چرخه احساسات یک معامله گر


 Your browser does not support the video tag. قطعاً اگر در یکی از بازارهای مالی مثل بورس ایران، فارکس، کریپتوکارنسی (ارز دیجیتال) و بورس جهانی مدتی فعالیت داشته باشید؛ می‌دانید که نوسان ذات بازارهای مالی هست. افرادی که در این بازارهای مالی فعالیت دارند با توجه به نوسانات بازار درگیر یک چرخه احساساتی می‌شوند. این چرخه احساسات معامله گر را ما به ترن احساسات معامله گران تشبیه کرده‌ایم که در بعضی مواقع باعث نابودی معامله گران می‌شود. اما در مسیر این چرخه احساسات ما درگیر چه حالاتی می‌شویم و این احساسات چرا به وجود می‌آید؟ حتماً تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید تا شرایط احساسی بازار را بهتر درک کنید، اینکه الآن در چه مرحله‌ای از چرخه احساسات هستید تا بتوانید بر اساس شرایط مختلف بهترین تصمیم را بگیرید.

معنی واقعی معامله گر خوب و معامله گر بد

بگذارید این قسمت را با یک داستان آغاز کنم؛ تصور کنید که دو برادر دوقلو داریم که هر دو معامله‌گر هستند و از هر جنبه شباهت‌های بسیاری با یکدیگر دارند. هر دوی آنها سیستم معاملاتی، قوانین ورود و خروج و همچنین شیوه مدیریت سرمایه (پول) یکسانی را به کار می‌برند. هر دوی آنها با میزان یکسانی از سرمایه کار خود را آغاز می‌کنند، با یک کارگزار کار می‌کنند و سیگنال‌های خرید یکسانی را از منابع مختلف دریافت می‌کنند.

پس از دو ماه معامله، حتما انتظار دارید که این دو برادر دوقلو به سود یکسانی دست یابند. با این حال، متوجه می‌شوید که یکی از این دو برادر به 30 درصد سود و دیگری به تنها 10 درصد سود دست یافته است. پس چه عاملی است که یکی از این دو معامله‌گر را موفق و فعالیت دیگری را نه چندان موفق کرده است؟

پاسخ این سوال وجود تفاوت در «روانشناسی معاملاتی» این دو فرد است. هر اندازه هم که این دو فرد به یکدیگر شبیه باشند، نباید از یاد برد که نهایتا اینها دارای شناخت‌های متفاوتی هستند و بنابراین به شیوه‌های متفاوتی فکر می‌کنند. یکی از این دو فرد ممکن است بیش از اندازه حریص یا ترسو باشد و سودهای به دست آمده خود را کم کند یا اینکه اجازه دهد ضررها بیشتر شوند، این در حالی است که ممکن است فرد دیگر تعهد محکمی به پیروی از استراتژی خود داشته باشد و در نتیجه سود بیشتری ببرد.

اینکه یک فرد چگونه فکر می‌کند، نقش مهمی در شیوه معاملاتی او و نتایج آن بازی می‌کند. بر این اساس، می‌توان دو دسته از معامله‌گران را از یکدیگر جدا کرد:

● معامله‌گر «خوب» کسی است که به شیوه‌های آزموده شده و از پیش استفاده شده احترام بگذارد و به آنها پایبندی کامل داشته باشد.

● معامله‌گر «بد» کسی است که به احساسات خود اجازه دهد تصمیم بگیرند که وی چه زمانی و چگونه به معامله می‌پردازد. این روش به انجام ناپایدار و ناهمخوان معاملات و نهایتا به شکست می‌انجامد. فان تارپ نقش و اهمیت روانشناسی معاملات را به صورت یک نمودار دایره ای شکل به تصویر می‌کشد. وی اجزای تشکیل دهنده معامله‌گری را به سه حوزه گوناگون سیستم معاملاتی، مدیریت سرمایه (پول) و روانشناسی معامله‌گری تقسیم‌بندی می‌کند.

در این نمودار، نقش روانشناسی معاملات از مجموع نقش دو عامل دیگر بیشتر نشان داده شده است. توانایی روانشناختی بی تردید مهم‌ترین عاملی است که برای تبدیل شدن به یک معامله‌گر موفق باید آن را پرورش دهید.

معنی واقعی معامله گر خوب و معامله گر بد

در تصویر زیر ترجمه فارسی نمودار بالا را مشاهده میکنید :

معنی واقعی معامله گر خوب و معامله گر بد

روانشناسی چیست؟

روانشناسی عبارت است از مطالعه فرآیندهای ذهنی و رفتار در شرایط مختلف. این فرآیندها در بافت معاملات و بازار عواملی از قبیل افکار، احساسات، انگیزه‌ها، ترس، طمع، غرور، خودبزرگ بینی و امیدواری را در بر می‌گیرند. نمونه‌های مشخصی از اینکه یک فرد تحت تاثیر احساسات خود عمل می‌کند شامل زمانی که وی موقعیت سرمایه گذاری خود را خیلی زود یا خیلی دیر می‌بندد می‌شود.

سوار ترن احساسات معامله گران نشو

ترن احساسات معامله گران - چرخه احساسات معامله گران

ترن احساسات معامله گران - چرخه احساسات معامله گران

 Your browser does not support the video tag. قطعاً اگر در یکی از بازارهای مالی مثل بورس ایران، فارکس، کریپتوکارنسی (ارز دیجیتال) و بورس جهانی مدتی فعالیت داشته باشید؛ می‌دانید که نوسان ذات بازارهای مالی هست. افرادی که در این بازارهای مالی فعالیت دارند با توجه به نوسانات بازار درگیر یک چرخه احساساتی می‌شوند. این چرخه احساسات معامله گر را ما چرخه احساسات یک معامله گر به ترن احساسات معامله گران تشبیه کرده‌ایم که در بعضی مواقع باعث نابودی معامله گران می‌شود. اما در مسیر این چرخه احساسات ما درگیر چه حالاتی می‌شویم و این احساسات چرا به وجود می‌آید؟ حتماً تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید تا شرایط احساسی بازار را بهتر درک کنید، اینکه الآن در چه مرحله‌ای از چرخه احساسات هستید تا بتوانید بر اساس شرایط مختلف بهترین تصمیم را بگیرید.

مرحله اول چرخه احساسات معامله گر: حس خوش‌بینی

اولین احساسی که اکثر افراد در بدو ورود به بازارهای مالی درگیر آن می‌شوند حس خوش‌بینی هست. دلیل این حس خوش‌بینی به بازار این هست که ما زمانی وارد یک بازار مالی می‌شویم که اطرافیان ما در این بازار مالی معامله گری می‌کنند و سود خوبی به دست می‌آورند. ما وقتی سودآوری دوستانمان را می‌بینیم با یک حس خوش‌بینی وارد آن بازار مالی می‌شویم. گاها ممکن است حسرت بخوریم که ای‌کاش زودتر با این بازار مالی آشنا می‌شدیم.

مرحله دوم: شور و شوق

بعدازاینکه افراد با یک حس خوش‌بینی وارد هر بازار مالی می‌شوند و شروع به معامله گری می‌کنند؛ به علت اینکه احتمالاً در زمان رشد وارد بازار شده‌اند اکثر معاملاتشان همراه با سود خواهد بود. در این مرحله اعتمادبه‌نفس افراد بالا می‌رود و با این تفکر که چقدر راحت داریم سود می‌کنیم بسیار حس شور و شوق پیدا می‌کنند. با خود تصور می‌کنند که اینجا همان‌جایی هست که من می‌توانم به تمام آرزوهایم برسم و پولدار شوم.

مرحله سوم: هیجان

بعدازاین تصمیم می‌گیرم که دوستانم را به این بازار دعوت کنم. بعدازاین به مرحله‌ای می‌رسیم که ما درگیر اوج هیجان هستیم زمانی که ما هر چیزی می‌خریم سود می‌کنیم. اعتمادبه‌نفس خیلی خیلی بالاتری پیدا می‌کنیم؛ به خاطر این اوج هیجان تصمیم می‌گیریم پول و سرمایه خود را بیشتر کنیم. مثلاً با خود تصور می‌کنیم که الآن با ده میلیون تومان ۵۰ درصد سود کردم، اگر ۱۰۰ میلیون تومان داشتم سود خیلی بیشتری به دست می‌آوردم. تصمیم می‌گیرم برای افزایش سرمایه از کارگزاری اعتبار بگیرم و یا وام بگیرم. گاها هم افراد به فروش خانه، ماشین و سایر دارایی‌ها رو می‌آورند. تا جایی که توان دارند پول جور می‌کنند، قرض می‌کنند و … و همه این پول‌ها را به بازار می‌آورند.

مرحله چهارم: رضایتمندی

درنهایت در پایان موج صعودی به مرحله‌ی اوج بازار می‌رسیم جایی که هم‌زمان با یک حس غرور احساس رضایت شدیدی از خودداریم. این مرحله، مرحله رضایتمندی در چرخه احساسات معامله گر هست. با توجه به اینکه هر تحلیلی می‌کنیم کاملاً درست است تصور می‌کنیم که خیلی حرفه‌ای هستیم و تمام بازار را می‌توانیم کاملاً پیش‌بینی کنیم. اینجا هست که به سراغ دوستان و آشنایان می‌رویم، پرتفوی پرسود خود را به آن‌ها نشان می‌دهیم. آن‌ها را شماتت می‌کنیم که اگر شما هم آن زمان که این بازار مالی را معرفی کردم وارد بازار می‌شدید کلی سود می‌کردید. به آن‌ها پیشنهاد می‌دهیم که بهتر هست پولتان را به من بسپارید تا برایتان سود بسازم. این پیشنهاد در نقطه اوج بازار بدترین ریسک ممکن هست.

مرحله پنجم: اضطراب

بعدازاین وارد مرحله اضطراب از چرخه احساسات معامله گر می‌شویم. جایی که ریزش‌های اولیه بازار شروع می‌شود. افراد در این مرحله کمی ترسیده‌اند؛ اما ذهنشان خیلی سریع آن‌ها را آرام می‌کند. در ریزش‌های اولیه افراد به‌جای اینکه به‌عنوان یک معامله گر حرفه‌ای از بازار خارج شوند؛ اتفاقاً برعکس اقدام به خرید می‌کنند. آن‌ها بر این باور هستند الآن فروشنده‌ها ارزش دارایی‌شان را نمی‌دانند.

مرحله ششم: انکار

بعدازاین با ادامه ریزش‌ها افراد ضررهای خود را انکار می‌کنند. در فاز انکار از چرخه احساسات معامله گر، تصور آن‌ها این است که این ریزش‌ها موقتی است. در جواب به افرادی که شاید به آن‌ها خورده بگیرند و شماتتشان کنند که چرا این‌قدر متضرر شده‌اند، این جمله کلیشه‌ای رو به زبان می‌آورند: که من یک سرمایه گذار بلندمدت هستم و با این ریزش‌های مقطعی از بازار خارج نمی‌شوم. یکی دیگر از این جملات خطرناک که این معامله گرها به زبان می‌آورند این هست که تا زمانی که از یک معامله خارج نشوی متضرر نشده‌ای. وقتی افراد در فاز انکار کردن هستند با خود می‌اندیشند که امکان ندارد چیزی که به این خوبی تحلیل کردم بیشتر از این ریزش کند. تمام این ریزش‌ها یک فرصت دیگر برای خرید است و با میانگین کم کردن دوباره شروع به خرید می‌کنند. درواقع آن‌ها چاقوی در حال سقوط رو دوباره می‌گیرند. در ابتدای مقاله عنوان کردم که نوسان ذات بازارهای مالی است؛ یعنی همه ما معامله گران می‌دانیم بعد از هر رشدی یک ریزش هم وجود دارد. زمانی که بازارها در حال رشد هستند درواقع هر چه بیشتر به نقطه اوج خود نزدیک می‌شوند. کاملاً مشخص هست که ما زمان ریزش هیچ بازار مالی را نمی‌دانیم.

این را می‌دانیم که هرروزی که بازار رشد می‌کند به تاریخ احتمالی ریزش نزدیک‌تر می‌شود. پس بهتر است که به‌جای اینکه در نقطه اوج بازار بیشترین ریسک ممکن را انجام دهیم و در ریزش‌های اولیه بازار درگیر چرخه احساسات معامله گر شویم، خیلی منطقی‌تر به‌عنوان یک معامله گر حرفه‌ای با استراتژی معاملاتی خود به‌موقع از بازار خارج شویم و درگیر ترن احساسات نشویم. تا اینجا نیمه اول چرخه احساسات معامله گر که اسم آن را ترن احساسات معامله گران گذاشتیم را توضیح دادم در ادامه مقاله، با ادامه مسیر چرخه احساسات معامله گر آشنا خواهید شد. با ما همراه باشید.

مرحله هفتم: ترس

مرحله بعد از ترن احساسات (چرخه احساسات معامله گر) مرحله ترس هست که ویدیو آن را به زودی در سایت می‌گذاریم. مرحله ترس جایی هست که بخش زیادی از سرمایه ما از بین رفته و سرمایه هایی هم که دیگران به ما سپرده‌اند نابودشده است. اینجا ای‌کاش گفتن‌ها شروع خواهد شد. ای‌کاش همان ابتدای ریزش از بازار خارج می‌شدم. در مرحله ترس با خود میگوییم شاید واقعاً بازار قرار نیست برگردد، واقعاً افرادی که داشتن میفروختند از ما عاقل‌تر بودند.

مرحله هشتم: ناامیدی

از این مرحله به بعد تازه اشتباهات بزرگ‌تر ما شروع می‌شود. در مراحل بعدی با ادامه ریزش‌ها درگیر احساس ناامیدی می‌شویم. مرحله ناامیدی دقیقا جایی هست که بازار یک روز مثبت می‌شود و ما را کمی امیدوار می‌کند ولی باز چندین روز منفی می‌شود و ما دائماً ناامید خواهیم شد. در این مرحله ما به دنبال پیدا کردن مقصر هستیم و هنوز حاضر نیستیم مسئولیت اشتباهات و ضررهای خود را بپذیریم. شروع به توجیه کردن می‌کنیم. اینکه بازار دولتی هست، دستوری هست، رانتی هست و فلانی باعث شد من در این بازار مالی سرمایه گذاری کنم.

مرحله وحشت از چرخه احساسات

مرحله نهم: وحشت

مرحله بعدی از چرخه احساسات معامله گر وارد دوره وحشت می‌شویم جایی که ضررهای ما آن‌قدر زیاد شده که فشارهای روانی بسیار زیادی را باید تحمل‌کنیم. قسط‌های وام را باید پرداخت کنیم اما توان پرداختش را نداریم. تاریخ سررسید تسویه اعتبار کارگزاری‌هاست و کسانی هم که پول خود را به سراغ پولشان را می‌گیرند.

مرحله دهم چرخه احساسات معامله گر: تسلیم

در این شرایط آن‌قدر فشار روانی زیاد است که دیوانه می‌شویم. به مرحله بعدی از چرخه احساسات معامله گر می‌رویم و تسلیم بازار خواهیم شد. با خود می‌گوییم که هرچقدر صبر کردیم کافی است و واقعاً نباید بیشتر صبر کرد.

مرحله یازدهم : دلسردی و درماندگی

الآن هم خودمان به پول احتیاج داریم و هم باید پول دیگران را پس دهیم. پس بهترین راه این هست که از بازار خارج شویم. بعد از مرحله تسلیم در چرخه احساسات معامله گر حس دلسردی و درماندگی به سراغ ما می‌آید. جایی که شکست را پذیرفته‌ایم و تمام سرمایه خود را از دست دادیم. هیچ راه‌حلی هم برای حل این مشکل نداریم. در این مرحله با خود می‌گوییم که این بازار از اول هم مناسب سرمایه گذاری نبود و باید سراغ یک بازار مالی بهتر بروم. در مرحله دلسردی، اگر یک نفر که شرایط یکسانی با ما داشته باشد بازار دیگری را به ما پیشنهاد کند؛ با حس امیدواری‌ که به ما می‌دهد دوباره برای ما حس خوش‌بینی به آن بازار را ایجاد می‌کند. ما دوباره با حس خوش‌بینی سراغ بازار مالی جدید می‌رویم و احتمالاً این ترن احساسات معامله گر دوباره برای ما اتفاق می‌افتد.

مرحله دوازدهم: افسردگی

در مرحله آخر ریزش بازار درگیر افسردگی می‌شویم. در مرحله افسردگی از چرخه احساسات معامله گر همه مردم را مقصر میدانیم و در افسردگی کامل حس و حال هیچ کاری را نداریم. اینجا می‌فهمیم که این بازار ما را نابود کرد و همه مسئولین و دوستانی که باعث شدن ما وارد این بازار مالی شویم را نفرین می‌کنیم.

مرحله سیزدهم: امید

چرخه احساسات در بازارهای مالی

در ادامه مسیر کم‌کم یک سری رشدهای نسبی در بازار اتفاق می‌افتد که ما را کمی امیدوار می‌کند. این تصور برای ما ایجاد می‌شود که شاید بازار می‌خواهد برگردد و شرایطش بهتر شود. ولی شاید هم ادامه‌دار نباشد و بعد از چند روز مثبت شدن دوباره ریزشی شود. پس هنوز برای ورود مجدد به بازار زود است و باید چند روزی صبر کنم و بعد تصمیم بگیرم.

مرحله چهاردهم: آسایش

در مرحله بعدی از چرخه احساسات معامله گر وقتی می‌بینیم رشد بازار ادامه داشت کم‌کم حس تسکین و آسایش خاطر به سراغ ما می‌آید. اینکه ظاهراً بازار رونق گرفته و شرایطش بهتر شده است فکر ما را درگیر می‌کند. ولی بر اساس تجربه قبلی بهتر است که با پول کمتری معامله کنم. تصمیم می‌گیرم که خیلی پر ریسک وارد بازار نشوم تا بازار را رصد کنم و اگر روند صعودی ثابت شد بعد سرمایه بیشتری وارد کنم.

مرحله پانزدهم: خوش‌بینی

در ادامه مسیر با انجام معاملاتی که داریم و سودهای احتمالی که به دست می‌آوریم دوباره همان حس خوش‌بینی سراغ ما می‌آید. بعد از حس خوش‌بینی بعدازاینکه دیدیم دوباره تحلیل‌های ما کاملاً درست است دوباره احساسات شور و شوق در ما ایجاد می‌شود. مجدد سراغ گرفتن اعتبار، وام می‌رویم و درگیر همین ترن احساسات معامله گر خواهیم شد. ترن احساسات (چرخه احساسات معامله گر) همیشه در حال حرکت است. حالا که ترن احساسات را شناختید از شما می‌خواهم که ویدیوی بالای این صفحه را چندین بار مشاهده کنید.

چرخه احساسات سرمایه گذاران

چرخه احساسات سرمایه گذاران

این جمله را جان دی راکفلر سالها پیش بیان کرده است. چندی بعد، وارن بافت نیز این جمله را به نحو زیر تکرار کرد:

"وقتی دیگران حریص هستند بترسید و وقتی دیگران می ترسند حریص باشید."

اگر مدت زیادی است که در بازار سرمایه فعالیت می کنید، حتما از این دست جملات، خصوصا جمله معروف وارن بافت را بارها و بارها شنیده اید. نکته جالب دو عبارت گفته شده در بالا این است که آنها جنبه عاطفی و نه مالی سرمایه گذاری را مورد توجه قرار می دهند و همانطور که در ادامه بررسی خواهیم کرد، نحوه مدیریت مولفه احساسی تصمیمات سرمایه گذاری، خود می تواند بین موفقیت و شکست تفاوت ایجاد کند. بنابراین در این مطلب قصد داریم تا کمی بیشتر راجع به نقش احساسات در سرمایه گذاری و چرخه احساسات سرمایه گذاران صحبت کنیم.

تعداد کمی از ما می خواهیم آن را بپذیریم، اما به عنوان یک انسان، احساسات ما اغلب بزرگترین محرک تصمیمات سرمایه گذاری ما هستند. به این ترتیب، آنها همچنین بزرگترین محرک بازگشت ما از یک مسیر می باشند. یادگیری چگونگی پیش بینی و کنترل احساسات و رفتارهای هیجانی خود، یکی از مهم ترین تلاش هایی است که هر سرمایه گذار می تواند انجام دهد.

مدل کلاسیک سرمایه‌گذاری نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاران همیشه تصمیمات منطقی می‌گیرند و با هدف دستیابی به بهترین بازده بلندمدت و با یک ریسک تعدیل‌شده، سرمایه‌گذاری می‌کنند. اما تحقیقات نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاران همواره بر کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و به‌طور پیوسته تصمیماتی می‌گیرند که برای هدف جمع‌آوری ثروت در افق زمانی بلندمدت ناسازگار است.

شکاف رفتاری

شکاف رفتاری

علت اصلی بسیاری از این تصمیمات ضعیف، احساساتی است که سرمایه گذاران باید در طول سفر سرمایه گذاری خود با آنها مقابله کرده و مدیریت کنند. شواهد حاصل از مطالعات متعدد در مورد امور مالی رفتاری نشان می دهد که نیاز به آرامش عاطفی برای یک سرمایه گذار معمولی، بسیار می تواند در بازده سرمایه گذاری او موثر باشد. برای سرمایه گذاران مبتدی تر، مانند کسانی که در سقف های بازار خرید می کنند یا نزدیک به کف های بازار می فروشند، این تاثیر می تواند به طور قابل توجهی بالاتر باشد.

این کمبود، که معمولاً با عنوان «شکاف رفتاری» نامیده می‌شود، از این واقعیت ناشی می‌شود که تصمیم‌های مالی بلندمدت بهینه، اغلب برای زندگی در کوتاه‌مدت بسیار ناراحت کننده و ناخوشایند هستند.

با توجه به تصمیمات سرمایه گذاری خود، درک احساساتی که در مراحل مختلف چرخه احساسات سرمایه گذاران اتفاق می افتد را به خود بدهکار هستیم. با شناسایی دوره‌هایی که احتمالاً از قضاوت عقلانی منحرف می‌شویم، بهتر می‌توانیم خود را برای مقابله با دردهای کوتاه‌مدتی که برای دستیابی به دستاوردهای بلندمدت لازم است، مجهز کنیم.

چرخه احساسات سرمایه گذاران

چرخه احساسات سرمایه گذاران

نمودار فوق تقریبی از حالات احساسی است که در چرخه احساسات سرمایه گذاران در بازار سرمایه اتفاق می افتد. شما می توانید خط پیوسته را به عنوان مقدار قیمت دارایی ها در طول یک دوره توسعه اقتصادی و رکود متعاقب آن در نظر بگیرید.

اکراه

بهترین مکان برای شروع سفر ما در مرحله Reluctance یا اکراه و بی میلی است. این به این دلیل است که اکراه برای اکثر سرمایه گذاران حالت پیش فرض است.

در شرایط عادی، ترس ما از ریسک کردن و اشتباه کردن بیشتر از ترس از دست دادن است. در امور مالی رفتاری، از آن به عنوان زیان گریزی یاد می شود و تمایل افراد را برای ترجیح شدید اجتناب از ضرر نسبت به کسب سود توصیف می کند. به عبارت دیگر، آسیب روحی از دست دادن 1000 دلار، با به دست آوردن همان مقدار، نمی تواند جبران شود!

این سوگیری، که در آن "زیان بیشتر از سود به نظر می رسد" پیامدهای جالبی برای سرمایه گذاران دارد. این نشان می دهد که به طور پیش فرض، همه ما افرادی ریسک گریز هستیم. در حالی که این می تواند از منظر بقا مفید باشد، اما در هنگام سرمایه گذاری علیه ما کار می کند. یکی از مظاهر اولیه زیان‌گریزی، عدم سرمایه‌گذاری کامل و قرار دادن مقداری ‌پول نقد در یک حساب بانکی یا سایر سرمایه‌گذاری‌های بدون ریسک و کم بهره است. این موضوع که ما چیزی را که سرمایه گذاری نمی کنیم، از دست نمی دهیم، راحتی و آسایش را فراهم می کند؛ اما آنچه واقعاً انجام می دهیم، خرید آسایش عاطفی کوتاه مدت به قیمت از دست دادن یک بازدهی بلندمدت است.

خوش بینی تا نشاط

فومو

با افزایش قیمت در بازارهای مالی و ادامه رشد اقتصاد، وضعیت طبیعی بی میلی ما به آرامی شروع به کاهش می کند. همانطور که تقریباً هر کسی می تواند تأیید کند، اخبار مکرر که اوج های جدید در بازار را به نمایش می گذارد و مکالماتی در مورد اینکه چگونه دوستان و همکاران ما پول زیادی به دست می آورند، می تواند به راحتی وضعیت عاطفی ما را تغییر دهد. در این مرحله ترس ما از شکست به سرعت به ترس از دست دادن یا فومو تبدیل می شود. هر زمان که این تغییر خاص را تشخیص دادید، توجه ویژه ای داشته باشید، زیرا این یکی از فاجعه بارترین ذهنیت هایی است که یک سرمایه گذار می تواند داشته باشد.

فومو در طول مراحل خوش بینی، هیجان و شور و نشاط اتفاق می افتد و بیزاری طبیعی ما از ضرر، اکنون بسیاری از سرمایه گذاران را به بازار سوق می دهد. در واقع در اینجا ما زیان‌ها را به‌عنوان فرصت‌های از دست رفته (به‌جای زیان‌های واقعی) می بینیم و ورود به بازار در این مقطع باعث افزایش آسایش عاطفی کوتاه‌مدت ما می‌شود.

ورود به بازار در این مراحل احساس راحتی به ما می دهد، زیرا ما با گله می دویم، نه برخلاف آن. و معمولاً تا این مرحله، ما نیز وارد دوره‌ای از نتایج مثبت شده‌ایم که به مخدوش کردن درک ما از خطر کمک می‌کند. اما متأسفانه، زمانی که بیشتر سرمایه‌گذاران نسبت به بازارها خوش‌بین و هیجان‌زده هستند، بیشتر سودها قبلاً حاصل شده است. این سرمایه‌گذاران با اطمینان از ایمن بودن بازارها در کوتاه مدت برای سرمایه‌گذاری، در واقع با خرید در قیمت‌های بالا، به بازده بلندمدت خود آسیب می‌زنند.

سرمایه‌گذارانی که در طی مراحل هیجان و شور و نشاط وارد بازار می‌شوند، معمولاً قبل از پایان چرخه، سودهای کمی را مشاهده می‌کنند اما قیمت‌ ها کم کم شروع به چرخش می‌کنند.

انکار تا وحشت

نکته خنده دار در مورد سقف های بازار این است که وقتی آنها رخ می دهند، هیچ کس به طور قطع نمی داند که آیا یک سقف واقعی است یا خیر. احساسات مثبت تمایل دارند تا مدت ها پس از رسیدن بازار به اوج خود ادامه پیدا کنند و در نتیجه، سرمایه گذاران شروع به محافظت از خود (از نظر روانی) در برابر اخبار منفی می کنند و درنتیجه آنها وارد مرحله انکار می شوند.

عدم تمایل به فروش که در مرحله انکار مشاهده می کنیم، باعث می شود که بازارها برای مدتی به طور مصنوعی بالا نگه داشته شوند و در همین حین، شرایط شروع به بدتر شدن می کند. سرمایه گذاران باهوشی که می توانند احساسات خود را کنار بگذارند و به شرایط مالی به طور عینی نگاه کنند، در این مرحله شروع به فروختن دارایی های خود می کنند؛ اما برای اکثر سرمایه گذاران، احساس انکار بسیار قوی است.

آنها نمی توانند باور کنند که مهمانی تمام شده است و نوشته های روی دیوار را نمی بینند. با ادامه روند نزولی بازارها، آنها به ترتیب از ترس به یأس و در نهایت به وحشت می روند. با کاهش قیمت ها، ضرر گریزی دوباره بر تصمیم گیری ضعیف تأثیر می گذارد. سرمایه‌گذاران که می‌خواهند از درد عاطفی ناشی از ضرر (حتی یک ضرر کوچک) اجتناب کنند، تمایل دارند به جای کاهش سرمایه‌گذاری‌ها، سرمایه گذاری ‌های زیان‌ده خود را حفظ کنند.

این به این دلیل است که با کاهش ارزش پرتفوی ما، درد فروش همراه با زیان افزایش می یابد، اما با نرخی کاهشی. ضرر 5 درصد اول بیشترین آسیب را دارد اما زمانی که 25 درصد از دست داده اید، تفاوت بین 25 درصد و 30 درصد ضرر اغلب ناچیز شمرده می شود. احساسات ما بار دیگر به سختی کار می کنند و درک ما از ریسک و پاداش را مخدوش می کنند.

تسلیم تا اکراه

تسلیم تا اکراه

در نهایت، با ادامه افزایش زیان، بسیاری از سرمایه گذاران به نقطه تسلیم خواهند رسید. در نهایت می گویند بس است و از بازار خارج می شوند. در برخی موارد، سرمایه گذاران با زور شرایط بیرونی به این نقطه می رسند. کمبود پول نقد برای انجام کاری دیگر یا نیاز به خرید چیزی، می تواند شرایطی را ایجاد کند که سرمایه گذاری ها باید برای پوشش هزینه ها فروخته شوند. اما بیشتر اوقات، سرمایه‌گذاران در این مرحله می‌فروشند زیرا می‌ترسند، استرس دارند و به امنیت پول نقد خود نیاز دارند.

در واقع، آنها ذخیره قدرت عاطفی خود را تخلیه کرده اند. آنها دیگر تاب آوری لازم برای مقابله با استرس و اضطراب ناشی از سرمایه گذاری را ندارند. این شاید خطرناک‌ترین جایی باشد که یک سرمایه‌گذار می‌تواند خود را در آن بیابد. نه تنها آنها به طور موثری در زیان‌های خود قفل شده‌اند، بلکه ترن هوایی احساساتی که اخیراً تحمل کرده‌اند، احتمالاً زخم‌های طولانی‌مدتی بر جای می‌گذارد.

بسیاری از کسانی که نزدیک به کف تسلیم می شوند، به طور کلی سرمایه گذاری نمی کنند. آن‌ها تصمیم می‌گیرند که سرمایه‌گذاری برای آنها مناسب نیست و خود را به امنیت پول نقد می سپارند.

هنگامی که به دلایل احساسی از بازار خارج شدید، بازگشت به آن بسیار دشوار است. همانطور که چرخه احساسات سرمایه گذاران نشان می دهد، یک سرمایه گذار باید مراحل ناامیدی، افسردگی، بی عاطفگی و بی تفاوتی را طی کند تا به مرحله اکراه بازگردد. این می‌تواند سال‌ها طول بکشد و در طول این فرآیند، بسیاری از این سرمایه‌گذاران با احیای بازار، سود قابل توجهی را از دست می‌دهند.

استفاده از چرخه احساسات سرمایه گذاران به نفع خودتان

کنترل احساسات

برای بسیاری از ما خاموش کردن احساساتی که هنگام سرمایه‌گذاری احساس می‌کنیم، غیرممکن است. به هر حال، مسئله معیشت مالیمان در میان است و بنابراین بر احساس ما تأثیر می گذارد. با این حال، ترفند این است که از احساسات خود فاصله بگیریم؛ در حالی که به حالات عاطفی سرمایه گذاران دیگر توجه نکنیم.

از نظر عواطف خودمان، باید یاد بگیریم که چگونه هنگام ناراحتی، راحت باشیم! یعنی باید متوجه باشیم و از صمیم قلب بپذیریم که آنچه که احساساتمان به ما می گویند تا در هر نقطه ای انجام دهیم، به احتمال زیاد اشتباه است. هر زمان که نسبت به سرمایه‌گذاری احساس خوش‌بینی یا هیجان داشتیم، این احتمال وجود دارد که بازار به اوج خود نزدیک شود و ما باید احتیاط کنیم. و چرخه احساسات یک معامله گر وقتی در حالت ناامیدی یا وحشت هستیم و چیزی جز فروش دارایی‌هایمان نمی‌خواهیم، این احتمال وجود دارد که دقیقاً باید برعکس عمل کنیم.

درک این موضوع که احساسات شما به طور قابل اعتمادی به شما می گویند که چه کاری را نباید انجام دهید، اولین قدم برای غلبه بر تأثیر آنها بر پرتفوی شماست.

راه دیگر برای سود بردن از درک چرخه احساسات سرمایه‌گذاران این است که از آن به عنوان راهنمایی برای ارزیابی جایی که در چرخه بازار هستیم، استفاده کنیم. وقتی همه دائماً در مورد میزان درآمدی که در سهام به دست آورده‌اند (هیجان و شور و نشاط) صحبت می‌کنند، این نشانه خوبی است که احتمالا قیمت ها به محدوده اشباع رسیده اند و شاید باید سرمایه مان را از بازار خارج کنیم. برعکس، زمانی که اقتصاد و بازارها در حالت ناامیدی و وحشت هستند، بدانید که زمان های خوب در شرف شروع است و احتمالا باید برای بهره برداری آماده شوید.

آخرین راه برای سرمایه گذاری به دور از ماهیت احساسی بازارهای مالی، پیروی از مدل های سرمایه گذاری خودمان است. با استفاده از یک رویکرد و استراتژی مبتنی بر قوانین برای سرمایه گذاری، می توانید جزء احساسی تصمیمات سرمایه گذاری خود را به طور کامل حذف کنید. این سریعترین و ساده ترین راه برای خداحافظی با «شکاف رفتاری» است که ممکن است بازدهی شما را محدود کند.

نتیجه گیری

هنگامی که اولین قدم را به عنوان یک سرمایه گذار برمی دارید، ممکن است طیف کاملی از احساسات را که در بالا شرح داده شد، تجربه کنید اما اجازه ندهید که این احساسات شما را غرق کنند. واقع بین باشید و دیدگاه خود را حفظ کنید. اهداف و استراتژی سرمایه گذاری خود را در هر نوبت به خود یادآوری کنید تا تصمیم های عجولانه ای برای خرید و فروش نگیرید. با درک بهتر چگونگی تأثیر این احساسات بر سرمایه گذاری شما، می چرخه احساسات یک معامله گر توانید تصمیمات آگاهانه تری بگیرید و با ساختن یک پرتفوی جامع، اهداف مالی خود را با حداقل ریسک برآورده کنید.

چرخه احساسات سرمایه‌گذاران؛ چرا حال بورس خوب نیست؟

احساسات سرمایه‌گذاران چه نقشی در ایجاد تغییر در وضعیت بازار بورس دارد؟ همان‌طوری که بارها گفته‌ایم بازار سرمایه، بازاری پرریسک است که بالا و پایین‌های بسیاری دارد. ورود به بازار سرمایه مثل سوار شدن بر یک رولرکستر (ترن هوایی) می‌ماند. وقتی به سهمی ورود می‌کنید، باید کمربندهای خود را محکم ببندید و آماده سواری شوید. اما پیش از ورود اول مسیر را خوب بررسی کنید. ببینید که آیا می‌توانید با این بالا و پایین شدن‌ها کنار بیایید و در همه حال آرامش خود را حفظ کنید. شرط موفقیت در این بازار این است که بازیچه احساسات نشوید. در این مقاله قصد داریم در ارتباط با چرخه احساسات سرمایه‌گذاران که منجر به ایجاد تغییر در وضعیت بازار می‌شود صحبت کنیم.

رفتار در بازار

در واقع نیروی محرکه اصلی در بازارها احساسات سرمایه‌گذاران است. وقتی احساسات مثبت در افراد ایجاد می‌شود شاهد ورود غیرعادی سرمایه به بازار هستیم که باعث رشد آن می‌شود و برعکس. یعنی وقتی افراد اعتماد خود را نسبت به بازار از دست می‌دهند و به آن بدبین می‌شوند، حجم زیادی از سرمایه از بازار خارج می‌شود که به دنبال آن بازار می‌ریزد. چرخه احساسات سرمایه‌گذاران به بررسی همین موضوع می‌پردازد.

با بررسی بازارهای مالی مختلف در مدت زمان‌های طولانی می‌توان چنین ادعا کرد که بازارها همواره یک چرخه احساسات مشابه به دوره‌های قبل را در آینده نیز تکرار می‌کنند. این رفتار نه تنها در شاخص کل بلکه در عملکرد سهم‌های به‌خصوص نیز دیده می‌شود.

با افزایش احساسات در سرمایه‌گذاران آن‌ها این چرخه‌ها را فراموش می‌کنند. همین امر دوباره باعث به‌وجود آمدن چرخه‌های مشابه دوران قبل می‌شود. در ادامه با هم این موضوع را بررسی می‌کنیم.

همان‌طور که می‌دانید همواره به سرمایه‌گذاران توصیه می‌شود که دید بلندمدت داشته باشند. اما وقتی از سرمایه‌گذاران در رابطه با دیدگاهشان می‌پرسیم می‌بینیم که بیشتر آن‌ها دید کوتاه‌مدت دارند. یکی از دلایل به‌وجود آمدن چرخه احساسات سرمایه‌گذاری، همین دیدگاه کوتاه‌مدت سرمایه‌گذاران است.

احساسات می‌تواند بر قضاوت و ارزیابی ما تاثیر زیادی بگذارد. دلایل رفتارهایی مانند خرید در اوج قیمت و فروش در کف قیمتی نیز همین احساسات است.

دانیل کانمن از بنیان‌گذاران اقتصاد رفتاری است. او طی مطالعاتی که انجام داد به این نتیجه رسید، زمانی که سرمایه‌گذاران با عدم‌اطمینان رو‌به‌رو می‌شوند، بجای تصمیم‌گیری منطقی، بر اساس احساسات و تجربیات ذهنی خود تصمیم می‌گیرند.

چرخه احساسات سرمایه‌گذاران

اواسط مرداد 1399 بود که تمامی سرمایه‌گذاران بورس اوراق بهادار در خوشحالی و سرخوشی سیر می‌کردند. شاخص بورس به سرعت به 2 میلیون واحد نزدیک می‌شد. تقریبا همه از انتخاب‌هایشان راضی بودند و هر شخص به یک تحلیلگر بازار تبدیل شده بود. تقریبا تمامی کانال‌ها، با دریافت پول سیگنال‌های 100 درصد تضمینی معرفی می‌کردند. به‌نوعی بازار در شرایط هر کد بورسی، یک تحلیلگر به سر می‌برد.

اما این وضعیت زیاد طول نکشید، برخی از سهم‌ها منفی خوردند و دیگر در قیمت‌های بالاتر متقاضی وجود نداشت. اضطراب و نگرانی سرتاسر بازار را فرا گرفت. حجم خروج پول از بازار سرمایه زیاد بود.

کانال‌های بورسی فراوانی، افراد را به آرامش تشویق می‌کردند. برخی‌ها می‌گفتند که اصلاحی جزئی در پیش است. اما چشم سرمایه‌گذاران ترسیده بود و با وعده و وعید بازگشت بازار، دست از فروش سهم‌های خود برنداشتند. حتی دیدیم سهم‌های با وضعیتی بنیادی بسیار خوب، در صف فروش قفل بودند.

تعداد بسیاری از سرمایه‌گذاران با ضررهای سنگین از بازار خارج شدند. ولی وقتی از دوستان قدیمی و باتجربه که با دلیل، شرکت‌های مناسبی را برای خرید انتخاب کرده بودند در رابطه با ماندن در بازار و یا فروش سهم‌ها می‌پرسیدم، ادعا کردند که سهم به این خوبی را چرا زیر قیمت بفروشند و بعدها در صف خرید همین سهم‌ها بنشینند، حرفشان منطقی به نظر می‌آمد. الان که در حال نوشتن این مقاله هستم، آبان ماه 1399 است. نمی‌دانم در کدام مرحله از چرخه احساسات هستیم، اما فکر می‌کنم بین مراحل تسلیم‌شدن تا امید جابجا می‌شویم. ولی مطالعات نشان داده که چرخه‌هایی مانند نمودار زیر، به‌طور مداوم تکرار می‌شوند، اما زمان آن مشخص نیست.

معمولا وقتی در رضایت کامل به سر می‌برید، زمان فروش سهم رسیده‌است. بنا به گفته قدیمی‌ترهای بازار، همیشه باید سعی کرد در قیمت‌های پایین سهمی را خرید و در قیمت‌های بالا آن را فروخت. اما معمولا احساساتی که بر افراد حاکم می‌شود مانع از این کار می‌شود. بسیاری از سرمایه‌گذاران دقیقا عکس این گفته عمل می‌کنند. یعنی وقتی قیمت‌ها بالا است به‌خاطر هیجانات و اعتماد بنفس بیش از حد سهم را می‌خرند، در حالی که انتهای روند است.

بعد از مرحله رضایتمندی کامل، زمانی که جهت بازار تغییر می‌کند احساساتی مثل ترس، ناامیدی دلسردی و افسردگی بر سرمایه‌گذاران حاکم می‌شود.

وقتی ترس و ناامیدی باعث می‌شود که افراد سهام خود را در کف‌های قیمتی بفروشند، سرمایه‌گذاران باهوش شروع به خرید سهم می‌کنند و بیشترین رشدهای قیمتی برای این افراد خواهد بود.

منحنی چرخه احساسات سرمایه‌گذاران

منحنی چرخه احساسات سرمایه‌گذاران، این احساسات باعث ایجاد تغییرات در قیمت‌های بازار می‌شوند.

احتمالا همان شور و هیجانی که افراد را قبل از مرداد ماه به بازار کشید دوباره آن‌ها را به بازار خواهد کشید. کسانی در این بازارها موفق خواهند بود که علاوه بر داشتن دیدگاه بلندمدت، توانایی کنترل احساسات خود را داشته باشند.

تغییرات روند احساسات در انواع سهم‌ها

در کشورهای خبرمحور، مثل کشور خودمان، با انتشار هر خبر کوچکی چه داخلی چه خارجی در میزان عرضه و تقاضا برای سهم‌ها تغییراتی ایجاد می‌شود. این تغییرات در عرضه و تقاضا باعث ایجاد نوسانات قیمتی در سهم‌ها می‌شوند.

در بعضی مواقع می‌بینیم که قیمت یک سهم ارزنده، بدون ایجاد تغییر در هیچ یک از عوامل بنیادیش در حال کاهش است. یا قیمت یک سهم بی‌بنیاد که عملکرد خوبی نداشته، در حال افزایش است. دلیل این نوسانات را می‌توان به احساسات سرمایه‌گذاران ربط داد.

وقتی که بازار در حال رشد است، هیجانات حاکم بر افراد باعث ورود حجم زیادی از پول به بازار می‌شود. همان‌طور که می‌دانیم در بورس ایران هم همانند بسیاری از بازارهای دنیا افراد تازه وارد و بدون تجربه کافی وجود دارند. این افراد زمانی که وضعیت بازار خوب است برای جا نماندن از سود، با اطلاعات کافی وارد بازار نمی‌شوند. بنابراین احتمال خرید سهم‌های بی‌بنیاد هم افزایش پیدا می‌کند.

یعنی در روندهای صعودی عمومیت بازار با هم رشد می‌کنند اما روند حرکتی آن‌ها بعد از رشد می‌تواند بسیار متفاوت از هم باشد.

روند حرکتی در سهام بنیادی

نمودار تغییرات در چرخه احساسات سرمایه‌گذاران در تمامی سهم‌ها روند حرکتی بالا را به خود نمی‌گیرد. همان‌طور که گفتیم در روندهای صعودی، معمولا عموم بازار، چه سهم با وضعیت خوب و چه با وضعیت بد، همه با هم رشد می‌کنند. این رشد می‌تواند بسته به نوع سهم زیاد یا کم باشد. زمانی که بازار شروع به اصلاح می‌کند هم، تمامی سهم‌ها می‌توانند با هم نزول کنند. اما میزان نزول سهم‌ها و روند حرکتی آن‌ها نیز با هم به یک شکل نیست.

برای مثال اگر سهمی که خریدید وضعیت بنیادی خوبی داشته باشد، بعد از افت قیمت آن می‌توان دوباره انتظار رشد قیمتی سهم را تا قله قبلی داشت. حتی با گذشت زمان سهم می‌تواند از مقاومت قله‌های قبلی هم عبور کند. بسیاری از سرمایه‌گذاران حرفه‌ای از این چرخه حرکتی باخبر هستند. یعنی می‌دانند وقتی قیمت یک سهم خوب و ارزنده در حال کاهش است، آن را با ضرر نمی‌فروشند و حتی ممکن است از فرصت ایجاد شده استفاده کنند و سهم را زیر ارزش ذاتی خریداری کنند. سرمایه‌گذاران با دید بلندمدتی می‌دانند که روزی قیمت این سهم بازخواهد گشت. پس زمانی که سایر سرمایه‌گذاران در حال خرید یا فروش‌های هیجانی و بدون دلیل هستند، این نوع از سرمایه‌گذاران احساسات خود را کنترل می‌کنند و از خرید و فروش هیجانی دوری می‌کنند.

تصویر زیر مربوط به سهام یک شرکت با وضعیت بنیادی خوب است. اگر دقت کنید می‌بینید نموداری که برای چرخه احساسات در بالا ذکر کردیم، در بلندمدت تکرار می‌شود.

برای مثال اگر شما در سال 2014 به دید بلندمدت در این سهم سرمایه‌گذاری می‌کردید، می‌دیدید که تا اواسط 2015 سهم روند صعودی داشته است. بعد از آن روند نزولی به خود می‌گیرد.

این روند نزولی تا اواسط 2016 ادامه پیدا می‌کند و دوباره سهم روند صعودی به خود می‌گیرد. همان‌طور که در شکل می‌بینید این چرخه‌های احساسی بالاتر از چرخه قبلی به طور مرتب ایجاد می‌شوند.

پس اگر دید بلندمدتی داشته باشید، حتی اگر سهم را در اواسط 2015 خریده و تاکنون نگهداری کرده باشید، علاوه‌بر سود تقسیمی که هر ساله از شرکت دریافت می‌کنید، ارزش سهام شما افزایش پیدا کرده است.

حتی اگر در بدترین قسمت نمودار سهم را خریده باشید، در بلندمدت علاوه‌بر جبران ضرر، سود خوبی نیز خواهید کرد. البته این موضوع در رابطه با تمامی سهم‌ها صدق نمی‌کند. سهم‌هایی که وضعیت بنیادی مناسبی دارند و در آینده انتظار پیشرفت و توسعه از شرکتشان می‌رود، می‌توانند روند حرکتی این چنینی به خود بگیرند.

روند حرکتی سهم با وضعیت بننیادی مناسب.

روند حرکتی سهم با وضعیت بنیادی مناسب

حال بیایید روند تغییرات احساسات را در کوتاه مدت بررسی کنیم. نمودار زیر، قسمتی از نمودار قبلی در بازه زمانی کوتاه مدت است.

اگر شما معامله‌گر کوتاه مدتی هستید، و بتوانید در نقطه A سهم را بخرید و در نقطه B آن را بفروشید، در کوتاه‌مدت از نوسان قیمت سود خوبی کسب خواهید کرد. اما این کار راحتی نیست، با استفاده از تحلیل تکنیکال و تابلو خوانی می‌توان در بازار کارا تا حدی نقاط مناسب برای ورود و خروج را تشخیص داد. منظور از بازار کارا این است که همه اطلاعات به سرعت و به یک اندازه در اختیار همه قرار بگیرد و کسی اطلاعات بیشتری نسبت به دیگری نداشته باشد یا اطلاعات مهم زودتر در اختیار کسی قرار نگرفته باشند.

تغییرات سهم با وضعیت بنیادی مناسب در کوتاه‌مدت

تغییرات سهم با وضعیت بنیادی مناسب در کوتاه‌مدت

اما در بعضی از بازارها و بعضی از سهم‌های بازار پایه شفافیت اطلاعاتی وجود ندارد. یعنی ممکن است سهامداران عمده شرکت زودتر از سایر سهامداران به اطلاعات مهم دسترسی پیدا کنند.

پس در بازارهای ناکارا که شفافیت اطلاعاتی در آن‌ها وجود ندارد، معامله‌گری با دید کوتاه‌مدت عملی دشوار است. منظور این نیست که با استفاده از تحلیل تکنیکال نمی‌توان زمان‌های مناسب را تشخیص داد، این امر ممکن است ولی نیاز به آموزش و تجربه دارد.

اما اگر دیدگاهتان کوتاه‌مدت باشد و در نقطه B سهم را خریداری کرده باشید. زمانی که سهم شروع به منفی خوردن کند، ابتدا مضطرب خواهید شد، ممکن است در میانه راه چند روز مثبت به‌وجود بیاید و شما امیدوار شوید، ولی اگر بقیه بازار تصمیم به فروش بگیرند این مثبت دوام نخواهد داشت. ترس و ناامیدی بر شما حاکم خواهد شد و بعد از دلسردی سهم را خواهید فروخت. یعنی در محلی که سرمایه‌گذاران حرفه‌ای، آن را برای خرید سهم مناسب می‌بینند شما آن را می‌فروشید.

در این میان چه کسانی سود خواهند کرد؟ سرمایه‌گذاران حرفه‌ای.

این سرمایه‌گذاران از ناامیدی و دلسردی شما استفاده می‌کنند و سهم را ارزان می‌خرند و بعد از صعود دوباره به شما خواهند فروخت.

حتی اگر شما سهمتان را در نقطه B خریده باشید یعنی جایی که بیشترین میزان ریسک وجود دارد، اگر آن را برای مدتی نگه می‌داشتید علاوه‌بر جبران ضررهایتان، سود هم می‌کردید. بعد از گذشت 4 ماه ضررتان جبران می‌شد و در ماه پنجم وارد سود می‌شدید.

یعنی برای این که ضرر نکنید تنها 5 ماه فرصت کافی بود.

در سرمایه‌گذاری پنج ماه مدت زمان بسیار کوتاهی است. حال دوباره به نمودار سهم در عکس دوم برگردید. اگر سهم را برای بیش از پنج سال نگه دارید چقدر سود خواهید کرد؟

با بررسی سهم‌ها می‌بینیم که چرخه احساسات به‌طور مداوم هم در کوتاه‌مدت و هم در بلندمدت تکرار می‌شود.

برخی از شرکت‌ها هستند که ممکن است به‌سرعت مثال بالا (یعنی در 5 ماه) ضررها را جبران نکنند و مدت زمان بیشتری برای جبران ضررها طول بکشد. اما اگر انتخاب شما از اول درست بوده باشد و سهمی با وضعیت بنیادی مناسب برای خرید انتخاب کرده باشید، می‌توانید علاوه بر جبران ضررهایتان به سودهای خوبی در بلندمدت برسید.

روند حرکتی در سهام بی‌بنیاد

روند حرکتی بالا در تمامی سهم‌ها دیده نمی‌شود. سهامی که تنها به‌خاطر وضعیت مثبت بازار رشد زیادی کرده و بعد از آن شروع به اصلاح قیمتی کرده است. هیچ تضمینی برای بازگشت به قله قیمتی، در آن وجود ندارد.

روند تغییرات قیمتی یک سهم با وضعیت بنیادی نامناسب

روند تغییرات قیمتی یک سهم با وضعیت بنیادی نامناسب.

در عکس بالا روند تغییرات قیمت یک سهم را می‌بینید که وضعیتی بنیادی مناسبی ندارد. این سهم در اواسط سال 2012 به بالاترین میزان قیمت خود رسید و بعد از آن شروع به اصلاح قیمتی کرد. همان‌طور که می‌بینید با گذشت حدود 9 سال از آن زمان، سهم نه تنها نتوانسته به قله‌های قبلی خود برسد. بلکه به‌طور مرتب کف‌های قیمتی جدیدی ایجاد کرده است.

در سهامی که وضعیت بنیادی مناسبی ندارند و تنها به دلیل شرایط بازار رشد کرده‌اند یا قبلا شرایطی داشتند که امروز آن شرایط را ندارند، برگشتن قیمت به قله‌های قبلی ناممکن به نظر می‌آید.

اگر نمودار این سهم‌ها را در بازه زمانی کوتاه مدت بررسی کنیم ممکن است بتوانیم چرخه‌های احساسی پیدا کنیم. اما احساسات و هیجانات به تنهایی باعث نمی‌شوند که بعد از ریزش سهم، قیمت دوباره به همان سطح قبل از ریزش بازگردد.

جمع‌بندی

هنگام خرید یک سهم، تنها به نمودار قیمتی آن توجه نکنید. توجه به نمودار قیمتی و تحلیل تکنیکال می‌تواند برای افرادی که دید بلندمدت ندارند و به‌طور روزانه معامله می‌کنند، سودساز باشد. اگر می‌خواهید سرمایه خود را به بازار بیاورید حتما وضعیت بنیادی شرکت را بررسی کنید سپس با استفاده از تحلیل تکنیکال نقاط ورود و خروج مناسب را پیدا کنید. استفاده از تحلیل تکنیکال برای یافتن نقاط ورود و خروج می‌تواند سود شما را چندین برابر کند.

اگر سهم با وضعیت بنیادی مناسب برای خرید انتخاب کرده باشید، دیگر اصلاح‌ها نمی‌تواند برای شما نگرانی ایجاد کند. چون سهم با شرایط بنیادی خوب دوباره خودش را پیدا می‌کند و در بلندمدت علاوه بر سودهای تقسیمی سود خوبی هم بابت اختلاف قیمت خرید و فروش به شما می‌دهد.

پس اگر سرمایه‌گذارید می‌توانید یک سهم با وضعیت خوب را برای بلندمدت انتخاب کنید و از نوسانات کوتاه مدت هم نترسید.

می‌توانید ویدیوهای بیشتری از تالاربورس را در آپارات (شبکه اشتراک ویدیو) و همچنین کانال یوتیوب تالاربورس مشاهده کنید.

چگونه چرخه های معاملاتی را تشخیص دهیم و انواع آن را بشناسیم؟

چرخه های معاملاتی و انواع آن

در دنیای فارکس و انجام فعالیت‌ها در این بازار باید با چرخه معاملاتی و انواع آن آشنا باشیم و بدانیم که چطور آن هارا تشخیص دهیم. برای انجام معامله و داشتن نتیجه مثبت در معاملات باید با مفهوم‌هایی همچون چرخه عمده معاملات و تحلیل این چرخه‌های معاملاتی آشنا باشیم. همچنین برای تفسیر این نوع چرخه‌ها نیاز به آشنایی با نمودار‌های معاملاتی نیز داریم. بازار فارکس بر پایه همین مفاهیم استوار است.

راه هایی برای درک معاملات فارکس

برای انجام هر نوع معامله در بازار فارکس از شروع تا انتهای آن عواملی وجود دارد که در معاملات ما نقش دارند. این عوامل موجود قابل اندازه گیری و قابل بررسی نیستند و همبن موجب شده است تا سرمایه گذاران و تریدر‌ها معاملات خود را در سمت روند انجام دهند. سرمایه گذاران با همین روش عواملی را در معاملات نقش دارند کاهش می‌دهند و تا حدودی می‌توانند معامله خود را تحت کنترل قرار دهند.

عقیده و نظر اکثر تریدر‌های موفق این است که معامله بر اساس یک چرخه است که دائما تکرار می‌شود و انواع خاصی در فارکس دارد. این به معنی همان چرخه معاملاتی و انواع آن است که بر اساس رفتاری انسانی تشکیل شده است. پس در نتیجه کسانی که در تشخیص روند توانایی خوبی دارند و می‌توانند درست آن را به خوبی پیش بینی کنند معامله گرانی موفق خواهند بود. نکته حائز اهمیت شناخت مراحل مختلف بازار و همچنین شناخت انواع چرخه‌های معاملاتی می‌باشد.

چرخ دنده های معاملاتی

چرخه معاملاتی و انواع آن

چرخه های معاملاتی در شرکت ها در چارچوب سه چرخه معاملاتی که شامل چرخه مخارج، چرخه تبدیل و چرخه درآمد تحلیل می شوند. این چرخه های نام برده در همه سازمان ها چه انتفاعی و چه غیرانتفاعی حضور دارند. هر سازمان:

  • خرج و مخارجی را برای تحصیل منابع کنار می گذارد.(چرخه مخارج)
  • از روش هایی مانند تولید یا خدمات ارزش افزوده تولید می کند.(چرخه تبدیل)
  • درآمد هایی که از منابع بیرون سازمان کسب می شود.(چرخه درآمد)

بازه زمانی مناسب برای انجام معاملات در فارکس

از دلایلی که تریدر‌های تازه وارد و مبتدی در معاملاتشان عملکرد خوبی ندارند و نتیجه دلخواه را نمی‌گیرند این است که در بازه‌های زمانی نامناسبی معاملات خود را انجام می‌دهند. علت این کار این است که می‌خواهند در زمان کمی به سود و ثروت زیادی برسند. البته این کار به این معنا نیست که تایم‌های کوتاه مدت موفقیت‌آمیز نیستند بلکه میان فرد معامله‌گر و بازه زمانی انتخاب شده توسط او ارتباطی مستقیم وجود دارد. اگر این ارتباط و نسبت میان آن‌ها به خوبی رعایت نشود با شکست مواجه می‌شود.

برخی از تریدرها با نمودار‌هایی که تایم یک‌ساعته دارند ارتباط بهتری می‌گیرند و در این تایم یک‌ساعته تعداد سیگنال‌ها تقریبا مناسب است اما در زمان‌های بیشتر نتیجه مثبت‌تر و بهتری خواهید گرفت. باید توجه کنیم که فعالیت در بازار فارکس نیازمند صبر و حوصله به دور از عجله و شتاب است. برخی از افراد با نمودار‌های روزانه و هتگی هم کار می‌کنند و باید گفت نموداری که هر کس استفاده می‌کند بسته به شرایط و شخصیت او متفاوت است.

بهترین نمودار برای معامله

استفاده از یک نمودار معاماتی در بازار فارکس همچون یادگیری و آموزش یک زبان جدید است. قبل از استفاده از آن در ابتدا باید با تمامی جزئیات در رابطه با نمودار را بیاموزیم. شما برای تبدیل شدن به یک تریدر و سرمایه گذار موفق باید همواره به دنبال کسب اطلاعات در رابطه با نموداری که در حال کار با آن هستید باشید و کاملا به آن مسلط شوید. در این صورت موفقیت در معاملات به شما نزدیک‌تر خواهد شد و شما توانایی زیادی در تحلیل چرخه معاملاتی و انواع آن خواهید داشت.

این که کدام نمودار برای تحلیل مناسب‌تر است قانون خاصی ندارد و هر فرد بسته به شرایط و علاقه و نحوه انجام معامله می‌تواند از نمودار استفاده کند.

تجزیه و تحلیل در چرخه معاملات فارکس

تجزیه و تحلیل فارکس در اکثر مواقع توسط تریدر‌ها و سرمایه گذارانی که در فارکس فعالیت دارند جهت تصمیم گیری در رابطه با خرید و فروش یک سهم استفاده می‌شود. این تجزیه و تحلیل گاهی ویژگی‌های فنی یا تحلیل تکنیکال دارد و از منابعی همچون ابزار نمودار استفاده می‌کند و گاهی هم می‌تواند ویژگی بنیادی یا تحلیل فاندامنتال داشته باشد که در این نوع تحلیل ابزار‌هایی استفاده می‌شود شامل شاخص‌های اقتصادی و اتفاقاتی مبتنی بر اخبار می‌باشد. این دو تحلیل هردو دارای ارزش‌های خاصی هستند و جایگاه ویژه‌ای دارند و اطلاعات بسیار خوبی را در اختیار کاربران قرار می‌دهند.

چرخه معاملاتی در بورس

انواع تحلیل ها در چرخه های معاملاتی

در اصل تحلیل‌ها در بازار فارکس و چرخه معاملاتی و انواع آن به سه دسته اصلی تقسیم می‌شوند. این تجزیه و تحلیل‌ها برای کسانی که تازه وارد بازار فارکس شده‌اند مفهومی مبهم است اما رفته رفته با این راه و روش‌ها آشنا می‌شوند. در ادامه به توضیح سه دسته اصلی تجزیه و تحلیل‌ها می‌پردازیم.

1-یکی از روش های بسیار خوب در تجزیه و تحلیل، تحلیل فاندامنتال است که در اکثر مواقع بر پایه تغییرات در بازار است و فعالیت هایی همچون نظارت بر داده ها و اعداد و ارقامی مانند نرخ بهره، نرخ بیکاری و یا تولیدات ناخالص داخلی انجام می دهد.

2- یکی دیگر از روش های تجزیه و تحلیل در بازار فارکس تحلیل تکنیکال است که این نوع تحلیل بر اساس چارت ها و نمودار ها انجام می شود. این نوع از تجزیه و تحلیل یکی از راحت ترین روش ها در تجزیه و تحلیل است.

3- نوع سوم از تجزیه و تحلیل ها در چرخه های معاملاتی تحلیل سنتیمنتال یا نام دیگر آن که تحلیل احساسی گفته می شود که این نوع تحلیل بر اساس رفتار ها و احساسات می باشد. در این نوع تحلیل از هیچ ابزاری استفاده نمی شود.

استراتژی ها در چرخه های معاملاتی

اکثر تریدر‌ها و سرمایه گذاران موفق در حوزه فارکس بر این عقیده هستند که بازار‌ها دارای چرخه هستند. به بیان ساده‌تر باید گفت چرخه اکثر معاملات فارکس در نتیجه رفتار‌های انسانی است که حاصل این رفتار انسانی منجر به تکرار روند‌ها در بازار می‌شود. آن چیزی که اهمیت دارد این است که روند هارا به درستی رسم کنید و همیشه بدانید که در کجای بازار قرار دارید. همواره یک استراتژی و راهبرد واحد داشته باشید و تنها برروی همان تمرکز کنید. زیرا گشتن به دنبال استراتژی‌های مختلف تنها وقت مارا می‌گیرد و باعث ناامیدی می‌شود.

سخن پایانی

در دنیای امروز اگر مهارت معامله‌گری خودمان را بالا نبریم نمی‌توانیم بازار را شناسایی کنیم و نتیجه دلخواه خودمان را بگیریم. پس در نتیجه باید چرخه معاملاتی و انواع آن را بشناسیم و با آن‌ها آشنایی کامل داشته باشیم. آشنایی با چرخه در بازار به ما کمک زیادی در شناخت نوع رفتار بازار می‌کند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.