دایورجنس؛ یا واگرایی از تشخیص تا ترید
یکی از حرفه ای ترین و مطمئن ترین روش های ترید با تحلیل تکنیکال استفاده از واگرایی یا همان دایورجنس می باشد. البته اگر بخواهیم بازدهی این روش بالاتر برود بهتر است، بامفاهیم پرایس اکشن نیز آشنا باشیم، همچنین دید فراکتالی را نیز کاملا درک کنیم. استفاده از روش های تکنیکال با اینکه در وهله اول بسیار مشکل به نظر می رسد، اما اگر درک صحیح از کاری که انجام میدهید داشته باشید، و تمرین زیاد انجام دهید بسیار ساده و سود ده می باشد. در این مقاله با ما همراه شوید تا با نحوه خرید و فروش و یا بهتر است بگوییم ترید کردن را با روش استفاده از واگرایی آشنا شوید.
تشخیص واگرایی یا همان دایورجنس با استفاده از چندین اندیکاتور صورت میگیرد. البته مفهوم همه آنها یکی است و روش تشخیص آنها نیز کاملا شبیه به هم می باشد، شخص کافیست که یکی از روش ها را کامل یاد بگیرد و به آن تسلط یابد. استفاده از دایورجنس خود به تنهایی می تواند به عنوان یک ستاپ معاملاتی محسوب شود.
- مفهوم واگرایی یا همان دایورجنس
- روش تشخیص واگرایی
- انواع دایورجنس (واگرایی) و مفهوم Regular divergence & Hidden divergence
- خرید و فروش بر حسب دایورجنس
- دید فراکتالی در تشخیص دایورجنس
مفهوم واگرایی یا همان دایورجنس
برای تشخیص واگرایی ابتدا باید مفهوم دایورجنس را درک کنیم، سپس برای تشخیص آن به دنبال اندیکاتور های باشیم که این واگرایی ها را نشان دهد. دایورجنس یعنی دو شخصیتی، به بیان ساده تر یعنی اینکه وقتی هر چیزی، بر عکس آن چه که نشان میدهد باشد. اگر بخواهیم واگرایی یا همان دایورجنس را در بازار های مالی مانند ارزهای دیجیتال و یا فارکس تعریف کنیم، اینگونه مطرح می شود که هنگام واگرایی؛ قیمت با اینکه تمایل به افت قیمت دارد اما بصورت موقتی قیمت بالاتر رود و یا برعکس اگر قصد بالا رفتن قیمت دارد قیمت افت کند.
احتمالا منظور من را کامل درک نکردید اما اگر ادامه مطلب را بخوانید کاملا متوجه خواهید شد. فرض کنید در یک سهم شخصی خبر مهمی که باعث بالاتر رفتن قیمت خواهد شد را، قبل از همه دریافت کرده است. حال بنظر شما این شخص برای اینکه از این خبر بخواهد بیشترین سود را دریافت کند چه می کند؟ می تواند با یک فروش غیر معمول نمودار را به سمت پایین هدایت کند، تا افراد زیادی فکر کنند که قیمت تمایل به کاهش دارد معنی واگرایی صعودی پنهان؟ و اقدام به فروش کنند. اما در حقیقت او می داند که قیمت افزایش خواهد یافت پس بهترین فرصت برای خرید او ایجاد می شود.
در این حالت اگر شما فقط به قیمت توجه داشته باشید، به هیچ وجه متوجه نخواهید شد که می خواهد این اتفاق بیافتد. چرا که قیمت آن چیزی را که به ظاهر اتفاق می افتد را نمایش می دهد. ما باید دنبال چیزی باشیم که ناگفته ها را نشان دهد، مانند حجم و تعداد معاملات برای رسیدن به یک قیمت، برای مثال نشان دهد که چه میزان معامله برای رسیدن به یک قیمت صورت گرفته است . همچنین آنرا نیز با سابقه معاملات قبلی نیز مقایسه کند. مثلا نشان دهد که چقدر توان مالی برای رسیدن به قیمت x صرف شده است. و قبلا نیز آیا همان توان نیز برای رسیدن به آن قیمت صرف شده بود یا نه؟
مسلما وقتی تعداد کمی دست به دستکاری قیمت می زنند توان مالی کمی را جهت بالا و پایین کردن قیمت بکار می گیرند. اما اگر قیمت بصورت واقعی بالا و پایین شود توان مالی بیشتری مورد نیاز است. پس با تشخیص آن شما هم می توانید همانند شخص آگاه، از این موقعیت سود بگیرید.
روش تشخیص واگرایی
حال که با مفهوم واگرایی آشنا شدیم می توانیم اندیکاتور هایی را که دایورجنس را برای ما نمایش دهند را معرفی کنیم. بطور کلی اگر بروکر ها حجم معاملات را بطور واقعی نشان دهند بهترین اندیکاتور volume می باشد، اما این اندیکاتور به دلیل نمایش اشتباه حجم معاملات زیاد مفید نیست. اندیکاتور هایی که بصورت عمومی مورد استفاده قرار می گیرند تا دایورجنس را تشخیص دهند RSI ,MACD ,Stochastic میباشد. البته این سه اندیکاتور تنها اندیکاتور هایی نیستند که می تواند به شما در تشخیص واگرایی کمک کنند، اما جز پر استفاده ترین و بهترین ها می باشند.
انواع دایورجنس (واگرایی) و مفهوم Regular divergence & Hidden divergence
دو نوع دایورجنس وجود دارد که عبارتند از واگرایی رگولار Regular divergence که به اختصار واگرایی گفته می شود و دیگری واگرایی مخفی Hidden divergence می باشد. تشخیص هر دو بسیار شبیه به هم می باشد که کاربران باید با تمرین زیاد این دو را با هم اشتباه نگیرند چرا که مفهوم این دو کاملا متضاد هم است.
واگرایی رگولار یا همان رگولار دایورجنس: در یک روند نزولی کف های معتبر باید به ترتیب پایینتر از کف قبلی باید باشد، اما اگر به کفی رسیدیم که کف متناظر آن در مکدی یا هر کدام از اندیکاتور ها دیگر از کف قبلی خود بالاتر باشد، یعنی واگرایی. همچنین در یک روند صعودی سقف های معتبر باید به ترتیب بالاتر از سقف قبلی باید باشد اما مانند شکل زیر اگر به سقفی رسیدیم که سقف متناظر آن در مکدی یا هر کدام از اندیکاتور ها از سقف قبلی خود پایینتر باشد یعنی واگرایی.
مفهود و پیغام Regular divergence یعنی اینکه قیمت می خواهد در خلاف روند خود حرکت کند.
واگرایی مخفی یا همان هیدن دایورجنس: در یک روند نزولی سقف های معتبر باید به ترتیب پایینتر از سقف قبلی باید باشد، اما اگر به سقفی رسیدیم که سقف متناظر آن در مکدی یا هر کدام از اندیکاتور ها از سقف قبلی خود بالاتر باشد، یعنی واگرایی مخفی. همچنین در یک روند صعودی کف های معتبر باید به ترتیب بالاتر از کف قبلی باشد اما مانند شکل زیر اگر به کفی رسیدیم که کف متناظر آن در مکدی یا هر کدام از اندیکاتور ها از کف قبلی خود پایینتر باشد یعنی واگرایی مخفی.
مفهوم و پیغام Hayden Divergence یعنی اینکه قیمت می خواهد به روند خود ادامه دهد.
خرید و فروش بر حسب دایورجنس
نوبت به این رسیده است که لحظه ورود و خروج به معامله را با استفاده ازDivergence مطرح کنیم. بطور کلی اگر ابتدا باید روند را تشخیص دهید و سپس بر حسب نوع واگرایی تصمیم به خرید و یا فروش کنید.
- در روند صعودی : اگر واگرایی رگولار اتفاق افتاد یعنی فروش و اگر واگرایی منفی رخ داد یعنی خرید
- در روند نزولی : اگر واگرایی رگولار اتفاق افتاد یعنی خرید و اگر واگرایی منفی رخ داد یعنی فروش
البته باز هم مطرح می کنم که حتما دایورجنس عمل خواهد کرد ولی میزان آن را باید برحسب تحلیل پرایس اکشنی تشخیص داد. و برحسب میزان حرکت احتمالی حجم خرید خود را تنظیم نمایید.
دید فراکتالی در تشخیص دایورجنس
بسیاری از دوستان و بخصوص دانشجویان دوره های مختلف عنوان می کنند که چرا برخی مواقع بدون اینکه دایورجنسی رخ دهد جهت حرکت قیمت تغییر می کند ؟ باید در جواب این دوستان عرض کنم که احتمالا شما در تایمی قرار گرفته اید که این واگرایی را نمی بینید اگر تایم مناسب را انتخاب کنید حتما واگرایی را پیدا خواهید کرد. بطور کلی اگر می خواهید از این روش برای ترید استفاده کنید بهتر است با مفهوم فراکتال و دید فراکتالی (پرایس اکشن فراکتالی) بیشتر آشنا شوید.
سخن پایانی
استفاده از این روش بسیار سود ده بوده و کافیست که با تمرین کافی به این مبحث تسلط پیدا کنید. ما در دوره آموزش مکدی حرفه ای و پیشرفته، ترید با استفاده از پرایس اکشن و واگرایی ها را ارائه کردیم. بطور کلی وقتی که یک فعال بازار مالی به دایورجنس تسلط پیدا کند و بتواند دایورجنس های دیده شده در نمودار قیمتی را تحلیل کند، می تواند یک تحلیل جامع از روند حرکتی قیمت در آینده را با احتمال بسیار بالا ارائه دهد.
واگرایی
یکی از اصلی ترین شاخص های تجزیه و تحلیل فنی در فارکس واگرایی است. توانایی کار با این شاخص یک ضرورت مهم در تجارت در بازار مالی است.
تعریف
واگرایی - سیگنال اختلاف بین قیمت قیمت و شاخص فنی است.
اصل واگرایی
همانطور که می دانید، در معاملات بورس ارز مهم است که نه تنها پویایی قیمتها را به طور کلی پیش بینی کنید بلکه مهمتر از آن، پایان روند و شروع روند جدید است. در چنین لحظاتی تصمیم زیادی گرفته می شود. معامله گر با مشاهده نوسان سازها در نمودارها، استراتژی معاملاتی خود را می سازد و تلاش می کند تا درآمد کسب کند.
اما این اتفاق نیز می افتد که به عنوان مثال، قیمت افزایش می یابد، در حالی که نوسان سازها برعکس، کاهش می یابند و این نشان می دهد که اقدامات خریداران یا فروشندگان کمتر شده اند. یعنی احتمال برگشت معکوس قیمت وجود دارد. به چنین لحظاتی "واگرایی" یا "واگرایی" واضح گفته می شود.
محبوب ترین نمودارهای مشاهده واگرایی با استفاده از نوسانگرها MACD ، RSI ، RVI ، Stochastic و Momentum هستند. در اصل، واگرایی واکنشی است به روحیه بی ثبات افراد درگیر در تجارت. اما مواقعی وجود دارد که بی تحرکی نیز پس از تغییرات شدید در بازار باعث واگرایی می شود. در کلاسیک ترین شکل، واگرایی لحظه ای است که قیمت اوج های خود را به روز می کند، و برعکس نوسان سازها ، سطح های پایین را به روز می کنند. واگرایی به خودی خود پدیده ای است که خیلی اوقات اتفاق نمی افتد ، اما برای داوطلبانی که دارای مهارت کافی هستند، سود زیادی خواهد داشت. از این گذشته ، معامله گر با توجه به واگرایی، که در اصل منشاء یک روند جدید است که ممکن است نوید سود خوبی در آینده دهد معامله می نماید. برای سهولت در استفاده از انواع مختلف واگرایی، شاخص های ویژه واگرایی ایجاد شده اند که به طور فعال معنی واگرایی صعودی پنهان؟ برای درآمد مورد استفاده قرار می گیرند.
انواع واگرایی
انواع مختلفی از واگرایی وجود دارد که می توان آنها را تشخیص داد که هر کدام بسته به موقعیت قیمت، دارای چندین متغیر هستند، با زیر کلاس هایی که در حال حاضر به قدرت سیگنال ها بستگی دارد. همه آنها را در نظر بگیرید.
• واگرایی کلاسیک (صریح)
مهمترین و ساده ترین شکل واگرایی. معکوس قیمت آینده و آغاز روند جدید را نشان می دهد. این دو متغیر:
- • واگرایی خرس - اوج جدید قیمت بالاتر از اوج قبلی است و نوسان ساز پایین تر از حداکثر قبلی خود است. سیگنال این تغییر را می توان برای باز کردن یک موقعیت فروش استفاده کرد.
- • واگرایی گاوی - اوج قیمت جدید پایین تر از حداکثر قبلی است ، برعکس ، این شاخص در حداکثر است. این سیگنال به عنوان یک توصیه برای باز کردن یک موقعیت خرید است.
• واگرایی پنهان
واگرایی حقیقی، نقطه مقابل واگرایی صریح در رابطه با پویایی قیمت و شاخص است. او بیشتر در مورد ادامه روند صحبت می کند تا وارونگی آن. بیشتر اوقات، واگرایی پنهان در داخل روند است. همچنین دو نوع اصلی دارد:
- • واگرایی پنهان - قیمت حداکثر پایین را به روز می کند، برعکس، نوسان ساز ، در حال افزایش است. این وضعیت دلیل خوبی برای افتتاح موقعیت فروش است.
- • واگرایی پنهان صعودی - قیمت همچنان در حال افزایش است ، در حالی که شاخص ها در حال افت هستند. وقت آن است که موقعیت خرید را باز کنید.
• واگرایی گسترده
نادرترین شکل واگرایی، هنگامی که شاخص ها به دور از یکدیگر می رسند (حداکثر یا حداقل) ، همزمان با قله های قیمت تقریباً در همان سطح قرار دارند، یعنی قیمت بسیار کم بالا می رود. در نمودار ، این در ظاهر به اصطلاح "اثر کوه دوگانه" (حداکثر) یا "اثر پایین دوتایی" (حداقل) بیان شده است. مانند سایر انواع واگرایی، واگرایی گسترده نیز تغییرات اصلی خود را دارد:
- • واگرایی گسترده نزولی - قیمت در حال کاهش است ، زمان فروش دارایی.
- • واگرایی گسترده صعودی - قیمت بالا می رود ، لحظه ای است که زمان شروع خرید است.
همچنین ، سیگنال های واگرایی معمولاً براساس قدرت طبقه بندی می شوند. به عنوان یک قاعده، آنها به سه کلاس A ، B و C تقسیم می شوند.
- • کلاس A - قوی ترین و بارزترین سیگنال ها ، به راحتی در نمودار قابل مشاهده هستند.
- • کلاس B - سیگنال های ضعیف تر ، برای تجزیه و تحلیل دقیق آنها به کمک شاخص های اضافی نیاز است.
- • کلاس C - ضعیف ترین و بی پرده ترین سیگنال ها، بسیار ناعادلانه است و بنابراین اغلب مورد توجه بسیاری از معامله گران قرار می گیرد. همچنین اعتقاد بر این است که اغلب سیگنال های کلاس C نوعی "پژواک" از وقایع است که قبلاً در بازار رخ داده است.
واگرایی ابزاری بسیار مناسب است ، اما نیاز به توجه و تجربه خاصی از معامله گر دارد. از این گذشته ، به دور از همیشه تغییرات در نمودارها قابل توجه است. اغلب اتفاق می افتد که یک اختلاف، که در ابتدا ناچیز به نظر می رسد ، در آینده اهمیت پیدا می کند ، و به شدت بر پویایی قیمت و همچنین منفعتی که یک تاجر در آینده دریافت می کند تأثیر می گذارد. واگرایی می تواند یک یا سریال باشد - هنگامی که چندین اختلاف در جابجایی قیمت ها و شاخص ها به طور همزمان در نمودار ظاهر می شوند. در این حالت ، باید به آخرین واگرایی در این سری توجه کرد.
اگر برای شما راحتتر است از طریق شبکههای اجتماعی اطلاعات تحلیل ما را دنبال کنید، به اکانتهای ما در شبکههای اجتماعی مشترک شوید!
اموزش فارکس به سبک نوین مورتین
اموزش وپشتیبانی در مهارت تجارت الکترونیک مخصوصا فارکس
راه درست استفاده از واگرایی (( دایورجنس ))
واگرایی و هم گرایی: چه معنایی در فارکس دارند، چه تفاوتی باهم دارند و چطور می توان از آن ها هنگام معاملات استفاده کرد.
امروز ما یکی از ملاک های مرتبط با قیمت را که تریدر های بسیاری با آن درامد زایی می کنند را بررسی خواهیم کرد. واگرایی و هم گرای یعنی چه؟ چگونه می توان واگرایی را تشخیص داد؟ کدام اندیکاتور ها برای شناسایی واگرایی مناسب می باشند و کدام یک در این مورد کاربردی نمی باشند. آیا استراتژی مکملی برای شناسایی واگرایی ها وجود دارد؟ آیا یک فرد می تواند همیشه به سیگنال هایی که از واگرایی می گیرد اطمینان کند؟ در این مقاله به تمام این سوالات پاسخ داده خواهد شد.
واگرایی و هم گرایی در فارکس
منظور از همگرایی در فارکس تطابق یا شباهت نمودارهای قیمت با اندیکاتور های تحلیل تکنیکال می باشد. برای مثال هنگامی که یک روند نزولی در نمودار قیمت و در اندیکاتور تکنیکال مشاهده شد، و پیک ها نیز در حال کاهش معنی واگرایی صعودی پنهان؟ معنی واگرایی صعودی پنهان؟ بود یعنی هر دو در یک جهت حرکت کنند، می توان گفت که یک همگرایی تشکیل شده است. همانند مثال زیر:
همانطور که در شکل بالا هم مشاهده می شود، در این مورد ،از اسیلاتور AO یا همان "Awesome Oscillator" برای شناسایی همگرایی استفاده شده است. البته می توانید از اسیلاتور MACD نیز استفاده کنید. اما این اسیلاتور در پلتفرم معاملاتی چندان جذابیتی ندارد، چرا که در کل این اوسیلاتور برای این کار ساخته نشده است. بنا به دلایلی، توسعه دهندگان نسخه جدید MACD، روی ترکیب دو میانگین متحرک تمرکز کرده اند و قرار است از این طریق سیگنالهایی برای ورود به بازار بدهند. من واقعا نمی فهمم در صورتی که میانگین های متحرک (EMA) دقیق تری وجود دارند چه لزومی برای انجام این کار بوده است. با این حال، این موضوع اصلی بحث ما نمی باشد. بیایید برگردیم به بحث همگرایی. بنابراین، خطوط آبی در نمودار بازتاب شیب روند های فعلی می باشد. اگر به شیب خطوط نمودار قیمت و اندیکاتور در یک زمان نگاه کنید متوجه خواهید شد که هر دو در یک جهت در حال حرکت هستند. به عبارت دیگر، مقادیر بر هم منطبق هستند، که این نکته نشانگر اصل همگرایی می باشد. همگرایی دارای خواص عملی نبوده و سیگنالی برای ورود به بازار ارائه نمی دهد. این پدیده فقط نشان دمی دهد که روند فعلی به اندازه قابل قبولی قوی بوده و در مرحله توسعه می باشد همچنین به احتمال زیاد روند فعلی ادامه دار خواهد شد.
واگرایی زمانی اتفاق می افتد که قیمت در نمودار و اندیکاتور مخلاف هم باشند. به عبارتی دیگر زمانی واگرایی اتفاق می افتد که نمودار قیمت صعودی بوده و اندیکاتور های تکنیکال نزولی باشد، یا به عبارت دیگر مسیر (اسلوپ) ها در این دو شاخص متفاوت می باشند، مانند شکل زیر:
دوباره، در اینجا از AO برای شناسایی واگرایی استفاده می کنیم. در شکل بالا به طور مشابه واگرایی نیز مانند همگرایی نشان داده شده است. فقط در اینجا ما متوجه شدیم که دامنه های خطوط آبی در نمودار قیمت و در اندیکاتور به صورت مخالف هم حرکت می کنند. به عبارتی دیگر، از هم دور شدن این خطوط معنی اصلی کلمه ی واگرایی می باشد. واگرایی کاربرد های عملی بسیاری دارد. اصلی ترین کاربرد آن این است که واگرایی معمولا زمانی رخ می دهد که روند در حال ضعیف تر شدن می باشد و هر لحظه ممکن است معکوس شود. می توان گفت، واگرایی معنی واگرایی صعودی پنهان؟ یکی از اصلی ترین سیگنال های تغییر روند است.
تصورات و توصیه های اشتباه در تعیین واگرایی
قبل از نوشتن این مقاله، طبق معمول من تصمیم گرفتم اطلاعات بیشتری درباره این موضوع در پایگاه های آموزشی فارکس پیدا کنم. من واژه “ مثال های واگرایی” را سرچ کردم و با مثال هایی آشنا شدم که ارزش بررسی کردن هم نداشتن چرا که بیشتر آن ها از یک دیگر کپی شده بودند و بخشی از آن ها هم کلا مثال های غلطی از واگرایی بودند. و قسمت نارحت کننده ماجرا آنجا بود که این کمپانی های آموزشی مثال های غلط را از یکدیگر کپی هم کرده بودند!
تصمیم گرفتم در این مورد زمان بیشتری را صرف تحقیق کنم و یک لیست کوچک از اشتباهاتی که تریدر ها و نویسندگان مقالات آموزشی در مورد تشخیص واگرایی دارند را تهیه کنم:
- من متوجه شدم بسیاری از وب سایتها و نویسندگان، واگرایی را اشتباه تشخیص می دهند. دلایل این اشتباهات: اگر جهت اندیکاتور صعودی باشد، آنها فکر می کنند خط ترسیم شده تحت قله های اندیکاتور در بیشینه حالت ممکن قرار دارد بنابراین آن ها پیک ها را با یک خط به هم وصل می کنند. به همین ترتیب در مورد روند صعودی نیز، زمانی که پیک های اندیکاتور در بالای خط 0 باشد، کف های قیمتی نمودار را به هم وصل می کنند. به عبارتی دیگر، آنها باور دارند اگر اندیکاتور کاهشی بودن را نشان دهد، باید کف ها را به معنی واگرایی صعودی پنهان؟ هم وصل کنند و اگر صعودی بودن را نشان دهد سقف ها را به هم دیگر وصل می کنند. مثال چنین تشخیصی در شکل فوق نشان داده شده است (1). اما این تشخیص کاملا غلط می باشد. در زمانی که روند نزولی می باشد، اگر میله های اندیکاتور زیر خط 0 باشد، ما خطوط را با کف ها در نمودار قیمتی رسم می کنیم. اگر میله های اندیکاتور بالا خط 0 اندیکاتور باشد، زمانی که روند صعودی می باشد، سقف ها را در نمودار قیمت به هم دیگر وصل می کنیم.
- دومین خطا معمول، زمانی رخ داده بود که تریدر ها واگرایی را با اتصال پیک های مجاور اندیکاتور تشخیص داده بودند اما خط 0 اندیکاتور را چک نکرده بودند که آیا زمان تشکیل این پیک ها، میله های اندیکاتور از خط 0 عبور کرده اند یا خیر. در داخل تصویر چنین شرایطی با شماره ی (2) نمایش داده شده است. در آنجا کف ها و سقف های اندیکاتور به شکل صحیحی به هم متصل شده اند اما مهم ترین شرط رعایت نشده است. در واقع ایراد کار این است که، در زمان شکل گیری پیک های قیمتی، روند با تغییر مواجه شده بود، که عبور میله ها از خط 0 اندیکاتور، نشان گر این مساله می باشد. در این شرایط پیک های مجاور که به هم متصل شده اند نشانگر یک روند واحد نمی باشند. پیک ها هر کدام از روند های مختلفی می باشند که نمی توان آن ها را به هم دیگر متصل کرد. برای شناسایی واگرایی، فقط می توان نکات نشان دهنده یک روند را با هم مقایسه کرد.
- خطای دیگر زمانی رخ می دهد که فکر کنید، اگر در اندیکاتور شیب صعودی وجود داشته باشد و در نمودار قیمت شیب نزولی وجود داشته باشد، این همگرایی است. نمی توانید فقط به دلیل این که دامنه خطوط در یک نقطه معین همگرا می شوند، نتیجه بگیرید که الگوی مشاهده شده یک همگرایی است. و اگر شیب خطوط رسم شده در اندیکاتور، نزولی باشد، و در نمودار قیمت، صعودی باشد - پس این واگرایی است، زیرا خطوط واگرا می شوند و اختلاف ایجاد می شود. در شکل بالا، چنین نمونه ای نیز نشان داده شده است (3). احتمالاً تا الان متوجه شده اید که این یک نظریه کاملاً غلط است و با تعاریف دقیقی از این پدیده ها مغایرت دارد.
- همچنین یک عقیده رایج در بین تریدرها وجود دارد که معنی واگرایی صعودی پنهان؟ سیگنال های واگرایی را می توان با استفاده از اسیلاتور هایی نظیر RSI نیز دریافت کرد. این نظریه کاملا اشتباه می باشد. شما می توانید از طریق این اسیلاتور اختلاف های موجود را ببینید. زیرا این شاخص بر اساس یک اصل کاملا متفاوت به وجود آمده است و یک میانگین متحرک نمی تواند نشان دهنده واگرایی باشد. اگر اثبات واگرایی با میانگین متحرک امکان پذیر بود. هر تغییر در جهت حرکت نمودار قیمت، نشان گر یک واگرایی بود که طبعا این تغیرات نشان گر تغییر روند نمی باشد.
چگونه از واگرایی ها سیگنال بگیریم
بعد از بررسی اشتباه های رایج بیایید راه های اصلی شناسایی واگرایی را بررسی کنیم و ببنیم چطور می توان با استفاده از واگرایی، سیگنال هایی برای ورود یا خروج دریافت کرد.
ما اصول اساسی دریافت سیگنال را در مراحل مختلف بررسی خواهیم کرد:
- اول از همه، شما باید در حال حاظر جهت حرکت روند را در نمودار تعیین کنید. در هر دو مورد، روند صعودی است.
- سپس، شما باید کف ها و سقف ها را در روند اصلی تشخیص دهید. ما بیشتر به سقف ها علاقه مندیم چرا که روند در نمودار قیمت صعودی می باشد.
- سپس برای تعیین واگرایی باید 2 سقف را شناسایی کرده و آن ها را با خطوطی به هم دیگر وصل کنیم.
- در مرحله بعدی یک اندیکاتور به نمودار قیمت اضافه می کنیم، که می توانیم آن را از بین AO یا MACD انتخاب کنیم. من شخصا AO را ترجیح می دهم.
- سپس بلند ترین نقاط در بین میله های اندیکاتور را انتخاب کرده و به هم وصل می کنیم و این کار را در نمودار قیمت هم تکرار می کنیم قبل از انجام این کار زمان بندی نقاط را به گونه ای هماهنگ می کنیم که با هم دیگر تطابق داشته باشند.
- با توجه به این که در هر دو مورد اختلاف (واگرایی) وجود دارد، می توانیم متوجه شویم که روند در حال تغییر می باشد که این نکته می تواند در روند معاملات کاربردی باشد.
- حال ما باید نقاط ورود به بازار را تشخیص دهیم. نقطه ی ورود به سیگنال های واگرایی: پس از تشخیص واگرایی منتظر می مانیم تا در داخل اندیکاتور یک میله ی قرمز تشکیل شده و هه زمان با این میله باید یک کندل کاهشی نیز در نمودار قیمت مشاهده کنیم، که این کندل نقطه ی ورود ما می باشد (Sell zone)
- نقطه خروج اولین کندل استیک در نمودار قیمتی می باشد، که مطابق با میله اول نمودار اندیکاتور می باشد و بالای میله قبلی بسته شده است وبرخلاف قبلی (قرمز)، دارای رنگ متفاوتی می باشد (سبز) (profit zone)
- در یک استراتژی پایه، ما از حد ضرر استفاده می کنیم و آن را کمی بالاتر از سقف قیمتی که توسط واگرایی تشخیص داده ایم تعیین می کنیم.( stop zone)
ویژگی های دریافت سیگنال واگرایی از اسیلاتور
ما این خصوصیات را از طریق مثال اندیکاتور AO در نظر خواهیم گرفت :
- اندیکاتور AO دارای دو رنگ می باشد که به واضح بودن آن کمک می کند. میله های سبز نشان دهنده افزایش قیمت بوده و میله های قرمز حاکی از کاهش قیمت می باشند.
- شرایطی وجود دارد که پس از دریافت سیگنال واگرایی، میله های اندیکاتور قله های دیگری را تشکیل می دهند و قیمت سقف و کف های دیگری تشکیل می دهد. این پدیده انباشت واگرایی (یا تجمع واگرایی) نام دارد. در این مورد بعدا صحبت خواهیم کرد.
- هرچه واگرایی یا شیب خطوط بیشتر باشد، سیگنال قوی تر خواهد بود و در نتیجه این سیگنال قوی تر خواهد بود.
انباشت واگرایی.
تقریبا هر کسی که با واگرایی سر و کار داشته است با این پدیده مواجه شده است اما هرکسی نمی داند که در این شرایط چه کاری باید انجام دهد.
زمانی که با اندیکاتور هایی مانند AO و MACD کار می کنید، شاید متوجه شده باشید که بعد از سیگنال واگرایی، اندیکاتور به درستی کار نمی کند بلکه برعکس یک کف و سقف را تشکیل می دهد در حالی که از خط 0 عبور نمی کند. و ما دو پیک را مشاهده نمی کنیم بلکه سه پیک یا بیشتر وجود دارد. شاید در ابتدا به ذهنمان برسد که این یک خطا بوده و گزینه ای دیگر برای تعیین حد ضرر یا بستن معامله نمی بینیم.
اما اگر بیشتر به شرایط شکل گیری بازار توجه کنیم، خواهیم دید که سیگنال کنسل نمی شود ولی به زمان (تایم فریم) و شرایط دیگری در بازار منتقل می شوند. به عبارت دیگر سیگنال ها با هم جمع (انباشت) می شوند. چرا این اتفاق می افتاد؟ جواب ساده است، زیرا ما در تشخیص واگرایی ها، فقط از قسمتی از روند کلی بازار استفاده می کنیم و گاهی اوقات واگرایی های ما با واگرایی های تایم های بالاتر برخورد می کنند. به عبارت دیگر سیگنال اولیه این معنی را می رساند که روند محلی در محدوده جهانی در حال تغییر است. بنابراین این روند محلی یک حرکت اصلاحی نامیده می شود. پس اندیکاتور نشان می دهد که وجود واگرایی در زمان شروع حرکت اصلاحی و بعد تمام شدن اصلاح و زمانی که روند اصلی در جریان می باشد، اندیکاتور متوجه اشتباه خود شده و بدون تغییر روند کلی شروع به دنبال کردن قیمت می کند (بالاتر از خط 0 نمی رود). زمانی که این روند تمام می شود، اندیکاتور سیگنال واگرایی مجدد می دهد که در داخل سیگنال قبلی جای گرفته است. و هم اکنون این سیگنال یک سیگنال تنها می باشد. این ممکن است تا تغییر روند کلی ادامه پیدا کند. آنطور که من در یاد دارم قوی ترین نوعی سیگنالی که تا به امروز با آن مواجه بودم سیگنای بود که به طور متوالی بین پنج پیک شکل گرفت. اما چنین سیگنالهایی بسیار نادر هستند. در بازار مدرن، مدت هاست که هیچ سیگنالی وجود ندارد که بیش از سه پیک در تایم فریم میان مدت و بیشتر به وجو آمده باشد. در فواصل کوتاه، می توانید 5 یا 6 مورد از این گونه سیگنال ها را بیابید اما چنین سیگنال هایی نمی توانند قابل اطمینان باشند.
بنابراین بیایید ببینیم چگونه می توان از این نکته برای اهداف خود و سود گرفتن استفاده کرد:
طبق قوانینی که در بالا توضیح داده شد، پس از دریافت سیگنال تغییر روند، واگرایی را تعیین می کنیم (منطقه فروش 1). سیگنال با استفاده از قیمت ها کار می کند، اما این به چه معنی می باشد؟ بعد از تشکیل شدن تعداد زیادی از میله های قرمز، میله های سبز تشکیل می شوند اما هیچ جابجایی در اطراف خط 0 در اندیکاتور نشان داده نمی شود. در نمودار قیمت، سقف دیگری (یعنی سقف سوم) به صورت موازی شکل می گیرد. حالا یک واگرایی بین سقف دوم و سوم و همچنین بین سقف اول و سوم شکل میگیرد. پس ما با واگرایی های زیادی رو به رو هستیم و یکی پس از دیگری ظاهر می شوند. البته شما در اینجا باید پوزیشن اولیه خود را حفظ کرده و سفارش های را با در نظر گرفتن حد ضرر ببندید در غیر این صورت کل سرمایه شما ارزش خود را از دست خواهد داد. موثرترین روش برای استفاده از این خاصیت، ادغام آن با روش topping up می باشد که در این مورد در مقاله ای دیگر به صورت مفصل بحث خواهیم کرد. بنابراین باز کردن سفارش جدید روی یک سیگنال جدید منطقی به نظر می رسد. در این حالت ما سیگنال فروش دوم را دریافت می کنیم (منطقه فروش 2). در نتیجه دو سفارش فروش جدید باز خواهد شد. در اینجا ما فقط به تعیین سطح سود نیاز خواهیم داشت (سطح سود کلی). خوشبختانه ما می دانیم که این کار باید چگونه انجام شود فقط باید به اندازه کافی صبر داشته باشیم. علاوه بر این، اگر عبور از خط 0 طولانی شود، ما سیگنالی مبنی بر بستن سفارش ها دریافت می کنیم. همه معاملات در یک منطقه بسته هستند و ما با هر دو روش سود خواهیم داشت.
جمع بندی :
در شکل بالا، من به طور واضح نشان دادم که واگرایی و هم گرایی می توانند جواب های متفاوتی را برای چگونگی تشخیص صحیح روند داشته باشند.
بسیاری از تریدر ها استراتژی مختلف و مستقل از همی را بر اساس نتایج سیگنال های واگرایی از اندیکاتور های AO و MACD اعمال می کنند در بالا در مورد چگونگی باز کردن معاملات با استفاده از این استراتژی توضیح دادیم.
این فرایند می تواند کاملا قابل اعتماد باشد، اما باید به یاد داشته باشیم که اگر سیگنال در زمانی دریافت شود که در تایم فریم بالاتری قرار دارد، سیگنال قابل اعتماد تری خواهد بود. طبق تجربه شخصی من با این استراتژی، موثرترین بازه زمانی بازه H1 خواهد بود.
به نظر من حتی اگر از این روش به عنوان یک استراتژی معاملاتی استفاده نکنید، باز هم میتوان از آن به عنوان نشانه برای تغییر روند استفاده کرد.
نحوه تشخیص بازگشت روند با اندیکاتور ROC
در بازار داراییهای پرنوسان، معاملهگری موفق است که بتواند با شناسایی جهت حرکت روند، خیلی سریع به نوسانات واکنش نشان دهد. بسیاری از معاملهگران برای این منظور درصد تغییرات قیمت نسبت به دوره قبل را اندازه میگیرند که اساس کار اندیکاتور نرخ تغییر یا ROC است. این شاخص روند نما از ابزارهای فوقالعاده کاربردی معاملهگران برای شناسایی روند کلی، اشباع خرید و فروش و همچنین واگراییها شمره میشود.
بازار واقعی پویاست و شما باید بتوانید خود را با این تغییر همیشگی سازگار کنید. پیشنهاد میکنیم تا آخر این راهنما همراه ما باشید تا با اندیکاتور نرخ تغییر (ROC) و نحوه استفاده از آن در معاملات آشنا شویم.
فهرست عناوین مقاله:
اندیکاتور نرخ تغییر یا ROC چیست؟
اندیکاتور نرخ تغییر (Rate of Change Indicator) همانطور که از نامش پیداست یک نوسانگر تکنیکال است که درصد تغییر قیمت بین دوره ها را محاسبه میکند. برای این کار قیمت فعلی را میگیرد و آن را با قیمت x روز قبل مقایسه میکند. سپس مقدار محاسبهشده در قالب یک نوسانگر روی نمودار رسم میشود که بالا و پایین خط صفر نوسان میکند.
زمانی که تکانه افزایش مییابد، نوسانگر از منطقه منفی به بالای خط صفر حرکت میکند و زمانی که تکانه کاهش مییابد، نوسانگر از منطقه مثبت به زیر خط صفر حرکت میکند.
اندیکاتور نرخ تغییر چطور محاسبه میشود؟
مرحله اصلی در محاسبه ROC انتخاب مقدار “x” یا همان تعداد روزهای دوره است. گفتیم که ROC رابطه بین قیمتهای بستهشدن را در دو دوره پیگیری میکند. در محاسبات استاندارد، این دوره ۱۲ روزه است. در نمودار روزانه، قیمت بسته شدن ۱۲ روز قبل در نظر گرفته شده و از قیمت پایانی فعلی کم میشود. تفاوت این دو عدد به صورت نمودار ROC رسم میشود. مقادیر این خط نوسانگر میتواند مثبت یا منفی باشد. همچنین خط مرکزی بهعنوان محور صفر ترسیم میشود.
ROC = ((قیمت بستهشدن x دوره قبل) – (قیمت بستهشدن x دوره قبل – قیمت بسته شدن)) * ۱۰۰
کاربرد اندیکاتور نرخ تغییر یا ROC چیست؟
نرخ تغییر یک اندیکاتور مومنتوم است؛ یعنی اطلاعات خوبی شتاب تغییر قیمت در اختیار معاملهگر میگذارد. تحلیلگران تکنیکال میتوانند با استفاده از این اندیکاتور روند فعلی بازار را شناسایی کرده و نقطه ورود مناسب به بازار را پیدا کنند. همچنین میتوان از آن برای اندازهگیری واگراییهای حرکت و قیمت و تشخیص شرایط اشباع خرید و فروش استفاده کرد.
اندیکاتور نرخ تغییر چطور کار میکند؟
در این بخش با اصول و قواعد کار کردن این اندیکاتور به زبان ساده آشنا میشویم.
عملکرد اندیکاتور نرخ تغییر یک قاعده کلی دارد و آن اینکه حرکت صعودی نوسانگر نرخ تغییر حاکی از افزایش شدید قیمت و سقوط آن نشانگر کاهش شدید قیمت است. تا زمانی که نرخ تغییر مثبت باقی بماند، قیمتها افزایش مییابند و بازار در جهت صعودی حرکت میکند. اما زمانی که نرخ تغییر منفی شود، به این معنی است که قیمت دارایی کاهش مییابد و باید خود را برای ریزش بازار آماده کنید.
هرچقدر این افزایش قیمت با سرعت بیشتری رخ دهد، خط ROC در قلمرو گستردهتر میشود و به محض آنکه خط نوسانگر وارد محدودی منفی میشود، یک روند نزولی پرشتاب آغاز میشود.
قوانین معاملهگری با اندیکاتور نرخ تغییر
مهمترین قوانین معاملهگری با اندیکاتور نرخ تغییر یا ROC عبارتاند از:
- اگر اندیکاتور ROC بالای خط صفر باشد و به افزایش ادامه دهد، نه تنها روند صعودی بر بازار حاکم است، بلکه نرخ رشد نیز در حال شتاب است.
- اگر اندیکاتور نرخ تغییر از خط صفر عبور کند، اما کاهش یابد، نشاندهنده کندشدن روند صعودی است.
- اگر اندیکاتور نرخ تغییر بالای خط صفر باشد و دوباره شروع به افزایش کند و از حداکثر قبلی عبور کند، نشان میدهد که روند فعلی شدیدا به سرعت وابسته است.
- اگر نرخ تغییر زیر خط صفر باشد اما شروع به افزایش کند، نشاندهنده معنی واگرایی صعودی پنهان؟ کندشدن روند کاهش قیمت است.
- اگر نرخ تغییر زیر خط صفر باشد و شروع به کاهش بیشتر کند، به این معنی قیمت دارایی با سرعت بیشتری سقوط میکند.
نحوه استفاده از اندیکاتور نرخ تغییر برای بازگشت روند
کاربرد مهم اندیکاتور ROC شناسایی رفتارهای احتمالی در بازار است. اگرچه منطقی نیست یک استراتژی معاملاتی را فقط و فقط بر اساس ROC بچینیم، با این حال استفاده از اندیکاتور اطلاعات مفیدی برای تصمیمگیری بهتر در اختیار ما میگذارد.
عبور خط اندیکاتور نرخ تغییر از خط صفر (Zero Line Crossover)
همانطور که اشاره کردیم، یکی از مهمترین کاربردهای نرخ تغییر شناسایی بازگشت یا ادامه روند است. عبور نوسانگر ROC از خط صفر از بازگشت روند خبر میدهد. دقت کنید که این نوسانگر معمولا در حوالی خط صفر، جایی که جهت قیمت هنوز مشخص نیست، گرفتار ویپسا (اره شلاقی؛ حرکت در یک جهت و بعد تغییر ناگهانی و حرکت به سمت مخالف) میشود. به همین ترتیب یک تغییر بزرگ مثبت یا منفی در حرکت نوسانگر حاکی از قدرت روند و ادامه آن خواهد بود.
شناسایی اشباع خرید و فروش با اندیکاتور نرخ تغییر یا ROC
یکی دیگر از اطلاعات خوبی که ROC در اختیار ما میگذارد، شناسایی روندهای خستهکننده است. این اندیکاتور هم درست مثل استوکاستیک و RSI موقعیتهای اشباع خرید و فروش را بهخوبی تشخیص میدهد. با این ایده که بهتر است به جای تعیین قیمتهای ثابت برای اشباع خرید و فروش، نوسانات و افتهای فعلی را با بالا و پایینهای قبلی مقایسه کنیم. اندیکاتور نرخ تغییر این عمل را به بهترین شکل ممکن برای ما انجام میدهد.
تشخیص واگرایی با اندیکاتور ROC
آخرین کاربرد اندیکاتور ROC تشخیص واگرایی است. با دو قاعده زیر میتوان واگراییهای صعودی و نزولی را به راحتی تشخیص داد:
- اگر در نمودار قیمت سقف جدیدی میبینید که توسط خط نوسانگر تایید نشده و در قسمت اوسیلاتور سقف پایینتری دیده میشود، واگرایی نزولی اتفاق افتاده که از پایان روند صعودی خبر میدهد.
- اگر در نمودار قیمت کف جدیدی میبینید که توسط خط نوسانگر تایید نشده و در قسمت اوسیلاتور کف بالاتری دیده میشود، واگرایی صعودی اتفاق افتاده که و از پایان روند نزولی خبر میدهد.
دو نکته مهم:
- اگر خط نوسانگر نرخ تغییر سقف بالاتری ثبت کند، اما این افزایش قیمت در نمودار خود دارایی دیده نشود، واگرایی صعودی پنهان اتفاق افتاده که سیگنالی برای ادامه روند صعودی است.
- اگر خط نوسانگر نرخ تغییر کف پایینتری ثبت کند، اما این کاهش قیمت در نمودار خود دارایی دیده نشود، واگرایی نزولی پنهان اتفاق افتاده که سیگنالی برای ادامه روند نزولی است.
برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانید مقاله بررسی جامع الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال را مطالعه نمائید.
اندیکاتور ROC چه محدودیتهایی دارد؟
یکی از مشکلات بالقوه اندیکاتور نرخ تغییر یا ROC این است که این شاخص به حرکات قیمت در آینده وزن بیشتری میدهد؛ اما قیمتهای اخیر هموزن قیمتهای گذشته محاسبه میشوند.
یکی دیگر از ایرادات این شاخص این است که خیلی سریع میچرخد و تغییر جهت میدهد؛ بهخصوص اطراف خط صفر بیشتر شاهد این اتفاق هستیم. این انحرافات گاهی با سیگنالهای اشتباه همراه هستند. به همین خاطر توصیه میشود معاملهگران در صورت مشاهده سیگنالهای بازگشت روند، با سایر ابزارهای معاملاتی این اتفاق را تایید کرده و بعد اقدام به معامله کنند.
استفاده از ROC همراه با سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال
گفتیم که ROC گاهی زودتر یا دیرتر از موقعی که باید، سیگنال میدهد. یکی از بهترین کارهایی که معاملهگر میتواند برای مقابله با این مسئله انجام دهد، استفاده از اندیکاتورهای دیگر مثل Stochastic و Moving Average برای تایید یا رد سیگنالهای ROC است.
اندیکاتور ROC در کنار Stochastic
ترکیب این دو اطلاعات موثقی درباره زمان تغییر روند به معاملهگر میدهد. وقتی الگوی واگرایی در اندیکاتور ROC مشاهده میشود، معاملهگر میتواند با مشاهده شکست خط صفر توسط Stochastic در مناطق اشباع خرید و اشباع فروش، نقاط خروج بهینه را انتخاب کنند. برای مثال اگر نمودار خط صفر را به سمت بالا بشکند، معاملهگر احتمالا تصمیم میگیرد وارد قلمرو اشباع خرید شود.
اندیکاتور ROC در کنار میانگین متحرک (MA)
گاهی اوقات عبور ROC از خط صفر با سیگنالهای مبهمی همراه است که از بازگشت روند خبر میدهند؛ اما ممکن است صحیح نباشند. برای همین معاملهگران ROC را با اندیکاتوری مثل میانگین متحرک ترکیب میکنند. برای مثال زمانی که ROC تازه از خط صفر عبور کرده و روند نزولی را نشان میدهد، اگر نمودار میانگین متحرک سریعتر، روند حرکت نزولی کند را بشکند، سیگنال ROC تایید میشود.
کلام آخر
اکنون که با اندیکاتور نرخ تغییر یا ROC آشنا شدیم، میدانیم این شاخص تغییرات قیمت را با توجه به دوره زمانی اندازهگیری میکند. بهطور خلاصه جهت صعودی ROC بهمعنای حرکت شدید قیمت در یک روند صعودی قبلی و روند نزولی ROC نشانگر کاهش قیمت است. به یاد داشته باشید که حتی اگر این اعداد مثبت کمتر از اعداد قبلی باشند، مقدار ROC مثبت همچنان از روند افزایشی قیمت خبر میدهد. اما یک نکته بسیار مهم!
اندیکاتور ROC مثل همه اندیکاتورهای تکنیکال باید در کنار سایر ابزارهای تحلیلی استفاده شود. چراکه محدودیتهای خاص خود را دارد و گاهیاوقات منجر به سیگنالهای نادرست میشود.
امیدواریم این مقاله به تمام پرسشهای شما عزیزان درباره اندیکاتور نرخ تغییر پاسخ داده باشد. اگر شما هم اطلاعات بیشتری در این زمینه دارید، در بخش دیدگاهها با ما و همراهان ما در میان بگذارید.
اندیکاتور تحلیل بازار کریپتو : معرفی 5 اندیکاتور برتر
زمانی که نمودارهای کندل نمیتوانند اطلاعات کافی در مورد تغییرات آینده قیمت ارائه دهند، اندیکاتورها برای کمک به ما وجود دارند. بسیاری از مبتدیان مسیر تریدینگ خود را با آزمودن اندیکاتورها و تعیین اینکه کدامیک به بهترین وجه با استراتژی آنها مطابقت دارد، شروع میکنند. اما چگونه میتوان از بین صدها گزینه موجود، شاخصی را انتخاب کرد و کدامیک برای تجارت ارز دیجیتال منطقی است؟ در این مقاله، 5 اندیکاتور تحلیل بازار کریپتو را به شما معرفی میکنیم و یک نمای کلی از نحوه عملکرد و نحوه استفاده از آنها به شما ارائه میدهیم.
- 1) اندیکاتور چیست؟
- 2) انواع شاخص های معاملاتی
- 3) 5 اندیکاتور تحلیل بازار کریپتو
- 4) نحوه استفاده از اندیکاتورها
- 5) سخن پایانی
اندیکاتور چیست؟
اندیکاتورها بهترین دوست یک معاملهگر هستند. اگرچه آنها نمیتوانند قیمتها را با اطمینان صد درصد پیشبینی کنند، اما به تریدرها در تعیین ساختار بازار و جهت حرکت قیمتها کمک میکنند. اما اندیکاتور یا شاخص دقیقاً چیست؟
همانطور که از نام آن پیداست، اندیکاتورها نشان میدهند که بازار به کدام سمت میرود. یک معنی واگرایی صعودی پنهان؟ اندیکاتور ترکیبی از دادههای مربوط به تاریخچه قیمت و مدلهای پیچیده ریاضی است. آنها دادههای قیمت وارد میشوند، مدل دادهها را پردازش میکنند و یک خروجی تولید میکنند. سپس خروجی حاصل از فرمول اندیکاتور روی نمودار ترسیم میشود. تریدر این اطلاعات را همراه با سایر نقاط داده تفسیر میکند تا به نتیجهگیری در مورد رفتار آینده بازار برسد.
انواع شاخص های معاملاتی
دو نوع شاخص یا اندیکاتور در معاملات وجود دارد: پیرو و پیشرو.
اندیکاتور پیرو (lagging indicator)
یک اندیکاتور پیرو یا Lagging محیط و عواملی را نشان میدهد که در نقطه خاصی در گذشته، بر قیمت تأثیر گذاشتهاند. ما از این دادهها برای مقایسه با رویدادهای لحظهای استفاده میکنیم، تا مشخص کنیم که آیا عوامل مشابه بازهم تکرار شدهاند یا خیر. شاخصهای روند که در زیرگروه پیرو قرار میگیرند، نشان میدهند که یک آیا دارایی رفتار نزولی داشته است یا صعودی.
اندیکاتور پیشرو (leading indicator)
یک اندیکاتور پیشرو سعی در پیشبینی عملکرد قیمت در آینده دارد. اندیکاتورهای مومنتوم در این دسته قرار میگیرند. آنها سرعت تغییر قیمتها را ارزیابی میکنند و تعیین میکنند که آیا جهتی که دارایی در آن حرکت میکند هنوز ادامهدار است یا خیر.
این یک دستهبندی کلی بود، ما میتوانیم شاخصها را در پنج دسته زیر نیز بررسی کنیم:
- شاخصهای قدرت نسبی (پیشرو)
- شاخصهای مومنتوم (پیشرو)
- شاخصهای ترند یا روند (پیرو)
- شاخصهای بازگشت میانگین (پیرو)
- شاخصهای حجم (پیرو یا پیشرو)
در بخش بعدی، شما را با 5 اندیکاتور تحلیل بازار کریپتو آشنا میکنیم.
5 اندیکاتور تحلیل بازار کریپتو
همانطور که گفتیم تعداد اندیکاتورهای موجود بسیار زیاد هستند؛ بعضی از آنها برای تمام بازارهای مالی کاربرد دارند و برخی دیگر برای یک بازار مشخص کاربردی هستند. در ادامه به شاخصهایی که به تحلیل بازار ارزهای دیجیتال کمک میکنند، اشاره خواهیم کرد.
شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص قدرت نسبی اولین شاخصی است که مبتدیان کریپتو از آن استفاده میکنند. RSI قدرت یا ضعف یک دارایی را با تعیین اینکه آیا بیش از حد فروخته شده است یا بیش از حد خریداری شده نشان میدهد.
RSI عددی بین 0 تا 100 است. راههای زیادی برای تفسیر آن وجود دارد، اما تحلیلگران فنی به طور کلی یک داراییها را به این صورت دستهبندی میکنند:
- فروش بیش از حد، اگر زیر 30 باشد
- خرید بیش از حد، اگر بالای 70 باشد
- هرگاه RSI دارایی بین 30 تا 70 باشد، RSI خنثی در نظر گرفته میشود.
برای استفاده از این شاخص، باید زمانی که دارایی بیش از حد خرید شده است، بفروشید و اگر فروش بیش از حد داشته است، باید خرید کنید. تریدرهای کریپتو دوست دارند RSI را با واگراییهای مخفی ترکیب کنند. یک واگرایی صعودی مخفی زمانی است که RSI کاهش مییابد اما قیمت افزایش مییابد. اگر RSI افزایش یابد اما قیمت کاهش یابد، نشاندهنده یک واگرایی نزولی مخفی است.
میانگین متحرک (Moving Averages)
میانگین متحرک یکی دیگر از 5 اندیکاتور تحلیل بازار کریپتو از نوع شاخصهای پیرو است که تصویر بهتری از نحوه تغییرات قیمت در گذشته ارائه میدهند. معاملهگران از آنها برای موارد زیر استفاده میکنند:
- تعیین سطوح حمایت و مقاومت
- تعیین ورودیها و خروجیها
- مشخص کردن جهت روند
ما میتوانیم با استفاده از شیب خط میانگین متحرک روند را تعیین کنیم. اگر شیب افزایش یابد، دارایی صعودی است. اگر شیب کاهش یابد، دارایی نزولی است.
هنگامی که چندین میانگین متحرک باهم تماس پیدا میکنند، نتیجه یک تقاطع است. چنین تقاطعی نشانهای از نوسانات عمده در آینده است. از تقاطعهای مثبت به عنوان صلیب طلایی و تقاطعهای منفی به عنوان صلیب مرگ یاد میکنیم.
برای مثال در تصویر فوق، صلیبی طلایی نشان داده شده است، که پس از عبور میانگین متحرک 200 روزه از 50 روزه رخ داده است. پس از این تقاطع بیت کوین از 30 هزار دلار به 52 هزار دلار در ماه افزایش یافته است.
به هر میانگین متحرک یک عدد اختصاص داده میشود. این عدد تعداد کندلهای محاسبه شده با فرمول اندیکاتور را نشان میدهد. به عنوان مثال، میانگین متحرک 200 روزه دارای ورودی 200 شمع است. میانگین متحرکهای بالاتر برای معاملات بلندمدت مناسبتر هستند، در حالی که میانگین متحرکهای کوتاهتر برای معاملات کوتاه مدت و روزانه بهتر هستند و معمولاً بین 7 تا 25 انتخاب میشوند.
ابر ایچیموکو
ابر ایچیموکو اندیکاتوری است که نشاندهنده یک سبک معاملاتی پیچیده و سیستم نشانگر است که از ژاپن در اواخر دهه 60 سرچشمه میگیرد. این مجموعه از اندیکاتورها حرکت، جهت روند و سطح حمایت و مقاومت را نشان میدهد و به میانگین متحرک شباهت دارد.
هنگام استفاده از ایچیموکو باید چندین واقعیت مهم را در نظر داشته باشید:
- قیمتهای بالای ابر خوب هستند، در غیر این صورت بد هستند
- ابرهای ضخیمتر نشاندهنده روند قویتر است
- ابرهای سبز مثبت هستند. ابرهای قرمز منفی هستند
- شکستن قیمتها در بالا یا زیر ابر نشاندهنده یک روند معکوس است
- خطوط در مرز خارجی ابر بسته به جایی که قیمت در آن قرار میگیرد به عنوان حمایت یا مقاومت عمل میکنند
ابر ایچیموکو از پنج خط بزرگ بهنامهای زیر تشکیل شده است:
- کیجون سن (Kijun-sen) یا خط پایه
- تنکان سن (Tenkan-sen) یا خط تبدیل
- دهانه چیکو (Chikou span) یا دهانه پیرو
- سنکو اسپان آ (Senkou Span A) یا طبقه پیشرو آ
- سنکو اسپان ب (Senkou Span B) یا طبقه پیشرو ب
ابر ایچیموکو یک سبک معاملاتی محبوب است، زیرا اطلاعات کلیدی را در قالبی قابل فهم به تصویر میکشد. با این حال، به دلیل پیچیدگی زیاد، سختترین سبک نیز میباشد. بنابراین به معاملهگران توصیه میشود که از ایچیموکو در ترکیب با سایر اندیکاتورها استفاده کنند.
باندهای بولینگر (Bollinger Bands)
جان بولینگر در دهه 1980 باندهای بولینگر را اختراع کرد. تحلیلگران فنی از این شاخص برای کشف شرایط بازار، که آیا خرید بیش از حد صورت گرفته یا فروش بیش از حد و همچنین تعیین سطح نوسانات بازار استفاده میکنند.
از نظر ساختاری، این باندها از یک نوار بالا، نوار پایین و یک خط میانگین متحرک در وسط تشکیل شده است. وقتی نوسانات زیاد است سطح نوار منبسط میشود، که یعنی نوارها از هم فاصله میگیرند و وقتی نوسانات کم است به میانگین متحرک نزدیکتر میشود.
ساختار قیمت یک دارایی باید مطابق با باندهای بولینگر باشد. معاملهگران انتظار دارند اگر قیمت از باند بالا یا پایین منحرف شود، روند معکوس شود. همچنین میتوان از دو باند برای تعیین سطوح حمایت و مقاومت استفاده کرد. باندهای بولینگر به طور پیشفرض از میانگین متحرک ساده (SMA) استفاده میکنند و 20 شمع را به عنوان استاندارد محاسبه میکنند.
مکدی (MACD)
MACD مخفف عبارت Moving Average Convergence Divergence، یک شاخص روند و حرکت است که از دو میانگین متحرک برای تعیین وضعیت دارایی استفاده میکند. این شاخص برای پیشبینی حرکت یک روند و پایداری آن به میانگین متحرکهای نمایی (EMA) متکی است.
مکدی دارای سه جزء کلیدی است:
- مکدی: شامل دو میانگین متحرک نمایی 12 و 26 دورهای
- خط سیگنال: یک میانگین متحرک نمایی 9 دورهای
- هیستوگراممکدی: خط سیگنال مکدی
مکدی با کم کردن میانگین متحرک 26 دورهای از 12 دورهای محاسبه میشود. مکدی مثبت نشاندهنده روند صعودی است، در حالی که مکدی منفی نشاندهنده روند نزولی است. معاملهگران میتوانند از شیب مکدی برای تعیین مومنتوم استفاده کنند.
تریدرها همچنین میتوانند تقاطعهای صعودی و نزولی را در مکدی پیدا کنند. وقتی مکدی از خط سیگنال عبور میکند، میتوانیم آن را به عنوان یک نتیجه مثبت ببینیم که به معنای فرصت خوبی برای خرید معنی واگرایی صعودی پنهان؟ است. اگر مکدی به زیر خط سیگنال برسد، برعکس است.
نحوه استفاده از اندیکاتورها
برای آنکه بتوانیم وضعیت بازار را تعیین کنیم، لازم است از چند اندیکاتور به طور همزمان استفاده کنیم. با توجه به اینکه هر اندیکاتور کاربرد مشخصی دارد، برای گرفتن تصمیمی با حداقل خطا، استفاده همزمان از چند مورد عاقلانه است. البته به یاد داشته باشید که نباید وسواس زیدی به خرج دهید و بخواهید تعداد زیادی اندیکاتور را باهم استفاده کنید، چراکه در این صورت دچار سردرگمی و خطا خواهید شد. بنابراین حد اعتدال را نگه دارید.
اگر تازهکار هستید، بهتر است برای تمرین، نمودارهای پیشین بازار را با رویدادهای زمان خودشان تطبیق دهید و سعی کنید بر اساس آنها ببینید که آیا میتوانید درست تشخیص دهید یا خیر. سپس کافی است با بودجه کم وارد بازار شوید و آهسته شروع به کسب تجربه کنید.
سخن پایانی
با وجودی که بازار کریپتو به قدمت بازار اوراق بهادار نیست، اما میتوانیم با استفاده از نمودارها و اندیکاتورهای مختلف، تاریخچه رفتار بازار را بررسی کنیم و به یک پیشبینی از آینده بازار برسیم. در این بین باید حتماً توجه داشته باشیم که عوامل فاندمنتال مثل اخبارهای مثبت و منفی روی بازار کریپتو تأثیر بیشتری نسبت به بازارهای مالی دیگر دارند، به همین جهت باید همیشه هوشیار باشیم.
5 اندیکاتور بازار کریپتو که در این مقاله از داموندمگ معرفی کردیم، نقشی کلیدی در تعیین آینده بازار دارند و لازم است استفاده از آنها را به خوبی بیاموزیم.
دیدگاه شما