه‌گذاری در بورس، علاوه بر کسب دانش و اطلاعات در این زمینه و همینطور یادگیری تحلیل، استفاده از اندیکاتور RSI برای انجام معاملات روزانه، بسیار کاربردی و سودمند است. همانطور که پیش‌تر گفتیم، تنظیمات پیش‌فرض دوره 14 روزه برای سرمایه‌گذاران بسیار مناسب است. اما ممکن است برخی از سرمایه‌گذاران و یا تاجران به دلایل مختلفی از تنظیمات متفاوتی در این زمینه استفاده کنند که امری بدیهی است.
به این دلیل که، آنها با این تفکر که اگر تنظیمات دوره RSI کمتری را در نظر بگیرند، حساسیت نوسان‌ساز را افزایش می‌دهند. به این منظور که، یک نوسان‌ساز حساس را دریافت کنند. با این حال، سرمایه‌گذاران در امر تنظیمات دوره RSI به 3 دسته تقسیم می‌شوند:

  1. سرمایه‌گذاران کوتاه مدت؛ این سرمایه‌گذاران، از تنظیمات دوره کوتاه تر 9 تا 11 تشخیص جهت روند روز را استفاده می‌کنند.
  2. سرمایه‌گذاران میان مدت؛ این سرمایه‌گذاران، معمولا از همان دوره 14 روزه که به طور پیش‌فرض انتخاب شده است استفاده می‌کنند.
  3. سرمایه‌گذاران بلند مدت؛ این نوع سرمایه‌گذاران، تنظیمات را روی دوره‌های بلندتر در بازه 20 تا 30 روزه قرار می‌دهند.

جمع‌بندی

در این مقاله سعی کردیم، با زبانی ساده و روان شما را به درک صحیحی از RSI برسانیم. نکته‌ای که وجود دارد این است که؛ وقتی اندیکاتور بالای منطقه 70 بود به این معنا نیست که بفروشیم، چون احتمال بالا رفتن آن وجود دارد. به هنگام خرید باید دقت داشته باشیم، چون احتمال اصلاح هست و اگر این دیدگاه را داشته باشیم که در منطقه اشباع خرید، اقدام به فروش سهام کنیم، ممکن است سودهای خوب را از دست دهیم.

توصیه نویسنده به شما این است که؛ همواره هر سهم را به طور جداگانه تحلیل نمایید و از اندیکاتورها فقط و فقط در جهت تحلیل (نه سیگنال) استفاده کنید. این دلیل انقراض اکثر معامله‌گرانی است که در بازارهای مالی فعالیت می‌کنند.

نکته آخر اینکه؛ دوستان عزیز، همواره آموزش ببینید و با آنالیز داده‌های فراگرفته برای معاملات خود، مناسب‌ترین استراتژی سازگار با روحیات خود را انتخاب کنید تا لذت بودن در بازار های مالی را به طور مکرر تجربه کنید.

از چه روش‌های می‌توان روند بازار فارکس را تشخیص داد؟

حتما می‌دانید که معامله خلاف جهت و روند بازار، کار بسیار اشتباهی است و در بلندمدت باعث ضرر کاربران بازار فارکس خواهد شد. به طور مثال شنا کردن در جهت رودخانه شما را بدون صرف انرژی زیادی به مقصد می‌رساند. حالا تصور کنید که بخواهید خلاف جهت حرکت رودخانه شنا کنید! شما هر چقدر هم که انرژی صرف کنید، در نهایت نمی‌توانید به مقصد برسید و این حرکت شما باعث شکست‌تان خواهد شد.

در تحلیل تکنیکال، روندها با خطوط روند یا «پرایس اکشن» تعریف شده‌اند. بیشتر معامله‌گران مایلند تا در جهت مشابه روند معامله نمایند؛ در حالی‌که برخی دیگر از معامله‌گران تازه‌کار به دنبال شناسایی موقعیت‌هایی در خلاف جهت روند هستند. روندهای صعودی و نزولی در همه بازارها مانند سهام، اوراق قرضه و قراردادهای آینده رخ می‌دهند. همچنین، روندها در طی زمان، هنگام افزایش یا کاهش در داده‌های اقتصادی ایجاد خواهد شد.

تحلیل روند تنها یکی از قسمت‌های استراتژی معاملاتی برای باز و بسته کردن معاملات است. فکر خوبی نیست که تنها براساس یک دلیل وارد معامله شوید، به همین خاطر تا حد ممکن تائیدیه‌های زیادی برای ورود به معاملات داشته برای خود به وجود آورید. شما باید در معاملات شخصی‌ خودتان، ترکیبی از تکنیک‌های مختلف مانند تحلیل روند، تحلیل سطوح حمایتی و مقاومتی و تحلیل سیگنال با اندیکاتور را در نظر داشته باشید. چگونه می‌توان روند حرکت نمودار را در بازار به درستی تشخیص داد؟

وقتی بتوانید با اطمینان روند بازار را تشخیص دهید، در این صورت می‌توانید به دنبال ناحیه یا سطح مناسبی در قیمت برای ورود به معامله باشید. شناسایی روند بازار ممکن است مشکل باشد، به ویژه برای کسانی که تازه وارد بازار شده‌اند. اینکه ستاپ‌ها و سیگنال‌های معاملاتی مختلف را بدانید ایرادی ندارد، اما اگر در خلاف جهت روند کلی بازار معامله کنید، احتمال موفقیت و کسب درآمد شما به شدت افت خواهد کرد. به یاد داشته باشید که بازار همیشه به یک سمت متمایل است، بنابراین اگر فقط در جهت روند و تمایل اصلی بازار معامله کنید، قطعاً بیشتر به سود شما خواهد بود.

با تست کردن هر کدام از روش‌ها بر روی استراتژی معاملاتی خود می‌توانید، بهترین گزینه را انتخاب کنید. مسیرهای متفاوتی برای تشخیص حرکت نمودار قیمتی در بازار وجود خواهد داشت که با توجه به استراتژی معاملاتی شما، معین شده و شما از این روش‌ها بهره‌مند خواهید شد. در ادامه مطلب ما چند روش ساده تشخیص روند بازار فارکس را برای شما شرح خواهیم داد، لطفاً تا آخر این مطلب با ما همراه باشید.

انواع روند در بازار فارکس

در بیانی ساده، روندها به انواع روندهای کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت تقسیم می‌شوند و سه روند زمانی هستند که در تحلیل تکنیکال به مطالعه آنها خواهیم پرداخت. قبل از اینکه به روش‌های تشخیص روند در بازار فارکس اشاره کنیم، ابتدا لازم است ببینیم که چند روند حرکتی در نمودار وجود دارد. به‌طور کلی بازار همیشه در سه جهت ممکن در حرکت است. این جهت‌ها با حرکت صعودی، نزولی یا رنج(خنثی) نام برده شده‌اند.

  • حرکت صعودی زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت‌های بازار رو به افزایش باشد. در این زمان ما باید فقط به خرید کردن فکر کنیم و وارد معاملات فروش نشویم.
  • حرکت نزولی زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت در بازار دچار ریزش شده و نمودار رو به پایین باشد. در این حالت ما تنها به فروش فکر می‌کنیم و به هیچ عنوان وارد معاملات خرید نخواهیم شد.
  • حالت سوم زمانی اتفاق می‌افتد که به طور واضح نمی‌توان تشخیص داد که قیمت رو به بالا است یا پایین. به این حالت رنج یا خنثی گفته می‌شود. بسیاری معتقد هستند که در این زمان نباید معامله صورت گیرد، اما استراتژی‌های معاملاتی هستند که می‌شود از آن‌ها برای معامله در بازار رنج استفاده کرد.

به صورتی تاریخی، ریشه تحلیل تکنیکال از «نظریه داو» گرفته‌ شده است. نظریه داو در اوایل سال‌های 1900 توسط چارلز داو گسترش و توسعه یافته است. اصول نظریه داو به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم واقعیاتی مانند روند طبیعی قیمت‌ها، صعود یا نزول قیمت به‌ واسطه دانستن اطلاعات کافی، تأیید و تثبیت، تغییر روند قیمت به واسطه انعکاس حجم مبادلات، خطوط حمایت و مقاومت را در بر می‌گیرد. چارلز داو از جمله بزرگ‌ترین متفکرین مالی در دوره خود بود و برای نظریه خود، تلاشی خستگی‌ناپذیر همراه با زمانی زیاد صرف کرد.

باید بدانید که چگونه این روند‌ها را تشخیص دهید، تا بتوانید برای ورود به معامله عکس‌العمل بهتری داشته باشید. قبل از آن می‌توانید از صفحه آموزشی انواع روند در فارکس دیدن کرده و با کلیه مباحث آموزشی روند بیشتر آشنا شوید.

استفاده از خطوط ساده برای تشخیص روند

یکی از ساده‌ترین روش‌ها برای تشخیص روند قیمتی بر روی نمودار، استفاده از یک خط ساده استاتیک است. با کشیدن خط زیر کندل‌ها یا بالای آن‌ها می‌توانید به صورت واضح تشخیص دهید که نمودار در کدام جهت در حال حرکت هستند. شاید برایتان جالب باشد زمانی که کندل‌ها این خط استاتیک را بشکنند، می‌تواند هشداری برای تغییر روند باشد.

در این حالت بهتر است که خطوط روند را در تایم فریم‌های بالاتر رسم کرده و یک دید کلی از روند حرکتی پیدا کنید. سپس وارد تایم فریم پایین‌تر شوید و برای ورود به معامله به دنبال نقاط کلیدی بگردید.

در حالت نزولی باید به سقف‌های اخیر تشکیل شده دقت کرد و همینطور اگر روند بازار صعودی باشد، باید روی کف‌های اخیر بازار تمرکز نمایید. دلیل این امر آن است که این کار نه تنها روند کلی قیمت را برای ما مشخص می‌کند، بلکه همچنین به ما نشان می‌دهد که آیا پرایس اکشن روند بازار همچنان منظم پیش می‌رود یا اینکه تغییراتی در آن به وجود آمده است.

قله‌ها و دره‌ها برای تشخیص روند

یکی از بهترین روش‌ها برای تشخیص روند بازار فارکس، استفاده از قله‌ها و دره‌ها است. در واقع نمودار چیزی نیست به جز بالا و پایین رفتن کندل‌ها و شما می‌توانید از همین نقاط برای تشخیص روند بازار استفاده کنید.

همانطورکه در طبیعت اطرافتان نیز شاهد هستید هر قله‌ای با یک سرازیری همراه بوده و هر دره‌ای با یک سربالایی مواجه است. زمانی که قیمت تا یک محدوده بالا می‌رود و سپس به مکان اولیه خود برمی‌گردد، یک قله تشکیل شده است، و زمانی که دوباره به حرکت خود از پایین به بالا ادامه می‌دهد یک دره تشکیل خواهد شد. به این حرکات زیگزاکی، قله و دره گفته می‌شود.

هر زمان که قیمت، قله قبلی خود را به سمت بالا بشکند، در واقع ما در یک روند صعودی خواهیم بود. و برعکس، اگر قیمت از دره قبلی خود پایین‌تر بیاید، یعنی ما در روند نزولی قرار گرفته‌ایم. زمانی که قیمت نتواند قله و دره‌های قبلی خود را به یک سمت بشکند ما در روند خنثی حضور می‌یابیم.

استفاده از ‌اندیکاتور میانگین

لغت اندیکاتور (indicator) به معنی شاخص و یا معیار اندازه‌گیری است. به طور کلی با مقایسه برخی از داده‌ها و متغیر‌هایی که در نظر گرفته شده است می‌توان اندیکاتور ایجاد نمود. اندیکاتور فارکس یا بهتر بگوییم اندیکاتورهایی که معامله گران در بازارهای مالی و بر روی پلتفرم‌هایی مثل متاتریدر استفاده می‌کنند در واقع فایل‌هایی هستند که در محیط متاادیتور با فرمت‌های mql4 یا mql5 نوشته شده‌اند و با فرمت‌های ex4 و ex5 در محیط متاتریدر ۴ و یا متاتریدر ۵ اجرا می‌شوند. در برنامه نویسی برای اندیکاتور فارکس، اکسپرت فارکس و اسکریپت‌ها تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند و تمام برنامه نویسی آنها در محیط ویرایش کدها در پلتفرم مربوطه اجرا خواهد شد. برخی بر این باورند که استفاده از ‌اندیکاتور‌ها بی‌فایده خواهد بود. اما ‌اندیکاتور مووینگ اوریج می‌تواند در تشخیص روند بازار به شما کمک شایانی کند.

این ابزار معروف‌ترین ‌اندیکاتور تشخیص روند است که در ببین معامله‌گران مورد استفاده قرار می‌گیرد. زمانی که نمودار بالای خط مووینگ اوریج در حال حرکت باشد، ما در یک روند صعودی قرار می‌گیریم و زمانیکه کندل‌ها در زیر مووینگ اوریج در حال حرکت باشند، ما در یک روند نزولی قرار خواهیم داشت.

انواع اندیکاتورها

۱. اندیکاتورهای همراهی‌کننده قیمت در چارت، ۲. اندیکاتورهای نوسان‌کننده در محدوده‌های مشخص و ۳. اندیکاتورهای سفارشی.

در اندیکاتورهای سفارشی اعداد زیادی اندیکاتورهای رایج در سکوهای معاملاتی وجود دارد و در صورت نیاز بیشتر شده و یا پیاده‌سازی اندیکاتوری خاص برای افراد می‌بایست با استفاده از محیط برنامه‌نویسی همان سکوی معاملاتی اقدام به برنامه‌نویسی اندیکاتور فارکس کرد. معمولاً به این دسته اندیکاتورهای سفارشی می‌گویند. مثلاً یکی از اندیکاتورهای سفارشی که می‌توانید استفاده کنید، ویکلی اوپن است که یک اندیکاتور فارکس ساده اما کاربردی است.

زمانی که بازار یک روند مشخص دارد، استفاده از‌ اندیکاتور مووینگ اوریج بهترین گزینه برای همراه شدن با بازار و کسب سود است. اما تنها عیب مووینگ اوریج این است که در بازار رنج یا خنثی به هیچ عنوان کارایی ندارد. این مسئله باعث شده است تا محبوبیت این اندیکاتور در نزد مخاطبان آن کاهش یابد.

اندیکاتورها در زمان‌های خاص بر اساس شرایط شکل گرفته روی آنها، قبل از تغییر روند یا همزان با چرخش روند، در بازار علائم بازگشت روند را نشان خواهند داد. بنابراین یکی از مهم‌ترین موارد استفاده از اندیکاتورها برای تعیین هشدارهای مناسب تغییر روند و جهت حرکت قیمت در بازار است.

اندیکاتورهای دیگری نیز برای تشخیص روند بازار وجود دارند که می‌توانید از صفحه اندیکاتورهای هوشمند فارکس، آنها را به رایگان دریافت کنید.

روند بازار و استفاده از کانال‌ها

استفاده از کانال‌ها، یکی از روش‌ها و استراتژی‌های محبوب در بین معامله گران است. کانال‌ها یکی دیگر از ابزار‌های ترسیمی مناسب برای تشخیص ساده روند بازار فارکس هستند. در بسیاری از مواقع قیمت بر روی نمودار درون یک کانال در حال حرکت است. این کانال ممکن است به اشکال گوناگون مانند مثلث باشد.

تا زمانی که قیمت درون این کانال در حرکت است ما می‌توانیم آن را یک روند معتبر تلقی کنیم. هر زمانی که قیمت از هر سمت کانال بیرون برود، هشداری برای تغییر روند است.

برای ایجاد یک کانال صعودی، کافی است یک خط موازی با همان زاویه خط روند صعودی رسم کنید و سپس آن خط را به موقعیتی منتقل کنید که به آخرین قله تشکیل شده برسد. این کار باید همزمان با کشیدن خط روند انجام شود.

برای ایجاد یک کانال نزولی، فقط یک خط موازی با همان زاویه خط روند نزولی رسم کنید و سپس آن خط را به موقعیتی منتقل کنید که آخرین دره تشکیل شده را لمس کند. این کار باید همزمان با کشیدن خط روند انجام گیرد.

به طور کلی سه نوع کانال در این بازه موجود است، کانال صعودی (سقف بالاتر و کف بالاتر)، کانال نزولی (سقف پایین‌تر و کف پایین‌تر)، کانال افقی (رنج).

نکاتی که هنگام ترسیم روند باید به خاطر داشته باشید شامل موارد زیر می‌شود.

۱. هنگام ترسیم یک کانال روند، هر دو خط روند باید موازی یکدیگر شوند.

۲. به طور کلی، کف کانال روند «منطقه خرید» و سقف کانال روند «منطقه فروش» در نظر گرفته خواهد شد.

۳. مانند ترسیم خطوط روند، هرگز قیمت را به کانال‌هایی که ترسیم می‌شود، تحمیل نکنید.

۴. اگر دو خط کانال با هم زاویه داشته باشند، این یک کانال ایدئال نیست و می‌تواند منجر به شکست معاملاتی شود.

۵. وقتی چنین اتفاقی می‌افتد، این الگوی نمودار دیگر یک کانال روند نیست؛ بلکه یک مثلث است.

۶. لازم نیست کانال‌های روند کاملاً موازی هم باشند. همانطور که 100٪ حرکات قیمتی نباید در داخل کانال باشد.

برخی از معامله‌گران اشتباه متداولی را مرتکب می‌شوند. آنها فقط به دنبال الگوهای قیمتی مشابه تعاریف کتابی می‌گردند. آنها اطلاعات مهمی که حرکات قیمتی در خود دارد را از دست داده و سایر نشانه‌های مهم را نمی‌بینند. فرقی نمی‌کند که استراتژی معاملاتی شما چیست، یا از چه کانال در فارکس استفاده می‌کنید، در هر حال هم جهت شدن با روند بازار می‌تواند درصد موفقیت شما را تا اندازه زیادی بالا ببرد. فراموش نکنید که روند دوست شما است و استفاده درست از آن می‌توانید به موفقیت شما در بازار و کسب سود بیشتر کمک کند.

استراتژی معامله با خط روند به زبان ساده

استراتژی معامله با خط روند

استفاده از استراتژی معامله با خط روند به شما عزیزان کمک می کند تا بتوانند معاملات خود را به بهترین شکل بهینه کنند. این که خط روند در تحلیل تکنیکال چیست و چطور باید آن را رسم کرد را اشاره هایی کرده ایم و در ادامه به بررسی استراتژی معامله با خط روند پرداخته ایم و چند استراتژی موثر و مختلف را مورد بررسی قرار داده ایم که از هر کدام از این استراتژی های می توانید در بازارهای مالی مختلف مثل بازار ارز دیجیتال، بورس، فارکس، طلا و سکه، دلار و … استفاده نمایید. بنابراین اگر شما هم دوست دارید این استراتژی های معامله با خط روند را یاد بگیرید، همین الان این مطلب آموزشی و رایگان را تا انتها مطالعه کنید.

استراتژی معامله با خط روند

خط روند یا همان Trendline بهترین و مرسوم ترین ابزار تحلیل تکنیکال به حساب می آید و چنانچه اصولی استفاده شود، می‌ تواند عملکرد تریدر را تا حدود زیادی بهبود بخشد. در این مطلب قصد داریم با چهار استراتژی قدرتمند معامله با خطوط روندی آشنا شویم، ولی پیش از این‌ که معرفی استراتژی‌ ها را آغاز کنیم، در نظر داشته باشید که خطوط روندی دو قابلیت مهم دارند؛ یک این که حداقل بازار سه بار به آن‌ ها برخورد کرده و واکنش نشان داده، ثانیاً خط روندی هیچ وقت از بدنه کندل عبور نخواهد کرد.

خط روند می‌ تواند از روی دنباله کندل عبور کند، ولی نباید از روی بدنه کندل عبور کرده باشد. پیش از این که استراتژی های کاربردی استفاده از خط روند برای انجام معاملات را بررسی کنیم، بهتر است به این که خط روند دقیقا به چه صورت رسم می شود و اصول ترسیم آن چگونه است پرداخته ایم تا دید مناسبی نسبت به این موضوع پیدا کنید و استراتژی های خط روند را بهتر درک نمایید.

اصول ترسیم خط روند در تحلیل تکنیکال

خط روند یکی از ابتدایی‌ ترین مواردی است که در آموزش تکنیکال با آن مواجه می شوید. به صورت کلی رسم خط روند صعودی از اتصال نقاط پایین‌ های بالاتر و خط روند نزولی نیز با اتصال نقاط بالاهای پایین‌ تر در نمودار قیمتی قابل ترسیم است. پایین‌ های بالاتر یعنی اتصال دره‌ هایی که یکی پس از دیگری بالاتر می‌ روند. بالاهای پایین‌ تر یعنی اتصال قله‌ هایی که با گذر زمان، پایین‌ تر می آیند. در نظر داشته باشید که خط روند صعودی در پایین نمودار قیمتی با شیب مثبت و خط روند نزولی در بالای نمودار قیمتی با شیب منفی رسم می شود.

درصورتی که تمایل دارید تا از خدمات ۲۵ درصد تخفیف کارمزد در بورس، سرمایه گذاری بر روی حق تقدم و یا فروش آن و … بهره مند شوید میتوانید از طریق لینک زیر اقدام به ثبت نام نمایید.

دو نوع تفکر در رسم خط روند داریم؛ گروه نخست بر این باور است که برای ترسیم خط روند باید از سایه های بالایی و پایینی کندل ها کمک بگیرد. در روش گروه اول، هیچ بخشی از کندل‌ ها بر روی خط روند قرار نخواهند گرفت. گروه دوم نیز بر این باورند که باید از انتهای بدنه کندل‌ ها به منظور رسم خط روند نیز بهره برد. نکته حائز اهمیت اینجاست که هیچکدام از این دو روش را نمی توان اشتباه دانست، ولی توصیه ما بر این است که هر روشی را که انتخاب کردید، به هیچ عنوان آن را تغییر ندهید و همواره از همان روش بهره بگیرید.

استراتژی مبتنی بر خط روند

تغییر روش امکان دارد موجب برداشت اشتباه از تحلیل شود. به صورت معمول روش دوم، سیگنال ها را سریع تر خواهد داد، ولی ریسک بالاتری را نیز به دنبال خواهد داشت. نکته حائز اهمیت اینجاست که خط روندی که به صورت کامل منطبق بر نقاط بالا و پایین یا باز و بسته شدن شمع‌ های قیمتی باشد، در مواقع نادر ایجاد خواهد شد. لذا به صورت کلی قاعده خاص و تثبیت شده‌ ای در این خصوص وجود ندارد و هر شخص قادر است بر اساس دیدگاه و تجربه‌ های فردی خود یکی از دو روش را مورد استفاده قرار دهد.

۱) استراتژی خط روند پرچم – Trendline Flag

استراتژی خط روند پرچم برای معاملات پیرو روندی بهترین گزینه محسوب می شود. در این استراتژی شما می بایست برای اصلاح بازار خط روندی کوتاه ترسیم نمایید و در ادامه مانند الگوی پرچم در جهت روند غالب بر بازار وارد معامله شوید. در اینجا باید توجه داشته باشید که خط روند رسم شده، همان خطی است که برای الگوی پرچم رسم می شود و منظور از روند غالب هم روند بازار پیش از تشکیل الگوی پرچم به می باشد.

استراتژی خط روند پرچم

در تصویر بالا بازار ابتدا در یک روند نزولی قرار داشت و در ادامه بازار وارد فاز اصلاحی شده و الگویی شبیه به پرچم را تشکیل داد. در اینجا هدف ما رسم خط روندی برای این الگوی شبیه به پرچم است و چنانچه الگوی پرچم هم نباشد، اشکالی نخواهد داشت، لذا این نکته حائز اهمیت است که خط روند کوتاهی را برای این حرکت اصلاحی ترسیم نماییم. شکست این خط روندی کوتاه مثل الگوی پرچم یا Flag عمل خواهد کرد و این بدین معنی است که با شکست آن، بازار در راستای روند غالب حرکت می کند.

شما می‌ توانید در استفاده از این استراتژی از میانگین متحرک ۵۰ نیز برای تشخیص روند غالب بر بازار بهره بگیرید. در این استراتژی شما فقط در راستای روند غالب بر بازار می بایست معاملات خود را تنظیم کنید. یعنی چنانچه روند بازار نزولی بوده و در ادامه حرکت اصلاحی آغاز شده، خط روندی برای این حرکت اصلاحی ترسیم نمایید و با شکست خط روندی وارد معامله فروش شوید.

۲) استراتژی معامله با جهش از خط روندی – Trendline Bounce

این استراتژی نیز در راستای روند غالب بازار مورد استفاده قرار می گیرد، ولی با این وجود در این استراتژی از خود خطوط روند برای ورود به معامله استفاده نمی شود، بلکه خط روند در قالب حمایت یا مقاومت عمل می کند. در تصویر زیر قیمت از خط روندی برای سومین بار متوالی جهش کرده و قدرت خط روند تایید خواهد شد. در ادامه تریدر می بایست به دنبال دیگر الگوی های تکنیکال در اطراف این جهش باشد. در این تصویر یک خط مقاومت افقی بعد از جهش بازار از خط روندی نشان داده شده است.

استراتژی معامله با جهش از خط روندی

شکست این خط روند برای ورود به بازار کفایت می کند. در این استراتژی تریدران محافظه‌ کار قادرند حد ضرر یا استاپ لاس را در زیر خط روند قرار دهند و یا حد ضرر را به زیر خط مقاومتی ببرند. همچنین می‌ توان از استراتژی جهش از خط روند در تایم فریم‌ های گوناگون استفاده کرد که این موضوع می تواند برای معامله گران مختلف بسیار جذاب باشد. زمانی که خط روند بلندمدت تائید شده، معامله‌ گر می‌ تواند به تایم فریم پایین‌ تر نگاه کرده و از دیگر سطوح تکنیکال مانند حمایت برای زمان‌ بندی ورود به معامله فروش بهره بگیرد.

استراتژی مبتنی بر خط روند

این بدین معنی است که در نمودار روزانه خط روندی را تشخیص داده و در نمودار ۱ ساعته با شکست الگو یا خط حمایتی وارد بازار شده است. در نمودار ۶۰ دقیقه یا ۱ ساعته نخستین جهش از خط روند نزولی و روزانه در AUDUSD مشاهده خواهد شد.

روند در تحلیل تکنیکال چیست

در اینجا نوسانات بازار شدید بودند، از همین روی شاید ورود به معامله کار خیلی ساده ای نباشد، ولی در نمودار سمت راستی، الگوی سر و شانه ایجاد شده است و به کمک این الگوی تکنیکال می‌ توان زمان ورود به معامله را به سادگی مشخص نمود.

۳) استراتژی شکست و برخورد دوباره – Retest

استراتژی شکست و برخورد مجدد یکی از استراتژی‌ های پرطرفدار و مرسوم بین تریدران بازارهای فارکس و سهام به حساب می آید ولی با این وجود از این استراتژی می‌ توان برای دیگر بازارها مانند بازار رمزارز و معاملات بیت کوین نیز بهره گرفت. گفتنی است که در این استراتژی پس از این‌ که خط روند فعال بازار را مشخص کردید، باید برای شکست خط روند منتظر بمانید. بعضی مواقع شاید بازار پس از شکست خط روندی دیگر هیچ‌ وقت با آن برخورد نداشته باشد ولی در بیشتر اواقت بازار پس از شکست خط روندی مجددا با آن برخورد خواهد داشت.

استراتژی شکست و برخورد دوباره

اما هنگامی که بازار برخورد مجدد به خط روندی را انجام داد، بهترین وقت برای ورود به معامله خواهد بود و باید در تایم فریم‌ های پایین‌ تر به دنبال سیگنال بود. خط روند می‌ تواند سیگنالی برای ورود به معامله باشد و هم محلی برای تعیین حد ضرر. به صورت معمول حد ضرر را در سمت دیگر خط روندی قرار می‌ دهیم و خط روند نیز به عنوان مانعی عمل خواهد کرد که نمی‌ گذارد حد ضرر فعال شود. هر اندازه تعداد برخوردها به یک خط روندی بیشتر باشد، استراتژی شکست و برخورد مجدد نیز عملکرد بهتری از خود نشان خواهد داد.

در تصویر بالا بازار حداقل سه تا چهار بار با خط روند برخورد داشته است. در زمان شکست خط روند، نوسانات زیادی را در بازار مشاهده کردیم و قیمت در اطراف خط روند نوساناتی را تجربه کرده است. شدت نوسانات بازار در اطراف خط روند می‌ تواند بیانگر این باشد که چقدر زودتر باید وارد بازار شد. چنانچه نوسانات زیاد باشد، تریدران ریسک‌ پذیر قادرند با نخستین برخورد مجدد به خط روند شکسته شده وارد بازار شوند، ولی معامله گرانی که جوانب احتیاط را بیشتر رعایت می کنند، بهتر است که صبر کنند تا تایید سیگنال صادر شود. برای مثال زمانی که خط روند مقاومتی یا نزولی شکسته می شود، بهتر است که قبل از ورود به موقعیت خرید، صبر کنید و منتظر شکست نخستین مقاومت جزئی و نزدیک بمانید.

۴) استراتژی معامله بر اساس روند خنثی

استراتژی شماره ۴ استراتژی معاملاتی در روند خنثی است که باید در کف سهم را خرید و در سقف آن را به فروش رساند. البته به منظور خرید سهم در کف قیمتی در روند خنثی می بایست عواملی مثل حجم معاملاتی را مد نطر قرار داد. برای مثال این طور فرض کنید که میانگین حجم معاملات سهمی به صورت روزانه ۵۰۰ هزار سهم باشد؛ از آنجا که انتظار این است که در حمایت ها حجم معاملات سهم افزایش پیدا کند، بنابراین می توان گفت که حجم معاملات در حمایت ها باید بالاتر از میانگین باشد تا بتوان به رشد قیمتی در حمایت تکنیکالی فکر کرد. از طرف دیگر در حمایت ها یا بایستی تعدل قدرت خریدار به فروشنده داشته باشیم و یا این که قدرت خریدار به فروشنده بیشتر باشد.

در مورد هر یک از روند ها در تحلیل تکنیکال باید گفت که هر معامله گری به سبک خاصی از فرصت های معاملاتی می تواند استفاده کند ولی نکته حائز اهمیت، ورود به یک فرصت معاملاتی جذاب به قصد کسب سود می باشد. اصطلاح رایج در بازارهای مالی این است که با روند دوست باشید و بر خلاف روند معامله را انجام ندهیم و این بدین معنی است که وقتی که روند میان مدت سهم نزولی است، در جهت خرید وارد معامله نشده و انجام معامله را به شرط تغییر روند نزولی و آغاز روند جدید در سهم انجام دهیم.

البته این را هم باید گفت که در بسیاری از روندهای نزولی میان مدت و بلندمدت، نوسانات قیمتی رو به بالا داریم و این به این معنی است که امکان دارد شاهد روند صعودی کوتاه مدت در نمودار باشیم و تریدر نیز قادر به استفاده از این فرصت در بازار باشد، ولی نکته بسیار مهم اینجاست که معامله با قصد نوسان گیری و به دست آوردن بازده های چند درصدی در روندهای نزولی با ریسک همراه است.

در مورد اعتبار روند هم باید گفت که هر اندازه نموداری از روند طولانی تری برخوردار باشد، اعتبار تحلیل به مراتب بیشتر خواهد بود. برای مثال تحلیل روند یک ساله در مقابل تشخیص جهت روند روند یک ماهه از اعتبار معاملاتی بیشتری برخوردار است و با اطمینان بیشتری می توانیم به تحلیل ها و روند های بلندمدت اعتماد کنیم و بر اساس آن ها معامله نماییم.

نکات مهم در مورد خطوط روند

  • اعتبار خط روند به بازه زمانی مورد بررسی سهم وابسته است. برای مثال امکان دارد سهم شرکت الف در بازه زمانی دو ماه اخیر از خط روند نزولی برخوردار باشد و این در حالی است که در بازه زمانی ۱ ساله، خط روند صعودی داشته‌ باشد و نزولی که در دو ماه اخیر داشته، صرفا یک اصلاح میان‌ مدتی باشد. هر اندازه دوره زمانی بلندمدت‌ تری را به منظور رسم خط روند انتخاب کنیم، اعتبار آن افزایش خواهد یافت.
  • شیب زیاد خط روند موجب خواهد شد که تغییرات قیمتی سریع تر اتفاق افتد. این شیب زیاد، حاصل یک جهش یا افت ناگهانی در یک بازه زمانی کوتاه‌ مدت می باشد. به صورت کلی در نظر داشته باشید که هر اندازه شیب خط روند بیشتر باشد، خط روند نامعتبرتر خواهد بود و احتمال شکست آن افزایش خواهد یافت. شیب ۴۵ درجه در تحلیل خط روند، شیبی مناسب و معتبر به شمار می رود.
  • به منظور ترسیم خط روند به حداقل ۲ نقطه احتیاج خواهیم داشت. با وجود دو نقطه نمی‌ توان انتظار اعتبار بالایی از خط روند ترسیم شده داشت. هر اندازه تعداد نقاط برخورد با خط روند بیشتر باشد، تشخیص جهت روند خط روند اعتبار و ارزش به مراتب بالاتری خواهد داشت.

همان طور که در ابتدای مطلب قول دادیم، ۴ استراتژی معامله با خط روند را به شما عزیزان آموزش داده ایم.

همچنین اگر دوست دارید آموزش پرایس اکشن به زبان ساده و عامیانه را نیز مطالعه کنید، از این مطلب کمک بگیرید.

به نظر شما استفاده از خط روند میتواند سیگنال خرید به ما بدهد؟

ترتیب پلکانی صعودی و نزولی کندل ها برای تشخیص جهت روند در بورس و فارکس

ترتیب پلکانی صعودی و نزولی کندل ها برای تشخیص جهت روند در بورس و فارکس

از ترتیب پلکانی صعودی و نزولی کندل ها برای تشخیص جهت روند در بورس و فارکس استفاده می شود، در این مقاله شما را با ترتیب پلکانی کندل ها آشنا خواهیم کرد، همراه داتیس نتورک باشید.

ترتیب پلکانی صعودی و نزولی کندل ها برای تشخیص جهت روند در بورس و فارکس

ترتیب پلکانی صعودی و نزولی کندل ها

یکی از ساده ترین روش ها برای تشخیص جهت روند توجه به ترتیب پلکانی کندل هاست این نظم به ویژه در تایم فریم های بالاتر با سهولت بیشتری قابل مشاهده است تعریف ترتیب پلکانی از منظر تکنیکال احتمالاً اندکی متفاوت با آن چیزی است که قبلاً در ذهن شما بوده است.

ترتیب پلکانی صعودی

ترتیب پلکانی صعودی بر مبنای کف کندل ها تعریف می شود منظور از کف همان Low یا انتهای دم یعنی پایین ترین نقطه از کندل است.

ترتیب پلکانی صعودی به حالتی می گوییم که که هر کندل به اندازه یک پله بالاتر یا مساوی کف کندل قبل قرار بگیرد به عبارت دیگر هیچ کندل ای کف کندل قبر را به سمت پایین نشکند.

ترتیب پلکانی نزولی

ترتیب پلکانی نزولی بر مبنای سقف کندل ها تعریف می شود.

منظور از سقف همان های یا انتهای شاخ یعنی بالاترین نقطه از کندل است.

ترتیب پلکانی نزولی به حالتی می گوییم که سقف هر کندل به اندازه یک پله پایین‌تر یا مساوی کندل قبل قرار بگیرد.

به عبارت دیگر هیچ کندلی سقف کندل قبل را به سمت بالا نشکند

بر مبنای تعاریف فوق می‌توان نواحی بسیاری را برروی نمودارهای کندل مختلف پیدا کرد که دارای ترتیب پلکانی صعودی یا نزولی باشند.

نمونه‌ای از این نواحی را در تصویر زیر برایتان مشخص کرده ایم.

ترتیب پلکانی صعودی و نزولی کندل ها برای تشخیص جهت روند در بورس و فارکس

کاربردهای ترتیب پلکانی کندل ها در بورس ایران

کاربردهای متنوعی را می‌توان برای ترتیب پلکانی کندلها بیان نمود.

به عنوان مثال از ترکیب همزمان ترتیب پلکانی با الگوهای شمعی می‌توان دقت و اعتبار تحلیل‌های خود را به مراتب افزایش دهید.

البته اینطور هم نیست که نمودارها همیشه دارای ترتیب پلکانی مشخص و واضحی باشند ممکن است قیمت در بسیاری مواقع هیچ ترتیب پلکانی واضحی را به نمایش نمی گذارد.

اما با این وجود مشاهده چنین نظمی بر روی نمودار می‌تواند کار شما را بسیار ساده تر کند

هرچه در تایم فریم های بالاتر به نمودار نگاه کنید احتمال اینکه نواحی دارای ترتیب پلکانی را مشاهده کنید بیشتر می‌شود

به عنوان مثال:

در بورس ایران معمولاً نمودارها در اغلب مواقع در تایم فریم های هفتگی و ماهیانه دارای ترتیب پلکانی هستند در بازار فارکس می توانید از ترتیب پلکانی برای انتخاب حد ضرر استفاده کنید ترتیب پلکانی در تایم فریم های یک ساعته و چهار ساعته می‌تواند روش بسیار خوبی برای انتخاب حد ضرر باشد.

کافیست اگر ترتیب پلکانی واضحی را مشاهده کردید از سقف یا کف کندل آخر به عنوان حد ضرر استفاده کنید .

یعنی می‌توان حد ضرر را به صورت کندل به کندل همراه با در ترتیب پلکانی کندل ها قرار داد.

در بورس ایران می‌توان حتی کاربرد های متنوع تری را برای ترتیب پلکانی کندل ها بیان نمود در ادامه به برخی از آنها اشاره می کنیم.

ترتیب پلکانی صعودی و نزولی کندل ها برای تشخیص جهت روند در بورس و فارکس

کاربرد ترتیب پلکانی:

تشخیص بهترین شرایط تکنیکال برای یک نمودار

نمودار ها در بورس ایران بهترین شرایط خود را به لحاظ تکنیکال هنگامی پیدا می کنند که علاوه بر دارا بودن شروط اصلی pdf همچنین دارای ترتیب پلکانی صعودی مشخص و واضحی در تایم فریم روزانه باشند

روش تشخیص معکوس شدن روند قیمت‌ (با الگوی کف دوقلو)

الگوی دو دره

بازار رمزارزها بازاری پرتلاطم و بی‌ثبات است و جهت روند قیمت ممکن است درست همان زمانی تغییر کند که اصلاً پیش‌بینی نمی‌کردید.

انجام معامله در جهت روند یکی از بهترین روش‌های کسب سود است. اگر معامله‌گرها بتوانند در تشخیص معکوس شدن روند موفق عمل کنند، به فرصت فوق‌العاده‌ای جهت سرمایه‌گذاری با نسبت سود به زیان مناسب دست یافته‌اند.

علاوه بر شناسایی روند، معامله‌گرها باید بتوانند زمان تغییر مسیر روند را نیز تشخیص دهند. به همین جهت، در این مطلب سعی می‌کنیم دو روش کارآمد برای شناسایی معکوس‌شدن روند بازار را با هم مرور کنیم تا از میزان احتمال غافلگیرشدن در میانه حرکت روند بکاهیم.

چندین الگوی مختلف می‌توانند در تشخیص معکوس شدن روند به معامله‌گرها کمک کنند که یکی از کارآمدترین و ساده‌ترین الگوها، الگوی دو دره (double bottom) است.

بسیاری از معامله‌گران موفق برای تشخیص معکوس شدن روند به‌دنبال الگوهای دو دره روی نمودارهای تحلیل تکنیکال هستند تا در صورت نیاز به‌هنگام تغییر مسیر روند از نزولی به صعودی، بتوانند استراتژی معاملاتی خود را تغییر دهند. اکنون نگاهی به این الگو خواهیم داشت تا برخی از بهترین روش‌های معامله طبق این الگو را مشخص کنیم.

الگوی دو دره (کف دوقلو) چیست؟

الگوی دو دره یا کف دوقلو پس از دوره‌ای از کاهش قیمت‌ها شکل می‌گیرد و از دو کف قیمت تشکیل شده است که تقریباً در یک سطح افقی هم‌ردیف هم ایجاد می‌شوند. بین این دو دره، یک قله کوتاه شکل می‌گیرد؛ هنگامی که قیمت از دره دوم بازگشت کرد و از سطح قله کوتاه عبور کرد، روند در آستانه معکوس‌شدن قرار دارد.

این الگو که شبیه به حرف W انگلیسی است و به همین جهت «الگوی کف W» نیز نامیده می‌شود، کمک بزرگی در تشخیص معکوس شدن روند می‌کند و می‌تواند تغییر مسیر میان‌مدت تا بلندمدت روند را پیش‌بینی کند.

کف دوقلوی تکنیکال ارز دیجیتال

الگوی دو دره (کف دوقلو). منبع: TradingView

تصویر تشخیص جهت روند بالا ساختار الگوی دو دره (کف دوقلو) را نشان می‌دهد. در این الگو، دارایی در مسیری نزولی قرار داشته است، اما در سطح قیمتی خاص خریداران بر این باور بوده‌اند که دارایی کم‌ارزش‌گذاری شده است و اقدام به خرید کرده‌اند. این امر به تشکیل اولین کف قیمت کمک می‌کند که در آن تقاضا از عرضه پیشی می‌گیرد و اولین تجمع خریداران برای کمک به صعود مجدد دارایی شکل می‌گیرد.

با این حال در این شرایط، بسیاری از فروشندگان هنوز متقاعد نشده‌اند که کف قیمت شکل گرفته است و روند در حال معکوس‌شدن است؛ بنابراین بعد از پول‌بک (بازگشت قیمت)، موقعیت‌های شورت (فروش) ایجاد می‌کنند. در نتیجه، بهای دارایی دوباره افت می‌کند و وقتی به سطح کف قبلی رسید، خریداران کم‌کم وارد موقعیت خرید می‌شوند، تا حدی ‌که روند نزولی متوقف و صعود دیگری آغاز می‌شود.

درصورتی که کف قیمت دوم فقط 3 درصد با سطح کف قبلی فاصله داشته باشد، الگو معتبر شناخته می‌شود. البته، همان‌طور که می‌دانید این اعداد قطعی نیستند و در عمل، معامله‌گرها خود می‌توانند بسته به شرایط بازار، در خصوص اعتبار الگو تصمیم‌گیری کنند.

پس از اینکه قیمت از سطح مقاومت بالاتر رفت، سیگنال تغییر روند نزولی به سمت روند صعودی تأیید می‌شود. در این حالت، اولین هدف قیمت با محاسبه فاصله بین سطح مقاومت تا کف و اضافه‌کردن آن به بالای سطح مقاومت به دست می‌آید.

در ادامه با چند مثال، این مفهوم را بیشتر بررسی خواهیم کرد.

نمودار یک‌روزه تزوس-تتر. منبع: TradingView

نمودار یک‌روزه تزوس-تتر. منبع: TradingView

قیمت تزوس پیش از رسیدن به کف 1.78 دلاری در 4 نوامبر 2020 (14 آبان 99) در مسیری نزولی قرار داشت. از این نقطه به بعد، نمودار جفت‌ارز تزوس-تتر روندی صعودی آغاز کرد تا در 25 نوامبر (5 آذر) به 2.96 دلار برسد. در این سطح، فروشندگان دوباره به‌شکلی تهاجمی اقدام به فروش دارایی کردند.

اگرچه روند این جفت‌ارز درنهایت از حمایت 1.78 دلار پایین‌تر رفت و در 23 دسامبر (3 دی) به 1.57 دلار رسید، فروشندگان نتوانستند قیمت را به سطوح پایین‌تر بکشانند و در نهایت، روند بهبود تزوس-تتر آغاز شد تا قیمت پس از ایجاد کف دوم، در مسیری صعودی به حرکت خود ادامه دهد.

در این بین، فروشندگان با تلاش برای حفظ سطح مقاومت، سعی کردند خریدارهای مشتاق به صعود قیمت را شکست بدهند. با این حال، خریدارها به‌هنگام نزول قیمت اقدام به خرید دارایی کردند تا نمودار جفت‌ارز تزوس-تتر در 5 فوریه (17 بهمن) از سطح مقاومت عبور و روند صعودی جدیدی را آغاز کند.

فاصله بین سطح مقاومت تا کف قیمت 1.18 دلار است. اگر این میزان را به سطح مقاومت در 2.96 دلار اضافه کنیم، اولین هدف قیمت در 4.14 دلار مشخص می‌شود. اما، این جفت‌ارز از اولین هدف مشخص‌شده فراتر رفت و در 14 فوریه (26 بهمن) به 5.64 دلار رسید.

الگوی دو دره در تایم‌فریم هفتگی

الگوی دو دره علاوه بر نمودار یک‌روزه، در نمودار یک‌هفته‌ای نیز قابل‌مشاهده است؛ زیرا در صورت معکوس شدن روند در نمودار یک‌هفته‌ای، روند طولانی‌مدت نیز تغییر می‌کند و حرکت جدید صعودی عموماً طولانی‌تر حفظ می‌شود.

نمودار یک‌روزه اتر-تتر. منبع: TradingView

نمودار یک‌روزه اتر-تتر. منبع: TradingView

اتر در ژانویه 2018 به اوج قیمت 1,440 دلار رسید و سپس، روندی نزولی در پیش گرفت. هنگامی‌که قیمت در دسامبر 2018 تا سطح 81.70 دلار کاهش یافت، با پیشی‌گرفتن تقاضا نسبت به عرضه اولین کف قیمت تشکیل شد. پس از آن، قیمت در ژوئن 2019 به 366.80 دلار رسید تا فروشندگان دوباره وارد صحنه شوند.

در نتیجه این اقدام، قیمت دچار افت شد و در مارس 2020 به 86 دلار رسید. مدت‌زمانی که بین این دو کف قیمت طول کشید، بسیار زیاد بود؛ اما در معامله‌گری هیچ عدد و رقمی قطعی نیست. از آنجا که هر دو سطح بسیار به هم نزدیک بودند و حرکت قیمت یک الگوی W واضح شکل داده بود، معامله‌گرها این الگو را دو دره در نظر گرفتند.

در ژوئیه 2020، خریداران قیمت را از خط گردن (neckline) بالاتر بردند اما روند صعودی آغاز نشد، زیرا فروشندگان دوباره تلاش کردند تا قیمت را کاهش دهند. قیمت اندکی افت کرد و از سطح حمایت پایین‌تر رفت، اما قدرت روند نزولی چندان زیاد نبود و احساسات بازار به‌تدریج از منفی به مثبت تغییر کرد تا روند دوباره در مسیری صعودی قرار گیرد.

با تکمیل معکوس شدن روند، نمودار جفت‌ارز اتر-تتر روندی صعودی آغاز کرد و اگرچه هدف اولیه 651.90 دلار پیش‌بینی شده بود، این نمودار توانست به قیمت 4,300 دلار نیز دست یابد.

این امر نشان می‌دهد که الگوی دو دره الگوی معکوس مهمی است که گاهی اوقات می‌تواند نویدبخش جهشی قدرتمند باشد.

کف‌های گمراه‌کننده

برخی از کف‌های قیمت ممکن است معامله‌گران را گمراه کنند. در اغلب موارد، معامله‌گر تمایل دارد پیش از عبور قیمت از سطح مقاومت دارایی را خریداری کند. این امر گاهی منجر به ضرر معامله‌گران می‌شود، زیرا ممکن است الگو هرگز کامل نشود.

نمودار یک‌روزه اتر-تتر. منبع: TradingView

نمودار یک‌روزه اتر-تتر. منبع: TradingView

پس از دسامبر 2017 و دست‌یافتن به رکورد 19,798.68 دلار، بیت کوین در روندی نزولی قرار گرفت. خریداران در 6 فوریه 2018 (17 بهمن 96)، کاهش قیمت برترین ارز دیجیتال را در 6,000.01 دلار متوقف کردند. پس از آن، بیت کوین تشخیص جهت روند اندکی رشد یافت و تا 20 فوریه 2018 (17 بهمن 96) به 11,786.01 دلار رسید؛ این سطح تبدیل به مقاومت شد و با افزایش فشار فروش، قیمت دوباره تا 1 آوریل 2018 (12 فروردین 97) تا 6,430 دلار کاهش یافت.

این الگو شبیه به دو دره به نظر می‌رسید؛ با این حال خریداران نتوانستند بیت کوین را از سطح مقاومت 11,786.01 دلار عبور دهند. در واقع، الگوی دو دره در این منطقه کامل نشد.

اگرچه سطح 6,000 دلار برای مدتی طولانی حفظ شد، اما روند نزولی تبدیل به روند صعودی نشد. در نهایت، نمودار جفت‌ارز بیت کوین-تتر نتوانست سطح حمایت را حفظ کند و در 14 نوامبر 2018 (23 آبان 97)، بیت کوین دوباره شروع به افت کرد.

سخن پایانی

الگوی دو دره یا همان الگوی کف دوقلو الگویی کلیدی برای تشخیص معکوس شدن روند به شمار می‌رود که می‌تواند به‌خوبی تغییرات بلندمدت روند را نشان دهد؛ با این حال نکات مهمی نیز باید در خصوص استفاده از این الگو در ذهن داشته باشید.

پیش از شکل‌گیری اولین کف قیمت، روند باید نزولی باشد؛ زیرا اگر روند نزولی نباشد، تشخیص معکوس شدن و تغییر روند نیز معنایی نخواهد داشت.

همچنین، معامله‌گرها باید منتظر کامل ‌شدن الگو بمانند؛ در واقع پیش از اقدام به خرید، معامله‌گرها باید مطمئن شوند که روند سطح مقاومت را می‌شکند و از آن عبور می‌کند. در بسیاری از موارد، روند نزولی ادامه پیدا می‌کند و الگو شکل نمی‌گیرد.

روند پس از تغییر مسیر در بازه‌ای طولانی‌مدت، اغلب از هدف اولیه تعیین‌شده فراتر می‌رود. ازاین‌رو، معامله‌گران می‌توانند از هدف موردنظر پس از تشخیص معکوس شدن روند به‌عنوان یک راهنما استفاده کنند؛ با این حال نباید برای بستن موقعیت‌های لانگ (خرید) عجله داشته باشند.

قصد خرید یا فروش ارز دیجیتال در ایران را دارید؟ در این سایت می‌توانید با اطمینان و با چند کلیک خرید کنید:



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.