حصار ریسک (Hedge) چیست؟


آشنایی با تکنیک‌ها و فنون کاربردی مدیریت ریسک برای معامله‌گران فعال

پوشش ریسک

پوشش ریسک (امور مالی). پوشش ریسک یا حصار، (به انگلیسی: Hedge) به گونه ای از سرمایه گذاری گفته می شود، که باعث کاهش ریسک سود و زیان پرتفوی سرمایه گذاری می شود. در شرایط عادی، پوشش ریسک می تواند از ابزارهای مالی گوناگونی مانند برگه سهام، پیمان های آتی، قراردادهای سوآپ و اختیار معامله، همچنین گونه های مختلف از ابزارهای مشتقه، قراردادهای آتی و معاملات فرابورس تشکیل شود.
آربیتراژ
تنوع بخشی
اختیار معامله
سرمایه گذاری
ریسک مالی
قرارداد آتی
پیمان آتی
در شرایط حرفه ای، استراتژی پوشش ریسک، شامل یک سرمایه گذاری ثانویه می باشد که قیمت آن، همواره در جهت عکس سرمایه گذاری اولیه حرکت می کند. برای مثال سرمایه گذار می تواند، با تنظیم قرارداد آتی، سهام خود را به قیمتی مشخص در آینده به فروش رساند. در این صورت نوسانات بازار، تاثیری بر قیمت سهام خریداری شده، نخواهد داشت و سرمایه گذار این سهام را در زمان آتی، با قیمتی مشخص، به فروش خواهد رساند. گرچه پوشش ریسک، تنها محدود به فروش در قیمتی مشخص، از طریق قرارداد آتی نیست.
سرمایه گذار همچنان می تواند با ورود به دو بازار، که افت و خیز قیمت ها در بازارهای مورد نظر، اغلب در جهت عکس یکدیگر حرکت می کنند، ریسک سرمایه گذاری خود را کاهش دهد. برای مثال سرمایه گذار می تواند از یک سو با خرید ارز، (برای نمونه؛ دلار آمریکا) در بازار فارکس و از سوی دیگر، خریداری فلزات گران بها، (برای نمونه؛ طلا) ریسک سرمایه گذاری خود را کاهش دهد. (بطور تاریخی، همواره قیمت دلار آمریکا و طلا، در جهت عکس یکدیگر حرکت کرده اند)البته در حال حاضر امکان معامله جفت ارزها در ایران به صورت قانونی وجود ندارد ولی این بازار در ایران فعالان زیادی دارد که در حال معامله می باشند.

مدیریت ریسک برای معامله‌گران فعال؛ آشنایی با تکنیک‌ها و فنون کاربردی

آشنایی با تکنیک‌ها و فنون کاربردی مدیریت ریسک برای معامله‌گران فعال

آشنایی با تکنیک‌ها و فنون کاربردی مدیریت ریسک برای معامله‌گران فعال

مدیریت ریسک یک پیش‌نیاز اساسی و ضروری در معامله‌گری است. اما معمولا بسیاری از افراد به منظور حصار ریسک (Hedge) چیست؟ موفقیت در تجارت فعال آن را نادیده می‌گیرند. به هر طریق، معامله‌گری که سود قابل‌توجهی نصیبش شده است، می‌تواند تمام آن را تنها در یک یا دو معامله‌ی بد بدون در نظر گرفتن استراتژی‌های مدیریت ریسک مناسب از دست بدهد. پس سوال اینجا است که چگونه می‌توان بهترین فنون و تکنیک‌ها را به منظور مدیریت و کنترل ریسک بازار به کار بست؟ در این مقاله از اخبار بورس به این سوال پاسخ خواهیم داد.

فهرست مطالب با دسترسی سریع

فنون مدیریت ریسک

آشنایی با فنون مدیریت ریسک

در ادامه در خصوص برخی از استراتژی‌های ساده‌ای که می‌توان در محافظت از سودهای به دست آمده از آن‌ها استفاده کرد صحبت خواهیم کرد.

معاملات خود را برنامه‌ریزی کنید

Sun Tzu ژنرال معروف ارتش چین زمانی گفته بود: «برنده‌ی هر نبرد پیش از مبارزه مشخص است». این جمله نشان می‌دهد که برنامه‌ریزی و استراتژی – و نه خودِ مبارزات – برنده‌ی جنگ‌ها را مشخص می‌کند. به شکلی مشابه در میان معامله‌گران موفق نیز این نقل قول بسیار رواج دارد: «برای معامله کردن برنامه‌ بریز و برنامه‌ را در قالب معامله پیاده کن». درست مثل جنگ، برنامه‌ریزی از قبل می‌تواند تفاوت‌های میان شکست و موفقیت افراد را در این عرصه عیان کند.

نخستین گام آن است که مطمئن شوید کارگزار مناسبی را برای انجام معاملات خود انتخاب کرده‌اید. برخی از کارگزاران به مشتریانی خدمت‌رسانی می‌کنند که معاملات متعددی ندارند. آن‌ها کمیسیون‌های بالایی طلب می‌کنند و ابزارهای تحلیل مناسبی را در اختیار معامله‌گران فعال قرار نمی‌دهند.

نقاط حد ضرر و حد سود دو روش کلیدی هستند که در آن معامله‌گران می‌توانند برنامه‌ریزی‌های پیش از معامله را پیاده‌سازی کنند. معامله‌گران موفق می‌دانند که در چه قیمتی مایل به خرید و در چه قیمتی مایل به فروش هستند. آن‌ها می‌توانند پس از آن بازده خروجی را با توجه به احتمال دستیابی سهم به اهداف‌شان اندازه‌گیری کنند. اگر بازده تعدیل‌شده به اندازه‌ی کافی بالا باشد، در این صورت معامله را اجرایی می‌کنند.

در سمت مقابل باید نگاهی هم به معامله‌گران ناموفق بیندازیم. این معامله‌گران اغلب در حالی وارد معامله می‌شوند که در خصوص نقاطی که ممکن است در آن سود یا زیان کنند، هیچ برنامه‌ای ندارند. یعنی خبری از مدیریت ریسک در این افراد نیست. آن‌ها درست مثل قماربازانی رفتار می‌کنند که در دوره‌ای بخت با آن‌ها یار است و در دوره‌ای دیگر بدبیاری پشت بدبیاری نصیب‌شان می‌شود. احساسات کنترل امورشان را در دست می‌گیرد و به آن‌ها می‌گوید چه کنند و چه نکنند. معمولا ضرر کردن افراد را تحریک می‌کند که صبر کنند و امیدوار باشند تا پول‌شان برمی‌گردد. سود کردن نیز معامله‌گران را ترغیب می‌کند که دست نگه دارند تا به سودهای بیشتری دست پیدا کنند.

قانون یک درصد را در نظر داشته باشید

بسیاری از معامله‌گران روزانه از قاعده‌ای به نام قانون یک درصد پیروی می‌کنند. این اصل بیان می‌کند که با یک حساب سرانگشتی نباید بیشتر از یک درصد سرمایه‌ یا حساب معاملاتی خود را روی یک سهم یا دارایی واحدی سرمایه‌گذاری کنید. پس وقتی حساب معاملاتی شما برابر است با ۱۰,۰۰۰ دلار، هر یک از سرمایه‌گذاری‌های شما در هر کدام از ابزارهای مالی نباید بیشتر از ۱۰۰ دلار باشد. یعنی همان یک درصد. این استراتژی برای معامله‌گرانی که حساب‌شان از ۱۰۰,۰۰۰ دلار کمتر است رایج است. البته برخی از معامله‌گران اگر توانایی مالی کافی داشته باشند به جای یک درصد ممکن است دو درصد را در نظر بگیرند.

حتی بهترین معامله‌گران نیز باید مدیریت ریسک را در دستور کار قرار دهند تا مبادا به دلیل عدم کنترل دارایی خود تمام یا بخشی از آن‌ را از دست بدهند. با داشتن رویکردهای عینی و استراتژیک به منظور کاهش ضرر و زیان به کمک تعیین حد ضرر، حد سود و قراردادهای آپشن می‌توان در این بازار مالی دوام آورد و ادامه داد.

بسیاری از معامله‌گرانی که ترازهای بالاتری دارند ممکن است درصدهای پایین‌تری را انتخاب کنند. چرا که حصار ریسک (Hedge) چیست؟ با افزایش حجم و میزان حساب‌شان، موقعیت‌های بیشتری برای‌شان فراهم می‌شود. بهترین راه برای کنترل ضرر و زیان این است که در این قاعده درصد را کمتر از عدد دو نگه دارید. چرا که هر قدر این عدد بزرگ‌تر شود، مقدار بیشتری از دارایی موجود در حساب‌های معاملاتی‌ را به خطر خواهد انداخت.

نقاط حد سود و حد ضرر را تنظیم کنید

نقطه‌ی حد ضرر نقطه‌ای است که معامله‌گر در آن قیمت اقدام به فروش سهام یا دارایی خود می‌کند و البته در جریان این فروش با ضرر از معامله خارج می‌شود. این اتفاق در شرایطی حصار ریسک (Hedge) چیست؟ رخ می‌دهد که معامله آن‌طور که معامله‌گر انتظار آن را داشته پیش نرفته است. این نقاط به این منظور طراحی شده‌اند تا از یک ذهنیت رایج جلوگیری کنند؛ همان ذهنیتی که می‌گوید صبر کنید تا ضرر و زیان‌ها جبران شود. حد ضرر هم‌چنین باعث می‌شود پیش از آن‌ که زیان افزایش پیدا کند، از یک موقعیت معاملاتی خارج شویم. به عنوان مثال اگر سهمی سطح حمایت مهم و معتبری را بشکند، معامله‌گران در نخستین فرصت اقدام به فروش دارایی خود می‌کنند تا از ضرر و زیان بیشتر جلوگیری کنند.

اگر بتوانید متمرکز باشید، دقت را چاشنی کار خود کنید و احساسات‌تان را در معاملات دخیل نکنید، می‌توانید معاملات‌تان را به فرایندی هیجان‌انگیز و سودآور تبدیل کنید.

در سمت مقابل حد سود نیز نقطه‌ای است که معامله‌گر در آن دارایی را می‌فروشد ولی این بار با سود از معامله خارج می‌شود. این اتفاق در شرایطی رخ می‌دهد که صعود بیشتر با در نظر گرفتن مخاطرات و ریسک‌های بازار محدود خواهد بود. مثلا فرض کنید سهمی پس از حرکتی صعودی به سمت بالا حرکت کرده است و اکنون به مقاومتی مهم نزدیک می‌شود. در چنین شرایطی ممکن است معامله‌گران بخواهند قبل از ورود به محدوده‌ی رنج، دارایی خود را بفروشند.

بیشتر بخوانید

چطور می‌توان نقاط حد ضرر را به شکلی موثرتر تنظیم کرد؟

معامله‌گران به منظور تعیین نقاط دقیق حد سود و حد ضرر معمولا از تحلیل تکنیکال کمک می‌گیرند. اما تحلیل بنیادی نیز در این میان می‌تواند نقشی اساسی را در زمان‌بندی ایفا کند. به عنوان مثال اگر معامله‌گری سهمی را پیش از رسیدن به نقطه‌ی مطلوب و سودهای موردانتظار و پیش‌بینی‌شده خریداری کرده باشد ممکن است پیش از انتشار اخبار در بازار اقدام به فروش آن کند. این اتفاق در مواقعی رخ می‌دهد که انتظارات از سهم بسیار بالا رفته باشد. در این شرایط صرف نظر از این که آیا سهم به نقطه‌ی حد سود رسیده یا نه ممکن است معامله‌گر فروش را در دستور کار قرار دهد.

استفاده از میانگین‌های متحرک یکی از بهترین و محبوب‌ترین شیوه‌های برای تعیین این نقاط است. چرا که محاسبه‌ی آن‌ها آسان است و بازار به شکلی گسترده آن‌ها را ردیابی می‌کند. اصلی‌ترین و مهم‌ترین میانگین‌های متحرک عبارت‌اند از: ۵، ۹، ۲۰، ۵۰، ۱۰۰ و ۲۰۰روزه. معامله‌گران با اعمال این میانگین‌ها در نمودار سهام، مشخص می‌کنند که آیا قیمت سهام در گذشته به این خطوط واکنش نشان داده است یا خیر. در واقع میانگین متحرک به عنوان سطوح حمایت و مقاومت در نظر گرفته می‌شود. سپس می‌توان نقاط حد سود و ضرر را بر این اساس مشخص کرد.

بیشتر بخوانید

یکی دیگر از روش‌های کاربردی و مطلوب برای تعیین نقاط حد سود و حد ضرر استفاده از خطوط روند حمایت و مقاومت است. این خطوط را می‌توان با اتصال سقف‌ها و کف‌های قبلی که در حجمی قابل توجه و بالاتر از میانگین تشکیل شده‌اند، ترسیم کرد. هم‌چون میانگین‌های متحرک، مسئله‌ی اصلی تعیین نقاطی است که در آن قیمت با حجم معاملاتی بالا به خطوط روند واکنش نشان داده است.

زمانی که این نقاط را تنظیم کردید لازم است که به برخی نکات مهم نیز توجه کنید تا مدیریت ریسک را بهتر انجام دهید:

  • برای سهامی که نوسان‌های بیشتری دارند از میانگین‌های متحرک بلندمدت استفاده کنید. چرا که ممکن است یک نوسان شدید قیمت منجر به اجرای سفارش حد ضررتان شود. استفاده از این میانگین‌ها این احتمال را کاهش می‌دهد.
  • میانگین متحرک را طوری تنظیم کنید که با تارگت یا هدف قیمتی‌تان مطابقت داشته باشد. مثلا تارگت‌های بلندمدت‌تر نیازمند استفاده از میانگین‌های متحرک با دوره‌های طولانی‌تر هستند تا سیگنال‌های تولیدی توسط آن‌ها کمتر شود.
  • حد ضرر نباید کوچک‌تر از ۱.۵ برابر دامنه‌ی نوسان (حرکت از سقف به کف سهم) باشد. چرا که در این صورت ممکن است بدون آن‌که دلیلی وجود داشته باشد حد ضررتان فعال شود.
  • حد ضرر را با در نظر گرفتن نوسانات بازار تنظیم کنید. چنان‌چه قیمت سهم حرکت چندانی ندارد می‌توان نقاط حد ضرر را کاهش داد و فشرده‌تر کرد.
  • برای دوره‌های زمانی اساسی به منظور ورود یا خروج از معامله به سراغ رویدادهای بنیادی نظیر انتشار سود سهام بروید. چرا که این رویدادها می‌توانند نوسانات و عدم قطعیت را افزایش دهند.

محاسبه‌ بازده مورد انتظار

تنظیم نقاط حد سود و حد ضرر هم‌چنین به منظور محاسبه‌ی بازده موردانتظار عنصری ضروری به شمار می‌رود. بر اهمیت این محاسبات نباید بیش از اندازه تاکید و اغراق کرد؛‌ چرا که معامله‌گران را وادار می‌کند تا به معاملات خود فکر کنند و آن‌ها را از دیدی منطقی نگاه کنند. هم‌چنین این کار به آن‌ها شیوه‌ای سیستماتیک را ارائه می‌کند تا معاملات مختلف را با هم مقایسه کنند و تنها پرسودترین آن‌ها را انتخاب کنند. بازده موردانتظار را می‌توان از طریق این فرمول محاسبه کرد:

[(احتمال کسب سود) * (درصد حد سود)] + [(احتمال ضرر و زیان) * (درصد حد ضرر)]

نتیجه‌ی این محاسبه، بازدهی موردانتظار برای معامله‌گران فعال خواهد بود. این افراد این بازده را با سایر فرصت‌های موجود مقایسه می‌کنند تا تشخیص دهند که روی کدام سهم باید سرمایه‌گذاری کنند. احتمال سود یا زیان را می‌توان به کمک شکست‌ها‌ی تاریخی سطوح حمایت و مقاومت محاسبه کرد. هم‌چنین معامله‌گران باتجربه و حرفه‌ای هم می‌توانند احتمال سود یا زیان را به شکلی آگاهانه و هوشیارانه حدس بزنند.

تنوع‌ بخشی و پوشش ریسک (Hedge)

اگر قصد آن را دارید که از معاملات خود بیشترین بهره را ببرید هرگز نباید تمام تخم‌ مرغ‌های خود را در یک سبد قرار دهید. اگر تمام سرمایه‌ی خود را تنها روی یک سهم یا هر نوعی از دارایی سرمایه‌گذاری کنید، در حقیقت با این کار، خود را برای زیانی بزرگ آماده کرده‌اید. پس به خاطر داشته باشید که باید به سرمایه‌گذاری خود تنوع ببخشید. به این صورت که هم در سرمایه‌های بازار و صنعت‌های مختلف و هم در مناطق جغرافیایی گوناگون سرمایه‌گذاری کنید. این کار نه تنها در مدیریت ریسک به کمک شما خواهد آمد بلکه موجب می‌شود فرصت‌های بیشتری نیز در اختیارتان قرار گیرد.

بیشتر بخوانید

هم‌چنین ممکن است در برهه‌ای از زمان با شرایطی مواجه شوید که لازم باشد موقعیت خود را در برابر ریسک‌های بازار پوشش دهید. موقعیتی را در نظر بگیرید که سهام در حال رسیدن به نتیجه‌ی مطلوب هستند. ممکن است بخواهید با گزینه‌های جایگزین موضعی مخالف را اتخاذ کنید و از موقعیت فعلی خود محافظت کنید. پس از کاهش فعالیت‌های معاملاتی و دور شدن ریسک می‌توانید حصاری (Hedge) را که دور دارایی خود کشیده‌اید باز کنید!

بیشتر بخوانید

معاملات آپشن در زمان ریزش بازار

اگر حساب شما برای انجام معاملات آپشن یا همان اختیار خرید و فروش تایید شده است، می‌توانید یک معامله‌ی آپشن نزولی را انجام دهید و از این طریق یکی از تکنیک‌های مدیریت ریسک را پیاده کنید. از این گزینه گاهی با عنوان قراردادهای محافظ نیز یاد می‌شود. از این قراردادها می‌توان به منظور پوششی در برابر ضررهای ناشی از معاملات ناخوشایندی که خوب پیش نمی‌روند استفاده کنید.

اختیارهای معاملاتی این امکان را برای شما فراهم می‌آورد که سهام پایه را با قیمتی که در قبل یا زمان انقضای معامله مشخص می‌شود به فروش بگذارید. البته این مسئله تعهدی را ایجاد نمی‌کند. پس اگر سهمی را از قیمت ۱۰۰۰ تومان داشته باشید و اختیار خریدی شش ماهه به مبلغ ۸۰۰ تومان را به ازای هر یک عدد اختیار خرید ۱۰ تومان خریداری کنید، با این کار از هر گونه کاهش قیمت به زیر ۷۹۰ تومان (۸۰۰ تومان قیمت سهم منهای بهای اختیار خرید به مبلغ هر ورقه ۱۰ تومان) جلوگیری خواهید کرد.

بیشتر بخوانید

جمع‌ بندی

معامله‌گران همیشه باید پیش از آن که قصد انجام معامله را داشته باشند، باید برای نقاط ورود به معامله و حصار ریسک (Hedge) چیست؟ خروج از آن برنامه داشته باشند. این کار مقدمه‌ی مدیریت ریسک است. با استفاده از حد ضرر به عنوان رویکردی موثر معامله‌گر می‌تواند ضرر و زیان‌های خود را به حداقل برساند. هم‌چنین می‌توان به کمک تعیین این نقاط تعداد دفعاتی را که معامله‌گر بی‌دلیل از معاملات خارج می‌شود را نیز کاهش داد. در پایان باز هم یادآوری می‌کنیم پیش از آن‌ که زمان جنگ فرا برسد از قبل برنامه‌ی خود را مشخص کنید تا پیش از ورود به میدان برنده باشید.

سوالات متداول با پاسخ‌های کوتاه

این کار باعث می‌شود از ضرر و زیان‌های بیشتر جلوگیری شود و اصل سرمایه کمتر در معرض ریسک‌ها و مخاطرات بازار قرار گیرد. هم‌چنین با مدیریت ریسک مطلوب می‌توان فرصت‌های معاملاتی بیشتری را نیز به دست آورد.

برنامه‌ریزی پیش از ورود به معامله، تعیین حد سود و حد ضرر، پخش کردن سرمایه در چندین دارایی و صنعت و جغرافیای متنوع (تنوع بخشی به سبد دارایی)، محاسبه‌ی بازده مورد انتظار، انجام معاملات آپشن در زمان ریزش بازار

این کار معمولا با توجه به استراتژی‌ها و ابزارهای تحلیل تکنیکال انجام می‌شود. یکی از مهم‌ترین این راه‌ها، توجه به سطوح حمایت و مقاومت است. در صورتی که شکستی در این سطوح صورت گیرد می‌توان حد سود و ضرر را با توجه به این شکست مشخص کرد.

هجینگ

یکی از مهمترین و مفیدترین عملیات های فارکس، محافظت از مازاد است. در دست های مناسب، بیمه معاملاتی به شما این امکان را می دهد که از ضرر و زیان زیاد جلوگیری کنید و به شما می آموزند که فاکتورهای مؤثر در معامله و نتیجه آن ها را محاسبه کنید. بیایید در مورد جزئیات بیشتر هجینگ صحبت کنیم.

تعریف

هجینگ (بیمه) - با استفاده از سود دریافت شده از تجارت دیگر، خطر از دست دادن سود در یک تجارت را کاهش می دهد.

معمولاً خطر از دست دادن سود با تأثیر عوامل بازار بر پویایی قیمت همراه است. به عنوان مثال، با نوسان شدید در دوره یا تغییر در جهت روند.
در اصل نیاز به ایجاد تعادل بین آینده و شرایط با تعهدات در بازار مالی است.

مثلا:
یک یا چند موقعیت خرید باز می شود که هدف از آن جبران خسارت های احتمالی از موقعیت فروش یا برعکس است. توجه به این نکته در اینجا حائز اهمیت است که ابزارهای مالی مورد استفاده برای این کار باید یکدست بوده و یا همبستگی بالایی با یکدیگر داشته باشند.

اهداف و استراتژی ها

به عنوان یک قاعده، هدف اصلی از هر عملیات فارکس، سودآوری است. اما در این مورد درست نیست. سود حصار ثانویه است. هدف اصلی کاهش تلفات احتمالی است.
با این حال، این تنها هدف هجینگ نیست. بقیه اهداف و همچنین محبوب ترین استراتژی های هجینگ را در نظر بگیرید.

اهداف هجینگ:

  1. کاهش خطر از بین رفتن مازاد.
  2. بالا بردن سود به صورت یکنواخت.
  3. دریافت درآمد برای یک یا چند موقعیت.


استراتژی های هدجینگ:

  1. افتتاح دو موقعیت در جهت های مختلف با حجم یکسان.
  2. افتتاح دو موقعیت در یک جهت، با حجمی متفاوت.


هنگام استفاده از استراتژی ها، باید به عوامل زیر توجه کنید:

جهت حرکت جفت ارزی. اگر یک جفت ارزی سودآور نباشد، پس برای کاهش ریسک لازم است یک جفت ارزی پیدا کنید که، حرکت آن مطابق با جفت اول است - در حرکت کاملا مخالف است.

سرعت حرکت جفت ارزی. هنگام افتتاح معامله، شما باید جفت ارزی را انتخاب کنید که حرکت آن سریعتر باشد. بنابراین، احتمال پوشش خسارت و سودآوری افزایش می یابد.

هزینه هر نقطه جفت ارزی اصلی باید ارزش پیپ بالاتری داشته باشد.

در جفت ارزی ضعیف کاملاً واضح است که شما باید برای جبران ضرر جفت ارزی قوی را جایگزین کنید.

حجم برابر معاملات. افتتاح تجارت دوم با حجم زیاد بسیار خطرناک است. به جای سود، خطر زیادی برای افزایش ضرر وجود دارد. بهتر است تجارت با همان حجم تجارت اول باز شود.

محاسبه مبادله مهم است که احتمال انتقال موقعیت بعد از پایان روز معاملات را در نظر بگیرید.

انواع هجینگ

انواع مختلفی از هجینگ وجود دارد:

  • استاتیک - قبل از بستن معامله، یک موقعیت بیمه جدید را باز کنید.
  • پویایی - موقعیت معاملاتی به طور مرتب تغییر می کند، به همراه قیمت. به طور معمول برای کل حجم سرمایه گذاری استفاده می شود.
  • در صورت افزایش خطر از دست دادن سود، کل مبلغ معاملات برداشت می شود.
  • جزئی - فقط بخشی از کل مبلغ تراکنش محافظت می شود. معمولاً در صورت کم بودن خطر تغییر قیمت منفی استفاده می شود.
  • خالص - معامله از یک ابزار مالی مبتنی بر دارایی اساسی، که با آن معامله انجام می شود.
  • متقابل - معامله از یک ابزار مالی استفاده می کند که با دارایی زیربنایی (یا مشتق آن) ارتباط دارد. جهت معامله یا می تواند با جهت معامله با دارایی زیر مجموعه همگام باشد، یا در جهت مخالف پیش رود.
  • یک طرفه - تمام سود (یا ضرر) فقط به یک معامله می رود. در عین حال، نمی توان در ابتدا پیش بینی کرد که کدام جهت خواهد بود، همه اینها به روند و نتیجه خود معامله بستگی دارد.
  • دو جانبه - این نوع هزینه های فرعی شامل تقسیم سود (یا ضرر) بین هر دو طرف معامله است.
  • گزینشی - نوع بسیار انعطاف پذیری از سرمایه داری، که در آن هیچ مکاتبات سخت و محکمی بین زمان و حجم معاملات دارایی های زیر مجموعه ای یا آتی وجود ندارد. به عنوان مثال اگر یک معامله یک دوره زمانی قابل توجهی را پشت سر بگذارد، برای این کل دوره لازم است از خطرات محافظت کنید، زیرا بازار مالی پویا است و دائماً در حال تغییر می باشد.

تفاوت بین هجینگ و بیمه

در اصل، طرف فروش در برابر کاهش قیمت احتمالی بیمه شده است، در حالی که طرف خرید در برابر افزایش آن بیمه شده است. با این حال، بین بیمه معمولی و هدجینگ تفاوت هایی وجود دارد.
در هدجینگ، هر دو طرف جبران خصارت می كنند، به عنوان مثال، یك طرف خطر افزایش قیمت را در نظر می گسرد، و طرف دیگر - كاهش را. در نتیجه اگر قیمت تغییر کند، یکی از طرفین از ضرر جلوگیری می کند و طرف دیگر بخشی از سود را دریافت می کند. این بخش از سود نوعی حق بیمه مربوط به هجینگ است. هنگامی که یک "رویداد بیمه شده" اتفاق می افتد، هر دو طرف هیچ چیزی از دست نمی دهند، اما اگر این اتفاق نیفتد چیزی به دست نمی آورند.
به عنوان مثال، اگر از یک پرچین برای خرید دارایی زیرمجموعه ای برای مبلغ مشخص استفاده می شد، صرف نظر از افزایش قیمت آن دارایی یا کاهش آن، سودی را به دنبال نداشت. بیمه تحت شرایط مشابه باعث می شود که این بخش از سود بالقوه حفظ شود. از میان برداشتن خطرات یک حق بیمه خاص است که قبلاً در زمان انعقاد قرارداد با شرکت بیمه پرداخت می شود.
به عنوان مثال، اگر بیمه در طول معامله برای خرید دارایی زیر مجموعه ای خبه کار گرفته شده باشد، پس از آن که قیمت دارایی بالا می رود، قیمت قبلاً توافق شده و مبلغ بیمه شده خرج می شود. وقتی قیمت پایین می آید، دارایی برای قیمت فعلی (یعنی کمتر از قیمت اولیه) به علاوه مبلغ بیمه شده خریداری می شود.

ابزارهای هجینگ

موارد زیر به عنوان ابزارهای مالی در زمینه هدجینگ از استفاده می شود:

آتی فیوچرز (تسویه حساب و موقت)
اپشنال (آمریکایی و اروپایی)

  • ابزارهای فرابورس:

سواپ دار (ارز، کالا، سهام، بهره)
فوروارد (مرحله بندی شده، محاسبه شده)


راز استفاده صحیح از هدجینگ در درک و پیش بینی ضررهای احتمالی نهفته است. مهم است که هم پویایی حصار ریسک (Hedge) چیست؟ قیمت ها و هم جهت روند را درک کنیم و بتوانیم به زمان آن ها را مدیریت کنیم. یادآوری این نکته حائز اهمیت است که اگر خطرات درک شده اندک باشند، در هنگام انجام هدجینگ، ممکن است هزینه ها از مزایای آن فراتر رود.

  • مارژین معاملات قفل شده

اگر برای شما راحت‌تر است از طریق شبکه‌های اجتماعی اطلاعات تحلیل ما را دنبال کنید، به اکانت‌های ما در شبکه‌های اجتماعی مشترک شوید!

دو نشانه‌ی صعودی برای بیت‌ کوین!

دو نشانه‌ی صعودی برای بیت‌ کوین!

این هفته قیمت بیت کوین رشد ۷ درصدی داشت و در مرز ۱۱۰۰۰ دلاری تثبیت شد. در زمان نگارش این خبر، قیمت بیت کوین در حدود یازده هزار و سیصد دلار آمریکاست.

آیا این افزایش قیمت و برگشتن، واقعی است؟

در واقع، نمی‌توان صد در صد در مورد این افزایش قیمت و واقعی بودن آن مطمئن بود. زیرا، هیچ اصولی برای قضاوت افزایش و کاهش ارزش بیت کوین در این حد وجود ندارد…

با وجود این، چند نشانه‌ی گاوی یا صعودی در نمودار قیمتی بیت کوین مشاهده شده که چندان هم خالی از ارزش نیستند!

اول اینکه بیت کوین رفته رفته رنگ «طلای جدید» به خود گرفته، و در میان شک و شبهاتی که وال استریت را در برگرفته، خودنمایی می‌کند… آن زمان، طلا نیز چنین شرایطی داشت!

اما ماجرای طلا و وال استریت، برای گذشته است. آن موقع، طلا در برابر تردیدها یک حصار یا پوشش ریسک (hedge) بود، و سرمایه گذاران در زمان آشفتگی سیاسی و اقتصادی به آن رو می‌آوردند.

دو نشانه‌ی صعودی برای بیت‌ کوین!

حالا، بیت کوین جای طلا را می‌گیرد… و این مساله از عملکرد بیت کوین و طلا در طول زمان پیداست.

برای نمونه، هفته گذشته در پی نگرانی هایی که پیرامون مسیر نرخ سود و تجارت جهانی وجود داشت، طلا و سهام نوسانات (منفی) زیادی داشت اما در بیت کوین شاهد یک رشد قیمت بودیم.

در اوایل هفته جاری، بیت کوین حدود ۱۴ درصد و طی ۳۰ روز گذشته نزدیک ۲۳ درصد افزایش قیمت داشته است. در این حین، قیمت طلای صندوق اسپایدر SPDR در حدود ۳ درصد کاهش داشته است. همچنین، قیمت طلای صندوق اسپایدر با شاخص S&P ۵۰۰ طی پنج روز ۴ درصد و طی ۳۰ روز حدود ۵ درصد کاهش داشته است.

لیست قیمت‌ها در هفته‌ی گذشته:

دو نشانه‌ی صعودی برای بیت‌ کوین!

سال گذشته بیت کوین الگوی مشابهی از خود نشان داد.

قیمت بیت کوین علی رغم وجود چالش حقوق ناوبری در دریای جنوبی چین و اینکه رهبر کره شمالی شلیک موشک بر فراز ژاپن را مورد هدف خود قرار می‌داد، افزایش پیدا کرد.

Forex Hedging یا Stop Loss که در Exness بهتر است

Forex Hedging یا Stop Loss که در Exness بهتر است

یافتن یک جفت ارز جذاب برای تجارت چندان دشوار نیست پس از گذراندن یک ساعت یا دو ساعت برای تجزیه و تحلیل فنی و اساسی خود ، اما چگونه می توانید از حساب کاربری خود در برابر خرابی های غیر منتظره و سریع که هر از گاهی اتفاق می افتد محافظت کنید؟
یافتن یک جفت ارز جذاب برای تجارت چندان دشوار نیست پس از گذراندن یک ساعت یا دو ساعت برای تجزیه و تحلیل فنی و اساسی خود ، اما چگونه می توانید از حساب معاملات خود در برابر آن تصادفات غیر منتظره و سریع که هر از گاهی اتفاق می افتد محافظت کنید؟

اگر از Stop Loss استفاده کرده اید ، احتمال اینکه یک حصار ریسک (Hedge) چیست؟ تظاهرات یا دو نفر از دست داده باشید وجود دارد. در نتیجه ، ممکن است در نتیجه احتمالاً دستاوردهای چشمگیری را از دست داده باشید. در ادامه بخوانید تا دریابید که آیا گزینه جایگزینی برای جلوگیری از دست دادن وجود دارد که اطمینان حاصل کند بسته شدن زودهنگام سفارشات شما وجود ندارد ، و این امکان را برای شما فراهم می کند که از راهپیمایی بزرگ بعدی استفاده کامل کنید. اما اول ، بیایید ببینیم که در واقع Stop Loss چگونه کار می کند.

چگونه Stop Loss کار می کند

اگر معامله ارزی ناپایدار هستید ، تنظیم ضرر متوقف شده فقط کاری هوشمندانه به نظر می رسد. از این گذشته ، بازار فارکس هرگز نمی خوابد ، و هرچند که از سکوی معاملاتی خود دور باشید ، می تواند اتفاق بیفتد. Stop Loss یک سفارش معلق است که با رسیدن به شرایط بازار یا مطابقت با سطح تعیین شده شما ، به طور خودکار فعال می شود ، اما این نوع سفارش نقطه ضعفی دارد که بسیاری از معامله گران جدید راه سخت را کشف می کنند.

بیایید از چند شماره ساده برای توضیح مشکل استفاده کنیم.

اگر قیمت به 111.280 سقوط کند ، Stop Loss شما از از دست دادن پول بیشتر محافظت می کند زیرا باعث بسته شدن خودکار سفارش شما می شود. اما اگر قیمت تا 111.300 یا بالاتر بازگردد ، چه اتفاقی می افتد؟ ناامیدی بزرگ! آیا تاکنون برای بررسی سفارش خود به سکوی معاملاتی خود مراجعه کرده اید ، دیدید که قیمت رو به افزایش است ، اما بعد فهمیدید که سفارش شما قبلاً با یک سنبله کوتاه نزولی بسته شده است؟ چنین جابجایی قیمت ها غالباً ناامید کننده و شکایت می کنند ، به خصوص با جفت های بی ثبات یا در حین انتشار اقتصادی. خوشبختانه ، جایگزینی برای جلوگیری از دست دادن وجود دارد .

چگونه حصار حل مشکل است

به جای توقف ضرر ، یک دستور محافظت در انتظار را در نظر بگیرید . Hedging همچنین از خسارات عظیم محافظت می کند ، اما سفارش شما را نمی بندد. بیایید از همان دستور USDJPY استفاده کنیم تا ببینیم چگونه یک سفارش حصار در انتظار انجام می شود.

اگر قیمت به 111.280 دلار سقوط کند ، ترتیب حصار فعال می شود. از این مرحله ، سفارش فروش هجینگ هر گونه ضرر را به سفارش اصلی خرید جبران می کند . مهم نیست که چقدر قیمت پایین می رود حساب شما رنج نخواهد برد. و اگر یک تظاهرات در گوشه و کنار باشد ، سفارش خرید شما هنوز فعال است.

چه موقع برای جلوگیری از دستور محافظت

اگر قیمت پایین می رود، پرش به عقب، و در نهایت حرکت به یک تجمع، و سپس خود را خرید سفارش سود خواهد کرد که شما در نظر گرفته شده، اما مصون سازی خود را فروش سفارش از دست دادن حال حاضر، و غذا خوردن دور در خود خرید سود سفارش. چه کاری می توانی انجام بدهی؟

در نظر بگیرید تنظیم یک توقف ضرر برای پوشش ریسک خود را فروش سفارش در نقطه ورود از اصل خرید سفارش. به این ترتیب ، هنگامی که راهپیمایی شروع می شود ، سفارش حصار فروش بسته می شود و شما از تمام مزایای این تجمع لذت خواهید برد. از سفارش فروش پرچین خود مقدار ضرر کمی می گیرید ، اما حداقل سفارش خرید شما فعال و آماده برای به دست آوردن پاداش تجمع است. ممکن است برخی بگویند یک تجارت عادلانه که شایسته هیاهو است.

کلام به خردمندان

برای درک بهتر این استراتژی با حساب نمایشی Exness بازی کنید. فقط بعد از آشنایی با مکانیک های پرچین ، باید سعی کنید آن را به صورت واقعی انجام دهید. با وجود چنین محافظتی ، می توانید از اهرم های بالاتر استفاده کنید ، حتی اگر بی ثباتی بازار گسترده باشد.

استفاده از پرچین به جای Stop Loss یک راه حل ضد گلوله نیست. اگر در مثالی که در بالا استفاده کردیم ، قیمت سقوط می کند و بعد از آن همچنان سقوط می کند ، شما نمی توانید سود کنید ، و در پایان می توانید هر دو سفارش را با ضرر اندکی ببندید. استفاده از چنین ابزارهای معاملاتی می تواند تفاوت زیادی در عملکرد معاملات شما ایجاد کند. چیزهای کوچک تفاوت بزرگی ایجاد می کنند و اغلب مبتدیان را از حرفه ای ها جدا می کنند.

ببینید که چگونه حراست در بازارهای زنده کار می کند



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.