حسابداری
اصول حسابداری قواعد کلی است که حسابداران به عنوان مبنای اجرای کار در کلیه مراحل اجرای عملیات حسابداری مورد استفاده قرار می دهند ، عبارتند از :
الف- اصل بهای تمام شده تاریخی
ب- اصل افشاء حقایق
ج- اصل تحقق درآمد
د- اصل تطابق هزینه ها با درآمد ها
الف- اصل بهای تمام شده تاریخی : به موجب اصل بهای تمام شده تاریخی ، تمام رویدادهای مالی به بهای تمام شده در تاریخ وقوع ثبت و در صورت های مالی منعکس می شود و چنانچه بعدا ارزش پولی آنها افزایش یابد ، این افزایش شناسایی و ثبت نمی شود.
در به کارگیری این اصل ، بهای تمام شده دارایی ها بر اساس قیمت نقد یا معادل قیمت نقد ، اندازه گیری می شود . در مواردی که یک قلم دارایی یا یک خدمت در ازای واگذاری دارایی دیگری تحصیل می اصل تحقق درآمد شود ، دارایی تحصیل شده به ارش عادلانه یعنی معادل قیمت نقدی دارایی واگذار شده در دفاتر ثبت می شود . اگر ارزش عادلانه دارایی واگذار شده به نحوی معقول قابل اندازه گیری نباشد ، ارزش عادلانه دارایی تحصیل شده مبنای ثبت قرار می گیرد . همیشه فرض بر این اصل تحقق درآمد است که در معامله قضاوت صحیح به کار رفته و موسسه نمی توانسته است دارایی یا خدمت را به قیمت کمتر خریداری کند . بهای تمام شده تاریخی مبلغی است که در ازای آن خریدار و فروشنده آگاه و مایل ، در شرایط عادی یک دارایی را با پول مبادله می کنند . بهای تمام شده تاریخی دو نارسایی عمده دارد.
اول آنکه ، ارزش دارایی های هر موسسه پس از گذشت مدت نسبتا طولانی ، تغییر می کند و به این ترتیب بهای تمام شده تاریخی به عنوان مقیاس اندازه گیری منابع موجود، اعتبار خود را ازدست می دهد .
دوم آنکه دارایی های یک موسسه معمولا در طول زمان ، تحصیل می شود و بهای تمام شده آن بر مبنای قیمت های زمان تحصیل است و قیمت ها معمولا با گذر زمان تغیر می یابد . بنابراین اقلامی که به عنوان دارایی با هم جمع و در ترازنامه یک جا ارایه می شوند به علت تغییرات مقیاس اندازه گیری آنها نمی توانند به عنوان ارقامی که تفسیر دقیقی را ممکن می سازد تلقی شود . با وجود نارسایی های فوق معمولا مبلغ دارایی ها به دلایل زیر بر اساس تجدید ارزیابی ، ارزش جاری و یا قیمت بازار تعیین نمی شوند :
اول : بهای تمام شد تاریخی در زمان تحصیل دارایی ، معرف ارزش عادلانه یا متعارف دارایی است .
دوم : بهای تمام شده تاریخی بر معادله فرضی مبتنی نیست و در نتیجه واقعی و قابل اندازه گیری و تعیین می باشد .
سوم : سود یا زیان حاصل از واگذاری دارایی باید در تاریخ فروش شناسایی شود و نمی تواند بر فرض و پیش بینی مبتنی باشد .
ب)اصل افشاء حقایق: اصل افشا ایجاب می کند کلیه واقعیت های با اهمیت مربوط به رویدادها و فعالیت های مالی موسسه به نحو مناسب و کامل افشاء شود . بر اساس این اصل باید تمامی اطلاعاتی که به نحوی می تواند در تصمیم گیری استفاده کنندگان از اطلاعات مالی تاثیر گذار باشد ، افشاء شود . افشای اطلاعات می تواند در متن صورت های مالی یا یادداشت های همراه آن صورت پذیرد .
ج)اصل تحقق درآمد: بر اساس اصل تحقق درآمد ، درآمد ها بدون توجه به زمان دریافت وجه نقد مربوط ،در زمان تحقق شناسایی می شود . معمولا زمانی درآمد را تحقق یافته فرض می کنند که فرایند کسب سود کامل با حداقل قسمت اعظم ان کامل شده باشد . فرایند کسب سود عبارت است ازمجموعه ای از عملیات است که از خرید مواد اولیه و سایر عوامل تولید تا تبدیل آنها به کالای ساخته شده و نهایتا فروش محصولات و دریافت جه آنها را در بر می گیرد . به عبارت دیگر فرایند کسب سود زمانی تکمیل شده است که چرخه عملیات واحد تجاری کامل شده یا حداقل قسمت اعظم آن کامل شده یا حداقل قسمت اعظم آن کامل شده باشد . اغلب هنگام فروش محصول ، فرایند کسب سود را تکمیل شده می دانند ، بنابراین زمان تحقق درآمد را همان موقع فروش در نظر می گیرند . البته بر این نظریه استثنائاتی وارد است .
د)اصل تطابق هزینه با درآمد: بر اساس اصل تطابق برای اندازه گیری سود هر دوره باید هزینه های هر دوره را با درآمد های همان دوره مقابله نمود . به عبارت دیگر برای تعیین سود هر دوره باید هزینه هایی که برای کسب درآمد های همان دوره تحمیل شده اند را از درآمد ها کسر نمود . بنابراین به موجب اصل تطابق هر گاه درآمدی در صورت سود و زیان یک دوره منعکس می گردد باید هزینه هایی که به آن در آمد ها مربوط می شوند نیز در همان صورت سود و زیان منعکس گردند .
زرین حساب
اما هنگامی که یک موسسه درآمدی بدست میاورد و یا هزینه ای را برای اجرای عملیات متحمل میشود سرمایه موسسه تغییر میکند.
در آمد ، سرمایه را افزایش میدهد
هزینه، سرمایه را کاهش میدهد
در آمد افزایش در سرمایه است که از فروش کالا یا خدمات به مشتریان حاصل میشود
اصل تحقق در آمد
شناسایی . ثبت درآمد در زمان فروش کالا یا انجام دادن خدمت است اعم از اینکه بهای آن نقدا وصول شده یا نشده باشد
درآمد در موسسالت خدماتی
موسسات خدماتی بر حسب نوع کسب و کار از فعالیت های گوناگون نظیر : تعمیرات ، حمل و نقل کلا و مسافر ، چاپ ، و 0000 در آمد کسب میکنند هنگامی که یک موسسه در آمد کسب میکند ، دارایی و سرمایه خود را افزایش میدهد . در آمد موسسه را میتوان بحساب سرمایه بستانکار نمود . اما برای اصل تحقق درآمد آنکه در آمد یک موسسه در هر دوره زمانی مشحص شود در آمد های کسب شده را بجای حساب سرمایه به حساب درآمد های مختلف بستانکار میکنند
انواع در آمد در موسسات خدماتی
1 - ار طریق فروش نقد خدمات
2 – از طریق فروش نسیه خدمات
در آمد نقدی : دریافت پول نقد از مشتری بابت فروش خدمات که در معادله حسابداری باعث افزایش دارایی میشود و از طرف دیگر سرمایه نیز افزایش میکند
اثر در آمد بر معادله حسابداری
دارایی = بدهی + سرمایه
دارایی(موجودی نقدی) بدهی تغییر نمی کمد سرمایه افزایش میابد
تذکر: تمامی مثالهای این فصل ادامه تمرین ارایه شده در جلسه 11 میباشد
فرض کنید شرکت شاهوار در پی عملیات گذشته (آذرماه 85) در تاریخ 5 دی ماه 1385 بابت تعمیر سیستم های رایانه ای موسسه آموزشی نیکان مبلغ 280000 ریال دریافت کرده است . نحوه تجزه و تحلیل و ثبت این در آمد در حساب های شرکت شاهوار بشرح جدول ذیل منعکس میشود
5 دی ماه 1385 دریافت 000/280 ریال بابت تعمیر سیستم های رایانه ای موسسه نیکان
موجودی صندوق معادل مبلغ 000/280 ریال افزایش یافته
افزایش دارایی بدهکار میشود
بدهکار : موجودی صندوق 000/280
در آمد تعمیرات معادل مبلغ 000/280 ریال افزایش یافته
افزایش در آمد بستانکار شده
بستانکار : در آمد تعمیرات 000/280
در آمد غیر نقدی :
طبق اصول حسابداری در آمد در دوره ای که تحقق پیدا میکند اعم از اینکه نقد باشد یا نسیه شناسایی و در حسابها ثبت میگردد
فروش غیر نقدی یا نسیه خدمات موجب میشود که در معادله حسابداری مطالبات یا در واقع دارایی موسسه افزایش در مقابل نیز سرمایه افزایش یافته و بدهی تغییر ی نمی کند
اثر در آمد غیر بر معادله حسابداری
دارایی = بدهی + سرمایه
دارایی(بدهکاران) افزایش میابد بدهی تغییر نمی کند سرمایه افزایش میابد
شرکت شاهوار در در تاریخ 15 دی ماه 1385 بابت تعمیر تلویزیون های هتل نگارستان صورتحسابی به مبلغ 350000 ریال تهیه کرده است که قرار شد مبلغ این صورتحساب طی دو هفته دریافت شود. نحوه تجزه و تحلیل و ثبت این در آمد در حساب های شرکت شاهوار بشرح جدول ذیل منعکس میشود
15دی ماه 1385 ارسال صورتحسابی به مبلغ 000/350 ریال بابت تعمیر تلویزیون های هتل نگارستان ارسال داشته
بدهکاران معادل مبلغ 000/350 ریال افزایش یافته
افزایش دارایی بدهکار میشود
بدهکار :بدهکاران 000/350
در آمد تعمیرات معادل مبلغ 350000 ریال افزایش یافته
افزایش در آمد بستانکار شده
بستانکار : در آمد تعمیرات 000/350
هزینه : بهای کالا و خدماتی است که در عملیات یک موسسه برای کسب در آمد به مصرف میرسد
موسسات خدماتی برای کسب درآمد هزینه هایی را نظیر : دستمرد کارکنان ، اجاره بها ، آب و برق و گاز و تلفن و . را متحمل میشوند . در این هنگام سرمایه موسسه کاهش میابد . هزینه های را میتوان بحساب سرمایه بدهکار کرد اما برای اینکه هزینه ها در هر دوره زمانی مشخص گردد آنها را بجای حساب سرمایه بحساب هزینه های مختلف بدهکار میکنند
1 – هزینه های نقدی
2 – هزینه های نسیه
هزینه های نقدی : پرداخت وجه نقد از صندوق یا از حساب بانکی بابت هزینه ها موجب میشود که وجه نقد از موسسه خارج شده و دارایی کاهش یابد ، در طرف دیگر معامله حسابداری سرمایه نیز کاهش میابد
اثر مخارج (هزینه ) نقدی بر معادله حسابداری
دارایی = بدهی + سرمایه
دارایی کاهش می یابد بدهی تغییر نمی کند سرمایه کاهش می بابد
شرکت شاهوار در تاریخ 21 دی ماه سال 1385 نقدا مبلغ 200000 ریال بابت مخارج نگهداری آپارتمان پرداخت نموده است نحوه تجزیه و تحلیل این هرینه در حساب های ، بشرح جدل ذیل است
21 دی ماه : پرداخت مبلغ 200000 ریال از صندوق بابت هرینه نگهداری آپارتمان
هزینه نگهداری آپارتمان مبلغ 200000 ریال افزایش یافته است
افزایش هزینه ، بدهکار میشود
بدهکار : هزینه نگهداری آپارتمان 200000 ریال
موجودی صندوق مبلغ 200000 هزار ریال اصل تحقق درآمد کاهش یافته است
کاهش دارایی بستانکار میشود
بستانکار : موجود صندوق 200000 ریال
هزینه نگهداری آپارتمان
هزینه های غیر نقدی
طبق اصول حسابداری ، هزینه ها در دوره ای که واقع میشود اعم از اینکه نقدی باشد یا غیر نقدی شناسایی و درحسابها ثبت میشود . مخارج نسیه موجب میشود که بستانکاران و یا در واقع بدهی موسسه افزایش یابد و در مقابل سرمایه کاهش پیدا کند و بدین ترتیب توازن معادله حسابداری برقرار میشود
اثر هزینه های غیر نقدی بر معادله حسابداری
درایی = بدهی + سرمایه
دارایی تغییر نمی کند بدهی افزایش میابد سرمایه کاهش میابد
این فرض روش پذیرفته شده حسابداری است که بر اساس آن آثار معاملات و عملیات مالی در زمان وقوع آن اعم از اینکه وجهی بابت آن دریافت و یا پرداحت شده یا نشده باشد در حسابها ثبت میشود . در این فرض ، در آمد در زمان تحقق و هزینه ها در دوره وقوع آن بدون در نظر گرفتن زمان دریافت یا پرداحت ، شناسایی و در حسابها ثبت و در صورتهای مالی دوره مربوط منعکس میشود
شرکت شاهوار بابت درج آگهی در روزنامه صورتحسابی به تاریح 22 دی سال 85 دریافت کرد که مبلغ آن 70000 ریال است و باید ظرف یک هفته پرداخت شود . نحوه تجریخ تحلیل و ثبت هزینه مزبور در حساب ها بشرح ذیل میباشد
22 دی ماه : دریافت صورتحساب به مبلغ 70000 ریال از روزنامه .
هزینه تبلیغات معادل 70000 افزایش یافته است
افزایش هزینه ، بدهکار میشود
بدهکار : هزینه تبلیغات 70000 ریال
بدهی مبلغ 70000 هزار ریال افزایش یافته است
افزایش بدهی بستانکار میشود
بستانکار : بستانکاران 70000 ریال
مطالبات یک موسسه خدماتی معمولا از فروش داراییها یا فروش نسیه خدمات ایجاد میگرددکه در اصول ، تفاوتی ندارند
وقتی که تمام یا بخشی از طلب یک موسسه دریافت میشود در واقع مطالبات به نقد تبدیل می میگردد . بعبارت دیگر یک نوع دارایی یعنی بدهکاران به صورت دارایی اصل تحقق درآمد اصل تحقق درآمد دیگر یعنی وج نقد تبدیل میگردد، در نتیجه جمع دارایی تغییر نمی کند چوت در طرف دیگر معادله حسابداری نیز تغییری حاصل نمیشود بنابرین توازن معادله همچنان برقرار است
اثر وصول مطالبات بر معادله حسابداری
اثر وصول مطالبات بر معادله حسابداری در کادر ذیل نشان داده شده است
درایی = بدهی + سرمایه
دارایی تغییر نمی کند بدهی تغییر نمی کند سرمایه تغییری نمی کند
شرکت شاهوار دو فقره طلب خود را بابت فروش نسیه اثاثه و فروش نسیه خدمات در دی ماه دریافت کرده است وصول این مطالبات را جداگانه مطالعه میکنیم
وصول طلب ناشی از فروش نسیه دارایی
همانطوری که در اصل تحقق درآمد جلسات قبل توضیح داده شد شرکت شاهوار در تاریخ 25 آذر سال 85 تعدادی از اثاثه که مازاد بر احتیاجش یود را بقیمت 400000 ریال بطور نسیه به شرکت سایبان فروخت که مبلغ 300000 ریال از طلب شرکت را در تاریخ 30 آذر 85دریافت و قرار شد بقیه را در تاریخ 25 دی 85از آن شرکت دریافت نماید و شرکت شاهوار طلب خود را در تاریخ 25 دی 85 طی یک فقره چک به مبلغ 100000 ریال از شرکت سایبان دریافت و به حساب جاری شرکت خود در بانک . منظور نمود و این وصول از شرکت سایبان بشرح ذیل تجزیه و تحلیل میگردد
25 دی ماه : دریافت یک فقره چک به مبلغ 100000 ریال از شرکت سایبان بابت طلب ماه قبل
حسابداری
شناخت : متضمنمشخصكردن عنوان و مبلغ پولي يكعنصر و احتساب آن مبلغ در جمع اقلام صورتهاي مالي است. شناخت از نقطهاي آغاز ميشود كه يك رويداد گذشته موجب تغييري قابل اندازهگيري در داراييها يا بدهيهاي واحد تجاري شود بديهي است كه رويداد آغازگر شناخت بايد قبل از تاريخ ترازنامه اتفاق افتاده باشد.
شناخت داراييها و بدهيها در سه مرحله انجام ميشود : شناخت اوليه ، تجديد اندازهگيري بعدي ، قطع شناخت
شناخت اوليه
يك عنصر بايد در صورتهاي مالي شناسايي شود اگر:
الف ـ شواهد كافي مبنيبر وقوع تغيير در داراييها يا بدهيهاي مستتر درآن عنصر (ازجمله درصورت لزوم، شواهدي مبنيبر اينكه يك جريان آتي ورودي يا خروجي منافع اتفاق خواهد افتاد) وجود داشته باشد
ب ـ آن قلم را بتوان با قابليت اتكاي كافي به مبلغ پولي اندازهگيري كرد.
تجديد اندازهگيري بعدي
تغيير در مبلغ دفتري دارايي يا بدهي بايد شناسايي شود اگر:
الف ـ شواهد كافي مبنيبر وقوع تغيير در مبلغ دارايي يا بدهي وجود داشته باشد
ب ـ مبلغ جديد دارايي يا بدهي را بتوان با قابليت اتكاي كافي اندازهگيري كرد.
قطع شناخت
ادامه شناخت يك دارايي يا بدهي در صورتهاي مالي بايد قطع شود اگر شواهد كافي مبنيبر دستيابي به منافع اقتصادي آتي يا تعهد انتقال منافع اقتصادي (ازجمله درصورت لزوم، شواهدي مبني براينكه جريان آتي ورودي يا خروجي منافع اتفاق خواهد افتاد) ديگر وجود نداشته باشد.
شناخت درآمد و هزينه
در هر مرحله از فرايند شناخت، درصورتي كه يك تغيير در جمع داراييها با تغييري مساوي و متقابل در جمع بدهيها يا آورده و ستانده صاحبان سرمايه خنثي نشده باشد، درآمد يا هزينهاي حاصل ميشود.
شناخت درآمد متضمن ملاحظه اين امر است كه آيا شواهد كافي مبنيبر وقوع يك افزايش درخالص داراييها (يعني حقوق صاحبان سرمايه) قبل از پايان دوره مورد گزارش وجود دارد ياخير
شناخت هزينه متضمن ملاحظه اين امر است كه آيا شواهد كافي مبنيبر وقوع كاهش در حقوق صاحبان سرمايه قبل از پايان دوره مورد گزارش وجود دارد يا خير. اعمال احتياط موجب ميگردد كه براي شناخت هزينه در مقايسه با شناخت درآمد، به شواهد وقوع و ميزان اتكاپذيري اندازهگيري كمتري نياز باشد.
هرگاه نتوان بين مخارج انجام شده و ايجاد درآمدهاي مشخص در آينده ارتباط موجهي برقرار نمود، مخارج مزبور بايد در دوره وقوع، بهعنوان هزينه شناسايي شود. اين گونه مخارج شامل مبالغي است كه به انتظار منافع آتي خرج شده ليكن رابطه آنها با اين منافع درحدي دچار ابهام است كه شناسايي يك دارايي را مجاز نميشمرد. ازجملهاين مخارج، ميتوان از برخي مخارج تحقيق و توسعه نام برد.
نكته: استفاده از براوردهاي معقول در تهيه صورتهاي مالي امري عادي است و بهشرط آنكه بتوان براوردي معقول از يكقلم انجام داد، آنقلم بايد شناسايي شود
نكته: قبل از اجراي مفاد قرارداد، يك دارايي (يابدهي) بهاستناد قرارداد قابل شناسايي است، بهشرط آنكه معيارهاي عمومي شناخت رعايت شده باشد، يعني:
الف ـ شواهد كافي مبنيبر جريان آتي منافع وجود داشته باشد. اين امر مستلزم اين است كه بتوان قرارداد را در عمل بهاجرا درآورد و طرفين بهسهولت و بدون تحمل جريمه قابل ملاحظه نتوانند قرارداد را فسخ كنند.
ب ـ مبلغ قرارداد را بتوان با قابليت اتكاي كافي اندازهگيري نمود. اين معيار در مورد قراردادهايي صدق ميكند كه موضوع آنها خريد و فروش اقلامي باشد كه ارزش بازار مشخص دارند و لذا ممكن است در مورد محصولات خاص كه طبق سفارش ساخته ميشود، صدق نكند.
اتكاپذيري اندازهگيري تحت تأثير سه عامل است:
الف ـ توانايي اندازهگيري منافع مستتر در قلم مورد نظر برحسب مبالغ پولي،
ب ـ تغييرپذيري ميزان اين منافع (پراكندگي سطوح مختلف منافع و نيز احتمال وقوع يك سطح منفعت خاص)، و
ج ـ وجود يك مبلغ حداقل.
مباني شناخت و اندازه گيري:
الف- مفروضات بنياني: تفكيك شخصيت، تداوم فعاليت، دوره مالي، واحد اندازه گيري
ب- اصول حسابداري: اصل بهاي تمام شده، اصل شناخت درآمد، اصل تطابق، اصل افشا
ج- اصول محدودكننده: محافظه كاري، اهميت، فزوني منافع بر مخارج، خصوصيات صنعت
فرض تفکیک شخصیت( Separate Entity Assumption ): یعنی هر واحد اقتصادی به عنوان یک واحد مستقل از مالک یا مالکان آن و نیز جدا از موسسات دیگر در نظر گرفته می شوند.
فرض تداوم فعالیت( Going Concern Assumption ) : یعنی واحد اقتصادی تا آینده قابل پیش بینی به فعالیتهای خود ادامه دهد مگر آنکه عکس آن ثابت شود.
فرض دوره مالی (Time- Period Assumption) : عمر یک واحد اقتصادی به دوره های زمانی نسبتا کوتاهی به نام دوره حسابداری تقسیم می شود.این دوره ها اصل تحقق درآمد ممکن است یک ماهه، سه ماهه، شش ماهه یا یکساله باشد. اما متداولترین آنها دوره مالی یکساله است که اصطلاحا سال مالی خوانده می شود. اين امر قابلیت مقایسه را فراهم کرده و امکان سنجش و ارز یابی نتایج حاصل از فعالیتهای موسسات اقتصادی را در دوره های زمانی مختلف ایجاد میکند.
فرض واحد اندازه گیری (Unit-of- measure Assumption) : یعنی عملیات، معاملات و رویدادهای مالی باید بر حسب پول مورد سنجش قرار گرفته و گزارش شود.
اصل بهای تمام شده (Cost Principle) : طبق این اصل، داراییهای تحصیل شده در مبادلات باید به جای قیمتهای جاری بازار، بر حسب بهای تمام شده ثبت و بر همین اساس نیز در صورتهای مالی منعکس كرد. بهای تمام شده که به آن بهای تمام شده تاریخی نیز می گویند مبلغی است که نشان دهنده ارزش اقلام تحصیل شده در معاملات حقیقی و شرایط عادی بوده و به هیچ وجه مبتنی بر برآورد و یا حدس و گمان نمی باشد.
اصل شناخت درامد (Revenue Realization Principle) : بر اساس این اصل درآمد هنگامی شناسایی می شود که فرآیند کسب سود کامل شده باشد و مبادله ای انجام گرفته باشد . البته در قراردادهای بلندمدت پیمانکاری، درآمد متناسب با پیشرفت کار یا خدمات مورد قرارداد و قبل از تکمیل عملیات شناسایی می شود که استثنایی بر اصل تحقق درآمد تلقی می گردد.
اصل تطابق (Matching Principle) : هزینه های یک دوره مالی بايد از درآمدهای همان دوره كسر گردد.
اصل افشا (Disclosure Principle) : واحدهای اقتصادی موظفند کلیه واقعیتها و اصل تحقق درآمد اطلاعات با اهمیت مربوط به فعالیتهای مالی خود را به نحو مناسب در متن مناسب در متن صورتهای مالی اساسی و در صورت عدم امکان, در یادداشتهای پیوست صورتهای مالی گزارش و افشا نمایند.
محافظه کاری ( (Conservatism : واحدهای تجاری نباید از روشهایی استفاده نمایند که آن روشها درآمدها و داراییها را بیش از واقع و هزینه ها و بدهیها را کمتز از واقع نمایش دهد.
اهمیت (Materiality) : واحدهای اقتصادی مجازند در خصوص اقلامی که با توجه به وضعیت، محیط و عملکرد واحد از جهت ارزش ناچیز و کم اهمیت می باشند از بکار گرفتن روشهای صحیح تئوریک اجتناب نموده و به حای آن از روشهایی استفاده کنند که کم هزینه تر, عملی تر و راحت تر باشد.
فزونی منافع بر مخارج ( Cost-benefit Constraint ): تهیه اطلاعات حسابداری باید توجیه اقتصادی داشته باشد.
خصوصیات صنعت( Industry Peculiarities ) : در صنایع مختلف با توجه به ویژگیها و خصوصیات خاص آن صنعت می توان اقدام به تعدیل و با اصلاح روشهای حسابداری نموده و یا از روشهای جدیدی استفاده کرد به شرط آنکه اثبات گردد روشهای اصلاح شده و یا جدید اطلاعات سودمندتری نسبت به روشهای پذیرفته شده حسابداری ارائه نموده و یا جهت جلوگیری از نتیجه گیریهای گمراه کننده, ضروری می باشد.
اصل بهای تمام شده تاریخی
طبق اصل بهای تمام شده تاریخی، قیمت مبادلهای تعیین شده و یا بهای تمام شده متحمله درزمان وقوع مبادله، مبنایی برای ثبت اولیه داراییها و بدهیهاست. علت استفاده از این اصل برای ثبت اولیه این است که در اغلب موارد بهای تمام شده بهترین برآورد از ارزش منصفانه یک دارایی یا یک بدهی میباشد.
- چنانچه در تاریخ تحصیل، بهای تمام شدهای تحمل نشود؛ مثلاً، چنانچه شرکتی از طریق صدور سهام خود تجهیزاتی را تحصیل نماید؛ قیمت تاریخی این معاوضه با مراجعه به ارزش منصفانه آنچه دریافت یا واگذار شده هرکدام با شفافیت بیشتری قابل تعیین باشد مشخص می شود.
- بعد از تاریخ تحصیل یا معاوضه، استفاده مستمر از بهای تمام شده تاریخی منهای استهلاک (در صورت استهلاکپذیر بودن دارایی) اغلب منجر به گزارش اطلاعاتی میشود که مبتنی بر قیمتهای تاریخ گذشته هستند.
- قیمت داراییها میتواند در نتیجه عواملی از قبیل تورم، تغییرات در عرضه و تقاضا، تکنولوژی، و سایر عوامل تغییر کند و از اینرو ممکن است بهای تمام شده تاریخی برای اهداف تصمیمگیری، مربوط نباشد.
- طبق اصول عمومی پذیرفته شده حسابداری، در برخی شرایط، چنانچه ارزش منصفانه اصل تحقق درآمد یک دارایی کمتراز مبلغ دفتری دارایی باشد، مبلغ دفتری تا ارزش قابل بازیافت کاهش داده می شود اما ارزش یک دارایی تنها گاهی اوقات (نظیر تجدید ارزیابی داراییها) افزایش داده شده و به قیمتی بیش از بهای تمام شده تاریخی گزارش میشود.
قابل اتکا بودن گزارشگری بهای تمام شده
بسیاری از حسابداران عقیده دارند ارزش قابل اتکا بودن گزارشگری بهای تمام شده مبادله واقعی در صورتهای مالی، از معایب احتمالی نامربوط بودن آن اطلاعات تاریخی بیشتر است.
به بیان دیگر، بسیاری از حسابداران ترجیح میدهند به منظور افزایش قابلیت اتکای اطلاعات گزارش شده، تا حدودی از مربوط بودن آن اطلاعات صرفنظر کنند. الـبتــه ایـن قضاوت در محیطهای مختلف حسابداری متفاوت بوده و به شدت عامل تورم در اقتصاد بستگی دارد.
با استناد به اصل بهای تمام شده تاریخی، مبالغ گزارش شده برای داراییها و بدهیها از قیمت معاوضه و یا بهای تمام شده در تاریخ تحصیل دارایی یا بدهی به دست میآید.
مفهوم تحقق اصل بهای تمام شده تاریخی
مفهوم تحقق رهنمود دیگری اضافه بر سه ضابطه بنیادین شناسایی برای تعیین زمانی که درآمدها در صورت سود و زیان باید شناسایی و گزارش شوند، در اختیار میگذارد. هرچند اصطلاحات “تحقق” و “شناسایی” گاهی اوقات به طور مترادف و جایگزین هم استفاده میشوند، آنها در حسابداری دارای معانی مختلفی هستند.
- شناسایی، عمل ثبت درآمد در سوابق حسابداری و گزارشگری آن در صورت سود و زیان میباشد. بنابراین، شناسایی به یک عمل انجام شده و یا عملی که باید انجام شود، اطلاق میگردد.
- تحقق یک مفهوم انتزاعی است که تعیین میکند درآمد چه زمانی باید شناسایی شود. در ادبیات حسابداری تحقق در متون مختلفی ظاهر میگردد، به طوری که گاهی اوقات از آن، برای توصیف تبدیل داراییهای غـیـر نـقـد بـه وجـه نقد و یـا ادعاهایی برای وجوه نقد استفاده میشود.
- تحقق (و دو اصطلاح مشتقه آن، یعنی “تحقق یافته” و “تحقق نیافته”) ممکن است با وقوع یک مبادله در ارتباط باشند. برای مثال، افزایشهایی که در ارزش یک دارایی (نظیر موجودی کالا) تا قبل از فروش آن رخ میدهد، تا تاریخ فروش دارایی تحقق نیافته تلقی میگردد.
- در این تاریخ، این افزایشهای ارزش با عمل فروش تحقق یافته قلمداد میشوند. همچنین تحقق، مفهومی است که از آن برای توصیف وقوع رویدادی که عدم اطمینان مرتبط با جریانهای نقدی آتی را تا سطح قابل قبولی کاهش میدهد، به نحوی که شناسایی را توجیه کند، استفاده میشود.
نکته : تحقق، مفهومی انتزاعی است که زمان شناسایی (ثبت) درآمد را مشخص میکند.
با استناد به مفهوم تحقق، درآمد باید زمانی در صورت سود و زیان شناسایی و گزارش شود که
مبلغ و زمانبندی درآمد به طور معقول قابل تعیین باشد، به بیان دیگر، درآمد تحقق یافته و یا قابل تحقق باشد.
فرآیند کسب عایدات (کسب درآمد) کامل یا تقریباً کامل شده باشد، به این معنی که درآمد کسب شده باشد. دو ضابطه فوق، از ضابطه های بنیادین دیگر عملیاتیتر بوده و رهنمودی فراتر از شناسایی صرفاً درآمدهای عملیاتی و غیرعملیاتی در اختیار میگذارند.
مفهوم تحقق
- ضابطۀ اول مفهوم تحقق به این معناست که قبل از اینکه بتوان درآمد را ثبت نمود، جریانهای نقدی مورد انتظار مرتبط با درآمد باید به طور عینی قابل تعیین باشد. به بیان دیگر درآمد زمانی ” تحقق یافته” است که کالا یا خدمات با وجه نقد یا ادعای نسبت به وجه نقد معاوضه شود و زمانی “قابل تحقق” است که داراییهای دریافت شده یا حفظ شده به سرعت قابل تبدیل به میزان شخصی وجه نقد یا ادعای نسبت به وجه نقد باشد.
- ضابطه دوم نیز به این معناست که رویداد یا رویدادهای حیاتی برای کسب درآمد باید قبل از اینکه بتوان درآمد را شناسایی نمود، به وقوع پیوسته باشد. به بیان دیگر دومین ضابطه خاطر نشان میسازد درآمد باید ” کسب شده باشد”، به این معنا که واحد تجاری تقریباً تمام آنچه طی آن محق به دریافت منافع حاصل از درآمد باشد را انجام داده باشد.
- فرآیند کسب عایدات، با توجه به نوع فعالیت شرکتها، جنبه های خاصی از فرآیند کسب عایدات (کسب درآمد) را میتوان به آنها تعمیم داد. یک شرکت تولیدی، عناصر تولید را خریداری کرده، محصول را میسازد، آن را میفروشد و سپس وجه نقد حاصل از فروش را وصول مینماید. دورۀ زمانی بین فروش و وصول وجه نقد، چنانچه فروش نقدی باشد، صفر خواهد بود؛ و چنانچه در ازای فروش مطالبات بلند مدت ایجاد شده باشد، این دوره زمانی می تواند بسیار طولانی باشد.
- فرآیند کسب عایدات یک شرکت بازرگانی اندکی تفاوت دارد. شرکت بازرگانی، کالا را از یک تولیدکننده تحصیل نموده و تا زمان فروش آن را نگهداری مینماید. در مقطع فروش، فرآیند کسب عایدات (کسب درآمد) یک شرکت بازرگانی مشابه آن چیزی است که در مورد شرکت تولیدی به آن اشاره شد. در یک شرکت خدماتی نیز دوره تولید جای خود را به دورۀ ارائه خدمات میدهد و مقطع فروش، مقطعی است که ارائه خدمات خاتمه یافته است.
- از دیدگاه نظری، فرآیند کسب عایدات از آن جهت که مطلوبیت یا ارزش به طور تدریجی به کالا یا خدمات افزوده میشود، فرآیندی مستمر میباشد. برای مثال، ارزش به مرور که مواد اولیه و دستمزد در حال تبدیل به محصولات ساخته شده هستند، در حال افزوده شدن به کالا میباشد. در یک وضعیت فرضی، دو ضابطه پیشگفته اصل تحقق میتواند در هر مقطعی از فرآیند کسب عایدات برآورده شد و درآمد شناسایی شود.
شناسایی درآمد در مقطع فروش
برای اغلب شرکتها، فروش، حیاتیترین رویداد در فرآیند کسب عایدات محسوب میشود. از اینرو، متداولترین زمان شناسایی درآمد، مقطع فروش میباشد. عموماً رویداد فروش زمانی به وقوع میپیوندد که (۱) مالکیت کالا به خریدار منتقل شود، (۲) خدمات ارائه گردد، و یا (۳) خدمات دارایی (مثلاً اجارهدهی اپارتمان) ارائه گردیده باشد (مثلاً آپارتمان در طی دوره به تصرف درآمده باشد).
شناسایی درآمد در خلال تولید
گاهی اوقات توافق بین تولیدکننده (یا فروشنده) و خریدار، قیمتهای فروش مشخص شدهای را به همراه دارد، به گونه ای که ضوابط شناسایی درآمد قبل از فروش و ارسال کالا، فراهم میگردد. برای مثال میتوان به حسابداری پیمانکاری اشاره کرد. علاوه بر این خصوصیات برخی فعالیتها (نظیر برخی فعالیتهای کشاورزی) به گونهای است که شناسایی درآمد در فرآیند تکمیل تولید را توجیه میکند.
آموزش حسابداری برای دانشجویان و علاقهمندان حسابداری (اصول حسابداری)
این مقاله مربوط به آموزش حسابداری برای دانشجویان حسابداری و کلیه علاقهمندان به رشته پرطرفدار حسابداری است. دانستن اصول حسابداری برای کلیه حسابدارها الزامی است.
در سری مقالات آموزش حسابداری تمامی مطالب مطابق با استانداردهای پذیرفتهشده حسابداری ایران است.
در قسمت اول به تعریف حسابداری و معادله اساسی حسابداری اشاره گردید.
در قسمت دوم به تعریف اقلام معادله حسابداری یعنی داراییها، بدهیها و سرمایه به تفکیک ارائه اشاره گردید.
در قسمت سوم به مفاهیم اساسی حسابداری اشاره گردید.
در قسمت چهارم به مفروضات حسابداری اشاره گردید.
برای خواندن مقاله قسمت اول میتوانید کلمه آموزش حسابداری قسمت اول را کلیک کنید.
برای خواندن مقاله قسمت دوم میتوانید کلمه آموزش حسابداری قسمت دوم را کلیک کنید.
برای خواندن مقاله قسمت سوم میتوانید کلمه آموزش حسابداری قسمت سوم را کلیک کنید.
برای خواندن مقاله قسمت چهارم میتوانید کلمه آموزش حسابداری قسمت چهارم را کلیک کنید.
در این قسمت اصول حسابداری ارائه خواهد شد.
اصول حسابداری
اصول حسابداری قواعدی کلی است که حسابداران بهعنوان مبنای اجرای کار در کلیه مراحل اجرای عملیات حسابداری مورداستفاده قرار میدهند و عبارتاند از:
۱- اصل بهای تمامشده تاریخی
۲- اصل تحقق درآمد
۳- اصل تطابق درآمدها با هزینهها
۱- اصل بهای تمامشده تاریخی
با توجه به اصل بهای تمامشده تاریخی کلیه رویدادهای مالی باید به بهای تمامشده رویداد و به تاریخ وقوع رویداد شناسایی و ثبت شود. بهای تمامشده برخی از رویدادها مانند خرید داراییها فقط بهای خرید نیست، بلکه کلیه مخارج مستقیم برای به دست آوردن آن دارایی هم به بهای خرید اضافه میشود و بهای تمامشده دارایی است.
۲- اصل تحقق درآمد
اصل تحقق درآمد این اجازه را به حسابدار میدهد درآمدها بهمحض تحقق و بعد از تکمیل فرآیند کسب درآمد بدون توجه به زمان دریافت وجه مربوط درآمد را شناسایی و ثبت نماید.
۳- اصل تطابق درآمدها با هزینهها
در یک دوره مالی کلیه درآمدها تحققیافته در آن دوره مالی و کلیه هزینههای تحمیلشده در همان دوره مالی باید شناسایی و ثبتشده و در پایان دوره مالی با یکدیگر مقابله شود. اگر درآمدها بیشتر از هزینهها باشد برای واحد تجاری سود شناسایی میشود. اگر هزینهها بیشتر از درآمدها باشد برای واحد تجاری زیان شناسایی میشود.
۴- اصل افشاء حقایق
کلیه اطلاعاتی که در تصمیمگیری استفادهکنندگان اطلاعات حسابداری تأثیرگذار باشد باید به نحو مناسب افشاء شود. این افشاء میتواند در صورتهای مالی و یا در یادداشتهای پیوست ترازنامه انجام شود.
نتایج عملیات واحد تجاری و نحوه عملکرد آن در صورتهای مالی گزارش میشود و اطلاعات غیرمالی در یادداشتهای پیوست صورتهای مالی ارائه میشود.
اصول حسابداری بهطور کامل بررسی گردید.
اگر اطلاعات بیشتر در این خصوص میخواهید، توصیه میشود کتاب نسخه جادویی مفاهیم اساسی حسابداری را مطالعه فرمایید
کتاب نسخه جادویی مفاهیم اساسی حسابداری با تمامی کتابهای موجود در اصل تحقق درآمد بازار متفاوت است.
این کتاب بهصورت کامل تمامی مفاهیم حسابداری را بهصورت تصویری و داستانی ساده بر اساس استانداردهای حسابداری بیان کرده است.
اطمینان میدهم از خواندن این کتاب در صورت علاقه داشتن به حسابداری پشیمان نخواهید شد.
در مقاله بعدی اصول محدودکننده حسابداری (میثاقهای حسابداری) بررسی خواهد شد.
دیدگاه شما