بررسی رابطه بین رشد سود و بازده سهام با استفاده از مدل سود باقی مانده در بورس اوراق بهادار تهران
موضوع اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین رشد سود و بازده سهام با استفاده از مدل سود باقی مانده در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش از مدل سود باقی مانده برای تفکیک رشد سود به رشد سرمایه به کار رفته و رشد سود باقی مانده و بررسی رابطه آنها با بازده جاری و آتی سهام استفاده شده است. اطلاعات مورد نیاز برای دوره زمانی 1383 تا 1390 جمع آوری و برای آزمون فرضیهها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج نشان میدهد بین رشد سود باقی مانده و بازده جاری سهام رابطه مثبت و معنیدار و بین رشد سرمایه به کار رفته و بازده جاری سهام رابطه منفی و معنیداری وجود دارد، همچنین بین رشد سود باقیمانده و بازده آتی سهام رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد و بین رشد سرمایه به کار رفته و بازده آتی سهام رابطه معنیداری وجود ندارد.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Relationship between Earning Growth and Stock Returns by Using Residual Income in Tehran Stock Exchange (TSE)
نویسندگان [English]
- B Shamszadeh 1
- M Sadeghifar 2
- B Almasi 3
1 Assistant Professor of Accounting Bu-Ali Sina University, Hamadan, Iran
2 Assistant Professor of Statistics, Bu-Ali Sina University, Hamadan, Iran
3 Master of Accounting, Hamadan Branch, Islamic Azad University, Hamadan, Iran
چکیده [English]
The main objective of this study is to explore the relationship between earnings growth and stock returns using the residual income (RI) model in companies listed on the Tehran Stock Exchange. We use residual income (RI) for decomposing earnings growth into growth in RI and growth in invested capital in order to explain its relationship with current and future stock returns. Data were collected for the period 2004 to 2011 from TSE. We use Pearson correlation coefficient to test our hypotheses. The results show, significant positive relationship between growth in RI and current stock returns and significant negative relationship between growth in invested capital and current stock returns. Also, there is a significant positive relationship between growth in RI and future stock returns, and there is no relationship between growth in invested capital and future returns.
کلیدواژهها [English]
- Earnings growth
- Residual income
- Stock Returns
اصل مقاله
مدت طولانی بود که هم به لحاظ نظری و هم به لحاظ تجربی، سود و رشد سود به عنوان تبیین کنندههای اصلی بازده سهام تلقی میشدند [21]. سود حسابداری از جمله برترین شاخصهای اندازهگیری فعالیتهای یک واحد اقتصادی است [3]. منطق ارتباط سود حسابداری و بازده سهام در سال 1968 توسط بال و براون ارائه شده است [15]. در سال 1992 تئوری، مفاهیم و متغیرهای ضروری برای ارزیابی همبستگی بین سود حسابداری و بازده سهام در یک دوره بلند مدت از سوی ایستون، هریس و اولسون پایه گذاری شد بورس چه زمانی رشد میکند؟ [22].
اما ایراد سود حسابداری به عنوان تبیین کننده بازده سهام این است که در این معیار ارزیابی، تنها به کمیّت سود توجه میشود، در حالیکه برای تعیین ارزش واقعی شرکت باید به کیفیت سود نیز توجه کرد [9]. به این معنا که سود با چه میزان سرمایه گذاری به دست آمده؟ هزینه سرمایه چقدر بوده است؟ آیا همین که شرکت نسبت به سال قبل توانسته باشد سود بیشتری کسب کند کافی است؟ مطمئناً این طور نخواهد بود چرا که این سؤال پیش میآید که این میزان سود در ازای چه میزان سرمایه به دست آمده است؟ بنابراین سود حسابداری به تنهایی معیار مناسبی برای ارزیابی بازده سهام نیست زیرا در محاسبه آن هزینه سرمایه در نظر گرفته نمیشود.
در این پژوهش، از مفهوم سود باقی مانده برای تفکیک رشد سود به رشد سود باقیمانده، رشد سرمایه به کار رفته و اجزای دیگر استفاده شده است.
با استفاده از این تفکیک پرسشهایی مطرح میشود؛ اول اینکه آیا میتوان تغییرات بازده سهام را با استفاده از این تفکیک، بهتر تشریح کرد؟ دوم اینکه، آیا رشد سود باقی مانده و سایر اجزای رشد سود ارتباط متفاوتی با بازده دارند؟ سوم اینکه، آیا رشد سود باقی مانده و رشد سرمایه به کار رفته بازده آتی سهام را پیشبینی میکند؟
مبانی نظری
این موضوع که شرکت باید سودی بیش از هزینه سرمایه به کار رفته ایجاد کند، از مدتها قبل مورد توجه اقتصاددانان بوده است [17]. سالها پیش اقتصاددانان معروفی از جمله آلفرد مارشال عقیده داشتند که شرکتها برای ایجاد ارزش، باید سودی بیش از هزینه سرمایه به کار رفته ایجاد کنند [19].
پیتر دراکر میگوید: «تا زمانیکه یک شرکت سودی بیش از هزینه سرمایه ایجاد نکند دارای زیان است» [19]. در قرن بیستم این مفهوم با عناوین متفاوتی از جمله سود باقیمانده[1] تعریف شد [8].
سود باقی مانده عبارت است از: سود عملیاتی پس از کسر مالیات، منهای هزینه سرمایه به کار رفته.
این مدل با مفهوم با ارزش افزوده اقتصادی (EVA) تفاوت دارد. در مدل ارزش افزوده اقتصادی بایستی تعدیلاتی مانند: هزینه مطالبات مشکوکالوصول، هزینه مزایای پایان خدمت کارکنان، هزینههای تبلیغات، بازاریابی، آموزش، تحقیق و توسعه و اجاره، هزینههای معوق و. در سود عملیات پس از کسر مالیات و کل سرمایه به کار گرفته شده صورت گیرد که این تعدیلات، اصل محافظهکاری و رعایت یکنواختی در اجرای اصول پذیرفته شده حسابداری را نقض خواهد کرد و همچنین قضاوتهای شخصی را بالا میبرد و فرآیند جمعآوری اطلاعات برای محاسبه ارزش ذاتی شرکت را نیز طولانی میکند [8].
در محاسبه سود حسابداری، تنها هزینه تأمین مالی از طریق بدهی منظور میشود و مدیران وجوه فراهم شده توسط سهامداران را بدون هزینه فرض میکنند اما در مفهوم سود باقیمانده، هزینه تأمین مالی از طریق صاحبان سهام نیز منظور میشود. معیار سود باقی مانده شرایطی را فراهم میکند تا با در نظر گرفتن هزینه سرمایه به کار رفته، هم هزینه بدهی و هم هزینه حقوق صاحبان سهام، سود حسابداری را به سود اقتصادی تبدیل کرده و به این صورت عملکرد واقعی شرکت را بررسی و ارزیابی کرد.
بنابراین از آنجا که بازده سهام تابعی از رشد سود اقتصادی است، استفاده از یک شاخص اندازهگیری بهتر و مناسبتر میتواند توانایی بهتری برای تبیین بازده سهام داشته باشد. مدل سود باقی مانده یک معیار اقتصادی مناسب برای سهام داران است [13].
به نظر میرسد سود باقی مانده شروع خوبی برای اصلاح روابط تجربی بین رشد سود حسابداری و بازده سهام باشد. محققین حسابداری مدتهاست که سود حسابداری را به عنوان معیار ناقص سودآوری شرکت از دیدگاه سهامداران مورد انتقاد قرار دادهاند زیرا سود حسابداری هزینه فرصت سرمایه به کار رفته را منعکس نمیکند [14]. این محققین سود باقی مانده را نماینده بهتری برای سودهای اقتصادی میدانند زیرا که هزینه سرمایه به کار گرفته شده را لحاظ میکند. آنتونی (1973)، استفاده از سود باقی مانده برای تجزیه و تحلیل سودآوری شرکت را حمایت میکند. او اعتقاد دارد که «جامعه مالی بهتر میتواند نتایج عملکرد شرکت را قضاوت کند، اگر گزارشهای شرکت با شناخت هزینه سرمایه تجزیه و تحلیل شود» [13].
سود باقی مانده (Residual Income)
مدل سود باقی مانده یکی از معمولترین ابزارهایی است که برای ارزشیابی سهام و عملکرد شرکت استفاده میشود. این مفهوم در دهه 1920 توسط شرکت جنرال موتور و در دهه 1950 توسط شرکت جنرال الکتریک استفاده شد و از چهار دهه قبل در متون حسابداری مدیریت قرار داده شده است.
علیرغم این که مدل سود باقی مانده قابلیتها و کارایی لازم جهت استفاده را دارد اما در عمل تا سالها، کمتر مورد استفاده قرار میگرفت اما در چند سال اخیر توجه انجمنهای علمی را بیشتر به خود جلب نموده است. این مدل چارچوبی را در اختیار حسابداران قرار میدهد تا عملکرد شرکت را در شرایط حسابداری تعهدی تجزیه و تحلیل کنند [7].
سود باقی مانده یک معیار مناسب برای اندازهگیری عملکرد شرکتها و تصمیمگیریهای مدیریت است [14] و همچنین یک معیار اندازهگیری مناسب برای گزارشگری مالی است [13].
سود باقی مانده بر مدیریت ترازنامه تأکید دارد. مدیریت نادرست ترازنامه سبب افزایش غیر ضروری دارایی و در نتیجه افزایش سرمایه و زیاد شدن هزینه سرمایه میشود. این بدان معنی است که شرکتها برای افزایش سرمایه باید به هزینه سرمایه نیز توجه کنند و مثلاً با یک استقراض غیرضروری هزینه زیادی را در مقابل سودی که از آن منابع کسب میکنند، متحمل نشوند.
سود باقی مانده عبارت است از سود عملیاتی پس از کسر مالیات منهای هزینه سرمایه. برای محاسبه سود عملیاتی پس از کسر مالیات (NOPAT) صرفهجویی مالیاتی ناشی از هزینههای تأمین مالی از سود کسر میگردد [14]. ما در این جا به سود قبل از کسر بهره و بعد از مالیات نیاز داریم چرا که اگر هزینه بهره در محاسبه سود باقی مانده اضافه نشود موجب اندازه گیری مضاعف هزینه بهره میشود ولی از آن جایی که هزینه بهره یک هزینه قابل قبول مالیاتی است صرفهجویی ناشی از آن را لحاظ میکنیم.
در مدل بالا سود باقی مانده سال جاری؛ سود خالص سال جاری؛ هزینه بهره سال جاری؛ میانگین موزون هزینه سرمایه و سرمایه به کار رفته در سال گذشته است که شامل مجموع سهام عادی و تمام بدهیهای بهرهدار شرکت میباشد.
میانگین موزون هزینه سرمایه (WACC[2])
هزینه تأمین سرمایه برابر است با هزینه فرصت سرمایه برای تأمین کنندگان سرمایه؛ به بیان دیگر تأمینکنندگان سرمایه، سرمایه خود را در اختیار شرکت قرار نمیدهند مگر این که به اندازه هزینه فرصت خود، بازده کسب نمایند.
منظور از هزینه سرمایه، هزینه تأمین مالی شرکت برای انجام سرمایهگذاری یا تأمین سرمایه در گردش است که از دو بخش تشکیل شده است: یک بخش هزینه تأمین مالی از محل بدهی بلند مدت با بهره و بخش دیگر هزینه تأمین مالی از محل حقوق صاحبان سهام است. هر یک از این راهها هزینه خاص خود را دارد. رایجترین راه برای محاسبه هزینه سرمایه، محاسبه هزینه تأمین سرمایه از هر یک از روشهای ممکن (انتشار سهام عادی یا ممتاز و انتشار اوراق قرضه یا دریافت وام) و محاسبه میانگین موزون این اعداد است.
به همین دلیل این عدد را میانگین موزون هزینه سرمایه (WACC) مینامند [1].
رابطه بین سود و بازده سهام با استفاده از مدل سود باقی مانده
بالاچاندران و موهان رام در سال 2012 رابطه بین رشد سود و بازده سهام (R) را به شکل رابطه (1) بیان کردند [14]:
حال با استفاده از مدل سود باقیمانده رشد سود را تفکیک میکنیم که روش انجام کار به شرح زیر است:
سود باقی مانده (RI) سال جاری برابر است با:
بهطور مشابه (RI) دوره قبل برابر است با:
با کسر کردن معادله (3) از معادله (2) تغییرات RI را میتوان به صورت زیر بیان کرد:
بهمنظور ساده کردن مدل، متغیر را به معادله (4) اضافه و مجدداً کسر میکنیم:
چرا بورس رشد نمیکند؟
سایه افکندن ریسک سیاسی و تهدید آن در کلیت بازار، در تکتک صنایع نیز متاسفانه ریسکهای متعدد و ابهامات زیادی وجود دارد. با این حال میشد با تمام ریسکها شاهد بازاری مثبت بود؛
علیرضا تاجبر
سایه افکندن ریسک سیاسی و تهدید آن در کلیت بازار، در تکتک صنایع نیز متاسفانه ریسکهای متعدد و ابهامات زیادی وجود دارد. با این حال میشد با تمام ریسکها شاهد بازاری مثبت بود؛ چرا که قیمتها در کف هستند و با توجه به افزایش نرخ دلار همچنان انتظار سودآوری حتی در صورت قطع برق و افزایش نرخ خوراک بسیاری از شرکتها وجود دارد. منتها در شرایطی که دولت حمایتی اصولی و نه پولی از بورس به عمل نمیآورد و تصمیمات این نهاد اغلب برخلاف منافع بخش مولد اقتصاد کشور و سرمایهگذاران است، نهتنها پول ترغیب برای ورود به این بخش نخواهد شد، بلکه داراییهای غیرمولد همانند مسکن، طلا و ارز مأمن جدید خواهند بود. به طور معمول شاخص بورس با نفت یک همبستگی داشته است، اکنون همچنین وضعیتی وجود دارد اما افزایش نرخ نفت باید به طور مستقیم روی افزایش نرخ فروش محصولات پالایشی اثرگذار باشد. زمانی که شرکتهای پالایشگاهی اقدام به انتشار گزارشهای محتاطانه میکنند و چنین افزایشی در صورتهای مالی آنها برای سرمایهگذاران قابلرویت نیست، شائبهای ایجاد میشود مبنی بر اینکه ممکن است شرکت پالایش و پخش که نماینده دولت است از سود شرکتهای پالایشی برای خود تامین مالی جداگانهای ایجاد کند. این مهم از نگاه سرمایهگذار به سایر صنایع نیز بسط پیدا میکند. همان طور که اشاره شد ابهامات در هر صنعتی وجود دارد و اکنون نیز در صنعت پالایشگاهی با وجود افزایش شدید نرخ نفت اما عایدی برای سهامداران ایجاد نشده و اصطلاحا به جیب سهامدار نرفته، ممکن است با توجه به گزارشهایی که منتشر شده عایدی به نفع شرکت پالایش و پخش تمام شود و به عبارتی مستقیما وارد جیب این نهاد شود. بنابراین باید به سرمایهگذار حق داد که جانب احتیاط را پیشه کند و سرمایهگذاری خود را به حداقل برساند. نرخ دلار در بازار آزاد سقفهای جدیدی را شکست و توانست رکوردی را به ثبت برساند اما همچنان با نرخ دلار نیمایی فاصله ۳۰ درصدی دارد. شرکتهای صادرکننده که اتفاقا بیشترین چشمانداز افزایش سودآوری را تحتتاثیر تعدیلات اسکناس امریکایی و قیمتهای جهانی خواهند داشت اما باید دلار خود را با نرخ نیمایی تبدیل کنند. زمانی که نرخ نیما با تغییرات قابل ملاحظهای همراه نشده است، انتظار افزایش قیمت سهام را نباید داشت. سرمایهگذاران در بورس با یک شاخص غیرحقیقی مواجه هستند که در جای خود به تشدید بیاعتمادی سرمایهگذاران منتهی میشود. سهامدار در یکماه اخیر شاهد افت ۲۰ تا ۲۵ درصدی پرتفوی خود بوده است و در همین بازه زمانی شاخصکل بورس اوراق بهادار تهران چنین رقمی را نشان نمیدهد. اتفاقاتی از این قبیل منجر به بیاعتمادی شده است. متاسفانه تصمیمگیران اقتصادی یا با مکانیزم بورس آشنایی ندارند، یا اعتقاد و اعتمادی به بازار سهام ندارند. به نظر میرسد با مخابره چند خبر خوشایند، نقدینگی بهطور مجدد وارد بازار سهام شود. در بازار ارز اکنون دلار نیمایی به نرخ ۴۲۰۰ تومانی گذشته تبدیل شده است. دلار شرکتی که سهامدار اقدام به سرمایهگذاری در آن کرده است میتواند با نرخ آزاد به فروش برسد اما ۳۰ درصد پایینتر به فروش میرسد و عدهای از این رانت منتفع میشوند.
بهجای اینکه این پول وارد جیب سهامدار شود به افرادی که از رانت برخوردارند اختصاص داده میشود. این رفتار یقینا باعث بیاعتمادی میشود. این فاصله نرخها یادآور تجربه ۴ سال اخیر (در باب ارز ترجیحی) است. تکرار تجربه، متاسفانه از تجربیات درخصوص چندنرخی بودن ارز درس نگرفتیم. در حال حاضر درخصوص نرخ ارز، یا باید بانک مرکزی نرخ بازار آزاد را بشکند یا تسلیم شده و نرخ نیما را افزایش بدهد. فاصله بین دو نرخ صرفا یک رانتی است که از بازار سرمایه کسب شده و به عدهای خاص تخصیص داده میشود. در واقع این مهم شبیه همان اتفاقی است که قیمتگذاری دستوری در خودرو ایجاد کرده است. به تازگی آمار تورم ایالاتمتحده امریکا نیز منتشر شد. افت بازارهای جهانی در صورتی در بورس ایران تاثیرگذار است که این مهم منجر به افت قیمت کالاهای اساسی همانند فلزات، محصولات غذایی و. شود. جنگ بین روسیه و اوکراین در جریان است، بنابراین به نظر نمیرسد افت محسوسی در قیمتهای جهانی اعم از فلزات، پتروشیمی و محصولات غذایی رخ بدهد. حتی اگر افتی هم پیشبینی شود، مگر صنایع مذکور در یک سال گذشته که قیمتهای جهانی تقریبا دوبرابر شدند متناسب با این مهم افزایش سودی را تجربه کردند؟ سهامداران گروه روی که قیمت آن از تنی ۲ هزار دلار به ۳۸۰۰ دلار رسید، مگر چنین افزایشی را در صورتهای مالی مشاهده کردند که اکنون کاهش قیمتهای جهانی بتواند اثرات محسوسی در روند صنایع داخلی ایجاد کند؟ متاسفانه صرفا شاهد افزایش قیمتهای جهانی و کالاهای اساسی در تابلوی بورسهای خارجی بودیم و چندان این افزایش را در بورس کشور مشاهده نکردهایم. در حال حاضر هم اغلب سهام در کف قیمتی سالهای گذشته قرار دارند. به دلیل اینکه افزایشی تجربه نشده، بنابراین نگرانی درخصوص کاهش قیمتهای جهانی بیمورد است. نکته اینجاست که شرکتهای داخلی اکنون اقدام به فروش محصولات خود میکنند اما چرا با نرخهای جهانی اوره و روی کشور به فروش نمیرود؟ چه اتفاتی در حال افتادن است؟ از جیب سهامدار به جیب چه کسی میرود؟ این مهم ابهامی بزرگ برای سهامداران صنایع مختلف است. دقیقا با تورم و افزایش نرخ دلار قیمت سهام باید افزایش پیدا میکرد، منتها زمانی سهام افزایشی میشود که اعتماد سرمایهگذار جلب شده و وجوه نقد جدیدی وارد بازار شود. سرمایهگذار مشاهده میکند طی چند سال اخیر در هر بحران سیاسی در صورتی که پول خود را وارد دلار، سکه خودرو یا سایر داراییهای غیرمولد میکرد با وجود اینکه به ضرر اقتصاد ملی است اما از سود منتفع میشد. در نقطه مقابل افرادی که در بازار سهام سرمایهگذاری کردند نیز با زیان مواجه بودند، بنابراین صرفا پتانسیلهای بازار سرمایه، کف قیمتی که نام برده میشود و افزایش سودهایی که پیشبینی میشود فقط روی کاغذ است. تا زمانی که اعتماد سرمایهگذار خرد جلب نشود و اتفاقات تلخ گذشته نیز فراموش نشود و شاهد ورود نقدینگی به بازار نباشیم، پتانسیلهای بازار سرمایه بالفعل نمیشود. موضعگیری ارکان اقتصادی از وزارت صمت تا وزارت اقتصاد اغلب برخلاف منافع بازار سرمایه است. متاسفانه تصمیمگیران اقتصادی با مکانیزم بازار سرمایه آشنایی ندارند. از سویی متولیان بازار سرمایه نیز توان مذاکره مستقیم با تصمیمگیران کلان را ندارند. آخرین مورد آن هم در بورسکالای ایران و عدم ورود خودرو به این بازار مشاهده شد. این اتفاق مشابه یک ضربه تاریخی به شاکله بورس کالا بود. با بورس چه زمانی رشد میکند؟ یک نامه شبانه همه چیز لغو شد. توان حمایت از سهامدار در برابر تصمیمگیران کلان اقتصادی متاسفانه وجود ندارد.
بورس تا چه زمانی رشد میکند؟
بورس در هفتهای که گذشت رشد بیش از یک درصدی را تجربه کرد و به محدوده یک میلیون و ۵۹۴ هزار واحدی رسید. به گفته کارشناسان، شاخص تا محدوده دو میلیون واحد رشد میکند.
بورس در هفتهای که از محدوده یک میلیون و ۵۶۴ هزار واحدی به محدوده یک میلیون ۵۹۴ هزار واحدی رسید و رشد ۱٫۹۱ درصدی را تجربه کرد
محمد خبریزاد، کارشناس بازار سرمایه میگوید: چند مولفه در پیشبینی معاملات هفته آینده اثر دارد. در وهله نخست باید سودآوری صنایع پالایشی مشخص شود. همچنین شایعه شده که این صنعت بدون توجه به قیمتهای روز و به صورت علیالحساب صورت مالی خود را منتشر میکند اگر این موضوع عملی شود ممکن است وضعیت کلی بورس را نیز تحت تاثیر قرار دهد.
وی ادامه میدهد: تالار شیشهای برای رشد دوباره و بازگشت به کانال یک میلیون و ۶۰۰ هزار واحدی نیاز به یک محرک قوی دارد. این محرک میتواند انتشار گزارشات ۱۲ ماهه، قیمتهای جهانی یا تغییر و تحویل قیمت دلار باشد.
این کارشناس بازار سرمایه توضیح میدهد: قیمت دلار بازار و نیمایی رو به تغییر است. اینها همه نشان میدهد دورنمای یک ساله بورس خوب است.
سقف قبلی بورس میشکند؟
وی تاکید میکند: برای هفته آینده حتما باید وضعیت پالایشیها و گزارشات ۱۲ ماهه باید تعیین و تکلیف شود. از سوی دیگر گزارشات ماهانه اردیبشهت ماه نیز از روز دوشنبه منتشر میشود. به نظر میرسد بازار نیاز به جمع کردن انرژی دارد و احتمالا شنبه بازار از نیمه دوم روند مثبت به خود بگیرد، اما در کل هفته روند
خبریزاد با اشاره به زمان بازگشت زیان سهامداران میگوید: زمان مشخص زیان سهامداران مشخص نیست. نمادهای بزرگ بازار از اسفند ماه شاید ۶۰ تا ۷۰ درصد رشد کردند. انتخاب صحیح سهم و سهامداری کردن با نمادهایی که از نظر بنیادی و تکنیکال نقطه خوبی را برای ورود انتخاب کرده باشیم بهترین مولفه است. من فکر نمیکنم امسال سالی باشد که همه سهمها باهم رشد کند؛ امسال بازار به سراغ سهمهایی میرود که پتانسیل رشد داشته باشند
این کارشناس بازار سرمایه عقیده دارند که شاخص کل بورس تا پایان سال به سقف قبلی خود یعنی دو میلیون و ۱۰۰ هزار واحد باز میگردد.
بورس منتظر آغاز رشد مجدد در سهام شاخص ساز
امیر توپچی پور، مدیر مسئول و صاحب امتیاز شهر بورس، گفت: بازار بار دیگر خود را برای رشد سهام شاخصساز آماده میکند.
به گزارش شهر بورس، بازار سرمایه طی هفته گذشته روند متعادلی داشت، اما شاخص کل با رشد زیادی مواجه نشد. برخلاف شاخص کل، شاخص هم وزن به رشد قابل توجه خود ادامه داد تا همچنان روند صعودی خود را حفظ کند. با این حال، به نظر می رسد بورس منتظر آغاز رشد مجدد در سهام شاخص ساز است.
امیر توپچی پور، مدیر مسئول آژانس خبری تحلیلی شهر بورس در گفتوگو با تجارتنیوز میگوید: بازار سرمایه در هفتهای که گذشت، بالا و پایین زیادی نداشت. این روزها اکثر سهام بزرگ بازار روندی خنثی دارند. به نظر میرسد وارد اصلاح زمانی شدهاند و رشد از اسفند پارسال تا چندی پیش ادامه داشت. همچنین در شرایط کنونی استراحتی هر چند کوتاهمدت برای سهام میتواند طبیعی باشد.
امیر توپچیپور ادامه میدهد: البته سهام کوچک در روزهای اخیر وضعیت خوبی داشتند و شاخص هموزن شرایط بهتری را نسبت به شاخص کل تجربه کرد. تعادل در بازار پس از رشد قابل قبول در یکی، دو ماه اخیر این نوید را به سهامداران میدهد که بورس منطقی شود و دیگر خبری از صفهای خرید و فروش سنگین و غیرمنطقی نباشد.
بورس منتظر آغاز رشد مجدد در سهام شاخص ساز
وی یادآور میشود: به نظر میرسد پس از روزهای رنج در سهام شاخصساز و رشد نمادهای متوسط و کوچک، بازار بار دیگر خود را برای رشد سهام شاخصساز آماده میکند. در این میان، گروه پالایشی با صف خرید شپنا و شبریز و گروه خودرویی با افزایش تقاضا در نماد خساپا نقش ویژهای در حرکت شاخص کل به سمت اهداف بالاتر خواهند داشت.
توپچیپور میافزاید: به آینده بورس میتوان خوشبین بود. تجربه نشان میدهد که بازار سرمایه همواره در میانمدت و بلندمدت سودهای خوبی را نصیب سهامداران میکند. علاوه بر این، بورس مععمولاً از بازارهای موازی کارنامه بهتری دارد.
بازار سهام رشد می کند؟/ پیش بینی بورس 15 تیر 1401
عرضه و تقاضای بورس در انتهای معاملات روز سهشنبه، علامتی کارآمد برای پیش بینی عرضه و تقاضای بازار سهام در روز چهارشنبه است. در پایان معاملات روز سهشنبه بازار با مازاد تقاضای 69 میلیارد تومانی بسته شد.
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از اکوایران، برای پیش بینی بورس امروز –چهارشنبه 15 تیر- به روند بازار سهام در روز گذشته نگاه میکنیم. در روز سهشنبه شاخص کل بورس 3 هزار و 912 واحد صعود کرد و به رقم یک میلیون و 511 هزار و 70 واحد رسید. اما شاخص کل هموزن 323 واحد بالا آمد و در رقم 420 هزار و 975 واحد ایستاد. شاخص کل فرابورس 19 واحد افت کرد و به رقم 20 هزار و 220 واحد رسید.
در پایان معاملات روز سهشنبه، 295 نماد رشد قیمت و 331 نماد کاهش قیمت داشتند، به عبارت دیگر، 47 درصد بازار رشد قیمت داشتند و 53 درصد بازار افت قیمت داشتند.
بیشترین افزایش قیمت
روز سهشنبه در بورس شرکت نیرو محرکه (خمحرکه)، شرکت قطعات اتومبیل ایران (ختوقا) و شرکت ایرکا پارت صنعت (خکار) بیشترین افزایش قیمت را ثبت کردند. در فرابورس نیز شرکت لیزینگ ایران و شرق (ولشرق)، شرکت صنایع غذایی مینو شرق (غمینو) و شرکت مواد اولیه دارویی البرز بالک (دبالک) بیشترین افزایش قیمت را داشتند.
بیشترین کاهش قیمت
در بورس نمادهای شبهرن (شرکت نفت بهران)، ختراک (شرکت ریخته گری تراکتورسازی ایران) و غمهرا (شرکت تولیدی مهرام) در روز سهشنبه بیشترین کاهش قیمت بازار را داشتند و در معاملات فرابورس شرکت توسعه حمل ونقل ریلی پارسیان (حپارسا)، شرکت عطرین نخ قم (نطرین) و شرکت برق و انرژی پیوند گستر پارس (بپیوند) بیشترین کاهش قیمت را داشتند.
عرضه و تقاضای بازار
عرضه و تقاضای بورس در انتهای معاملات روز سهشنبه، علامتی کارآمد برای پیش بینی عرضه و تقاضای بازار سهام در روز چهارشنبه است. در پایان معاملات روز سهشنبه بازار با مازاد تقاضای 69 میلیارد تومانی بسته شد.
ارزش صفهای فروش پایانی بازار نسبت به روز کاری قبل افزایش یافت و 41 میلیارد تومان شد. ارزش صفهای خرید نیز نسبت به پایان روز کاری گذشته 43 درصد رشد کرد و در رقم بورس چه زمانی رشد میکند؟ 110 میلیارد تومان ایستاد.
بیشترین تقاضاها
امروز نماد شاوان (شرکت پالایش نفت لاوان) با صف خرید 38 میلیارد تومانی در صدر جدول تقاضای بازار قرار گرفت. پس از شاوان، نمادهای ختوقا (شرکت قطعات اتوموبیل ایران) و سهرمز (شرکت سیمان هرمزگان) بیشترین صف خرید را داشتند.
بیشترین عرضهها
بیشترین صف فروش بازار در پایان معاملات به نماد خزامیا (شرکت زامیاد) تعلق داشت که ارزش آن 17 میلیارد تومان بود. پس از خزامیا، نمادهای فمراد، ختراک، غگل و سصفها بیشترین صف فروش داشتند.
پیش بینی بورس امروز
معاملهگران در شرایطی به استقبال آخرین روز معاملاتی هفته میروند که دیروز شاخص کل بورس تهران برای سومین روز متوالی رشد کرد و بیش از 3 هزار واحد بالا آمد.
شاخص هم وزن نیز برای سومین روز رشد کرد اما دو مسیر متفاوت بورس چه زمانی رشد میکند؟ داشت. در 90 دقیقه ابتدایی رشد کرد و پس از آن روند نزولی پیدا کرد. در پایان معاملات تعداد نمادهای قرمزپوش بیشتر از سبزها بود و شاخص هم وزن 323 واحد بالاتر از روزهای قبل ایستاد.
نمادهای فولاد، شپنا، شبندر، کچاد، شتران، فملی، بوعلی، مبین، شبریز و کگل بزرگان بازار در روز سهشنبه بودند که بیشترین تأثیر را در رشد شاخص داشتند. در مقابل شبهرن، خودرو، وبملت، رمپنا، شستا، وتجارت، ومعادن، کویر، خساپا و شاراک قرمزپوش شدند و مانع رشد شاخص بودند.
اما دیروز ارزش معاملات خرد سهام کمی بالا کرد و با رشد 21 درصدی نسبت به دوشنبه به 3 هزار و 747 میلیارد تومان رسید.
همچنین برای شانزدهمین روز متوالی پول حقیقی از بورس خارج شد. در 16 روز اخیر در مجموع بیش از 6 هزار میلیارد تومان سرمایه حقیقی از بازار سهام خارج شده است.
دیروز بیشترین خروج پول حقیقی به نمادهای افق، بپاس، خودرو، شپنا، وپست، سکرما، شستا، دی، وبصادر و وبملت تعلق داشت.
تداوم خروج سرمایه بزرگترین نکته منفی معاملات بورس در هفتههای اخیر است. با این حال حفظ کانال یک میلیون و 500 هزار واحدی نشان از حمایت بازار از این مرز داشت. به نظر میرسد فعلا نمادهای شاخصساز متأثر از اخبار سیاسی حرکت میکنند. میزان قابل توجهی از خروج پول نیز به نمادهای بزرگ بازار اختصاص دارد. در مقابل بسیاری از نمادهای کوچک و متوسطی که عملکرد مالی مثبتی داشتهاند در روزهای اخیر رشد قیمت داشتند و توانستهاند خود را بالا بکشند. بنابراین انتظار میرود در آخرین روز معاملاتی هفته نیز روند بازار متعادل باشد.
دیدگاه شما