رونق بازار سرمایه چگونه محقق میشود
فاکتورهایی چون کاهش نرخ تورم که در اقتصاد کشور ایجاد شده، ورود سرمایهگذاران خارجی به قراردادهای نفتی، تولید خودرو، احتمال افزایش قیمت دلار، کاهش متوسط نسبت قیمت به درآمد در بازار، بهبود عملکرد شرکتهای تولیدکننده کالا در سایه رشد نسبی قیمتهای جهانی، هریک به شکل جداگانه میتوانند محرک مناسبی برای افزایش معاملات و رونق بازار باشند.
به گزارش آوای رودکوف به نقل از خبرگزاری میزان، احتمال افزایش قیمت دلار، بهبود عملکرد شرکت های تولید کننده کالا در سایه رشد نسبی قیمت های جهانی و ورود سرمایه گذاران خارجی به قرارد های نفتی می توانند هر یک به طور جداگانه محرک مناسبی برای افزایش معاملات و رونق در بازار سرمایه باشند، به همین دلیل در یادداشت ذیل به وضعیت اخیر بازار سرمایه و چشم انداز آتی آن پرداخته شده اشت.
الف) تحلیل وضعیت بازار
پس از انتخابات ریاست جمهوری شاهد واکنش مثبت بازار سهام بودیم، ولی با رسیدن شاخص بورس به قله 81 هزار و 200 واحدی، شاخص مجددا با کاهش روبرو شد. افزایش قیمت ها در دوران پیش از انتخابات و نیاز بازار به اصلاح قیمت و افزایش عرضه سهامدارانی که قبل از انتخابات با هدف کسب سود در کوتاه مدت وارد بازار شدند در کنار عوامل دیگری از جمله: شرایط سیاسی در منطقه، وضعیت بازار های جهانی، بالا بودن هزینه پول برای شرکت های مادر و هلدینگ ها برای حمایت از سهم خود در بازار، شرایط کارگزاران و تسویه اعتبارات و تنظیم مجدد سیاست های پولی، مالی و اقتصادی در دولت دوازدهم انتظار و رفتار آرام رونق بازار سرمایه سهامداران حقیقی و حقوقی را در پی داشت.
از طرفی در نقطه مقابل این عوامل، فاکتور هایی چون کاهش نرخ تورم که در اقتصاد کشور ایجاد شده، ورود سرمایه گذاران خارجی به قرارداد های نفتی، افزایش تولید خودرو، احتمال افزایش قیمت دلار، کاهش متوسط نسبت قیمت به درآمد در بازار، بهبود رونق بازار سرمایه عملکرد شرکت های تولیدکننده کالا در سایه رشد نسبی قیمتهای جهانی، هریک به شکل جداگانه میتوانند محرک مناسبی برای افزایش معاملات و رونق بازار باشند.
ب) محرک های بازار سرمایه
به طورکلی عوامل رشد مثبت یا منفی بازار سرمایه را در 7 دسته کلی می توان بررسی کرد:
سیاست های پولی و مالی: اتخاذ سیاست های پولی انقباضی موجب کاهش شدید تقاضا است. یکی از دلایل افت شاخص بازارهای سرمایه در دنیا از دیدگاه فعالان این حوزه، کمبود نقدینگی در طرف تقاضا است.
کاهش سهم هزینه های عمرانی در بودجه کل کشور: هزینه دولت در اقتصاد به دلیل اتخاذ سیاست های غیر تورمی از یک سو و کاهش درآم دهای نفتی و فشار هزینه های جاری از سوی دیگر بسیار کاهش داشته است و تأثیر مستقیم این کاهش در اقتصاد کشور مشهود است.
نرخ سود بانکی: اگرچه سیاست انقباضی پولی در کشور حاکم شد، لیکن آثار دوره انبساطی هنوز در کشور پابرجاست. بالا بودن نرخ سود تسهیلات و نرخ سود سپرده های بانکی ارثیه نامطلوب دوران انبساط پولی است که علیرغم اتخاذ سیاست های انقباضی همچنان در کشور جاری است و کاهش این نرخ ها نیز با روش های مختلف توسط برخی بانک ها و به ویژه مؤسسات مالی غیر مجاز نادیده گرفته میشود. بالا بودن نرخ سود بانکی در کشور بهعنوان یک رقیب جدی برای بازار سرمایه به مهاجرت منابع به سمت بازار پول و کاهش تقاضا در بازار سرمایه دامن می زند. ضمن آنکه نرخ بالای سود تسهیلات به دشواری تأمین مالی واحد های تولیدی انجامیده و بیش از پیش موجب تعمیق رکود می شود.
نرخ ارز: بخشی از رشد فزاینده شاخص بورس تهران در سال های 89 الی 92، معلول افزایش شدید نرخ ارز بود؛ به طوری که شرکت های صادر کننده با سود سرشار از تسعیر ارز مواجه شدند که نسبت به سال های گذشته گاهی تا 300 درصد رشد نشان می داد و قیمت سهام سایر شرکت ها (حتی شرکت های زیان ده) نیز به دلیل افزایش شدید ارزش جایگزینی دارایی ها، افزایش یافت. در سال 92 با ثبات نسبی که بر بازار ارز حاکم شده و تاکنون نیز ادامه دارد، رشد سود شرکت ها کاهش داشت. این موضوع تأثیر منفی بر نسبت P/E داشت و موجب شد تا سرمایهگذاران بر سر خرید سهام باقیمت بالاتر با یکدیگر به رقابت نپردازند.
اقتصاد جهانی: عوامل ناشی از تأثیرگذاری متغیر های اقتصاد جهانی مانند کاهش قیمت جهانی نفت که صنایع وابسته به آن نظیر پتروشیمی،گاز و. را تحت تأثیر قرار داده است.
حقوقی ها و نقدینگی: یکی از موانع رشد بازار عملکرد سرمایه داران بزرگ بازار یا «شرکت های حقوقی» است. عرضه های سنگین سهام توسط حقوقی ها می تواند عطش بازار را بلافاصله پاسخ داده و مانع صعود شاخص شود.
افزایش اعتماد سرمایه گذاران: کاهش عدم تقارن اطلاعاتی، تلاش برای نقدشوندگی، ارائه اطلاعات و تضمین قابل اتکا بودن اطلاعات شرکت ها و توسعه ابزار ها و نهاد های مالی بازار از دیگر موارد تاثیر گذار بر بازار سرمایه است.
ج) نیاز های بازار سرمایه
بالا بودن هزینه پول انگیزه سرمایهگذاران و شرکت ها برای سرمایه گذاری را کاهش می دهد و به نظر می رسد با اصلاحات بانک رونق بازار سرمایه مرکزی مبنی بر شفاف سازی صورت های مالی بانک ها، الزام بر عدم شناسایی سود های موهوم مبنی بر وجه التزام دریافتی، کوچک سازی دارایی های ثابت بانک ها و اجرای مرحله اول برنامه اصلاح نظام بانکی و مالی کشور که با توافق تیم اقتصادی دولت در حال انجام است، شاهد کاهش هزینه پول باشیم.
همچنین به نظر میرسد بانک مرکزی باید در زمینه شکاف قیمت اسمی و حقیقی نرخ ارز تغییراتی را اعمال کند چرا که با افزایش مناسب و آهسته نرخ ارز تولیدات داخلی قابل صادرات در بازار های جهانی رقابت پذیرتر می شود و به تبع آن بسیاری از صنایع بورسی از این مورد استفاده خواهند کرد.
بررسی، حذف و اصلاح قوانین و مقررات دست و پاگیر که البته سازمان بورس و اوراق بهادار ساماندهی مقررات و حذف حجم مبنا و محدودیت های معاملات را آغاز کرده و امید است با سرعت بیشتری به سرانجام برسد.
د) چشم انداز آتی بازار سرمایه و صنایع پیشرو
با توجه به اینکه بیش از نیمی از ارزش بازار بورس اوراق بهادار تهران به طور مستقیم و غیرمستقیم مربوط به شرکت های تولیدکننده مواد خام مانند محصولات پتروشیمی، فولاد، سنگ آهن و. است نوسانات قیمت های جهانی و نوسانات نرخ ارز بر سود آوری این شرکت ها اثرگذار خواهد بود و ارزش بازار را نیز دستخوش تغییر خواهد کرد. از طرفی با توجه به اینکه روند قیمتی نرخ ارز در سال جاری مثبت ارزیابی میشود و پیش بینی رشد نرخ ارز همانند سال های قبل از تیرماه به بعد وجود دارد، شرکت ها در گروه هایی که پایه دلاری دارند بویژه گروه فلزات اساسی و تولید کنندگان روی و سرب می توانند مورد توجه بازار قرار گیرند. همچنین با توجه به کاهش نرخ مواد اولیه گروه لاستیک نیز مورد توجه بازار قرار خواهد گرفت و افزایش نرخ محصولات غذایی باعث رشد گروه غذایی نیز خواهد شد.
پیشبینی وضعیت بازار سهام در دولت سیزدهم/ جهش بورس نزدیک است؟
علی حیدری در یادداشتی در خبرگزاری خبرآنلاین درباره وضعیت بازار سرمایه اظهار داشت: رشد اخیر بازار سرمایه در نتیجه رونق اقتصادی نیست، بلکه به خاطر مشخص شدن ساختار دولت بعدی است که تورم زا است و بازار نیز به سمت پیشخور کردن این تورم می رود.
وی افزود: در نتیجه رشد شاخص دور از انتظار نبوده و نخواهد بود؛ رشدی که متاسفانه حاصل از رویکرد اقتصادی و علمی نیست.
این کارشناس اقتصادی عنوان کرد: نوسانات بازار سرمایه در کوتاه مدت صعودی و جهشی خواهد بود و در میان مدت و تا پایان تابستان نیز می توان انتظار رشد قیمت ها در بیشتر سهام های موجود در بازار را داشت.
حیدری تصریح کرد: این رشد قیمت ها در برخی از مقاطع با نزول های سنگین همراه خواهد شد به ویژه اگر حاشیه خبر یا نظری در خصوص برجام در بازار منتشر شود و این اخبار و نظرات منجر به بدبینی در بازار شود.
وی متذکر شد: با در نظر گرفتن اینکه رویکرد دولت فعلی همسو با حاکمیت است، می توان انتظار رشد قیمت ها در بیشتر سهام ها را داشت و تا پایان سال که در برخی از مواقع تورم به داد بازار سرمایه می رسد تقریبا عملکرد اقتصادی خاصی را نمی توان از سوی دولت مشاهده کرد؛ این صعود آرام تا پایان سال در اکثر سهام ها قابل مشاهده است مگر اینکه سهم خاصی در بازار به وقایع برجامی و یا حاشیه های جانبی و سیاسی در دولت آینده واکنش نشان دهد.
شهریور سیاه برای بورس/ شاخص باز هم افت کرد
شاخص کل بورس تهران امروز ۲۷ شهریور ۱۴۰۱ با افتی بیش از ۱۱ هزار واحدی به کار خود پایان داد.
بازار سهام پس از وقفهای سه روزه امروز ضمن رکوردشکنی و ثبت پایینترین سطح شاخص کل در سال جاری، معاملات هفته آخر شهریور را کلید زد.
شاخص کل بورس تهران امروز ۲۷ شهریور ۱۴۰۱ با افتی بیش از ۱۱ هزار واحدی به کار خود پایان داد. افت ۱۱ هزار و ۱۸۳ واحدی شاخص باعث تثبیت در محدوده یک میلیون و ۳۷۷ هزار واحدی شد. شاخص هموزن نیز با افتی نزدیک به سه هزار واحدی به کانال ۴۰۱ هزار واحدی بازگشت.
سهام فولاد، شپنا، فملی، شستا، فارس، شبندر و… نیز به ترتیب بیشترین تاثیر منفی روی شاخص را به ثبت رساندند. نمادهای شستا، خساپا، خودرو، شپنا، خگستر و… نیز پرتراکم ترین سهمهای روز یکشنبه در بورس تهران بودند.
رکوردشکنی در بورس تا کجا ادامه دارد؟
بورس تهران در طول هفته گذشته و امروز وارد فاز جدیدی شد که میتوان از آن به عنوان دوران ثبت ضعیفترین رکوردهای سال یاد کرد. شاخص کل در پایینترین سطح خود از ابتدای سال ۱۴۰۱ تاکنون قرار گرفته است. کارشناسان نیز معتقدند روند کنونی بورس با توجه به ریسک های پیرامون بازار کماکان ادامه خواهد داشت.
البته با توجه به توقف مذاکرات برجام و روشنتر شدن تکلیف قیمت دلار در بازار آزاد، بسیاری امیدوار بودند بازار سهام نیز شاهد تحولات مثبتی باشد. اما به نظر میرسد واکنش بازار به اتفاقات اخیر نه تنها مثبت نبوده بلکه ظاهرا بورس از هرگونه گشایش در زمینه رفع تحریم استقبال میکند. این در حالیست که بسیاری از سفتهبازان بورسی تاکید داشتند که بورس از احیای برجام استقبال نخواهد کرد.
هرچند دلایل دیگری نیز برای روند کنونی بورس وجود دارد که از جمله مهمترین آنها میتوان به عملکرد دولت اشاره کرد. عملکردی که باعث سرخوردگی بسیاری از فعالان بورس شده است. فعالانی که در طول انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ به شعارهای ابراهیم رئیسی مبنی بر ایجاد رونق در بازار سرمایه دل بسته بودند. اما با توجه به رکوردشکنی در بورس تهران به نظر میرسد در کوتاه مدت نمیتوان انتظار تغییر خاصی داشت.
گفت و گوی «صفحه اقتصاد» با مصطفی جعفری؛ تحلیلگر بازارهای مالی
تفاوت افراد آماتور رونق بازار سرمایه با افراد حرفه ای در بازارهای داخلی و بین المللی
صفحه اقتصاد – در اقتصاد کشور ما، بازارهای مختلف مالی از قبیل بورس، طلا و سکه، مسکن، خودرو، ارز، بازار پولی (بانک) و اوراق بدهی، وجود دارد و در حوزه جهانی نیز، بازارهای مختلفی از جمله فارکس، بورس های بین المللی و ارزهای دیجیتال وجود دارد که دایره معامله گران آنها به شدت زیاد شده و رقابت های به طور جدی و با سودها و زیان های کلان و خیره کننده و بدون حمایت دولت ها در حال انجام است.
در گفتگوی اختصاصی « صفحه اقتصاد » با مصطفی جعفری – تحلیلگر بازارهای مالی- وضعیت بازارهای داخلی و جهانی در سال های اخیر و نوع معامله گری متفاوت افراد حرفه ای و شرکت های حقوقی از یک طرف و افراد آماتور از طرف دیگر، بررسی شده است.
*در سال های اخیر، تورم در حد بالایی هست و نرخ تورم از حالت تک رقمی و در حد 9 درصد سال های 1395 و 1396، طبق اعلام مرکز آماری ایران به بالای 40 درصد فعلی رسیده است. از طرف دیگر، تحریم ها علیه کشور ما اجرایی شده و آینده چندان قابل پیش بینی نیست.
در سال های گذشته، بازارهای مختلفی در داخل کشور مورد توجه قرار گرفت و افراد مختلف وارد این بازارها شدند. بعضی افراد در این بازارها ضرر کردند و بعضی بازارها هنوز رونق دارد. جنابعالی به عنوان صاحب نظر در حوزه بازارهای مالی، در حال حاضر، وضع بازارهای مختلف داخلی و جهانی را چگونه می بینید؟
-در ارتباط با بازارهای مالی داخلی و خارجی باید بگویم که در حوزه بازار داخلی، بورس تقریباً ثبات خودش را از دست داده و از وقتی که دولت در بورس مداخله کرد، شفاف و قابل اعتماد نیست. به همین دلیل، افراد زیادی برای سود گرفتن، به بازارهای خارجی مراجعه و کوچ کردند.
با ثبات ترین بازار در بازارهای مالی خارجی، دقیقاً رونق بازار سرمایه بازار فارکس است چون از همه بازارها قدیمی تر بوده و بیش تر قابل اعتماد است. در بازار فارکس، پول ها یا ارزهای مختلف کشورها رد و بدل شده و معامله می شود. بازار فارکس، مثل بازار ارزهای دیجیتال نیست که نوسانات قیمتی زیادی داشته باشد. به همین دلیل، می توانیم برای سود گرفتن، بیش تر بر بازار فارکس حساب کنیم.
*در بازار داخلی، سرمایه های خُرد یا سرگردان در هر دوره به سمت یک بازار می رود. یک بار سرمایه های سرگردان به سمت بازار خودرو می رود و یک بار هم به سمت بازار ارز و همین طور بازار طلا و سکه یا بازار مسکن.
سرمایه هایی که به سمت این بازارها رفته اند، چه سرنوشتی پیدا کرده اند و احیاناً سرمایه گذاران خُرد و معامله گران چه وضعی دارند و آیا از ورود به این بازارها رضایت دارند؟
-بازارهای داخلی شامل طلا و سکه، مسکن، خودرو و بورس است. البته خودرو، به یک کالای سرمایه ای تبدیل شده ولی خودرو، یک کالای مصرفی بوده و نباید برای سرمایه گذاری انتخاب شود.
فردی که می خواهد در بازار داخلی کار کند، باید دوره های تناوب بازارها یا سیکل های بازار و شامل روندهای صعودی و نزولی را بداند. یک فرد معامله گر که می خواهد در بازارهای مالی، معامله کند و کسب سود کند، باید بداند چه بازاری رونق دارد و بعداً چه زمانی، پول خودش را از بازار خارج کند و به بازار دیگر ببرد. اگر فردی، این نوع مسائل را در مورد بازارهای مالی بداند، می تواند سود کسب کند.
*افراد آماتو، معمولاً تجربه ای در بازارهای مالی ندارند و در طرف مقابل، شرکت های سرمایه گذاری یا فعالان بازارهای مالی قرار دارند که تجربه زیادی داشته و حرفه ای هستند و آماتور نیستند.
این دو نوع معامله گر، دو دنیای متفاوت دارند و افراد و شرکت های حرفه ای، از وجود افراد آماتور سود می برند. جنابعالی تفاوت بین آمارتورها و حرفه ای ها را در چه مواردی می دانید و چه نکاتی را به عنوان نکات متمایز کننده، مینیمطرح کنید؟
-من به افراد آماتور پیشنهاد می کنم که قبل از هر کاری، آموزش بازارهای مختلف را ببینند. بعد از این که این افراد، آموزش دیدند برای شروع کار و به غیر از این که خودشان می توانند به طور مستقیم وارد بازارهای مالی شوند، می توانند پول خودشان را به صندوق های سرمایه گذاری بدهند تا آنها سبد گردانی کنند.
هر فرد به نسبتی که سرمایه دارد، می تواند سهام این نوع صندوق ها را بخرد. افراد آماتور می تواند به این شکل، ریسک خودشان را پایین بیاورند و سرمایه خودشان را مدیریت کنند.
از طرف دیگر، شرکت های سرمایه گذاری یا آدم های حرفه ای، مسلم است که سال ها در بازارهای مالی حضور داشته اند و خودشان دوره های تناوب بازارها را می دانند. فرض کنید افراد معامله گر، اول باید پول خودشان را به بورس ببرند و وقتی قیمت سهام افزایش پیدا می کند، باید پول خودشان را به بازار خودرو ببرند.
همچنین بازار ملک و بازار طلا وجود دارد ولی ترتیب خاصی برای سرمایه گذاری وجود ندارد اما افراد حرفه ای می دانند چه کار کنند. در حالی که افراد آماتور، باید اول آموزش ببینند و با صندوق های سرمایه گذاری کار کنند تا متوجه دوره های تناوب بازارها شوند و بدانند که پول خودشان را از چه بازاری به بازار دیگر ببرند.
*جدا از فعالیت شرکت ها و صندوق های سرمایه گذاری، آیا افراد حرفه ای در بازارهای مختلف از جمله بورس و ارزهای دیجیتال، به نحو مطلوب سود می کنند یا این که احیاناً دچار ضرر هم شده اند؟
-در همین بازار نزولی که در بازار بورس وجود دارد، افراد زیادی در حال کسب سود هستند.
*یعنی در همین شرایطی که افراد زیادی نسبت به وضعیت بورس انتقاد و اعتراض می کنند برخی افراد هستند که نوسان گیری کرده و کسب درآمد دارند؟
-بله؛ همین طور است. تعداد زیادی از افراد حرفه ای بازار، در رسانه هایی که دارند سودهای خودشان را نشان می دهند.
*آیا تعداد سود کنندگان زیاد بوده و حرف هایی که برخی افراد در مورد سودهای زیاد خودشان می زنند قابل استناد است؟
-بالاخره ما از طریق رسانه هایی که این افراد دارند، تجربیات و معاملات آنها را پیگیری می کنیم. این افراد، خودشان می گویند چه زمانی خرید کرده اند و در کجا فروخته و سود کرده اند.
*افراد آماتور که حرفه ای نیستند و آموزش خاصی ندیده اند، چه ویژگی هایی دارند و از نظر روان شناسی بازار، اِشکالات این افراد در زمان معامله کردن چه چیزهایی است که احتمالاً دچار ضرر زیادی هم می شوند؟
-مشخصه افراد آماتور این است که در جای درست، رونق بازار سرمایه وارد بازار نمی شوند. اساساً بازار، نوسانات زیادی دارد و افراد آماتور، گاهی اوقات سود کرده و گاهی اوقات هم ضرر می کنند. موقعی که افراد آماتور، ضرر می کنند ناامید می شوند و وقتی ضررشان بیش تر می شود، می خواهند اقدام به فروش کنند و از بازار خارج شوند.
وقتی افراد آماتور، اقدام به فروش می کنند و از بازار خارج می شوند، ممکن است بازار تغییر روند بدهد و این نوع افراد، بعداً می گویند ای کاش نمی فروختیم و از بازار خارج نمی شدیم. یک منحنی تحت عنوان «منحنی ترس و طمع» وجود دارد که حالت های مختلف افراد را رد زمان معامله کردن تبیین می کند.
در مجموع، آدم آماتور در جای درست، معامله نمی کنند و برای معاملات خودش هدف ندارند که در کجا و چقدر سود بگیرند، یا اگر سود گرفتند چه زمانی از بازار خارج شوند. از طرفی، افراد آماتور مدیریت سرمایه را رعایت نمی کنند. اگر افراد آماتور، مدیریت سرمایه را رعایت کنند و حتی علم ترید را هم نداشته باشند یعنی شانسی معامله کنند و فقط حد سود و حد ضرر را رعایت کنند، می توانند سود کسب کنند.
افراد آماتور، نمی دانند حد ضرر را در چه قیمتی بگذارند و نمی دانند چقدر معامله در ضرر برود، از بازار خارج شوند. بحث روان شناسی نیز اهمیت دارد و متاسفانه افراد آماتور، در مورد خودشان هم شناخت ندارند. افراد آماتور، نمی دانند چقدر ضرر را می توانند تحمل کنند و وقتی در ضرر هستند آستانه صبرشان چقدر است.
*مدیریت سرمایه یک مهارت بوده و در چارچوب مدیریت سرمایه، بحث این است که مال و دارایی موجود حداقل کمتر نشود. در این زمینه، آیا آموزش هایی که در کشور ارائه می شود چشمگیر و قابل استناد هستند یا این که صرفاً برخی نکات مطرح می شوند و به معنای واقعی کاربردی نیستند؟
-آموزش های مختلفی در حوزه مدیریت سرمایه ارائه می شود ولی بعضی آموزش ها که ارائه می شوند و من دیده ام، خیلی خوب هستند. به همین دلیل، به این نوع آموزش ها می شود برای مدیریت سرمایه استناد کرد. حتی برای مدرسان این حوزه، جدول هایی با نرم افزار اِکسل تهیه کرده اند و می گویند با چقدر سرمایه، باید چقدر معامله انجام داد.
*شرایط فعلی اقتصاد کشور ما، شرایط عادی و نُرمال نیست و یک وضعیت متلاطم وجود دارد. افراد مختلف هم سعی می کنند ارزش دارایی و پول خودشان را حفظ کنند. در همین وضعیت موجود، همان اطلاعاتی که در جامعه ما انتشار پیدا می کند معمولاً ترجمه ای است.
آیا افراد آماتور، می توانند در معاملات خودشان با استفاده از این نوع اطلاعات موفق شوند و آیا اساساً اگر افراد آماتور، سرمایه های خودشان را به صندوق های سرمایه گذاری بدهند در وضعیت فعلی، استراتژی بهتری برای حفظ سرمایه اولیه و اصلی هست یا نه؟
-این موضوع بستگی به فرد سرمایه گذار دارد و بستگی به این دارد که فرد سرمایه گذار می خواهد چقدر سرمایه وارد بازار می کند. در بازارهای مالی خارجی، حتی با 100 دلار هم می شود معامله انجام داد و اگر فردی بتواند با 100 دلار کار کند، سودش رونق بازار سرمایه بیش از آن چیزی است که این 100 دلار را به یک صندوق سرمایه گذاری تحویل بدهد.
البته سود صندوق های سرمایه گذاری، در حد نرخ سود بانکی است و سودی که این صندوق های سرمایه گذاری به سهامداران خودشان پرداخت می کنند چشمگیر نیست. بنابراین، اگر شخص سرمایه گذار بتواند معامله کند، سود بیش تری می تواند کسب کند.
*صندوق های سرمایه گذاری انواع مختلفی دارند و یک نوع آنها فقط سرمایه گذاری با درآمد ثابت است. این نوع صندوق ها در حد نرخ سو بانکی، سود به سهامداران خودشان می دهند. آیا بقیه صندوق های سرمایه گذاری که نرخ ثابتی را اعلام نمی کنند با نیروهای متخصصی که دارند سود بیش تر از نرخ سود بانکی به سرمایه گذاران خودشان پرداخت کنند؟
-برخی صندوق های سرمایه گذاری، صندوق سهامی هستند و برخی هم صندوق های با درآمد ثابت هستند. از طرفی، برخی صندوق های سرمایه گذاری نیز، به شکل مختلط هستند. البته رونق بازار سرمایه یک سایت اینترنتی وجود دارد که وضعیت صندوق های سرمایه گذاری مختلف را در ایران بررسی می کند.
کسانی که می خواهند در این زمینه اطلاعات کسب کنند، می توانند از این طریق اقدام کنند تا بدانند هر صندوق سرمایه گذاری، چقدر سود می دهد یا چه صندوق هایی اعتبار رونق بازار سرمایه بیش تری دارند. به هر حال، این نوع اطلاعات وجود دارد و هر فردی، باید بررسی کند که کدام صندوق سرمایه گذاری بهتر است و در همان جا سرمایه گذاری کند.
*یکی از توصیه هایی که در حوزه مدیریت سرمایه مطرح می شود این است که برخی تحلیلگران بازارهای مالی می گویند حداقل یک پنجم یا 20 درصد کل دارایی ها، باید دارایی های نقد شونده باشد و این دارایی ها بتوانند در صورت نیاز به سرعت تبدیل به پول شوند. آیا این نوع توصیه ها برای مدیریت سرمایه و حفظ دارایی خوب بوده و این درصدها برای خرید دارایی های نقد شونده، درصدهای قابل اعتمادی است؟
-معمولاً گفته می شود که در هر معامله نباید بیش از 10 درصد کل سرمایه خودمان را وارد کنیم تا بتوانیم نوسانات قیمتی بازار را تحمل کنیم. از طرفی، اگر در آن معامله ضرر کردیم، باید سرمایه دیگری در دست ما باشد، تا بتوانیم در قیمت بهتری سرمایه گذاری کنیم و ضرر سرمایه گذاری قبلی را جبران کنیم.
ما نباید همه سرمایه خودمان را وارد یک بازار خاص کنیم و باید در بازارهای مختلف سرمایه گذاری کنیم. در مورد مقدار سرمایه ای هم که می خواهیم وارد یک بازار کنیم، باید بگویم که بایستی به صورت پله به پله خرید کنیم. اصولاً در قیمت های مختلف باید اقدام به خرید کنیم و نه این که همه سرمایه وارد شده به یک بازار را صرف خرید در یک قیمت مشخص کنیم. در مجموع، همه چیز به میزان ریسک پذیری سرمایه گذار دارد.
*در مورد دارایی نقد شونده، برخی تحلیلگران می گویند باید طوری سرمایه گذاری کرد که 20 درصد یا یک پنجم سرمایه، صرف خرید دارایی نقد شونده شود ولی این دارایی باید ظرف حداکثر 2 ماه و بدون تخفیف به فروش برود.
آیا شما این نوع تقسیم بندی ها را قبول دارید و درست است که 20 درصد از سرمایه صرف خرید دارایی نقد شوند شود و 80 درصد دیگر سرمایه صرف خرید دارایی های غیر نقد شونده شود؟
-این نوع تقسیم بندی ها در مورد مقدار دارایی های نقد شونده، حالت سلیقه ای دارد و مدیریت سرمایه باید بر حسب ریسک پذیری افراد انجام شود. سرمایه گذار باید پول نقد داشته باشد تا در فرصت های مناسب، اقدام به سرمایه گذاری کند.
هر چقدر پول نقد یک سرمایه گذار بیش تر باشد یا دارایی او زودتر نقد شود، به نفع او تمام خواهد شد. برای مثال، می شود 80 درصد سرمایه را صرف خرید دارایی نقد شونده کرد و 20 درصد سرمایه صرف خرید دارایی بلند مدت مثل مسکن کرد.
*در مجموع و بر حسب اطلاعاتی که جنابعالی دارید یا این نوع افراد را می شناسید، در سال های اخیر افراد آماتور و حرفه ای در بازارهای مختلف چطور عمل کرده اند؟
-با توجه به اطلاعاتی که از افراد مختلف دریافت کرده ام، می توانم بگویم هم برخی افراد حرفه ای در سال های اخیر ضرر کردند و هم آماتورها. البته اکثراً در این بازارها ضرر کردند.
*کسانی که در بازارهای مختلف سود کرده اند آیا با استفاده و با اتکاء به آموزش ها و مهارت موفق به کسب سوده شده اند یا این که به طور شانسی و تصادفی سود کرده اند؟
-اکثر سرمایه گذاران خُرد که می شناسم و وارد بازار بورس و بازار ارزهای دیجیتال شده بودند، ضرر کردند و البته بدون آموزش هم، وارد بازار شده بودند. در بازار ارزهای دیجیتال، همان وضعیت بازار بورس به وجود آمد و برخی افراد، بدون آموزش وارد بازار شده و ضرر کردند.
ورود در بازار طلا و سکه هم ریسک دارد و برخی افراد که وارد این بازار شدند ضرر کردند. چرا که گاهی اوقات، بازار طلا و سکه حباب قیمتی دارد و نباید وارد آن شد. برخی افراد، از این موضوعات اطلاع ندارند و در نتیجه ضرر می کنند.
بازار خودرو به این صورت است که افراد مختلف، در قرعه کشی شرکت می کنند و اگر برنده شوند از مابه التفاوت قیمت درب کارخانه و قیمت بازار آزاد خودرو استفاده می کنند. برخی اطرافیان را دیده ام که ثبت نام کرده اند و وقتی برنده شوند ماشین خودشان را در بازار آزاد می فروشند. بازار مسکن هم، یک بازار طولانی مدت بوده و باید صبر کنند تا به سود برسند.
بورس تهران در انتظار گزارشهای تابستان
در برنامه شمارش معکوس روز یکشنبه ضمن بررسی مهمترین ریسکهای بازار سهام، چشمانداز آتی بورس مورد واکاوی قرار گرفت.
فردای اقتصاد: در برنامه شمارش معکوس امروز همراه با عبدالکریم ملکنیا، کارشناس بازار سرمایه به بررسی مهمترین ریسکهای بورس ایران در این روزها و چشمانداز آتی آن پرداخته شد. به اعتقاد او مهمترین مطالبه و خواست بازار سرمایه ثبات در سیاستگذاری و حرکت به سوی پیشبینی پذیرتر شدن اقتصاد است.
این کارشناس بازار سرمایه ریسک بودجه ۱۴۰۲ را به عنوان جدیترین مسئله این روزهای بورس ایران معرفی کردند و تاکید داشتند که دولت باید برنامههای خود در قبال بازار سهام را فرموله کرده و ثبات لازم را در خصوص سیاستگذاریها داشته باشد.
ملکنیا همچنین نقش گزارشات ۶ ماهه را به عنوان پاشنه آشیل تغییر روند بورس و آغاز روند صعودی پررنگ دانسته و امیدوار بودند که بازار سرمایه از نیمه دوم ۱۴۰۱ از روند کمرمق خود فاصله بگیرد.
مهمترین مطالبه بورسیها از سیاستگذار
ملکنیا به بررسی مهمترین عوامل و سیگنالهای رکودی که از جانب بانکهای مرکزی و کشورها صادر میشود، پرداخت و گفت: رکود در بازارهای جهانی هر از گاهی اتفاق میافتد و نمیتوان بازارهای جهانی را بدون رکود در نظر گرفت زیرا رکود جزیی از بازارها جهانی و ذات اقتصاد داخلی و خارجی است.
وی در ادامه افزود: هنوز با قاطعیت نمیتوان اظهار نظر کرد که وارد رکود در بازارهای جهانی شدهایم اما شرایط به این سو حرکت میکند و باید شرایطی را فراهم کرد تا اقتصاد کشور از این رکود آسیب کمتری ببیند.
این کارشناس دورههای رکودی پیشین را با وضعیت حال مقایسه کرد و گفت: در حال حاضر با شرایط خاص و جدیدی نسبت به دورههای قبلی رکودی مواجه هستیم. جنگ روسیه و اوکراین یکی از عوامل رکود است که تاثیر بسیاری بر رکود اقتصادی و بازارهای جهانی گذاشته است به طوری که افزایش قیمت نفت و گاز را به دنبال داشته است.
به گفته وی زمانی که قیمت مواد اولیه افزایش مییابد مصرف کننده نهایی باید هزینههای بیشتری پرداخت کند و برای هزینه بیشتر مصرف هم کاهش خواهد یافت.
ملکنیا ادامه داد: سیگنالهای رکود در بازارهای جهانی رشد اقتصادی در برخی کشورها را دستخوش تغییر کرده است و این امر بر اقتصاد کشور نیز تاثیرگذار بوده است زیرا شاهرگ اقتصادی کشور به صادرات محصولات غیر نفتی بستگی دارد و اگر این مسائل دستخوش رکود شود عواقب اقتصادی برای کشور به همراه خواهد داشت.
این کارشناس بازار سرمایه با اشاره به اینکه فصل سرما پیش رو است، بیان کرد: با توجه به اینکه در زمستان مصرف فراورده های نفتی بیشتر میشود و این موضوع افزایش قیمتها را به همراه دارد، همین افزایش قیمت، تولید را در بخشهایی از اقتصاد جهانی برای تولیدکنندگان غیرسودآور میکند.
وی تصریح کرد: امیدواریم با پایان یافتن بحران روسیه و اوکراین، وارد فاز رکود در بازارهای جهانی نشویم. البته فراموش نکنیم جنگ روسیه جدا از تاثیر منفی در بخشیهایی از اقتصاد، رونق و تاثیر مثبت را در برخی صنایع به رونق بازار سرمایه همراه داشته است.
ریسک بودجه ۱۴۰۲ برای بورس
این روزها از هیاهوی برجام کاسته و به نظر میرسد امید فعالان بازار سرمایه به توافق حداقل در آینده نزدیک کمرنگ کرده است و از سوی دیگر از اواخر مهر ماه حواشی پیرامون بودجه ۱۴۰۲ آغاز میشود، ملک نیا درباره نحوه اثرگذاری بودجه بر بورس تهران اعتقاد داشت: بازار سرمایه نیازی به تخفیفات ویژه ندارد و سیاستگذار باید در جهت فرمولها و سیاستهای خود در قبال بازار سرمایه حرکت کند و یک روال ثابت برای آن در نظر گرفته شود، به گونهای که کمتر شاهد تصمیمات خلقالساعه گذشته باشیم.
وی ادامه داد: بازار سرمایه به راحتی میتواند خود را با شرایط جدید تطبیق داده و دولت با فرموله کردن موارد تاثیرگذار بودجه، به نظام عرضه و تقاضا اجازه دهد که بازار سرمایه را به کارایی لازم برساند.
دلیل کمرمقی بورس تهران
این روزها بازار سرمایه شرایط کمرمقی را پشت سر میگذارد و سرمایهگذران اقبال چندانی به این بازار نشان نمیدهند، دلایل متفاوتی برای این شرایط مطرح میشود. عبدالکریم ملکنیا در این باره بیان کرد: افزایش نرخ بهره بین بانکی موضوع مهمی است، اما مسائل بنیادیتر از جمله رکود بازارهای جهانی و به حاشیه رفتن برجام ابهامات را افزایش داده است. در کنار این موارد سایه کاهش قیمت رونق بازار سرمایه نفت و ریسک بودجه ۱۴۰۲ همچنان بر سر بازار سهام وجود دارد که در صورت عدم احیای برجام میتواند فشاردولت برای تامین منابع را به بازار سهام منتقل کند.
وی تاکید کرد: فارغ از ریسکهای سیستماتیکی که بازار سرمایه را تهدید میکند، این موضوع حائز اهمیت است که پس از تحولات سال ۹۹ اعتماد سرمایهگذاران به بازار از بین رفته است که این موضوع نیز مانع از ورود پول به این بازار میشود.
گزارشهای ۶ ماهه ناجی بورس میشود؟
این کارشناس بازار سرمایه باتوجه به کمرنگ شدن امیدها به احیای برجام و افزایش نسبی قیمت دلار در روزهای گذشته از یک سو و همچنین هیاهوی بودجه سال ۱۴۰۲ از سمت دیگر درباره مسیر بورس تهران در ادامه سال بیان کرد: یک از مسائل مهمی که میتواند به تغییر روند بورس تهران کمک کند، گزارشهای ۶ ماهه است و باید دید آیا این گزارشها به حدی مطلوب است که سهامداران را از فروش منصرف کند رونق بازار سرمایه یا نه.
وی خاطر نشان کرد: با گزارشهای مطلوب ۶ ماهه و رشد قیمت دلار با توجه به کاهش احتمال احیای برجام میتوان به ثبات نسبی و تغییر روند بازار در نیمه دوم سال امیدوار بود، البته سیاستهای دولت در قبال بازار سرمایه در بودجه ۱۴۰۲ نیز بسیار تاثیرگذار خواهد بود.
دیدگاه شما