ریسک مؤلفه اصلی بازار سرمایه است و بدون ریسک بازدهی هم وجود نخواهد داشت. معاملهگران حرفهای به کمک ابزارها و استراتژیهای مدیریت ریسک تلاش میکنند که ریسک سرمایهگذاریهایشان را به حداقل و بازدهی آنها را به حداکثر برسانند
انواع ریسک های سرمایه گذاری را بشناسید!
ریسک در سرمایه گذاری بیانگر عدم اطمینانی است که نسبت به بازدهی سرمایه گذاری وجود دارد. با شناخت انواع ریسک و یادگیری نحوه عملکرد در مقابل عوامل ریسک زا، می توانیم معاملات موفق تری داشته باشیم.
اختصاصی آگاه پرس – در ادامه سلسله یادداشت های «سواد بورسی»، در این یادداشت به معرفی«انواع ریسک های سرمایه گذاری» می پردازیم.
به طور کلی افراد از نظر پذیرش میزان ریسک به سه گروه تقسیم میشوند. افراد ریسک گریز، که در انجام معاملات خود سیاستی محافظه کارانه دارند. افراد ریسک پذیر، که در سرمایه گذاری های خود جسارت و شجاعت بسیاری دارند و افراد خنثی نسبت به ریسک، که در مقابل سود و زیان پول خود واکنشی خنثی دارند. برای کنترل ریسک، لازم است ابتدا تیپ شخصیتی خود را بشناسید و اهداف خود را مشخص کنید. سپس با شناخت انواع ریسک، می توانید دارایی خود را به بهترین شکل مدیریت کنید.
ریسک قابل اندازه گیری است و با معیارهایی چون انحراف معیار بازده تاریخی، می توان آن را محاسبه کرد. شرکت ها برای آن که بتوانند میزان ریسک معاملات خود را محاسبه کنند، زمان و منابع مالی زیادی را به کار می گیرند.
ریسک های سرمایه گذاری، به دو دسته اصلی تقسیم می شوند: ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک. ریسک سیستماتیک، ریسکی است که به شرایط سیاسی و اقتصادی کلان جامعه ارتباط مستقیم دارد و ریسک غیرسیستماتیک، ریسکی است که تنها بستگی به تصمیم سرمایه گذار دارد. در واقع سرمایه گذار تصمیم می گیرد که حتی در شرایط بحرانی سهم شرکتی را خریداری کند یا نکند.
انواع دیگری از ریسک وجود دارند که زیرمجموعه این دو دسته قرار دارند:
ریسک نرخ سود: زمانی که در چند حوزه مختلف سرمایه گذاری کنیم، ریسک نرخ سود مطرح می شود، زیرا تفاوت نرخ سود در سرمایه گذاری های مختلف، می تواند ما را به سمت سرمایه گذاری در یکی از گزینه ها که ریسک کمتری دارد هدایت کند.
ریسک تورم: به احتمال کاهش ارزش دارایی بر اثر تورم، ریسک تورم گفته می شود. رشد نرخ تورم به کم شدن ارزش دارایی منتهی می شود و ارتباط مستقیم با بازدهی سرمایه گذاری دارد.
ریسک مالی: ریسک مالی وابسته به تعهدات مالی شرکت و وام های دریافتی آنها است. سرمایه گذاران می توانند با مطالعه صورت های مالی شرکت به میزان تعهدات مالی آن پی ببرند تا ریسک مالی کمتری را تجربه کنند.
ریسک نقدشوندگی: دارایی هایی که خرید و فروش آنها آسان نیست دارای ریسک نقدشوندگی هستند. هرچه سرعت خرید و فروش سهامی بیشتر باشد ریسک نقدشوندگی آن کمتر است.
ریسک نرخ ارز: این نوع ریسک در مورد شرکت هایی است که مواد اولیه خود را با ارز تهیه می کنند و با رشد نرخ ارز، هزینه زیادی را متحمل می شوند.
ریسک تجاری: ریسک تجاری شامل هزینه های شرکت برای اجرایی کردن پروژه ها است.
ریسک اعتباری: ریسک اعتباری یا عدم بازپرداخت سود، مربوط به زمانی است که یک شرکت توانایی وصول سود قراردادی خود را بنا بر تعهدات خود نداشته باشد.
ریسک سیاسی: زمانی که دولتی بر اثر بی ثباتی سیاسی، جنگ، کنترل های نظامی و تغییر قوانین و… به صورت ناگهانی سیاست های خود را تغییر دهد، ریسک سیاسی شکل می گیرد.
ریسک بازار: ریسکی که بر اثر نوسانات کلی بازار به وجود می آید و بازدهی را تغییر می دهد.
کنترل کردن همه ریسک های سرمایه گذاری ممکن نیست، اما می توان با داشتن دانش و تجربه این ریسک ها را مدیریت کرد و میزان آن را کاهش داد. از جمله راهکارهای کاهش ریسک سرمایهگذاری، داشتن سبد دارایی است. با ایجاد سبدی از سهم های متنوع از بالا رفتن ریسک جلوگیری می کنیم، البته تعداد سهام موجود در سبد نیز بسیار مهم است. برای داشتن سبدی مطمئن بهتر است از مشاوره کارشناسان و متخصصان این حوزه بهره ببریم.
آشنایی با مدیریت ریسک در سرمایه گذاری و انواع آن
برای آشنایی بهتر با مفهوم مدیریت ریسک در سرمایه گذاری؛ فرض کنید میخواهیم سرمایهگذاری سادهای انجام بدهیم. قصدمان این است که یک ماشین بخریم و با این ماشین در اسنپ کار کنیم. دقت کنید که همین سرمایهگذاری ساده هم ریسکهای خاص خودش را دارد: ممکن است تصادف کنیم و ماشینمان آسیب جدی ببیند، ممکن است شرکت اسنپ تعطیل شود، ممکن است ماشینمان را بدزدند، ممکن است قیمت بنزین دو برابر شود و ریسکهای دیگری از این قبیل. نکته اینجاست که با وجود همهٔ این ریسکها، از بازدهی مورد انتظارمان که همان درآمد ناشی از کار در اسنپ است، چشمپوشی نمیکنیم و همچنان این سرمایهگذاری را انجام میدهیم. نکتهٔ دیگر این است که با استفاده از ابزارهایی مانند بیمه ریسکهای این سرمایهگذاری را به حداقل میرسانیم.
حال اگر ریسک این سرمایهگذاری از حدی فراتر برود، احتمالاً تصمیم میگیریم که سراغ این کار نرویم. همچنین اگر فرصت سرمایهگذاری دیگری پیش بیاید که ریسک آن در همین حد است و انتظار بازدهی بهتری از آن داریم، ممکن است تصمیم بگیریم که به جای کار در اسنپ، سراغ آن کار برویم.
مفهوم ریسک در بازارهای مالی هم تقریباً همین است و سرمایهگذاران حرفهای سعی میکنند سراغ سرمایهگذاریهایی بروند که ریسکشان معقول باشد و با استفاده از ابزارهای مدیریت ریسک، این ریسک را هم کنترل میکنند.
مدیریت ریسک در سرمایهگذاری یعنی چه؟
در بازار سهام، ارتباط مستقیمی بین ریسک و بازده وجود دارد. بهطور کلی، ریسک بیشتر به معنی انتظار بازدهی بیشتر است. از این لحاظ میتوان سرمایهگذاری را با شرطبندی مقایسه کرد: گزینهای که احتمال وقوعش پایینتر است، در صورتی که محقق شود جایزه بزرگتری خواهد داشت.
در زبان سرمایهگذاری، مدیریت ریسک به فرایندی گفته میشود که طی آن ابتدا ریسکهای مختلف شناسایی و ارزیابی میشوند و سپس برای بهحداقلرساندن این ریسکها، استراتژیهایی مشخصی در پیش گرفته میشود. پس میشود گفت مدیریت ریسک ۲ مرحله کلی دارد:
- شناسایی و ارزیابی ریسکهای موجود
- طراحی استراتژیهای مناسب برای مدیریت و بهحداقل رساندن ریسکها
صرف ریسک در سرمایهگذاری چیست؟
همانطور که اشاره کردیم، هر نوع سرمایهگذاری با مقدار مشخصی ریسک همراه است و کسی که این ریسک را میپذیرد انتظار دارد که پذیرش این ریسک همراه با مقدار مشخصی بازدهی یا سود باشد.
به عنوان مثالی ساده، نرخ سود بانکی در ایران را در نظر بگیرید که چیزی در حدود ۱۸ تا ۲۰درصد است. این سود بدون ریسک است، زیرا پرداخت آن را بانک تضمین کرده است. حال اگر بخواهیم سرمایهمان را به جای بانک در بازار سهام سرمایهگذاری کنیم، انتظار داریم که سودمان دستکم بیشتر از ۲۰درصد باشد، زیرا ریسک بازار سهام بیشتر از ریسک سپردهگذاری در بانک است.
به این سود که سرمایهگذار بابت تحمل ریسک انتظار دارد به آن دست پیدا کند، «صرف ریسک» یا «risk premium» میگویند. به بیان خیلی ساده، به اختلاف بازده دارایی با بازده سرمایهگذاری بدون ریسک، صرف ریسک میگویند. مثلاً اگر نرخ سود بدون ریسک ۲۰درصد باشد و ما با پولمان در بازار سرمایه سهام خریده باشیم و انتظار سود ۴۰درصدی از این سهام را داشته باشیم، صرف ریسکمان ۲۰درصد خواهد بود.
نکته: ریسک مؤلفه اصلی بازار سرمایه است و بدون ریسک بازدهی هم وجود نخواهد داشت. معاملهگران حرفهای به کمک ابزارها و استراتژیهای مدیریت ریسک تلاش میکنند که ریسک سرمایهگذاریهایشان را به حداقل و بازدهی آنها را به حداکثر برسانند.
انواع ریسک در سرمایهگذاری
بهطور کلی، در بازارهای مالی ۲ نوع ریسک وجود دارد: ریسک سیستماتیک و ریسک غیرسیستماتیک.
ریسک سیستماتیک
همانطور که از نامش پیداست، این نوع ریسک کل «سیستم» را تهدید میکند که در اینجا سیستم همان نظام اقتصادی است. به زبان خودمانی، ریسک سیستماتیک ریسکی است که کل نظام اقتصادی کشور با آن طرف است و در نتیجه بازار سهام و بهتبع آن تکتک سهام قابل معامله در بازار را تحت تأثیر میگذارد.
تورم، تغییرات نرخ بهره، رکود اقتصادی، جنگ و هر رویداد دیگری که اقتصاد کلان را تحت تأثیر بگذارد ریسک سیستماتیک به حساب میآید. در بازار سرمایه، این ریسک را نمیشود حذف کرد و به آن «ریسک بازار» هم میگویند. اما «داراییهای امن» مانند طلا گزینه مناسبی برای مدیریت این نوع ریسک به شمار میآیند.
نکته: در دورههایی که اقتصاد جهان دچار بحران یا رکود میشود، سرمایهگذاران به سمت طلا هجوم میبرند و قیمت جهانی طلا افزایش پیدا میکند.
ریسک مؤلفه اصلی بازار سرمایه است و بدون ریسک بازدهی هم وجود نخواهد داشت. معاملهگران حرفهای به کمک ابزارها و استراتژیهای مدیریت ریسک تلاش میکنند که ریسک سرمایهگذاریهایشان را به حداقل و بازدهی آنها را به حداکثر برسانند
ریسک غیرسیستماتیک
ریسکی است که به یک شرکت یا صنعت منحصر است و کل بازار یا اقتصاد را تهدید نمیکند. برای مثال، ممکن است سهام یک شرکت پتروشیمی را بخرید که خوراک و منبع انرژی آن گاز طبیعی است. دست بر قضا در زمستان، هوا بسیار سرد میشود و مصرف گاز در کشور بالا میرود و بهناچار گاز پتروشیمی شما هم قطع میشود. دقت کنید که این مشکل مربوط به انواع ریسک سرمایه گذاری شرکتهایی است که گاز مصرف میکنند و شرکتهای دیگر چنین مشکلی ندارند. این نوع ریسک را ریسک غیرسیستماتیک میگوییم.
تغییر تعرفه واردات خودرو، تغییر نرخ خوراک پتروشیمیها، تغییر نرخ سوخت شرکتهای سیمانی، تغییر نرخ بهره مالکانه معادن و تغییرات نرخ ارز نمونههایی از ریسک غیرسیستماتیکند.
نکته: ریسک غیرسیستماتیک را میشود با متنوعسازی سبد سهام کاهش داد. سبدی که از سهام چند شرکت از چند صنعت مختلف تشکیل شده باشد، ریسک غیرسیستماتیک بسیار کمی دارد.
روشهای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری
بهطور کلی میشود از ۳ استراتژی برای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری استفاده کرد: معامله در جهت روند بازار، متنوعسازی سبد سرمایهگذاری و استفاده از حد ضرر.
معامله در جهت روند بازار
این استراتژی را بیشتر تحلیلگران تکنیکال به کار میگیرند، ولی استراتژی مناسب و عاقلانهای است. منظور از معامله در جهت روند بازار در بورس ایران هم این است که زمانی برای خرید سهم اقدام کنیم که بورس روند صعودی دارد. در دورههای صعودی، اکثر سهام قابلمعامله در بورس، به دلایل بنیادی و غیربنیادی، روند صعودی دارند و احتمال زیان در این دورهها کمتر است.
متنوعسازی سبد
برای تشکیل یک سبد سرمایهگذاری متنوع که ریسک غیرسیستماتیک پایینی داشته باشد، معمولاً باید سراغ سهام چند شرکت از چند صنعت مختلف برویم و بخشی از سبد را هم به صندوقهای درآمد ثابت و صندوقهای کالایی با پشتوانه طلا اختصاص بدهیم.
در این حالت، ممکن است قیمت چند سهم سبدمان کاهش پیدا کند، ولی افزایش قیمت سهمهای دیگرمان این زیان را جبران خواهد کرد. صندوقهای درآمد ثابت هم بخش بدون ریسک سبدمان را تشکیل میدهد و میتوان روی درآمد ماهانه آن حساب کرد.
استفاده از حد ضرر
یکی دیگر از ابزارهای مدیریت سرمایه تعیین حد ضرر است. در این استراتژی، معاملهگر قیمت مشخصی را به عنوان حد ضرر تعیین میکند و اگر قیمت سهامی که خریده زیر حد ضرر برود، سهم را میفروشد.
مثلاً فرض کنید سهمی را به قیمت ۱۰۰۰ تومان خریدهایم و حد ضرر آن را ۸۵۰ تومان در نظر گرفتهایم. اگر قیمت سهم زیر ۸۵۰ تومان برود، حد ضررمان فعال شده است و باید سهم را بفروشیم و از آن خارج شویم. حد ضرر نوعی سپر ایمنی در برابر نوسانهای بازار سرمایه است و باعث میشود ضرر معاملهگر در یک معامله از حد خاصی فراتر نرود.
مفهوم تعادل در ریسک چیست؟
درست است که بازدهی مناسب با ریسک در سرمایه گذاری همراه است، اما اگر سراغ ریسکهای عجیبوغریب برویم نباید حتماً انتظار بازدهیهای عجیبوغریب داشته باشیم. مثال سادهاش بلیت بختآزمایی و قمار است. وقتی پول زیادی را روی گزینهای شرطبندی میکنیم که احتمال وقوعش زیر یک درصد است، باید ۹۹درصد احتمال بدهیم که پولمان را از دست خواهیم داد! در انواع ریسک سرمایه گذاری چنین حالتی دیگر صحبت از سرمایهگذاری معنایی ندارد و باید از قمار و بختآزمایی صحبت کرد!
تعادل در ریسک به این معناست که باید تلاش کنیم با حداقلی از ریسک، بازدهی معقولی کسب کنیم. مثلا اگر سود بدون ریسک ۲۰درصد است، باید به دنبال گزینههای کمریسکی باشیم که انتظار میرود سودشان بیشتر از ۲۰درصد باشد.
برای مثال سهمی که نسبت P/E آن عدد چهار است و قرار است مجمع سالانه آن شش ماه دیگر برگزار شود و دو ماه بعد از مجمع سود تقسیمی به حساب سهامداران واریز شود، میتواند طی هشت ماه بازدهی ۲۵درصدی ایجاد کند. چنین سهمی را میتوانیم گزینهای کمریسک با بازدهی مناسب در نظر بگیریم.
سهمی هم که زیان انباشته زیادی دارد و انتظار نمیرود بهزودی روند انواع ریسک سرمایه گذاری سودسازی آن تغییر کند و فقط با خبر افزایش سرمایه و شایعه افزایش نرخ محصول قیمتش بالا و پایین میرود، ریسک بسیار بالایی دارد و خرید آن حکم قمار را خواهد داشت.
جمعبندی
ریسک مؤلفه اصلی بازار سرمایه است و بدون ریسک بازدهی هم وجود ندارد. اما این نکته به آن معنا نیست که برای رسیدن به سود بیشتر باید حتماً ریسک بیشتری متحمل شویم! برای موفقیت در بازار سرمایه باید تلاش کنیم ریسکهای مربوط به سرمایهگذاریهایمان را بشناسیم و با ابزارهای مناسب سعی کنیم این ریسک را به حداقل برسانیم. انتخاب سهامی که وضعیت بنیادی مناسبی دارند، متنوعسازی سبد و تعیین حد ضرر از متداولترین استراتژیها برای مدیریت ریسک در سرمایه گذاری است.
اصول مدیریت ریسک در بازار سرمایه + انواع آن
ریسک ؛ کلمهای است که ممکن است شما را به یاد خطر و چالش بیاندازد. به همین دلیل، افراد ترجیح میدهند از ریسک کردن دوری کنند و از کارهایی که دارای ریسک بالایی است پرهیز نمایند. اما اینکه افراد فکر میکنند ریسک به معنی خطر است، کاملا اشتباه است. زیرا، زمانی که بحث مدیریت ریسک را در نظر بگیریم دیگر نمیتوان ریسک را معادل خطر دانست. بنابراین میتوان گفت، در ذات هر فعالیتی ریسک وجود دارد و زندگی روزمره همه افراد دارای ریسک بوده، اما این نکته را فراموش نکنید که با استفاده از مدیریت ریسک میتوانید از این خطر و چالش در امان باشید و در معرض آن قرار گرفتن را به حداقل برسانید. در این مقاله به مدیریت ریسک در انواع ریسک سرمایه گذاری بازارهای مالی پرداختهایم تا بتوانید زمانی که در معرض این ریسک قرار گرفتهاید، بتوانید ریسک موجود در سرمایهگذاری خود را مدیریت کنید. پس، تا پایان این مقاله با ما همراه باشید.
مدیریت ریسک چیست؟
مدیریت ریسک یکی از مهمترین اصول در بازار بورس و سرمایهگذاری است. هر چقدر هم که سرمایه داشته باشید برای اینکه بتوانید در بازار بمانید و فعالیت کنید باید بتوانید به طرز صحیح از مدیریت ریسک و مدیریت سرمایه استفاده کنید.
* در صورت تمایل میتوانید مقاله اصول مدیریت سرمایه در بازارهای مالی را مطالعه نمایید.
شما به عنوان یک کاربر وقتی یک معامله انجام میدهید ممکن است 4 حالت به وجود بیاید؛
- سود خیلی بزرگ ⇐ 10 تا 60 درصد
- سود کم ⇐ 10 تا 15 درصد
- ضرر کوچک ⇐ 10 تا 20 درصد
- ضرر بزرگ ⇐ 40 تا 50 درصد
اگر بتوانید جلوی حالت چهارم را بگیرید؛ میتوانید در بورس خیلی موفق باشید.
هدف مدیریت ریسک دقیقاً حذف ضررهای مالی بزرگ است.
فرآیند مدیریت ریسک
فرض کنید بر اساس تحلیلی که انجام میدهید خرید انجام دادهاید؛ اما قبل از اینکه خرید کنید حتما باید حد ضرر را مشخص و مبلغ خرید را محاسبه کنید.
* ضریب ریسک: انتخاب یک عدد بین 1 تا 2
* کل سرمایه: کل پولی که در بورس سرمایهگذاری میکنید.
* درصد حد ضرر: درصدی که برای جلوگیری از ضرر بیش از حد برای خود تعیین کردهاید.
در خصوص ضریب ریسک باید گفت؛ اگر آدم محتاطی هستید و تمایل دارید کمتر ریسک کنید 1 را انتخاب کنید؛ اما اگر آدم ریسک پذیری هستید میتوانید عدد 2 را انتخاب کنید. همچنین، میتوانید هر عددی بین 1 تا 2 را نیز انتخاب کنید؛ مثلا 1/5. عددی که انتخاب میکنید هر چقدر به 1 نزدیکتر باشد، ریسک کمتر؛ و هر چقدر به 2 نزدیکتر باشد، ریسک بیشتر میشود.
یکی از اصول خیلی مهم مدیریت ریسک و سرمایه میگوید:
اگر در یک معامله ضرر کردید، این ضرر باید بین 1 تا 3 درصد از کل مبلغ سرمایه شما باشد. حال این اصل را تبدیل به یک فرمول میکنیم؛
* نکته: ضریب ریسکی که انتخاب کردهاید باید در همه معاملات همان باشد و با همان ضریب کار کنید.
* با حد ضرر 10 درصد، اجازه دارید 10 میلیون خرید انجام دهید.انواع ریسک سرمایه گذاری
* با حد ضرر 20 درصد، اجازه دارید 5 میلیون خرید انجام دهید.
و اما یک فرمول سادهتر برای حداکثر مبلغ خرید؛
* بهتر است حد ضرر خود را 10 یا 20 درصد انتخاب کنید؛ زیرا، این حد ضرر یک عدد معقول، منطقی و یک رنج نرمال است تا بتوانید ریسک را بهتر مدیریت کنید.
انواع حد ضرر
- تعیین حد ضرر بر حسب دامنه نوسانات بازار
- استفاده گسترده در اکسپرتهای خودکار
- تناسب با فازهای مختلف بازار
- نقطه ضعف، کارکرد ضعیف به هنگام انتشار اخبار و گزارشهای مهم
انواع ریسک در بازارهای سرمایه
در اینجا، انواع ریسکهایی که یک سرمایهگذار در خرید سهام شرکتها و سرمایهگذاری در بورس با آنها مواجه میشود را معرفی و توضیح خواهیم داد؛
ریسک در یک طبقهبندی کلی به دو دسته تقسیم میشود؛
- ریسک قابل اجتناب یا غیر سیستماتیک
- ریسک غیرقابل اجتناب یا سیستماتیک
ریسک قابل اجتناب یا غیر سیستماتیک
ریسکی که میتوانیم با استفاده از برخی روشها از آن اجتناب کنیم؛ ریسک های قابل اجتناب میگویند. این ریسک ها اغلب ناشی از خصوصیات خاص شرکتها هستند.
نمونه هایی از ریسک قابل اجتناب
- مدیریت ضعیف شرکت
- درست عمل نکردن سهامداران شرکت
- عدم موفقیت در رقابت با سایر رقبا
- قدیمی شدن محصولات تولیدی شرکت
- و .
که هر کدام از این نمونهها باعث میشود، مشتریان شرکت به تدریج کم و فروش آن کاهش پیدا کند.این ریسک ها منشأ درونی دارند و علت بروز آن، به داخل شرکت مربوط میشود. با توجه به اینکه این نوع ریسک را میتوانیم با به کارگیری برخی روشهای محاسبه به حداقل ممکن برسانیم، از آن به عنوان ریسک قابل اجتناب یاد میشود.
ریسک غیر قابل اجتناب یا سیستماتیک
کنترل این نوع ریسک در اختیار سرمایهگذار نیست. به این گروه از ریسک ها، ریسک غیر قابل اجتناب یا سیستماتیک میگویند. مواردی مثل تغییر نرخ تورم، سیاستهای کلان اقتصادی، شرایط سیاسی و . مواردی هستند که کنترل آنها از اختیار شرکت خارج میکند.
برای مثال؛ تغییر در سیاستهای کلان اقتصادی و افزایش یا کاهش نرخ ارز و یا نرخ تورم میتواند به طور مستقیم در وضعیت درآمد-سود و میزان سودآوری شرکتها تاثیر بگذارد و طبیعتاً ارزش سهام آنها را تحت تاثیر قرار دهد. اینگونه ریسک ها را ریسک های سیستماتیک یا غیر قابل اجتناب میگویند، زیرا کنترل آنها از اختیار سرمایهگذار خارج است.
و اما چگونه میتوانیم ریسک قابل اجتناب را به حداقل ممکن رساند؟
به این ضربالمثل دقت کنید؛
همه تخممرغها را در یک سبد قرار ندهید، اگر از شما بپرسند منطق این ضربالمثل چیست؟ همه شما میگویید که ریسک آن کاهش پیدا میکند. چون اگر یکی از سبدهای تخممرغ به زمین بیافتد و تخممرغهای آن بشکند سبدها و تخممرغهای دیگر همچنان سالم میمانند. در مباحث مرتبط با بورس هم تئوری بسیار معروفی به نام تئوری سبد وجود دارد که بر پایه همین ضربالمثل تشکیل شده است. بر اساس این تئوری، سرمایهگذار میتواند با متنوع کردن سبد سرمایهگذاری خود و انتخاب داراییهای بسیار متنوع به جای چند دارایی محدود ریسک های قابل اجتناب را در سرمایهگذاری خود به حداقل ممکن برساند. بنابراین، هر اندازه سبد سرمایهگذاری متنوعتر باشد؛ ریسک سرمایهگذاری هم کمتر میشود. بر پایه تئوری سبد، متخصصان بازار سرمایه توصیه میکنند؛ به جای اینکه فرد یک یا چند سهم از شرکتهای محدودی را خریداری کند، سهام شرکتهای متنوع از صنایع مختلف را خریداری نماید و حتی در سبد سرمایهگذاری خودش اوراق بهادار بدون ریسک مثل اوراق مشارکت و دیگر موارد را هم داشته باشد. مجدداً این نکته را یادآوری کنیم که، با متنوعسازی سبد سرمایهگذاری تنها میتوانید حذف ریسک های قابل اجتناب یا غیرسیستماتیک را به حداقل برسانید و حذف ریسک های غیرقابل اجتناب یا سیستماتیک از کنترل یا اختیار سرمایهگذار خارج است. البته، با حذف یا کاهش ریسک های قابل اجتناب عملاً بخش عمدهای از ریسک هایی که سرمایهگذار با آنها مواجه است، کاهش پیدا میکند.
مدیریت ریسک در بازارهای مالی
یکی از مهمترین مواردی که یک سرمایهگذار نیاز دارد در طول معاملات به آن دقت زیادی کند، مدیریت ریسک میباشد. این مورد یکی از مهمترین موارد در تصمیمگیریهای معاملاتی میباشد. مانند پدال گاز در ماشین است که استفاده نابجا از آن میتواند باعث از بین رفتن قسمت یا تمامی سرمایه شود. مدیریت، میزان ریسک یا درگیر کردن درصدی از حساب در یک معامله است که با شناخت از استراتژی و میزان تاییدات انجام میشود.
به عنوان مثال؛ شما همیشه نمیتوانید با سرعت 100 کیلومتر در ساعت رانندگی کنید، ممکن است در یک کوچه با 10 کیلومتر، در یک جاده لغزنده 15 کیلومتر و در یک اتوبان اگر شرایط مساعد باشد میتوانید با 100 یا 120 کیلومتر اقدام به رانندگی کنید. پس اینکه شما چه جایی پدال گاز را فشار بیشتری دهید تا بتوانید سریعتر به مقصد برسید به مدیریت ریسک شما با توجه به خیابان، اتوبان و یا لغزندگی جاده و سایر عوامل در آن بستگی دارد.
در بازارهای مالی نیز به همین گونه است.
به عنوان مثال؛ شما میتوانید نسبت به شرایط بازار و انتخاب ضریب ریسک خود یک معامله خوب و پر سود انجام دهید. همه اینها بستگی به صبر در معاملات با استراتژیهای کارآمد و تاییدات بالاتر، شرایط بازار و بازدهی آن و البته نوع مدیریت ریسک شما دارد. افرادی که عادت دارند، صبر کنند تا معاملات با شرایط خوب و تاییدات خوب به وجود بیاید؛ معاملات کمتر ولی سوددهتری انجام داده و قاعدتاً نتایج بهتری را خواهند دید و راحتتر معاملات خود را انجام میدهند.
هیچ چیز برای سرمایه گذار نباید مهمتر از توانایی خوابیدن آسوده در شب باشد.
نتیجه بحث
احتمال انحراف بازده واقعی سرمایهگذاری از بازده پیشبینی شده آن، ریسک گفته میشود. ریسک همچنین، شامل احتمال از دست رفتن همه یا بخشی از اصل سرمایهگذاری نیز میشود. برای سنجش ریسک سرمایهگذاری معیارهای متفاوتی وجود دارد. یکی از مهمترین معیارهای این سنجش، انحراف معیار بازده تاریخی یا میانگین یک سرمایهگذاری است.
مدیریت ریسک ؛ جلوگیری از ضررهای بزرگ، انتخاب حد ضرر برای خریدهای خود، به دست آوردن حداکثر مبلغ خرید در هر معامله از طریق فرمول گفته شده میباشد. سرمایهگذاران همیشه باید در ذهن داشته باشند که مهمترین معیار این نیست که چقدر بازدهی به دست آوردهاند بلکه بازدهی در مقابل ریسک متحمل شده مهم است.
سوالات متداول
یکی از اصول خیلی مهم مدیریت ریسک و سرمایه چیست ؟
اگر در یک معامله ضرر کردید، این ضرر باید بین 1 تا 3 درصد از کل مبلغ سرمایه شما باشد.
انواع ریسک سرمایه گذاری
در این مقاله ضمن آشنایی با انواع ریسک به ارزیابی میزان توانایی پذیرش ریسک و یا اصطلاحا عدم انواع ریسک سرمایه گذاری موفقیت در افراد مختلف می پردازیم. و توجه به این نکه ضروری است که پذیرش ریسک های مناسب می تواند در بلند مدت، موفقیت مالی افراد را در پی داشته باشد. بسیاری از افراد موفق به همین صورت یعنی با پذیرش ریسک های معقول، به موفقیت های بزرگ دست یافته اند.
اهمیت خود شناسی در بورس:
افراد باید قبل از شروع سرمایه گذاری در بازارسرمایه ارزیابی کنند که تا چه اندازه توانایی پذیرش ریسک و یا اصطلاحا عدم موفقیت را دارند البته ریسک به معنای خطر کردن نیست و به طور کلی پذیرش ریسک های مناسب می تواند در بلند مدت، موفقیت مالی افراد را در پی داشته باشد. بسیاری از افراد موفق به همین صورت یعنی با پذیرش ریسک انواع ریسک سرمایه گذاری های معقول، به موفقیت های بزرگ دست یافته اند.
انواع ریسک در بازار سرمایه:
ریسکهایی که افراد در سرمایهگذاری با آن مواجه هستند، انواع مختلفی داشته و در یک طبقهبندی کلی به دو دسته تقسیم می شود:
الف. ریسک سیستماتیک (غیر قابل اجتناب – Systematic Risk):
ریسک سیستماتیک ریسکهاییست که کنترل آن در اختیار سرمایهگذار نیست و به سیستم مربوط است؛ از جمله: نرخ تورم، بهره بانکی، سیاستهای اقتصادی و سیاسی، نرخ ارز و … که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در سودآوری شرکت و در نتیجه قیمت سهام آن تاثیرگذارند.
ب. ریسک غیر سیستماتیک (قابل اجتناب – Unsystematic Risk):
ریسک های غیر سیستماتیک ریسکهایی هستند که می توان با برخی روشها از آنها اجتناب کرد و معمولا به عوامل کلان اقتصادی وابسته نبوده و اغلب ناشی از خصوصیات خاص شرکتها هستند یعنی منشا درونی دارند. برای مثال ریسک های حاصل از مدیریت ضعیف و عدم توانایی رقابت با سایر شرکت ها، که بروز این ریسک ها عللی در داخل شرکت دارد.
برای آشنایی با مفاهیم مرتبط با بورس و آموزش مقدماتی به وبلاگ بورس کست مراجعه کنید.
- توجه به این نکات ضروری است که :
• افراد باید قبل از سرمایه گذاری میزان ریسک پذیری خود را تعیین کنند چون این موضوع یکی از مهمترین عوامل موفقیت در سرمایه گذاریست. در حقیقت می توان گفت از یک منظر اطلاع از میزان تحمل و انعطاف پذیری در مقابل ریسک نخستین گام سرمایه گذاری خواهد بود.
سرمایه گذراان الگوهای ریسک پذیری متفاوتی دارند؛ برخی انواع ریسک سرمایه گذاری ریسک پذیر، برخی ریسک گریز و گروهی هم بی تفاوت هستند.
• همه سرمایه گذاران انتظار دارند اگر ریسک بیشتری در سرمایه گذاری می پذیرند بازدهی بیشتری هم به دست آورند، این موضوع یکی از اصول اولیه ی سرمایه گذاری محسوب می شود
• افراد ریسک پذیر در مقایسه با افراد ریسک گریز بازدهی کمتری برای پذیرش ریسک مطالبه می انواع ریسک سرمایه گذاری کنند.
افراد ریسک پذیر بازدهی بیشتری از سرمایه گذاری خود انتظار دارند، معمولا به سرمایه گذاری در سپرده های بانکی، خرید اوراق مشارکت و . تمایل نداشته، ترجیح می دهند در بازار بورس سرمایه گذاری کنند. بنابراین باید تجزیه و تحلیل دقیق تری داشته و ریسک سرمایه گذاری خود را به صورت دقیق تعیین کنند.
در طرف دیگر افراد ریسک گریز بر خلاف افراد ریسک پذیر به دلیل ریسک کمتر و بازدهی تضمین شده در سرمایه گذاری سپرده های بانکی یا خرید اوراق مشارکت بیشتر در این زمینه ها سرمایه گذاری می کنند.
گروه سوم یعنی افراد بی تفاوت نسبت به ریسک، معمولا عکس العملی نسبت به فرصت های سرمایه گذاری و ریسک های مرتبط با آن ندارند.
نمودار فوق تفاوت بین الگوهای تصمیمگیری سرمایهگذار ریسک پذیر و ریسک گریز را مقایسه می کند، و نشان دهنده ی این است که سرمایه گذار (الف) فرد ریسک پذیرتری نسبت به سرمایه گذار (ب) است یعنی راحت تر ریسک می کند.
در حقیقت هر چه شیب نمودار ریسک به بازدهی (Risk/Reward) کم تر باشد یعنی سرمایه گذار قدرت ریسک پذیری بیشتری دارد.
برای اینکه بهتر متوجه این تعاریف شوید به این مثال ها توجه فرمایید؛
طبق نمودار، با توجه به ارقام نشان داده شده به صورت نمونه، سرمایهگذار (الف) در ازای دریافت 30 % بازدهی همان ریسکی را متحمل می شود که سرمایه گذار (ب) به ازای دریافت 45 % بازدهی متحمل شده است و یا در مثالی دیگر به ازای پذیرش یک ریسک برابر، سرمایه گذار (الف) انتظار 40 % بازدهی دارد در صورتی که سرمایه گذار (ب) حداقل 65 % بازدهی را مد نظر داشته است.
برای درک بهتر این موضوع و شناخت میزان ریسک پذیری خود می توانید با مشاوران بورس کست در ارتباط باشید.
ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک چیست؟ به همراه مثال
ریسک ، احتمال عدم موفقیت است. وقتی میگوییم در انجام فلان کار ریسک بالایی وجود دارد، در حقیقت به احتمال عدم موفقیت بالا در صورت به وقوع پیوستن آن کار اشاره خواهیم کرد. در سرمایهگذاری نیز خطرات زیادی وجود دارد که تحت عنوان ریسک سرمایهگذاری مطرح خواهد شد. شناخت این ریسکها کمک میکند تا در برابر اجرای یک سرمایهگذاری، بهتر و عاقلانهتر تصمیمگیری کنیم. برای شناخت سادهتر ریسک در سرمایهگذاری ابتدا مفهوم آن را تشریح کرده، سپس به بررسی انواع ریسک سیستماتیک و ریسک غیر سیستماتیک میپردازیم.
شناخت ریسک، گام اول شناخت ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک
همانطور که اشاره کردیم، در بازار بورس و سهام و سرمایهگذاری مالی، پدیدهی ریسک همواره وجود دارد. اگر بخواهیم معنای دقیقی برای این پدیده در بازار سرمایهگذاری بیان کنیم، اختلاف بازده مورد انتظار و بازده واقعی در یک سرمایهگذاری، بهترین تعریف برای ریسک خواهد بود. بازی شطرنج یک بازی دو نفره است که حرکت مهرهها با نقشهی ذهنی طرف مقابل همراه است. در این بازی، هر یک از بازیکنان هدف برنده شدن بر طرف مقابل را دارند. همچنین در ابتدای بازی، همان قدر که احتمال دارد شما برنده باشید، احتمال برد طرف مقابل نیز وجود دارد. در طی بازی، بسته به نقشهی تعیین شده و حرکت شما، این احتمال تغییر خواهد کرد. یعنی ممکن است ریسک باخت و یا احتمال برد شما افزایش پیدا کند.
شرح این معنا برای بازار مالی، به این صورت است که زمانی که ما روی موضوعی سرمایهگذاری میکنیم، طبیعتاً یک رقم سود مورد انتظارمان خواهد بود؛ این رقم، تحت عنوان «بازده مورد انتظار» در آن سرمایهگذاری شناخته میشود. این در حالی است که سودآوری واقعی میتواند رقمی متفاوت از رقم مورد انتظار باشد؛ مثلاً عددی بالاتر یا پایینتر از حد انتظار سرمایهگذار باشد. بنابراین یک اختلاف رقم میان بازدهی واقعی و بازدهی مورد انتظار وجود دارد که همان «ریسک سرمایهگذاری» خواهد بود.
متأسفانه بیشتر سرمایهگذاران، ریسک در سرمایهگذاری را نادیده میگیرند انواع ریسک سرمایه گذاری و بیشتر به بازدهی سرمایهگذاری میاندیشند. این در حالی است که ریسک یک معامله، اهمیت بالاتری نسبت به میزان بازدهی آن خواهد داشت.
ریسک سیتماتیک و غیرسیتماتیک و ریسکپذیری
حتماً با موضوع روحیهی ریسکپذیر سرمایهگذار آشنا هستید. روحیهی ریسکپذیری، سبب ایجاد یک شخصیت جسور و متمایل به سنجش شانس خواهد شد. سرمایهگذار با روحیهی ریسکپذیر، میتواند شانس خود را برای سرمایهگذاری در انواع ریسک سرمایه گذاری آیتمهای گوناگون بسنجد. در مقابل سرمایهگذارانی که ریسک گریز هستند تنها تمایل دارند در مواردی سرمایهگذاری کنند که احتمال شکست بسیار ضعیفی وجود داشته باشد.
سرمایهگذاران فاقد روحیهی ریسکپذیر، بهتر است به طور غیر مستقیم و با واسطه وارد بازار مالی شوند؛ در چنین صورتی، آنها میتوانند گزینههای با ریسک کمتر را شناسایی نموده، بهتر به مدیریت سرمایهگذاری بپردازند.
ارتباط ریسک با بازدهی
معمولاً ریسک با بازدهی ارتباطی مستقیم دارد، یعنی در بیشتر مواردی که بازدهی کار بالا است، ریسک بالاتری نیز وجود دارد؛ بنابراین اگر یک سرمایهگذار به دنبال سرمایهگذاری در مواردی با ریسک پایینتر باشد، طبیعتاً بازدهی پایینتری نیز عاید وی خواهد شد. اینجا است که روحیهی ریسکپذیری بالاتر در یک سرمایهگذار، به وی کمک خواهد کرد تا بازدهی بالاتری را دریافت کند.
ارتباط مستقیم بازدهی و ریسک، سبب میشود تا خطر کردن برای رسیدن به هدف بزرگتر میسر گردد. در مثال بازی شطرنج، شرایط خاصی را در نظر بگیرید که حرکت شما میتواند یکی از مهرههای باارزشتان را از بین ببرد اما برد را نصیب شما گرداند! در چنین شرایطی با اینکه ریسک این حرکت بالا است، احتمال موفقیت شما نیز چند برابر خواهد بود.
نحوهی سنجش ریسک
اینکه برای هر زمینهی سرمایهگذاری، ریسک وجود دارد یک موضوع غیرقابلانکار خواهد بود؛ اما چطور این ریسکها را بسنجیم؟ برای سنجش ریسک سرمایهگذاری معیارهای گوناگونی وجود دارد؛ مهمترین این معیارها، سنجش ریسک بر اساس انحراف معیار بازده تاریخی در آن سرمایهگذاری خواهد بود. بر طبق این معیار، اگر عدد انحراف معیار به دست آمده طبق محاسبات و فرمولهای آماری، رقم بالایی باشد، بیانگر این موضوع است که ریسک سرمایهگذاری بالایی وجود دارد. برای آشنایی بیشتر با انواع روشهای سنجش ریسک و مدیریت آن، میتوانید به مقالهی « مدیریت ریسک سرمایهگذاری ” در سایت آکادمی دانایان مراجعه فرمایید.
ریسک سیستماتیک چیست؟
بشر نمیتواند همواره روی ریسکها و موضوعات خطر تسلط و دخالت داشتهباشد؛ به عنوان مثال، خطرات و زیانهای ناشی از وقوع سیل، زلزله و دیگر حوادث طبیعی، از کنترل انسان خارج است. در زمینهی سرمایهگذاری و بازارهای مالی نیز خطراتی وجود دارند که وقوع و کنترل آن از دست سرمایهگذار خارج خواهد بود؛ به عنوان مثال، یک تصمیم سیاسی میتواند عملکرد کل بازار مالی را تحتالشعاع قرار دهد. به چنین خطراتی، ریسکهای سیستماتیک میگویند.
نکتهی مهم این است که ریسکهای سیستماتیک، به یک صنعت خاص محدود نمیشود و تمامی بازارهای مالی را تحت تأثیر قرار میدهد. وقوع جنگ، تورم ، سیاستهای اقتصادی و… در دستهی ریسکهای سیستماتیک قرارمیگیرند. جالب اینجاست که برخلاف تصور، ریسکهای سیستماتیک میتوانند مثلاً سبب ارتقای سهام نیز بشوند! یعنی در سیاستهای خاص، برخی از ارگانها و شرکتها، افزایش ارزش سهام خواهند داشت؛ بدین معنی که آن سیاست، به نفع آن ارگان یا صنعت مرتبط با آن بوده است؛ به عنوان مثال، میتوان از شرایط پاندمی کرونا نام برد که سبب ارتقای ارزش سهام و رونق کاری بسیاری از شرکتها و صنایع در این دوران شده است. درمقابل بسیاری از شرکتها، به دلیل همین شرایط، ورشکسته شده، یا با افت شدید ارزش سهام خود مواجه شدهاند.
مثالی از ریسک سیستماتیک
اگر بخواهیم نمونهای از ریسک سیستماتیک را مثال بزنیم، میتوانیم به رکود بزرگ که در سال ۲۰۰۸ اتفاق افتاد، اشاره کنیم. رکود بزرگ در این سال سبب شد تا داراییهای گوناگون و بازارهای مختلف از آن تأثیر پذیرفته، ارزش آنها دچار تغییر شود. هرچند این تغییر لزوماً به معنای افت ارزش برای تمام داراییها نیست، اما بسیاری از داراییها که ریسک بالایی داشتند، دچار زیانهای گسترده در ارزش سهام خود شدند.
نحوهی مدیریت ریسک سیستماتیک
همانطور که اشاره کردیم، ریسکهای سیستماتیک، غیر قابل پیشبینی بوده، نمیتوان از بروز آن جلوگیری نمود؛ اما این مسأله به معنای عدم قابلیت مدیریت داراییها در برابر ریسکهای سیستماتیک نیست. به عبارت بهتر، ترفندهایی وجود دارد که به سرمایهگذار امکان میدهد در مواجه با ریسکهای سیستماتیک، عملکرد بهتری داشته باشد.
به عنوان مثال، یکی از راهکارهایی که برای مدیریت بهتر ریسکهای سیستماتیک به کار میرود تقسیم سرمایه در انواع داراییها است. در چنین وضعیتی، با بروز یک ریسک سیستماتیک، به علت تفاوت در رفتارهای داراییها در برابر آن ریسک، واکنش متفاوتی عاید خواهد شد. برای درک بهتر این روش میتوانید مقالهی « روشهای مدیریت پورتفو » و نیز مقالهی «انواع سبد سرمایهگذاری» را در سایت آکادمی دانایان مطالعه فرمایید.
ارتباط ضریب بتا و ریسک سیستماتیک
بتا پارامتری است که به سرمایهگذار این امکان را میدهد تا میزان نوسان سرمایهگذاری را شناسایی کند. بدین ترتیب، با این پارامتر، ریسک سیستماتیک نیز قابلشناسایی خواهد بود. در این صورت، اگر ضریب بتا برای یک صندوق یا یک پورتفولیوی خاص، بالاتر از ۱ باشد، سرمایهگذاری ریسک سیستماتیک بالاتری از بازار خواهد داشت؛ همینطور ریسک سیستماتیک برای پورتفولیوهای با ضریب بتای کمتر از ۱، پایینتر از بازار خواهد بود. برای آشنایی با نحوهی محاسبهی ضریب بتا وارد شوید.
ریسک غیر سیستماتیک چیست؟
پارهای دیگر از خطرات، بر خلاف ریسک سیستماتیک متوجه کل سیستم بازار نیست، بلکه مختص یک صنعت خاص خواهد بود. چنین ریسکی را میتوان مدیریت کرد، کاهش داد یا حذف نمود. به عنوان نمونه، چالشها و مشکلات به وجود آمده در یک شرکت، میتواند بر اساس سیاستها و تصمیمات اشتباه در مدیریت آن باشد. این موضوع میتواند در کاهش ارزش سهام آن شرکت، نقش داشته باشد. بنابراین با اتخاذ تصمیمهای مدیریتی صحیح، میتوان از وقوع چنین پیشامدی جلوگیری کرد؛ چنین ریسکهایی را ریسکهای غیر سیستماتیک مینامند.
ریسکهای غیرسیستماتیک تمام بازار را در بر نمیگیرند؛ به عبارت بهتر، تمام ارگانهای فعال در بازار مشمول این خطرات نمیشوند.
مثالی از ریسک غیرسیستماتیک
سرمایهگذاری را در نظر بگیرید که تصمیم گرفته است سهام برخی خطوط هوایی را خریداری کند و تنها در این صنعت سرمایهگذاری کرده باشد. در چنین وضعیتی، اموال این سرمایهگذار در معرض ریسک بالایی از نوع ریسک غیرسیستماتیک قرار میگیرد. به عنوان مثال، اعتصاب کارکنان شرکت هوایی، میتواند سبب سقوط سهام آن شرکت و در نتیجه متضرر شدن سرمایهگذاران سهام این صنعت شود.
ناکارآمدی مدیریت در یک مجموعه، مدلهای تجاری معیوب، اعتصاب کارکنان و کارگران، مسائل نقدینگی و … از جمله عواملی هستند که به عنوان ریسکهای غیر سیستماتیک، شناسایی میشوند.
انواع ریسک غیرسیستماتیک
در گروه ریسکهای غیر سیستماتیک، ۵ نوع ریسک وجود دارد. لیست زیر انواع این ریسکها را نشان میدهد.
- ریسکهای تجاری
این گروه از ریسکها به مسائلی اشاره میکند که در داخل و خارج یک کسب وکار اتفاق میافتند و ریسکهایی را به وجود میآورند. به عنوان مثال، اگر سازمان غذا و داروی آمریکا، یک داروی خاص را که توسط شرکت خاصی فروخته میشود، ممنوع اعلام کند، این مسأله برای شرکت فروشنده یک ریسک غیر سیستماتیک خواهد بود. - ریسکهای مالی
این دسته از ریسکها به ساختار مالی و سرمایههای یک کسبوکار مرتبط هستند؛ بدین صورت که از یک کسبوکار انتظار میرود سطح بهینهای از اموال و حقوق داشته باشد؛ در غیر این صورت، جریانهای نقدی متناقض و ساختار ضعیفی در سرمایه رخ خواهد داد و ریسکهای مالی را به دنبال خواهد داشت. - ریسکهای عملیاتی
این امر بدان معنا است که در فرآیند عملیاتی، ممکن است برخی خطرات و رویدادهای پیشبینینشده رخ دهند و سبب شکست یا خسارت یک کسبوکار شوند؛ به عنوان مثال، اطلاعات محرمانهی مشتریان، در معرض فرآیندهای هک قرار میگیرد؛ در حقیقت در عملیات امنیتی دادهها اختلال ایجاد میشود. - ریسکهای قانونی- نظارتی
تغییرات قانونی میتواند سبب ایجات تغییرات وسیع در برخی کسبوکارها شوند؛ همچنین این امکان وجود دارد که برخی کسبوکارها با این نوع ریسکها، متوقف شوند.
مقایسهی ریسک سیستماتیک و غیرسیستماتیک
همانطور که در این مطلب بیان شد، ریسکها میتوانند سیستماتیک و یا غیر سیستماتیک باشند. در هر صورت ریسکی که برای سرمایهگذار تعریف میشود، مجموعی از ریسکهای سیستماتیک و غیر سیستماتیک خواهد بود؛ یعنی مجموع ریسکهایی که برای یک شرکت و صنعت خاص تعریف میشوند، همینطور ریسکهایی که در سطح کلان بازار، سبد سرمایهگذار را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
جمعبندی آکادمی دانایان
ریسک، یکی از مهمترین موضوعاتی است که در زمینهی سرمایهگذاری و بازارهای مالی، مطرح میشود. ریسکهای غیر سیستماتیک، میتوانند با افزایش آگاهی و دانش مالی، مدیریت شوند. مدیریت ریسکهای غیر سیستماتیک، میتواند ارزش سبد سرمایه را حفظ کند و حتی سبب ارتقای ارزش آن شود. این در حالی است که ریسکهای سیستماتیک را نمیتوان پیشبینی و مدیریت نمود فقط میتوان از طریق تکنیکهای مدیریت ریسک، طوری پورتفو را طراحی نمود که کمتر در معرض آسیبهای آن قرار گرفت. در هر حال، شناخت و مدیریت ریسک میتواند منجر به اخذ تصمیمات بهتر و رفتار منطقیتر شود.
دیدگاه شما