London Stock Exchange
تحلیل و انالیز بازار بورس . سهام . ارز . فلزات گرانبها
تفاوت معامله گران موفق با معامله گران اخراجی
معامله مستمر و موفق در هر بازاری دشوار است. در بازارهای مالی، معاملهگری مستمر میتواند فرد را با چالشهای بیسابقه و تجربه نشدهای روبرو کند که برای اکثریت افراد عبور از این چالشها تقریباً غیرممکن است. اما چه عاملی موجب میشود تا معاملهگران از این چالشها با موفقیت عبور کنند؟ بهطور خلاصه، برنامهریزی شفاف، آموزش صحیح و اراده قوی سه عامل اصلی در موفقیت معاملهگران محسوب میشوند. اگر معاملهگری از این سه اصل کلیدی دور شود، بدون شک در برابر چالشها زانو خواهد زد و به مرور زمان از کسبوکار معاملهگری اخراج خواهد شد.
نکته جالبتوجه در معاملهگری این است که اخراج شدن از این بازار میتواند برای بسیاری از افراد غیرقابل درک باشد. بدون شک همه ما شاهد افرادی بودهایم که نزدیک به یک دهه به دنبال یافتن سیستم معاملاتی به خصوصی بودهاند، سیستم معاملاتی که همهچیز را با دقت بالایی پیشبینی میکند و سودآوری دارد. اینکه چنین سیستمی اصلاً وجود دارد یا خیر، جای بحث دارد و در مقالات آینده به آن خواهیم پرداخت. اما تجربه ثابت کرده که برای موفق شدن در حرفه معاملهگری به ده سال زمان نیاز نیست! بسیاری از این افراد شاید در سال اول یا دوم شروع کار خود از حرفه معاملهگری اخراج شدهاند، اما هنوز فکر میکنند که در این حرفه مشغول به کار هستند. امروز بیشتر در رابطه با عواملی بحث میکنیم که میتوانند معاملات موفق مستمر را افزایش دهند.
.
یادگیری مهارتهای جدید
.
برای معاملهگری مستمر و موفق مهارتهای مختلفی نیاز است:
.
• مهارتهای تحلیلی: مهارتهای تحلیلی برای ارزیابی و بررسی بازار و همچنین یافتن فرصتهای معاملاتی با درصد احتمال موفقیت بالا ضروری است. اکثر سرمایهگذاران و معاملهگران خرد بازار از تحلیل تکنیکال برای بررسی بازار استفاده میکنند. اما معاملهگران موفق علاوه بر داشتن قدرت تحلیل، توانایی درک وضعیت فعلی بازار را دارند. این توانایی درک بازار میتواند منجر به شفافیت بالای بازار برای معاملهگر شود. هرچند این به معنی پیشبینی آینده نیست، اما شفافیت بازار میتواند معاملهگر را در سمت درست بازار قرار دهد.
• توجه به جزئیات: توجه به جزئیات بسیار مهم است. معاملهگران موفق توانایی درک دادههای مهم و غیر مهم را دارند. به عبارت دیگر، معاملهگران موفق به اطلاعات تأثیرگذار توجه دارند و خود را درگیر اخبار رسانههای عمومی نمیکنند.
• تسلط کامل بر ذهن: بازارهای مالی با احتمالات و اتفاقات تصادفی زیادی همراه هستند و این موضوع میتواند ذهن معاملهگر را خسته و گاها تخریب کند. بدون شک مدیریت عواطف و احساسات در این کسبوکار میتواند یکی از تفاوتهای کلیدی بین معاملهگران موفق و اخراجی باشد. بسیاری از معاملهگران کنترلی بر احساسات خود اهمیت Pinbars در معاملات ندارند و این موضوع موجب شکست آنها در معاملات میشود.
• صبر و نظم: این دو مهارت در فرآیند معاملات مستمر و موفق نقش بسزایی دارند. نظم به معنی عدم نقض برنامه معاملاتی و درعینحال تمرکز بر کارها و وظایفی است که در برنامه معاملاتی ذکر شدهاند.
.
موارد اشاره شده برای معاملهگری موفق ضروری هستند، اما این لیست میتواند ادامه یابد. توصیه میشود که برای موفقیت در کسبوکار معاملهگری حتماً موارد اشاره شده را رعایت کنید.
.
معاملهگری یک کسبوکار است نه تفریح!
.
اگر به معاملهگری به دیده یک تفریح نگاه کنید، درآمد آن هم مثل سایر تفریحات خواهد بود! حرفه معاملهگری یک کسبوکار جدی است و بایستی با جدیت آن را دنبال کرد. هرچند معاملهگری پارهوقت میتواند یک کسبوکار باشد، ولی بهتر است که این حرفه را بهعنوان شغل اصلی و تماموقت دنبال کنید. اما معاملهگران تازهکار که هنوز با این کسبوکار آشنایی ندارند، بهتر است که ابتدا به صورت پارهوقت وارد بازار شوند و در صورت علاقهمند شدن به این کار و کسب تجربه کافی به صورت تماموقت کار کنند.
معاملهگران موفق همواره به معاملهگری به دیده یک شغل و کسبوکار نگاه میکنند و استراتژیهای مشخصی برای مدیریت زمان و سرمایه دارند و درعینحال اراده قوی برای کنترل رفتار خود دارند. در حرفه معاملهگری معمولاً به خاطر نبود محیط کار تعریف شده، نبود یک محیط فیزیکی همراه با اهمیت Pinbars در معاملات رئیس و همکار میتواند به راحتی به معاملهگر این حس را القا کند که هر طور که دوست داشته باشد میتواند کار کند. اینیک واقعیت است که معاملهگر میتواند هر طور که دوست داشته باشد زمان کاری خود را تعریف کند، اما بایستی ساعات کاری منظم و از قبل تعریف شده باشند. درصورتیکه معاملهگر نتواند خود یا محیط خود را کنترل کند به راحتی از واقعیت دور خواهد شد. این درست زمانی است که معاملهگر از این حرفه اخراج میشود، اما شاید خود معاملهگر از این موضوع خبری نداشته باشد! زمانی که کار کردن با تفریح تفاوتی نداشته باشد، اخراج شدن از حرفه معاملهگری هم قابل درک نخواهد بود.
.
تا به حال چند بار در معاملات خود اشتباه بودن تحلیل یا عملکرد خود را پذیرفتهاید؟ اگر اشتباه در معاملهای را همراه با ضرر تثبیتشده در نظر بگیرید، میتوانید فشار روانی حاصل از این پدیده را درک کنید. پذیرفتن مسئولیت یک اشتباه مهارتی است که معاملهگران موفق آن را کسب کردهاند. با این حال برای معاملهگران تازه اهمیت Pinbars در معاملات وارد پذیرفتن اشتباه و ضرر کار سختی است و این مسئله موجب میشود تا معاملهگر تصمیمات اشتباهی را اتخاذ کند و اصطلاحاً به معاملات انتقامی روی بیاورد. معاملاتی که صرفه جنبه رو کم کنی دارند. در واقع معاملهگر از روند عادی معاملات خارج میشود و تنها به دنبال اثبات درست بودن پیشبینی و جبران ضرر است. این موضوع میتواند به راحتی ضررهای معاملهگر را افزایش دهد و چرخهای از معاملات اشتباه را به راه بیندازد. اما معاملهگران موفق در مواجه با اشتباه یا ضرر به راحتی از کنار آن عبور میکنند. در حرفه معاملهگری ضرر بخشی از کار است و تنها با مدیریت و کسب تجربه میتوان ضررها را کنترل کرد. معاملهگران بایستی توجه داشته باشند که معاملات بدون ضرر تقریباً غیرممکن است، اما مدیریت آن یک ضرورت است و کاملاً شدنی است.
.
کنترل ذهن و معاملات از ویژگیهای بارز معاملهگران موفق است. قوانین شخصی معاملهگران نباید نقض شوند. بایستی معاملهگر به قوانین و برنامه معاملاتی خود تعهد داشته باشد و به مرور زمان این قوانین را توسعه دهد. بازار ارز خارجی یا فارکس به خاطر فرصتهای معاملاتی زیادی که در اختیار معاملهگر قرار میدهد، همواره معاملهگران را وسوسه میکند که قوانین خود را نقض کنند. صبر و نظم معاملهگر میتواند این وسوسهها را از بین ببرد. اگر معاملهگری دچار وسوسه شود، کنترل خود را از دست خواهد داد و تصمیمات اشتباه اهمیت Pinbars در معاملات پیدرپی را اتخاذ خواهد کرد که در نهایت موجب اخراج معاملهگر از بازار خواهد شد.
.
معاملات موفق و مستمر
.
رسیدن به سطحی از معاملهگری که با معاملات موفق و مستمر همراه است، یکشبه اتفاق نمیافتد. شرکت در دورههای آموزشی به معنی موفقیت در معاملات هفته آینده نیست! موفقیت مستمر در معاملات نیازمند مطالعه مستمر و کسب تجربه است. برای شروع توصیه میشود که یکی از روشهای تحلیل تکنیکال (پرایس اکشن میتواند شروع خوبی باشد) را به خوبی یاد بگیرید و آن را در بازار تجربه کنید. تغییر سریع روشهای تحلیلی فقط منجر به تلف شدن انرژی و زمان میشود. اگر روشی که انتخاب کردهاید بعد از ۴ تا ۶ ماه شکست خورد، روش خود را تغییر دهید. به خاطر داشته باشید که دو یا سه معامله ناموفق متوالی به معنی غلط بودن عملکرد یا روش تحلیلی و معاملاتی شما نیست. تعداد معاملات شما در یک سال میتواند نشان دهد که چند معامله ناموفق میتواند به معنی تغییر استراتژی باشد.
سیگنال یابی و کسب درآمد دلاری با استراتژی معاملاتی پین بار پرایس اکشن
در این مقاله، ما به شما یکی از بهترین استراتژیهای معاملاتی را آموزش میدهیم که یادگیری آن آسان است و باعث سردرگمی نمیشود زیرا شما به هیچ اندیکاتوری در نمودار نیاز ندارید. پرایس اکشن هستهی اول معاملات است، همچنین شما با مواردی مثل: روش معاملاتی پرایس اکشن، بهترین پرایس اکشن آموزشی، تنظیمات معاملاتی پرایس اکشن)، معاملات روزانه(پرایس اکشن و خیلی از موارد دیگر آشنا می شوید
قبل از این که بهترین استراتژیهای معاملاتی پرایس اکشن را به شما آموزش دهم، قصد دارم عناصر اصلی در پرایس اکشن را برای شما، به عنوان یک معاملهگر توضیح دهم که میتوانید با این آموزش در بازار معاملاتی کاملا مجهز شوید.
پرایس اکشن چیست؟
«پرایس اکشن» (Price Action) و استراتژیهای بوجود آمده از آن، بوسیله بسیاری از معاملهگران علاقهمند به تحلیلهای کوتاه مدت، مورد استفاده قرار میگیرد. پرایس اکشن روشی است که برای تحلیل نوسانات ابتدایی قیمت بکار میرود. سیگنالهای ورود و خروج تولید شده توسط پرایس اکشن قابل اعتماد هستند و در معامله با استفاده از پرایس اکشن، الزامی به استفاده از اندیکاتورها نیست. در واقع استفاده از پرایس اکشن نوعی تحلیل تکنیکال است زیرا جنبههای بنیادی سهام را نادیده میگیرد و الویت را به تاریخچه قیمتی آن میدهد.
این تاریخچه شامل نوسانات قیمت در جهت افزایش یا کاهش، خطوط روند و سطوح حمایتی و مقاومتی میشود. پرایس اکشن به سادگی نشاندهنده این است که قیمتها چگونه تغییر میکنند. یک تحلیلگر پرایس اکشن، اندازه نسبی، شکل، موقعیت و حجم نمودارهای میلهای یا شمعی را مورد مشاهده قرار میدهد و در برخی مواقع ممکن است آنها را با اطلاعات بدست آمده از «میانگین متحرک» (Moving Average) و خطوط روند ترکیب کند.
پرایس اکشن میتواند با استفاده از نمودارهایی که قیمت را در طی زمان رسم میکنند، مشاهده و تفسیر شود. معاملهگران از نمودارهای متفاوتی برای مشاهده دقیقتر روند، «سطوح شکست» (Breakout) و معکوسشدنها بهره میگیرند. بسیاری از تحلیلگران از نمودارهای شمعی استفاده میکنند زیرا مشاهده حرکت قیمت را آسانتر میسازد.
الگوهای شمعی مانند «هارامی کراس» یا «صلیب هارامی» (Harami Cross)، «اینگالف» (Engulfing) و «۳ سرباز سفید» (Three White Soldiers) همه نمونههایی از تفسیرهای تصویری (مجسم شده) از پرایس اکشن هستند. ساختارهای شمعی دیگری نیز وجود دارند که از پرایس اکشن بوجود آمدهاند تا بتوانند تغییرات قیمت در آینده را پیشبینی کنند. این ساختارها را میتوان برای انواع دیگری از نمودارها مانند نمودارهای نقطه و شکل، نمودار جعبهای و … استفاده کرد.
علاوه بر بررسی ساختارهای شکلگرفته در نمودار قیمتی، بسیاری از تحلیلگران از دادههای پرایس اکشن برای بدست آوردن اندیکاتورهای تکنیکال استفاده میکنند. هدف آنها یافتن نظم موجود در حرکت قیمت است. حرکتی که برخی اوقات تصادفی به نظر میرسد.
برای مثال، الگوی «مثلث افزایشی» (Ascending Triangle) بوجود آمده از بکار بردن خطوط روند در یک نمودار پرایس اکشن، میتواند برای پیشبینی یک شکست احتمالی استفاده شود زیرا نمودار، نشاندهنده این است که معاملهگران در دفعات متعددی قصد شکستن خط مقاومتی را داشتهاند و هر بار سریعتر و با قدرت بیشتری تلاش کردهاند تا این کار را انجام دهند.
تحلیل تکنیکال نیز به نوعی ریشه گرفته شده از پرایس اکشن است زیرا از قیمتهای گذشته برای محاسبه و سپس اتخاذ تصمیمهای معاملاتی استفاده میکند. در واقع، ساختار و الگوهای نمودارهای تحلیل تکنیکال همه بهرهگرفته از پرایس اکشن هستند.
پین بارها (Pin Bars)
استراتژی پرایس اکشن به طور کامل بر روی الگوی پین بار متمرکز شده است. این شمع ساده است و قیمت به سطح معینی ضربه میزند و برمیگردد. این شمع بدنهای کوتاه و سایهای بلند دارد. پینبار به شکل زیر است:
انواع مختلفی از ویژگیهای نوار پین خاص وجود دارد. برای مثال، در انتهای شمع، سایه ای بلند وجود دارد، در حالی که در طرف دیگر بدنهی شمع، سایه کوتاهی به نام «بینی» قرار دارد. اکثرا موافقند که سایه شمع حداقل دو سوم کل طول پینبار را شامل میشود. طبیعتا بخش دیگر پینبار، یک سوم را تشکیل میدهد. قیمت باز شدن (Open) و بسته شدن (Close) شمع (کندل) بایستی نسبتا یکسان باشد که بدنه را تشکیل میدهند.
جهت تایید پینبار بایستی منتظر بمانید تا شمع (کندل) بسته شود(یعنی کندل جدیدی باز شود و دیگر این کندل تغییر نکند ). فقط به این دلیل که کندل فعلی «به نظر می رسد» مانند یک پین بار است لزوما به معنای پین بار نیست. در مثال بالا حرکت قیمت میتوانست به سمت بالا ادامه یابد و و قیمت در بالای کندل بسته شود که به نوبه خود نمیتوانست یک پین بار در نظر گرفته شود.
سیگنال یابی و کسب درآمد دلاری با استراتژی معاملاتی پین بار پرایس اکشن
در این مقاله، ما به شما یکی از بهترین استراتژیهای معاملاتی را آموزش میدهیم که یادگیری آن آسان است و باعث سردرگمی نمیشود زیرا شما به هیچ اندیکاتوری در نمودار نیاز ندارید. پرایس اکشن هستهی اول معاملات است، همچنین شما با مواردی مثل: روش معاملاتی پرایس اکشن، بهترین پرایس اکشن آموزشی، تنظیمات معاملاتی پرایس اکشن)، معاملات روزانه(پرایس اکشن و خیلی از موارد دیگر آشنا می شوید
قبل از این که بهترین استراتژیهای معاملاتی پرایس اکشن را به شما آموزش دهم، قصد دارم عناصر اصلی در پرایس اکشن را برای شما، به عنوان یک معاملهگر توضیح دهم که میتوانید با این آموزش در بازار معاملاتی کاملا مجهز شوید.
پرایس اکشن چیست؟
«پرایس اکشن» (Price Action) و استراتژیهای بوجود آمده از آن، بوسیله بسیاری از معاملهگران علاقهمند به تحلیلهای کوتاه مدت، مورد استفاده قرار میگیرد. پرایس اکشن روشی است که برای تحلیل نوسانات ابتدایی قیمت بکار میرود. سیگنالهای ورود و خروج تولید شده توسط پرایس اکشن قابل اعتماد هستند و در معامله با استفاده از پرایس اکشن، الزامی به استفاده از اندیکاتورها نیست. در واقع استفاده از پرایس اکشن نوعی تحلیل تکنیکال است زیرا جنبههای بنیادی سهام را نادیده میگیرد و الویت را به تاریخچه قیمتی آن میدهد.
این تاریخچه شامل نوسانات قیمت در جهت افزایش یا کاهش، خطوط روند و سطوح حمایتی و مقاومتی میشود. پرایس اکشن به سادگی نشاندهنده این است که قیمتها چگونه تغییر میکنند. یک تحلیلگر پرایس اکشن، اندازه نسبی، شکل، موقعیت و حجم نمودارهای میلهای یا شمعی را مورد مشاهده قرار میدهد و در برخی مواقع ممکن است آنها را با اطلاعات بدست آمده از «میانگین متحرک» (Moving Average) و خطوط روند ترکیب کند.
پرایس اکشن میتواند با استفاده از نمودارهایی که قیمت را در طی زمان رسم میکنند، مشاهده و تفسیر شود. معاملهگران از نمودارهای متفاوتی برای مشاهده دقیقتر روند، «سطوح شکست» (Breakout) و معکوسشدنها بهره میگیرند. بسیاری از تحلیلگران از نمودارهای شمعی استفاده میکنند زیرا مشاهده حرکت قیمت را آسانتر میسازد.
الگوهای شمعی مانند «هارامی کراس» یا «صلیب هارامی» (Harami Cross)، «اینگالف» (Engulfing) و «۳ سرباز سفید» (Three White Soldiers) همه نمونههایی از تفسیرهای تصویری (مجسم شده) از پرایس اکشن هستند. ساختارهای شمعی دیگری نیز وجود دارند که از پرایس اکشن بوجود آمدهاند تا بتوانند تغییرات قیمت در آینده را پیشبینی کنند. این ساختارها را میتوان برای انواع دیگری از نمودارها مانند نمودارهای نقطه و شکل، نمودار جعبهای و … استفاده کرد.
علاوه بر بررسی ساختارهای شکلگرفته در نمودار قیمتی، بسیاری از تحلیلگران از دادههای پرایس اکشن برای بدست آوردن اندیکاتورهای تکنیکال استفاده میکنند. هدف آنها یافتن نظم موجود در حرکت قیمت است. حرکتی که برخی اوقات تصادفی به نظر میرسد.
برای مثال، الگوی «مثلث افزایشی» (Ascending Triangle) بوجود آمده از بکار بردن خطوط روند در یک نمودار پرایس اکشن، میتواند برای پیشبینی یک شکست احتمالی استفاده شود زیرا نمودار، نشاندهنده این است که معاملهگران در دفعات متعددی قصد شکستن خط مقاومتی را داشتهاند و هر بار سریعتر و با قدرت بیشتری تلاش کردهاند تا این کار را انجام دهند.
تحلیل تکنیکال نیز به نوعی ریشه گرفته شده از پرایس اکشن است زیرا از قیمتهای گذشته برای محاسبه و سپس اتخاذ تصمیمهای معاملاتی استفاده میکند. در واقع، ساختار و الگوهای نمودارهای تحلیل تکنیکال همه بهرهگرفته از پرایس اکشن هستند.
پین بارها (Pin Bars)
استراتژی پرایس اکشن به طور کامل بر روی الگوی پین بار متمرکز شده است. این شمع ساده است و قیمت به سطح معینی ضربه میزند و برمیگردد. این شمع بدنهای کوتاه و سایهای بلند دارد. پینبار به شکل زیر است:
انواع مختلفی از ویژگیهای نوار پین خاص وجود دارد. برای مثال، در انتهای شمع، سایه ای بلند وجود دارد، در حالی که در طرف دیگر بدنهی شمع، سایه کوتاهی به نام «بینی» قرار دارد. اکثرا موافقند که سایه شمع حداقل دو سوم کل طول پینبار را شامل میشود. طبیعتا بخش دیگر پینبار، یک سوم را تشکیل میدهد. قیمت باز شدن (Open) و بسته شدن (Close) شمع (کندل) بایستی نسبتا یکسان باشد که بدنه را تشکیل میدهند.
جهت تایید پینبار بایستی منتظر بمانید تا شمع (کندل) بسته شود(یعنی کندل جدیدی باز شود و دیگر این کندل تغییر نکند ). فقط به این دلیل که کندل فعلی «به نظر می رسد» مانند یک پین بار است لزوما به معنای پین بار نیست. در مثال بالا حرکت قیمت میتوانست به سمت بالا ادامه یابد و و قیمت در بالای کندل بسته شود که به نوبه خود نمیتوانست یک پین بار در نظر گرفته شود.
شکست نامعتبر چیست و چرا در ترید کردن اهمیت دارد؟
شکست بنیان اصلی بازار است. هنگامی که شکست در بازار اتفاق می افتد، تصمیم مختلفی از سوی تریدرهای اتخاذ خواهد شد.
روش های زیادی برای معامله بر اساس شکست ها وجود دارد.
اما باید بدانیم که همه شکست ها درست عمل نمی کنند. در این مطالب قصد داریم در مورد شکست های دروغین یا Fake Breakouts صحبت کنیم.
شکست های دروغین یا Fake Breakouts همانطور که از نامشان پیداست، شکست هایی هستند که نمی توانند خود را بالاتر از یک سطح مهم (حمایتی یا مقاومتی) تثبیت کنند.
در واقع شکست هایی که باعث گول خوردن معامله گران می شوند. این شکست ها را باید حتما بشناسید چون نشان قدرتمندی مبنی بر تغییر روند احتمالی بازار می باشند.
شکست دروغین یک سطح بیشتر حالت فریب دادن تریدرهای تازه کار را دارد. چون به نظر می رسد که قیمت توانسته اس که سطح مورد نظر ما را بشکند.
اما بعدا میبنیم که به سرعت به درون منطقه شکسته شده باز میگردد.
در اینجا تریدرهای تازه کار وارد بازار شده اما تریدرهای حرفه ای و بزرگان بازار، با فشار آوردن به قیمت، بازار را به سمت دیگری هدایت می کنند.
نکته: به منظور راحتی کار از این به بعد به جای “شکست دروغین” یا “Fake Breakout” از عبارت اختصاری FB استفاده میکنیم.
به عنوان یک تریدر به سبک پرایس اکشن، باید یاد بگیرید که چگونه از FB به سود خود استفاده کنید به جای اینکه قربانی آنها شوید.
در اینجا دو مثال واضح از FB داریم که یکی بالای سطح کلیدی ایجاد شده است و دیگری در زیر آن.
توجه داشته باشید که FB می تواند به شکل های مختلفی صورت گیرد.
گاهی اوقات به شکل یک Pinbar و گاهی اوقات نیز به شکل یک پترن جعلی (Fakey Pattern).
یک FB اساسا حرکتی متضاد با بازار است که باعث تخلیه تریدرهایی می شود که صرفا بر اساس احساسات خود وارد بازار شده اند و به صورت منطقی تصمیم نگرفته اند.
بحث اصلی این است که FB به این خاطر اتفاق می افتد که تریدرهای آماتور تمایل دارند که زمانی وارد بازار شوند که احساس امنیت می کنند.
این بدان معناست که آنها تمایل دارند زمانی وارد بازار شوند که بازار در حال ادامه یافتن در یک جهت است ( و همان جایی که آماده بازگشت است).
یا اینکه میخواهند خیلی زود شکست یک سطح حمایتی یا مقاومتی کلیدی را حدس بزنند.
تریدرهای حرفه ای به دنبال این اشتباهات از سوی تریدرهای آماتور هستند و در نتیجه یک ورود بسیار عالی با استاپ خیلی کوچک و ریسک به ریوارد مناسب را بدست می آورند. برای اینکه یک FB را تشخص دهیم نیاز به نظم داریم و تا زمانی به شکل کامل تشکیل نشوند نمی توانیم مطمئن باشیم.
مسئله مهمی که وجود دارد، شناسایی شکل آنها و نحوه ترید بر روی آنهاست. در ادامه به این موارد اشاره خواهیم کرد.
چگونه بر اساس FB معامله کنیم؟
در هر شرایطی از بازار (رنج، روند دار، خلاف روند) می توان انتظار دیدن FB را داشت.
اما شاید بهترین کار این باشد که ما بر اساس روند غالب بازار در تایم فریم روزانه ترید کنیم.
مشابه چارتی که در ادامه مشاهده می کنید.
توجه داشته باشید که در چارت زیر ما یک روند نزولی واضح به همراه چندین FB به سمت بالا داریم. هنگامی که یک FB بر خلاف روند اصلی را مشاهده می کنید، معمولا سیگنال بسیار مبنی بر آمادگی روند برای تغییر است.
آماتورها عاشق این هستند که سقف (در روند صعودی) یا کف (در روند نزولی) بازار را بگیرند.
همین مورد باعث می شود که گاهی اوقات دچار FB خلاف روند شوند.
در هر کدام از FBهایی که در تصویر زیر مشاهده می کنید، آماتورها فکر کرده اند که روند نزولی تمام شده است و رو به خرید می آورند.
در این حالت تریدرهای حرفه ای بازگشته و از این موقعیت به سود خود استفاده می کنند و بر اساس روند نزولی فعلی وارد پوزیشن فروش می شوند.اهمیت Pinbars در معاملات
مجددا روند نزولی آغاز شده و آماتورهایی که سعی کرده بودند کف بازار را بگیرند، از بازار خارج می شوند.
تصویر زیر مثال های واضحی از FB در یک روند نزولی را نشان می دهد.
توجه کنید که هر کدام از آنها باعث از سر گیری روند شده اند.
در یک روند رنج FBها خیلی شایع هستند و به وفور بوجود می آیند.
چون اکثر تریدرها سعی می کنند تا شکست واقعی را پیدا کرده و از ابتدا روند را بگیرند. اما بازار کماکان در حالت رنج خود باقی می ماند و بیشتر از چیزی که سایرین تصویر می کنند طول می کشد.
دانستن این نکته که در روندهای رنج بازار FB به وفور رخ می دهد برای یک پرایس اکشن تریدر بسیار مفید خواهد بود.
ترید کردن در روندهای رنج می تواند بسیار سودآور باشد به شرط آنکه منتظر بمانید تا سیگنال های پرایس اکشن را روی حمایت و مقاومت روند رنج مشاهده کرده و پس از آن وارد معامله شوید. هدف شما سطح مقابل خواهد بود.
یکی از روش هایی که می تواند به شما کمک کند تا دچار FB در روندهای رنج نشوید این است که منتظر باشید تا قیمت برای چند روز خارج از رنج بازار بسته شود. اگر این اتفاق بیفتد، نشانه خوبی از این است که روند رنج به اتمام رسیده و دوباره میخواهد در یک روند حرکت کند.
در چارت زیر میبینیم که چگونه یک تریدر پرایس اکشن می تواند از سیگنال پین بار FB برای ورود به پوزیشن استفاده کند.
به پین بار FB در روی سطح مقاومتی و دو FB روی سطح حمایتی توجه کنید. تریدرهای بسیار با تجربه می توانند حتی FBهایی که سیگنال پرایس اکشنی ندارند را هم ترید کنند.
به عنوان مثال به دو FB روی سطح حمایتی توجه کنید. در این حالت نشان های احتمالی از پوزیشن خرید وجود دارند اما نیاز به تجربه بسیار زیاد برای ترید کردن این موقعیت ها می باشد.
هنگامی که یک روند به پایان می رسد، گاهی اوقات FB می تواند سیگنالی مبنی بر تغییر روند باشد.
در چارت زیر می توانید مثالی از این قضیه را مشاهده کنید. در این چارت ما یک مقاومت کلیدی را مشاهده میکنیم که دوبار جلوی قیمت را گرفته است.
اما در برخورد سوم یک پین بار FB بوجود آمده است که سیگنالی مبنی بر نزول احتمالی است که به زودی انجام خواهد شد.
همانطور که در این چارت مشاهده میکنید، نه تنها FB بوجود آمد، بلکه روند به کلی نزولی شد.
نکات مهم در ترید کردن Fake Breakout
آموزش پرایس اکشن
پرایس اکشن یکی از روش های پرطرفدار تحلیلگری در بازارهای مالی است. روشی که فقط چارت قیمت را در نظر می گیرد و از اندیکاتورها استفاده نمی اهمیت Pinbars در معاملات کند. اما با این حال برخی اشتباهات متداول نیز در بین تریدرهایی که از این روش استفاده می کنند دیده می شود. اشتباهاتی که ممکن است باعث ضرر و زیان در معاملات شود.
در این مطلب قصد داریم ۸ راز پرایس اکشن را به شما نشان دهیم تا بتوانید با بهره گیری از آنها، دانش تحلیلی خود را ارتقا دهید.
۱- محدوده حمایت و مقاومت بهتر از سطوح هستند
حمایت ها و مقاومت ها مهمترین مبحث در پرایس اکشن می باشند و اگر کسی بتواند حمایت ها و مقاومت ها را به درستی درک کند، سودهای بی نظیری از بازار خواهد گرفت.
اکثر تریدرها تنها از یک خط افقی برای مشخص کردن سطوح حمایت و مقاومت استفاده می کنند. اما “محدوده های حمایتی و مقاومتی” نسبت به این سطوح بهتر عمل می کنند. دلیل آن هم به نوسانات قیمتی باز میگردد. چون نوسان قیمت ممکن است یک سطح را چندین بار رد کند، اما محدوده ها به همین راحتی شکسته نمیشوند و باعث فیلتر شدن نویزها می شوند.
تصاویر زیر نمایانگر این مسئله است. استفاده از یک سطح
استفاده از یک محدوده
البته این مورد یکی از مسائلی است که بین تریدرها اختلاف نظر وجود دارد. پس شما با هرکدام که راحت تر باشید می توانید ادامه دهید.
admin
۲- فقط نیاز به تمرکز روی سقف ها و کف های بازار دارید!
عجیب است که خیلی از تریدرها به این نکته مهم توجه زیادی ندارند. آنالیز سقف ها و کف های بازار اطلاعات زیادی در مورد قدرت روند، مسیر بازار و حتی پایان روند و جایی که بازار تغییر جهت می دهد را به شما خواهد داد. با هر روشی که ترید می کنید (نه تنها پرایس اکشن) باید بتوانید سقف ها و کف ها را تحلیل کنید.
در اینجا چند نکته مهم در مورد تحلیل سقف ها و کف ها را خدمتتان عرض خواهیم کرد.
اگر موجهای بلند و پولبک های کوچک را در مسیر بازار مشاهده میکنید، با یک روند پرقدرت مواجه هستید. چون قدرت روند به حدی بالاست که اصلاحات بازار کوچک هستند.
اگر در طول روند متوجه شدید که قیمت به سختی سقف ها و کف های جدید تشکیل می دهد و حالت فشردگی در خود ایجاد کرده است، احتمالا به انتهای روند رسیده ایم. چون قدرت یا همان مومنتوم بازار در حال محو شدن است.
در صورتی که مشاهده کردید که قیمت در هنگام ایجاد سقف ها و کف های جدید دچار نوسان می شود و سایه های بلند در بالا یا پایین کندلها وجود دارد، باز هم احتمالا هشداری مبنی بر پایان روند است. حتما این جمله معروف در بازار را شنیده اید که میگویند: نوسانات زیاد بهترین نشانه نقاط چرخش بازار هستند.
اگر روند صعودی بود و قیمت نتوانست سقف جدیدی تشکیل دهد، باید حواستان را جمع کنید. عکس این قضیه برای روند نزولی کاربرد دارد. کاملا واضح است و این ابتدایی ترین تعریف روندهاست. پس کاملا مراقب باشید.
اهمیت آنالیز سقف ها و کف های بازار به حدی است که هر الگوی قیمتی (کانال، مثلث، کنج و …) که در کتب تحلیل تکنیکال بحث شده اند را مورد بررسی قرار دهید، نهایتا به آنالیز سقف ها و کف ها خواهید رسید.
admin
۳- جایی که قیمت قرار دارد مهم است. هرجایی برای ورود به پوزیشن مناسب نیست!
حتی اگر بهترین سیگنال های پرایس اکشن را در چارت مشاهده کنید، این سیگنال ها باید در سطوح مهم و معنی دار قیمت صادر شوند. در واقع با مشاهده سیگنال ها در سطوح مهم، شانس موفقیت پوزیشن شما افزایش خواهد یافت. اکثر تریدرهای تازه کار، پوزیشن های خود را در هر سطحی میگیرند بدون اینکه به این نکته توجه داشته باشند که قیمت الان کجای بازار قرار دارد و متعاقبا بعد از استاپ خوردن دچار حیرت میشوند.
اما باید روش کار خود را اصلاح کنید. ابتدا باید مناطق حمایتی و مقاومتی بازار را به شکل واضح مشخص کنید و منتظر بمانید که قیمت به این سطوح برسد. حالا اگر سیگنال پرایس اکشن مناسبی را در این سطوح مشاهده کردید، آنگاه باید پوزیشن گیری کنید. در این حالت شانس موفقیت شما بسیار بالاتر از حالتی خواهد بود که مثلا هرجای چارت با دیدن یک Pinbar وارد بازار شوید.
پس همیشه و همیشه توجه کنید که قیمت کجا قرار دارد و سپس به فکر پوزیشن گیری باشید!
admin
۴- همه چیز نسبی است؛ مفهوم بازار را درک کنید!
بعضی از تریدرها بازار را کاملا تک بُعدی نگاه میکنند و خیال میکنند اگر چند الگوی کندل استیک را بشناسند، میتوانند دمار از روزگار بازار دربیاروند. اما واقعا اینگونه است؟ خیر؛ به هیچ وجه! شما باید مفهوم درونی بازار را درک کنید که البته کار ساده ای نیست و با تمرین بسیار زیاد و در مدت زمانی طولانی بدست خواهد آمد. شاید همان چیزی که اسمش را تجربه میگذاریم.
همانطور که تیتر این قسمت گویاست، همه چیز در بازار نسبی بوده و مهم درک کردن مفهوم بازار است. در واقع باید اطلاعاتی که از بخش های مختلف بازار بدست می آورید را مانند تکه های پازل کنار هم بچینید تا ببینید در گذشته چه اتفاقی افتاده و در حال حاضر چه خواهد شد.
در طی یک روند صعودی شما چندین Pinbar را مشاهده میکنید. اما دو Pinbar اولی زیاد جالب نیستند. چرا که اندازه شان نسبت به کندل های قبلی کوچک تر است. حتی وضعیت Pinbar اولی از لحاظ فرم کندلی نیز جالب نیست اما مقداری فشار فروش را نشان میدهد. در هر صورت این دو Pinbar سیگنال معنی داری صادر نمیکنند.
اما Pinbar سوم که در سقف روند ظاهر شده بسیار ایده آل و مناسب است. چرا؟ چون که یک ریجکشن قوی از سوی قیمت را نشان میدهد. سایه بلندی در بالا دارد و بدنه آن هم کوچک است. ولی نکته مهم تر در دو کندل قبل از آن نهفته است. به دقت به دو کندل قبلی نگاه کنید. این کندلها خودشان هم حالت ضعف بازار را نشان میدهند و پس از این دو کندل، یک Pinbar پرقدرت را مشاهده میکنیم.
پس در این حالت ما به مفهوم بازار پی بردیم و فقط کندل استیک ها را مدنظر قرار ندادیم. به عنوان خلاصه این مطلب باید بگویم که همیشه سیگنال های پرایس اکشن را با اتفاقاتی که اخیر در چارت رخ داده مقایسه کنید تا مفهوم بازار را درک کنید.
نویسنده : علیرضا زارع
admin
۵چهار سرنخ که از کندل ها بدست می آورید
قبلا هم گفتیم که باید اطلاعات را کنار یکدیگر قرار دهید تا بتوانید به نقشه کلی و شرایط بازار پی ببرید. این چهار سرنخ که در ادامه به آنها اشاره میکنیم، میتوانند جلوی اشتباهاتی که بعضا در ترید به سبک پرایس اکشن رخ میدهند جلوگیری کنند.
طول سایه ها
اگر در جایی از بازار دیدید که طول سایه کندل ها زیاد شده است، این مورد نشان میدهد که بازار در حالت بی تصمیمی و نامشخص بودن قرار دارد. مخصوصا اهمیت Pinbars در معاملات اگر طول سایه ها در سقف ها و کف ها و یا مناطقی که دارای فشردگی قیمتی هستند بیشتر شود، باید توجه بیشتری داشته باشیم.
سایه های نزولی و سایه های صعودی
در صورتی که روند حرکتی بازار صعودی است سایه کندل ها بیشتر در پایین آنها ایجاد میشود، این نشانه بدی نیست. در واقع بازار در حال تایید کردن روند صعودی است و نشان میدهد که قیمت در هر بار نزول، با سد قیمتی خریداران مواجه شده و در واقع عمل ریجکشن صورت گرفته است. تمامی این موارد برای روند نزولی به صورت معکوس می باشد.
مکان قرار گیری بدنه کندل
وقتی به یک کندل نگاه میکنید، به مکان قرار گیری بدنه کندل توجه ویژه ای داشته باشید. آیا بدنه کندل نزدیک به بالای آن بسته شده است یا در پایین آن قرار گرفته؟ اگر بدنه کندل بالای آن قرار گرفته باشد، نشان دهنده فشار خرید بیشتر است و اگر پایین آن باشد، فشار فروش بیشتر را نشان میدهد.
بدنه
کندل هایی با بدنه بزرگ و سایه کوچک، قدرت حرکتی بازار را نشان میدهند در حالیکه کندل هایی با بدنه کوچک و سایه های بزرگ، ضعف و بی تصمیمی را.
admin
۶ساعت کارگزاری شما اهمیتی ندارد
بعضی از تریدرها مایلند بیشتر و بیشتر خودشان را گیج کنند. مثلا میگویند برای معامله روی طلا باید کلوز کندل های مبتنی بر ساعت نیویورک را در نظر گرفت و از این روی فلان کارگزاری که با این ساعت کار می کند بهتر است! یا مثلا برای فلان ارز باید ساعت بازار لندن را مدنظر داشت پس از فلان کارگزاری استفاده کنیم. اما واقعا این موارد اهمیتی ندارند.
در تصویر زیر دو چارت ۴ ساعته مربوط به ارز یورو/دلار را مشاهده می کنید که مربوط به دو کارگزاری متفاوت هستند. این دو کارگزاری از دو تایم کلوز متفاوت برای کندل هایشان استفاده می کنند اما اگر دقت کنید، تفاوت بسیار ناچیزی بین کندل های این دو کارگزاری وجود دارد. ممکن است برخی از سرنخ هایی که در چارت سمت چپ مشاهده می کنید را در چارت سمت راست نبینید و برعکس.
بنابراین هیچ کارگزاری وجود ندارد که تایم “بهتری” به شما برای کلوز کندل ها نسبت به یک کارگزاری دیگر بدهد. بنابراین سیگنال هایی که میگیرید نیز تفاوت کمی با هم دارند. در نهایت مهم ترین نکته ای که وجود دارد این است که شما باید تصمیم نهایی را بر اساس چارت خودتان بگیرید و زیاد با دخیل کردن این مسائل خودتان را گیج نکنید.
admin
۷- حد زیان را درست تعیین کنید!
خیلی از تریدرها معتقدند که حد ضرر آنها توسط کارگزاری ها به عمد زده می شود؛ حتی در شرایطی که الگوی پرایس اکشن بسیار خوب و واضحی را مشاهده کرده اند. البته بسیار مهم است که کارگزاری شما جزو دسته کلاهبرداران نباشد اما اینکه همیشه اشتباهات را به گردن کارگزاری و سایر عوامل بیندازیم درست نیست. بگذارید یک حقیقت را به شما بگویم.
برای بانک ها، شرکت های سرمایه گذاری و تریدرهای حرفه ای بسیار آسان است که متوجه شوند که پس از شکل گیری یک الگوی پرایس اکشن، آماتورها کجا وارد بازار شده و حد ضرر خود را کجا قرار می دهند. بانک ها با علم به این قضیه حرکاتی را در بازار انجام می دهند تا آماتورها را بیشتر و بیشتر مایل به ورود نقدینگی به بازار کنند. وقتی آماتورها وارد شدند، بانک ها حرکت اصلی و معکوس را آغاز می اهمیت Pinbars در معاملات کنند و با زدن حد ضرر آنها سودهای زیادی را نصیب خود می کنند.
سه راهکار برای حل این مشکل به شما پیشنهاد میکنیم.
اجازه دهید فشار آماتورها به اتمام برسد و منتظر نشان های تاییدی در تایم فریم های بالاتر بمانید.
حد ضرر خود را جای مناسبی قرار دهید تا با ورود نقدینگی به بازار و حرکات نوسانی، حد ضرر شما فعال نشود.
هنگامی که حد ضرر را بر اساس الگوی شکل گرفته در جای مناسبی قرار دادید، مقداری فضای اضافه نیز برای حد ضررتان در نظر بگیرید. بالاخره نوسانات بخشی از بازار هستند و هیچ تضمینی نیست که قیمت تا ۱ واحد مانده به حد ضرر شما برسد و برگردد.
دیدگاه شما