اهمیت یک استراتژی


اهمیت یک استراتژی

معتقدم در فضای کسب و کار امروزی، استراتژی روشن، اصلی‎ترین نیاز شرکت‎هاست. شرکت‎ شما باید دید مشخصی در مورد اینکه چگونه می‎خواهد محصولات و خدمات خود را از سایر رقبا برای مشتریان گوناگون متمایز سازند داشته باشد، درغیر این صورت، در محیط رقابت زنده بلعیده خواهید شد.

در گذشته، امکان موفقیت در بازار وجود داشت، چراکه تعداد رقبا و شرکت‎ها زیاد نبود. اما امروز استراتژی‎های قدیمی به سرعت و بی‎رحمانه کنار گذاشته می‎شوند. بنابراین، تعیین یک استراتژی جهت‎دار و روشن خیلی اهمیت دارد. در تجارب خودم در برنامه‌های تحول سازمانی در دهه اخیر بسیار مشاهده کرده‌ام که شرکت‎ها مشغول مهندسی مجدد فرآیندها، مدیریت کیفیت جامع، تولید به‎ هنگام، الگوگیری از بهترین اقدامات رقبا و . بوده ‎اند. هرچند این رویکردها با افزایش اثربخشی عملیات، بهبود برای حضور در بازار را به دنبال دارند، اما قطعا برای بقا و برنده ‎شدن در رقابت کافی نیستند. لازمه توفیق در بازار تعیین استراتژی روشن و دقیق از جایگاه خود در بازار می‎باشد.

در این راستا، شما می‎توانید از خدمات گسترده و متنوع مشاوره ‎ ای و آموزشی من و همکارانم در زمینه‌های زیر بهره ‎مند گردید.

نقشه استراتژی چیست؟

نقشه استراتژی یک برنامه ریزی برای تعیین اهداف شرکت و بررسی راه های دستیابی به آن ها است.

در صورتی که از این نقشه درست و کامل استفاده کنید، در اجرای کار هرگز با مشکل مواجه نمی شوید.

البته در این زمینه لازم است که از متخصصان و مشاورانی کمک بگیرید.

این کار باعث می شود که از بروز خطرات و آسیب های جدی حین انجام پروژه جلوگیری شود.

برای ترسیم این نقشه باید تمام جوانب را در نظر بگیرید و مراحل کار به راحتی قابل فهم باشد.

استفاده از این نقشه در شرکت های مدیریتی و موسسات دیگر به برقراری تعامل بین کارمندان و ایجاد انگیزه در آن ها بسیار کمک خواهدکرد.

بنابراین در این مقاله در رابطه با نقشه سبک استراتژی و عملکرد آن توضیحاتی را ارائه می دهیم.

همچنین به بیان نکاتی در این باره می پردازیم که باید پیش از ترسیم نقشه استراتژی در نظر گرفته شوند.

1# تعریف نقشه استراتژی

تعریف نقشه استراتژی

این نقشه همان طور که از نام آن مشخص است،
طرحی برای ارائه استراتژی ها و برنامه ریزی های شرکت محسوب می شود.

در واقع با استفاده از این نقشه رئیس یک شرکت یا سازمان اهداف کوتاه مدت و طولانی مدت را برای کارمندان یا شرکای خود توضیح خواهد داد.

همچنین از این طرح برای بیان مسئولیت هر یک از کارمندان و اعضای دیگر شرکت یا موسسه استفاده می شود.

در صورتی که این نقشه کامل و مشخص باشد، تمام افراد به راحتی اهداف و عملکرد شرکت را برای دستیابی به آن ها می شناسند.

علاوه بر این باعث افزایش انگیزه کارمندان می شود.

زیرا با نمایش وظایف آن ها در نقشه استراتژی برای دستیابی به اهداف شرکت، اهمیت کار خود را بیشتر درک خواهندکرد.

اگر قصد داشته باشید که تمامی عملکرد و کارایی شرکت را در یک نما به دیگران نشان دهید،
باید از کارت امتیازی متوازن استفاده کنید.

در این کارت با توجه به میزان اولویت بندی شما حباب های ترسیمی به رنگ های قرمز، سبز و زرد در می آیند.

بهتر است بدانید که از نقشه های استراتژی تنها برای تعیین روند مراحل جهت تحقق هدف استفاده نمی شود،
بلکه پس از چندین سال برای بررسی عملکرد شرکت و موسسه نیز این نقشه کاربرد دارد.

یکی از مهم ترین موارد در تعیین روند دستیابی به اهداف نهایی امور مالی است.

اگر چه ممکن است که در شرکت ها و موسسات غیر انتفاعی بحث سود آوری جز نتایج به حساب نیاید اما
برای دستیابی به اهداف باید این امور در نظر گرفته اهمیت یک استراتژی شوند.

2# نحوه تهیه نقشه استراتژی

پیش از آن که نسبت به استفاده و ترسیم این نقشه اقدام کنید، بهتر است در ابتدا با عملکرد و نحوه نمایش آن آشنا شوید.

در این نقشه اهداف روسا در شرکت در کارت امتیازی متوازن درون یک بیضی نمایش داده می شود.

به طور معمول تعداد بیضی ها از 20 عدد بیشتر نخواهد شد.

هر اندازه تعداد استراتژی ها بیشتر باشد، توضیح آن ها برای دیگران دشوارتر خواهد بود.

موضوعات نوشته شده در بیضی ها برای تعیین اهداف از منظرهای مختلف نظیر امور مالی، میزان رشد و مواردی از این قبیل کاربرد دارند و بر این اساس نیز دسته بندی می شوند.

1-2# کاربرد فلش

نقش فلش ها

بیشتر نقشه های استراتژی برای ارتباط بین موضوعات و اهداف تعیین شده از فلش استفاده می کنند.

این فلش ها باعث سهولت در توضیح روند کار و بیان رابطه علت و معلولی خواهند شد.

همچنین تاثیر نقش ها و موضوعات متفاوت را برای دستیابی به اهداف والاتر نشان می دهند.

با توجه به اینکه برخی از افراد توانایی درک بصری بالاتری دارند،
استفاده از این نقشه و به کارگیری فلش در ترسیم آن بسیار مفیدتر از توضیح شفاهی خواهد بود.

علاوه بر این موضوع این سبک از نقشه باعث افزایش تعامل بین افراد یک شرکت می شود که
برای دستیابی به توافق نهایی تجارب زیادی بین آن ها رد و بدل خواهد شد.

در نقشه استراتژی بیشتر 4 دیدگاه و 12 هدف نمایش داده می شود.

تمام این موارد برای دستیابی به نتیجه ای مطلوب حین انجام کار به شما کمک خواهند کرد.

به عنوان مثال شرکت هایی که بر پایه سودآوری تشکیل شده اند منظر مالی را در بالاترین قسمت و جز اهداف قرار می دهند.

اما در موسساتی نظیر باشگاه های ورزشی یا سازمان های خیریه که هدف آن ها کسب رضایت مشتری است،
دیگر در اهمیت یک استراتژی آخرین منظر از مسائل مالی یاد نمی شود و ارائه محصول باکیفیت در اولویت قرار می گیرد.

همچنین باید بدانید که مطالعه این نقشه از پایین به بالا است که
روند انجام کارها را برای دستیابی به هدف مشخص خواهد کرد.

اما این نقشه را باید از بالا به پایین ترسیم کنید.

به این معنا که ابتدا هدف ها را تعیین کرده و با توجه به آن برای دستیابی به نتیجه مطلوب برنامه ریزی می کنید.

3# مزایای ترسیم نقشه های استراتژی

زمانی که تصمیم به راه اندازی یک شرکت می گیرید، باید اهدافی از انجام این کار داشته باشید اما
یکی از مشکلات روسای شرکت ها به خصوص در موسسات مهم و معتبر، بیان این اهداف و چگونگی دستیابی به آن ها برای پیشرفت شرکت است.

در این شرایط این نقشه به کمک مسئولان می آید که
با نقشه ای واضح و شفاف تمام مراحل را با جزییات تکمیلی اهمیت یک استراتژی آن توضیح دهند.

در مواردی که روسای شرکت ها و موسسات مختلف بدون بهره گیری از این نقشه سعی در دستیابی به اهداف خود داشته اند، اغلب به موفقیت در این زمینه نائل نشده اند.

در صورتی که از این نقشه استفاده شود، علاوه بر تعیین اهداف و روند کاری برای دستیابی به آن ها، ذهن خلاق نیز در تیم تقویت خواهد شد.

به کمک ترسیم این سبک از نقشه ایرادات و مشکل هایی که در زمان اجرای موضوعات برای دستیابی به هدف پیش آید، تعیین می شود.

4# نکاتی در رابطه با نقشه استراتژی

نکات پیاده سازی نقشه استراتژی

پیش از اقدام به شروع برنامه ریزی برای ترسیم این نقشه لازم است که نکاتی را یادآور شویم.

  1. برای آن که این نقشه مفید واقع شود، بهتر است که از کارمندان و دیگر اعضای شرکت درخواست کنید که از تجارب دیگر افراد در این زمینه استفاده کنند.
  2. توجه داشته باشید که نقش مدیریت برای دستیابی به موفقیت در کسب و کار بسیار اهمیت دارد.
    زیرا با کمک رسانی در زمینه حفظ و پرورش اهداف سبب رضایت کاربران محصولات شرکت می شود.
  3. البته باید در این زمینه از افراد مجرب نیز استفاده شود که نتیجه مطلوبی به دست آید.
    بنابراین به کارگیری نقشه استراتژی برای دستیابی به اهداف شرکت جزو ملزومات به حساب می آید.
  4. برای استفاده درست از این نقشه لازم است که تمام شرایط را سنجیده باشید و
    مراحل اجرایی برای دستیابی به اهداف در بالای نقشه را به طور کامل و با ترتیب بیان شده انجام دهید.
  5. تنها تعیین اهداف برای ترسیم یک نقشه جامع کافی نیست، بلکه باید مراحل دستیابی به آن را نیز به طور کامل مشخص کنید.
  6. این نقشه برای تحقق اهداف شرکت های بزرگ و معتبر بسیار اهمیت دارد.
    زیرا از این طریق تمامی مراحل با برنامه ریزی پیش خواهد رفت و
    از هزینه های اضافی در روند اجرایی جلوگیری می شود.

5# طرح استراتژی و نوآوری در تحقق اهداف

این نقشه برای تعیین اهداف و راهبردهای لازم برای دستیابی به آن ها بسیار کاربرد دارد.

بسیاری از مدیران و روسای شرکت ها از این نقشه جهت نمایش روند کاری و اهداف بلند مدت خود به دیگر کارمندان و شرکا استفاده می کنند.

به این منظور لازم است که از متخصصان در این زمینه کمک بخواهید که
در روند کار از ایجاد هزینه های گزاف جلوگیری شود.

به همین دلیل در این مقاله به توضیح مفهوم نقشه استراتژی پرداختیم و
عملکرد و نکات لازم برای دستیابی به اهداف را بررسی کردیم.

توجه داشته باشید که در صورتی به یک نتیجه مطلوب دست پیدا می کنید که
تمامی اهداف به طور کامل با روند اجرایی آن ها نشان داده شوند.

مقاله بالا بخشی از مطالب گسترده پریماورا است.

برای یادگیری صفر تا صد این حوزه به آموزش جامع پریماورا نماتک مراجعه کنید.

دوره های آموزشی BPMN,BPM و انواع BPMS ها

ضرورت برنامه ریزی استراتژیک

بسیاری از کسب و کارهای کوچک و متوسط کشور ما بصورت کاملاً سنتی اداره و مدیریت میشوند . این کسب و کارها بعضاً موفق نیز هستند منتها این نکته مهم را در نظر بگیرید که اگر آنها بصورت صحیح و علمی مدیریت شوند، میتوانند چندین برابر موفق باشند. در واقع کسب و کارهای متوسط و کوچک در کشور ما سقف پیشرفت شان خیلی بلند نیست.

یکی از مهم ترین حلقه های مفقوده در مدیریت اینگونه بنگاه ها در کشور ما برنامه ریزی است. به ویژه برنامه ریزی کلان و در سطح بنگاه که به اصطلاح برنامه ریزی راهبردی یا برنامه ریزی استراتژیک اتلاق میگردد. یک ضرب المثل مشهور ژاپنی می گوید: هنگامی که شما از تشنگی می میرید خیلی دیر است که در مورد حفر چاه فکر کنی. پایه این نوع مدیریت بر اساس میزان درک مدیران از شرکت های رقیب، بازارها ؛ قیمت ها، توزیع کنندگان، دولت ها و تمام کسانی است که به نوعی با آن سازمان در ارتباط هستند.

تعریف مدیریت استراتژیک چیست؟

اگر بخواهیم بطور خیلی لاصه مدیریت استراتژیک را تعریف کنیم باید بگوییم مدیریت استراتژیک مجموعه تصمیم ها و اهمیت یک استراتژی اقدامات مدیریتی است که عملکرد بلند مدت یک شرکت را تعیین می کند.مدیریت استراتژیک عبارت است از بررسی محیطی (هم محیط خارجی و هم محیط داخلی) تدوین استراتژی، اجرای استراتژی، ارزیابی و کنترل. بنابراین مدیریت استراتژیک بر نظارت و ارزیابی بر فرصت ها و تهدیدهای خارجی در سایه توجه به نقاط قوت و ضعف یک شرکت تأکید دارد.

فرآیند مدیریت استراتژیک

فرآیند مدیریت استراتژیک را می‌توان به چهار مرحله تقسیم کرد:

  • تحلیل وضعیت
  • تدوین استراتژی
  • اجرای استراتژی
  • ارزیابی استراتژی

در این مطلب ۷ دلیل ذکر میکنیم که بر اساس آنها باید نسبت به انجام برنامه ریزی استراتژیک اقدام کنید.

  • تشدید رقابت داخلی و خارجی. در این شرایط لزوم آینده نگری و محیط نگری بیش از پیش احساس میشود که این دو مقوله از ارکان اصلی برنامه ریزی استراتژیک است.
  • با توجه به تغییرات محیطی که در حال حاضر شتاب زیادی به خود گرفته است و پیچیده شدن تصمیمات سازمانی، لزوم بکارگیری برنامه‌ای جامع برای مواجهه با اینگونه مسائل بیشتر از گذشته ملموس می‌شود. این برنامه چیزی جز برنامه استراتژیک نیست.
  • برنامه ریزی استراتژیک در سطح شرکتی معمولاً آماده سازی جهت بهره گیری از فرصت های آینده و مواجهه با خطرات و روند بازار است.
  • برنامه ریزی استراتژیک با کاهش هزینه ها، افزایش انگیزه کارکنان، مقابله با تهدیدات یا بهتر شدن، تبدیل تهدید ها به فرصت ها، پیش بینی احتمال روند بازار و بهبود کلی عملکرد یاری رسانی می کنند.
  • در برنامه ریزی استراتژیک اطمینان حاصل میشود که چالش های خارجی مورد توجه قرار گرفته و شرایط نامساعد حل می شود و تهدیدات مورد بررسی قرار می گیرد تا آنها را به فرصت های احتمالی تبدیل کنند
  • برنامه ریزی استراتژیک بنگاه را با یک استراتژی واحد با استفاده از هدف های روشن هماهنگ می سازد.
  • بسیاری و تقریباً اکثر بنگاه های اقتصادی پیشرو با ابعاد مختلف (متوسط، بزرگ و کوچک) برنامه ریزی استراتژیک انجام داده اند.

این نکته مهم را در نظر داشته باشید که معمولاً انجام برنامه ریزی استراتژیک را پروژه ای بزرگ و پیچیده جلوه میدهند. در حالی که واقعاً اینطور نیست.

شما خودتان هم میتوانید برنامه ریزی استراتژیک برای خود انجام دهید.

برای این منظور یک وبینار مفید برگزار خواهیم کرد و در آن به شما آموزش میدهیم که چگونه خودتان بتوانید بدون صرف هزینه زیاد برای کسب و کار خود برنامه ریزی استراتژیک تهیه کنید.

مفهوم مدیریت راهبردی و اهمیت آن

مفهوم مدیریت راهبردی و اهمیت آن

مدیریت راهبردی عبارت است از برنامه ریزی، نظارت، تجزیه و تحلیل و ارزیابی مداوم آن چه که یک سازمان برای تحقق اهداف و برنامه های خود لازم دارد. تغییرات در فضای کسب و کار، سازمان ها را ملزم می کند که استراتژی های خود را جهت کسب موفقیت به طور دائم ارزیابی کنند.

فرایند مدیریت استراتژیک به سازمان ها کمک می کند تا وضعیت فعلی خود را مورد بررسی قرار دهند، استراتژی ها را به چالش بکشند، آنها را به مرحله اجرا رسانده و اثربخشی استراتژی های مدیریتی اجرا شده را تحلیل کنند.

ویدیو پیشنهادی : آموزش مدیریت

مفاهیم مدیریت راهبردی

مدیریت راهبردی یا مدیریت استراتژیک بر درک واضح سازمان از مأموریت خود یا هدف خود تاکید می کند. هم چنین چشم انداز سازمان درباره جایی که می خواهد در آینده باشد را تحلیل می کند و عواملی که سازمان را جهت رسیدن به آن چشم انداز راهنمایی می کند را بررسی می نماید. در این راستا شاید خواندت مقاله آشنایی با بازی آبجو یا بازی نوشابه نیز برای شما جالب باشد.

مفاهیم مدیریت راهبردی

این امر هم چنین مستلزم تعهد به برنامه ریزی استراتژیك است، زیر مجموعه مدیریت مشاغل شامل توانایی سازمان برای تعیین اهداف كوتاه مدت و بلند مدت و برنامه ریزی تصمیمات استراتژیك، فعالیت ها و تخصیص منابع مورد نیاز برای دستیابی به آن اهداف است.

فرایند مدیریت راهبردی نیز به سازمان ها کمک می کند تا تصمیمات منطقی بگیرند و اهداف جدید خود را با سرعت مناسبی توسعه دهند تا که بتوانند در فن آوری، بازار و شرایط تجاری در حال پیشرفت خوبی باشند. بنابراین، مدیریت استراتژیک می تواند که به سازمان کمک کند تا دارای یک مزیت رقابتی باشد، میزان سهم بازار را بهبود ببخشد و برای آینده خود هم برنامه ریزی کند.

ویدیو پییشنهادی : آموزش مدیریت راهبردی

پنج مرحله از فرآیند مدیریت راهبردی

بسیاری از مکاتب فکری در مورد چگونگی انجام دادن مدیریت راهبردی وجود دارد، و دانشگاهیان و مدیران مجموعه چارچوب های متعددی را برای هدایت کردن فرایند مدیریت راهبردی یا مدیریت استراتژیک تدوین کرده اند. به طور کلی ، این روند به طور معمول شامل پنج مرحله زیر می باشد:

  1. ارزیابی نمودن جهت استراتژیک حال حاضر سازمان
  2. نقاط قوت و اهمیت یک استراتژی ضعف داخلی و خارجی را شناسایی و تحلیل می کند.
  3. تدوین برنامه های عملیاتی سازمان
  4. اجرای برنامه های عملیاتی سازمان
  5. ارزیابی میزان موفقیت در برنامه های عملیاتی و نتایج در هنگام تولید نتایج مطلوب

پنج مرحله از فرآیند مدیریت راهبردی

ارتباطات مؤثر ، جمع آوری داده ها و فرهنگ سازمانی نیز نقش مهمی در فرایند مدیریت راهبردی به ویژه در شرکت های بزرگ و پیچیده ایفا می کنند. عدم ارتباط و فرهنگ منفی شرکت می تواند منجر به سوء استفاده از برنامه مدیریت راهبردی سازمان و فعالیت های انجام شده توسط واحدها و بخش های مختلف تجاری آن شود.

بنابراین، مدیریت استراتژی شامل تجزیه و تحلیل تصمیمات تجاری چند منظوره قبل از اجرای آنها برای اطمینان از مطابقت آنها با برنامه های استراتژیک است.

انواع استراتژی های مدیریت راهبردی

نظم و انضباط مدرن مدیریت راهبردی ریشه های خود را در دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ نشان داده است. متفکران برجسته در این زمینه عبارتند از: گورو مدیر آمریکایی اتریشی ، پیتر دراکر ، که به عنوان پدر بنیانگذار مطالعات مدیریت نامیده می شود.

در میان بسیاری از فعالیت های او این ایده اصلی بود که هدف از ایجاد کسب و کار ایجاد مشتری است و آنچه مشتری می خواهد تعیین کند این است که یک تجارت چیست. وظیفه اصلی مدیریت این است که منابع را تشدید کرده و کارمندان را قادر می سازد تا به طور مؤثر نیازها و ترجیحات در حال تحقق مشتریان را برطرف کنند.

تمرکز بر روی مشتری

تمرکز روی مشتری که در دهه ۱۹۸۰ توسط استاد تئودور لویت، استاد دانشکده بازرگانی هاروارد ، تقویت شد که با تأکید قبلی بر تولید متفاوت بود زیرا سنگ بنای استراتژی مدیریت یعنی ایجاد یک محصول با کیفیت بالا، موفقیت را تضمین می کرد.

صلاحیت متمایز، اصطلاحی که در سال ۱۹۵۷ توسط جامعه شناس و محقق حقوق فیلیپ سلزنیک معرفی شد، بر ایده صلاحیت های اصلی و مزیت رقابتی در نظریه مدیریت راهبردی تأکید کرد. چارچوب هایی برای ارزیابی نقاط قوت و ضعف یک سازمان در رابطه با تهدیدات و فرصت های موجود در محیط بیرونی آن تهیه شده است.

تمرکز بر روی مشتری

دانشمند کانادایی رشته مدیریت، هنری مینتزبرگ نتیجه گرفت که فرایند مدیریت راهبردی پویا تر و کم تر از آن چه نظریه پردازان تصور می کردند قابل پیش بینی است.

وی در مقاله خود در سال ۱۹۸۷ با عنوان “مفهوم استراتژی، پنج روان برای استراتژی” گفت: “زمینه مدیریت استراتژیک نمی تواند به یک تعریف واحد از استراتژی اعتماد کند.” در عوض، وی پنج تعریف از استراتژی و روابط متقابل آن ها را تشریح کرد:

  1. برنامه: استراتژی به عنوان یک مسیر عملی آگاهانه برای مقابله با یک وضعیت.
  2. شگرد: استراتژی به عنوان یک مانور برای پیشی گرفتن از رقیب ، که می تواند بخشی از یک طرح نیز باشد.
  3. الگو: استراتژی ناشی از سازگاری در رفتار ، خواه در نظر گرفته شده باشد یا نه و می تواند مستقل از یک برنامه باشد.
  4. موقعیت: استراتژی به عنوان یک نیروی واسطه یا مطابقت بین سازمان و محیط ، که می تواند با هر مدل روانشناسی سازگار باشد.
  5. چشم انداز: استراتژی به عنوان یک مفهوم یا شیوه ای تلخ برای درک جهان که می تواند با هر مدل روانشناسی سازگار باشد.

تجزیه و تحلیل SWOT در مدیریت راهبردی

تجزیه و تحلیل SWOT یکی از انواع چارچوب ها در مدیریت راهبردی است که توسط سازمان ها برای ایجاد و آزمایش استراتژی های تجاری خود استفاده می شود. تجزیه و تحلیل SWOT نقاط قوت و ضعف یک سازمان را با فرصت ها و تهدید های خارجی محیط زیست آن شناسایی و مقایسه می کند.

تجزیه و تحلیل SWOT عوامل داخلی، خارجی و سایر مواردی را که می تواند در اهداف سازمان تأثیر بگذارد ، روشن می کند. در این راستا نگاهی به مقاله ی هدف از تحلیل درون سازمانی چیست؟ نیز هم داریم.

فرایند SWOT به رهبران كمك می كند تا تعیین كنند كه آیا منابع و توانایی های سازمان در محیط رقابتی كه در آن مجبور است عمل كند و استراتژی های مورد نیاز برای موفقیت در این محیط را بهبود می بخش ، مؤثر است یا خیر.

تجزیه و تحلیل SWOT در مدیریت راهبردی

کارت امتیازی متوازن در مدیریت راهبردی

کارت امتیازی متوازن، یک سیستم مدیریتی است که اهداف استراتژیک را به مجموعه ای از اهداف عملکردی تبدیل می کند که در صورت لزوم ، برای اطمینان از دستیابی به اهداف استراتژیک، اندازه گیری، نظارت و تغییر می کنند.

کارت امتیازی متوازن رویکرد چهار جانبه ای را برای عملکرد سازمان در نظر می گیرد. این شامل تجزیه و تحلیل مالی سنتی، از جمله معیار هایی مانند درآمد عملیاتی، رشد فروش و بازده سرمایه گذاری است.

هم چنین مستلزم تحلیل مشتری، از جمله رضایت و حفظ مشتری است. تجزیه و تحلیل داخلی، از جمله چگونگی پیوند فرایندهای تجاری با اهداف استراتژیک. و یک تحلیل و یادگیری و رشد، از جمله رضایت و حفظ کارکنان و همچنین شامل عملکرد خدمات اطلاعاتی سازمان می باشد.

مجموعه امتیاز های کارت توازن نیز به شرح ذیل می باشد:

  • این سیستم نقاط بین عناصر استراتژی با تصویر بزرگ مانند مأموریت (هدف ها)
  • بینایی (آنچه که ما به دنبال آن هستیم)
  • ارزشهای اصلی (آنچه به آن اعتقاد داریم)
  • مناطق تمرکز استراتژیک (مضامین، نتایج و یا اهداف)
  • عناصر عملیاتی بیشتری مانند اهداف (فعالیت های بهبود مستمر)
  • اقدامات (یا شاخص های اصلی عملکرد یا KPI ها، که عملکرد استراتژیک را ردیابی می کنند)
  • اهداف (سطح عملکرد مورد نظر ما) و ابتکارات (پروژه هایی که به شما در رسیدن به اهداف خود کمک می کنند)

کارت امتیازی متوازن در مدیریت راهبردی

ارزش فرهنگ های سازمانی در مدیریت راهبردی

فرهنگ سازمانی می اهمیت یک استراتژی تواند که میزان موفقیت و عدم موفقیت در یک تجارت را تعیین کند و یک مؤلفه اصلی می باشد که رهبران استراتژیک باید در فرایند مدیریت راهبردی یا مدیریت استراتژیک مد نظر داشته باشند. فرهنگ عامل اصلی در نحوه تشریح اهداف افراد در سازمان، انجام وظایف و سازماندهی منابع است.

فرهنگ سازمانی قوی باعث می شود تا مدیران انگیزه ی بیشتری برای ایجاد انگیزه در کارکنان برای انجام وظایف خود در راستای استراتژی های مشخص شده داشته باشند.

ویدیو پییشنهادی : آموزش دوره رفتار سازمانی

در سازمان هایی که انتظار می رود مدیران و کارمندان سطح پایین در تصمیم گیری و استراتژی شرکت کنند، فرایند مدیریت راهبردی باید آنها را قادر به انجام چنین کاری کند. مطالعه ی مقاله ی مدیریت تغییر چیست؟ نیز بی تاثیر نمی باشد.

ایجاد کردن استراتژی هایی متناسب با فرهنگ سازمان بسیار مهم است. اگر که یک استراتژی خاص با فرهنگ سازمان مطابقت نداشته باشد ، مانع از توانایی رسیدن به نتایج مورد نظر استراتژیک آن سازمان خواهد شد.

ارزش فرهنگ های سازمانی در مدیریت راهبردی

مزایای مدیریت راهبردی یا مدیریت استراتژیک

همان طور که تصور می شود مدیریت استراتژیک دارای مزایای مالی و غیر مالی بسیاری می باشد. یک فرایند مدیریت استراتژیک به یک سازمان و به ویژه به مجموعه مدیریت آن کمک می کند تا درباره آینده آن سازمان فکر کند و برنامه ریزی کند، بنابراین مسئولیت اصلی را در این زمینه هیئت مدیره یک سازمان بر عهده می گیرد.

مدیریت راهبردی مسیری را برای سازمان و کارمندان آن تعیین می کند. برخلاف برنامه های استراتژیک یک بار مصرف و انجام شده، مدیریت راهبردی مؤثر به طور مداوم برنامه ریزی می کند، فعالیت های یک سازمان را نظارت می کند و آزمایش می کند و منجر به راندمان عملیاتی بالا، سهم بازار و سودآوری بیشتر می شود.

اهمیت و ضرورت مدیریت

اهمیت و ضرورت مدیریت

اهمیت و ضرورت مدیریت : هیچ گروه یا مجموعه‌ای نمی‌تواند بدون بهره بردن از وجود یک مدیر به سمت موفقیت حرکت کند. در واقع اگر افراد حاضر در یک تیم را، چرخ‌دنده‌های یک ماشین بدانیم، مدیر در حکم موتور ظاهر شده و سازمان را در مسیر درست به حرکت درمی‌آورد. به عبارت دیگر، تلاش همه افراد زمانی نتیجه می‌دهد که مدیر آن‌ها را همسوسازی کند.

مدیر همچنین یک مرجع مورد اعتماد در سازمان است که تعارضات و چالش‌ها با کمک او حل می‌شوند. درک اهمیت و ضرورت مدیریت و انواع آن برای شکل دادن یک کسب‌وکار ضروری است.

در این مقاله ابتدا مفهوم مدیریت را تعریف کرده و وظایف کلی مدیر را توضیح می‌دهیم. در ادامه به اهمیت وجود جایگاه مدیریت در سازمان پرداخته و در انتها به سراغ انواع مدیران سازمانی می‌رویم. با ما همراه باشید.

ویدئو پیشنهادی: آموزش مدیریت

تعریف مدیریت

اهمیت و ضرورت مدیریت

برای مدیریت و جایگاه مدیر تعریف‌های بسیاری ارائه شده است. به طور خلاصه می‌توان مدیریت را هماهنگی و نظارت برای یک سری وظایف برای رسیدن به یک هدف خاص توسط یک تیم معرفی کرد. مدیر کسی است که با توجه به منابع در دسترس (افراد، پول، ابزار و دانش) و اهداف مورد انتظار (تعیین شده توسط مدیران سطح بالاتر یا سرمایه‌گذاران) شروع به تدوین یک استراتژی می‌کند.
استراتژی‌هایی که برنامه‌های بلندمدت بوده و در ادامه تبدیل به برنامه‌های میان‌مدت، کوتاه‌مدت و عملیاتی می‌شوند. این مدیر همچنین در زمان شروع عملیات به انجام کار نظارت دارد و در صورت مشاهده افت انگیزه یا کم‌کاری در کارکنان یا بروز تعارض بین آن‌ها، وارد عمل می‌شود. به طور کلی وظایف مدیر را می‌توان اینگونه تعریف کرد:

  • تنظیم اهداف
  • سازماندهی
  • انگیزش
  • تعریف سیستم و معیار ارزیابی عملکرد
  • توسعه فردی اعضای تیم

اهمیت مدیریت

اهمیت و ضرورت مدیریت

اهمیت و ضرورت مدیریت و وجود یک مدیر در سازمان بر کسی پوشیده نیست. اما فهم عمیق و جزئی این جایگاه به شما کمک می‌کند مناسب‌ترین فرد را انتخاب کنید.

تحقق اهداف مشترک

هر تیم کاری با یک سری هدف مشترک تشکیل می‌شود و اعضای تیم با انگیزه رسیدن به آن اهداف تلاش می‌کنند. مدیر کسی است که با ایفای نقش در جایگاه رهبری و سازماندهی، این افراد و تلاش‌هایشان را در مسیر درست برای رسیدن به هدف قرار می‌دهد.
یک مدیر توانا تحقق اهداف مشترک را برای تیم خود ساده‌تر می‌کند. چرا که می‌داند چگونه مسئله را برای زیردستان خود توضیح دهد، چگونه مسئولیت‌ها را متناسب با ظرفیت افراد تقسیم کند و چگونه در زمان انجام کار تعارضات و کم‌کاری‌ها را مدیریت کند.

استفاده اهمیت یک استراتژی بهینه از منابع

ظرفیت و توانایی یک سازمان با منابعش تعریف می‌شود. منابعی مثل دانش، نیروی انسانی، پول و ابزارآلات که انجام کار و خلق ارزش را برای سازمان ممکن می‌کنند. یکی از مهم‌ترین چالش‌های هر سازمانی، استفاده بهینه از این منابع و گرفتن حداکثر بازدهی از حداقل‌ها است.
مدیر با نگاه جامعی که به تمام ابعاد استراتژیک و عملکردی سازمان دارد، امکان تنظیم شرایط برای حداکثر شدن بازدهی همه منابع را دارد. بدون وجود مدیر هر بخشی ناظر کار خود خواهد بود و با توجه به اهداف عملیاتی و کوتاه‌مدت برنامه‌ریزی می‌کند.
در حالی که مدیر در مورد تمام بخش‌های سازمان اطلاعات دارد و برنامه را برای افق دید بلندمدت و با توجه به اهداف استراتژیک تدوین می‌کند.

کاهش هزینه

همانطور که در بخش قبل گفتیم، مدیر توانا می‌تواند از حداقل ورودی، حداکثر خروجی را بگیرد. این یعنی منابع کمتری مصرف شده و نتایج بیشتری حاصل می‌شود.
پس مدیریت در اهمیت یک استراتژی حالت ایده‌آل خود می‌تواند علاوه بر تقویت عملکرد کارکنان، هزینه‌ها را کاهش دهد. کاهش هزینه و افزایش بازدهی، مهم‌ترین دلیل اهمیت و ضرورت مدیریت در سازمان معرفی می‌شود.

ایجاد یک ساختار منظم

ساختار عبارت است از نوع چینش اعضای سازمان و ارشدیت اعضا به یکدیگر. مدیر با تعیین دقیق و حساب‌شده این ساختار، تا حد ممکن از بروز تعارض و تلاقی جلوگیری می‌کند.
تعیین سطح ارشدیت و نظام گزارش‌دهی اگر با توجه به شایستگی‌ها و توانایی‌های افراد انجام نشود، باعث ایجاد آشوب در سازمان و پایین آمدن بازدهی خواهد شد. اهمیت و ضرورت مدیریت برای ایجاد یک ساختار منظم انکارناپذیر است.

ایجاد توازن

یکی از مهم‌ترین دلایل اهمیت و ضرورت مدیریت برای سازمان‌ها، ایجاد تعادل و توازن به حساب می‌آید. ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که با سرعت دیوانه‌واری در حال تغییر و تحول است. در چنین شرایطی، سازمان‌ها عدم اطمینان را به‌عنوان یک همراه همیشگی می‌بینند.
مدیر کسی است که اهمیت یک استراتژی توازن را در اوج عدم اطمینان بین محیط و سازمان ایجاد می‌کند. مدیر قوی ترسی از پیاده کردن تغییر در سازمان و روبرو شدن با مقاومت اعضا ندارد.
او با تسلط ویژه‌ای که روی مهارت‌های ارتباطی دارد، همه را در این راه با خود همراه می‌کند و نمی‌گذارد سازمان از تغییرات عقب بماند.

احساس رفاه کارکنان

یکی از مهم‌ترین دلایل اهمیت و ضرورت مدیریت در سازمان، احساس رفاه بیشتر توسط کارکنان است. مدیریت خوب باعث ساده‌تر شدن انجام وظایف و دسترسی به اهداف می‌شود، سازمان را با محیط هماهنگ می‌کند.
و بازدهی را بالا می‌برد. مدیر خوب همچنین با تسلط به مهارت‌های ارتباطی می‌تواند روحیه افراد را تقویت کند. همه این‌ها در نهایت به سود بیشتر و احساس رفاه بهتر کارکنان منجر می‌شود.

اهمیت و ضرورت مدیریت

سطوح مدیریتی سازمان

هر چه سازمان بزرگ‌تر می‌شود، مدیریت آن هم سخت‌تر خواهد شد. برای مثال سازمانی که ۲۰۰۰ نفر عضو دارد را نمی‌توان با یک مدیر اداره کرد. بخشی از درک اهمیت و ضرورت مدیریت این است که بدانیم گاهی مدیریت نیاز به یک ساختار پیشرفته دارد. به طور کلی می‌توان سطوح مدیریتی سازمان را اینگونه معرفی کرد:

مدیریت سطح بالا (High-Level Management)

هیات‌مدیره، رئیس، نایب‌رئیس و مدیر عامل همگی نمونه‌هایی از مدیران سطح بالا هستند . این مدیران مسئولیت کنترل و نظارت بر کل سازمان را بر عهده دارند . آن‌ها اهداف، چشم‌اندازها، ماموریت‌ها، برنامه‌های استراتژیک و سیاست‌های شرکت را تدوین کرده و در مسیر اجرای این برنامه‌ها در کسب‌وکار تصمیم‌گیری می‌کنند . این مدیران همچنین در نقش سخنگو و مذاکره‌کننده شرکت ظاهر شده و ارتباطات لازم را با شرکای تجاری برقرار می‌کنند.

مدیریت میانی (Medium-Level Management)

مدیران کل، مدیران شعبه و مدیران بخش همگی نمونه‌هایی از مدیران میانی هستند . مدیران سطح متوسط نسبت به مدیران سطح بالا زمان بیشتری را صرف نقش‌های سازمانی و هدایتی می‌کنند . دلایل اهمیت و ضرورت مدیریت میانی در سازمان‌های بزرگ عبارتند از:

    • اجرای برنامه‌های سازمانی در انطباق با سیاست‌های شرکت و اهداف مدیریت ارشد
    • انتقال اطلاعات و سیاست‌ها از مدیران ارشد به مدیران سطح پایین و برقراری ارتباط بین بخش‌های مختلف سازمان
    • نظارت بر کار مدیران سطح پایین و راهنمایی آن‌ها در راستای اهداف شرکت

    اگر بخواهیم نگاهی جزئی‌تر به وظایف مدیر میانی بیندازیم، با این موارد روبرو خواهیم شد:

      • شکل دادن گروه‌های کاری و تنظیم دسترسی‌ها به سیستم اطلاعاتی (IS)
      • تعریف شاخص‌های کلیدی ارزیابی عملکرد مدیران سطح پایین و ارائه آموزش‌های لازم
      • تشخیص و حل مشکلات درون و بین گروه‌های کاری
      • طراحی و اجرای سیستم‌های پاداش
      • حمایت از رفتار تعاونی

      مقاله پیشنهادی: آشنایی با سطوح مدیریتی در یک سازمان

      مدیریت سطح پایین (Low-Level Management)

      سرپرستان، مسئولین بخش مشتریان، و سرکارگرها نمونه‌هایی از عناوین مدیریتی سطح پایین هستند . این مدیران بر کنترل و هدایت تمرکز می‌کنند . مدیران سطح پایین معمولا به یک مهارت خاص مسلط بوده و توانایی نظارت و برنامه‌ریزی برای انجام درست آن را دارند. اجرای درست استراتژی‌های سازمانی در گرو فعالیت دقیق مدیریت سطح پایین خواهد بود. دست کم گرفتن اهمیت و ضرورت مدیریت سطح پایین می‌تواند عواقب جدی و هزینه‌بری را برای سازمان به همراه داشته باشد. مدیران سطح پایین معمولا مسئولیت این کارها را دارند :

        • تعیین و تقسیم وظایف عملیاتی
        • نظارت بر انجام کارهای روتین توسط کارکنان
        • تضمین کیفیت و کمیت تولید
        • ارائه توصیه‌ها و پیشنهادهای عملیاتی در حین انجام کار
        • حل مسائل و مشکلات روزمره کارکنان
          • نظارت عملیاتی
          • انگیزش کارکنان
          • برنامه‌ریزی شغلی و تعریف وظایف
          • آموزش عملیاتی
          • بازخورد عملکرد
          • نظارت بر عملیات
          نتیجه گیری :

          مدیر کسی است که تمام افراد سازمان به او اعتماد کرده و از او حرف‌شنوی دارند. انتخاب درست مدیر یا تیم مدیریتی نقشی اساسی در موفقیت هر سازمان و گروهی خواهد داشت.
          چرا که این فرد علاوه بر وظایف درون‌سازمانی ویژه‌ای که دارد، مثل برنامه‌ریزی استراتژیک و نظارت بر عملکرد، به‌عنوان نماینده و سخنگوی سازمان شناخته می‌شود و نقش مهمی در برقراری ارتباط‌های استراتژیک با شرکای کلیدی دارد. برای همین باید با اهمیت و ضرورت مدیریت آشنا شویم و انواع آن را بشناسید. خصوصا اگر قصد شکل دادن یک تیم کاری را دارید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.