۴ کندلی که در این مطلب معرفی کردیم مشابه یک دیگر هستند و تفاوت های اندکی دارند.شکل آنها بطور خلاصه بصورت زیر است:
الگو های بازگشتی کندل استیک
همانطور که در مطالب قبل گفتیم الگوهای شمعی از کنار هم قرار گرفتن کندل استیک ها با شرایط ویژه تعریف می شوند،تعداد کندل استیک ها در الگو ها معمولا بین ۱ تا ۵ کندل است.الگوهای شمعی به دو دسته بازگشتی و ادامه دهنده تقسیم می شوند که هرکدام از این دسته ها نیز دو نوع صعودی و نزولی را دارا می باشند.
تشخیص الگو ها و استفاده از آنها بسیار وابسته به روندقبل از خود است برای مثال الگوی بازگشتی صعودی قطعا باید پس از یک روند نزولی باشد یا الگوی ادامه دهنده ی نزولی بعد از روند نزولی ظاهر می شود پس باید برای بهره بردن از این الگوها باید به مباحث روند و تشخیص آن مسلط باشید.
الگوی چکش یا همر:
الگوی چکش یک الگوی تک کندلی قدرتمند است که در انتهای روند نزولی سیگنال بازگشت قیمت را می دهد.کندل این الگو از یک بدنه بسیار کوچک در بالاترین قسمت شمع و یک سایه پایینی بلند تشکیل شده.صعودی یا نزولی بودن این کندل اهمیت زیادی ندارد اما صعودی بودن آن نشانه قدرتمند بودن الگو می باشد. این الگو دارای سایه بالایی نمی باشد اما اگر این سایه وجود داشته باشد بسیار کوچک است.
الگوی چکش معکوس:
این الگو هم مانندالگوی چکش باید در انتهای یک روند نزولی ظاهر شود و یک الگوی بازگشتی است امابرخلاف الگوی چکش دارای سایه بالایی بسیار بلند و فاقد سایه پایینی (یا سایه کوچگ)است،بدنه اصلی این الگو هم در قسمت پایینی کندل قرار میگیرد و طول کمی دارد.صعودی و نزولی بودن کندل اهمیت زیادی ندارد اما صعودی بودن آن نشان از قدرت بیشتر آن دارد همچنین اگر قیمت پایانی کندل بعدی بالا تر از قیمت پایانی کندل چکش معکوس قرار گیرد تاییدی بر تشخیص درست این الگو است و قدرت بازگشتی آن را نشان می دهد.
الگوی مرد دار آویخته:
الگوی مرد دار آویخته یک الگوی ۱ کندلی بازگشتی است که در انتهای روند صعودی ظاهر می شود وسیگنال بازگشت قیمت را می دهد. شکل ظاهری این کندل کاملا مشابه الگوی چکشی است با این تفاوت که در انتهای روند صعودی قرار می گیرد یعنی کندل الگوی مرد دار آویخته تشکیل شده از سایه پایینی بسیار بلند و بدنه اصلی که در بالای شمع قرار گرفته و فاقد سایه بالایی (یا سایه بسیار کوچک)است.صعودی یا نزولی بودن کندل اهمیت چندانی ندارد اما نزولی بودن آن نشانگر قدرت الگو است.
مرد به دار آویخته
الگوی ستاره ثاقب (شوتینگ استار):
این الگو هم یک الگوی ۱ کندلی است و در انتهای روند صعودی ظاهر می شود. شکل ظاهری آن کاملا مشابه چکش معکوس است تنها با این تفاوت که در انتهای روند صعودی قرار می گیرد.
پس ستاره ثاقب دارای سایه بالایی بسیار بلند و بدنه نسبتا کوتاهی است که در قسمت پایینی شمع قرار می گیرد همچنین فاقد سایه پایینی است.صعودی و نزولی بودن کندل اهمیت چندانی ندارد اما نزولی بودن آن نشانگر قدرت آن است.پایین تر بودن قیمت نهایی کندل بعدی تایید کننده ی این الگو است.
۴ کندلی که در این مطلب معرفی کردیم مشابه یک دیگر هستند و تفاوت های اندکی دارند.شکل آنها بطور خلاصه بصورت زیر است:
الگوی کمربند نزولی:
این الگوی کمیاب در انتهای روند های صعودی پدیدار می شود و یک الگوی بازگشتی کندل استیک است.
الگوی کمربند تک کندلی است و در انتهای روند صعودی با گپ رو به بالا باز می شود اما قیمت آن در ادامه کاهش یافته و بدون اینکه سایه بالایی داشته باشد با کاهش قیمت بدنه ای بزرگ را شکل می دهد،اگراین بدنه گپ و شکاف را پر نماید سیگنالی برای آغاز روند نزولی است.
الگوی کمربند نزولی
الگوی کمربند صعودی:
الگوی کمربند صعودی نیز یک الگوی بازگشتی و تک کندلی است که در انتهای روند نزولی ظاهر می شود.
الگوی کمربند صعودی به این صورت است که در روند نزولی قیمت اولیه کندل با گپ رو به پایین باز می شود اما در ادامه با رشد قیمت سایه بلند پایینی نداریم و با تشکیل یک بدنه بزرگ و بسته شدن قیمت در نزدیکی حداکثر قیمت کندل می توانیم این کندل را به عنوان الگوی کمربند صعودی بررسی کنیم.
اگر سایه و بدنه این کندل گپ رو به پایین را پوشش دهد می تواند سیگنالی برای شروع روند صعودی باشد.
الگوی کمربند صعودی
الگوی کمربند صعودی و نزولی
الگوی شکست نزولی:
الگوی شکست نزولی الگویی بازگشتی و ۵ کندلی است که در انتهای روند صعودی ظاهر می شود. در این الگو کندل اول صعودی و بلند است. کندل دوم با شکافی بالاتر از کندل اول شکل می گیرد و صعودی است اما کوتاه است، کندل ۳ (گاهی اوقات نزولی) و ۴ نیز کوتاه و صعودی هستند و به ترتیب بالاتر از یک دیگر قرار می گیرند و اما کندل ۵ نزولی و بلند است و قیمت پایانی آن در محدوده بین شکاف کندل اول و دو بسته می شود.
در واقع کندل اول که صعودی و بلند است و گپ رو به بالای بعد از آن نشان از روند صعودی است اما کوتاه بودن کندل های ۲ و ۳ و ۴ نشانه ی قدرتمند نبودن روند صعودی و احتمال کاهش قیمت را نشان می دهند که با پدیدار شدن یک کندل نزولی بلند این فرضیه قدرت بیشتری پیدا می کند و سیگنالی برای شروع یک روند نزولی را به ما می دهند.
الگوی شکست نزولی
الگوی شکست صعودی:
الگوی شکست صعودی نیز یک الگوی بازگشتی و ۵ کندلی است که در انتهای روند نزولی مشاهده می شود.
الگوی شکست صعودی به این صورت است که کندل اول یک کندل نزولی و بلند است و کندل دوم با شکافی پایین تر از کندل اول شکل می گیرد که نزولی و کوتاه است،کندل های ۳(گاهی اوقات صعودی) و ۴ نیز کندل هایی نزولی و کوتاه هستند که قیمت های پایانی آنها به ترتیب پایین تر از یکدیگر قرار می گیرند اما کندل ۵ یک کندل صعودی بلند است که شکاف اولیه را پوشش می دهد و قیمت نهایی آن در حدود شکاف بین کندل ۱ و ۲ است.
در واقع کندل ۱ که نزولی و بلند است . شکاف بعد از آن نشانه ی یک روند نزولی است اما کندل های ۲ و ۳ و ۴ که کوتاه هستند حاکی از ضعف روند هستند و ظهور یک کندل صعودی بلند تاییدیه ای بر این امر است که روند صعودی شکل خواهد گرفت.
اصول استفاده از الگوهای برگشتی صعودی Bullish Reversals در کندل استیک ژاپنی
الگوهای صعودی Bullish تشکیل شده از یک، دو و یا سه کندل در انتهای روند نزولی هستند و علامتی برای تغییر جهت روند از نزولی به صعودی می باشند در ادامه به ترتیب الگوهای تک و ترکیبی صعودی (بولیش) را مشاهده می کنیم.
الگوی چکش (الگوی هامر) Hammer در انتهای یک روند نزولی تشکیل می شود از خصوصیات این الگو سایه پایینی بلند، سایه بالایی کوتاه (وجود نداشتن سایه بالایی) و بدنه ای حداکثر یک دوم سایه پایینی می باشد. در این الگو رنگ بدنه تفاوتی ندارد اما بدنه صعودی (سفید) قدرت بیشتر این الگو را برای بازگشت روند نشان می دهد.
الگوی هامر معکوس (چکش معکوس) مانند الگوی چکش در انتهای یک روند نزولی تشکیل می شود. سایه بالایی بلند، سایه پایینی کوتاه و یا وجود نداشتن سایه پایینی و بدنه ای حداثر یک دوم سایه بالایی از خصوصیات این الگو می باشد. در این الگو رنگ بدنه تفاوتی ندارد اما بدنه صعودی (سفید) قدرت بیشتر این الگو را برای بازگشت روند نشان می دهد.
این الگو در بازار بسیار نادر می باشد و مدلی از Opening Marubozu می باشد. در روند نزولی قیمت آغازین این کندل با گپ (شکاف) رو به پایین باز می شود اما در ادامه شاهد هیچ سایه پایینی نمی باشیم قیمت از نقطه آغاز رو به بالا حرکت کرده و بدنه نسبتا بزرگی را شاهد هستیم. اگر سایه و بدنه این الگو فاصله گپ (شکاف) را پُر نماید می تواند نشانگر آغاز روند صعودی باشد.
این الگو (پوشاننده صعودی) شامل دو شمع با رنگ های متفاوت است که در انتهای روند نزولی تشکیل می شود. کل بدنه سفید (صعودی) شمع دوم، بدنه شمع اول مشکی (نزولی) را پوشش می دهد. اندازه سایه ها در این دو کندل اهمیتی ندارد. ایجاد شکاف (گپ) بین نقطه پایان کندل اول و نقطه آغاز کندل دوم اهمیت بیشتری به این الگو برای آغاز روند صعودی می دهد.
الگوی انبرک پایینی مانند الگوی قبلی شامل دو شمع با رنگ های متفاوت می باشد. با این تفاوت که ابتدا شمعی نزولی (مشکی) با بدنه بزرگ تشکیل می شود این شمع فاقد سایه یا با سایه های کوچک می باشد. شمع دوم در دل محدوده قیمت شمع اول به شکل ستاره (داجی) یا چکش معکوس تشکیل می شود. برای اهمیت بیشتر تغییر روند از نزولی به صعودی در این الگو، خارج نشدن سایه های شمع دوم از شمع اول مهم می باشد.
الگوی هارامی صعودی نیز در انتهای روند نزولی تشکیل می شود و اخطار تغییر روند را صادر می کند. شمع اول بدنه مشکی (نزولی) دارد که تمامی بدنه شمع دوم را پوشش می دهد سایه ها در این الگو اهمیت زیادی ندارند اما خارج نشدن سایه های شمع دوم از محدوده سایه الگو شمعی چکش یا hammer های شمع اول قدرت بیشتر این الگو را نشان می دهد.
صلیب هارامی صعودی (هارامی کراس) شباهت بسیاری به الگوی قبلی دارد با این تفاوت که بدنه شمع دوم حتما بصورت داجی (ستاره) تشکیل شده است این الگو در انتهای روند نزولی تشکیل می شود و اخطار تغییر روند را صادر می کند.
در این الگو (پوشش شکاف صعودی) شاهد دو شمع با رنگ های متفاوت هستیم. در شمع اول بدنه مشکی (نزولی) و شمع دوم بدنه ای سفید (صعودی) با نقطه پایانی پایین تر از نقطه آغازین شمع قبلی می بینیم و نقطه آغاز شمع دوم با شکافی نزولی نسبت به پایان شمع اول شروع شده است. این الگو در انتهای روند نزولی تشکیل شده و نمایشگر آغاز روند صعودی می باشد.
این الگو (کودک رها الگو شمعی چکش یا hammer شده صعودی) در بازار مبادلات ارز خیلی کم به وجود می آید. در انتهای روند نزولی پس از یک شمع نزولی قوی شکافی نزولی تا شمع بعدی بوجود می آید شمع بعدی بصورت ستاره (داجی) بسته می شود و فاصله بسته شدنش تا شمع بعدی نیز دارای شکاف است. با سفید (صعودی) بسته شدن بدنه شمع سوم اخطار پایان روند نزولی و آغاز روند صعودی به وجود می آید.
الگوی ستاره صبحگاهی از مجموع سه شمع در انتهای روند نزولی تشکیل می شود شمع اول نزولی و پرقدرت، شمع دوم با شکاف (گپ) نزولی آغاز شده و بدنه آن میتواند نزولی یا صعودی باشد ولی در غالب موارد بدنه و سایه های بزرگی ندارد و شمع سوم یک شمع صعودی است که آغاز آن با شکاف (گپ) صعودی نسبت به شمع دوم آغاز شده است. این سه شمع اخطار روند صعودی را در انتهای روند نزولی اعلام می نمایند.
ترکیب این الگوی سه شمعی بسیار شبیه به الگوی ستاره صبحگاهی می باشد با این تفاوت که بین شمع اول و دوم به علاوه بین شمع دوم و سوم شکافی دیده نمی شود شمع اول پرقدرت و نزولی، شمع دوم دوجی Doji و شمع سوم دارای بدنه صعودی می باشد. با بسته شدن صعودی شمع سوم اخطار انتهای روند نزولی و آغاز روند صعودی اعلام می شود.
الگوی سه ستاره صعودی از ترکیب سه شمع Doji مانند تشکیل شده اندازه سایه ها در این سه شمع حائز اهمیت نمی باشد اما وجود شکاف (گپ) نزولی بین شمع اول و دوم و شکاف صعودی بین شمع دوم و سوم بر قدرت این الگو برای تغییر روند از نزولی به صعودی می افزاید.
الگوی سه مکعب سفید از سه شمع صعودی با بدنه های توخالی و صعودی قوی تشکیل شده است.سایه ها غالبا کوتاه و ایجاد شکاف نزولی بین شمع اول، دوم و شکاف نزولی بین شمع دوم و سوم وجود دارد. با بسته شدن شمع سوم اخطار قوی تغییر روند از نزولی به صعودی ایجاد می شود.
کندل استیک یا نمودار شمعی ژاپنی چیست؟ ( آشنایی با انواع نمودار سهام )
زمانی که به یک نمودار نگاه میکنید، شاید سوالات زیادی به ذهنتان برسد! این گونه نمودارهای چه چیزی را بیان میکنند؟ چگونه میتوان تغییرات ارزش سهام را پیشبینی کرد؟ آیا الان زمان خرید یک سهم است یا باید سهام خود را فروخت؟ این گونه سوالات و سوالات مشابه، هر روز به ذهن افرادی که در بورس به فعالیت میپردازند نقش میبندد و سعی میکنند به کمک شاخصها و گزارشات مالی، نمودارها و جدولهای اطلاعاتی پاسخ مناسبی به این گونه سوالات بدهند.. در این نوشتار به بررسی نمودارهای شمعی بورس از قبیل نمودار خطی ، میله ای و شمعی (کندل استیک یا شمعی ژاپنی) میپردازیم تا بتوانیم پاسخ مناسبی به این گونه سوالات بدهیم.
همانطور که میدانید، بورس و بازار سرمایه، پدیدهای پویا است که در بستر زمان تغییر میکند. در نتیجه مشخص است که دادههای بورس از جنس زمان هستند در نتیجه میتوان آنها را به صورت یک سری زمانی (Time Series) در نظر گرفت که بخشی از تغییرات آن وابسته به تصادف و بخش دیگر، رفتار بازار و خریداران و فروشندگان را مشخص میکند. در نتیجه برای نمایش مقادیر ارزش سهام یا مشخصات بازار سهام از نمودارهایی استفاده خواهیم کرد که محور افقی آنها زمان است.
ویدیوی آموزشی از کندل استیک در انتهای مقاله
نمودار بورس یا سهام چیست؟
در حقیقت میتوان نمودار بورس یا سهام را بررسی ارزش سهام یا هر شاخصی وابسته به آن، نسبت به زمان در نظر گرفت. به این ترتیب محور افقی مربوط به زمان بوده و محور عمودی نیز ارزش سهام یا قیمت را نشان میدهد. در نتیجه نمودار سهام، روند تغییرات ارزش سهام را نسبت به زمان نشان میدهد. محور افقی میتواند بیانگر سال، ماه، روز و حتی ساعت باشد. با توجه به اینکه در چه محدوده زمانی اقدام به بررسی دارید، میتوانید نمودار سهام یا شاخصهای آن را بر حسب واحد زمانی دلخواه تعیین کنید. در تحلیل بورس می توان از نمودار یک نماد استفاده کرد. روند صعودی در یک نماد، میتواند این اطمینان را به ما بدهد که در آینده نزدیک، قیمت سهام این نماد کاهش نخواهد یافت و البته روند نزولی که به تازگی برای یک سهام شروع شده، ممکن است بیانگر روند نزولی بیشتر این سهم باشد.
انواع نمودار سهام:
نمودار خطی:
ساده ترین نوع نمودار، نمودار خطی است، زیرا فقط قیمتهای بسته شدن یک بازه معاملاتی را نشان می دهد مثلا قیمت بسته شدن (close price) در یک روز یک نقطه از نمودار خطی را برای ما می سازد و این خط، با اتصال قیمت های بسته شدن ایجاد میشود. نمودارهای خطی اطلاعات دیگری از دامنه نوسان معامله در یک بازه زمانی مثل قیمت های بالا، پایین و باز فراهم نمیکنند. به خاطر اینکه قیمت بسته شدن مهمترین قیمت در تغییرات سهام در نظر گرفته می شود در نمودار خطی اغلب از این قیمت برای ترسیم آن استفاده می کنند. هر چند در نرم افزارهای مختلف این موضوع می تواند قابل تنظیم باشد که با چه قیمتی نمودار ترسیم گردد ولی در کل این موضوع مساله مهمی نیست و بهتر است از پیشفرض نرم افزار استفاده کنیم.
نمودار میله ای:
نمودار میله ای روی نمودار خطی با افزودن اطلاعات اساسی تر مختلف به هر نقطه داده، اضافه میشود. نمودار از یک سری خطوط عمودی ساخته میشود که هر نقطه داده را نمایش میدهد. این خط عمودی قیمت های بالا (high price) و پایین (low price) در بازه معاملاتی را همراه با قیمت بسته شدن (close price) و باز شدن (open price) نشان میدهد. قیمت باز و بسته روی خط عمودی با خط تیره افقی نشان داده میشود. قیمت باز روی نمودار میله ای با خط تیره ای نشان داده میشود که در سمت چپ میله عمودی قرار دارد. برعکس، قیمت بسته با خط تیره در سمت راست مشخص الگو شمعی چکش یا hammer الگو شمعی چکش یا hammer میشود. معمولا، اگر خط تیره چپ (باز) پایین تر از خط تیره راست (بسته) باشد، پس آن میله صعودی است، که نشان میدهد سهم در آن بازه معاملاتی رشد کرده است. میله ای که علامت نزولی باشد ارزش سهام آن طی آن دوره افت کرده است. وقتی این اتفاق بیفتد، خط تیره روی طرف راست (بسته) پایین تر از خط تیره سمت چپ (باز) میباشد.
- میله صعودی و نزولی: در تصویر فوق نحوه نمایش چهار قیمت در یک بازه معاملاتی در یک میله را نمایش می دهد اما در تصویر زیر نیز شکل دو میله صعودی و نزولی را می بینید
همانطور که در تصویر فوق می بینید میله ما دو حالت صعودی و نزولی دارد تفاوت در این دو حالت در محل باز شدن و بسته شدن است در میله صعودی قیمت پایین باز شده و بالا بسته شده است ولی در میله نزولی قیمت بالا باز شده و پایین بسته شده است، وقتی میله قیمت در سمت راست قرار گیرد، OPEN بالاتر از CLOSE قرار می گیرد و این نشان می دهد که قیمت در پایان روز با کاهش همراه بوده است و این میله قیمت نزولی است.
نمودار شمعی یا کندل استیک
تاریخچه الگوهای شمعی: الگوهای شمعی را برنج کاران ژاپنی در حدود سال ۱۶۰۰ میلادی برای پیشبینی قیمت برنج استفاده میکردند. یک معاملهگر معروف به نام «هوم ما» دریافت که قیمتها در بسیاری از مواقع، تحت تاثیر احساسات معامله گران تغییر میکنند. از این رو وی در معاملات خود، نمودار شمعی را مورد استفاده قرار میداد؛ چرا که این الگو شمعی چکش یا hammer نمودار به نحوی نشاندهنده احساسات بازار است. نمودارهای شمعی در سال 1990 مورد توجه آقایاستیو نیسون قرار گرفت. وی اولین کسی بود که این نمودارها را به معامله گران غربی معرفی کرد. از نظر بسیاری از معامله گران، نمودار شمعی در مقایسه با نمودار میلهای از نظر بصری جالبتر و تفسیر آن آسانتر است. هرکدام از شمعها تصاویری مربوط به حرکات قیمت ارائه میدهند. در این نمودار هر شمع یا کندل با توجه به تایم فریمی که استفاده میکنیم به آن تایم تفکیک میشود. به طور مثال ما در نمودار از تایم ۱ ساعته استفاده میکنیم.
در این صورت هر یک کندلی که در نمودار تشکیل میشود نشانگر ۱ ساعت است یا به عنوان نمونه دیگر وقتی ما از تایم فریم هفتگی استفاده میکنیم، هر کندلی که تشکیل میشود نشانگر یک هفته میباشد. در نمودار شمعی تحلیلگر قادر است به آسانی رابطه بین قیمت آغازین و پایانی و همچنین بالاترین و پایینترین قیمت را بررسی و مقایسه کند.
در واقع نمودارهای شمعی و میله ای یک چیز مشابهای را نشان میدهند ولی در ظاهر و اشکال با یکدیگر تفاوت دارند. مشابه با نمودار میله ای، نمودار شمعی نیز خط باریک عمودی دارد که بازه معامله در دوره را نشان میدهد. تفاوت در تشکیل مستطیل پهن روی خط عمودی است که تفاوت بین باز و بسته شدن قیمت را نشان میدهد. نمودار شمعی با رنگ جهت معامله را به شکل خوبی نمایش میدهد.
وقتی قیمت سهام رشد میکند و قیمت بسته شدن بالای قیمت باز قرار میگیرد، شمع ما معمولا سفید یا سبز خواهد بود. اگر سهام در آن شمع افت کند، این نمودار معمولا قرمز یا سیاه میشود. اندازه بدنه و سایه پایین و بالا در کندل استیک دارای اهمیت بسیار زیادی هستند. زمانی که شمع تو خالی یا سفید است و دارای سایه کوتاه باشد، به این معنی است که قیمت پایانی بالاتر از قیمت آغازین است. بر عکس این حالت زمانی است که قیمت پایانی کوچکتر از قیمت باز شدن باشد که در این حالت شمع بصورت تو پر یا مشکی رسم میگردد.
بدنه کندل استیک ها:
اندازه بدنه بزرگ در کندل استیکها نشانگر قدرت زیاد خرید یا فروش است؛ یعنی هر چقدر بدنه کندل بزرگتر باشد، نشانگر افزایش قدرت خریداران یا فروشندگان است. حال برای تعیین فروشندگان یا خریداران میتوان به رنگ بدنه کندل رجوع کرد. اگر رنگ بدنه سفید باشد، بیانگر قوی بودن خریداران هست. بطور مثال یکی از بهترین حالتهایی که نشاندهنده فشار قوی خریداران است، بدنه بلند کندل و رنگ سفید آن است.
سایههای کندل استیک:
سایههای بالایی و پایینی نیز دارای معانی خاصی هستند. سایه بلند یک کندل نشانگر این است که معاملات انجامگرفته بر روی سهم، در خارج از محدوده قیمت باز و بسته شدن شکلگرفته است. اگر سایه بالایی یک کندل بلند باشد نشانگر خریدار قوی سهم بوده که منجر به افزایش قیمت سهم شده است، اما با فروشندگان قوی نیز همراه شده است و قیمت سهم در محدوده قیمت پایانی بستهشده است.
با استفاده از این نمودار میتوان حرکتهای آتی بازار را تحلیل کرد. در واقع شمعها حاوی الگوهایی هستند که در صورت وقوع، باعث میشود تا حد زیادی بتوانیم با توجه به روانشناسیای که در بطن آن کندل میباشد جهت بازار را پیشبینی کنیم. امروزه الگوهای کندلی بخش مهمی از تحلیل تکنیکال میباشد که تقریبا همهی معامله گران در فعالیتهای روزمره خود در بازار سهام، از این الگوها منتفع میشوند.
انواع الگوهای کندل استیک:
1. الگوی کندل استیک یک کندلی:
دوجیها:
الگوی کندل استیک دوجی نشاندهنده قیمت شروع و پایان یکسان سهم در تحلیل تکنیکال بورس میباشد. الگوی کندل استیک دوجی دارای بدنه نازک است و به صورت یک خط نازک و باریک است. در این الگو شک و دودلی بین خریداران و فروشندگان سهم در بورس وجود دارد.
الگوی چکش:
الگوی چکش یا hammer یک الگوی ژاپنی است.
- تشخیص: یک بدنه مربعی شکل دارد و یک شاخ یا دم که حدودا سه برابر بدنه است.
- کارکرد: این الگو روند نزولی را تبدیل به روند صعودی میکند.
- اعتبار الگو: اگر چکش سبز رنگ باشد اعتبار الگو بیشتر است؛ همچنین به حجم معامله در این نقطه باید توجه شود.
- صحیح بودن الگو: در صورتی که کندل بعدی در بالای کندل چکش قرار گیرد، الگوی ما معتبر است در غیر این صورت الگوی چکش fail خواهد شد.
الگوی چکش وارونه:
تمام ویژگیهای الگوی چکش را دارد ولی وارونه است؛ به آن inverted hammer نیز میگویند.
الگوی مرد به دار آویخته:
الگوی مرد به دار آویخته یا hanging man یک الگوی ژاپنی است.
- تشخیص: یک بدنه مربعی شکل دارد و یک شاخ یا دم که حدودا سه برابر بدنه است.
- کارکرد: این الگو روند صعودی را تبدیل به روند نزولی میکند.
- اعتبار الگو: اگر مرد به دار آویخته قرمز رنگ باشد اعتبار الگو بیشتر است. همچنین به حجم معامله در این نقطه باید توجه شود.
- صحیح بودن الگو: در صورتی که کندل بعدی در زیر کندل مرد به دار آویخته قرار گیرد الگوی ما معتبر است، در غیر این صورت الگوی مرد به دار آویخته fail خواهد شد.
الگوی ستاره ثاقب:
تمام ویژگیهای الگوی مرد به دار آویخته را دارد ولی وارونه است؛ به آن inverted hanging man نیز میگویند.
2. الگوی کندل استیک دو کندلی:
الگو پوشای صعودی:
الگو پوشای صعودی، خود را در یک روند نزولی نشان میدهد و نشاندهنده کف سازی در روند است. شمع اول در این الگو توپر و شمع دوم نیز تو خالی و بزرگتر از شمع اول بوده و همچنین شمع دوم کاملا بدنه شمع اول را فراگرفته است. در این الگو بالاتر بودن حجم معاملات در شمع دوم نسبت به شمع اول یک امتیاز محسوب میشود. همواره در کفها به دنبال پوشای صعودی باشید و مشابه پوشای نزولی، این الگو نیز ۲ کندلی بوده ولی میتوانید تا چند کندل را نیز در نظر بگیرید و اگر شمع دوم در این الگو تعداد شمع قبلی بیشتری را فراگرفت، نشاندهنده قدرت الگو است.
الگو پوشای نزولی:
الگو پوشای نزولی در روند صعودی و هنگامی که روند میخواهد بازگشت را شروع کند، خود را نشان میدهد. شمع اول در این الگو دارای بدنه خالی و کوتاه و شمع دوم دارای بدنه توپر و بزرگتر است. به این نکته توجه داشته باشید که بهتر است حجم معاملات در شمع دوم بیشتر از شمع اول باشد. بدنه کندل دوم باید کاملا بدنه کندل اول را بپوشاند و در آن رنگ کندلها کاملا اهمیت دارد. این الگو با دو شمع نیز میتواند شکل گیرد ولی اگر شمع دوم چند شمع قبل از خود را فراگرفت، نشان از اهمیت بالاتر الگو دارد.
3. الگوی کندل استیک سه کندلی:
الگوی ستاره صبحگاهی ( morning star ):
- تشخیص: کندل اول قرمز و کندل سوم سبز است.
- رنگ کندل میانی اهمیتی ندارد و با یک گپ از دو کندل دیگر جدا میشود.
- کاربرد: روند نزولی را صعودی میکند.
الگوی ستاره شامگاهی ( evening star ):
- تشخیص: کندل اول سبز و کندل سوم قرمز است.
- رنگ کندل میانی اهمیتی ندارد و با یک گپ از دو کندل دیگر جدا میشود.
- کاربرد: روند صعودی را نزولی میکند.
این الگوها از مهمترین و شناخته شدهترین الگوهای بازار هستند. همچنین الگوهای زیاد دیگری وجود دارد که به مراتب درجه اعتبار پایینتری نسبت به این الگوها دارند.
ویدئوی آموزش کندل استیک
در این مطلب با انواع نمودار های استفاده شده در بورس و بازار سرمایه از قبیل نمودار خطی ، میله ای و شمعی (کندل استیک) آشنا شدیم.
الگوی چکش معکوس چیست؟ + مزایا و معایب آن
در نمودار بازارهای مالی، انواع مختلفی از الگوهای شمعی وجود دارد که هرکدام شکل، ساختار و ظاهری متفاوت دارند و باعث میشوند نحوۀ تحلیل آنها نیز متفاوت باشد. یکی از الگوهای شمعی معروف در بازارهای مالی، الگوی چکش معکوس نام دارد که میتواند نقش مهمی در تشخیص روند بازار و همچنین تغییرات و نوسانات کوتاه مدت یا بلند مدت، قیمت در بازار داشته باشد.
کندل چکش وارونه به راحتی جزئیات مربوط به نوسانات و تغییرات قیمت در بازار را مشخص میکند. همچنین ویژگیهای بسیار زیاد دیگری نیز دارد که در ادامه این مقاله از مجموعه جی تو او برای شما بازگو خواهیم کرد.
فهرست عناوین مقاله :
الگوی چکش معکوس چیست؟
الگوی چکش وارونه یکی از انواع الگوهای شمعی یا کندلهایی است که روی نمودار بازارهای مالی وجود دارد و علت نامگذاری آن با توجه به شکل ظاهری این کندل میباشد. کندل چکش وارونه به صورتی طراحی شده است که یک قسمت مربعی یا مستطیلی در پایین کندل قرار داشته باشد. در قسمت بالایی سایه کندل قرار دارد. یکی از مهمترین ویژگیهای این الگو، این است که طول سایه بسیار بیشتر از طول بدنه میباشد.
شاید در برخی مواقع طول سایه بیش از ۳ برابر طول بدنه باشد. کندل چکش وارونه با ظاهر چکش مانند خود نقش بسیار مهمی برای تحلیلگران بازارهای مالی دارد. زیرا به راحتی تغییر وضعیت بازار را نشان میدهد. به عنوان مثال اگر تشخیص نوسانات و وضعیت در بازار، با کمک سایر کندلها مشکل باشد، تحلیلگر میتواند از این الگو برای تشخیص دقیقتر کمک بگیرد.
سایه کندل چکش وارونه به شما به خوبی نشان میدهد قیمت پایینی با قیمت بالایی چقدر اختلاف دارد. قسمت مربعی و مستطیلی این کندل به شما نشان میدهد بین قیمت شروع و قیمت نهایی بسته شدن چقدر اختلاف وجود دارد. بنابراین میتوان از هر قسمت اطلاعات بسیار مهمی را دریافت کرد.
ویژگی های الگوی چکش وارونه
- این الگو به دو رنگ سبز و قرمز در نمودار بازار مالی مشاهده میشود که رنگ سبز نشان دهنده وضعیت صعودی و رنگ قرمز نشان دهنده وضعیت نزولی در بازار میباشد.
- معمولا زمانی میتوان این الگو را روی نمودار مشاهده کرد که قیمت یک جفت ارز یا هر کالایی در بازار مالی به صورت یکباره پایین بیاید.
- در زمان کاهش قیمت، خریداران سهام سعی میکنند با خرید بیشتر و انجام معاملات در بازار مالی قیمت را افزایش دهند. اما همچنان فروشندگان به دنبال یافتن کف یا پایینترین قیمت برای فروش هستند. این جدال و تلاش برای مشخص کردن پایینترین قیمت فروش، ممکن است به صورت یک کندل چکش وارونه روی نمودار مشاهده شود. البته باید گفت همیشه کندل چکش وارونه دقیقاً در وضعیت کنونی روی نمودار قرار نمیگیرد. مثلاً ممکن است قبل از کاهش قیمت در بازار روی نمودار دیده شود و پس از چند ساعت، کاهش قیمت اتفاق بیافتد. بنابراین الگوی چکش وارونه برای پیش بینی وضعیت بازار نیز مناسب است.
- با این وجود معمولاً از الگوی چکش به تنهایی برای تحلیل وضعیت بازار استفاده نمیشود. در یک محدوده زمانی خاص مثلاً در بازه یک ساعته، تحلیلگر باید چندین کندل را در کنار یکدیگر تحلیل کند تا بتواند به نتایج قابل قبولی دست پیدا کند.
- گاهی اوقات قرار گرفتن کندل در ناحیه نزولی یا قبل از وضعیت نزولی، صرفاً به معنای کاهش قیمتها نخواهد بود. شما باید به کندل بعدی نیز نگاه کنید. مثلاً اگر در یک یا دو کندل بعدی نیز الگوی چکشی معکوس، مشاهده شد که در بالاتر از محل قبلی قرار گرفته بود، به احتمال زیاد شما با افزایش قیمت روبرو خواهید شد. بنابراین میتوانید از این الگو صرفاً برای بررسی تمام بازههای زمانی استفاده کنید.
برای مطالعه بیشتر مقاله بررسی جامع الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال را پیشنهاد میکنیم.
شروط الگوی چکشی
برای اینکه بتوانید از الگوی چکش استفاده کنید، باید چند شرط اصلی را در نظر بگیرید. صرفاً مشاهدۀ الگوی چکش معکوس، نمیتواند وضعیت خاصی را برای شما تعیین کند. علاوه بر این، احتمال اینکه این الگو را با سایر کندلها اشتباه بگیرید نیز وجود دارد.
- یکی از مهمترین شرطها برای مشاهدۀ کندل چکش وارونه این است که این کندل معمولاً پس از کاهش قیمتها مشاهده میشود. در صورتی که برای مدتی با کاهش قیمت روبرو شدید و احساس کردید وضعیت بازار نزولی است، به احتمال زیاد مدتی بعد شما کندل چکش وارونه را مشاهده خواهید کرد.
- یکی دیگر از شروط مهم، ظاهر کندل میباشد. در واقع طول و ارتفاع سایه تأثیر بسیار مهمی برای الگوی چکشی دارد. شما پس از مشاهده کندل چکش وارونه، باید ببینید طول سایه حداقل چند برابر طول بدنه است.
اگر طول سایه از طول بدنه کمتر باشد یا با آن مساوی باشد، به سختی میتوان این الگو را الگوی چکشی نامید. به همین دلیل سایه که در قسمت بالایی بدنه قرار دارد، باید ارتفاع قابل توجهی داشته باشد.
همچنین معمولاً در الگوی چکشی سایه پایینی مشاهده نمیشود و ممکن است سایه با ارتفاع بسیار کم دیده شود یا به راحتی قابل تشخیص نباشد.
بدنه معمولاً کف قیمتها در بازار و همچنین محدوده پایینترین قیمت را مشخص میکند و استدلال خوبی را به شما خواهد داد.
برای آشنایی بیشتر با کندل دوجی مقاله معرفی کامل کندل دوجی و انواع آن را پیشنهاد میکنیم.
بررسی روانشناسی الگوی چکش معکوس
تحلیلهای روانشناسی در بازار مالی میتواند کمک بسیار زیادی به شما کمک کند. شناخت الگوهای مختلف و تحلیل آنها نیازمند کمک گرفتن از فلسفه و روانشناسی است. زیرا علاوه بر محاسبات پیچیدۀ ریاضی، وضعیت بازار و همچنین پیشبینی آینده بازار، رفتار فروشندگان و خریداران به نوعی با روانشناسی در آمیخته است. یکی از مهمترین مسائلی که الگوی چکش وارونه با آن شناخته میشود، این است که معمولاً الگو زمانی مشاهده میشود که کاهش قیمت در بازار اتفاق افتاده باشد یا بازار وضعیت نزولی به خود گرفته باشد.
بنابراین در واقع مشاهدۀ این الگو به نوعی نشان دهندۀ پایان وضعیت نزولی در بازار و شروع یک وضعیت صعودی خواهد بود. در این زمان تحلیلگران به خوبی میتوانند تصمیم بگیرند در معاملات خود بمانند یا سهام خود را بفروشند. بسیاری از تحلیلگران با مشاهده و بررسی کندل چکش وارونه، تصمیم میگیرند همچنان در معاملات خود باقی بمانند. البته این موضوع کاملاً فرضی است و ممکن است با توجه به نوسانات بازار نتیجه کاملاً معکوس باشد.
با یک استدلال و تحلیل ساده الگوی چکش وارونه، میتوان متوجه شد که حالا قدرت در دست گاوها قرار گرفته است و کم کم خرسها قدرت خود را برای فروش سهام از دست دادهاند. زیرا سهام تا حد قابل توجهی کاهش قیمت پیدا کرده و این موضوع باعث عصبانیت گاوها شده است. زمانی که یک جفت ارز و کالا در محدودۀ حمایتی قرار بگیرد، میتوان در ابتدای محدوده حمایت، کندل چکش وارونه را مشاهده کرد.
ادامۀ روند در بازار و همچنین تغییر قیمتها کاملاً به قدرت و عملکرد خریداران بستگی دارد. هر چه که خریداران سهام، قیمت را افزایش دهند، احتمال دارد که قیمت به بالای سقف خرید برسد. البته این احتمال بسیار کم است. چرا که امکان خطا در پیش بینی بسیاری از تحلیلگران نیز وجود دارد. اما تا حد ممکن قیمتها بالاتر رفته و بازار وضعیت صعودی را به خود خواهد گرفت.
بررسی میزان قدرت در الگوی چکش معکوس
الگوی چکش معکوس نیز تا کنون توانسته است سیگنالها و اطلاعات بسیار زیادی را در اختیار تحلیلگران قرار دهد. در واقع الگوی چکش معکوس، بهترین سیگنالهای برگشتی را از خود صادر میکند. همانطور که گفته شد ممکن است در انتهای یک روند نزولی یا کاهش قیمت، الگوی چکش وارونه را مشاهده کنید. اما در اکثر مواقع الگوی چکش معکوس در انتهای روند مشاهده میشود تا نشان دهندۀ شروع افزایش قیمت باشد. در واقع هنگامی که شما الگوی چکشی را روی نمودار مشاهده کردید، باید آن را به عنوان یک هشدار در نظر بگیرید.
به خصوص برای فروشندگان، این یک هشدار بسیار مهم است که نشان میدهد روند نزولی رو به پایان بوده و تقریباً روند صعودی در پیش است. یکی از نکات مهم در رابطه با بیان این موضوع این است که هنگامی که خریداران قدرت را به دست میگیرند، تصور میشود قیمتها به سرعت افزایش پیدا کرده و ما شاهد یک خط صعودی در نمودار خواهیم بود. اما الگوی چکش معکوس به ما نشان میدهد پس از افزایش قدرت خریداران برای خرید سهام، برای لحظهای کوتاه، ما شاهد افت قیمت خواهیم بود.
در ادامه پس از مدتی، مجدداً خریداران قدرت خود را برای خرید افزایش داده و باعث کاهش نیروی فروشندگان سهام میشوند. حالا مشاهده الگوی چکش معکوس روی نمودار به راحتی میتواند نشاندهندۀ قرار گرفتن بازار در وضعیت حمایتی باشد. در قسمت پایینی بدنه هیچ گونه سایهای قرار ندارد. طول سایه بالایی ارتباط مستقیمی با قدرت الگوی چکش معکوس دارد. به طوری که هر چقدر ارتفاع سایه بالایی افزایش پیدا کند، قدرت نیز افزایش مییابد.
یکی دیگر از روشهای تشخیص قدرت الگوی چکش معکوس رنگی بودن الگو است. معمولاً کندل چکش وارونه به صورت توخالی و توپر دیده میشود. در صورتی که این کندلها توپر باشند، قدرت کمتری دارند. همچنین اگر احساس کردید فاصلۀ چکش معکوس با کندل قبلی زیاد است، این موضوع خود نشان دهنده افزایش قدرت الگوی چکش معکوس میباشد.
تفاوت الگوی چکشی با شوتینگ استار
الگوی ستاره دنباله دار یکی دیگر از انواع الگوهای شمعی است که شباهت بسیار زیادی به الگوی چکش وارونه دارد. اما در عین حال کارایی و عملکردهای متفاوتی در بازار مالی دارد. این الگو در نمودار بازار مالی به شکل نزولی ظاهر میشود و زیر شاخهای از الگوهای شمعی دوجی شکل میباشد. این الگو دقیقاً یک بدنه در قسمت پایینی دارد که ارتفاع کمی داشته و در بخش بالایی آن یک سایه با بلندای زیاد مشاهده میشود.
در واقع تشخیص این الگو به دلیل سایۀ بسیار بلند آن کاملاً راحت است. این الگو زمانی مشاهده میشود که به عنوان مثال بازار در وضعیت صعودی قرار داشته و قیمتها در حال افزایش هستند. اما به یکباره یک کاهش قیمت در بازار به وجود آمده و قیمتها برای محدوده زمانی خاصی کاهش پیدا میکنند. این موضوع باعث میشود یک سایه بسیار طولانی روی کندل ایجاد شود. به همین دلیل گفته میشود که الگوی ستاره دنباله دار یک الگوی نزولی است که شباهت بسیار زیادی به کندل چکش وارونه دارد.
تفاوت الگوی چکشی با الگوی ستاره دنباله دار این است که الگوی چکش وارونه به شکل یک الگوی صعودی پس از اتمام روند نزولی مشاهده میشود. پس از مشاهده الگو چکش معکوس، انتظار افزایش قیمت را خواهیم داشت. اما پس از دیدن الگوی ستاره دنباله دار احتمالاً یک کاهش قیمت را مشاهده خواهیم کرد. همچنین الگوی چکش وارونه در نزدیکی سطح حمایت ایجاد میشود و جایگاه آن در ابتدای سطح حمایت میباشد. اما الگوی ستاره دنباله دار در میانههای سطح حمایت دیده میشود که افزایش سطح مقاومت باعث ایجاد این کندل شده است.
در این مقاله از مجموعه جی تو او به طور کامل دربارۀ الگوی چکش الگو شمعی چکش یا hammer وارونه و ویژگیهای آن صحبت شد. همچنین در رابطه با روانشناسی الگوی چکش معکوس و اطلاعاتی در رابطه با قدرت الگوی چکشی معکوس نکاتی بیان شد. در انتها نیز مقایسهای بین الگوی چکشی وارونه و همچنین الگوی ستاره دنباله دار صورت گرفت. الگوی چکش معکوس همواره برای تحلیل گران اهمیت بسیار زیادی داشته است.
چرا که قرار گرفتن در انتهای یک روند نزولی میتواند نشاندهندۀ افزایش قیمت و صعود در بازار باشد و وضعیت را کاملاً برای تحلیل گران و معامله گران تغییر دهد. همیشه نمیتوان مشاهدۀ الگوی چکشی را نشانۀ افزایش قیمت در بازار دانست. برای اینکه بتوانید تجزیه و تحلیل دقیقتری از نمودار داشته باشید، سعی کنید الگوی چکشی را با الگوهای اطراف آن مقایسه کنید. سپس نظر نهایی خود را بیان کنید. برای تحلیل دقیقتر و بیان نتیجه نهایی بهتر است از اندیکاتورها نیز استفاده کنید.
12 الگوی شمعدانی محبوب مورد استفاده در تجزیه و تحلیل فنی ارز های دیجیتال
نمودارهای کندل استیک یکی از رایج ترین ابزارهای فنی برای تجزیه و تحلیل الگوهای قیمت برای خرید و فروش ارز های دیجیتال مثل:خرید و فروش بیت کوین ،خرید و فروش اتریوم هستند.
آنها برای قرن ها توسط معامله گران و سرمایه گذاران برای یافتن الگوهایی استفاده می شدند که ممکن است نشان دهند قیمت به کجا می رود.
این مقاله برخی از شناخته شده ترین الگوهای شمعدان را با مثال های مصور پوشش می دهد.
نحوه استفاده از الگوهای شمعدانی
الگوهای شمعی بی شماری وجود دارد که معامله گران می توانند از آنها برای شناسایی مناطق مورد علاقه در نمودار استفاده کنند.
اینها را می توان برای معاملات روزانه، معاملات نوسانی و حتی معاملات موقعیت بلندمدت استفاده کرد.
در حالی که برخی از الگوهای شمعدانی ممکن است بینش هایی را در مورد تعادل بین خریداران و فروشندگان ارز دیجیتال ارائه دهند، برخی دیگر ممکن است نشان دهنده یک معکوس، ادامه یا عدم تصمیم باشند.
توجه به این نکته مهم است که الگوهای شمعدانی لزوماً به خودی خود سیگنال خرید یا فروش نیستند.
آنها در عوض راهی برای نگاه کردن به ساختار بازار و نشانه ای بالقوه از یک فرصت آینده هستند. به این ترتیب، نگاه کردن به الگوها در زمینه همیشه مفید است.
این می تواند زمینه الگوی فنی روی نمودار، اما همچنین محیط گسترده تر بازار و سایر عوامل باشد.
به طور خلاصه، مانند هر ابزار دیگر تجزیه و تحلیل بازار، الگوهای کندل استیک زمانی که در ترکیب با تکنیک های دیگر مورد استفاده قرار می گیرند بسیار مفید هستند.
اینها ممکن است شامل روش Wyckoff، نظریه موج الیوت و نظریه داو باشد. همچنین میتواند شامل شاخصهای تحلیل تکنیکال (TA)، مانند خطوط روند، میانگینهای متحرک، شاخص قدرت نسبی (RSI)، RSI تصادفی، باندهای بولینگر، ابرهای ایچیموکو، سهموی SAR یا MACD باشد.
الگوهای معکوس صعودی
شمعدانی با فتیله پایینی بلند در پایین روند نزولی، جایی که فتیله پایینی حداقل دو برابر بدنه است.
یک چکش نشان میدهد که با وجود اینکه فشار فروش بالا بود، گاوها قیمت را نزدیک به بازار باز کردند.
چکش می تواند قرمز یا سبز باشد، اما چکش های سبز ممکن است نشان دهنده واکنش گاو نر قوی تری باشد.
دیدگاه شما