تعریف خروج نقدینگی


نحوه محاسبه آن به چه صورته و از کجا می توان داده های مرتبط با آن را پایش و استخراج کرد؟ منظور از فیلتــر ورود و خروج پول حقیقی چیست و در چه سایتی می تونم این فیلتر رو بنویسم؟ و سایر سوالاتی از این دست که قصد داریم در این مقاله بطور اجمالی بررسی و نتیجه گیری کنیم.

آموزش ورود و خروج پول حقیقی

پس از مطالعه مقاله حاضر شما کاربران عزیز وبسایت حسابرس داخلی با دلایل توجه بسیاری از معامله گران بازار سرمایه ایران به رصد مداوم و حتی لحظه ای برآیند و یا جریان پول حقیقی آشنا خواهید شد و بطور کلی قصد داریم با مقاله آموزش ورود و خروج پول حقیقی به پاسخ روشن و واضحی برای سوالات ذیل برسیم.

بــــرآیند ورود و خــــروج نقدینگی حقیقــی چیست و چـه کمکــی به معاملــه گران می کند؟ آیا صــرفاً بر اساس رصد جـریان نقدینگی حقیقـی ها می توان در بازار بورس به موفقیت رسید؟

نحوه محاسبه آن به چه صورته و از کجا می توان داده های مرتبط با آن را پایش و استخراج کرد؟ منظور از فیلتــر ورود و خروج پول حقیقی چیست و در چه سایتی می تونم این فیلتر رو بنویسم؟ و سایر سوالاتی از این دست که قصد داریم در این مقاله بطور اجمالی بررسی و نتیجه گیری کنیم.

ورود و خروج پول حقیقی چیست؟

بدیهی است تا زمانی که تعریف دقیق آن را ندانیم امکان درک صحیح سایر مفاهیم مرتبط با آن وجود ندارد. قبل از اینکه به این سوال پاسخ دهیم. لازمه تا بدونیم حقیقی‌ها و حقوقی‌ها چه کسانی هستند. بطور کلی در بازار بورس معامله‌گران و سرمایه‌گذاران به دو دسته حقیقی و حقوقی تفکیک می‌شوند.

حقیقی‌ها و حقوقی ها چه اشخاصی هستند؟

منظور از حقیقی های بازار بورس در حقیقت من و شما هستیم و منظور از حقوقی‌ها شرکتها، صندوق‌ها و سازمان‌ها هستند.

نمودار ورود و خروج پول حقیقی

نمودار ورود و خروج پول یا نقدینگی حقیقی

نمودار فوق برآیند ورود و خروج پول حقیقی و یا جریان نقدینگی روزانه بازار سرمایه ایران رو از ابتدای سال 1399 تا مرداد ماه 1401 نشاه می دهد. همانطور که می دانید شاخص بورس ایران از ابتدای سال 99 تا 19 مرداد ماه همان سال یک رشد شارپ و تند و تیزی را تجربه کرد. طوری که از محدوده 508،000 واحد استارت و تا 2،078،000 واحد افزایش یافت. روند افزایش شاخص کل و ورود و خروج روزانه نقدینگی حقیقی ها در تصویر قابل مشاهده است. در نمودار ورود و خروج پول حقیقی فوق محورهای سبز رنگ نشان حقیقی دهنده ورود پول حقیقی و محورهای قرمز بیانگر خروج پول یا نقدینگی حقیقی است. همچنین نمودار خطی که با رنگ زرد درج شده نشان دهنده شاخص کل هست.

با کمی دقت در نمودار ورود و خروج پول حقیقی کاملاً مشخص است در روزهایی که شاخص در یک روند صعودی در حال افزایش بود شاهد ورود پول حقیقی قابل ملاحظه در بازار بودیم و آغاز روند ریزشی و نزولی بورس از 20 مرداد 99 به بعد نیز شاهد خروج پول حقیقی ها از بازار بودیم. بطوریکه در تاریخ 3شهریور 99 شاهد رکورد خروج پول حقیقی در یک روز معاملاتی از بازار بودیم. رکوردی که به نظر تا سالیان سال جابجا نخواهد شد. (خروج 7،200 میلیارد تومان پول حقیقی در یک روز معاملاتی)

آموزش ورود و خروج پول حقیقی

نحوه استخراج داده های ورود و خروج نقدینگی حقیقی به چه صورت است؟

برای این منظور، کافی است در سایت tsetmc به صفحه نماد مورد نظرمان مراجعه کنیم. بعد از آن بخش بالا و سمت چپ صفحه هر نماد بخشی وجود دارد که امکان مشاهده داده های معاملاتی آخرین روز معاملاتی در دسترس قرار دارد.

دسترسی به سابقه معاملات حقیقی ها و حقوقی ها از چه طریقی امکان پذیر است؟

بمنظور دسترسی به سابقه معاملات حقیقی ها و حقوقی ها می توانیم از بین سربرگ های موجود در صفحه هر نماد بر روی سربرگ یا تب حقیقی و حقوقی کلیک کنیم. از این طریق داده های یاد شده در دسترس ما قرار دارد.

شناخت مفهوم جریان نقدینگی

آشنایی با Cash Flow برای مدیریت هزینه ها و درآمدهای هر شخصی الزامی است.

در این مقاله سعی داریم به زبان ساده شما را با این مفهوم به خوبی آشنا کنیم، پس در ادامه با ما باشید…

1# جریان نقدینگی چیست؟

جریان نقدینگی یا CF پولی است که طی یک دوره زمانی (به عنوان مثال یک ماه) در حال ورود و خروج در کسب و کار، تجارت و یا پروژه شما است.

در امور مالی، این اصطلاح برای توصیف میزان وجه نقد (ارز) است که
در یک بازه زمانی مشخص تولید یا مصرف می شود.

CF انواع مختلفی دارد که با کاربردهای مهم و گوناگونی برای اداره مشاغل و انجام تجزیه و تحلیل های مالی مورد استفاده قرار می گیرد.

به این صورت که نقدینگی ورودی از طرف مشتریانی است که
محصولات یا خدمات شما را خریداری می کنند.

جریان نقدینگی چیست

اگر مشتریان در زمان خرید پرداخت نکنند، بخشی از جریان نقدی شما از مجموعه حساب های دریافتی است.

همچنین نقدینگی در قالب پرداخت هزینه هایی مانند اجاره یا وام مسکن، پرداخت ماهانه وام و پرداخت مالیات و سایر حساب های قابل پرداخت از تجارت شما خارج می شود.

2# علت اهمیت جریان نقدینگی

اهمیت جریان نقدینگی

کمبود وجه نقد یکی از بزرگترین دلایل شکست شرکت های کوچک است.

اغلب مدیران در تجارت کوچک بر این باورند که “ذخایر نقدی ناکافی” دلیل اصلی عدم موفقیت استارت آپ ها است.

در واقع دلیل عدم موفقیت بسیاری از استارت آپ ها همین عدم وجود نقدینگی و تمام شدن پول است که
در موارد مختلف ممکن است متفاوت باشد.

1-2# جریان نقدینگی در راه اندازی مشاغل

نقدینگی در راه اندازی مشاغل

پرداختن به مسائل مربوط به گردش وجوه و جریان نقدینگی در هنگام راه اندازی مشاغل بسیار دشوار است چرا که
مشاغل در این زمان هزینه های زیادی دارند و نقدینگی به سرعت خرج می شود.

همچنین ممکن است شما هیچ مشتری یا فروشی نداشته باشید که باعث ورود نقدینگی شوند.

برای ادامه کار و ایجاد جریان نقدینگی، به برخی از منابع موقت وجه نقد مانند کارت اعتباری و یا وام نیاز دارید.

معمولا شش ماه اول یک کار تجاری یک زمان حیاتی برای گردش پول است.

اگر در این بازه زمانی پول کافی برای خرید، حمل و نقل و موارد دیگر ندارید، شانس موفقیت شما بالا نیست.

چرا که تأمین کنندگان معمولا به مشاغل جدید وام، اعتبار و تخفیف چشمگیری نمی دهند و
در عین حال ممکن است مشتریان شما بخواهند به صورت اعتباری پرداخت کنند.

همین موضوع سبب از بین رفتن بالانس جریان نقدینگی شده و
یک «بحران پول نقد» را برای شما ایجاد می کند.

شما تعریف خروج نقدینگی می بایست در برآورد نیازهای جریان نقدی خود برای راه اندازی، هزینه های زندگی شخصی خود را که برای تأمین نیاز به تجارت لازم است، اضافه کنید.

2-2# جریان نقدینگی در مشاغل فصلی

گردش وجوه نقد برای مشاغل فصلی از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

مشاغلی که در دوره های مختلف سال مانند کسب و کارهای تعطیلات و تابستان دارای نوسان زیادی در تجارت هستند.

مدیریت جریان وجوه نقد در این تعریف خروج نقدینگی نوع مشاغل مشکل است اما
می توان آن را با دقت انجام داد.

3-2# جریان نقدینگی در مقابل سود

نقدینگی در مقابل سود

این امکان برای کسب و کار شما وجود دارد که سود کسب کند اما پول نقد نداشته باشید.

قطعا برایتان جالب است که بدانید این امر چگونه می تواند اتفاق می افتد؟

پاسخ کوتاه این است که سود یک مفهوم حسابداری است در حالی که
پول نقد مبلغ موجود در حساب کسب و کار است.

سود صورتحساب ها را پرداخت نمی کند.

شما می توانید دارایی داشته باشید، مانند حساب های قابل دریافت (پولی که مشتری به شما بدهکار است) اما
اگر نتوانید از بدهی خود وصول کنید، پول نقد نخواهید داشت.

3# انواع جریان نقدینگی

Cash Flow انواع مختلفی دارد، بنابراین مهم است که درک درستی از هر یک از آن ها داشته باشید.

وقتی کسی به اصطلاح CF مراجعه می کند، ممکن تعریف خروج نقدینگی است به موارد مختلفی از آن برسد، بنابراین مطمئن شوید که
از کدام اصطلاح جریان نقدینگی استفاده می شود.

انواع جریان های نقدی عبارتند از:

1-3# نقدینگی حاصل از فعالیت های عملیاتی

وجوه نقدی که توسط فعالیت های اصلی تجاری یک شرکت تولید می شود.

یعنی درآمد حاصل از تولید و فعالیت های دیگر که شامل هرگونه جریان نقدی از دارایی های جاری و بدهی های جاری است.

2-3# نقدینگی رایگان به حقوق صاحبان سهام (FCFE)

FCFE میزان وجه نقدی است که یک کسب و کار ایجاد کرده و
برای توزیع به طور بالقوه بین سهامداران در دسترس است.

3-3# نقدینگی رایگان به شرکت (FCFF)

این معیاری است که تصور می کند شرکت هیچ بدهی ای ندارد.

این نوع از CF در مدل سازی و ارزیابی مالی استفاده می شود.

4-3# تغییر در جریان نقدینگی

در این مورد تغییر در میزان جریان نقدینگی از یک دوره به دوره دیگر در حسابداری انجام می شود.

یعنی ممکن است جریان نقدینگی از ماه قبل به ماه جاری تزریق شود.

4# کاربردهای جریان نقدینگی

Cash Flow هم در اداره مشاغل و هم در انجام تجزیه و تحلیل مالی کاربردهای زیادی دارد.

در واقع، این یکی از مهمترین معیارها در کل امور مالی و حسابداری است.

متداول ترین معیارهای نقدی و کاربردهای CF به شرح زیر است:

1-4# ارزش فعلی خالص (Net Present Value)

NPV از محاسبه ارزش تجارت با ساخت مدل DCF و محاسبه ارزش فعلی خالص انجام می شود.

ارزش فعلی خالص (NPV) ارزش کل جریان های نقدی آینده (مثبت و منفی) در کل عمر سرمایه گذاری در حال حاضر است.

تجزیه و تحلیل NPV نوعی ارزیابی ذاتی است و
به طور گسترده در سراسر امور مالی و حسابداری برای تعیین ارزش یک تجارت، امنیت سرمایه گذاری، پروژه سرمایه، سرمایه گذاری جدید، برنامه کاهش هزینه و هر چیزی که شامل جریان نقدی باشد استفاده می شود.

2-4# نرخ بازگشت داخلی (Internal Rate of Return)

نرخ بازگشت داخلی (IRR) نرخ تخفیفی است که
ارزش فعلی خالص (NPV) یک پروژه را صفر می کند.

به عبارت دیگر، این نرخ بازده ترکیبی سالانه است که در یک پروژه یا سرمایه گذاری به دست خواهد آمد.

3-4# نقدینگی

ارزیابی اینکه یک شرکت چقدر می تواند به تعهدات مالی کوتاه مدت خود عمل کند.

4-4# عملکرد جریان نقدینگی

اندازه گیری میزان وجه نقد کسب و کار در هر سهم نسبت به قیمت سهام آن که به صورت درصد بیان می شود.

5-4# جریان نقدی به ازای هر سهم (Cash Flow Per Share)

CFPS یا جریان نقدی به ازای هر سهم پول نقد حاصل از فعالیت های عملیاتی تقسیم بر تعداد سهام مانده است.

6-4# نسبت درآمد قیمت (P/E)

نسبت p به cf

نسبت درآمد قیمت یا نسبت P/E رابطه ای بین قیمت سهام شرکت و سود هر سهم (EPS) است.

این یک نسبت محبوب است که درک بهتری از ارزش شرکت به سرمایه گذاران می دهد.

نسبت P/E انتظارات بازار را نشان می دهد و قیمتی است که
شما باید به ازای هر واحد درآمد فعلی (یا درآمد در آینده) پرداخت کنید.

درآمد هنگام ارزیابی ارزش سهام شرکت مهم است زیرا سرمایه گذاران می خواهند بدانند که
یک شرکت چقدر سودآور است و در آینده چقدر سودآور خواهد بود.

به علاوه، اگر شرکت رشد نکند و
سطح فعلی درآمد ثابت بماند، P/E را می توان به تعداد سال هایی که طول می کشد شرکت برای مبلغ پرداختی برای هر سهم بازپرداخت کند، تعبیر کرد.

7-4# نسبت تبدیل وجه نقد

مدت زمانی که یک شرکت برای موجودی خود (هزینه کالاهای فروخته شده) پرداخت می کند و
هزینه آن را از مشتریان خود دریافت می کند، نسبت تبدیل نقدینگی است.

8-4# فاصله مالی

معیاری برای کسری یک شرکت که باید برطرف کند. (چقدر به پول نقد بیشتری نیاز دارد)

9-4# پرداخت سود سهام

جریان نقدینگی می تواند برای تأمین بودجه سود سهام به سرمایه گذاران استفاده شود.

10-4#سرمایه گذاری

جریان نقدینگی همچنین می تواند برای سرمایه گذاری مجدد و رشد در تجارت مورد استفاده قرار گیرد.

مقاله بالا بخشی از مطالب گسترده حوزه حسابداری ویژه بازار کار است.

برای یادگیری صفر تا صد این حوزه به آموزش جامع حسابداری بازار کار نماتک مراجعه کنید.

برای مشاهده توضیحات کامل بسته کلیک کنید.

بسته حسابداری بازار کار

اگر به دنبال یاد گرفتن مهارت بیشتر و افزایش درآمد هستید،

برای دریافت آموزش های رایگان مرتبط با حوزه علاقه‌مندی خود فقط کافیه فرم رو تکمیل کنید.

وضعیت شغلی خود را انتخاب کنید:

نظرتون درباره تعریف خروج نقدینگی این مقاله چیه؟
ما رو راهنمایی کنید تا اون رو کامل تر کنیم و نواقصش رو رفع کنیم.
توی بخش دیدگاه ها منتظر پیشنهادهای فوق العاده شما هستیم.

درباره نویسنده : تیم نماتک

ما یه هدف مشترک داریم و میخوایم مهارت هایی که توی صنعت لازمه رو به افراد آموزش بدیم تا روزی که کالای ایرانی در دنیا بهترین باشه. اگه شما هم هدفتون همینه، نماتکی بشید. (:

استراتژی خروج

استراتژی خروج استراتژی خروج یک طرح احتمالی است که توسط سرمایه گذاران، معامله گران، سرمایه گذاران ریسک پذیر یا صاحبین مشاغل با هدف تسویه‌ حساب یا نقد کردن دارایی‌های مالی و… در زمان خروج، برنامه‌ریزی می‌شود. این استراتژی می‌تواند برای خروج از یک کسب و کار بدون سود اجرا شود. که در این شرایط هدف اجرای این استراتژی کم کردن ضرر است. استراتژی خروج را همچنین می‌توان در زمانی که سرمایه‌گذار به هدف سود خود رسیده است، اجرا کرد. برای مثال سرمایه‌گذاران فرشته در یک کسب و کار می‌توانند پس از رسیدن به مرحله عرضه عمومی اولیه، این استراتژی را اجرا کنند. از دلایل دیگری استفاده از ای استراتژی، ایجاد تغییرات قابل توجه در بازار است.

محتویات

تعریف استراتژی خروج

استراتژی خروج به برنامه‌ای از پیش تعیین‌شده گفته می‌شود که هریک از کارآفرینان، سرمایه‌گذاران، معامله گران و صاحبان مشاغل با هدف تسویه‌حساب یا نقد کردن دارایی‌های مالی و… در زمان خروج اجرا می‌گردد که می‌تواند فراتر از توافقات انجام‌شده صورت بگیرد. این استراتژی ممکن است برای خروج از سرمایه‌گذاری غیر فعال و اتمام یک سرمایه‌گذاری بدون سود انجام گیرد بنابراین در این صورت هدف از اجرای استراتژی خروج محدود کردن زیان و ضرر است. ممکن است این استراتژی زمانی اجرا شود که سرمایه‌گذار به سود هدف‌گذاری شده رسیده باشد. به‌عنوان‌مثال، یک سرمایه‌گذار فرشته ممکن است در یک شرکت استارت آپ استراتژی خروج را در اولین مراحل کار اجرا نماید. از دیگر دلایل اجرای این استراتژی را می‌توان به تغییرات چشم‌گیر بازار به دلیل اتفاقات فاجعه‌بار، دلایل قانونی اشاره کرد و هم‌چنین ممکن است سرمایه‌گذار به دلیل بازنشستگی از کار دست بکشد و درآمد خود را نقد نماید. خروج کسب‌وکارها نباید با استراتژی خروج بازارهای اوراق بهادار جهانی اشتباه گرفته شود. نکات کلیدی

  • استراتژی خروج، برنامه‌ای از پیش تعیین‌شده برای نقد کردن اموال مالی است که در یک سرمایه‌گذاری تجاری انجام‌شده است.
  • استراتژی خروج، می‌تواند شامل عرضه سهام در اولین مراحل کار، مالکیت، خرید های فرعی باشد ولی ممکن است به‌صورت استراتژیک و با هدف جلوگیری از ورشکستگی و ضرر اجرا گردد.
  • استراتژی های خروج همواره بر توقف روش‌های زیان‌بار و بدون سود در معاملات تأکید دارند.

گزینه‌های خروج برای سرمایه گذاران خطر پذیر و بنیان گذاران

خروج از استارتاپ (Exit) به چه معناست؟ چرا خروج از استارتاپ مهم‌ترین مرحله از فرآیند مدیریتی یک صندوق سرمایه گذاری خطرپذیر است؟ سرمایه گذاران خطرپذیر به طور متوسط چند سال پس از سرمایه گذاری روی استارتاپ از آن خروج می‌کنند؟ انواع گزینه‌های خروج از یک استارتاپ کدامند؟ خروج موفق از استارتاپ مستلزم چه عواملی‌ است؟ زمان‌بندی خروج چه نقشی را در پرتفلیوی سرمایه گذار خطرپذیر بازی می‌کند؟ در این مطلب با مفهوم خروج از استارتاپ، اهمیت و گزینه‌های آن و در مطالب بعدی بلاگ با اهمیت زمان‌بندی، نمونه‌هایی از موفق‌ترین خروج‌ها و همچنین رفتار خروج صندوق‌های سرمایه گذاری خطرپذیر در جهان آشنا می‌شوید.

خروج بنیان‌گذاران از استارتاپ

اگر مسیری که بنیان‌گذار هر استارتاپ‌ طی می‌کند را به چهار مرحله تفکیک کنیم، آن مراحل عبارتند از:

  1. ساختن
  2. جذب سرمایه از سرمایه گذاران خطرپذیر
  3. افزایش مقیاس
  4. خروج

خروج از استارتاپ و دریافت نقدینگی در ازای سهام تحت مالکیت، آخرین مرحله و تعیین کننده سهم کارآفرین از ارزش ماجراجویی خود خواهد بود. فرض کنید استارتاپی موفق در مراحل میانی توسعه، درخواستی مبنی بر فروش تمامی سهام خود به شرکتی بزرگ و هم‌صنعت را دارد. شرکت بزرگ‌تر با انگیزه بکارگیری تکنولوژی استارتاپ در راستای ایجاد مزیت رقابتی و افزایش سود اقتصادی، پیشنهاد خرید با مبلغی بسیار بالاتر از ارزشگذاری استارتاپ در آخرین مرحله جذب سرمایه را داده است. واضح است که در صورت موافقت هیئت مدیره‌ی استارتاپ، تمامی سهامداران اعم از بنیان‌گذاران، سرمایه گذاران خطرپذیر و شاید پرسنل، سهام خود را در ازای دریافت وجه نقد، سهام شرکت خریدار و یا ترکیبی از این دو فروخته و از استارتاپ خروج می‌کنند. (البته در مواقعی که استارتاپ پیشنهاد خریدی دریافت نمی‌کند، خود بنیان‌گذاران در صورت تمایل به خروج فرآیند زمان‌بر معرفی استارتاپ به شرکت‌های دیگر را طی می‌کنند.) می‌توان گفت اهمیت خروج برای بنیان‌گذاران استارتاپ در مقایسه با سرمایه گذاران خطرپذیر کم‌تر است؛ چرا که معمولا کارآفرینان برخلاف سرمایه گذاران خطرپذیر محدودیت زمانی ندارند. عمر یک صندوق سرمایه گذاری خطرپذیر محدود (10 سال) است. به این معنا که تا پایان این بازه زمانی، بایستی صندوق از تمامی استارتاپ‌های موجود در پرتفلیو خروج و بازده را میان سرمایه گذاران صندوق (نهادهای ثروتمند مانند صندوق‌های بازنشستگی، بعضا بانک‌ها و بیمه‌ها، نهادهای خیریه و دانشگاهی، شرکت‌های بزرگ و…) تقسیم کند.

از طرف دیگر کارآفرین ممکن است بدلیل پیوند عمیقی که با استارتاپ خود دارد، شاید بتوان گفت رابطه‌ای پدرانه/ مادرانه با استارتاپ:) به صورت جدی به خروج فکر نکند.

به عقیده من، کارآفرین واقعی (فردی که بتواند شرکت‌های دیگری را هم از الف تا ی بسازد) در صورت عدم خروج (البته پس از اطمینان از پایداری نسبی وضعیت استارتاپ) و راه‌اندازی استارتاپ‌های دیگر، به توانمندی‌های خود خیانت کرده است. (پیشنهاد می‌کنم این پادکست از راجر دیکی، بنیان‌گذار Gigster را بشنوید).

خروج صندوق سرمایه‌گذاری خطرپذیر

اگر مسیری که یک صندوق یا شرکت سرمایه گذاری خطرپذیر طی می‌کند را به 4 مرحله‌ تفکیک کنیم، آن چهار مرحله عبارتند از

  1. جذب سرمایه از نهادهای ثروتمند
  2. شناسایی استارتاپ‌ها و سرمایه گذاری
  3. مدیریت و نظارت بر استارتاپ‌های موجود در پرتفلیو
  4. خروج

از دیدگاه یک سرمایه گذار خطرپذیر خروج و دریافت نقدینگی در ازای سهام تحت مالکیت، آخرین و مهم‌ترین مرحله از این فرآیند است که به طور متوسط 5 الی 7 سال پس از سرمایه گذاری رخ می‌دهد. مهم‌ترین مرحله از این منظر که تعیین‌کننده میزان بازده سرمایه‌گذاری (Capital Gain) خواهد بود. این فرآیند علاوه بر “کلیدی ‌بودن” ویژگی دیگری دارد: “دشوار بودن”

برخلاف سرمایه‌گذاران فعال در بازارهای مالی عمومی، سرمایه‌گذاران خطرپذیر بدلیل عدم بهره‌مندی از امکان فروش سهام مالکیت خود در بازار بورس با مشکلات بزرگی در زمینه قیمت‌گذاری سهام (Pricing) و نقدینگی (Liquidity) مواجه هستند.

بنابراین اهمیت بررسی گزینه‌های موجود برای خروج مطرح خواهد شد که متأسفانه از تنوع چندانی نیز برخوردار نیستند. در ادامه به معرفی یکایک گزینه‌های خروج خواهیم پرداخت.

گزینه‌های خروج از استارتاپ

تملیک (Acquisition)

اصلی‌ترین استراتژی خروج از استارتاپ، فروش سهام به شرکتی بزرگ‌تر در صنعت مورد فعالیت یا صنعتی مشابه در ازای دریافت وجه نقد، سهام شرکت خریدار و یا ترکیبی از این دو می‌باشد. معمولا هدف شرکت بزرگ‌تر (خریدار) از تملیک، بهره‌مندی و بکارگیری محصول و یا تکنولوژیِ بکار رفته در شرکت کوچک‌تر (شرکت هدف) است بگونه‌ای که به مزیت رقابتی و در نهایت به افزایش سود اقتصادی منجر گردد. معمولاً در این نوع خروج، مدیران و کارکنان کلیدی که سهامدار می‌باشند، تا ‌زمانی پس از تملیک که سهام طبق برنامه واگذاری تعیین شده به ایشان واگذار شود همکاری خود با شرکت خریدار را ادامه می‌دهند. در واقع اساس این نوع از تملیک، هم‌افزایی پیش‌بینی‌شده بین محصول و یا خدمت ارائه شده توسط شرکت هدف و شرکت خریدار است. نوع دیگری از تملیک (Acquihire) نیز بر اساس توانمندی تیم بنیان‌گذار شرکت هدف صورت می‌گیرد. بعبارت بهتر، شرکت خریدار ارزشی برای محصول فعلی شرکت هدف قائل نیست و خواستار تملیک تیم و انتقال آنان به شرکت خود از طریق ارائه پیشنهادهایی مبنی بر حقوق‌ و مزایایی بسیار بالاست. از آنجا که این نوع تملیک در مراحل ابتدایی توسعه انجام می‌شود به بازده چندان چشمگیری برای سهامداران نمی‌انجامد.

ادغام و تملیک (Mergers and Acquisitions)

این فرآیند شامل ادغام دو شرکت مشابه و هم‌اندازه (Merger of equals) و خرید یا تملیک (Acquisition or takeover) شرکت کوچک‌تر (هدف) توسط شرکتی بزرگ‌تر (خریدار) است. تفاوت تعریف خروج نقدینگی دو فرآیند نامبرده در تشکیل و عدم تشکیل شرکتی جدید است. به عبارت بهتر در حالت ادغام، شرکتی جدید ایجاد می‌شود حال آنکه در تملیک، تغییری در نام و برند خریدار پس از خرید شرکت هدف ایجاد نمی‌شود. هدف از این فرآیند که در آن شرکت توسط شرکتی مشابه و بزرگ‌تر خریداری می‌گردد، افزایش کارایی، سهم از بازار و در نهایت سود اقتصادی شرکت خریدار با بهره‌برداری از برخی ویژگی‌های شرکت هدف از قبیل موارد زیر است:

  • قابلیت‌ها
  • منابع
  • محصولات
  • منطقه جغرافیایی سرویس‌دهی
  • تکنولوژی و یا دارایی فکری
  • پتانسیل رشد سهام
  • جامعه مشتریان
  • عملیات سودده

البته گاهی دو شرکت هم‌صنعت و رقیب یکدیگر بوده و هدف از ادغام و تملیک صرفاً حذف رقابت موجود است. برای مشاهده نمودار مربوط به ارزش کل معاملات ادغام و تملیک‌ صورت گرفته در مقیاس جهانی و از سال 1985 تا 2018 به این لینک مراجعه کنید. بدلیل پیچیدگی ادغام و تملیک، بسیاری از شرکت‌هایی که قصد خرید شرکت‌های کوچک‌تر را دارند این فرآیند را در کنار شرکت‌های مشاوره مالی و همچنین تأمین سرمایه‌ها پیش می‌برند. برخی شرکت‌های بالغ و بزرگ برنامه‌ای نظام‌یافته برای پایش گزینه‌های ادغام و تملیک موجود و سپس انجام این فرآیند بصورت سالانه (Programmatic M&A) دارند. در ایران تعداد خروج‌ها از هر دو روش معرفی شده، بسیار کم است. دلیل آن هم میتواند تعداد بسیار کم شرکت‌های تکنولوژی محورِ بزرگ و با منایع مالی کافی برای خرید استارتاپ‌ها، نداشتن دیدگاه استراتژیک این شرکت‌ها و یا عدم وجود استارتاپ‌های موفق و قابل خریداری ست.

بازخرید سهام (Buy Back)

این فرآیند خروج که بیش‌تر در مورد سرمایه‌گذاران در مراحل بلوغ شرکت‌ها، صندوق‌های اختصاصی (Private Equities) رخ می‌دهد ساده و بسیار محبوب است. در این نوع خروج، خود بنیان‌گذار و یا شرکت، سهام سرمایه‌ گذار خطر پذیر را خریداری می‌کند. پیش‌نیاز امکان چنین خروجی وجود قرارداد سهام با اختیار فروش (Puttable Shares) میان سرمایه‌گذار خطر پذیر و بنیان‌گذار است. نکته بسیار مهم در این نوع خروج، وضعیت نقدینگی بنیان‌گذار می‌باشد. در واقع امضای این قرارداد و اعطای حق بازخرید سهام به بنیان‌گذار، در صورت کافی نبودن نقدینگی در دسترس او ممکن است ریسک مذاکرات و چانه‌زنی‌ها مبنی بر کاهش قیمت سهام و یا در نظر گرفتن بازه زمانی برای پرداخت بخشی از مبلغ تعیین شده را به دنبال داشته باشد.

فروش سهام در بورس (IPO or the sale after the IPO)

رؤیای هر سرمایه‌گذار خطرپذیر، خروج از طریق عرضه اولیه سهام شرکت در بورس است چرا که این خروج به بیش‌ترین‌ بازده سرمایه‌گذاری ممکن می‌انجامد. البته احتمال وقوع این رؤیا بسیار کم (فرض کنید 1 از 100) است. بعبارت بهتر از هر 100 مورد سرمایه گذاری روی استارتاپ‌ها، تنها یک مورد، موفق به فروش سهام به عموم می‌شود. معمولا این نوع خروج مربوط به زمانی‌ست که شرکت به بلوغ رسیده و امکان جذب سرمایه از صندوق‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر و یا صندوق‌های اختصاصی را ندارد. این شرکت اگر پیش‌نیازها و شرایط لازم برای عام شدن را محقق کند، با پشت سر گذاشتن مقدمات لازم و نسبتا پیچیده عرضه اولیه سهام، بخشی از سهام را بصورت عمومی و برای نخستین بار به سرمایه‌گذاران حقیقی و حقوقی در بورس می‌فروشد. البته سرمایه‌گذاران خطرپذیر ممکن است در صورت مالکیت درصدی قابل توجه نتوانند تا مدتی مشخص پس از این رخداد، سهام خود را بفروشند.

مفهوم حجم در معاملات تحلیل تکنیکال

مفهوم حجم در معاملات تحلیل تکنیکال

مفهوم حجم در معاملات تحلیل تکنیکال؛ حجم معاملات معیاری از میزان معامله یک دارایی مالی معین در یک دوره زمانی برای سهام، حجم با تعداد سهام معامله شده اندازه گیری میشه. برای قراردادهای آتی و اختیار معامله، حجم بر اساس تعداد قراردادهایی است که دست به دست شده اند. معامله گران برای تعیین نقدینگی به حجم نگاه می کنند و تغییرات حجم را با شاخص های فنی ترکیب می کنند تا تصمیمات معاملاتی بگیرند.

مفهوم حجم در معاملات تحلیل تکنیکال

نگاه کردن به الگوهای حجم در طول زمان می تونه به درک قدرت اعتقاد در پشت پیشرفت و کاهش در سهام خاص و کل بازارها کمک کنه. همین تعریف خروج نقدینگی امر در مورد معامله گران اختیار معامله صادقه، زیرا حجم معاملات نشانگر علاقه فعلی یک گزینه است.

در واقع، حجم نقش مهمی در تحلیل تکنیکال ایفا میکنه و در میان برخی از شاخص های فنی کلیدی به طور برجسته ای مشخص میشه. در این مقاله قصد داریم بیشتر راجع به موضوع حجم در معاملات تحلیل تکنیکال بدونیم.

تعریف حجم

حجم، تعداد سهام معامله شده در یک سهام یا قراردادهای معامله شده به صورت آتی یا اختیار معامله را اندازه گیری می کند. حجم می تونه نشون دهنده قدرت بازار باشد، زیرا بازارهای رو به رشد با افزایش حجم معمولاً قوی و سالم تلقی می شوند. هنگامی که قیمت ها با افزایش حجم کاهش می یابند، این روند در حال افزایش به سمت نزولی است.

هنگامی که قیمت ها با کاهش حجم به اوج های جدید (یا بدون پایین ترین سطح) می رسند، مراقب باشید؛ ممکن است یک معکوس در حال شکل گیری باشد.حجم در تعادل (OBV) و نوسانگر کلینگر نمونه هایی از ابزارهای نموداری هستند که براساس حجم هستند.

دستورالعمل های اساسی برای استفاده از حجم در معاملات تحلیل تکنیکال

هنگام تجزیه و تحلیل حجم، معمولاً دستورالعمل هایی برای تعیین قدرت یا ضعف یک حرکت وجود دارد. به عنوان معامله‌گران، ما تمایل بیشتری به پیوستن به حرکت‌های قوی داریم و در حرکت‌هایی که ضعف را نشان می‌دهند، شرکت نمی‌کنیم.

مفهوم حجم در معاملات تحلیل تکنیکال

یا حتی ممکن است مراقب ورود در جهت مخالف حرکت ضعیف باشیم. این دستورالعمل ها در همه موقعیت ها صادق نیستند، اما راهنمایی کلی برای تصمیم گیری های معاملاتی ارائه می دهند.

1. تایید روند

بازار رو به رشد باید شاهد افزایش حجم باشد. خریداران برای بالا بردن قیمت ها به افزایش تعداد و اشتیاق بیشتر نیاز دارند. افزایش قیمت و کاهش حجم ممکنه نشون دهنده عدم علاقه باشه و این هشداری است در مورد بازگشت احتمالی.

مفهوم حجم در معاملات تحلیل تکنیکال

این ممکنه سخت باشه و ذهن شما را درگیر کنه، اما واقعیت ساده اینه که کاهش (یا افزایش) قیمت در حجم کم سیگنال قوی نیست. کاهش(یا افزایش) قیمت در حجم زیاد، سیگنال قوی ‌تری است که نشون میده چیزی در سهام اساساً تغییر کرده است.

2. Exhaustion Moves & Volume

در یک بازار رو به رشد یا نزولی، می‌تونیم شاهد حرکت‌های فرسودگی باشیم. اینها عموماً حرکات شدید قیمت همراه با افزایش شدید حجم در معاملات تحلیل تکنیکال هستند که نشان دهنده پایان بالقوه یک روند است. شرکت‌ کنندگانی که منتظر ماندند و می‌ترسند تعداد بیشتری از این حرکت را از دست بدهند، در بالای بازار جمع می‌شوند و تعداد خریداران را خسته می‌کنند.

در پایین ترین سطح بازار، کاهش قیمت ها در نهایت تعداد زیادی از معامله گران رو مجبور به بیرون راندن میکنه و منجر به نوسانات و افزایش حجم می شه. پس از افزایش در این شرایط شاهد کاهش حجم خواهیم بود، اما چگونگی ادامه پخش صدا در روزها، هفته‌ها و ماه‌های بعدی را می‌توان با استفاده از سایر دستورالعمل‌های حجم مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.

3. علائم صعودی

حجم در معاملات می تونه در شناسایی نشانه های صعودی مفید باشه. به عنوان مثال، تعریف خروج نقدینگی تصور کنید حجم با کاهش قیمت افزایش می‌یابد و سپس قیمت بالاتر می‌رود و به دنبال آن یک حرکت به عقب پایین ‌تر می‌آید.

اگر در حرکت به سمت پایین تر، قیمت از پایین ترین سطح قبلی پایین نیاید، و اگر حجم در نزول دوم کاهش یابد، معمولاً به عنوان یک علامت صعودی تعبیر می شود.

4. تغییر حجم و قیمت

پس از یک حرکت طولانی مدت قیمت بالاتر یا پایین تر، اگر قیمت با حرکت کم قیمت و حجم سنگین شروع به تغییر کند، ممکن است نشان دهنده این باشد که یک معکوس در حال انجام است و قیمت ها جهت را تغییر خواهند داد.

5. حجم و شکست در مقابل شکست های کاذب

در شکست اولیه از یک محدوده یا الگوی نمودار دیگر، افزایش حجم نشون دهنده قدرت در حرکته. تغییر اندک در حجم یا کاهش حجم در هنگام شکست، نشان دهنده عدم علاقه و احتمال بالاتر برای شکست کاذب است.

6. تاریخچه حجم

مفهوم حجم در معاملات تحلیل تکنیکال

حجم رو باید نسبت به تاریخ اخیر بررسی کرد. مقایسه حجم امروزی با حجم 50 سال پیش ممکنه داده های نامربوطی ارائه بده. هر چه مجموعه داده ها جدیدتر باشند، احتمالا مرتبط تر هستند.

حجم اغلب به عنوان شاخص نقدینگی در نظر گرفته می شود، زیرا سهام یا بازارهایی که بیشترین حجم را دارند نقدشونده ترین هستند و برای معاملات کوتاه مدت بهترین در نظر گرفته می شوند. خریداران و فروشندگان زیادی آماده معامله با قیمت های مختلف هستند.

سه شاخص حجم در معاملات تحلیل تکنیکال

مفهوم حجم در معاملات تحلیل تکنیکال

در ادامه مقاله مفهوم حجم در معاملات تحلیل تکنیکال نوبت به بررسی شاخص های حجم در معادلات تحلیل تکنیکال میرسه. شاخص های حجم، فرمول های ریاضی هستند که به صورت بصری در متداول ترین پلتفرم های نموداری نمایش داده می شوند.

هر اندیکاتور از فرمول کمی متفاوت استفاده می کند و معامله گران باید اندیکاتوری را پیدا کنند که برای رویکرد بازار خاص آنها بهترین کارایی را دارد. اندیکاتورها مورد نیاز نیستند، اما می توانند به فرآیند تصمیم گیری معاملات کمک کنند. شاخص های حجم زیادی برای انتخاب وجود دارد، در زیر نمونه ای از نحوه استفاده از آنها ارائه می شود.

1. حجم در تعادل(OBV)

مفهوم حجم در معاملات تحلیل تکنیکال

حجم در تعادل یک شاخص ساده اما موثره. حجم اضافه می شود(با یک عدد دلخواه شروع می شود) زمانی که بازار بیشتر به پایان می رسد یا زمانی که بازار کمتر به پایان می رسد از آن کم می شود.

این یک کل در حال اجرا را ارائه می دهد و نشان می دهد که کدام سهام درحال انباشته شدن هستند. همچنین می تواند واگرایی هایی را نشان دهد، مانند زمانی که قیمت افزایش می یابد اما حجم با سرعت کمتری افزایش می یابد یا حتی شروع به کاهش می کند.

2. جریان پول Chaikin

مفهوم حجم در معاملات تحلیل تکنیکال

افزایش قیمت‌ها باید با افزایش حجم همراه باشد، بنابراین Chaikin Money Flow روی افزایش حجم تمرکز می‌کنه زمانی که قیمت‌ها در قسمت بالایی یا پایینی محدوده روزانه خود به پایان می‌رسند و سپس مقداری برای قدرت مربوطه ارائه می‌دهند.

وقتی قیمتهای بسته شدن در قسمت بالایی محدوده روز قرار دارند و حجم در حال افزایش است، ارزش ها بالا خواهند بود. زمانی که قیمتهای بسته شدن در قسمت پایینی محدوده قرار دارند، مقادیر منفی خواهند بود. Chaikin Money Flow می تواند به عنوان یک شاخص کوتاه مدت استفاده شود زیرا نوسان دارد، اما بیشتر برای مشاهده واگرایی استفاده می شود.

3. اسیلاتور کلینگر

مفهوم حجم در معاملات تحلیل تکنیکال

از نوسانات بالا و پایین خط صفر میتوان برای کمک به سایر سیگنال های معاملاتی استفاده کرد. نوسانگر کلینگر حجم انباشت(خرید) و توزیع (فروش) را برای یک دوره زمانی معین جمع می کند.

متداول ترین بازه زمانی برای اندازه گیری حجم در سهام چیست؟

حجم روزانه رایج ترین چارچوب زمانی است که در بحث حجم سهام مورد استفاده قرار می گیرد. میانگین حجم معاملات روزانه، حجم روزانه سهام معامله شده است که به طور میانگین در طی چند روز محاسبه می شود. این کار روزهایی را که حجم معاملات به طور غیرمعمول کم یا زیاد است، صاف می کند.

شاخص های حجم محبوب کدامند؟

شاخص‌های محبوب حجم شامل سه مورد ذکر شده در بالا - حجم در ترازOBV))، جریان پول Chaikin، و نوسانگر کلینگر - و همچنین شاخص روند قیمت حجم و شاخص جریان پول است.

چه سیگنال های معاملاتی را می توان براساس حجم ارائه کرد؟

الگوهای حجمی نشانه ای از قدرت یا اعتقاد پشت پیشرفت یا کاهش قیمت برای یک سهام یا بخش یا حتی کل بازار است. پیشرفت در افزایش حجم به طور کلی به عنوان یک سیگنال صعودی در نظر گرفته می شود، در حالی که کاهش در حجم سنگین می تواند به عنوان یک سیگنال نزولی تفسیر شود. اوج یا پایین‌ترین قیمت در کاهش حجم ممکن است نشان‌دهنده یک معکوس قریب‌الوقوع در روند قیمت غالب باشد.

در مورد عقب نشینی، چگونه می توان حجم را تفسیر کرد؟

در تعریف خروج نقدینگی مورد عقب نشینی در یک سهام یا بازار، حجم باید کمتر از زمانی باشد که قیمت در جهت روند حرکت می کند، معمولاً بالاتر. حجم پایین تر نشان می دهد که معامله گران اعتقاد زیادی به عقب نشینی ندارند و ممکن است نشان دهد که روند صعودی بازار می تواند ادامه یابد و این عقب نشینی را به یک فرصت خرید تبدیل کند.

از مقاله مفهوم حجم در معاملات تحلیل تکنیکال دانستیم که حجم ابزاری مفید برای مطالعه روندها است و همانطور که می بینید راه های زیادی برای استفاده از آن وجود دارد. دستورالعمل‌های اساسی را می‌توان برای ارزیابی قدرت یا ضعف بازار و همچنین بررسی اینکه آیا حجم، حرکت قیمت را تأیید می‌کند یا نشان می‌دهد که ممکن است یک معکوس در دست باشد، استفاده شود.

گاهی اوقات از شاخص های مبتنی بر حجم برای کمک به فرآیند تصمیم گیری استفاده می شود. به طور خلاصه، در حالی که حجم ابزار دقیقی نیست، سیگنال‌های ورود و خروج را می‌توان با نگاه کردن به اکشن قیمت، حجم و شاخص حجم شناسایی کرد.

استراتژی خروج

استراتژی خروج استراتژی خروج یک طرح احتمالی است که توسط سرمایه گذاران، معامله گران، سرمایه گذاران ریسک پذیر یا صاحبین مشاغل با هدف تسویه‌ حساب یا نقد کردن دارایی‌های مالی و… در زمان خروج، برنامه‌ریزی می‌شود. این استراتژی می‌تواند برای خروج از یک کسب و کار بدون سود اجرا شود. که در این شرایط هدف اجرای این استراتژی کم کردن ضرر است. استراتژی خروج را همچنین می‌توان در زمانی که سرمایه‌گذار به هدف سود خود رسیده است، اجرا کرد. برای مثال سرمایه‌گذاران فرشته در یک کسب و کار می‌توانند پس از رسیدن به مرحله عرضه عمومی اولیه، این استراتژی را اجرا کنند. از دلایل دیگری استفاده از ای استراتژی، ایجاد تغییرات قابل توجه در بازار است.

محتویات

تعریف استراتژی خروج

استراتژی خروج به برنامه‌ای از پیش تعیین‌شده گفته می‌شود که هریک از کارآفرینان، سرمایه‌گذاران، معامله گران و صاحبان مشاغل با هدف تسویه‌حساب یا نقد کردن دارایی‌های مالی و… در زمان خروج اجرا می‌گردد که می‌تواند فراتر از توافقات انجام‌شده صورت بگیرد. این استراتژی ممکن است برای خروج از سرمایه‌گذاری غیر فعال و اتمام یک سرمایه‌گذاری بدون سود انجام گیرد بنابراین در این صورت هدف از اجرای استراتژی خروج محدود کردن زیان و ضرر است. ممکن است این استراتژی زمانی اجرا شود که سرمایه‌گذار به سود هدف‌گذاری شده رسیده باشد. به‌عنوان‌مثال، یک سرمایه‌گذار فرشته ممکن است در یک شرکت استارت آپ استراتژی خروج را در اولین مراحل کار اجرا نماید. از دیگر دلایل اجرای این استراتژی را می‌توان به تغییرات چشم‌گیر بازار به دلیل اتفاقات فاجعه‌بار، دلایل قانونی اشاره کرد تعریف خروج نقدینگی و هم‌چنین ممکن است سرمایه‌گذار به دلیل بازنشستگی از کار دست بکشد و درآمد خود را نقد نماید. خروج کسب‌وکارها نباید با استراتژی خروج بازارهای اوراق بهادار جهانی اشتباه گرفته شود. نکات کلیدی

  • استراتژی خروج، برنامه‌ای از پیش تعیین‌شده برای نقد کردن اموال مالی است که در یک سرمایه‌گذاری تجاری انجام‌شده است.
  • استراتژی خروج، می‌تواند شامل عرضه سهام در اولین مراحل کار، مالکیت، خرید های فرعی باشد ولی ممکن است به‌صورت استراتژیک و با هدف جلوگیری از ورشکستگی و ضرر اجرا گردد.
  • استراتژی های خروج همواره بر توقف روش‌های زیان‌بار و بدون سود در معاملات تأکید دارند.

گزینه‌های خروج برای سرمایه گذاران خطر پذیر و بنیان گذاران

خروج از استارتاپ (Exit) به چه معناست؟ چرا خروج از استارتاپ مهم‌ترین مرحله از فرآیند مدیریتی یک صندوق سرمایه گذاری خطرپذیر است؟ سرمایه گذاران خطرپذیر به طور متوسط چند سال پس از سرمایه گذاری روی استارتاپ از آن خروج می‌کنند؟ انواع گزینه‌های خروج از یک استارتاپ کدامند؟ خروج موفق از استارتاپ مستلزم چه عواملی‌ است؟ زمان‌بندی خروج چه نقشی را در پرتفلیوی سرمایه گذار خطرپذیر بازی می‌کند؟ در این مطلب با مفهوم خروج از استارتاپ، اهمیت و گزینه‌های آن و در مطالب بعدی بلاگ با اهمیت زمان‌بندی، نمونه‌هایی از موفق‌ترین خروج‌ها و همچنین رفتار خروج صندوق‌های سرمایه گذاری خطرپذیر در جهان آشنا می‌شوید.

خروج بنیان‌گذاران از استارتاپ

اگر مسیری که بنیان‌گذار هر استارتاپ‌ طی می‌کند را به چهار مرحله تفکیک کنیم، آن مراحل عبارتند از:

  1. ساختن
  2. جذب سرمایه از سرمایه گذاران خطرپذیر
  3. افزایش مقیاس
  4. خروج

خروج از استارتاپ و دریافت نقدینگی در ازای سهام تحت مالکیت، آخرین مرحله و تعیین کننده سهم کارآفرین از ارزش ماجراجویی خود خواهد بود. فرض کنید استارتاپی موفق در مراحل میانی توسعه، درخواستی مبنی بر فروش تمامی سهام خود به شرکتی بزرگ و هم‌صنعت را دارد. شرکت بزرگ‌تر با انگیزه بکارگیری تکنولوژی استارتاپ در راستای ایجاد مزیت رقابتی و افزایش سود اقتصادی، پیشنهاد خرید با مبلغی بسیار بالاتر از ارزشگذاری استارتاپ در آخرین مرحله جذب سرمایه را داده است. واضح است که در صورت موافقت هیئت مدیره‌ی استارتاپ، تمامی سهامداران اعم از بنیان‌گذاران، سرمایه گذاران خطرپذیر و شاید پرسنل، سهام خود را در ازای دریافت وجه نقد، سهام شرکت خریدار و یا ترکیبی از این دو فروخته و از استارتاپ خروج می‌کنند. (البته در مواقعی که استارتاپ پیشنهاد خریدی دریافت نمی‌کند، خود بنیان‌گذاران در صورت تمایل به خروج فرآیند زمان‌بر معرفی استارتاپ به شرکت‌های دیگر را طی می‌کنند.) می‌توان گفت اهمیت خروج برای بنیان‌گذاران استارتاپ در مقایسه با سرمایه گذاران خطرپذیر کم‌تر است؛ چرا که معمولا کارآفرینان برخلاف سرمایه گذاران خطرپذیر محدودیت زمانی ندارند. عمر یک صندوق سرمایه گذاری خطرپذیر محدود (10 سال) است. به این معنا که تا پایان این بازه زمانی، بایستی صندوق از تمامی استارتاپ‌های موجود در پرتفلیو خروج و بازده را میان سرمایه گذاران صندوق (نهادهای ثروتمند مانند صندوق‌های بازنشستگی، بعضا بانک‌ها و بیمه‌ها، نهادهای خیریه و دانشگاهی، شرکت‌های بزرگ و…) تقسیم کند.

از طرف دیگر کارآفرین ممکن است بدلیل پیوند عمیقی که با استارتاپ خود دارد، شاید بتوان گفت رابطه‌ای پدرانه/ مادرانه با استارتاپ:) به صورت جدی به خروج فکر نکند.

به عقیده من، کارآفرین واقعی (فردی که بتواند شرکت‌های دیگری را هم از الف تا ی بسازد) در صورت عدم خروج (البته پس از اطمینان از پایداری نسبی وضعیت استارتاپ) و راه‌اندازی استارتاپ‌های دیگر، به توانمندی‌های خود خیانت کرده است. (پیشنهاد می‌کنم این پادکست از راجر دیکی، بنیان‌گذار Gigster را بشنوید).

خروج صندوق سرمایه‌گذاری خطرپذیر

اگر مسیری که یک صندوق یا شرکت سرمایه گذاری خطرپذیر طی می‌کند را به 4 مرحله‌ تفکیک کنیم، آن چهار مرحله عبارتند از

  1. جذب سرمایه از نهادهای ثروتمند
  2. شناسایی استارتاپ‌ها و سرمایه گذاری
  3. مدیریت و نظارت بر استارتاپ‌های موجود در پرتفلیو
  4. خروج

از دیدگاه یک سرمایه گذار خطرپذیر خروج و دریافت نقدینگی در ازای سهام تحت مالکیت، آخرین و مهم‌ترین مرحله از این فرآیند است که به طور متوسط 5 الی 7 سال پس از سرمایه گذاری رخ می‌دهد. مهم‌ترین مرحله از این منظر که تعیین‌کننده میزان بازده سرمایه‌گذاری (Capital Gain) خواهد بود. این فرآیند علاوه بر “کلیدی ‌بودن” ویژگی دیگری دارد: “دشوار بودن”

برخلاف سرمایه‌گذاران فعال در بازارهای مالی عمومی، سرمایه‌گذاران خطرپذیر بدلیل عدم بهره‌مندی از امکان فروش سهام مالکیت خود در بازار بورس با مشکلات بزرگی در زمینه قیمت‌گذاری سهام (Pricing) و نقدینگی (Liquidity) مواجه هستند.

بنابراین اهمیت بررسی گزینه‌های موجود برای خروج مطرح خواهد شد که متأسفانه از تعریف خروج نقدینگی تنوع چندانی نیز برخوردار نیستند. در ادامه به معرفی یکایک گزینه‌های خروج خواهیم پرداخت.

گزینه‌های خروج از استارتاپ

تملیک (Acquisition)

اصلی‌ترین استراتژی خروج از استارتاپ، فروش سهام به شرکتی بزرگ‌تر در صنعت مورد فعالیت یا صنعتی مشابه در ازای دریافت وجه نقد، سهام شرکت خریدار و یا ترکیبی از این دو می‌باشد. معمولا هدف شرکت بزرگ‌تر (خریدار) از تملیک، بهره‌مندی و بکارگیری محصول و یا تکنولوژیِ بکار رفته در شرکت کوچک‌تر (شرکت هدف) است بگونه‌ای که به مزیت رقابتی و در نهایت به افزایش سود اقتصادی منجر گردد. معمولاً در این نوع خروج، مدیران و کارکنان کلیدی که سهامدار می‌باشند، تا ‌زمانی پس از تملیک که سهام طبق برنامه واگذاری تعیین شده به ایشان واگذار شود همکاری خود با شرکت خریدار را ادامه می‌دهند. در واقع اساس این نوع از تملیک، هم‌افزایی پیش‌بینی‌شده بین محصول و یا خدمت ارائه شده توسط شرکت هدف و شرکت خریدار است. نوع دیگری از تملیک (Acquihire) نیز بر اساس توانمندی تیم بنیان‌گذار شرکت هدف صورت می‌گیرد. بعبارت بهتر، شرکت خریدار ارزشی برای محصول فعلی شرکت هدف قائل نیست و خواستار تملیک تیم و انتقال آنان به شرکت خود از طریق ارائه پیشنهادهایی مبنی بر حقوق‌ و مزایایی بسیار بالاست. از آنجا که این نوع تملیک در مراحل ابتدایی توسعه انجام می‌شود به بازده چندان چشمگیری برای سهامداران نمی‌انجامد.

ادغام و تملیک (Mergers and Acquisitions)

این فرآیند شامل ادغام دو شرکت مشابه و هم‌اندازه (Merger of equals) و خرید یا تملیک (Acquisition or takeover) شرکت کوچک‌تر (هدف) توسط شرکتی بزرگ‌تر (خریدار) است. تفاوت دو فرآیند نامبرده در تشکیل و عدم تشکیل شرکتی جدید است. به عبارت بهتر در حالت ادغام، شرکتی جدید ایجاد می‌شود حال آنکه در تملیک، تغییری در نام و برند خریدار پس از خرید شرکت هدف ایجاد نمی‌شود. هدف از این فرآیند که در آن شرکت توسط شرکتی مشابه و بزرگ‌تر خریداری می‌گردد، افزایش کارایی، سهم از بازار و در نهایت سود اقتصادی شرکت خریدار با بهره‌برداری از برخی ویژگی‌های شرکت هدف از قبیل موارد زیر است:

  • قابلیت‌ها
  • منابع
  • محصولات
  • منطقه جغرافیایی سرویس‌دهی
  • تکنولوژی و یا دارایی فکری
  • پتانسیل رشد سهام
  • جامعه مشتریان
  • عملیات سودده

البته گاهی دو شرکت هم‌صنعت و رقیب یکدیگر بوده و هدف از ادغام و تملیک صرفاً حذف رقابت موجود است. برای مشاهده نمودار مربوط به ارزش کل معاملات ادغام و تملیک‌ صورت گرفته در مقیاس جهانی و از سال 1985 تا 2018 به این لینک مراجعه کنید. بدلیل پیچیدگی ادغام و تملیک، بسیاری از شرکت‌هایی که قصد خرید شرکت‌های کوچک‌تر را دارند این فرآیند را در کنار شرکت‌های مشاوره مالی و همچنین تأمین سرمایه‌ها پیش می‌برند. برخی شرکت‌های بالغ و بزرگ برنامه‌ای نظام‌یافته برای پایش گزینه‌های ادغام و تملیک موجود و سپس انجام این فرآیند بصورت سالانه (Programmatic M&A) دارند. در ایران تعداد خروج‌ها از هر دو روش معرفی شده، بسیار کم است. دلیل آن هم میتواند تعداد بسیار کم شرکت‌های تکنولوژی محورِ بزرگ و با منایع مالی کافی برای خرید استارتاپ‌ها، نداشتن دیدگاه استراتژیک این شرکت‌ها و یا عدم وجود استارتاپ‌های موفق و قابل خریداری ست.

بازخرید سهام (Buy Back)

این فرآیند خروج که بیش‌تر در مورد سرمایه‌گذاران در مراحل بلوغ شرکت‌ها، صندوق‌های اختصاصی (Private Equities) رخ می‌دهد ساده و بسیار محبوب است. در این نوع خروج، خود بنیان‌گذار و یا شرکت، سهام سرمایه‌ گذار خطر پذیر را خریداری می‌کند. پیش‌نیاز امکان چنین خروجی وجود قرارداد سهام با اختیار فروش (Puttable Shares) میان سرمایه‌گذار خطر پذیر و بنیان‌گذار است. نکته بسیار مهم در این نوع خروج، وضعیت نقدینگی بنیان‌گذار می‌باشد. در واقع امضای این قرارداد و اعطای حق بازخرید سهام به بنیان‌گذار، در صورت کافی نبودن نقدینگی در دسترس او ممکن است ریسک مذاکرات و چانه‌زنی‌ها مبنی بر کاهش قیمت سهام و یا در نظر گرفتن بازه زمانی برای پرداخت بخشی از مبلغ تعیین شده را به دنبال داشته باشد.

فروش سهام در بورس (IPO or the sale after the IPO)

رؤیای هر سرمایه‌گذار خطرپذیر، خروج از طریق عرضه اولیه سهام شرکت در بورس است چرا که این خروج به بیش‌ترین‌ بازده سرمایه‌گذاری ممکن می‌انجامد. البته احتمال وقوع این رؤیا بسیار کم (فرض کنید 1 از 100) است. بعبارت بهتر از هر 100 مورد سرمایه گذاری روی استارتاپ‌ها، تنها یک مورد، موفق به فروش سهام به عموم می‌شود. معمولا این نوع خروج مربوط به زمانی‌ست که شرکت به بلوغ رسیده و امکان جذب سرمایه از صندوق‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر و یا صندوق‌های اختصاصی را ندارد. این شرکت اگر پیش‌نیازها و شرایط لازم برای عام شدن را محقق کند، با پشت سر گذاشتن مقدمات لازم و نسبتا پیچیده عرضه اولیه سهام، بخشی از سهام را بصورت عمومی و برای نخستین بار به سرمایه‌گذاران حقیقی و حقوقی در بورس می‌فروشد. البته سرمایه‌گذاران خطرپذیر ممکن است در صورت مالکیت درصدی قابل توجه نتوانند تا مدتی مشخص پس از این رخداد، سهام خود را بفروشند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.