اندیکاتور مووینگ اوریج ساده (میانگین متحرک)
آموزش ویدئویی نحوه کار کردن با اندیکاتور مووینگ اوریج (با تدریس دکتر محمد بحرینی)
اندیکاتورها (Indicator) از مهمترین و اصلی ترین ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند که در این مقاله در بخش اول، اندیکاتورها و انواع دسته بندی آنها و در بخش دوم، یکی از پرکاربرد ترین ابزارهای اندیکاتور ها به نام میانگین متحرک یا مووینگ اوریج (moving average) را به تو عضو عزیز خانواده بحرتحلیل معرفی می کنیم.
سایت بحرتحلیل در پایان مقاله یک فایل آموزشی رایگان با تدریس دکتر محمد بحرینی قرار داده است. در این فایل ویدئویی نحوه کار و معامله کردن با اندیکاتور مووینگ اوریج ساده بصورت کامل آموزش داده شده است.
بخش اول
اندیکاتور (INDICATOR) چیست؟
اندیکاتورها توابع ریاضی هستند که بر اساس فرمول های خاص در جهت تحلیل بازار بوسیله ابزارهای گرافیکی ترسیم و مورد استفاده قرار می گیرند. به طور کلی برای تحلیل تکنیکال قیمت ها جهت معاملات، بعد از تحلیل شخصی، آنگاه از انواع اندیکاتورهای تکنیکال جهت تایید تحلیل خودتان یا رد آن استفاده می شود.
چهار دسته اصلی اندیکاتورها:
۱- اندیکاتورهای روندی (Trend) :
این اندیکاتور ها اصولاً روی چارت قیمت نمایش داده می شوند و با روند قیمتی حرکت میکنند. اندیکاتور مووینگ اوریج یا میانگین متحرک یکی از بهترین اندیکاتورهای تشخیص روند (Trend) است. مانند اندیکاتور ایچی موکو و بولینگر باند.
۲- نوسانگرها (Oscillator):
این اندیکاتورها (اسیلاتور)، در زیر نمودار قیمت به صورت هیستوگرام و یا نوسانگر نمایان می شوند و اصولا بین دو عدد مثلا صفر و صد در حرکت هستند. هدفشان درک و سنجش میزان هیجان یا قدرت خریداران و فروشندگان و نشان دادن نقاط اشباع خرید و فروش است. مانند اسیلاتور مکدی، استوکاستیک، RSI.
۳- حجم (Volume):
اندیکاتورهای حجمی در زیر گراف قیمت نشان داده می شوند و بیانگر حجم معاملات هستند. مانند OBV و MFI و Volume
۴- بیل ویلیامز (Bill Wiliams):
بخش دوم
استراتژیهای معاملاتی معرفی شده توسط تحلیلگر و محقق بزرگ بورس، آقای بیل ویلیامز که نظریه های منحصر به فرد ایشان، ترکیب تئوری آشفتگی با روانشناسی تجاری بود که همه را در یک دسته بندی قرار داده اند. مانند اندیکاتور الیگیتور (Alligator)
نکته مهم: اندیکاتورهای روند (Trend) در زمانیکه بازار و نمودار آن سهم روند دارد (چه صعودی و چه نزولی) کاربرد دارند و اسیلاتورها (Oscillator) یا همان نوسانگرها در زمانیکه بازار رنج (بدون روند در حال نوسان) میباشد کاربرد بیشتری دارند و نبایستی جابجا از آنها استفاده کرد زیرا خیلی از اوقات سیگنال اشتباه میدهند.
اندیکاتور مووینگ اوریج (MOVING AVERAGE) یا میانگین متحرک
اندیکاتور مووینگ اوریج یکی از بهترین اندیکاتورهای تشخیص روند می باشد. میانگین متحرک (مووینگ اوریج) یک نمودار کاملا قابل تنظیم است ، به این معنی که یک سرمایه گذار می تواند هنگام محاسبه میانگین متحرک (مووینگ اوریج) ، هر بازه زمانی را که می خواهد آزادانه انتخاب کند.
متداول ترین بازه های زمانی مورد استفاده در میانگین متحرک ۱۵، ۲۵، ۳۰، ۵۰، ۵۵، ۱۰۰و ۲۰۰ روز است. (البته استاد در فایل ویدئویی زمانهای بهتر و مفصل تری آموزش داده اند که بهتر میتوان نتیجه گرفت.) هرچه مدت زمان ایجاد شده برای ایجاد میانگین کمتر باشد حساسیت آن نسبت به تغییرات قیمت بیشتر خواهد بود یعنی سرعت بیشتری دارند و سریعتر عکس العمل نشان میدهند.
هرچه مدت زمان طولانی تر باشد، میانگین حساسیت کمتری خواهد داشت. سرمایه گذاران برای محاسبه میانگین متحرک بر اساس اهداف معاملاتی خود ممکن است دوره های زمانی متفاوتی را انتخاب کنند، که بر اساس تجربه به آنها رسیده باشند. میانگین های متحرک کوتاه تر معمولاً برای معاملات کوتاه مدت استفاده می شوند ، در حالی که میانگین های متحرک بلند مدت بیشتر برای سرمایه گذاران بلند مدت مناسب هستند.
ساختار و فرمول مویینگ اوریج ها در حالت کلی بر مبنای میانگین و معدل گیری از قیمت نمودار است. اگر یک مووینگ اوریج را بروی چارت خود فعال کنیم نموداری را مشاهده خواهیم کرد که همقدم با قیمت پیش میرود و تا حد قابل توجهی نوسان ها را فیلتر میکند.
هنگامی که ما یک مووینگ اوریج با دوره زمانی ۲۰ را روی تایم فریم روزانه قرار میدهیم به معنای این است که یک مویینگ اورج ۲۰ روزه (۲۰ روز آخر) روی چارت خودمان داریم و زمانی که همین مووینگ اورج را در تایم یک دقیقه قرار میدهیم به این مفهوم است که ما یک مووینگ اوریج ۲۰ تا یک دقیقه ای (آخری) روی چارت فعال کرده ایم.
بنابراین در کل مووینگ اوریجی که در چارت مورد استفاده قرار میگیرد با تایم فریم آن نسبتی مستقیم نیز دارد.
کاربرد تمامی انواع مووینگ اوریج ها (moving average) یکی است. بهطور کلی اگر روند میانگین متحرک صعودی باشد، یعنی قیمت ها به تدریج افزایش می یابند.
اگر روند میانگین متحرک نزولی باشد، به این معنی است که قیمت ها به تدریج کاهش می یابند. اگر روند میانگین متحرک بلند مدت صعودی باشد، یعنی روند بلند مدت بازار صعودی است. از آنجا که محاسبه میانگین متحرک از تغییرات قیمت به دست می آید، تابعی از قیمت و روند بازار می باشد و به لحاظ ساختاری برای پیش بینی آینده قیمت همیشه مقداری از روند عقب تر می باشد.
نحوه محاسبه میانگین متحرک بسته به فرمول آن متفاوت است و ساده ترین شیوه محاسبه میانگین متحرک ساده می باشد که از جمع قیمتهای دوره زمانی اخیر(مثلا ۲۰ روزه) تقسیم به دوره زمانی(۲۰) بدست می آید. عدد بدست آمده را روی نمودار ترسیم میکنند و هر روز این اعداد را به هم وصل میکنند تا به شکل خط در بیاید.
انواع مووینگ اوریج ها بر اساس فرمول داخلی آنها :
۱- میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average) با مخفف SMA
فرمول محاسبه SMA :
n= بازه زمانی (time period)
درطول سالیان استفاده از SMA (مووینگ اوریج ساده) تحلیلگران بازار مشکلی را در این اندیکاتور شناسایی کردند. در فرمول محاسبه این اندیکاتور اهمیت قیمت روزهای بازهزمانی انتخابی یکسان است. مثلا در محاسبه SMA با بازهزمانی۱۰ روزه برای یک سهم، تاثیر قیمت روز اول و روز دهم از بازهزمانی یکسان است.
۲-میانگین متحرک نمایی (Exponential Moving Average) با مخفف EMA
فرمول محاسبه EMA:
EMA(t) = امروز استراتژی Moving average EMA مقدار
Price(t) = قیمت امروز
فرمول محاسبه ضریب وزنی (K)
n = بازهزمانی (Time Period)
۳- میانگین متحرک نمایی دوگانه (Double Exponential Moving Average) با مخفف DEMA
۴- میانگین متحرک نمایی سهگانه (Triple Exponential Moving Average) با مخفف TEMA
نکات قابل توجه درمورد مووینگ اوریج ها:
الف_ مووینگ اوریجی که در چارت استفاده می شود با تایم فریم آن نسبت مستقیم دارد.
ب_ EMA حساستر از SMA عمل میکند.
ج_ DEMA حساس تر از EMA عمل می کند.
د_ TEMA حساس تر از DEMA عمل می کند.
بطور خلاصه در رابطه با سرعت و حساسیت:
*مووینگ اوریج ها چه کاربردهایی دارند؟
۱- ایجاد سطح حمایت و مقاومت دینامیک
در صورتیکه قیمتها در بالای خط موینگ اوریج باشند این خط اندیکاتور مانند یک سطح حمایتی عمل کرده و در هر بار برخورد به آن واکنش حمایتی از قیمتها نشان میدهد.
اما در صورتیکه قیمتها در زیر خط مویینگ اوریج باشند این خط اندیکاتور به عنوان مقاومت عمل کرده و اجازه عبور قیمتها را به راحتی از خود نمیدهد و یا در هر بار برخورد واکنش نشان میدهد.(مگر آنکه قدرت روند زیاد باشد و بتواند مقاومت (اندیکاتور مووینگ اوریج) را بشکند. در صورت شکسته شدن این خط مقاومتی (اندیکاتور مووینگ اوریج) تبدیل به حمایت میشود.
برای مثال اگر شما سهمی را با مووینگ اوریج ۵۰ تنظیم کرده باشید این اندیکاتور مانند یک سطح مقاومتی یا حمایتی به نمایش در می آید . البته باید پریودهای زمانی زیادی را امتحان کنید تا متوجه بشید چارت پیش روی شما دقیقا به چه تنظیماتی حساسیت دارد.
بهترین راه برای فهمیدن اینکه کدام پریود زمانی برای چارت شما بهتر کار می کند ، آزمایش چندین دوره زمانی مختلف است تا زمانی که یک دوره متناسب با استراتژی خود را پیدا کنید. لازم به ذکر است هر چارت با چارت دیگر به پریودهای زمانی، متفاوت عکس العمل نشان میدهد.
۲- گرفتن سیگنال خرید یا فروش از طریق قطع کردن خطوط مووینگ اوریج ها
برای اینکار لازم است ۲ مووینگ اوریج را فعال کنید توجه داشته باشید اگر از یک نوع مووینگ اوریج استفاده میکنید مثلا SMA بایستی دوره زمانی یکی از مووینگ اوریج ها پایین تر و دیگری بالاتر باشد مثلاً یکی ۲۰ دیگری ۵۵. و یا اینکه از دو موینگ اوریج متفاوت با سرعتهای متفاوت استفاده کنید مانند EMA و DEMA.
حال چگونه از قطع دو مووینگ اوریج سیگنال بگیریم؟ شما هر زمان مشاهده کردید موینگ اوریج ۲۰ (یا سرعت بالاتر)، خط موینگ اوریج ۵۵ (یا سرعت پایین تر) را به بالا قطع کرد سیگنال خرید گرفته و دقیقا برعکس در زمانهایی که موینگ ۲۰ به طرف پایین مووینگ ۵۵ را قطع کرد شما سیگنال فروش خواهید گرفت.
نکته مهمی که در انواع اندیکاتور گفته شد را فراموش نکنید: که باید توجه داشته باشید این سیگنال گرفتن در بازارهای روند کاربرد دارد و در بازارهای رنج سیگنال هایش اعتبار بسیار پایینی دارند. کلا” در بازارهای رنج ما بیشتر از اسیلاتورها (نوسانگرها) استفاده میکنیم.
۳- قانون فشردگی در مووینگ اوریج ها
برای این روش ما به حداقل ۸ تا ۱۰ مووینگ اوریج در بازه زمانی های مختلف نیاز داریم. عملکرد قانون فشردگی به این صورت است که هر زمان هر ۱۰ مووینگ روی هم قرار گرفتند و یا به اصطلاح مثل فنر فشرده شدند باید انتظار این را داشته باشیم که یک روند بسیار قدرتمند (نزولی یا صعودی) در آینده ایجاد خواهد شد. یعنی بعد از اینکه مووینگ ها از فشردگی خارج شدند نمودار قیمت با قدرت یا به سمت بالا حرکت میکند یا به سمت پایین.
نکته مهم: باید اجازه دهیم نمودار حرکت کند تا بفهمیم جهت به کدام سمت میباشد
کلام آخر
اگر تصمیم دارید یک سرمایه گذار حرفه ای شوید و بر تمام بازار تسط پیدا کنید، دوره آموزش تحلیل تکنیکال را به شما پیشنهاد می دهیم. وجه تمایز این دوره با سایر دوره ها در این است که به زبان ساده آموزش داده شده است. سایت بحر تحلیل با هدف رساندن شما به نقطه خوداتکایی در سرمایه گذاری و ثروت پایدار همراه همیشگی شماست.
آموزش معاملهگری با استفاده از شناسایی تقاطع طلایی (Golden Cross)
تقاطع طلایی (The Golden Cross)، یک سیگنال معاملاتی برجسته بر اساس میانگینهای متحرک است که هر دو گروه تحلیلگران تکنیکال و بنیادی با آن آشنا هستند. زمانی که تقاطع طلایی رخ میدهد، معاملهگران انتظار افزایش شدید قیمت را دارند. همتای معکوس این سیگنال، تقاطع مرگ (Death Cross) است. زمانی که تقاطع مرگ رخ میدهد، معاملهگران انتظار سقوط شدید قیمت را دارد. اگرچه این نامها ممکن است نمایشی به نظر برسند، اما ارزش معاملاتی قابل توجهی برای معاملهگران از خود ارائه میدهند. در این آموزش، نحوهی استفاده از استراتژی تقاطع طلایی برای معاملات با پرایس اکشن را به شما آموزش خواهیم داد. تمرکز این آموزش برای سادگی بر روی تقاطع طلایی است، اما اصول مورد بحث در مورد تقاطع مرگ نیز اعمال میشود.
تقاطع طلایی (The Golden Cross) چیست؟
اگر اولین بار است که در مورد تقاطع طلایی میشنوید، نگران نباشید چراکه درک این مبحث بسیار آسان است. بازیگران اصلی در تقاطع طلایی دو مورد زیر:
- یک میانگین متحرک یا همان مووینگ اوریج (Moving Average) میان مدت.
- یک میانگین متحرک بلند مدت.
دورههایی که عموما برای این میانگینهای متحرک استفاده میشود، به ترتیب برای میان مدت و بلند مدت، ۵۰ و ۲۰۰ است.
به طور خلاصه، تقاطع طلایی زمانی رخ میدهد که دو خط میانگین متحرک میان مدت و بلند مدت در نمودار برخورد و یکدیگر را قطع کنند.
به عنوان مثال زمانی که میانگین متحرک ۵۰ دوره از میانگین متحرک ۲۰۰ دوره عبور میکند یا اصطلاحاً آن را به سمت بالا قطع میکند. دوره میانگینهای متحرک میتواند روزانه، هفتگی و … باشد.
تقاطع طلایی میانگین متحرک ۵۰ دوره و ۲۰۰ دوره
تقاطع طلایی در نمودار بالا همانطور که مشاهده میشود، به عنوان یک سیگنال و هشدار خرید عمل کرده است. اما در ادامهی این آموزش خواهیم دید که چرا یک معاملهگر پرایس اکشن، باید کمتر بر استفاده از تقاطع طلایی به عنوان سیگنال خرید تمرکز کند.
آیا تنظیمات میانگینهای متحرک ثابت هستند؟
پارامترهای میانگینهای متحرک الزاماً ثابت نیستند، بنابراین معاملهگر می تواند آنها را تغییر دهد. با این حال، برای هدف معاملاتی در این مقاله، دو اصل باید اعمال شود:
- هر دو میانگین متحرک باید از اثرات کوتاه مدت قیمت مصون باشند. یعنی از استفاده از میانگینهای متحرک کوتاه مدتی که به تغییرات قیمت به سرعت واکنش نشان میدهند، خودداری شود.
- باید بین دورههای میانگینهای متحرک تفاوت اساسی وجود داشته باشد. به عنوان مثال ۵۰ دوره در مقابل ۲۰۰ دوره مناسب است، اما ۱۸۰ دوره در مقابل ۲۰۰ دوره جوابگو نخواهد بود.
برای یک رویکرد معتبر تقاطع طلایی نیز توجه این دو اصل ضروری است:
- اساسا تقاطع طلایی، حرکات بلند مدت قیمت است.
- تعامل بین دو میانگین متحرک، تحلیل معناداری را ارائه می دهد.
میانگین متحرک ساده یا نمایی؟
در مشاهدهی تقاطع طلایی، برخی از معامله گران از میانگینهای متحرک ساده (SMA) و گروهی دیگر از میانگینهای متحرک نمایی (EMA) استفاده میکنند. علت استفادهی این گروه از میانگینهای متحرک نمایی (EMA)، پاسخگویی بالای آن به حرکات قیمت و واکنش مناسب به نوسانات قیمتی است.
مقایسهی میانگین متحرک نمایی و ساده
با این حال، هدف در اینجا، تمرکز بر سیگنالهای پایدار برای تجزیه و تحلیل کلان است. از این رو، پاسخگویی میانگینهای متحرک ملاک اصلی نیست. در حقیقت اگر میانگین متحرک نسبت به حرکات کوتاه مدت قیمت سریعتر واکنش نشان دهد، تحلیل بلند مدت را سختتر خواهد کرد. از این رو در این آموزش از میانگین متحرک ساده (SMA) استفاده خواهیم کرد.
از تقاطع طلایی به عنوان چارچوبی برای تجزیه و تحلیل کلان استفاده میکنیم و به دنبال معامله کردن با سیگنالهای آن نیستیم. از این رو واکنش نسبت به حرکات اخیر قیمت، مزیت محسوب نخواهد شد. با این وجود در عمل، تا زمانی که معاملهگر تحلیل را بر پایهی پرایس اکشن و حرکات قیمت بگذارد و تنها به سیگنالهای تقاطع طلایی تکیه نکند، استفاده از میانگین متحرک نمایی نیز قابل قبول است.
در نهایت مهم این است که معاملهگر به تفسیر یک نوع میانگین متحرک عادت کند و در تفسیر مداوم آن ثبات داشته باشد.
دستورالعملهای پرایس اکشن در چارچوب تقاطع طلایی
برای یک معاملهگر پرایس اکشن کار، استفاده از میانگینهای متحرک یک مشکل شایع است، چرا که او را از حرکات قیمت منحرف میکنند. برای رفع این مشکل، در ابتدا چند قانون اساسی تعیین میکنیم.
اول، استفاده از میانگین های متحرک را به عنوان حمایت و مقاومت فراموش کنید. اگر تمرکز خود را در یافتن جهشهای قیمت از میانگینهای متحرک معطوف کنید، در نهایت با همان میانگینهای متحرک هم معامله خواهید کرد. این یک مشکل است زیرا آنچه که در اینجا نیاز داریم، معامله با پرایس اکشن، حرکات و واکنشهای قیمت است.
دوم، روی سیگنالهای تقاطعها (کراسها) تمرکز نکنید. این واقعیت که یک تقاطع طلایی در قیمت رخ بدهد، برای تجزیه و تحلیل ما مناسب است، اما نباید به عنوان یک سیگنال ورود به آن نگاه کرد. محل دقیق رخ دادن تقاطع طلایی رابطهی مستقیمی با حرکات فعلی قیمت ندارد. بنابراین با استفاده از الگوهای پرایس اکشن در قیمت میتوان ورودیهای کم خطر را پیدا کرد.
و سوم، هنگامی که در مورد جهت بازار شک دارید، به تحلیل پرایس اکشن اعتماد کنید. به مثالهایی در این باره، در ادامهی مبحث توجه کنید.
تشخیص فازهای مختلف بازار با استفاده از تقاطع طلایی
توانایی تشخیص مراحل و فازهای مختلف بازار برای معامله گران پرایس اکشن بسیار مهم است. برای استفاده از استراتژی تقاطع طلایی در تجزیه و تحلیل کلان، به نمودارهای زیر توجه کنید.
فاز روند
تقاطع طلایی به عنوان یک سیگنال برای رشد و پیشرفت دیدگاه صعودی محسوب میشود. در مثال زیر دو سقف متوالی مشخص شده قبل از تبدیل شدن به سطوح حمایتی، به عنوان مقاومت نقطهای شکسته شدند. ساختار و روند بازار نیز از فرض صعودی بودن آن، همانطور که تقاطع طلایی نیز به آن اشاره دارد، پشتیبانی می کند. اگر تمرکز معاملهگر بر روی جهش قیمت از میانگین متحرک سادهی ۲۰۰ روزه (SMA ۲۰۰ – خط زرد در تصویر) بود، معاملهگر احتمالاً از چرخش قیمت غافل میشد.
فاز روند در قیمت بر اساس تقاطع طلایی
شکاف فزایندهی بین دو میانگین متحرک نیز مومنتوم (اندازهی حرکت) روز افزون بازار را برجستهتر میکند.
فاز سرگردانی
فاز سرگردانی با چند مشخصه تعیین میشود. در این فاز تقاطعهایی متوالی (هم تقاطع طلایی و هم تقاطع مرگ) در سطوحی تقریباً هم قیمت اتفاق میافتند. عدم موفقیت در ادامهی حرکت قیمت، پس از پرتاب اولیهی آن به دور از میانگین متحرک سادهی ۲۰۰ روزه (SMA ۲۰۰ – خط زرد در تصویر) نیز مشخصهی دیگری است که در مثال زیر مشخص شده است.
فاز سرگردانی در قیمت بر اساس تقاطع میانگینهای متحرک
در فاز سرگردانی، قیمت گاهی بین دو میانگین متحرک انباشته میشود و با کمی دقت میبینیم که سیگنالهایی که تقاطع طلایی و تقاطع مرگ در این فاز از خود صادر میکنند، معکوس انتظاری است که از آنها داریم. این مساله توانایی تشخیص مراحل و فازهای مختلف بازار را دو چندان میکند.
نمونههای معاملاتی
استراتژی معرفی شده یک رویکرد تحلیلی اختیاری است و بررسی نمونه های بیشتر به کمک معاملهگر خواهد آمد. دو نمونه را برای فهم بیشتر مطلب در زیر تحلیل میکنیم. از طریق این نمونهها خواهید دید که چگونه می توانید بازار را با استفاده از تقاطع طلایی به عنوان نقطه آغازین تحلیل، بررسی کنید.
نمونهی معاملاتی اول
نکاتی که در نمونهی تحلیلی زیر بارز هستند به شرح زیر است:
نمونهی تحلیل بر اساس تقاطع طلایی با دیدگاه کلان
۱. در ابتدا تقاطع طلایی از آغاز احتمالی روند صعودی خبر میدهد.
۲. به حملات قیمت به زیر میانگین متحرک سادهی ۵۰ روزه (SMA ۵۰ – خط آبی در تصویر) توجه کنید. بازار بدون تقلای زیادی آنها را نقض کرده و به مسیر اصلی خود پایبند بوده است. اگر این موارد را نمونههای فاز سرگردانی مقایسه کنید، متوجه خواهید شد که کندلهای قیمتی بین سقفها و کفها در ناحیهی بین دو میانگین متحرک همپوشانی بیشتری باهم نسبت به این فاز دارند. در واقع در فاز سرگردانی قیمت کف و سقفهای جدید مرتباً کفها و سقفهای قبل خود را نقض و به آنها نفوذ میکنند و در دل آنها قرار نمیگیرند.
۳. بعد از تقاطع طلایی شکاف و فاصلهی قیمتی قابل قبول و تثبیت شده بین دو میانگین متحرک به وجود آمده است. این موضوع نشانهای از افزایش مومنتوم (اندازه حرکت) در روند محسوب میشود.
۴. ما به دنبال ورود به بازار با تقاطع طلایی نیستیم. در عوض از الگوهای پرایس اکشن در قیمت به عنوان نقاط ورودی معاملاتی استفاده می كنیم. تعدادی از این الگوها را در مقاله «سطوح عرضه و تقاضا بر اساس پرایس اکشن» میتوانید مشاهده کنید.
نمونهی معاملاتی دوم
نمونهی تحلیل بر اساس تقاطع طلایی با دیدگاه کلان
۱. در این مثال تقاطع طلایی شکل گرفته است اما حرکات قیمت که در پی آن به وجود آمده است، کمی مبهم به نظر میرسد.
۲. خطچین قرمز سقفی را مشخص میکند که قیمت بعد از این که برای اولین بار به میانگین متحرک سادهی ۲۰۰ روزه (SMA ۲۰۰ – خط زرد در تصویر) واکنش نشان داده، به بالای آن رفته است. شکست قیمت به بالای این سطح برای تایید فاز روند قیمت حیاتی محسوب میشود. در هر صورت بازار در اطراف این سطح برای مدتی سرگردان بوده است (با این وجود این بازار همچنان مورد توجه ما قرار میگیرد، چرا که میانگین متحرک سادهی ۵۰ روزه (SMA ۵۰ – خط آبی در تصویر) فاصلهی مناسبی را با میانگین متحرک سادهی ۲۰۰ روزه (SMA ۲۰۰ – خط زرد در تصویر) حفظ کرده است).
۳. نفوذ صعودی قیمت به بالای سقف مذکور، بازار را از نوسانات عرضی خارج کرده و روند صعودی را تایید میکند.
۴. به بازگشتهای قیمت (پولبک) بین دو میانگین متحرک توجه کنید. دو مورد ابتدایی حرکاتی عرضی را به دنبال داشتند، اما مورد سوم روند صعودی قیمت را با قدرت تایید کرده است. این موضوع با بازگشت پر قدرت قیمت پس از اتمام پولبک قابل مشاهده است که در ادامه روند صعودی را تایید میکند.
۵. پس از تثبیت روند صعودی، به دنبال ورود به بازار با الگوهای پرایس اکشن هستیم. در این میان دو الگوی پین بار (Pin Bar) نقاط معقولی برای این امر محسوب میشوند.
با کمی دقت متوجه میشویم که پولبک سوم علاوه بر اینکه جهش قیمت از میانگین متحرک سادهی ۲۰۰ روزه (SMA ۲۰۰ – خط زرد در تصویر) محسوب میشود، جهش قیمتی از خط چین قرمز که در گذشته مقاومت بوده نیز به حساب میآید. در دستورالعملهای پرایس اکشن در چارچوب تقاطع طلایی اشاره کردیم که استفاده از میانگین های متحرک را به عنوان حمایت و مقاومت فراموش کنید و تمرکز خود را بر روی جهش قیمت از این سطوح معطوف نکنید. در اینجا حرکت و واکنش سریع قیمت به این سطوح مدنظر قرار میگیرد.
این عوامل به عنوان مشاهدات مهم پرایس اکشن محسوب میشوند و اگر تمرکز معاملهگر تنها حول میانگین های متحرک بچرخد، به راحتی حرکات قیمت را ممکن است از دست بدهد.
جمعبندی
تقاطع طلایی به عنوان یک سیگنال اولیهی تغییر در روند بلند مدت بازار، راهنمایی ارزشمند به شمار میآید. هنگامی که بازار و قیمتها به فاز روند وارد میشوند، فرصتهای معاملاتی کم ریسکی بسیاری در بازار به وجود میآید. همچنین معمول نیست که بازار برای یک دورهی طولانی در فاز سرگردانی باقی بماند. به این دلیل صبور بودن یک معاملهگر از عوامل حیاتی محسوب میشود.
تقاطع طلایی برای معاملهگرانی که به دنبال به حداقل رساندن ریسک خود برای معاملات کوتاه مدت هستند، ایده آل نیست. اما این استراتژی برای سرمایهگذارانی که به تحلیل فاندامنتال یا بنیادی تکیه می کنند یا مبنای سرمایهگذاری آنها بلند مدت است، نقاط ورود مناسب و کاربردی فراهم میکنند. برای این دسته از معاملهگران بلند مدت، نقاط ورود دقیق ضروری نیست، چرا که آنها به سیگنالی نیاز دارند که تطابق دیدگاه تکنیکال با چشم انداز فاندامنتال آنها را تایید کند. این همان تاییدی است که تقاطع صعودی آن را فراهم میکند.
در آخر نکتهی آموزشی که بیان آن خالی از لطف نیست به این صورت است که حتی به هنگام استفاده از یک استراتژی بر اساس اندیکاتور، می توان دیدگاه پرایس اکشن را نیز در نظر گرفت. این مقالهی آموزشی این رویکرد را برای تقاطع طلایی نشان میدهد. اما میتوان این رویکرد را در اکثر سیستمهای معاملاتی پیاده کرد.
در نهایت به جای تمرکز کامل بر روی اندیکاتورها یا رد کردن آنها، در تحلیل خود از ادغام کردن آنها با پرایس اکشن بهره ببرید. البته که برای جلوگیری از کامل تکیه کردن بر اندیکاتورها، باید قوانینی اساسی برای سیستم معاملاتی خود تعریف کرد.
اندیکاتور میانگین متحرک و استراتژی های استفاده از آن
میانگین متحرک و استراتژی های استفاده از آن (MA) یک ابزار تجزیه و تحلیل فنی ساده است که دادههای قیمتی را با ایجاد یک قیمت متوسط به روز میکند. این تکنیک در یک دوره زمانی مشخص به مدت 9روز، ۲۰ روز، 50 روزه یا هر دوره زمانی که معامله گر انتخاب میکند، گرفته میشود. روشهای میانگین متحرک و استراتژی های استفاده از آن محبوب هستند و میتوانند متناسب با هر فریم زمانی، برای سرمایه گذاران بلند مدت و کوتاهمدت مناسب، طراحی شوند.
عبارات کلیدی میانگین متحرک
- میانگین متحرک و استراتژی های استفاده از آن (MA) یک شاخص تکنیکی مورد استفاده گسترده است که روند قیمت را با فیلتر کردن نویز از نوسانات قیمت کوتاهمدت تعریف میکند.
- میانگین متحرک میتواند به روشهای مختلف ساخته شود و تعداد مختلفی از روزها را برای فواصل متوسط به کار برد.
- رایجترین کاربرد از میانگین متحرک و استراتژی های استفاده از آن شناسایی جهت روند و تعیین میزان پشتیبانی و مقاومت است.
- درست است که میانگین متحرک به اندازه کافی و به تنهایی مفید هستند، اما آنها پایهای برای دیگر شاخصهای فنی و سایر اندیکاتورها مانند مکدی (MACD) را تشکیل میدهند.
چرا از یک میانگین متحرک استفاده می کنیم
میانگین متحرک به کاهش میزان “نویز” در نمودار قیمت کمک میکند. به نمودار میانگین متحرک نگاه کنید تا ایدهای کلی از این که قیمت در حال حرکت است به دست آورید. اگر زاویهدار و به سمت بالا در حال حرکت است، قیمت در حال افزایش و اگر رو به پایین است، انتظار می رود قیمت به طور کلی به سمت پایین حرکت کند.
یک میانگین متحرک میتواند به عنوان حمایت یا مقاومت عمل کند. در یک uptrend، یک میانگین ۵۰ روزه ممکن است به عنوان یک سطح حمایتی عمل کند، همانطور که در شکل زیر نشانداده شدهاست. در روند نزولی، یک میانگین متحرک میتواند به عنوان مقاومت عمل کند؛ مانند یک سقف، قیمت به سطح میرسد و سپس دوباره شروع به حرکت میکند.
قیمت همیشه به میانگین متحرک احترام نمی گذارد. قیمت ممکن است به طور کمی از آن عبور کند یا قبل از رسیدن به آن متوقف شود.
- به عنوان یک راهکار ساده و کلی، تا زمانی که قیمت بالاتر از میانگین متحرک باشد، روند افزایش مییابد. اگر قیمت پایینتر از میانگین متحرک باشد، روند کاهش مییابد.
انواع میانگین متحرک
یک میانگین متحرک و استراتژی های استفاده از آن میتواند به روشهای مختلف محاسبه شود. یک میانگین متحرک ساده پنجروزه (SMA) پنج روز اخیر روزانه را جمع و سپس آن را به پنج تقسیم میکند تا هر روز یک میانگین جدید ایجاد کند. هر میانگین به مرحله بعدی متصل میشود و خط جریان واحد را ایجاد میکند.
یک نوع متداول دیگر از میانگین متحرک، میانگین متحرک نمایی (EMA) است. این محاسبه پیچیدهتر است، چرا که وزن بیشتری برای جدیدترین قیمتها اعمال میشود. اگر یک SMA ۵۰ روزه و یک EMA در همان نمودار را ترسیم کنید متوجه خواهید شد که EMA با توجه به وزن اضافی ناشی از دادههای قیمت اخیر، به سرعت واکنش نشان میدهد و نسبت به تغییرات قیمت واکنش نشان میدهد.
طول میانگین متحرک
طول معمولی در حال حرکت ۱۰، ۲۰، ۵۰، ۱۰۰ و ۲۰۰ روزه است. این طول میتواند در هر چارچوب زمانی نمودار یک دقیقه، روزانه، هفتگی و غیره بسته به افق زمانی و دید معامله گر اعمال شود.
قاب زمانی و یا طول زمانی که برای یک میانگین متحرک انتخاب میکنید که “دوره برگشت” نامیده میشود، میتواند نقش بزرگی در میزان موثر بودن آن ایفا کند.
یک MA با یک قاب زمانی کوتاه نسبت به دوره زمانی طولانی نسبت به تغییر قیمت بسیار سریعتر واکنش نشان خواهد داد. در شکل زیر، میانگین متحرک ۲۰ روزه بیشتر قیمت واقعی را نسبت به میانگین متحرک ۱۰۰ روزه ردیابی میکند.
هرچه مدت زمان انتخابی برای استفاده از میانگین متحرک کمتر باشد برای مهاملات با زمان کوتاه هر و سیگنال گیری های کوتاه مفید تر و هرچه زمان انتخابی برای میانگین متحرک بازه بزرگتری داشته باشد برای معاملات طولانی تر و با دید بلند تر مفیدتر است.
استراتژیهای معامله با میانگین متحرک
1) یکی از استراتژیهای میانگین متحرک، یک تقاطع قیمت یا همان کراس ها است. کراس میانگین متحرک و نمودار قیمتی زمانی اتفاق می افتد که یک تغییر بالقوه در روند در راه است.
بهترین کراس میانگین متحرک با نمودار قیمتی، کراس میانگین نمایی (EMA) 50 روزه است که میتواند سیگنال خوبی برای معامله باشد.
2) استراتژی دیگر برای استفاده از میانگین متحرک، اعمال دو میانگین متحرک به یک نمودار است: یکی با بازه زمانی بزرگتر و یکی کوتاهتر. این تقاطع یک سیگنال خوب برای معامله است که به عنوان “کراس طلایی” شناخته میشود.
برای دریافت سیگنال از کراس میانگین متحرک بهتر است دو میانگین متحرک نمایی (EMA) 5 و 20 روزه را روی نمودار قیمتی خود اعمال کنید. زمانی که میانگین نمایی 5 روزه ، 20 روزه را به سمت پایین قطع کرد زمان خروج و زمانی که به سمت بالا قطع کرد زمان مناسب ورود به معامله است.
- برای دریافت یک سیگنال قوی تر برای معامله میتوانید به دنبال کراس میانگین متحرک نمایی 5 و 26 و 50 باشید که دارای خطای کمتری می باشد.
پیداکردن این کراس ها کاری وقت گیر و بعضا طاقت فرساست. ما در بورسیکار در دوره های اتی خود به شما استخراج این کراس ها را به صورت کاربردی و ساده آموزش خواهیم داد. لطفا تا اتمام تهیه و ضبط این دوره با ما همراه باشید.
معایب میانگین متحرک و استراتژی های استفاده از آن
میانگین متحرک براساس دادههای تاریخی محاسبه میشوند و هیچ چیز در مورد محاسبه در طبیعت پیشبینی نمیشود. بنابراین، نتایج با استفاده از میانگین متحرک میتواند تصادفی باشد. گاهی به نظر میرسد که بازار به حمایت و مقاومت و سیگنالهای تجاری به دست اماده از میانگین متحرک و استراتژی های استفاده از آن احترام میگذارد، و در زمانهای دیگر، این شاخصها هیچ احترامی را نشان نمیدهد.
میانگین متحرک در شرایط بازار روند دار بسیار خوب است اما در شرایط متلاطم و رنج اینگونه نیست. تنظیم چارچوب زمانی میتواند این مشکل را به طور موقت حل کند، اگرچه در برخی موارد، این مسایل بدون توجه به چارچوب زمانی انتخابشده برای میانگین متحرک، رخ میدهند.
چگونه با استفاده از مووینک اوریج (MA) ترید یا معامله کنیم؟
برای ترید با میانگین متحرک یا مووینگ اوریج، به دو مووینک اوریج (MA) نیاز داریم. یکی با دوره تناوب پایین و دیگری با دوره تناوب بالا می باشد.
چگونه با استفاده از مووینک اوریج (MA) ترید یا معامله کنیم؟
برای ترید با میانگین متحرک یا مووینگ اوریج (MA)، شما به دو مووینک اوریج (MA) نیاز دارید. یکی دوره تناوب پایین و دیگری با دوره تناوب بالا می باشد.
با عبور یا کراس این دو میانگین متحرک ها سیگنال خرید و سیگنال فروش صادر می شود.
شما می توانید از دوره های تناوبی 20 و 50 استفاده کنید. دوره ی تناوب 20 را با رنگ سبز نشان دهید،
و دوره تناوب 50 را با رنگ رقرمز متمایز کنید.
هر زمانی که خط سبز خط قرمز رنگ را قطع کند و خط سبز بالای خط استراتژی Moving average قرمز قرار گرفت و شمع ها بالای خط سبز رنگ قرار گرفتند، سیگنال خرید ارائه شده است و شما می توانید آن ارز دیجیتال را خریداری کنید.
و هر زمانی که خط سبز زیر خط قرمز قرار گرفت و و شمع ها زیر خط سبز قرار گرفتند سیگنال فروش ارائه شده است که شما می توانید ارز دیجیتال خود را بفروشید.
البته این روش در بازارهای رنج ضعیف عمل می کند، اغلب موارد میانگین های متحرک در هم تنیده می شوند. اما در بازارهای روند دار صعودی و نزولی روش مناسبی برای ترید محسوب می شوند.
چگونه با استفاده از 3 مووینک اوریج (MA) معامله کنیم؟
برای اینکه بتوانیم با استفاده از 3 مووینک اوریج (MA) ترید کنیم به 3 خط میانگین متحرک نیاز داریم.
- میانگین متحرک کوتاه مدت
- میانگین متحرک میان مدت
- میانگین متحرک بلند مدت
1. میانگین متحرک کوتاه مدت
میانگین متحرک کوتاه مدت یک از نزدیک ترین خطوط به نمودار قیمتی می باشد. برای اجرای MA) moving average) در tradingview باید روی لینک indicator کلیک کنید و در بخش جستجو ma بنوبسید تا Moving Average را برایتان در لیست کناری خود بیاورد.
فرمول میانگین متحرک به صورت زیر می باشد:
N: قیمت بسته شدن
تناوب: ۱۰ (۱۰ کندل آخر ارز دیجیتال)
شاید برایتان سوال پیش بیاید که بهترین عدد برای تناوب کوتاه مدت چند می باشد؟
پاسخ: میانگین متحرک کوتاه مدت می بایست کمترین قطع شدگی را با نمودار داشته باشد. بنابراین بهترین عددی که می توانیم برای آن در نظر بگیریم اعداد 10 تا 20 می باشد.
این خط کوتاه مدت می تواند هم بعنوان مقاومت و هم به عنوان خط حمایت در تحلیل تکنیکال رفتار کند، اما به چه صورت؟
زمانی که نمودار قیمتی بالای خط باشد همانند خط حمایت عمل می کند و زمانی که نمودار پایین خط باشد مثل خط مقاومت محسوب می شود.
2. میانگین متحرک میان مدت
تمامی مراحل قبل را در این بخش نیز انجام می دهیم با این تفاوت که برای خط میان مدت زمان تناوبی باید بیشتر از 20 باشد. این موضوع را نیز در نظر بگیرید که برای تناوب های بزرگتر دیگر نمی توان از روش ساده یا simple استفاده کرد. در این قسمت از میانگین متحرک exponential یا همان EMA استفاده خواهیم کرد.
باز همان سوال قبلی در این بخش نیز پیش می آید، چه تناوبی برای این قسمت مناسب می باشد؟
پاسخ: بین 35 تا 50 را می توان بهترین عدد تناوبی در نظر گرفت.
برای انجام معامله دقیق تر، خط میان مدت باید کمترین برخورد را با خط کوتاه مدت داشته باشد. در نظر داشته باشید که در این بخش همانند بخش قبلی، خط میان مدت نیز می تواند نقش حمایت و مقاومت را نیز بازی کند.
3. میانگین متحرک بلند مدت
برای مشخص کردن این خط باید 2 مرحله قبلی را طی کنیم، یعنی بعد از یافتن خط کوتاه مدت و میان مدت، تمام مراحل میانگین متحرک exponential برای خط بلند مدت نیز انجام می دهیم.
بهترین عدد تناوب برای خط بلند مدت بین 100 تا 200 می باشد. این خط برای بازه های زمانی بلند مدت (3یا 4 سال) باید حداقل 3 یا 4 مرتبه با نمودار برخورد داشته باشد.
استراتژی معاملاتی با مووینگ اوریج
استراتژی معاملاتی با مووینگ اوریج
سبد خرید شما خالی است.
سبد خرید شما خالی است.
استراتژی معاملاتی جزء اصلی و اساسی کاری یک تریدر حرفه ایست، وقتی در بازار در حال رصد موقیعتهای معاملاتی هستیم باید این موضوع را درک کنیم که شاید هر فرصتی که به نظر ما موقیعت مناسبی برای معامله به ما می دهد یک موقیعت ایده آل نباشد.
یک تریدر با دید باز و طراحی یک استراتژی معاملاتی استراتژی Moving average می تواند با قانونمند کردن موقیعت های مناسب معاملاتی خود در هر معامله ای شرکت نکند و در واقع دست به معاملاتی بزند که صرفا با استراتژی معاملاتی او سازگار هستند، به این صورت او می تواند شانس برنده شدن خود در بازار را افزایش دهد.استراتژی معاملاتی با مووینگ اوریج
اما نکته مهم این است که برای طراحی یک استراتژی موفق معاملاتی فرد به چه ابزارهایی نیاز دارد، باید چه دیدگاهی داشته باشد و چه نکاتی را در طراحی رعایت کند ما در اینجا نکاتی اندک را مطرح خواهیم کرد و در ادامه شما را به دیدن ویدیوی استراتژی معاملاتی بر اساس مووینگ اوریج ها دعوت می کنیم.
اینها نکات بسیار ضروری و مختصری است که می تواند راهنمای طراحی یک استراتژی موفق باشد، در این فایل یک استراتژی بر اساس مووینگ اوریج ها را مشاهده خواهید کرد.
مووینگ ها (Moving average Indicators) جزء اندیکاتورهای پیشرو یا روندی به حساب می آیند و برای تعقیب روند اگر بهترین اندیکاتور نباشند یکی از بهترین ها هستند، محاسبات پیچیده ای ندارند ولی در عین سادگی بسیار کارا هستند.
توسط آنها شما می توانید حرکت قیمت را دنبال کرده و متوجه شوید که آیا قیمت در حال تشکیل رنج است یا روند، در این فایل تنظیمات مختلفی را مشاهده خواهید کرد که کاربرد این اندیکاتور را برای ما دوچندان می کند.
بعد از مشاهده فایل می توانید این استراتژی را با یک مدیریت ریسک و سرمایه تلفیق کنید و در بازارهای مختلف به کار ببرید.
همچنین دوره های رایگان دیگری مانند ” دوره آموزش بیت کوین و رمز ارز های دیجیتال ” و “ تابلو خوانی چیست ؟ ” نیز جهت آموزش بهتر برای شما همراهان در نظر گرفته شده است.
مووینگ اوریج ها در واقع قیمت را آنالیز می کنند و حرکت قیمت را به صورت صاف تر و بدون پارازیت به ما نشان می دهند، زمانی که یک روند صعودی یا نزولی آغاز می شود بارها در بین مسیر اصلاحاتی اتفاق می افتد، این اصلاح ها باعث می شوند خیلی از افراد از موقیعت معاملاتی خود خارج شوند.
مووینگ اوریج ها خاصیتی دارند که به ما کمک می کند کمتر اسیر اصلحات مقطعی شویم و متوجه روند دار بودن مسیر سهم یا دارایی مورد معامله شویم.
یک استراتژی ترید با مووینگ اوریج که به شدت می تواند ما را در بازار یاری کند استفاده از 3 مووینگ اوریج است، با این دید که یک مووینگ تایم بالای ما را نشان دهد، یک مووینگ تایم متوسط را نشانه گذاری کند و یک مووینگ تایم کوتاه و تغییرات آن را تصویر کند.
اینگونه می توانیم در هر شرایط بازار درک کنیم که بازار به کدام سمت در حال هدایت است، متوجه می شویم آیا روند بزرگی آغاز شده یا یک اصلاح در طی روند قبلی است.
در دوره استراتژی چریکی ما برای تعیین حد زیان یا درک تغییرات روندی از مووینگ اورج ها استفاده می کنیم، استفاده از آنها به شدت ما را در بازار هوشمند کرده است، می توانید نتیجه بک تست استراتژی چریکی را در سایت شکار روند از لینک زیر مشاهده کنید.
تا به اینجا با نحوه تفکر بر پایه مووینگ اوریج ها آشنا شدیم، از همین نکات مطرح شده می توان درک کرد که مووینگ ها برای بازارهای روند دار کارایی دارند زیرا می توانند روند را بدون پارازیت به ما نشان دهند، بعضی بازار ها مانند فارکس که روند بلند مدت در آن معنی ندارد در تایم های بسیار پایین دارای روند می باشند.
لذا برای استفاده از مووینگها جهت ترید در بازارهای مانند فارکس باید از تایم فریم های پایین برای ترید استفاده کنید.
اما بازارهایی مانند بازار رمز ارزها یا بورس ( منظور ما تمام بورس های دنیاست نه فقط بورس ایران) به دلیل ماهیت روندی بازار بسیار کاراتری جهت استفاده از استراتژی مووینگ اوریج هاست. تحلیل شاخص امری ضروری و کارآمد است که جهت آشنایی می توانید مقاله ” تحلیل تکنیکال شاخص کل” را مطالعه نمایید .
استراتژی ترید با مووینگ اوریج ها دو تایم فریمی است، یعنی شما 3 مووینگ را با 3 تنظیمات مختلف در 2 تایم فریم زمانی پشت هم استفاده می کنید.
به طور مثال من می خواهم در تایم روزانه دست به ترید بزنم، باید به تایم هفتگی بروم و منتظر گرفتن سیگنال از سیستم باشم.
بعد از دریافت سیگنال به تایم روزانه برمیگردم و منتظر دریافت سیگنال در تایم روزانه می شوم، از آنجا که در تایم هفتگی تاییدیه روند را دریافت کردیم در روزانه به راحتی می توانم در اصلاحات وارد روند شوم.
مسلما می دانید به چه روشی سیگنال از 3 مووینگ اوریج دریافت می کنیم، اما بر حسب وظیفه توضیح خواهم داد.
باید صبر کنیم مووینگ کوتاه مدت بالای متوسط، متوسط بالای بلند مدت قرار گیرد تا سیگنال خرید برای ما صادر شود، برای سیگنال فروش برعکس این عمل می کنیم یعنی کوتاه مدت زیر متوسط و متوسط زیر بلند مدت قرار گیرد تا سیگنال فروش ما صادر شود. همچنین روش هایی مانند فیلتر نویسی نیز وجود دارد که در مطلب ” 15 نکته و بیش از x فیلتر پول هوشمند ” می توانید با آن آشنا شوید.
در فیلم پیوست شده پایین این صفحه مفصلا در مورد روش توضیح داده ام.
یکی از سوالاتی که حتما ذهن شما را درگیر خود کرده تنظیمات مووینگ اوریج است، واضح به شما بگویم در هر سهم، بازار یا محصولی باید مووینگ مناسبی را برای حرکت در طی روند های پیدا کنید.
اما یک تنظیم عمومی برای همه بازارهای مووینگ ساده 100 و 200 است هر چند که به عقیده من باید تنظیمات با بازار هماهنگ شود، باید در گذشته تست کنیم و ببینیم کدام مووینگ عکس العمل بهتری از خود به جا گذاشته است.
در فیلم پایین نمونه از سیگنال گیری و تنظیمات مووینگ اوریج ها را برای شما مطرح کرده ام که به شما برای استراتژی ترید با مووینگ اوریج کمک بسزایی خواهد کرد.
استراتژی مووینگ اوریج ها چیست؟
مووینگ اوریج ها در واقع قیمت را آنالیز می کنند و حرکت قیمت را به صورت صاف تر و بدون پارازیت به ما نشان می دهند، زمانی که یک روند صعودی یا نزولی آغاز می شود بارها در بین مسیر اصلاحاتی اتفاق می افتد، این اصلاح ها باعث می شوند خیلی از افراد از موقیعت معاملاتی خود خارج شوند.
نکات ضروری طراحی یک استراتژی موفق مووینگ اوریج ها چیست؟
ساده بودن استراتژی ، یکنواختی و قانونمندی استراتژی ، مرور گذشته تا به امروز استراتژی بر اساس دیتای گذشته بازار و تست در بازار واقعی حداقل به مدت 1 ماه با مبلغ اندک یا در حساب دمو .
یکی از بهترین اندیکاتورها برای تعقیب روند چیست؟
مووینگ ها (Moving average Indicators) جزء اندیکاتورهای پیشرو یا روندی به حساب می آیند و برای تعقیب روند اگر بهترین اندیکاتور نباشند یکی از بهترین ها هستند.
سلام، ویدیوی آموزشی شما بسیار مفید و به قولی just to the point بود. خواستم تشکر کرده باشم و برایتان آرزوی سلامتی و موفقیت دارم.
سلام
درود به شما امیر عزیز، خوشحالم که تونستیم شما رو راهنمایی کنیم، دیگر مقالات رو هم بخونید اطلاعات مفیدی در اختیارتون قرار میده.
سلام عالی بود شما ذکات علمتون رو میدین عاقبت بخیرباشید.
سلام استاد
ممنون بابت فایل بسیار عآلی تان.اگر امکان دارد توضیح دهید که چرا از مووینگ exponential ویا linear weighted استفاده نمی کنید؟
سلام دوست من، اکسپونشنال کارایی دیگری دارد درباره اونم هم ویدیو درست خواهم کرد
دیدگاه شما